آشنایی با مفهوم صندوق سرمایهگذاری
در این مطلب از sdbroker به معرفی انواع صندوقهای سرمایهگذاری و نحوه سرمایهگذاری در آنها پرداختهایم و مزایا و معایب هرکدام را به طور دقیق بررسی کردهایم.
صندوق سرمایه گذاری این روزها بیشتر از گذشته بر سر زبانها افتادهاند. تنوع در روشهای سرمایهگذاری و سوددهی بهمراتب بیشتر از سپردههای بانکی، باعث شدهاند بیشتر افراد برای حفظ سرمایه خود و کسب سود از آن، به این صندوقها روی بیاورند.
انواع صندوقهای آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری سرمایهگذاری ، مزایای آنها، نحوه ورود به آنها و بسیاری موارد دیگر، از موضوعاتی هستند که در این مطلب آنها را بررسی خواهیم کرد. اگر قصد سرمایهگذاری در این حوزه را دارید اما نمیدانید از کجا شروع کنید، مطالب این صفحه میتواند راهنمای شما باشد.
بیشتر بخوانید: انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
صندوق سرمایهگذاری چیست؟
صندوقهای سرمایهگذاری نهادهای مستقلی هستند که تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند. سرمایهگذاران در این صندوقها میتوانند دارایی خود را قرار داده و با ریسک اندک بهینهترین سود را از سرمایهگذاری خود دریافت کنند.
در این صندوقها میتوانید یک سبد دارایی متنوع از اوراق بهادار و سهام داشته باشید. مزیت صندوقهای سرمایهگذاری در این است که متخصصان این حوزه بهجای شما سرمایهگذاری در بازار بورس را بر عهده میگیرند و بهاینترتیب بهصورت غیرمستقیم میتوانید در بازار بورس فعال باشید.
این روش برای افرادی مناسب است که زمان یا تخصص کافی برای سرمایهگذاری در بازار بورس را ندارند. بهاینترتیب تصمیم میگیرند سرمایه خود را در اختیار نهادهای مالی قرار دهند که مجوز فعالیت خود را از سازمان بورس دریافت کردهاند. نحوه دریافت سود از این صندوقهای سرمایهگذاری بسته به انواع آن میتواند متفاوت باشد که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
مزایای صندوقهای سرمایهگذاری
مزایای صندوق سرمایه گذاری میتواند بسیار متنوع باشد. در ادامه به مهمترین مزایای این صندوقها اشاره میکنیم:
صندوقهای سرمایهگذاری بر اساس چهارچوبهایی که سازمان بورس تعیین میکند، یک سبد متنوع تشکیل میدهند که شامل اوراق بهادار و دارایی نقدی میشود. متنوع بودن سبدهای سرمایهگذاری باعث میشود که ریسک در این زمینه کاهش پیدا کرده و سرمایهگذار میتواند بابت سود دریافتی خود اطمینان خاطر بیشتری داشته باشد.
صرفهجویی در زمان
همانطور که در بالاتر نیز اشاره کردیم، صندوقهای سرمایهگذاری برای افرادی که زمان کافی برای یادگیری قوانین و تکنیکهای بورسی و پیگیریهای مربوطه را ندارند، گزینه ایده آلی هستند. برای این منظور کافی است صندوق سرمایه گذاری مورد اعتماد خود را پیدا کرده و سرمایه موردنظرتان را در این صندوق قرار بدهید.
مدیریت حرفهای سرمایه
ازآنجاییکه سرمایه شما در اختیار افراد حرفهای قرار میگیرد، مدیریت آن نیز بهترین شکل انجام میپذیرد. تحلیلگران و افراد متخصصی که در این صندوقها مشغول به کار هستند، بهترین موقعیتها را برای سرمایهگذاری پول شما پیدا کرده و در صورت لزوم در بهترین زمان آنها را میفروشند.
صندوقهای سرمایهگذاری علاوه بر اینکه تحت نظر سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند، توسط حسابرس و متولی صندوق نیز تحت نظر بوده و شفافیت قانونی و روشن بودن مراحل سرمایهگذاری از ویژگیهای این صندوقها است.
قابلیت نقد شوندگی بالا
قابلیت نقد شوندگی از ویژگیهای مثبت این صندوقها است. این مسئله میتواند برای بسیاری از افراد در شرایط خاص مالی بسیار مهم باشد. با سرمایهگذاری در این صندوقها قادر خواهید بود هر زمان که بخواهید دارایی خود را نقد کرده و در حساب بانکی خود داشته باشید.
