بازدهی سرمایه را بالا می‌برد


به عنوان یک تعریف واضح و کلی، می‌توان نرخ بازگشت سرمایه را چنین بیان کرد: نسبت سود دریافتی به ازای هزینه و سرمایه‌های پرداختی.

پرچم‌های بازگشت بورس

بورس اوراق بهادار تهران همچنان روند رو به افت را تجربه می‌کند و شاخص کل بورس هفته گذشته مجدداً کف شاخص در ابتدای سال 1401 را از دست داده و پرونده ثبت زیان برای سال 1401 را گشوده است. این‌ روند از بیستم مردادماه سال 1399 شروع شده و همچنان ادامه دارد.

این شرایط موجب شده است سرمایه‌گذاران در بورس تهران با زیان سنگین مواجه شده و در حالی که ارزش سرمایه‌گذاری‌های فیزیکی در دو سال اخیر به دلیل تورم اوج گرفته است سرمایه‌گذاران در دارایی مالی وضعیت نامناسبی را تجربه کنند. همین امر جریان دائمی از خروج سرمایه حقیقی را در بازار سرمایه ایجاد کرده است که باعث افزایش تقاضا در بازار کالایی و املاک و مستغلات شده است. موج ورود سرمایه‌گذاران جدید به بازار سرمایه در سال 99 این امیدواری را ایجاد کرده بود که بازار سرمایه بتواند به عنوان یک لوکوموتیو کشنده کل اقتصاد درگیر روزمرگی و بی‌برنامگی را به سمت یک روند رو به رشد ناشی از برقراری اسلوب مشخص حرکت دهد. در این شرایط برای همه فعالان بازار سوال اساسی این است که بازار چه وقت باز خواهد گشت؟

متهم ردیف اول

برای پاسخ به این سوال باید به عوامل کاهش بازار توجه کرد. این امر باعث می‌شود هر گاه این عوامل کاهش یابد بازار بتواند رشد کند. مهم‌ترین متهم‌های وضع کنونی بازار سرمایه موارد زیر است:

1- نرخ سود بانکی و میزان انتشار اوراق دولتی

2- قیمت‌گذاری دستوری

3- نرخ ارز نیمایی

4- تورم در بازار موازی به ویژه املاک.

با توجه به این چهار عامل اساسی مهم‌ترین نشانه‌های زمان بازگشت بازار به تغییر جهت این عوامل معطوف خواهد بود. در بحث نرخ سود بانکی باید توجه کرد که اقتصاد کشور در یکی از بدترین دوره‌های رکود تورمی به سر می‌برد که در آن بانک مرکزی با بالا بردن نرخ سود بانکی بیشترین سهم را دارد.

ادامه اشتباهات دولت

در واقع بانک مرکزی تلاش کرده است تورم ناشی از حذف ارز 4200تومانی را مهار کند اما همچنان به‌‌رغم تغییر دولت و تغییر سیاست و استراتژی در دولت سیزدهم همچنان سیاست‌های اشتباه قبلی در حال ادامه‌یابی است. سیاست اشتباهی که علاوه بر تورم بالا موجب بروز رکود و بیکاری نیز شده است. هم‌اکنون بازدهی بخش واقعی اقتصاد بر اساس پی به ای‌ تی‌ تی ‌ام بورس 4 /16 درصد است، از این‌رو پیشنهاد سود بانکی و اوراق دولتی بین 21 تا 24 درصد تاثیر ویران‌کننده‌ای بر رفتار سرمایه‌گذاری در کشور گذاشته است. در این شرایط منابع بزرگ جذب بازارهای تورمی نظیر املاک و مستغلات شده و در فاز بعدی سرمایه‌های نقدی و گاهی کوچک‌تر جذب بانک‌ها و اوراق می‌شوند. برای برطرف کردن این عدم تعادل لازم است نرخ سود بانکی به سطح واقعی و متناسب تغییر کند؛ این فضا از آن جهت نیز الزامی است که بدون تحقق این شرط اصولاً تولید واقعی رخ نداده و باعث می‌شود که بیکاری و رکود همچنان ادامه یابد.

در همین حال سیاست انتشار بی‌ضابطه و مبتنی بر چاپ پول برای پرداخت سود و اصل اوراق نیز بازدهی سرمایه را بالا می‌برد باعث از بین رفتن سرمایه در بخش خصوصی و انتقال آن به بخش ناکارآمد اقتصاد یعنی دولت شده است. در حالی که دولت به صورت مداوم در حال قرض گرفتن از بخش خصوصی به روش‌های مختلف از عدم پرداخت بدهی به نظام بانکی و اخذ مداوم تسهیلات تا انتشار اوراق با نرخ سود بالاست، سرمایه‌ای در بخش خصوصی نمی‌ماند که صرف سرمایه‌گذاری واقعی شود. اگر به این وضعیت برداشت‌های نامناسب دولت از حساب شرکت‌ها را نیز اضافه کنیم و همچنین تحمیل هزینه‌ها، عوارض و مالیات‌های مختلف به شرکت‌ها را مدنظر قرار دهیم در می‌یابیم چرا اقتصاد امروز ایران از نفس افتاده و همچون باربری نحیف زیر فشار تحمل دولتی سنگین نفس‌هایش به شماره افتاده است.

راهکارها

در این شرایط از آنجا که امکان افزایش بازدهی واقعی در بخش حقیقی اقتصاد وجود ندارد کاهش سود در بخش‌های غیرمولد قطعاً راهکار غیرقابل چشم‌پوشی است.

