رصد بازارها در بهار 96
دنیای اقتصاد - زهرا رحیمی: اولین فصل از سال 96 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که عملکرد بورس تهران در این بازه زمانی را میتوان در دو دوره کاملا متفاوت ارزیابی کرد. بازار سهام کشور در حالی که در دو ماه ابتدای سال گوی سبقت را از دیگر بازارهای موازی ربوده بود، در خرداد ماه با ثبت چهار هفته متوالی منفی در کارنامه خود و افت 3درصدی شاخص کل، بازی را به بازار پول واگذار کرد. تخلیه بخش اعظم بازدهی بورس در دو ماه نخست سال طی خرداد ماه در شرایطی صورت گرفت که به نظر میرسد با توجه به اصلاح نسبتا چشمگیر قیمتها و جذابتر شدن ارزشگذاری سهام (قرار گرفتن نسبت P/ E بازار در سطح 8/ 6)، میتوان نسبت به توقف افت قیمتها و در ادامه تغییر مسیر بورس تهران امیدوار بود.
همانطور که اشاره شد، شرایط بازار سهام در فصل بهار را باید در دو دوره متفاوت بررسی کرد.دوره اول از ابتدای فروردین تا اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری.دوره دوم از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری تا پایان خرداد ماه. بورس تهران فعالیت خود در ابتدای سال جاری را پس از ریزش قابل توجه قیمتها در انتهای سال 95 (با هدف تامین نقدینگی شب عید توسط بورسبازان) و همچنین پیشبینی قابلقبول شرکتها از سود سال مالی 96 با صعود آرام قیمتها آغاز کرد. این صعود البته در یک فضای رکودی شکل گرفت به این علت که تمرکز سهامداران به دلایل مختلفی که پیشتر به کرات تشریح شد، بیشتر در نمادهای کوچک بورسی بود. نشانههای این موضوع در تفاوت رشد شاخص کل و شاخص هموزن در آن بازه زمانی به خوبی محسوس بود.در ادامه باور فعالان بورس به بهبود اوضاع اقتصادی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و ورود پولهای تازه باعث شد معاملات سهام بهطور فزایندهای رونق یابد. پولهایی که البته همچنان بخش اعظمی از آن راه نمادهای کوچک را در پیش گرفتند. با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشتماه این هیجان مثبت به نمادهای بزرگتر نیز تا حدودی منتقل شد.این موضوع باعث شد شاخص کل از کانال 81 هزار واحدی نیز عبور کند. تا پایان هفته اول خرداد ماه بورس تهران با رشد حدود 1/ 5 درصدی شاخص کل با ثبت 9 هفته صعودی متوالی در کارنامه خود پیشتاز بازارهای موازی بود.پس ازآن اما بورس مسیر دیگری را برای خود برگزید.
با مشخص شدن نتایج انتخابات و عبور از ابهام این موضوع، قیمتها در مسیر اصلاح قرار گرفتند. در گزارشهای «دنیای اقتصاد» به کرات اشاره شد که رشدهای قیمتی در بازار سهام در دوره اول، مبنای بنیادین چندانی نداشت و تنها دلیلی که بورس تهران را در مسیری صعودی قرار داد، ورود نقدینگی جدید به بازار سهام و هیجان پیش از انتخابات بود.از آنجا که مبنای بنیادینی برای رشد شاخصهای بورس وجود نداشت، این انتظار وجود داشت که قیمت سهام با کوچکترین موضوعی رو به نزول بگذارد. این سیر نزولی قیمتها در روزهای ابتدایی خرداد ماه با بهانه افت قیمتهای جهانی صورت گرفت. برخی از معاملهگران با شناسایی سود در سمت عرضه سهام قرار گرفتند.برخی سهامداران نیز که پیش از برگزاری انتخابات صرف توجه به این موضوع را بدون توجیه منطقی از نظر بنیادی مبنای خرید خود (در قیمتهای به نسبت بالاتر) قرار داده بودند، پس از انتخابات ریاست جمهوری و گذر از هیجان آن، تحت تاثیر نگرانیها از وضعیت نزول آتی قیمتها موجب تشدید صفوف فروش شدند. افت قیمتها در بازارهای جهانی، افزایش نگرانی از تصویب تحریمهای جدید در سنای آمریکا در کنار برخی ابهامات صنایع همچون بانکها در کنار نرخ سود بانکی بالا موجب شدند که بازار سهام در مسیر ریزش قیمتها قرار گیرد.به عبارت دیگر میتوان گفت با عبور از موج خوشبینی اولیه ناشی از هیجانات سیاسی، بازار بار دیگر به دشواریهای موجود در عرصه اقتصاد کشور و همچنین عرصه بینالمللی توجه کرد. موارد مذکور هر کدام با یک اثر وزنی مشخص بهانههایی بودند که موجب شدند در خرداد ماه شاخص کل بیش از 3 درصد از بازدهی بورس (از ابتدای سال تا پایان هفته اول خرداد) را تخلیه کند. این تخلیه بازدهی البته با یک رکود چشمگیر همراه شد. با فقدان نشانههای رشد از منظر بنیادی در کنار ابهامات به وجود آمده در عرصه اقتصادی و بینالمللی (افزایش ریسکها)، فضای صبر و انتظار توام با رکود شدید در معاملات سهام به وجود آمد.به طوریکه طی معاملات خردادماه بهویژه در نیمه دوم این ماه ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در بیشتر روزها، به زحمت به 70میلیارد تومان میرسید.
طی معاملات خرداد ماه بازار به لحاظ متغیرهای مهمی نظیر حجم و ارزش معاملات خرد، در رکود عمیقی به سر میبرد. متوسط حجم و ارزش معاملات روزانه در این بازه زمانی حدود 406 میلیون سهم و 93 میلیارد تومان بوده است. متوسط این متغیر نسبت به اردیبهشت ماه افت حدود 48 درصدی در حجم و افت حدود 44 درصدی در ارزش معاملات را تجربه کرده است. این موضوع حکایت از فراگیر شدن یک فضای رکودی در معاملات سهام دارد. در مجموع طی معاملات خرداد ماه شاهد انتقال 167 میلیارد تومان از پرتفوی معاملهگران حقیقی به سبد سهام حقوقیها بودیم.در معاملات اردیبهشت ماه نیز معاملهگران بازار سهام شاهد تغییر مالکیت 103 میلیارد تومانی به نفع حقوقیها بودند.این امر در شرایطی صورت گرفت که مشارکت حقیقیها در سومین ماه از سال بر خلاف اردیبهشت ماه سال جاری بالاتر از سرمایهگذاران حقوقی بوده است. مشارکت این سهامداران که طی معاملات اردیبهشت ماه به حدود 45 درصد نیز رسیده بود، در معاملات خرداد ماه به بیش از 60 درصد افزایش یافت.کارشناسان معتقدند در فضای رکودی معاملات خرداد ماه تحت تاثیر ریسکهای موجود در فضای بازار، بیشترین میزان مشارکت در بازار از سوی حقیقیها عمدتا با انگیزههای سفته بازی صورت تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار گرفته است. در نتیجه افزایش درصد مشارکت به دلیل کاهش شدید ارزش کل معاملات بوده است که سهم سفتهبازان را بیشتر نشان داده است.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» از وضعیت معاملات سهام در فصل بهار حاکی از این است که در بیست سال گذشته، تنها در پنج سال، بورس تهران در بهار نظاره گر افت نماگر خود بوده است. در سالهای اخیر، بهار 95 و بهار 93 نماگر بازار سهام افت چشمگیر به ترتیب 5/ 9و 8/ 7 درصدی را تجربه کردند. عمده دلیل افت نماگر بازار سهام در این دو مقطع به رشدهای چشمگیر قیمتی و عمدتا بدون پشتوانه بنیادی در انتهای سال قبل از هر مقطع باز میگردد.( زمستان 94 تحت تاثیر رشد عمومی قیمت سهام با لیدری خودرو و در سال 92 تحت تاثیر رشد بیش از 100 درصدی شاخص سهام در سال 92).