شرایط صندوق سرمایهگذاری
صندوق سرمایه گذاری باید تحت نظر سازمان بورس و اوراق بهادار فعال باشد. این صندوقها مراحل ویژهای از ثبت تا شروع به فعالیت را طی میکنند و بعد از آغاز به فعالیت، هر فردی با هر میزان سرمایهای، میتواند در این صندوقها آغاز به سرمایهگذاری کند. اما مشخصاً میتوان گفت که برای هر صندوق، یک میزان حداقلی و حداکثری از سرمایهگذاری مشخص میشود که در اساسنامه و امید نامه مربوط به آن صندوق به آن اشاره میشود.
معمولاً گفته میشود خرید حداقل 1 تا 10 واحد برای سرمایهگذاری لازم است. همچنین هر فرد میتواند میزان مشخصی از داراییهای صندوق را خریداری کند که معمولاً برای اکثر صندوقها این میزان، 5 درصد از کل دارایی صندوق است.
واحد (یونیت) صندوق سرمایهگذاری
یک اصطلاح رایج در صندوقهای سرمایهگذاری ، واحد یا یونیت است. واحد درواقع کوچکترین جزء از یک صندوق را تشکیل میدهد که بر دو نوع است:
واحد سرمایهگذاری عادی
بعد از آغاز فعالیت صندوق سرمایه گذاری واحدهای آن با قابلیت ابطال و همچنین غیرقابلانتقال بودن منتشر میشوند. نکته مهم دیگر این است که صاحبان واحدهای سرمایهگذاری آتی در مجمع صندوق دارای حق رأی نیستند.
واحد سرمایهگذاری ممتاز
این واحدها پیش از شروع پذیرهنویسی اولیه صندوق توسط مؤسسان آن خریداری میشوند تا سرمایه اولیه برای آغاز به کار صندوق سرمایه گذاری جمعآوری شود. این واحدها قابلابطال نیستند اما میتوان آنها را انتقال داد. صاحبان این واحدها در مجامع صندوق دارای حق رأی هستند.
خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری
زمانی که سرمایهگذار واحدهای صندوق را خریداری میکند درواقع صدور واحد صورت گرفته است. دو نوع واحد صندوق سرمایه گذاری وجود دارد که نوع اول در بازار بورس غیرقابل معامله است. برای خرید این واحدها باید ثبتنام و تائید مدارک هویتی را بهصورت حضوری یا اینترنتی در وبسایت رسمی صندوق سرمایه گذاری به انجام برسانید. برای فروش این واحدها نیز که اصطلاحاً ابطال واحد گفته میشود، لازم است به شعب صندوق موردنظر مراجعه کرده و بعد از طی کردن روال مربوطه واحد خود را بفروشید.
البته ممکن است این امکان در برخی از صندوقها برای شما فراهم شده باشد که تنها با پر کردن فرمهای مربوطه بهصورت اینترنتی بتوانید واحدهای خود را به فروش برسانید.
نوع دوم به واحدهای صندوق سرمایه گذاری قابل ترید کردن در بورس اختصاص دارد که برای خریدوفروش آنها لازم است کد بورسی فعال داشته باشید. برای ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس نیز میتوانید از طریق سامانه معاملاتی خود این واحدها را در بازار بورس به فروش برسانید.
کارمزد خریدوفروش واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری
برای خریدوفروش این واحدها لازم است کارمزدهایی پرداخت شود. این کارمزد بسته به نوع واحد و همچنین نوع صندوق متفاوت است. بر این اساس:
خریدوفروش واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله در بورس با توجه به نوع صندوق میتواند متفاوت باشد. برای اطلاع از میزان این کارمزدها باید امید نامه و اساسنامه صندوق را مطالعه کنید. سرمایهگذار موظف است در فرآیند خریدوفروش یا همان صدور و ابطال این واحدها، هزینه مربوطه را پرداخت کند.
خریدوفروش واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس سادهتر است. کارمزد مربوط به این معاملات توسط سازمان بورس انجام میشود. اگر کارمزد خرید یا فروش سهام عادی در بازار بورس را پرداخت کرده باشید، پرداخت این نوع از کارمزد نیز مانند همان است و تفاوت چندانی ندارد.