در مورد قیمت‌گذاری دستوری نیز در حال حاضر تاثیرات ویرانگر این بازدهی سرمایه را بالا می‌برد مساله کاملاً در حوزه صنایعی نظیر صنایع غذایی، لاستیک، شوینده و خودرو آشکار است در حالی که در بخش قبلی در مورد بازدهی متوسط 4 /16درصدی صنایع بورسی صحبت به میان آمد. باید توجه داشت در بخش‌هایی از بازار که در سیطره قیمت‌گذاری دستوری است نه‌تنها سودی وجود ندارد، که بازار دستخوش زیان نیز هست. گزارش‌های سه‌ماهه شرکت‌ها نشان داد که در شرکت‌های دارای قیمت‌گذاری دستوری به شدت شاهد افت فروش و سودآوری شرکت‌ها هستیم به گونه‌ای که در برخی از شرکت‌ها میزان سود تا یک‌دهم سال قبل به ویژه در گروه‌هایی مانند لاستیک و شوینده به چشم می‌خورد.

موضوع سومی که بازدهی سرمایه را بالا می‌برد تحول در آن می‌تواند برای بازار به معنای حرکت احتمالی باشد، بحث ارز نیمایی است. متاسفانه پس از زیان‌های سنگینی که ارز 4200 به بازار سرمایه وارد کرد و بخش‌هایی از آن در گزارش تحقیق و تفحص فولاد منعکس شد، این‌بار به تله ارز نیمایی افتاده است. لغو معافیت مالیاتی صادرات و اختلاف بعضاً بیش از 20درصدی ارز نیما و ارز آزاد موجب شده است بخش عمده‌ای از سود شرکت‌های صادراتی بورس راهی جیب دلال‌های واردات‌چی و دولت شود. در این شرایط نزدیک شدن احتمالی قیمت ارز نیما به بازار آزاد می‌تواند به معنای زیان کمتر شرکت‌های صادراتی و احتمال رشد بازار باشد. تداوم اشتباهات اقتصادی دولت و تکرار آنها در بیش از یک دهه گذشته همچنین نشان می‌دهد اقتصاد ایران از اشتباهات خود درس نمی‌گیرد و همین مساله آینده را مبهم می‌کند. تکرار تجربه‌های گذشته مهم‌ترین دلیل کاهش شدید رشد اقتصادی و پایداری تورم و مشکلات دیگر در اقتصاد ایران است.

و چهارمین نشانه بحث تورم در بازارهای موازی است؛ در حالی که سایت رکودی و جلوگیری از ساخت‌وساز موجب رشد مداوم بازار املاک شده است، در این حالت اطمیان از سود دائمی باعث شده است تا سرمایه‌ها از همه بازارها به این سمت کشیده شوند. در این حالت مهار رشد پیوسته در آن بازدهی سرمایه را بالا می‌برد بازار می‌تواند موجب حرکت سرمایه‌ها به سمت بازارهای دیگر شود.

با توجه به این چهار عامل، فعالان بازار در شرایط نامناسب بازار در انتظار تغییرات احتمالی آتی به سر می‌برند و امید دارند با تغییر در این موارد بتوانند وضعیت متفاوت بازار را تجربه کنند.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)؛ سودی که با توجه به سرمایه‌گذاری اولیه نصیب‌تان می‌شود

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

موفقیت از دید آدم‌های مختلف معانی متفاوتی دارد. یکی موفقیت را در کسب مدارج عالی می‌داند و دیگری داشتن یک شغل مناسب را غایت موفقیت می‌نامد. اما برای یک سرمایه‌گذار، موفقیت شکل و شمایل دیگری دارد. احتمالا همه با هم توافق داریم که سودآوری بازدهی سرمایه را بالا می‌برد در بازار سرمایه مهم‌ترین فاکتوری است که می‌توان موفقیت را با آن سنجید. هرچند گاهی دستاوردها جنبه‌های غیرمالی هم دارند که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. با این‌ همه به کمک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI می‌توان میزان کسب درآمد و موفقیت فعالان بازار سرمایه را سنجید. البته کاربردهای این نسبت فراتر از این مورد است که در ادامه با ارائه توضیحات بیشتر به آن‌ها خواهیم پرداخت.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

آشنایی با نرخ بازگشت سرمایه یا ROI

نرخ بازگشت سرمایه یا (Return on Investment (ROI از جمله مهم‌ترین مولفه‌های مالی است که می‌تواند میزان موفقیت و بازدهی سرمایه‌گذاری یک واحد تجاری یا فرد را نشان دهد. تعاریف مختلف و متعددی برای این واژه بیان شده است که در نهایت همگی به یک مفهوم واحد اشاره دارند.

به عنوان یک تعریف واضح و کلی، می‌توان نرخ بازگشت سرمایه را چنین بیان کرد: نسبت سود دریافتی به ازای هزینه و سرمایه‌های پرداختی.

البته باید به این مسئله توجه کرد که سود حاصل فقط به پول و دارایی اشاره ندارد. مثلا مواردی مانند برندسازی نیز می‌تواند به عنوان سود لحاظ شود. محاسبه میزان سودآوری مالی در کسب‌وکارها مسئله‌ای است که به کمک نرخ بازگشت سرمایه قابل انجام است.