بهار سال 94 روز چهارشنبه در شرایطی به پایان رسید که بار دیگر بازار پول با ثبت بازدهی حداقل 75/ 3 درصدی صدرنشین بازارهای سرمایهگذاری کشور در سه ماه اول سال شد ( نرخ رسمی سود بانکی 15 درصد در نظر گرفته شده است). در این میان بازار سهام با ثبت بازدهی 2 درصدی در رتبه بعدی جای گرفت.بازارهای سکه و ارز به ترتیب با زیان های 3/ 0 و 4/ 0 درصدی قعر جدول بازدهی بازارهای سرمایهگذاری کشور را به خود اختصاص دادند. همانطور که اشاره شد بورس تهران در سال جاری بازدهی بیش از 5 درصدی را نیز به خود دیده بود.بخش اعظم این بازدهی با افت عمومی قیمتها طی معاملات خرداد ماه و افت بیش از 3 درصدی شاخص کل، تخلیه شد.بازار سهام طی معاملات خرداد ماه با تجربه سه کانال شکنی در مسیر نزول قیمتها، زیاندهترین بازار سرمایهگذاری در سومین ماه از فصل بهار شد( زیان 3 درصدی). بازار ارز و سکه نیز در خرداد ماه به ترتیب افت 3/ 0 و 7/ 0 درصدی را تجربه کردند.
بررسی وضعیت صنایع بورسی در فصل بهار نیز نشان میدهد که در این بازه زمانی 23صنعت با رشد و 12 صنعت با افت شاخص مواجه شدهاند. صنایع محصولات کاغذی، قند و شکر و رایانه با بازدهیهای به ترتیب 1/ 68، 2/ 48 و 9/ 38 درصد، رتبههای نخست جدول بازدهی صنایع بورسی در بهار را به خود اختصاص دادند. در گروه محصولات کاغذی، نمادهای «چکاوه» و «چکاپا» بدون وقوع رخدادی قابل توجه سقفهای تاریخی قیمتی خود را شکستند و این موضوع صنعت محصولات کاغذی را صدرنشین جدول بازدهی صنایع در فصل بهار قرار داد.
در گروه قند و شکر با در نظر داشتن عدم وقوع رخداد خاص و اثرگذار مهمی در عرصه بازارهای جهانی، به نظر میرسد ورود نقدینگی به سهام قندیها در کنار گزارشهای پیشبینی نسبتا مثبت شرکتهای زیرمجموعه از جمله دلایل تشدید تقاضای سهام این گروه بوده است.گروه رایانه نیز تحت تاثیر رشد نمادهای زیر مجموعه خود به ویژه «آپ» رشد چشمگیری را از ابتدای سال کسب کرد.این سه گروه طی معاملات هر سه ماه نخست سال، جزو سه صنعت پربازده بودند.پیشتازی این سه صنعت طی فصل بهار بیشتر تحت تاثیر ورود نقدینگی ماجرا جو به بازار سهام ارزیابی میشود.البته روند رشد قیمتها در نمادهای زیرمجموعه این در خرداد ماه تحت تاثیر نزول عمومی قیمتها در بورس تهران با شتاب بسیار کمتری دنبال شد. موضوعی که از کاهش هیجان موجود در معاملات سهام حکایت دارد.
در سوی دیگر جدول بازدهی صنایع عمده گروههای وابسته به بازارهای جهانی قرار دارند. گروههای استخراج کانههای فلزی، ساخت محصولات فلزی و استخراج نفت و گاز نیز با ثبت زیان به ترتیب 8/ 01، 8/ 6 و 2/ 6 درصد زیاندهترین صنایع طی معاملات فصل بهار بودند. فعالان تالار شیشهای همگام با افت قیمت در بازار نفت و دیگر بازارهای جهانی از جمله نفت مس، روی، سرب و سنگ آهن شاهد تشدید فشار فروش در نمادهای وابسته به این بازارها بودند. گفتنی است طی معاملات روزهای پایانی خردادماه، قیمتها در بازارهای جهانی رشدهای نسبتا مناسبی را تجربه کردند. دو صنعت خودرو و محصولات شیمیایی نیز در صدر صنایع با بیشترین حجم و ارزش معاملات طی معاملات اولین فصل سال قرار داشتند. شاخص خودرو و محصولات شیمیایی در بهار 69 رشدی به ترتیب 9 و 8/ 1 درصدی را ثبت کردهاند.
صنعت پرخبر این روزهای بازار سهام یعنی گروه بانکی نیز در این بازه زمانی زیان 4/ 2 درصدی شاخص را تجربه کرده است.در این گروه هر چند اصلاح نظام بانکی از دید کارشناسان میتواند به بهبود وضعیت این صنعت منجر شود، اما در روزهای پایانی خرداد ماه تحت تاثیر موضوع ادغام بانکها که یکی از موارد اصلاح نظام بانکی است، نمادهای وابسته تحت تاثیر تشدید فشار فروش، افتهای چشمگیری را تجربه کردند.شاخص صنعت بانکی در پایان معاملات روز چهارشنبه در کف 42 ماهه خود قرار گرفته بود. به نظر تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار میرسد روند آتی سهام این صنعت بیش از هر چیزی به استنباط معاملهگران نسبت به تغییرات انجام شده در این صنعت وابسته است. باید دید تحلیل معاملهگران از جراحی نظام بانکی که امروز و فردا حتمی به نظر میرسد در قبال سهام بانکی چه موضعی پیش روی آنها قرار میدهد. چنانچه قرار باشد فعالان بازار خوشبینی احتمالی خود را به اصلاح نظام بانکی نشان دهند، باید انتظار داشت که قیمت سهام بانکها از همین محدودهها رشد خود را آغاز کند اما چنانچه انتظارات فعالان بازار بر این مبنا صورت بگیرد که اوضاع بانکها بهتر از این نخواهد شد، باید شاهد شکست محدوده حمایت بانکها بود.
شوک تزریق نقدینگی
با توجه به تداوم ریزش شاخصها در بورس اوراق بهادار تهران طی هفتههای گذشته، اینک سهامداران گوشهچشمی به وعدههای دولتی دارند که آنها را به بورس دعوت کرد. تضارب آرا در خصوص سیاستهای دولت در بازار سرمایه ما را بر آن داشت تا با حسین بوستانی، مدیرعامل سرمایهگذاری اعتضاد غدیر به گفتوگو بنشینیم. وی با اشاره به نمونههای خارجی مدل حمایت دولت از بازار سرمایه متذکر شد چنانچه برای چندمینبار شاهد وعدههای محققنشده از سوی مسوولان باشیم، ضربه مهمی به اعتماد عمومی سهامداران به مدیران بازار سرمایه و اقتصاد خواهد خورد.