انواع صندوق سرمایهگذاری
صندوقهای سرمایهگذاری روشهای مختلفی را برای سرمایهگذاران ارائه میدهند تا سرمایهگذار بتواند با بررسی شرایط مختلف، بهترین روش را برای سرمایهگذاری دارایی خود انتخاب کند. صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، صندوقهای سهامی، مختلط و قابل معامله از انواع صندوق سرمایه گذاری هستند که در ادامه به توضیح بیشتر آنها میپردازیم.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت همانطور که از نامشان پیدا است یک سود ثابت را به سرمایهگذار پیشنهاد میدهند که معمولاً از سود بانکی بیشتر است. صندوقهای سرمایهگذاری با خرید اوراق مشارکت یا گواهیهای سپرده بانکی پرداخت این سود را تضمین میکنند. چراکه خرید این اوراق معمولاً بین ۳ الی ۴ درصد نسبت به سود رایج بانکی بازدهی بیشتری دارد. این مدل از سرمایهگذاری ریسک بسیار پایینی دارد و نسبت به سرمایهگذاری سپرده در بانک سود بیشتری را نصیب سرمایهگذار میکند.
صندوق سرمایه گذاری سهامی
سرمایهگذاری سهامی نوعی از سرمایهگذاری است که در آن حداقل ۷۰ درصد از دارایی صندوق برای خرید سهام صرف میشود. باقیمانده دارایی نیز با توجه به تصمیم مدیر صندوق میتواند برای خرید سپرده بانکی یا اوراق مشارکت یا سایر زمینهها صرف شود.
ازآنجاییکه بخش اعظم دارایی این صندوقها به خرید سهام اختصاص داده میشود، نمیتوان هیچ مقدار درآمد ثابتی را از آنها انتظار داشت. بنابراین ریسک اینگونه از سرمایهگذاری بالاتر است.
ممکن است بپرسید پس چرا برخی از افراد به اینگونه صندوقها علاقهمند میشوند؟ پاسخ این است که علاقهمندان به بورس عموماً با ریسک در سرمایهگذاری بهخوبی آشنا هستند و آن را جزء جداییناپذیر یک سرمایهگذاری مناسب میدانند.
این نوع سرمایهگذاری درواقع مناسب افرادی است که زمان و تخصص کافی برای فعالیت در بازار بورس را ندارند و میخواهند یک سرمایهگذاری مناسب با کمک تحلیل گران حرفهای در این بازار داشته باشند.
در این حالت یک تیم متخصص سبد سهام شما را مدیریت میکند و در مواقع لزوم نسبت به خریدوفروش سهام اقدام خواهد کرد. هرچند که در این حالت از یک سود ثابت و تضمینی برخوردار نمیشوید، اما به دلیل مدیریت حرفهای میتوانید سودهای بینظیری در زمان مثبت بودن بورس دریافت کنید. این سودها بههیچعنوان قابل مقایسه با سود بهدستآمده از صندوقهای با درآمد ثابت نیستند.
صندوق سرمایه گذاری مختلط
در صندوق سرمایه گذاری مختلط، دارایی سرمایهگذار به دو دسته تقسیم میشود که حداکثر ۶۰ درصد آن در سهام و حداقل ۴۰ درصد از آن در اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری میشود. این نوع سرمایهگذاری نسبت به سرمایهگذاری سهامی ریسک کمتری دارد و مناسب افرادی است که روحیه ریسکپذیری متوسطی داشته باشند.
نکته مهم در مورد این صندوقها این است که در بیشتر مواقع سود ثابت تضمینشده ندارند اما قابلیت نقد شوندگی آنها بالا است.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله
صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله، روی داراییهای فیزیکی یا اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها ممکن است زیرمجموعه هرکدام از صندوقهایی که در بالا توضیح دادیم، قرار بگیرند.
واحدهای سرمایهگذاری در این صندوقها در بازار سرمایه نیز میتوانند خریدوفروش شوند و به دلیل آنکه فعالیت آنها در بازار بورس صورت میگیرد، عملکرد آنها تحت تأثیر این بازار نیز قرار خواهد گرفت. اما وجه مثبت ماجرا این است که خریدوفروش در بازار بورس کمک میکند این صندوقها قدرت نقد شوندگی بیشتری داشته باشند.
نحوه سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری
برای شروع سرمایهگذاری در این صندوقها باید طبق روالی که صندوق سرمایه گذاری مدنظرتان پیشنهاد میدهد، عمل کنید. برخی از صندوقها این امکان را فراهم میکنند که بدون نیاز به حضور فیزیکی و تنها از طریق وبسایت ثبتنام خود را انجام بدهید.
برای نهایی کردن ثبتنام خود حتماً باید مدارک شناسایی هویتی مانند شناسنامه یا کارت ملی را همراه داشته باشید. پس باید اسکن این مدارک را از قبل آماده کنید.