در بسیاری از مواقع منابع محدودی در اختیار داریم. به همین دلیل باید وسواس بیشتری در سرمایه‌گذاری به خرج دهیم. قطعا باید عوامل متعددی را بررسی کنیم تا متوجه شویم که کدام گزینه برای سرمایه‌گذاری مناسب‌تر است. یکی از این عوامل نرخ بازگشت سرمایه است که بسیار کمک‌کننده خواهد بود.

در بررسی‌ها و محاسبات معمولا این نسبت را به همراه شاخص‌های دیگر اندازه‌گیری جریان نقدی مانند نرخ بازگشت سرمایه داخلی (IRR) و یا ارزش خالص فعلی می‌سنجند.

می‌توان گفت ROI بیان می‌کند که چند درصد سود با گذشت زمان از یک سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود. مثلا باید مشخص شود که در یک کمپین تبلیغاتی با توجه به هزینه‌هایی که صورت گرفته چه میزان سود به دست آمده است.

بیشتر بخوانید

نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه می‌شود؟

می‌توان به کمک یک فرمول ساده نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد؛ تنها کافی است سود حاصل از سرمایه‌گذاری را به کل هزینه‌هایی که تا کنون صرف کرده‌ایم، تقسیم کنیم.

نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه‌گذاری

اگر در این معادله حاصل را در عدد ۱۰۰ ضرب کنیم، این میزان به درصد به دست خواهد آمد. رابطه ریاضی این فرمول به دو شکل زیر قابل ارائه است:

معادلات مربوط به محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI

به این ترتیب می‌توانیم بفهمیم با توجه به پولی که خرج کرده‌ایم چقدر سود به دست آورده‌ایم. مطمئنا هر چقدر بازده بهتری داشته باشیم نشان از بازدهی سرمایه را بالا می‌برد بازدهی سرمایه را بالا می‌برد موفقیت بیشتر دارد. باید در این میان مشخص شود که هزینه‌ها را برای چه کاری صرف کرده‌ایم تا بتوانیم به خوب یا بد بودن عملکردمان پی ببریم.

سرمایه‌گذاران علاوه بر سنجش عملکرد سرمایه‌گذاری‌شان، برای تصمیم‌گیری و انتخاب یکی از پرو‌ژ‌ه‌های موجود از این نسبت استفاده می‌کنند. نوع سرمایه‌گذاری در این میان بازدهی سرمایه را بالا می‌برد اهمیتی ندارد. چرا که هزینه‌های مربوط به هر زمینه در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مدنظر قرار داده می‌شود. مثلا می‌توان سرمایه‌گذاری در بورس را با سرمایه‌گذاری در تجهیزات مختلف مقایسه کرد.

درک مفهوم این نسبت بسیار ساده و البته تطبیق‌پذیر است. بسیاری از مواقع مدیران یک مجموعه هنگام خرید تجهیزات سرمایه‌ای می‌توانند با محاسبه این نرخ خرید بهتری انجام دهند. معامله‌گران نیز از این نرخ برای خرید بهترین سهام استفاده می‌کنند. نکته مهم این‌جاست که استانداردی برای محاسبه این نرخ وجود ندارد. چرا که درآمدها و هزینه‌ها در حوزه‌ها و مشاغل مختلف با هم متفاوت‌اند. همین مسئله می‌تواند منجر به تطبیق‌پذیری بسیار این نسبت شود که می‌توان از آن در موارد گوناگون استفاده کرد.

دو سرمایه‌گذار را در نظر داشته باشید. سرمایه‌گذار اول در سال گذشته ۵۰۰ سهم پرریسک خریده است. ارزش هر برگ سهام ۱۰۰۰ تومان بوده است. اکنون و با گذشت یک سال هر سهمش تا قیمت ۳۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی روی هر سهم ۲۰۰۰ تومان سود. حالا او سهام خود را می‌فروشد. او در برابر هر ۱۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان سود به دست آورده است. این مسئله نشان می‌دهد که نرخ بازگشت سرمایه یا ROI برای او برابر است با ۲ یا ۲۰۰ درصد.

حالا به سراغ سرمایه‌گذار دومی می‌رویم. فرض کنیم که او ۱۰۰ سهم خریده است که ارزش هر سهم ۱۰۰۰ تومان بوده و آن را در قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش رسانده است. نرخ بازگشت سرمایه این فرد برابر است با ۰.۵ یا ۵۰ درصد. می‌بینید که این نسبت در مورد قبلی بسیار بیشتر بود که نشان‌گر سودآوری بیشتر آن معامله است. به صورت نظری نیز می‌توان دریافت که تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان ارزشمندتر از تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان است.

تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه

می‌توان به طور کلی مثبت بودن عدد حاصل از محاسبات ROI را مسئله‌ای مثبت تلقی کرد. این امر نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری ما با سودآوری همراه بوده است. اما منفی بودن این مقدار نشان از آن دارد که سود حاصل از کسب و کار آنقدر نبوده که به هزینه‌های آن بچربد. پس هر سرمایه‌گذار وقتی ببیند این نسبت عدد بالاتری را به او نشان می‌دهد، بیشتر خوشحال می‌شود.

نرخ بازگشت سرمایه بالاتر = سودآوری بهتر = موفقیت بیشتر

قبلا هم گفتیم که این نسبت را می‌توان در هر بستری استفاده کرد. یعنی یک سرمایه‌گذار، یک مدیر مجموعه و حتی یک شخص حقیقی هم می‌تواند با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میزان برگشت دارایی‌هایش را بررسی کند.

اما اگر به مثالی که بالاتر بیان کردیم دقت کنید، شاید پیش خودتان بگویید رسیدن قیمت سهم از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان یک سال زمان برد. ولی شاید کسی که سهامش از ۱۰۰۰ تومان رسید به ۱۵۰۰ تومان تنها دو هفته از سرمایه‌گذاری‌اش گذشته باشد. باید گفت بله، در این نسبت ارزش زمانی پول جایی ندارد. البته اگر این موضوع را تنها برای خرید و فروش ساده سهام بخواهیم در نظر بگیریم چندان اهمیتی ندارد. اما اگر پای دارایی‌های ثابتی مانند ساختمان در میان باشد که ارزش آن هر سال افزوده می‌شود این امر مهم است. با این حساب اگر ارزش فعلی دارایی را در نظر بگیریم، آنچه به دست می‌آید، متفاوت خواهد بود.

نرخ بازگشت سرمایه سالیانه

از آنجا که مدت زمان سرمایه‌گذاری در این نسبت جایی ندارد، می‌توان از نرخ بازگشت سرمایه سالیانه به منظور رفع این محدودیت استفاده کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:

فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالیانه

در این فرمول n برابر است با سال‌هایی که دارایی را نگهداری می‌کنید.

مثلا فرض کنید در مدت پنج سال، ROI شما ۵۰ درصد بوده است. به صورت نظری می‌توان دریافت که این دارایی سالانه ۱۰ درصد بازگشت سرمایه را با خود به همراه داشته است. هرچند این روش تقریبی است. چرا که آثار بهره مرکب در آن محاسبه نمی‌شود. به هر طریق طولانی‌تر شدن زمان سرمایه‌گذاری موجب بیشتر شدن تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه خواهد شد. البته فراموش نکنید که از این فرمول می‌توان برای زمان‌های کمتر از یک سال نیز استفاده کرد.

بیشتر بخوانید

مقایسه سرمایه‌گذاری‌ها با توجه به ROI سالانه

برای آن که بتوانید سود حاصل از سرمایه‌گذاری‌ها را با هم مقایسه کنید، می‌توانید این کار را از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI‌ انجام دهید. به این مثال دقت کنید تا بهتر متوجه شوید که این نسبت چقدر کارگشا خواهد بود:

فرض کنید یک سهم در مدت پنج سال ۵۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشته است. سهم دیگر هم نرخی برابر ۳۰ درصد در سه سال داشته است. در نگاه اول هر یک از این دو سهم سالانه ۱۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشته‌اند. اما آیا این مسئله به منزله برابر بودن بازدهی این دو سرمایه‌گذاری است؟ پاسخ منفی است. به محاسبات زیر نگاه کنید:

مقایسه سرمایه‌گذاری‌ها به کمک ROI

پس بازدهی سهم دوم بیشتر است. در حالی که بدون انجام محاسبات ممکن بود برداشت متفاوتی از این مسئله داشته باشیم.

کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

از جمله مهم‌ترین موارد استفاده ROI شرایطی است که در آن قصد محاسبه خروجی سرمایه‌گذاری خود را دارید. خروجی همان سودی است که از سرمایه‌گذاری عایدتان می‌شود. مثلا اگر نرخ بازگشت سرمایه‌تان پیش‌تر ۳۰ درصد بوده و اکنون به ۵۰ درصد رسیده است، حق دارید به خودتان ببالید و از موفقیت‌تان دم بزنید.

کاربرد دیگر برای مواقعی است که قصد ارائه محصول جدیدی در بازار دارید. به کمک این نسبت می‌توانید دریابید که این محصول چقدر سودآوری با خود به همراه دارد. پس از این که محصول را روانه بازار کردید، می‌توانید با محاسبه ROI میزان سودآوری را به دست آورید. هم‌چنین مواردی نظیر مقایسه سرمایه‌گذاری‌ها و البته تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب یکی از آن‌ها مسئله‌ای است که می‌تواند هزینه فرصت از دست رفته را برای شما به حداقل برساند.

بیشتر بخوانید

بررسی مزایا و معایب ROI

معمولا فاکتورهایی نظیر ROI که با مسائل مالی بسیار سر و کار دارند، از پیچیدگی‌هایی برخوردارند. همچنین مانند سایر شاخص‌های سنجش عملکرد، این نسبت نیز با مزایا و معایبی همراه است. اگر بخواهیم به چند مورد از مزایای این معیار اشاره کنیم، می‌توانیم از موارد زیر نام ببریم:

  • کمک به بررسی و سنجش کیفیت سود حاصل از سرمایه‌گذاری
  • برآورد عملکرد در بهینه‌سازی هزینه‌ها و صرفه‌جویی در آن‌ها
  • تجزیه و تحلیل ظرفیت برنامه‌های تجاری به منظور بازگشت سرمایه در بازه زمانی کوتاه‌مدت یا بلندمدت
  • تولید و ارائه محصولات جدید با توجه به سیاست‌های درآمدی و سودآوری کسب و کار
  • سادگی محاسبات و قابلیت درک و فهم زیاد آن
  • استاندارد بودن و عدم تفسیر نادرست

معایب زیر نیز در این میان به چشم می‌خورند:

  • گمراهی مدیران در صورت اشتباهات محاسباتی
  • وجود برخی مشکلات در محاسبه دقیق سود برخی از مشتریان و کمپین‌‌ها
  • مشکل در محاسبه میزان اثرگذاری روش‌های تبلیغاتی در برخی موارد
  • عدم توجه به ارزش زمانی پول
  • عدم توجه به ریسک سرمایه‌گذاری
  • عدم توجه به هزینه‌های مختلف در محاسبه ROI (که موجب تفاوت در مقدار حاصل از فرمول و نرخ واقعی بازگشت سرمایه خواهد شد.)

روش‌های افزایش نرخ بازگشت سرمایه

برای بهبود ROI می‌توان از روش‌های گوناگونی استفاده کرد. مثلا افزایش میزان سود و کاهش هزینه‌ها، بهبود کارایی و هم‌چنین افزایش آگاهی از برند را می‌توان به این منظور به کار بست.

کسب سودهای کلان‌تر، کاهش قیمت سربه‌سر محصول، کاهش هزینه‌های تولید و حتی افزایش رضایت مشتری می‌تواند به منزله اهداف بازگشت سرمایه در نظر گرفته شود.

اما نخستین گام به منظور بهبود نرخ بازگشت سرمایه ارائه یک تعریف دقیق از بازگشت سرمایه موردنظرتان است. مثلا شاید بازگشت سرمایه برای یک نفر با تعداد فروش بیشتر برابری کند و برای دیگری با افزایش سود در هر فروش.

ممکن است فردی به جای تمرکز بر افزایش فروش، هدفش افزایش فروش در یک بازه زمانی مشخص یا محدوده جغرافیایی خاصی باشد. همین مسئله موجب می‌شود که کانال توزیع خود را متناسب با هدفش انتخاب کند. این مسئله در بازارهای مالی نیز به چشم می‌خورد. سرمایه‌گذار می‌تواند با انجام انتخاب‌های هوشمندانه‌تر، به نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دست پیدا کند.

مشکلاتی که سر راه اندازه‌گیری دقیق وجود دارد

اندازه‌گیری در این نسبت با مشکلات خاص خودش همراه است. این مسئله موجب می‌شود هرگز به ROI‌ دقیق بازاریابی دست پیدا نکنیم. مثلا ممکن است یک مشتری پس از تبلیغات‌تان به شرکت یا خدمات شما جذب شود. او می‌تواند خدمات شما را به شیوه بازاریابی دهان‌به‌دهان به دوستانش نیز معرفی کند. اما محاسبه سود حاصل از اقدام این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه مسئله‌ای نیست که بتوان به آسانی به آن دست یافت.

به طور کلی موارد بسیاری وجود دارند که به صورت غیرمستقیم در بازگشت سرمایه دخیل هستند ولی در نرخ بازگشت سرمایه لحاظ نمی‌شوند. این مسائل می‌توانند با توجه به شرایط مختلف، اثرات گوناگونی بر نتیجه نهایی داشته باشند.

جمع‌بندی

هدف همه ما از سرمایه‌گذاری این است که پولی را که در یک پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌ایم پس از مدتی مجددا به دست آوریم و از سود آن نیز بهره‌مند شویم. پس برای ما مهم است که از میزان تحقق این هدف آگاه شویم. نرخ بازگشت سرمایه یا ROI دقیقا به همین منظور محاسبه می‌شود. پس از این که این معیار را محاسبه می‌کنیم، می‌توانیم متوجه شویم که با توجه به هزینه‌هایی که انجام داده‌ایم، چقدر سودآوری داشته‌ایم. از این معیار می‌توان در موارد مختلفی استفاده کرد. مثلا در بازار بورس برای خرید سهام و در شرکت‌ها و کارخانه‌ها برای خرید تجهیزات جدید. حتی در سرمایه‌گذاری‌های شخصی در بخش‌های گوناگون مانند املاک نیز می‌توان از این نسبت استفاده کرد. اما معایبی نیز در این میان وجود دارد که می‌توان به عدم توجه به ارزش زمانی پول و ریسک سرمایه‌گذاری در محاسبات اشاره کرد. البته می‌توان نرخ بازگشت سرمایه را به صورت سالیانه محاسبه کرد تا به این طریق به برآوردهای صحیح‌تری دست پیدا کرد؛ در نتیجه می‌توان دو یا چند سرمایه‌گذاری را با هم مقایسه کرد و عملکرد آن‌ها را نسبت به یک‌دیگر سنجید.

سرمایه گذاری چیست و انواع فرصت‌های سرمایه گذاری کدامند؟

سرمایه گذاری چیست

شاید بارها عبارت سرمایه گذاری را شنیده باشید اما شاید درک درستی از آن نداشته باشید یا شاید هم در این زمینه و زمینه‌های مربوط به آن علم کافی دارید. در هر صورت ما در این مقاله می‌خواهیم بگوییم سرمایه گذاری چیست و شما را تا حدودی با مسائل مربوط به سرمایه گذاری آشنا کنیم.

سرمایه و سرمایه گذاری چیست؟

به تمامی منابع، خواه پولی و خواه غیر پولی که بشود آن‌ها را به پول تبدیل کرد، یا در واقع به چشم وجه به آن‌ها نگاه کرده و آن‌ها را پول به حساب آورد، سرمایه گفته می‌شود.

در مورد سرمایه گذاری نیز با توجه به دیدگاه‌های مختلفی که بین افراد وجود دارد، هر کسی می‌تواند تعاریف مختلفی از آن داشته باشد به طوری که وارن بافت، مؤسس شرکت (زارا) این واژه را این چنین تعریف می‌کند:

“فرآیند برنامه‌ریزی برای پول، تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.”

اما در نظر مردم عادی سرمایه گذاری یعنی قناعت و عدم استفاده از پول امروز خود و ذخیره و پس‌انداز آن در یک محل مناسب مثل بانک و مؤسسات مالی، تا در آینده بتوانند از سود حاصل از آن بهره و بازدهی کسب کنند.

حال اگر بخواهیم یک تعریف کلی برای این عبارت ارائه دهیم باید بگوییم به عملیاتی که طی آن افراد، وجوه مالی یا همان پول خود را به یک یا گاهاً چند نوع دارایی مثل مسکن، زمین، طلا و غیره تبدیل می‌کنند، سرمایه گذاری گفته می‌شود.

انواع فرصت‌های سرمایه گذاری چیست؟

به عنوان مثال وقتی کسی با توجه به شرایط اقتصادی موجود و در نظر گرفتن سود و زیان حاصل از خرید مسکن، تصمیم به خرید مسکن با سرمایه خود می‌گیرد، در این حالت می‌گوییم این شخص در زمینه مسکن، سرمایه گذاری کرده است. به همین ترتیب با توجه به زمینه‌های مختلفی که برای سرمایه گذاری وجود دارد، به این نتیجه می‌رسیم که فرصت‌ها و روش‌های مختلفی برای انواع سرمایه گذاری در ایران وجود دارد که عبارتند از:

۱-بازار طلا و سکه

۳-بازار سرمایه (بازار بورس)

۶-استارت آپ یا کسب و کار نوظهور

فرصت‌های سرمایه گذاری

چرا بازار سرمایه بهترین فرصت سرمایه گذاری است؟

بازار سرمایه به دلایل زیادی نسبت به سایر فرصت‌های سرمایه گذاری، گزینه بهتری برای سرمایه گذاری است که در زیر این دلایل را بیان کرده‌ایم:

میزان ریسک در سرمایه گذاری

ورود به همه فرصت‌های سرمایه گذاری که در بالا نام بردیم همراه با ریسک است اما این که میزان ریسک هر یک از این موارد چقدر است باید بگوییم به همان اندازه‌ای که شما می‌خواهید از سرمایه گذاری خود، دریافت بازدهی داشته باشید، میزان ریسک سرمایه گذاری شما را بالا می‌برد. به بیان ساده‎تر زمانی که شما در تلاش هستید تا بازدهی سرمایه گذاری خود را افزایش بدهید، یعنی ریسک بیشتری را پذیرفته‎اید.

انواع بازدهی سرمایه گذاری

بازدهی به سودی گفته می‌شود که یک سرمایه گذار با سرمایه گذاری در یک دوره زمانی به دست می‌آورد و همانطور که می‌دانید هدف یک سرمایه گذار از سرمایه گذاری، به دست آوردن سود و بازدهی است و این بازدهی ۲ نوع است:

۱-بازدهی مورد انتظار

عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری

با توجه به وجود ریسک برای سرمایه گذاری و همچنین عواملی که بر روی آن تأثیرگذار هستند، وقتی تصمیم به سرمایه گذاری می‌گیرید می‌بایست نسبت به این عومل آگاهی داشته و آن‌ها را مورد بررسی قرار بدهد که در زیر بیان شده‌اند:

  1. افق سرمایه گذاری
  2. حجم سرمایه گذاری
  3. میزان نقد شوندگی
  4. میزان عدم ریسک پذیری
  5. دستیابی به بازدهی مورد انتظار
سخن پایانی

شما باید به همان اندازه که انتظار بازدهی از سرمایه گذاری‌تان را دارید، ریسک پذیر نیز باشید تا در صورت عدم موفقیت و عدم کسب سود مورد انتظار خود، دچار مشکلات روحی نشده و همچنان با موفقیت به مسیر خود ادامه دهید.

صندوق سرمایه ‌گذاری در سهام بهتر است یا خرید مستقیم سهام؟

صندوق سرمایه گذاری در سهام ،

صندوق سرمایه ‌گذاری در سهام یا صندوق سهامی، نوعی صندوق سرمایه‌گذاری مشترک است که حداقل 70 درصد از سبد دارایی آن را سهام شرکت‌های بورسی و حق تقدم سهام پذیرفته شده در بورس تهران تشکیل می‌دهد و 30 درصد باقیمانده به اختیار مدیر صندوق در سهام، اوراق مشارکت، سپرده بانکی یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌شود. اکثر صندوق‌‌های سرمایه‌گذاری سهامی، ضامن نقدشوندگی دارند اما سود تضمین‌شده‌ای ندارند.

صندوق‌های سهامی در ایران، با توجه به تعداد واحدهایی که مجاز به انتشار هستند، به دو دسته بزرگ و کوچک تقسیم‌بندی می‌شوند. در صندوق‌های کوچک‌، تعداد واحدهای سرمایه‌گذاری قابل‌انتشار حداقل پنج هزار و حداکثر ۵۰ هزار واحد سرمایه‌گذاری و در نوع بزرگ‌، این ارقام بین ۵۰ هزار و ۵۰۰ هزار واحد سرمایه‌گذاری است. ارزش اسمی هر واحد سرمایه‌گذاری در ابتدای آغاز به کار صندوق، معادل یک‌ میلیون ریال است.

از آنجایی که در صندوق سرمایه ‌گذاری در سهام، سهام شرکت‌های بورسی خرید و فروش می‌شود، و این سهام می‌توانند نوسان قیمتی داشته باشند، لذا در مقایسه با صندوق های درآمد ثابت و سپرده‌های بانکی که تقریبا می‌توان گفت بدون ریسک هستند، ریسک بالاتری دارند و از طرفی انتظار سودآوری بیشتری نیز می‌توان داشت.

البته مدیران این صندوق‌ها، با توجه به دانش حرفه‌ای و تخصصی که دارند، با بکارگیری ابزارهای مشتقه مالی و تنوع‌بخشی به سبد سهام، ریسک صندوق را تا حد امکان کاهش می‌دهند ولی به دلیل ماهیت ریسک‌پذیر بودن سهام، نمی‌توان ریسک صندوق را به طور کامل صفر در نظر گرفت.

مشخصات صندوق سرمایه‌ گذاری در سهام

در صندوق‌های سهامی، سود حاصل از سرمایه‌گذاری، تنها ناشی از افزایش قیمت واحدهای صندوق بوده و سرمایه‌گذاران، سود دوره‌ای دریافت نمی‌کنند. به عبارت دیگر صندوق سرمایه‌گذاری در سهام، تقسیم سود دوره‌ای ندارد.

ارزش واحد صندوق‌های با درآمد ثابت، هر چند کم ولی روند صعودی دارد، این در حالی است که ارزش صندوق سرمایه‌گذاری در سهام نوسان داشته و روند معینی ندارد. سابقه بازدهی بازارهای سرمایه‌گذاری در ایران نشان می‌دهد که بازدهی سرمایه را بالا می‌برد همواره در بازه‌های زمانی بلندمدت، بورس رتبه اول را در بین رقیبانی مانند ارزهای خارجی، دلار، مسکن، خودرو و طلا به خود اختصاص داده است. به همین دلیل اگرچه ممکن است در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت، ارزش واحدهای این صندوق نزولی باشد، ولی این بازدهی در بلندمدت همیشه صعودی بوده است. به طور کلی، برای استفاده بهینه از فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌بایست همواره به برخی اصول سرمایه‌گذاری پایبند بود.

اینکه جامعه در چه شرایط اقتصادی به سر می‌برد، مهم است و قطعا روی عملکرد صندوق‌ها تاثیرگذار خواهد بود. در دوران رشد اقتصادی، صندوق‌های سهامی کارکرد بهتری داشته و سوددهی بیشتری دارند و در زمان رکود اقتصادی، حتی ممکن است زیان‌ده نیز باشند و یا سودی کمتر از سپرده‌های بانکی ایجاد کنند.

انواع صندوق سرمایه‌ گذاری در سهام

به طور کلی، صندوق‌های سهامی بر اساس نوع مدیریت سبد دارایی، به دو دسته تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

  • صندوق سهامی شاخص
  • صندوق سهامی فعال

در ادامه، به معرفی هر یک از دو نوع صندوق پرداخته می‌شود.

صندوق سهامی فعال

صندوق‌های سهامی فعال، صندوق‌هایی هستند که به دنبال ایجاد سود بیشتر نسبت به متوسط بازدهی بازار هستند و همواره فاکتورهای اقتصادی و شرکت‌های بورسی را تحلیل می‌کنند تا فرصت‌های سرمایه‌گذاری بهتری پیدا کرده و با خرید و فروش پیوسته سهام، سود سبد دارایی خود را حداکثر نمایند. طرح سرمایه‌گذاری شاهین در سامانه مدیریت ثروت مانو نیز از صندوق‌های سهامی فعال محسوب می‌شوند.

صندوق سهامی شاخص

صندوق‌های سهامی شاخص، معمولا شاخص کل یا شاخص صنایع خاصی را دنبال می‌کنند. به عنوان مثال، اگر 15 درصد بازار بورس ایران، شرکت پتروشیمی فارس باشد، یک صندوق شاخصی که شاخص کل را دنبال می‌کند، 15 درصد سرمایه‌ی خود را به سهام فارس تخصیص می‌دهد و بدین صورت عملکرد صندوق، دقیقا عملکرد شاخص کل را منعکس کرده و قیمت واحد صندوق متناسب با تغییرات شاخص بالا و پایین می‌رود.

تفاوت صندوق‌های سهامی شاخص و فعال

صندوق‌های سهامی شاخص، به دنبال کسب سود بیشتر از سود متوسط بازار سهام نیستند و خرید و فروش مداوم ندارند. همچنین، صندوق‌های شاخص، سهام متنوعی را برای سبد سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند. از این رو، در مقایسه با صندوق‌های سهامی فعال، ریسک کمتری داشته و مناسب افراد با ریسک‌پذیری کمتر هستند. همچنین، به دلیل خرید و فروش کم سهام، هزینه کمتری نسبت به صندوق‌های سهامی فعال دارند.

کدام صندوق سهامی مناسب‌تر است؟

از میان صندوق‌های سهامی متعدد، صندوقی که به طور پیوسته و با کمترین نوسان، بیشترین سود را نسبت به سود متوسط بازار ایجاد کند، صندوقی مناسب و حرفه‌ای محسوب می‌شود. به عنوان مثال، اگر متوسط بازده بازار بورس در سه ماه اخیر، 5 درصد باشد اما صندوق سهامی بتواند در همین بازه زمانی، 10 درصد سود دهد، به معنای این است که صندوق مذکور توانسته است دو برابر بیشتر از بازار برای سرمایه‌گذاران خود سود ایجاد کند.

سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی برای چه افرادی مناسب‌تر است؟

همانطور که پیش‌تر ذکر شد، با مقایسه بازدهی بازارهای مختلف، این نکته مشخص می‌شود که بازار سهام در بلندمدت، عملکرد بهتری داشته است. از این رو، صندوق سرمایه‌گذاری در سهام برای افرادی که افق سرمایه‌گذاری و چشم‌انداز مالی طولانی مدتی دارند، جذاب‌تر خواهد بود.

همچنین، اشخاصی که زمان، دانش تخصصی و تجربه حرفه‌ای لازم برای مدیریت دارایی خود را ندارند و در عین حال ریسک‌پذیر هستند و می‌توانند حتی کاهش بازدهی موقت را تحمل کنند، صندوق‌های سهامی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند. چرا که با این روش، در بلند مدت، سود بیشتری نسبت به بازار پول و دیگر روش‌های سرمایه‌گذاری به دست می‌آورند.

رازهای موفقیت بازاریابی 2021

بازاریابی

اگر در بازاریابی سرمایه‌گذاری نکنید، چگونه می‌توانید برای جذب و حفظ مشتری رقابت کنید؟
تا زمانی که کسب‌وکار شما وجود دارد، سرمایه گذاری در بازاریابی نقش مهمی در موفقیت شما خواهد داشت. اما سرمایه گذاری در بازاریابی چه مزایایی دارید؟ در ادامه 5 دلیل برای افزایش سرمایه‌گذاری در بازاریابی ذکر شده است.

1. استراتژی بازاریـابی سرمایه‌گذاری کنید.

در شرایط رقابتی امروز، باید مهارت‌های کلیدی تیم بازاریابی خود را تقویت کنید تا مطمئن شوید که با حداکثر کارآیی در حال جذب مشتریان و کسب درآمد هستید. اما بدون سرمایه‌گذاری اولیه، دستیابی به این امر دشوار است.
در حقیقت 79% از مدیران عامل داشتن مهارت‌های کلیدی را به عنوان یکی از سه دغدغه مهم و اصلی خود بر شمرده‌اند.

بازاریابان باید با اطمینان خاطر سال 2021 را شروع کنند و یک استراتژی بازاریابی را با توجه به تهدیدات خارجی و فرصت‌ها و نه نقاط قوت داخلی، برای کل ترکیب بازاریابی خود برنامه‌ریزی کنند.

گزارش کانال BrightEdge نشان می‌دهد که 51% از کل ترافیک وب سایت و 40% درآمد از طریق ترافیک ارگانیک حاصل می‌شود، که این نشان دهنده اهمیت سئو به عنوان یک مهارت اصلی بازاریابی که به سرمایه‌گذاری مستمر به منظور همگام بودن با آخرین تحولات نیاز دارد، می‌باشد. بازاریابی از طریق ایمیل، پادشاه بازگشت سرمایه، بازدهی 4 برابر بیشتر از هر کانال دیجیتال مارکتینگ دیگر دارد، پس واضح است که سرمایه‌گذاری در ایمیل درآمد خالص شما را افزایش می‌دهد.

2. جذب مشتریان بیشتر

با گذشت سال‌ها، اهمیت خدمات به مشتریان افزایش یافته است. در واقع، اکنون خدمات مشتریان نوعی بازاریابی است. وقتی با مشتریان خود رفتار خوبی داشته باشید، آن‌ها شرکت شما را تبلیغ می‌کنند و مشتریان بیشتری جذب می‌کنید. این فرایند با کارمندان متعهد و دارای مهارت و ابزار لازم آغاز می‌شود.

در دنیای تحت هدایت مصرف‌کننده، جایی که 75% مردم تبلیغات را باور نمی‌کنند، سرمایه‌گذاری مناسب بر روی موفقیت مشتری بسیار مهم بوده و باید بازدهی سرمایه را بالا می‌برد مشتریان و کارمندان شما هر دو مشارکت داشته باشند تا پیام اصلی برندتان توسط نظرات قابل اعتماد پشتیبانی شود. بر روی کارمندان خود سرمایه‌گذاری کنید تا اطمینان حاصل کنید که مشارکت و تعامل مشتریان در بالاترین حد خود می‌باشد.
وقتی شما روی کارمندان خود سرمایه‌گذاری می‌کنید، آن‌ها مشارکت بیشتری خواهند داشت و این به تعامل آن‌ها با مشتریان شما تبدیل می‌شود.

3. تیم بازاریابی سرمایه گذاری کنید

به طور کلی مشارکت کارمندان در محل کار پایین است. طبق یک تحقیق Gallup، تنها 36% از کارمندان آمریکایی به کار خود متعهد هستند و 14% نیز به شدت نسبت به کار خود بی‌علاقه هستند.
وقتی میزان مشارکت در محل کار پایین باشد، پیامد جانبی آن کاهش بازدهی و سودآوری است که به کسب‌وکار شما آسیب می‌رساند. با این حال، زمانی که شما در آموزش و ابزارهای بازاریابی که به کارکنان شما کمک می‌کند کار خود را بهتر انجام دهند سرمایه گذاری کنید آن‌ها نیز مشارکت بیشتری خواهند داشت.

در نهایت، با سرمایه گذاری مناسب، آن‌ها خود را به عنوان بخشی از شرکت شما می‌بینند و با رضایت کار خود را انجام می‌دهند. به عنوان مثال، مطالعه‌ای توسط دانشکده بازرگانی دانشگاه آکسفورد و شرکت مخابرات انگلیسی BT نشان داده است که کارکنان خشنود و راضی 13% بازدهی بیشتری دارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.