از ابتدای سال تا همین یک ماه گذشته که شاخصهای بورس تهران سبز و رو به رشد بودند، چه نشانههایی از دخالت دولت در بازار مشاهده شد؟ به عبارتی دولت چگونه از آن فضا در جهت جبران کاستیهای مالی خود برآمد و آیا توانست آن فرصت را در جهت بهبود فضای کلی بازار و مدیریت سرمایههای جدید بهکار بندد؟
چنانچه منظور از دخالت دولت در بازار سرمایه دستکاری در قیمتها و ایجاد روند قیمتی از طریق انجام معاملات جهتدار باشد (manipulation) هیچگونه شاهدی دال بر این مطلب وجود ندارد لیکن دولت با اتخاذ سیاستهای متعدد در بخشهای مختلف اقتصاد بر روند تحولات بازار سرمایه تاثیر بااهمیتی دارد. آنچه مسلم است دولت در بودجه سال 1399 با کسری بودجه مواجه بود زیرا از یکسو در همین ماههای آغازین سال به دلیل فشار تحریم و کاهش درآمدهای نفتی و همچنین شیوع کرونا و بسته شدن عمده مسیرهای تجاری و رکود اقتصادی در داخل، با چشمانداز محقق نشدن منابع درآمدی بودجه ۹۹ مواجه شد و دریافت تسهیلات از بانکها نیز قطعاً به دلایل آثار جانبی مسیر همواری نبود. از اینرو تامین مالی از طریق بازار سرمایه بهعنوان بخشی از راهکارهای جبران کسری بودجه در برنامه عملیاتی دولت قرار گرفت. در این میان، تحولات بازار سرمایه در دو سال گذشته نیز به نحوی بود که شاهد رشد تدریجی بورس و افزایش عمق و اندازه آن بودیم و این تحولات به دولت این اطمینان را داد که در خصوص تامین بخشی از کسری بودجه میتواند روی این بازار حساب ویژهای باز کند. بر این اساس، در بودجه سال 99 پیشبینی انتشار 80 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی و فروش 4 /11 هزار میلیارد تومان شرکتهای دولتی گنجانده شد. همچنین موارد زیر در رابطه با این سوال باید مدنظر قرار گیرد:
الف- در شرایطی که در کل سال 98 حدود 82 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی به فروش رسانده بود، در شش ماه ابتدای سال 99 فروش 67 هزار میلیارد تومان اوراق را محقق کرد. از سوی دیگر طراحی صندوقهای قابل معامله دارا یکم، دارا دوم و دارا سوم نیز صورت گرفت که در دل آنها باقیمانده سهام دولت در شرکتهای فلزی، پالایشی، خودرو و بانک گنجانده شده و بخشی از آنها در بورس عرضه شد. البته از 16 هزار میلیارد تومان ارزش صندوق دارا یکم تنها 37 درصد خریداری شد و از 64 هزار میلیارد تومان ارزش صندوق دارا دوم تنها پنج میلیارد تومان خریداری شده است، با این حال سیاست دولت در فروش سهام دولتی و انتشار تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار سنگین اوراق بدهی بر توازن عرضه و تقاضا در سایر سهام موجود در بازار و نرخ بازدهی داراییهای با درآمد ثابت تاثیر خود را گذاشت.
ب- در بازه زمانی ششماهه ابتدای سال 99، دولت با توجه به ضرورت رونق بخشیدن به بازار سرمایه از طرق مختلف از جمله مصاحبههای متعدد تلویزیونی و انتشار اخبار مختلف، مردم را به ورود به بورس ترغیب کرد که در نتیجه آن شاهد هجوم بیسابقه سرمایههای خرد به بازار سرمایه بودیم. از طرف دیگر بهتبع دانش پایین فعالان جدید بازار سرمایه، رفتارهای هیجانی و غیرحرفهای این تازهواردان در بازار نمود یافت که تبعات متعددی برای بورس در پی داشت و شکی نیست این مطلب از آثار جانبی سیاست کلی دولت در ترغیب مدیریتنشده مردم برای ورود به بورس بوده است.
ج- از دیگر سیاستهایی که بهطور غیرمستقیم منجر به ورود نقدینگی و سرمایه مردم به بورس شد، باید به تصمیمات دولت در محدود کردن سایر بازارهای موازی از طریق وضع قوانین و اعمال سیاستهای مرتبط اشاره کرد. بهعنوان نمونه میتوان به اجرای سختگیرانه قانون مبارزه با پولشویی و کاهش سقف نقل و انتقالات بانکی، محدود کردن معاملات دلار و ارزهای خارجی و برنامهریزی برای اخذ مالیات از معاملات خودرو و مسکن اشاره کرد که به نوعی با کاهش جذابیت سفتهبازی در این بازارها موجب هدایت منابع نقدینگی به سمت بازار سرمایه شد.
د- از دیگر سیاستهای بااهمیتی که در شش ماه ابتدای سال 99 از سود دولت اتخاذ شد و موجب تاثیر بر بازار سرمایه شد، میتوان به آزاد کردن سهام عدالت در سه مرحله و به دو روش مدیریت مستقیم و غیرمستقیم اشاره کرد. به عبارت دیگر، دولت با در نظر گرفتن رونق بیسابقه شکلگرفته در حجم معاملات و روند قیمتها، تصمیم گرفت تا با استفاده از فرصت شکلگرفته نسبت به آزادسازی سهام عدالت و برداشتن این بار قدیمی از دوش خود اقدام کند که در مقاطعی از این دوره ششماهه، روند معاملات و قیمت سهام موجود در سبد سهام عدالت و حتی سایر سهام نامرتبط، از این تصمیم متاثر شد.
ه- شاید محرزترین نمونه دخالت دولت در بازار سرمایه در شش ماه اخیر، تشکیل کمیته غیررسمی به منظور صیانت از بازار و برای جلوگیری از ریزش شاخص بود که با حضور نمایندگان وزارت اقتصاد در سازمان بورس و سهامداران حقوقی که خود هزاران سهامدار حقیقی داشتند، خریدهای حمایتی و اجباری در دستور کار شرکتهای حقوقی قرار گرفت. البته به درستی یا نادرستی این اقدام در ادامه خواهم پرداخت.
حمایت دولت از بازار سرمایه بارها به عنوان تزریق منابع ملی به بورس سهام تعبیر شده است. اینک و در فضای رکود شاخصها، آیا دولت باید اقدام به تزریق منابع کرده یا صرفاً سیاستگذاری کند و بورس را به خود واگذارد؟ صحیحترین راه حمایت از بازار سهام چیست؟ دولت چگونه میتواند در عین جبران کسریهای احتمالی، در مسیر مناسبی دست به حمایت از بازار بزند؟
در حالت معمول اینگونه گفته میشود که دولت و ارکان آن به عنوان نهادهای سیاستگذار نباید وارد دایره عملیات شده و در صورتی که سیاستگذاری به نحو بهینه صورت پذیرد، عملیات بازارهای مختلف و اجزای اقتصاد با کمترین دخالت مستقیم به روال مطلوب و ایدهآل خود سوق خواهند یافت. متاسفانه تعدد مراکز تاثیرگذار در حوزههای اقتصادی ایران و ناهماهنگی مشهود در تصمیمات اتخاذشده، به بروز مشکلات ریز و درشت در عملیات بخشهای مختلف اقتصاد منجر میشود. در همین راستا و با مشاهده ضایعات شکلگرفته ناشی از سیاستگذاریهای حسابنشده، دخالتهای مستقیم دولت برای درست کردن بخشی از بازارها شروع و گاهی همین دخالت به تخریب بخشهای دیگر منجر میشود و این پروسه سالهاست که در اقتصاد کشور تکرار میشود. در خصوص بازار سرمایه، شرایط به گونهای دیگر است. شاید مهمترین حمایتی که دولت در بلندمدت میتواند از بازار سرمایه داشته باشد نه تزریق نقدینگی، بلکه اصلاح سیاستهای مرتبط با شرکتهای فعال در بازار سرمایه است. چنانچه به جای تخصیص منابع مالی و مجبور کردن سهامداران حقوقی به خرید سهام مختلف، معضلات جاری و موانع توسعه این شرکتها برطرف شود، بتوان به شکلگیری رشد پایدارتری امیدوار بود که نیاز به تزریق مستقیم نقدینگی را به حداقل برساند.