توجه داشته باشید که برای خرید واحد صندوق سرمایه گذاری بورسی باید یک کد معاملاتی بورسی هم داشته باشید که در حال حاضر فعال باشد. در این صورت میتوانید واحد صندوق سرمایه گذاری را مانند سهامهایی که بهصورت عادی در بازار بورس وجود دارند، دادوستد کنید.
کدام صندوق سرمایهگذاری برای ما مناسبتر است؟
پیش از آن که صندوق موردنظرتان را انتخاب کنید، بهتر است اطلاعاتی در مورد صندوقهای فعال بازار بورس جمعآوری کنید. برای این منظور میتوانید از وبسایت شرکت فناوری بورس بهعنوان یک مرجع مطمئن کمکبگیرید. پیش از آنکه انتخاب خود را نهایی کنید حتماً توصیه میکنیم اساسنامه و امید نامه مربوط به صندوق موردنظر را مطالعه کنید. همچنین بهتر است در مورد سابقه سرمایهگذاری در این شرکت جستجو کرده و میزان بازدهی آن را در دوران فعالیتش بررسی کنید.
به یاد داشته باشید تمام صندوقهای سرمایهگذاری مفید و قابلاعتماد هستند. این شما هستید که بهعنوان فرد سرمایهگذار مشخص میکنید کدام صندوق برای نیازها و هدفهای شما مناسبتر است. بهعنوانمثال اگر شما فردی با روحیه ریسکپذیری بالا هستید توصیه میشود که به سراغ صندوقهای سرمایهگذاری در سهام بروید.
این صندوقها عموماً سود نسبتاً خوبی را نصیب سرمایهگذاران خود میکنند. اما اگر فردی با قدرت ریسکپذیری پایین هستید توصیه میکنیم که صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت را انتخاب کنید.
همچنین در حالتی که نقد شوندگی سرمایه اهمیت بالایی داشته باشد، بهتر است به سراغ صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله بروید.
همچنین توصیه میشود برای آنکه سرمایهگذاری حرفهایتری داشته باشید، به سراغ چند نوع از این صندوقها بروید و ترکیبی از آنها را انتخاب کنید. بهاینترتیب بخشی از سرمایه شما به صندوقهای با درآمد ثابت اختصاص مییابد که به معنی تضمین بخشی از سود سرمایهگذاری است.
از طرف دیگر میتوانید کمی هم ریسک کنید و صندوقهای مختلط یا سهامی را انتخاب کنید. این صندوقها سودهای بیشتری را در زمان مساعد بودن بازار به سمت کیف پول شما روانه میکنند.
توجه داشته باشید که نحوه چیدن یک صندوق و ترکیب آن با روشهای مختلف سرمایهگذاری، یک عملکرد حرفهای است و بهاصطلاح ساخت پرتفوی نام دارد. پرتفوی مجموعهای از داراییهای شما است که هرکدام در یک بخش سرمایهگذاری شدهاند. داشتن یک پرتفوی قوی و متنوع کمک میکند سود بیشتری از سرمایهگذاری در بازار بورس و صندوقهای مربوطه داشته باشید.
صندوقهای سرمایهگذاری انتخابهای جذابی هستند که فعالیت در بازار سرمایه را بهشدت بیشتر کرده و سرمایهگذاران از همه صنفی را به سمت خود کشیدهاند. تنوع موجود در این صندوقها به سرمایهگذاران خرد و کلان اجازه میدهد که حق انتخاب داشته و متناسب با اهداف و نیازهای خود، بهترین گزینه را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. کارگزاری سرمایه و دانش برای شما این امکان را فراهم میکند که با قرار دادن سرمایه خود در صندوق این شرکت، از کمک یک تیم باتجربه و باسابقه درخشان بهرهمند شده و یک سرمایهگذاری کم ریسک و پربازده داشته باشید.
با انواع ریسک آشنا شوید
انواع ریسک
در مقالههای گذشته با مفهوم ریسک و به ویژه ریسک در سرمایهگذاری آشنا شدیم. دانستیم که بر خلاف باور عامیانه ریسک به معنای خطر کردن نیست. پذیرش ریسکهای معقول و مناسب میتواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. ثروتمندان خودساخته نیز به همین صورت موفقیتهای بزرگ را به دست آوردهاند. پس از آن که میزان ریسکپذیری خود را سنجیدید و دانستید که آیا فرد ریسکپذیری هستید یا خیر، در ادامه قصد داریم با انواع ریسک در بازار سرمایه یا بورس آشنا شویم.