سرمایهگذاران معتقدند که دولت در شرایط کنونی بورس را به حال خود واگذاشته و برخی از اقتصاددانان نیز بر لزوم عدم دخالت مستقیم دولت در این بازار تاکید دارند. در صورتی که دولت واقعاً دست به تزریق منابع مالی قوی نزند بازار با چه تغییراتی مواجه خواهد شد؟
لزوم اصلاح سیاستهای دولت در حوزههای اقتصادی بهمنظور ایجاد توسعه پایدار، موضوعی بااهمیت است که آثار آن قطعاً در بازار سرمایه نیز نمود خواهد یافت. با این حال نمیتوان ضرورت حمایت دولت از بازار سرمایه در مقاطع خاص و حتی تزریق مستقیم نقدینگی به این بازار را نفی کرد. در شرایطی که بازار سرمایه بهعنوان یکی از دو رکن اصلی بازار مالی کشور دچار مشکل میشود، این مشکل ضمن محدود کردن قابلیت تامین مالی از بورس، تبعات بااهمیتتری را نیز در پی خواهد داشت که از آن جمله میتوان به مشکلات شکلگرفته برای صندوقهای بازنشستگی، هلدینگهای معظم تخصصی و چندرشتهای، خیل عظیم سهامداران خرد و کاهش نقدشوندگی در بازار سرمایه اشاره کرد. از اینرو ایجاد ثبات در بازار سرمایه چه از طریق سیاستگذاری و چه از طریق تزریق نقدینگی از الزامات گریزناپذیر دولت برای صیانت از سرمایههای بزرگ و کوچک فعال در این بخش از اقتصاد بوده و این مطلب نهتنها در ایران که در اقتصادهای پیشرفته جهان نیز به وفور مشاهده شده است. البته باید توجه داشت که تزریق نقدینگی به بورس به معنی حمایت غیرمنطقی از قیمت سهام متورمشده در این بازار نبوده و صرفاً با هدف بازگرداندن تعادل و ایجاد شرایط رفتار عقلایی در بازار باید صورت پذیرد. به عنوان مثال در بحبوحه بحران اقتصادی سال 2008، قانون تثبیت اقتصادی اضطراری 2008، که اغلب به «نجات بانکی 2008» آن را میشناسند، توسط وزیر خزانهداری وقت آمریکا پیشنهاد و در کنگره ایالات متحده تصویب و توسط رئیسجمهور وقت امضا شد و به موجب آن به وزارت خزانهداری ایالات متحده اجازه داده شد تا حداکثر 700 میلیارد دلار «دارایی مشکلدار» را خریداری یا بیمه کند تا از قبل آن، نقدشوندگی این داراییها با خرید آنها با استفاده از سازوکارهای بازار ثانویه بهبود یابد. در جای دیگر در تاریخ 11 نوامبر 2008 شرکت جنرالموتورز بعد از صدمین سالگرد تاسیس این شرکت دچار بحران مالی شدیدی در سال 2008 شد که بدون حمایتهای مالی دولت ممکن بود تا سال بعد دوام نیاورد. سهام این شرکت در این سال طی یک ماه بیش از 90 درصد افت کرده و به 92 /2 دلار رسیده بود. در این سال با عمیقتر شدن این بحران، واشنگتن لایحهای را به نام سه شرکت بزرگ بحرانزده دیترویت به تصویب رساند که در این لایحه یک بسته حمایتی 50 میلیارددلاری دیده شده بود، جهت حمایت مالی از جنرالموتورز که هزاران شغل به این صنعت وابسته بود و صنایع زیادی تحت تاثیر این شرکت قرار میگرفتند و در این دوره اکثر سهام این شرکت تقریباً به تملک دولت درآمد. صندوق تثبیت بورس در کره نیز در حال راهاندازی است. صندوق تثبیت بازار سهام (SMSF) پس از کووید 19 برای ایجاد ثبات در بازار سهام کره ایجاد شده و پیشبینی میشود صندوق تثبیت بورس در کره با هدف جمعآوری بیش از 10 تریلیون وون تلاش کند. بهطور کلی، به نظر میرسد این یکی از راههایی است که دولت کره در تلاش است تیم محافظت از سقوط سنگین (Plunge Protection Team) خود را تشکیل دهد و سعی کند از سقوط بیش از حد بازار سهام و اوراق بهادار جلوگیری کند. در نهایت هرچند تزریق نقدینگی از سوی دولت به بازار سرمایه در شرایط بحرانی به برگرداندن اعتماد به بورس کمک خواهد کرد و به صورت شرط مدیریت صحیح امکان عبور از بحران و صیانت از بازار و سرمایههای با ارزش موجود در آن را فراهم خواهد کرد لیکن، نکته بااهمیت این است که حضور دولت در بازار و نقدینگی تزریقشده در آن باید به صورت موقت و صرفاً به منظور ایجاد ثبات صورت گرفته و بهمحض برگشتن شرایط به روال معقول، به مرور از بورس خارج شود.
در شرایط کنونی بازار سهام دستخوش رکود معاملاتی و افت شاخصها شده است و بازارهای موازی در مسیری صعودی و پربازده پیش میروند. به نظر شما این بازارها بهزودی برخواهد گشت یا بازار سهام خود را با نرخهای جدید تعدیل خواهد کرد؟
برای جواب به این سوال باید به دلایل و ریشههای رشد اخیر بازار سرمایه پرداخته و با تحلیل عوامل رشد، به پیشبینی آینده برسیم. چنانچه در سوالات قبلی نیز تشریح شد، با سیاستگذاری دولت در بازارهای موازی، نقدینگی جامعه به تدریج به سمت بورس سوق پیدا کرد و این جریان به تدریج قوی و قویتر شد. به نحوی که در پنج ماه ابتدای سال در حدود 108 هزار میلیارد تومان نقدینگی جذب بورس شد. از طرف دیگر با رشد تدریجی نرخ ارز و بهتبع آن رشد نرخ ارز نیما شاهد افزایش پتانسیل سودآوری شرکتهای صادراتیمحور یا دارای محصولات دلاری در بازار سرمایه بودیم که بخش بزرگی از این بازار را به خود اختصاص دادهاند. رشد منابع مالی جذبشده به بازار در کنار رشد توان سودآوری شرکتهای بزرگ از مهمترین عوامل شکلگیری مسیر صعودی قیمت سهام و بهتبع آن شاخص بازار سرمایه بود. از اواخر مرداد و با نزول قیمت دلار از قله 25 هزار تومان به حدود 21 تا 22 هزار تومان، اولین عامل موثر بر سود شرکتهای بورسی دچار تزلزل نسبی شد و در جایی که سرمایهگذاری اکثر فعالان بازار در سودهای کلان بود، روند فروش سهام آغاز شد و به تدریج شدت گرفت به نحوی که در بازه 40 روز گذشته در حدود 11 هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سرمایه خارج شد. طبیعی بود که با تضعیف عوامل رشد بازار در پنج ماه اول سال 99، روند کاهش قیمت سهام نیز شروع شود اما در ادامه و با توجه به رفتار هیجانی خیل عظیم سهامداران تازهوارد به بورس، فروش بخشی از بازار از دایره محاسبات ارزندگی خارج شده و حالت فروشهای ناشی از وحشتزدگی به خود گرفت. تشدید این شرایط به حدی بود که بازار در این بازه جدید، حتی به بازگشت نرخ ارز به ارقام بالای 24 و 25 هزار تومان هم توجه نکرد. در اینجاست که تزریق نقدینگی از سوی دولت به بازار سرمایه (چنانچه جنبه موقت داشته باشد) به بازگشت تعادل ازدسترفته و شکلگیری رفتارهای منطقی کمک کرد و در روزهای اخیر شاهد منطقیتر شدن جریان معاملات هستیم. برای پیشبینی آینده بازار سرمایه باید به چند مطلب توجه داشت. قبل از هر چیز اینکه کاهش تدریجی ارزش ریال و تداوم این کاهش از واقعیتهای مسلم اقتصاد بوده که به قطعیت میتوان آن را در محاسبات لحاظ کرد. از طرف دیگر با رشد پیوسته حجم نقدینگی شاهد شکلگیری تورم در بازارهای داخلی هستیم. بر این اساس به نظر میرسد که داراییهای مالی باید ارزش خود را بر اساس نوسانات ارزش پول ملی تعدیل کنند و همین مطلب به تنهایی و در بلندمدت، به رشد اسمی قیمتها در بورس منجر خواهد شد. روند حرکت نقدینگی به بورس و تحولات واقعی در عملیات شرکتهای بورسی نیز میتواند بر رشد قیمت سهام تاثیر داشته باشد.
اگر سیاستهای پولی انبساطی دولت ادامه یابد و حجم نقدینگی روند تصاعدی کنونی را حفظ کرده یا حتی بیشتر شود، بازار دستخوش چه تغییراتی خواهد شد؟
یکی از عوامل بااهمیتی که به رشد عمومی قیمتها در اقتصاد کشور و در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه، سکه و ارز، بازار خودرو و بازار ملک منجر شده همین رشد بیش از حد نقدینگی است. در شرایطی که حجم نقدینگی در انتهای سال 97 حدود 1883 هزار میلیارد بود، این رقم در انتهای سال 98 به 2472 و در انتهای خرداد به 2657 هزار میلیارد بالغ شده است. همانطور که در جواب سوال قبل نیز اشاره شد، ارزش داراییهای مالی حالتی شناور داشته و با کاهش ارزش پول ملی خود را اصلاح میکند. از اینرو چنانچه شاهد تداوم رشد نقدینگی در اقتصاد باشیم، نهتنها رشد قیمتها در بازار سرمایه، بلکه رشد قیمت در تمام بخشهای اقتصاد را تجربه خواهیم کرد.
مهمترین شوکهای مثبت و منفی طی هفتههای آتی بر بورس تهران چه خواهد بود و پیشبینی شما از اثرات آنها بر بازار سهام چیست؟
تحولات رقابتی در انتخابات آمریکا یکی از عوامل بااهمیت در نگاه فعالان بازار سرمایه است که میتواند تاثیر مهمی بر وضعیت اقتصادی مملکت و بهتبع آن بورس داشته باشد. نوسانات نرخ ارز نیز به نوبه خود از اهمیت زیادی در تحلیلهای بازار سرمایه برخوردار است و کاهش آن میتواند به رکود مجدد معاملات و کاهش قیمتها منجر شود. تحقق وعدههای حمایتی از جمله مواردی است که تمامی فعالان بازار با دقت آن را رصد میکنند و چنانچه برای چندمینبار شاهد وعدههای محققنشده از سوی مسوولان باشند، ضربه مهمی به اعتماد عمومی سهامداران به مدیران بازار سرمایه و اقتصاد خواهد خورد. تغییر در نرخ بهره نظام بانکی نیز در میانمدت بر روند بازار سرمایه تاثیر خواهد گذاشت.
نمودار عمق بازار چیست؟ بررسی و معرفی کاربرد Market Depth
در دنیای بازارهای مالی، متدها، شیوهها و ابزارهای گوناگونی برای تحلیل وجود دارد که بالا بردن دانش و آگاهی برای هریک از آنها میتواند هنگام انجام معاملات به سرمایهگذاران و تریدرها کمک زیادی کند. بنابراین داشتن دانش کلی در مورد اصطلاحات و ابزارهای کریپتوکارنسی احتمال ریسکهای کلان را کاهش داده و از طرفی هم به تریدرها کمک میکند تا معاملات خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند. در این مقاله ما قصد داریم به بررسی تعاریف نمودار عمق بازار (Market Depth) ، کاربرد آن و جزئیات دقیقتری در مورد این ابزار بپردازیم.
عمق بازار چیست؟
عمق بازار گستردگی سفارشات باز و پیشنهادات را در نظر میگیرد. به طور معمول، هر چه تعداد سفارشهای خرید و فروش بیشتر باشد، عمق بازار بیشتر میشود. به شرطی که این سفارشها به طور نسبتاً مساوی حول قیمت بازار فعلی سهام قرار گرفته باشند.
این اصطلاح همچنین به تعداد سهامی اشاره دارد که میتوان از یک شرکت معین بدون افزایش قیمت خریداری کرد. اگر سهم نقد باشد و تعداد خریداران و فروشندگان زیادی داشته باشد، خرید عمده سهام منجر به تغییرات محسوس در قیمت سهام نخواهد شد. بنابراین با همه این تعاریف نمودار عمق بازار میزان عرضه و تقاضای ثبت شده را برای شما نشان میدهد.
در واقع نمودار عمق بازار، میزان تقاضا و یا میزان موجودی یک سهام خاص، یک کالای سودمند و یا گاهی یک ارز دیجیتال را در اختیار شما قرار میدهد.
کاربرد نمودار عمق بازار یا Market Depth
با بررسی این نمودار، معاملهگران میتوانند میزان عرضه و تقاضا برای یک ارز را بررسی و همچنین حجم سفارشهای خرید و فروش آن را مشاهده کنند. کاربرد دیگر آن، بررسی میزان نقدینگی و تشخیص بازار عمیق میباشد. هر چقدر نقدینگی در بازار بالاتر رود، عمق بازار بیشتر و امکان خرید و فروش سریعتری برای معاملهگران فراهم میشود. در بازارهایی با نقدشوندگی بالا، احتمال کمتری وجود دارد تا سفارشات بزرگ بر قیمت، تاثیر محسوسی داشته باشد. بر عکس در بازارهای با نقدینگی پایین، سفارشات بزرگ میتواند بر قیمت دارایی تاثیر گذاشته و تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار آن را تغییر دهد.
به علاوه، دادههای مربوط به عمق بازار بلادرنگ به معاملهگران اجازه میدهد تا از نوسانات کوتاه مدت قیمت سود ببرند.
دیوار خرید و دیوار فروش در عمق بازار یعنی چه؟
قبل از اینکه به توضیح دقیقی در مورد دیوار خرید و فروش بپردازیم، بیایید تعریف کنیم که اوردر بوک (Order Book) یا دفتر سفارش چیست و چرا دانستن این موضوع در رابطه با خرید و فروش دیوار مهم است.
دفتر سفارش لیستی از کلیه سفارشهای خرید و فروش یک دارایی است که بر اساس قیمت طبقهبندی میشوند. این دفتر نشان دهنده تعداد سهام پیشنهادی یا درخواستی در هر نقطه قیمت یا عمق بازار است و به صورت لحظهای آپدیت میشود. اگر تعداد سفارش ها در سمت خرید (سبز) بیشتر از سمت فروش (قرمز) باشد، نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است. از طرف دیگر، اگر تعداد سفارشها در سمت فروش بیشتر از سمت خرید باشد، نشانهای از احتمال کاهش قیمت میباشد.
شاید پیش از این هنگام خرید و فروش سهام یا کریپتو با اصطلاح خرید دیوار یا فروش دیوار برخورد کرده باشید، اما ممکن است معنای این اصطلاحات را کاملا درک نکرده باشید. دیوارهای خرید یا فروش، که گاهی اوقات به عنوان دیوارهای پیشنهادی یا درخواستی شناخته میشوند، در واقع یک مفهوم بسیار ساده است که میتواند به شما در تصمیمگیری بهتر هنگام سفارش کمک کند. پس بهتر است عمیقتر کاوش کنیم تا به درک بهتری از آنها پی ببریم.
دیوار خرید و دیوار فروش را میتوان به عنوان شاخصی از سلامت یک ارز دیجیتال و روند کلی بازار در نظر گرفت. به این ترتیب، آنها میتوانند برای معاملهگران و سرمایه گذاران بالقوه مفید باشند.
دیوار خرید چیست؟
دیوار خرید (Buy Wall) نشان دهنده صف خرید و ترند بودن ارز است. وقتی خریداران برای خرید یک ارز صف میکشند و سفارشهای جدیدی بالای سفارشهای قبلی با قیمت بالاتر گذاشته میشود، ما یک دیوار خرید داریم. تصویر زیر نمونهای از دیوار خرید است. این تصویر حاکی از آن است که افراد تمایل بیشتری به خرید دارند. هرچه دیوار خرید بزرگتر باشد، خریداران بیشتری وجود دارند. همچنین نشان دهنده احتمال افزایش قیمتها در آینده است.
دیوار فروش چیست؟
از سوی دیگر، دیوار فروش (Sell Wall) زمانی اتفاق میافتد که تعداد سفارشهای فروش بیشتر از سفارشهای خرید باشند. این نمودار نشان میدهد که افراد تمایل بیشتری به فروش دارند. هر چه دیوار بزرگتر باشد، فروشندگان بیشتری نیز وجود دارند. همچنین نشان دهنده کاهش احتمالی قیمت دارایی است.
دیوار خرید و فروش چه سیگنالی میدهد؟
اگر فکر میکنید دیوار خرید یا فروش مساوی سیگنال خرید یا فروش است، دست نگه دارید! گاهی ممکن است یک نهنگ برای پایین آوردن قیمت، ابتدا دیوار فروش بسازد و سپس وقتی در بازار حسابی فومو ایجاد کرد و قیمت ارز را به کف مورد نظرش رساند، همان ارز را در حجمهای بزرگ خریداری کند. به اینکار دستکاری مصنوعی قیمت توسط نهنگها گفته میشود.