انواع ریسک
ریسکهایی که افراد در سرمایهگذاری در بازارهای مختلف مثلا بورس با آن مواجه هستند، انواع مختلفی دارد. انواع ریسک را در یک طبقهبندی کلی به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk) : ریسکهایی که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست را ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب مینامند. نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و …، مواردی هستند که میتوانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن تاثیرگذار باشند. توجه کنید که کنترل این ریسکها در اختیار سرمایهگذار نبوده و به نوعی مربوط سیستم است.
ب. ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب – Unsystematic Risk) : به آن دسته از ریسکهایی که بتوان با استفاده از برخی روشها از آنها اجتناب کرد، ریسکهای غیر سیستماتیک یا قابل اجتناب میگویند. مثلا در بازار سرمایه (بورس)، این ریسکها معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند. برای آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری مثال، اگر شرکتی که سهامش را خریدهاید مدیریت ضعیفی داشته باشد یا توان رقابت با سایر شرکتها را نداشته باشد، ریسکهای حاصله، ریسک غیر سیستماتیک است. این ریسکها اغلب منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکتها مربوط است.
سبد سهام (Portfolio)
حتما شما هم ضربالمثل “همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید” را شنیدهاید. در مباحث مرتبط با سرمایهگذاری نیز تئوری بسیار معروفی به نام “تئوری” سبد وجود دارد که کارکردی شبیه به همین ضربالمثل دارد. براساس این تئوری، با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری و انتخاب داراییهای متنوع، چه با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف و چه با تنوع بخشیدن به سبد سهام، میتوان ریسکهای قابل اجتناب را به حداقل رساند. یادآوری این نکته ضروری است که با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری، تنها میتوان ریسکهای غیر سیستماتیک را کاهش داد اما ریسکهای سیستماتیک از کنترل و اختیار سرمایهگذار خارج است. ولی نگران نباشید! با کاهش ریسکهای غیر سیستماتیک، عملا بخش عمدهای از ریسکهایی که سرمایهگذار با آن مواجه است، کاهش مییابد.
همانطور که گقته شد یکی از روشهای کاهش ریسک غیر سیستماتیک تشکیل سبد سهام یا پورتفولیو (Portfolio) است. اما قطعا به یاد دارید که در مقاله ریسک در سرمایهگذاری به این نکته اشاره شد که پذیرش ریسک کمتر، بازدهی کمتری نیز به همراه خواهد داشت. پس این شما هستید که تصمیم میگیرید چقدر بازدهی میخواهید!
در ادامه با انواع ریسک های موجود در بازار سرمایه و به طور کلی بازارهای سرمایهگذاری بیشتر آشنا خواهیم شد.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
فرض کنید که میخواهید بین سپردهگذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۴۰ درصد یکی را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید به دلیل اختلاف ۲۲ درصدی که خودتان پیشبینی کردهاید، سهام را انتخاب می کنید. حالا اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود سپردهگذاری را از ۱۸ درصد به ۲۴ درصد افزایش دهد، چه اتفاقی میافتد؟ احتمالا این سوال را از خودتان بپرسید که “آیا ۱۶ درصد سود بیشتر ارزش ریسک را دارد؟”
نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد. پس ریسک نرخ سود یا در واقع تغییرات نرخ سود را به یاد داشته باشید.
ریسک تورم (Inflation Risk)
اگر تورم سالیاته کشور حدود ۲۰ درصد باشد و شما در سرمایهگذاری خود بتوانید ۶۰ درصد بازدهی کسب کنید، بازدهی شما مطلوب است زیرا که ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آوردهاید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است. حال اگر تورم به ۴۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی میافتد؟! آیا باز هم این سرمایهگذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم میگویند.
ریسک مالی (Financial Risk)
اگر در بازار سرمایه سهام شرکتی را خریدید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده، طبیعتا شرکت مذکور باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی در آینده روبروست. این هزینهها قطعا بر سود دهی شرکت نیز اثرگذار است. هر چقدر که این تعهدات و به طور کلی تعهدات مالی یک شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی نیز بیشتر خواهد بود.
ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk)
در مقاله مزایای بورس برای سرمایهگذاران، اشاره شد که یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلا از ویژگیهای بازار مسکن نقدشوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایهگذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری شما با ریسک نقدشوندگی همراه است.
ریسک نرخ ارز (Curr ency Risk)
یکی از مسائلی که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری سرمایهگذاری شما تأثیر میگذارد، نرخ ارز است. برای مثال با افزایش قیمت ارز قیمت سکه در بازار داخلی نیز افزایش مییابد. همچنین در بورس اوراق بهادار نیز سودآوری شرکتهایی که درآمدهای صادراتی و ارزی دارند افزایش یافته و لذا قیمت سهام آنها نیز بسیار بیشتر میشود. اما نکته این جا است که همهی شرکتها صادراتی نیستند! همیشه هم تغییرات ارز اثر مثبتی بر سرمایهگذاری ما نخواهد داشت! بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسکهای سرمایهگذاری، همواره مورد توجه سرمایهگذاران است.
ریسک سیاسی (Political Risk)
عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور نیز میگویند. البته توجه کنید که تحلیل شرایط و این که رویدادهای سیاسی چه تاثیری بر شرایط اقتصادی و بازارهای مالی میتوانند داشته باشند، بر عهدهی سرمایهگذار یعنی شما است!
ریسک تجاری (Business Risk)
تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سختتر شده و احتمالا کاهش فروش محصولات آنها باعث کاهش سودآوری این شرکتها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت میتواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می گویند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
چکیده مطلب:
مفهوم ریسک بر خلاف باور عموم مردم به معنای خطر کردن نیست. ریسک از نظر ما به معنای قرار گرفتن در موقعیتهای مناسب کسب درآمد به صورت آگاهانه و با دانش مناسب است. حتی اگر این موضوع منجر به ضرر هم شود، قطعا با تغییر نوع نگاه میتوان از آن به عنوان کسب تجربه و یا دانش بیشتر یاد کرد. توجه کنید که افراد موفق کسانی هستند که بیشتر تجربه کردهاند؛ نه کسانی که هیچ تجربه و اشتباهی نداشتهاند!
البته همانطور که قبلا هم گفتیم چیزی به عنوان شکست وجود ندارد، چون ما همواره در حال یادگیری و تجربه کردن هستیم.
در این مقاله و چند مقاله قبلی با مفهوم ریسک و درجه ریسکپذیری افراد آشنا شدیم. فهمیدیم که ریسک در سرمایهگذاری به طور کلی به دو نوع سیستماتیک (غیر قابل اجتناب) و غیر سیستماتیک (قابل اجتناب) تقسیم میشود. اما در این مقاله به صورت جزئیتر ریسکهایی نظیر ریسک تورم، ریسک نرخ سود، ریسک نقدشوندگی و … را بررسی کردیم. قطعا روشهای بسیاری برای کاهش دادن و کنترل این ریسکها وجود دارد که در مقالات دیگر به آنها پرداخته میشود.
ریسک چیست
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.
ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.
عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم.
بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند.
این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.
در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.
در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.
از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
مدیریت مالی وسرمایه گذاری
بازده چیست؟
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
ریسک چیست؟
اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک:
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بخشبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است. اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود. برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل تاثیراتی را روی سهام آن شرکت خواهد گذاشت که همگی در تقسیم بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
دلایلی باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میشود. حال سوال این است که چه چیزی باعث ایجاد ریسک میشود؟ تحلیلگران و سرمایهگذاران معمولا به عوامل مختلفی به عنوان عوامل ریسکی اشاره میکنند. در ادامه با شرح مختصری به توضیح انواع ریسک موجود بر سر راه یک سرمایهگذاری پرداخته خواهد شد.
ریسک نرخ ارز:
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه نمایند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد. در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک نرخ ارز خواهد بود که از آن به ریسک نرخ ارز یاد میشود. می توان گفت ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
برای مثال سال ۹۱ که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهامها که با دلار رابطه مستقیم داشتند شروع به افزایش کرد و در اواسط سال ۹۲ که قیمت دلار کم شد سهامها کاهش قیمت خود را تجربه کردند.
ریسک نوسان نرخ بهره:
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند. سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد. به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار:
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد. این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید. چندی پیش زمانی که جنگ در سوریه شروع شد، بازار نسبت به این خبر واکنش شدید نشان داد و طی چند روز پس از انتشار این خبر، سهام غالب شرکتها در صف فروش قرار گرفتند. اخبار جنگ در سوریه، اخبار مربوط به مذاکرات هستهای و اتفاقاتی از این قبیل که میتواند کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد، جزء ریسک بازار محسوب میشود.
ریسک تورمی:
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره مرتبط است. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد. معنی ریسک تورمی این است که وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید قدرت خریدتان کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود. برای مثال اگر شما با ۱ میلیون تومان در ابتدای سال میتوانستید ۱۰۰۰ سهم شرکت خاصی را خریداری کنید در انتهای سال به واسطه افزایش تورم، توانایی خرید تعداد کمتری از همان سهام را خواهید داشت؛ به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی:
نبود اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث میشود ریسک نقدینگی به وجود آید. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) این ریسک نیز افزایش مییابد. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود. در نتیجه قدرت تقاضا کم شده و ریسک سرمایهگذاری بالا رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی گفته میشود. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری:
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید را ریسک تجاری تعریف میکنند. برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی:
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است. حال اگر شرکت خدمات یا محصولات خود را نتواند در زمان مناسب به فروش رساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت، زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است. این عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش داده و احتمال ورشکستگی شرکت را در پی خواهد داشت. به ان ترتیب ریسک مالی شرکت بالا رفته و چنین شرکتی برای سرمایهگذاری مناسب نیست. بنابراین میزان بدهی بالا در یک شرکت، ریسک مالی آن شرکت را افزایش میدهد.
در ادامه و در مطلب نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری (۲) تلاش خواهد شد تا روشهای اندازهگیری ریسک و بازده و مدلهای موجود بررسی و توضیح داده شود.
مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركتها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايهگذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند ميزند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی
مفهوم ریسک در معامله
ریسک، از مهمترین مفاهیمی است که در حوزهی سرمایهگذاری مطرح میشود. ریسک، در زندگی روزمرهی همهی ما نیز وجود دارد اما شاید تابهحال، توجه چندانی به آن نکرده باشید. انتخاب یک مسیر ایدهآل برای گریز از ترافیک، با ریسک همراه است. اما گاهی ریسکها آنقدر کوچکاند، که تقریباً برابر با صفر در نظر گرفته میشوند. در هر صورت، این مفهوم، برای سرمایهگذاری اهمیت دوچندانی دارد. در این مطلب، به معرفی مفهوم ریسک در معامله پرداختهایم و به شما نشان دادهایم که چرا باید به ریسک در سرمایهگذاری، توجه کنید.
مفهوم ریسک
همهی ما یک آشنایی تقریبی با این مفهوم داریم اما شاید نتوانیم یک تعریف قابل قبول برای آن ارائه دهیم. ریسک به عدم اطمینان در خصوص یک موضوع گفته میشود. در اینکه شما یک مغازهی بوتیک راهاندازی کنید، ریسک وجود دارد. یعنی نمیتوان اطمینان کاملی از بابت اوضاع مثبت در مغازهی بوتیک داشت. حتی وقتی یک تاس میاندازید، ریسک وجود دارد. مثلاً اگر هدفتان آمدن عدد ۶ باشد، احتمال کمی وجود دارد که به موفقیت برسید.
حال بگذارید مفهوم ریسک را در حوزهی سرمایهگذاری مطرح کنیم. هر سرمایهگذار، سرمایهی خود را برای کسب سود بیشتر در حوزههای متنوع، به کار گرفته و سرمایهگذاری میکند. در واقع سرمایهگذار با سرمایهگذاری پول خود در یک بخش خاص، سرمایهگذاری میکند، انتظار دریافت سود مشخصی را دارد. اما در این بین، او باید از ریسکهای موجود نیز اطلاع داشته باشد و بداند که شاید اوضاع طبق پیشبینیها و میل وی، پیش نرود!
چرا باید ریسکها را بشناسیم؟
یک سرمایهگذار فعال، باید بتواند موضوعات مختلف و گزینههای متنوعی که برای سرمایهگذاری در پیش رو دارد را با هم مقایسه کند و درنهایت گزینهی ایدهآل و مناسب را برگزیند. از طرف دیگر، شناخت ریسکها، در واقع به معنای شناخت نقاط عدم اطمینان در گزینهی خاص است. یعنی شما میدانید که چقدر احتمال وجود دارد که به مقصد و هدف مورد نظرتان نرسید! بنابراین بررسی و شناخت ریسکهای سرمایهگذاری به سرمایهگذار کمک میکند تا یک زمینهی مناسب را برای این امر بیابند. در صورت عدم آشنایی با این موضوع و نادیده گرفتن آن، احتمال تجربهی زیان مالی وجود خواهد داشت.
بگذارید مثال سادهای را برای اهمیت شناخت ریسکها بزنیم. فرض کنید برای رفتن به محل کار خود، دو مسیر A و B را در اختیار دارید. اگر در مسیر A مدرسه وجود داشته باشد و شما در ساعت تعطیلی یا شروع آن مدرسه از آنجا عبور کنید، ریسک بالایی برای معطل ماندن شما در ترافیک وجود دارد. بنابراین انتخاب مسیر B (که مسیر خلوتتری است) یک انتخاب عاقلانهتر خواهد بود. به عبارت دیگر، ریسک ماندن در ترافیک برای مسیر B، کمتر است.
چطور ریسک را بسنجیم؟
روشهای مختلفی برای سنجش و ارزیابی ریسک وجود دارد. یکی از مهمترین روشهایی که برای این منظور استفاده میشود، محاسبهی ریسک براساس انحراف معیار در یک بازهی تاریخی است. هرچقدر این انحراف معیار، کمتر باشد، ریسک سرمایهگذاری، پایینتر خواهد بود. در ادامه، با چگونگی انجام این محاسبات بیشتر آشنا میشوید.
فرض کنید یک سرمایهگذار هستید و میخواهید در بازار بورس ، به خرید و فروش سهام مشغول شوید. گزینههای مختلفی پیش روی شما وجود دارد. شما میتوانید مبلغ مورد نظرتان را برای خرید تعداد مشخصی سهام در شرکتهای «الف»، «ب» و … به کار بگیرید و یا اینکه از هر دو شرکت، تعدادی سهام بخرید! سؤالی که برایتان مطرح میشود، این است که چه کاری را باید انجام دهید؟ به عبارت دیگر، خرید کدام سهام، برای شما سود بیشتری را در بر خواهد داشت؟ راهحلی که در این بخش معرفی کردهایم، محاسبهی ریسک براساس انحراف معیار در یک بازهی تاریخی است. یعنی اینکه یک بازهی تاریخی را به دلخواه تعیین میکنید. این بازه تاریخی آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری باید طوری باشد که هم شرکت «الف» و هم شرکت «ب» در آن بازه حضور داشته و فعالیت میکردند. اکنون به بررسی عملکرد این دو شرکت در این بازهی تاریخی، میپردازیم. هر شرکتی، بعد از هر سال فعالیت خود، درآمد و سود مشخصی دارد. شما برای بازهی تاریخی مشخص شده، باید میانگین درآمد شرکتها را محاسبه کنید.
به عنوان مثال اگر بازهی تاریخی ۳ ساله تعیین کرده باشید و درآمد شرکتهای «الف» و «ب» در این سه سال به شرح زیر باشد (اعداد را کوچک مثال زدهایم تا محاسبات و درک آن سادهتر باشد)، داریم:
درآمد شرکت الف | درآمد شرکت ب | |
سال اول | 1,000,000 | 3,000,000 |
سال دوم | 8,000,000 | 3,000,000 |
سال سوم | 1,500,000 | 3,000,000 |
میانگین درآمد و سود برای شرکت «الف» در طی این سه سال= 3,500,000
میانگین درآمد و سود برای شرکت «ب» در طی این سه سال= 3,000,000
با نگاهی به اعداد به دست آمده شاید تصور کنید سرمایهگذاری در شرکت «الف» معقولتر باشد، چون درآمد بهتری دارد. اما بگذارید انحراف معیار را نیز محاسبه کنیم.
انحراف معیار به پراکندگی داده از مرکزیت یا همان میانگین گفته میشود. یعنی برای شرکت «الف» داریم:
سال اول -2,000,000
سال دوم 5,000,000
سال سوم -1,500,000
این درحالی است که برای شرکت «ب» انحراف معیار در هر سه سال برابر با 0 آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری خواهد بود.
همانطور که ملاحظه میشود در مجموع انحراف معیار برای درآمد و سود شرکت «ب» پایینتر از شرکت «الف» است. بنابراین هرچند درآمد این شرکت در سال دوم، رقمی بسیار پایینتر از درآمد شرکت «الف» دارد، اما سرمایهگذاری برای خرید سهام آن، احتمال ریسک پایینتری خواهد داشت.
جمعبندی
آشنایی با مفهوم ریسک و سنجش آن، یکی از مباحث الزامی برای هر سرمایهگذار است. ریسک کمک میکند تا سرمایهگذار خطر و احتمال آن را برای سرمایهگذاری در گزینههای مختلف، سنجیده و محاسبه نماید. در نتیجه، سرمایهگذاری را بر روی آیتمی انجام دهد که احتمال موفقیت بالاتری داشته و به سوددهی برسد. در این مطلب، با ذکر یک مثال ساده، محاسبهی ریسک را با کمک انحراف معیار آموزش دادیم. همانطور که ذکر شد، سرمایهگذاری برای گزینهای با ریسک پایینتر خواهد بود که انحراف معیار پایینتری داشته باشد. سرمایهگذاری بر روی گزینه با ریسک کمتر، احتمال کسب سود و درآمد بالا را افزایش داده و منجر به رضایتمندی خواهد شد.
دیدگاه شما