برخی از معاملهگران ممکن است تحت تأثیر آنچه میبینند، داراییها را خرید و فروش کنند. این ترس از دست دادن "FOMO" نامیده میشود.
نحوه تشخیص دیوار خرید و فروش واقعی از ساختگی
- یک دیوار مصنوعی روند سریعی را دنبال میکند.
گاهی اوقات دیوارها میتوانند به سرعت ظاهر شده و سپس ناپدید شوند. بدین معنی که نهنگ ها در جهت رسیدن به هدف خود یعنی دستکاری قیمت در بازار به طور مرتب دیوار خرید و فروش ایجاد میکنند. این نمونهای از دیوار مصنوعی است.
- مدتی است که یک سفارش در دفتر سفارش (Order Book) وجود دارد.
راه خوب دیگر برای تشخیص واقعی بودن دیوار این است که ببینید آیا سفارشی برای مدتی در دفترچه سفارش بوده است یا خیر. اگر اینطور باشد، پس احتمال زیادی وجود دارد که خریدار یا فروشنده منتظر اجرای سفارش خود با آن قیمت باشد و آنها سعی در دستکاری بازار ندارند.
چگونه نمودار عمق بازار را تحلیل کنیم؟
هر صفحه، دارای نمودار قیمت برای بازار (Price Chart)، نمودار عمق زنده (Depth Chart)، دفتر سفارش (Order Book) و خوراک معاملات (Trade Feed) است. برخی از بازارها همچنین دارای یک پنل معاملاتی هستند که برای اجرا و مدیریت معاملات آن بازار استفاده می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد هر بخش با ما همراه باشید.
نحوه خواندن نمودار عمق بازار
نمودار عمق به صورت گرافیکی دفتر سفارشات بازار فعلی را در زمان واقعی نشان میدهد. آخرین قیمت معامله شده نقطه میانی را میگیرد، سفارشات پیشنهادی (خرید) در زیر و سفارشات درخواستی (فروش) در بالا هستند. مقادیر قیمت نشان داده شده با علامت های تیک در محور چپ نمودار عمق نشان دهنده حجم خرید یا فروش بزرگتر است.
مقادیر قیمت نشان داده شده با فلشهای هشدار (زرد، به طور پیش فرض) در محور چپ نشان دهنده هشدارهای قیمتی است که شما برای آن بازار تنظیم کردهاید. تنظیم Span به شما امکان میدهد به طور خاص میزان نمایش دفتر سفارش در نمودار عمق بازار را تنظیم کنید. بهعنوان مثال، تنظیم 5% دامنه، دفتر سفارش را 5% بالاتر و پایینتر از قیمت فعلی بازار نشان میدهد.
نحوه خواندن اوردر بوک در عمق بازار
دفتر سفارش لیستی سازمان یافته از سفارشات است که برای ثبت علاقه خریداران و فروشندگان برای یک بازار خاص استفاده میشود. بخش دفتر سفارش نمودار تمام سفارشات حد انتظار در بازار فعلی را بر اساس قیمت سازماندهی میکند.
نکته: عدد بزرگ در مرکز نشان دهنده آخرین قیمت معامله است. قیمتی که دارایی آخرین بار در آن نقطه خرید و فروش شده است. سیستم بهطور خودکار ردیفهایی را که سفارشهای بزرگتری دارند، برجسته میکند.
نمودار عمق بازار در صرافیهای مختلف
همان طور که در شکل زیر مشاهده میکنید نمودار Market depth، دارای دو محور افقی و عمودی میباشد. محور عمودی تعداد ارز ثبت شده برای خرید و فروش و محور افقی سفارشات ثبت شده برای خرید و فروش را نشان میدهد.
طبق تصویر، این نمودار یک نمودار تجمعی است به این معنی که مقدار سفارشات در هر قیمت با مقدار سفارشات قبلی جمع زده شده و در نتیجه نقطه بعدی نمودار حاصل میشود.
در اکثر صرافیها دسترسی به این نمودار امکان پذیر است و سرمایهگذاران از آن به عنوان یک ابزار کمکی برای تایید روند پیشبینی شده توسط خود استفاده میکنند. نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که اینگونه نمودارها، برای هر صرافی طبق خرید و فروش همان صرافی ترسیم میشوند و نباید به اطلاعات و دادههای یک صرافی مشخص برای تعیین جهت حرکت یک ارز اکتفا کنید.
وضعیت سفارشات استاپ لیمیت (Stop limit) در نمودار عمق بازار
سفارشات استاپ لیمیت (Stop limit)، عبارت است از ترکیب استاپ اوردر (Stop Order) و لیمیت اوردر (Limit Order). همان طور که میدانیم بازار کریپتوکارنسی دائما در حال تغییر است. بنابراین سرمایه گذاران برای جلوگیری از ضررهای کلان خود باید به فکر کاهش ریسک و ضرر خود باشند. اینگونه سفارشات امکان ثبت خرید در قیمتهای بالاتر از قیمت فعلی بازار را امکان پذیر میسازد. به طور مثال هنگامی که قیمت بیت کوین 10 هزار دلار است میتوان تنظیم سفارش را طوری انجام داد که با رسیدن به قیمت 11 هزار دلار و بالاتر سفارش خرید انجام گیرد. همچنین وقتی شما ارزی را با قیمت به فرض 30 دلار خریداری میکنید و بعد از خرید روند قیمت نزولی شده و به 25 دلار میرسد، در این صورت شما با استفاده از سفارشات استاپ لیمیت حد ضرر 29 یا 29/5 مشخص میکنید تا اگر ارز دیجیتال مورد نظر روند نزولی را در بر داشته باشد ضرری اندک متحمل شوید.
سفارشات استاپ لیمیت در نمودار عمق بازار قابل مشاهده نیستند. این نوع نمودارها، سفارشات خریدی را که از قیمت خرید پایینتر و از قیمت فروش فعلی بالاتر هستند را مشخص میکند و نبود آنها در نمودار عمق بازار، سرمایهگذاران را از اطلاعات مهم و حیاتی بازار محروم میکند.
سخن نهایی
نمودارهای عمقی بینش خوبی در مورد عرضه و تقاضای فعلی ارائه میدهند. هنگام خواندن نمودار عمق، مهم است که تأثیر نقدینگی پنهان را در نظر بگیرید. اصطلاح نقدینگی پنهان به پیشنهادهای خرید یا فروش معلقی اشاره دارد که در نمودار عمق لحاظ نشده است. این موضوع میتواند بر دقت نمودار عمق تأثیر بگذارد. این نمودارها معاملهگران را قادر میسازد تا یک نمای کلی از تمام سفارشات مرتبط با یک نماد را مشاهده کنند. در نتیجه میتوان جهت احتمالی حرکت قیمت یک اوراق بهادار خاص را تعیین کرد. به طور مثال، اگر فردی در یک نماد بخواهد سهام زیادی را خریداری کند، دادههای بدست آمده از عمق بازار، در تخمین قیمت خرید به او کمک میکند.
افزایش پایه پولی در ایران چه اثری بر زندگی مردم دارد؟
پایه پولی که به آن «پول پرقدرت» نیز گفته میشود، در واقع همان پولهای – سکه، اسکناس یا اعتبار – منتشرشده از سوی بانک مرکزی هستند.
شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چرا به این پولها، پول پرقدرت میگویند؟ پول پرقدرت عبارت است از پولی که مستقیماً توسط بانک مرکزی به وجود میآید و شامل موارد ترازنامه بانک مرکزی میشود.
به بیان ساده، پول پرقدرت برابر است با جمع اسکناس و مسکوک – مسکوک یعنی پول فلزی یا همان سکه – به علاوه سپردههای بانکی نزد بانک مرکزی. در واقع، پایه پولی منبعی است که توسط بانک مرکزی منتشر میشود و در چرخه اقتصاد در اختیار بانکهای تجاری قرار میگیرد، به گونهای که بانکها میتوانند با استفاده از این منابع و از طریق خلق پول بانکی به گسترش حجم پول بپردازند.
منابع پایه پولی چه هستند؟ طلا، داراییهای خارجی، داراییهای ترازنامه، بانکهای بدهکار، خالص داراییهای بانک مرکزی.
ماهیتاً محاسبه پایه پولی از دو روش منابع و مصارف قابل محاسبه است که در شکل زیر میتوان آن را دید.
برگردیم به سؤال ابتدای متن که با افزایش ۹ هزار میلیارد تومان به پایه پولی کشور، چه اتفاقی در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است؟
اسکناس و مسکوک در دست اشخاص که از اجزای پایه پولی بوده در بهار امسال کاهش یافته است . بر اساس تازهترین گزارش پولی بانکی که بانک مرکزی منتشر کرده، پایه پولی در خرداد ماه سال جاری به بیش از ۲۷۴ هزار میلیارد تومان واحد رسید.
نقدینگی با رشد ۲۵٫۱ درصدی از ۱۵۸۲ هزار میلیارد تومان در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ به ۱۹۸۰ هزار میلیارد تومان در خرداد ماه امسال رسید .
همچنین میزان رشد پایه پولی با ۲۵٫۵ درصد رشد از ۲۱۸ هزار میلیارد تومان در خرداد ماه سال گذشته به ۲۷۴ هزار میلیارد تومان در خرداد ماه امسال رسید.
این اعداد نشان میدهد در خرداد ماه امسال میزان رشد سالانه پایه پولی نسبت به نقدینگی بیشتر بوده است.
این اعداد به ما چه میگویند؟
این اعداد نشاندهنده این واقعیت هستند که هزینه عملکرد فعالیت مؤسسات خاکستری و عدم انضباط مالی و پولی، رشد سوداگری و دلالی در اقتصاد، و عدم شفافیت و فساد مالی باعث افزایش هزینههای دولت و بانک مرکزی در ساماندهی بازار پول شده است و اگر بهرهوری و کارایی اقتصاد و مدیریت دولتی و بخش خصوصی بهتر نشود، که نخواهد شد، همچنان فشار برای افزایش پایه پولی و نقدینگی جهت تأمین نیاز رو به افزایش واحدهای اقتصادی به نقدینگی، نیازهای مؤسسات مالی، پرداخت سپردههای مردم، فشار بر بانکها برای تزریق پول بیشتر افزایش خواهد یافت.
و با وجود رشد بالای نقدینگی و رشد پایه پولی، رشد اقتصادی همچنان بیشتر منفی خواهد شد.
در کنار نگرانی از اثر رشد پایه پولی و نقدینگی، و همچنین آثار التهابات و کمبود منابع ارزی، موضوع مطالبات معوق بانکها نیز موضوعی است که بیتوجهی به آن میتواند از یک سو اضافهبرداشت بانکها از بانک مرکزی و رشد مجدد پایه پولی و نقدینگی را به همراه داشته باشد و دور و تسلسل تأمین نقدینگی، مطالبات معوق، رشد پایه پولی و نقدینگی و تورم را ادامه دهد و از سوی دیگر، تنگنای مالی بانکها، قفل شدن منابع، توان تسهیلاتدهی بانکها را تحت تأثیر قرار دهد.
بدهی دولت به پیمانکاران و سازمانها و شرکتها و بخش خصوصی، که رقم بزرگی را شامل میشود، نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، بدهکاران بانکی قادر به پرداخت بدهی خود نخواهند بود و مطالبات معوق بانکی باز هم افزایش خواهد یافت.
در این شرایط، طبیعی است که بانکها در شرایط تنگنای مالی به سمت اضافهبرداشت از منابع بانک مرکزی هدایت شوند و، در نتیجه، اثر تورمی و سیل نقدینگی به سمت بازارهای گوناگون دامن زده میشود؛ امری که اکنون هر روزه با آن سرو کار داریم.
تشخیص ورود و خروج نقدینگی از بورس
در این روزها بازار سرمایه در بین بازارهای مالی ایران یکه تازی میکند. در زمان نگارش این مقاله (5 اردیبهشت 99) شاخص کل بورس در طی یک ماه گذشته 50 درصد رشد کرده است و بازدهی بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران به همراه داشته است. اما سوالی که هست این است که بورس تا کجا رشد میکند؟ این سوالی است که در پی هر روند صعودی بورس در ذهن فعالان و معاملهگران بازار سهام نقش میبندد و آنها را با نگرانی زیادی مواجه میکند. چیزی که در این روزها علت اصلی رشد بورس بوده است حجوم مردم برای خرید سهام و سیل نقدینگی به بازار سهام است. این چیزی است که همه کارشناسان به آن اذعان دارند و از علل بدیهی رشد این روزهای بورس است. بنابراین آیا میتوان با بررسی جریان نقدینگی و برآیند پول ورودی و خروجی از بازار، به پیش بینی آینده حرکت بازار برسیم؟ ما در این مقاله سعی میکنیم با رویکردی آموزشی به بررسی نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی از بورس بپردازیم. این مطالب را در هیچ کتابی به شما آموزش نمیدهند!
بورس تا کجا رشد میکند؟
سوال همه سرمایهگذاران سهام در روزهایی که روندهای شارپی را در بورس شاهد هستیم این است که بورس تا کجا رشد میکند؟ بگذارید خیالتان را راحت کنیم، هیچکس جواب این سوال را نمیداند! مگر اینکه از آینده آمده باشد😏 اما اینکه بورس تا کجا میتواند رشد کند، یک سوال دیگر است که اتفاقا جوابش مشخص است.
قبل از اینکه این سوال را جواب بدهیم، اجازه بدهید این نکته را بدون اثبات بپذیریم که رشد اخیر بورس (بعد از اقبال گسترده مردم در سال 98) در فروردین ماه سال 99 پایه بنیادی چندانی نداشته است و نمیتوان آن را به مسائل بنیادی ربط داد. بنابراین تنها گزینه ای که باقی میماند سیل نقدینگی به بازار سرمایه است که باعث این حرکت شارپ شده است و معمولا در تمامی حرکتهای صعودی شاخص بورس نقش ورود نقدینگی جدید به بازار بسیار حائز اهمیت است.
برای مثال حجم تقاضا برای خرید سهام و حجم پولی که مردم در حال آوردن به بورس هستند تنها علت رشد اخیر بورس در ماههای اخیر است. در سال 98، از زمانی که شاخص روی 300 هزار واحد بود کارشناسان بر ورود نقدینگی به بورس تاکید میکردند و این نقدینگی در کنار مسائل بنیادی و البته حمایت دولت و بی رمق بودن بازارهای موازی، یک فرصت خوب برای سرمایه گذاری ایجاد کرده بود. اما در حال حاضر که در یک ماه گذشته (فروردین 1399) شاخص کل با رشد 50 درصدی از 500 هزار واحد به 742 هزار واحد رسیده است، با هر ترازویی که سنجیده شود این مقدار بازدهی منطقی به نظر نمیرسد و تنها دلیلش ورود پول به بازار است.
البته غیر منطقی بودن رشد بورس نمیتواند مانع از ادامه این روند شود. اما بورس تا کجا میتواند رشد کند؟ خوب با توضیحات داده شده جواب این سوال کاملا روشن است. بورس تا جایی که برایند ورود و خروج نقدینگی از بازار مثبت باشد میتواند همچنان رشد کند. برای ما به عنوان سرمایه گذار مهم ترین اصل مدیریت ریسک و سرمایه است.
اما از کجا میتوان فهمید چه زمانی جریان نقدینگی به بورس واقعا منفی میشود؟
نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
ما به عنوان یک سرمایهگذار بر اساس بررسی و تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس میتوانیم برای ورود، ماندن یا خروج از بازار تصمیم بگیریم. همچنین افرادی که تازه قصد دارند وارد بورس بشوند میتوانند بر این اساس تصمیم مطمعن تری اتخاذ کنند. اما از کجا میتوانیم ورود و خروج نقدینگی را از بورس تشخیص دهیم؟
راه اول: جریان نقدینگی به کارگزاریها
کارگزاریها رابط بین مردم و بورس هستند و از آنجا که مشت نمونه خروار است، جریان نقدینگی به یک کارگزاری شناخته شده، بیانگر جریان نقدینگی به بورس است. اگر در یک کارگزاری آشنا داشته باشید، آمار ماهانه ورود و خروج پول از حساب کارگزاری سریع ترین راه برای فهمیدن این موضوع است. البته خوب عملا این راه برای ما کاربرد ندارد.
ما تنها میتوانیم با یک بررسی سطحی، روند کدهای بورسی جدید صادر شده را رصد کنیم و تا حدی اشتیاق مردم برای ورود به بازار سرمایه را زیر نظر بگیریم که البته کار دقیق و حرفهای نخواهد بود. اما نکته ای که در این میان وجود دارد این است که خروج پول از بورس به معنی خروج پول از حساب کارگزاری ها است نه صرفا وجود فروشنده و یا کم شدن ارزش معاملات بورس. بسیاری از افراد سهام خود را میفروشند اما پول خود را در حساب کارگزاری نگه داشته اند و مترصد رسیدن فرصتی برای خرید دوباره سهام هستند. همان اتفاقی که در اواخر اسفند 98 افتاد و نقدینگی واقعا از بورس خارج نشده بود و بعد از یک اصلاح 10 درصدی رشد بورس ادامه پیدا کرد.
راه دوم: بررسی میزان سپردههای بانکی
اگر در یک کارگزاری آشنا ندارید، نامید نشوید. یک راه غیر مستقیم برای فهمیدن این موضوع که جریان نقدینگی به کارگزاریها چگونه است وجود دارد. وقتی افراد پول خود را از کارگزاری درخواست میکنند، پول از حساب کارگزاریها خارج میشود. پول وقتی از حساب بانکی کارگزاریها خارج میشود کجا میرود؟ جواب روشن است، در حساب بانکی اشخاص مختلف (حداقل برای کوتاه مدت). بنابراین میتوانید با رصد کردن مجموع سپردههای بانکی کشور و مشاهده افزایش ناگهانی آن به این موضوع پی ببرید که احتمالا نقدینگی در حال خارج شدن از بازار سهام است.
اما برای پیگیری این موضوع باید هر ماه به سایت بانک مرکزی مراجعه کنید. برای این منظور به سایت بانک مرکزی به آدرس cbi.ir مراجعه کنید. در قسمت آمار و دادهها منوی آمارهای بانکی را انتخاب کنید. در صفحهای که برای شما باز میشود میتوانید اطلاعات مربوط به میزان کل سپردههای بانکی کشور را به صورت ماهانه مشاهده کنید. به تصاویر دقت کنید.
برای بررسی سپردههای بانکی به سایت بانک مرکزی مراجعه کنید و در قسمت آمار و دادهها منوی آمارهای بانکی را انتخاب کنید
با کلیلک بر روی هر ماه میتوانید گزارش مربوط به آن ماه را مشاهده کنید. همانطور که در تصویر میبینید در حال حاضر (5 اردیبهشت 99) آخرین گزارش بانک مرکزی در خصوص آمارهای بانکی مربوط به آذر ماه 98 است و از آن تاریخ به بعد با دستور دولت ارائهی اطلاعات مهم از سوی بانک مرکزی متوقف شد. این سانسور اطلاعاتی تا به امروز ادامه داشته است اما قطعا همیشه این گونه نخواهد بود و ارائهی گزارشات دوباره از سر گرفته خواهد شد.
راه سوم: بررسی روند ارزش و حجم معاملات روزانه بورس
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
ارزش و حجم معاملات روزانه بورس میتواند تا حدودی ورود و خروج نقدینگی را از بازار نشان دهد. البته این فاکتورها میتواند بسیار گمراه کننده باشد. برای مثال اگر روزی اکثر نمادها در صف خرید قفل باشد ارزش و حجم معاملات به شدت افت میکند در حالی که هیچ پولی از بازار خارج نشده است.
بنابراین روند میان مدت ارزش و حجم معاملات برای ما مهم است نه صرفا نوسانات مقطعی. در واقع اگر روند حجم و ارزش معاملات روزانه صعودی بود میتوان نتیجه گرفت جریان نقدینگی مثبت است و اگر روند حجم و ارزش معاملات روزانه نزولی بود میتوان گفت جریان نقدینگی به بورس منفی است.
راه چهارم: استفاده از گوگل ترندز (Google Trends)
یکی از امکانات شرکت گوگل، گوگل ترندز هست که میزان محبوبیت جستجوی یک کلید واژه را در موتور جستجوی گوگل به نمایش میگذارد. واژهی Trend به معنای روند است. بنابراین وقتی از ترند صحبت میکنیم، منظورمان این است که آمار و اطلاعات لحظهای برایمان مهم نیست و روند تغییرات مد نظر ماست. با توجه به این توضیح، از طریق این سرویس شرکت گوگل، میتوانیم روند جستجوی واژههای مختلف در موتور جستجوی گوگل را مشاهده و بررسی کنیم.
خوب این یک فرصت خوب برای سرمایه گذاران بورس است. به سرویس گوگل ترندز مراجعه کنید و کلمه “بورس” را بررسی کنید. از این رو میتوانید روند توجه عموم مردم را به بورس و به طبع آن روند ورود و خروج نقدینگی به بازار را تشخیص دهید.
به سرویس گوگل ترندز به نشانی trends.google.com مراجعه کنید و در محل مشخص شده در بالای سایت کلمه “بورس” را جستجو کنید. نموداری برای شما نمایش داده میشود که روند جستجوی این کلمه در گوگل را نشان میدهد. تنضیمات مربوطه را به شکل زیر انجام دهید.
در تنظیمات فوق کشور را ایران انتخاب کنید و بازه زمانی را از 2004 تا کنون انتخاب کنید. در واقع در این تحلیل، روند بلندمدت میزان جستجوی کلمه بورس برای ما مهم است. در تصویر بالا می بینید که کلمه بورس از سال 2004 تا الآن چگونه در گوگل ترند بوده است. آیا نوسانات این نمودار با روندهای صعودی و نزولی بورس ارتباطی دارد؟ برای پاسخ این سوال به تصویر زیر نگاه کنید.
مقایسه ترند بورس در گوگل و شاخص بورس
یقینا این تناظر اتفاقی نیست و دلیل آن کاملا روشن است، وقتی که مردم کلمه “بورس” را بیشتر در گوگل جستجو میکنند یعنی به آن توجه دارند و این توجه نشان از ورود نقدینگی به بازار است.
یک ترفند برای تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بازار:
میتوانید بر روی نمودار ترند بورس در گوگل خط روند رسم کنید. در این شرایط شکست خط روند نزولی به معنی ورود نقدینگی به بورس و شکست خط روند صعودی نشانگر خروج پول از بازار است. به شکل زیر توجه کنید.
همان طور که درشکل میبینید در حال حاضر شیب خط روند منحنی ترند “بورس” بسیار تند است که همراه با آن سیل نقدینگی به بازار کاملا مشهود است.
یک نکته مهم
خروج نقدینگی از بازار یک شبه اتفاق نمی افتد و تا زمانی که پول واقعا شروع به خارج شدن از بازار نکند اثرات و نشانههای آن هویدا نمیشود. از این رو تمامی این تحلیلها با تاخیر همراه است و ممکن است بعد از 10 الی 15 درصد ریزش به خروج نقدینگی از بازار پی ببریم. البته در ان صورت نیز ضرر 15 درصدی خیلی کمتر از ضرر ماندن در بازار است.
هر ریزش 15 درصدی به معنی خروج نقدینگی نیست و برعکس ممکن است فرصتی برای خرید باشد. مانند اتفاقی که در اسفند 98 رخ داد. ترفندهای اموزش داده شده در این مقاله میتواند به شناسایی ورود و خروج واقعی پول از بازار بورس به شما کمک کند.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما