کلینیک مدیریت
نسبت داراییهای شرکت را که با بدهیها (تعهدات به شخص ثالت) سرمایهگذاری شده است، میسنجد. نسبت بدهی همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت سرمایه، محاسبه شود.
۲. نسبت سرمایه = کل سرمایه / کل داراییها
نسبت کل داراییهایی که توسط سرمایه بهدست آمده است (مثلا سهام صاحبان و سود تجمعی شرکت) را تعیین میکند. نسبت سرمایه همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت بدهی، بهدست آید.
معکوس نسبت سرمایه به عنوان ضریب فزایندهی سرمایه نیز شناخته میشود که برابر با کل داراییها تقسیم بر کل سرمایه است.
۳. نسبت بدهی-سرمایه = کل بدهیها / کل سرمایه
ساختار سرمایهی یک شرکت را ارزیابی میکند. نسبت بدهی-سرمایهی بیشتر از ۱ دلالت بر این دارد که شرکت زیر بار بدهی است و عدد کمتر از ۱ یعنی شرکت محافظهکار است.
۴. توان پرداخت بهره = سود قبل از بهره و مالیات / هزینهی بهره
تعداد دفعاتی را که هزینهی بهره به درآمد تبدیل شده است، میسنجد و مشخص میکند که آیا شرکت میتواند هزینهی بهرهاش را با استفاده از سود تولید شده بپردازد یا خیر.
دکتر شهداد شعبانی
مدیر سایت بیزینس ترینینگ دات آی آر
مطلب قبلی
مطلب بعدی
نسبتهای ارزشگذاری و رشد
مطالب مرتبط :
نسبتهای نقدینگی ۲ تیر ۱۴۰۱
سرمایهی شرکت دقیقا چیست؟ ۲۶ اسفند ۱۴۰۰
نسبتهای سودآوری ۲ تیر ۱۴۰۱
نسبتهای فعالیت ۲ تیر ۱۴۰۱
نحوهی تحلیل صورت های مالی ۲۴ مهر ۱۳۹۹
آشنایی بیشتر با شرکتهای سهامی ۲۴ تیر ۱۳۹۹
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
جستجو در مطالب
مطالب روز
پیام تسلیت
با نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن سلام و احترام جناب آقای دکتر شعبانی خبر درگذشت پدر گرانقدرتان ما را اندوهگین ساخت. از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحوم، غفران و رحمت الهی و برای حضرتعالی و دیگر سوگواران صبر و شکیبائی خواهانیم. کارگروه های کلینیک مدیریت
میلاد رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) مبارک و خجسته باد
با سلام و احترام سروران عزیز و بزرگوار فرا رسیدن ولادت نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) را خدمت شما و خانواده محترم تبریک عرض می نمائیم. سربلند و پیروز باشید.
جنبه روانی مدیریت استراتژیک
ما همواره با این سه عامل روبرو هستیم . پس در مدیریت استراتژیک هیچ چیز قطعی و صد در صدی نیست و همراه با ریسک همراه است.
تعریف کلاسیک مدیریت استراتژیک
فرآیند اخذ تصمیمات استراتژیک ، اجرای اقدامات نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن استراتژیک ، تحقق تغییرات استراتژیک برای رسیدن به نتایج استراتژیک
اهداف برنامه ریزی اطلاعات
دو نظر متفاوت درباره اثرات رسانه های همگانی در جامعه وجود دارد. منتقدان بر این باورند که رسانه های جمعی مسئول جنایت های روزافزون و تضعیف روحیه عمومی از یک سو و کاهش حس خلاقیت و نگرش صحیح سیاسی از سوی دیگرند.
آخرین مقالات
معرفی کتاب هفته : كتاب دانشگاه سازماني
كتاب "" دانشگاه سازماني "" دستنامه اي (HAND BOOK ) است گردآوري شده از تجربيات مديران منابع انساني و مديران آموزش و توسعه ي سازمانهاي پيشرو ، كه اقدامات مربوط به آموزش و توسعه منابع انساني خود را در يك چارچوب مدون و يكپارچه به نام دانشگاه سازماني ، سازماندهي نموده اند . هدف از گردآوري و تأليف اين كتاب توسط "" دكتر مارك آلن "" اين بوده است كه براي ساير مديراني كه هنوز اقدامي براي يكپارچه سازي فعاليتهاي آموزش و توسعه منابع انساني خود بصورت استراتژيك نكرده اند ، يك راهنماي عملي فراهم نمايد . اين راهنما ، تجربيات گرانبهائي از صنايع مختلف را در قالب فعاليتهاي استاندارد آموزش و توسعه در خود گنجانده است . فصل هاي مهم اين كتاب عبارتند از : روزشمار راه اندازي داشنگاه سازماني تويوتا اداره دانشگاه سازماني ، به مثابه يك بنگاه اقتصادي دانشگاه سازماني به مثابه يك اهرم استراتژيك در سازمان شركاي استراتژيك دانشگاه سازماني بهترين تجربه ها در دانشگاه هاي سازماني كاركردهاي دانشگاه سازماني در زمينه آموزش استفاده از تكنولوژي براي افزايش يادگيري در دانشگاه سازماني ارزيابي اثربخشي در دانشگاه سازماني اندازه گيري ROI در دانشگاه سازماني دانشگاههاي سازماني بين المللي در اروپا ، استراليا وآسياي جنوب شرقي
کتاب هفته – هوش مالی (رابرت کیوساکی)
در این کتاب که درست بعد از بحران مالی آمریکا نوشتهشده است، رابرت کیوساکی بار دیگر تأکید میکند که تحصیلات آکادمیک و استخدام در یک شغل با حقوق بالا، جوابگوی زندگی در دوران حاضر نیست و باید از سمت کارمند و خویشفرمای چهارراه پولسازی به سمت دیگر آنکه سرمایهگذاری و تجارت است مهاجرت کرد. در بخشی از این کتاب آمده است: «درباره پول و سرمایه خود باهوشتر عمل کنید. یکی از اولین قدمهای ثروتمند شدن از طریق هوشیارتر شدن نسبت به پول خودتان این است که وقتی فرصتها خود را به شما نشان میدهند، از این فرصتها استفاده کنید». بهطور خلاصه میتوان گفت در این کتاب نحوه رفتار صحیح با پول آموزش داده میشود، زیرا کیوساکی معتقد است هوش مالی چیزی بیش از رفتار مالی صحیح نیست.
رسوایی لایبور در سال ۲۰۱۲
در سال ۲۰۱۲ بانک بارکلیز متهم شد که بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نرخی پایینتر از چیزی را که به بانکها وام میداده، اعلام کرده است. درنتیجهی این تخلف بانک بارکلیز ۴۵۰ میلیون دلار جریمه شد و مدیر عامل آن، باب دایمونود استعفا داد. دایموند اظهار داشت که بیشتر بانکهای دیگر نیز همین کار را میکردهاند و بانک انگلستان از آن خبر داشته است. دادگاه لندن شش بانک را در ژانویهی ۲۰۱۶ تبرئه کرد. سه بانک در سال ۲۰۱۵ مجرم شناخته شدند: بانک تام هایز در آگوست، بانکهای آنتونی الن و آنتونی کنتی در نوامبر. چرا بارکلیز و دیگر بانکها باید دربارهی نرخ لایبورشان دروغ بگویند؟ این کار میتواند باعث شود بانکها سود بیشتری کسب کنند زیرا پایین بودن نرخ لایبور بانک به این معناست که این بانک در مقایسه با بانکی با نرخ لایبور بیشتر، سالمتر است. البته زمانی که بارکلیز نرخ کمتری اعلام میکند شاید شما نیز سود ببرید، زیرا نرخ لایبور پایینتر به این معناست که نرخ بهرهی کمتری برای وامهایی با سود متغیر درنظر گرفته خواهد شد.
قانونگذاران استفاده از لایبور را متوقف خواهند کرد
در ۲۷ جولای سال ۲۰۱۷، مسئولین امور مالی انگلستان اعلام کردند که ممکن است تا سال ۲۰۲۱ استفاده از لایبور را متوقف کنند، زیرا استقراض بانکها از یکدیگر کاهش پیدا کرده است. این حرف بهمعنای این است که تراکنش کافی میان برخی از ارزها وجود ندارد که با توجه به آن بتوان تخمین خوبی از نرخ لایبور داشت. بانک انگلستان مشغول ارزیابی جایگزینهای مختلف برای آن است. یکی از جایگزینها میانگین شاخص روزانهی پوند است. این شاخص از نرخ روزانهی سرمایهگذاری در واحد پوند استفاده میکند. جایگزین دیگر نرخ وامدهی اروپاست. مقامات انگلستان آرامآرام این جایگزینی را انجام خواهند داد.در آمریکا نیز کمیتهی نرخ ارجاعی جایگزین موافقت کرده است که از جایگزینی برای نرخ دلار استفاده شود. استفاده از نرخ جدید از سال ۲۰۱۹ آغاز خواهد شد. نرخ جدید براساس استفاده در قرارداد بازخرید محاسبه میشود. این قراردادهای بازخرید خودشان براساس خزانهداری صورت میگیرند.
لایبور چگونه بر شما تأثیر میگذارد؟
اگر شما وامی گرفتهاید که نرخ بهرهی آن تغییر میکند، در این صورت نرخ آن بر اساس شاخص لایبور مشخص میشود. درنتیجه اگر لایبور افزایش پیدا کند، پولی پرداختیِ ماهانهی شما نیز افزایش پیدا میکند. این موضوع برای نرخ بدهی کارت اعتباری که به صورت ماهانه باید پرداخت شود نیز صادق است. حتی اگر بازپرداخت وام شما و پرداخت ماهانهای که برای کارت اعتباریتان انجام میدهید، نرخ ثابتی داشته باشد باز هم افزایش لایبور بر شما تأثیر میگذارد و باعث گرانتر شدن همهی وامها میشود. این اتفاق باعث کاهش تقاضای مشتریها و کند شدن رشد اقتصادی میشود. اگر شرکتها نتوانند فعالیتهایشان را گسترش دهند، نیازی به استخدام نیرویها کاری جدید نیز نخواهند داشت. با کاهش تقاضا ممکن است شرکتها حتی مجبور به تعدیل نیرو شوند. اگر لایبور برای مدت طولانی بالا بماند میتواند باعث بحران اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری شود.
چرا لایبور مهم است؟
لایبور علاوهبر تعیین نرخ بهرهی وام بینبانکی به بانکها کمک میکند تا نرخ وامهای متغیر را نیز تعیین کنند. این موارد شامل وام مسکن و بدهی کارت اعتباری میشود. انجمن بانکدارهای بریتانیا تخمین میزند که ۱۰ میلیارد دلار وام تحت تأثیر نرخ لایبور هستند. بانکها همچین از لایبور برای محاسبهی نرخ سود معاملات ارز و تبادل افول اعتبار استفاده میکنند. بانکها لایبور را در دههی ۱۹۸۰ میلادی پایهگذاری کردند. آنها به منبعی معتمد و مطمئن برای تعیین نرخ سود مشتقات نیاز داشتند. در سال ۱۹۸۶، اولین نرخ لایبور برای سه ارز مختلف دلار آمریکا، پوند انگلستان و ین ژاپن اعلام شد.
شاخص leverage Ratio چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص leverage Ratio یا نسبت اهرمی، یکی از شاخصهای اندازهگیری در بازارهای اقتصادی است که به بررسی میزان بدهی یک شرکت یا توانایی آن برای انجام تعهدات مالی خود میپردازد. مقوله نسبت اهرمی بسیار مهم است؛ زیرا شرکتها برای تأمین بودجه عملیاتی خود به ترکیبی از میزان موجودی در حساب (equity) و بدهی متکی هستند و دانستن میزان بدهی یک شرکت در ارزیابی اینکه آیا میتواند بدهیهای خود را در زمان سررسید پرداخت کند یا نه مفید است.
شاخص leverage Ratio حاوی چه اطلاعاتی است؟
بدهی بیشازحد میتواند برای یک شرکت و سرمایهگذاران آن خطرناک باشد؛ با این حال اگر نحوه فعالیت یک شرکت بهگونهای باشد که نرخ بازدهی بالاتری از نرخ بهره وامهای آن ایجاد کند، آنگاه میتوان به آینده شرکت امیدوار بود. افزایش میزان بدهی کنترلنشده میتواند به کاهش اعتبار و یا ورشکست از آن منجر شود.
از طرف دیگر، اگر نرخ بدهی شرکت بیشازاندازه کم باشد، احتمالاً نشانه فعالیت غلط مجموعه یا ناتوانی آن خواهد بود. نسبت اهرمی با نشاندادن نسبت بدهی به داراییها یا پول نقد، این سطح از ریسک را ارزیابی میکند.
یک نسبت اهرمی ممکن است برای اندازهگیری ترکیبی از هزینههای اجرایی شرکت استفاده شده تا مشخص شود چگونه تغییر در خروجی (فعالیت نهایی شرکت) بر درآمد آن تأثیر میگذارد. هزینههای ثابت و متغیر دو نوع هزینه عملیاتی هستند که با توجه به شرکت و صنعت، ترکیب آنها متفاوت خواهد بود.
انواع شاخص leverage Ratio
1- اهرم عملیاتی
نسبت اهرم عملیاتی به درصد یا نسبت هزینههای ثابت به هزینههای متغیر اشاره دارد. شرکتی که دارای اهرم عملیاتی بالایی است، بخش زیادی از هزینههای ثابت را در عملیات خود متحمل میشود و یک شرکت سرمایهبر است. تغییرات کوچک در حجم فروش به تغییر زیادی در سود و بازگشت سرمایه منجر میشود. زمانی که هزینههای ثابت با استفاده از درآمد شرکت پوشش داده نشود، شرایط شرکت، شرایط خوبی نخواهد بود.
نمونهای از یک کسب و کار سرمایهبر، شرکت خودروسازی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد بالا باشد (بیش از 50 درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی قابلتوجهی است. اگر نسبت هزینههای ثابت به درآمد پایین باشد (کمتر از 20 درصد)، شرکت دارای اهرم عملیاتی کمی است.
2- اهرم مالی
نسبت اهرم مالی به میزان تعهد یا بدهی که یک شرکت برای تأمین مالی عملیات تجاری خود استفاده کرده یا خواهد کرد، اشاره دارد. استفاده از وجوه قرض گرفتهشده، بهجای وجوه سهام میتواند بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم را بهبود بخشد، مشروط بر اینکه افزایش سود شرکت بیشتر از سود پرداختی وامها باشد. استفاده بیشازحد از منابع مالی میتواند به نکول و ورشکستگی منجر شود. در ادامه به رایجترین نسبتهای اهرمی مالی اشاره میکنیم.
3- اهرم ترکیبی
نسبت اهرم ترکیبی، ترکیبی از اهرم عملیاتی و اهرم مالی است.
انواع نسبتهای اهرمی مالی
چندین نسبت اهرمی مختلف وجود دارد که توسط تحلیلگران بازار، سرمایهگذاران یا وامدهندگان استفاده میشود. برخی از مواردی که در مقایسه با بدهی در نظر گرفته میشوند، عبارتاند از: کل داراییها، کل حقوق صاحبان سهام، هزینههای عملیاتی و درآمد. در ادامه 5 مورد از متداولترین نسبتهای اهرمی آورده شده است:
- نسبت بدهی به دارایی = کل داراییها/ کل بدهی
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام/ کل بدهی
- نسبت بدهی به سرمایه = (کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام)/ بدهی امروز
- نسبت بدهی به EBITDA = سود قبل از استهلاک و استهلاک مالیات بر بهره (EBITDA) / کل بدهی
- نسبت دارایی به حقوق صاحبان سهام = کل حقوق صاحبان سهام / کل داراییها
نسبت بدهی به کل موجودی حساب یا همان دارایی
شاید شناختهشدهترین نسبت اهرم مالی، نسبت بدهی به موجودی حساب باشد. این نسبت که بهصورت Debt-to-Equity (D/E) نشان داده میشود، از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
فرمول 1
برای مثال بدهی بلندمدت United Parcel Service برای سهماهه منتهی به دسامبر 2019، 21.8 میلیارد دلار بوده است. مجموع حقوق صاحبان سهام United Parcel Service برای پایان دسامبر 2019 3.3 میلیارد دلار بود. برای این شرکت، نسبت بدهی، 8.62 بوده است. نسبت بدهی بالا بهطورکلی نشان میدهد که یک شرکت در تأمین مالی رشد خود با مشکل روبهرو شده است و اگر با همین روند ادامه دهند، احتمال ورشکستگی شرکت افزایش خواهد یافت.
بهطور معمول، نسبت D/E بیشتر از 2.0 نشاندهنده سرمایهگذاری پر ریسکی است؛ با این حال این معیار میتواند با توجه به صنعت متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است برای درک بهتر دادهها، نسبتهای اهرمی یک شرکت را با عملکرد گذشته و با شرکتهایی که در همان صنعت فعالیت میکنند، مقایسه کنید.
نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام
این نسبت اهرمی مشابه با نسبت بدهی است، با این تفاوت که میزان بدهی با میزان دارایی شرکت در صورت، جایگزین میشود:
فرمول 2
برای مثال فرض کنید میسی (NYSE: M) داراییهایی به ارزش 19.85 میلیارد دلار دارد و حقوق صاحبان سهام آن 4.32 میلیارد دلار است؛ در این صورت ضریب برابری یا نسبت حقوق ضریب حقوق صاحبان سهام برای این شرکت 4.59 خواهد بود. نسبت 4.59 شرکت به این معناست که داراییها عمدتاً با بدهی تأمین میشوند تا سهام.
اگرچه بدهی بهطور خاص در فرمول ذکر نشده است، با توجه به اینکه کل داراییها شامل بدهی نیز بوده، میزان بدهی درنتیجه نهایی تأثیرگذار است. به یاد داشته باشید که: کل دارایی = کل بدهی + کل حقوق صاحبان سهام.
نسبت بدهی به سرمایه
شاخصی که میزان بدهی را در ساختار سرمایه یک شرکت اندازهگیری میکند، نسبت بدهی به سرمایه است که اهرم مالی شرکت را اندازهگیری میکند و بهصورت زیر محاسبه میشود:
فرمول 3
SD = بدهی کوتاهمدت
LD = بدهی بلندمدت
SE = حقوق صاحبان سهام
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (DFL) نسبتی است که حساسیت سود هر سهم یک شرکت (EPS) را در مقایسه با نوسانات درآمد عملیاتی آن و در نتیجه تغییرات در ساختار سرمایه آن، اندازهگیری میکند. این نسبت درصد تغییر در EPS را برای یک واحد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازهگیری میکند و بهصورت زیر نمایش داده میشود:
این نسبت نشان میدهد که هرچه میزان اهرم مالی بیشتر باشد، سود نوسان بیشتری خواهد داشت. از آنجا که بهره معمولاً یک هزینه ثابت است، اهرم بازده و EPS را بزرگ میکند. زمانی که درآمد عملیاتی افزایش مییابد این خوب است، اما زمانی که درآمد عملیاتی با مشکل روبهرو نشود، این نسبت میتواند دردسرساز باشد.
مثال اول از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
کسب و کاری را با اطلاعات مالی زیر تصور کنید:
- 50 میلیون دلار دارایی
- 20 میلیون دلار بدهی
- 25 میلیون دلار از حقوق صاحبان سهام
- 5 میلیون دلار EBITDA سالانه
- 2 میلیون دلار هزینه استهلاک سالانه
با استفاده از این اطلاعات، نسبتهای اهرمی به شکل زیر محاسبه میشوند:
- بدهی/ دارایی = 20 دلار / 50 دلار = 0.40 برابر
- بدهی/ حقوق صاحبان سهام = 20 دلار / 25 دلار = 0.80x
- بدهی/سرمایه = 20 دلار / (20 دلار + 25 دلار) = 0.44x
- بدهی/ 20EBITDA = دلار / 5 دلار = 4.00 برابر
- دارایی / حقوق صاحبان سهام = 50 دلار / 25 دلار = 2.00x
مثال دوم از نحوه محاسبه نسبتهای اهرمی
اگر یک کسب و کار دارای دارایی کل به ارزش 100 میلیون دلار، بدهی کل 45 میلیون دلار و حقوق صاحبان سهام 55 میلیون دلار باشد، آنگاه مقدار متناسب پول قرض گرفته شده در برابر کل داراییها 0.45 یا کمتر از نیمی از کل منابع آن است. با مقایسه بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت این شرکت 0.82 است، به این معنی که حقوق صاحبان سهام بیشتر داراییهای شرکت را تشکیل میدهد.
شاخص leverage Ratio چه کاربرد و اهمیتی دارد؟
نسبتهای اهرمی نشاندهنده میزان استفاده یک کسب و کار از پول قرض شده است. همچنین توانایی پرداخت بدهی و ساختار سرمایه شرکت را ارزیابی میکند. داشتن اهرم بالا در ساختار سرمایه یک شرکت میتواند مخاطرهآمیز باشد، اما مزایایی نیز دارد. استفاده از اهرم در مواقعی که شرکت در حال کسب سود است، سودمند است؛ زیرا موجب تقویت میزان سود میشود.
از سوی دیگر، یک شرکت با اهرم بالا درصورت کاهش سودآوری با مشکل مواجه خواهد شد و ممکن است در معرض خطر بالاتری از نکول نسبت به یک شرکت بدون اهرم یا اهرم کمتری در شرایط مشابه باشد. درنهایت، تجزیه و تحلیل سطح بدهی موجود، عامل مهمی است که اعتباردهندگان زمانی که یک شرکت مایل به درخواست برای استقراض بیشتر است، در نظر میگیرند؛ بنابراین میتوان گفت اگرچه اهرم میزان ریسک را بالا میبرد، اما اگر همهچیز در شرکت خوب پیش برود، برای شرکت و سهامداران خوب خواهد بود.
خطرات اهرم عملیاتی بالا و اهرم مالی بالا چیست؟
اگر اهرم بتواند سود را چند برابر کند، میتواند ریسک را نیز چند برابر کند. داشتن هر دو نسبت اهرم مالی و عملیاتی بالا میتواند برای یک کسب و کار بسیار خطرناک باشد. نسبت اهرم عملیاتی بالا نشان میدهد که یک شرکت فروش کمی دارد، اما هزینهها یا حاشیههای بالایی دارد که باید پوشش داده شود. این شرایط ممکن است منجر به درآمد کمتر یا ناکافیبودن درآمد عملیاتی برای پوشش سایر هزینهها شود و درنهایت منجر به درآمد منفی برای شرکت شود.
از سوی دیگر، نسبتهای اهرم مالی بالا زمانی رخ میدهند که بازده سرمایهگذاری (ROI) از سود پرداختی وامها بیشتر نشود. این امر به میزان قابلتوجهی سود و بهره هر سهم شرکت را کاهش میدهد. اگر دو شرکت با هم مقایسه شوند (از نظر صنعت، اندازه و سن)، اما یکی از آنها نسبتهای اهرمی کمتری نسبت به دیگری داشته باشد، شرکت با اهرم کمتر میتواند سرمایهگذاری مطمئنتری در نظر گرفته شود. اگر هر دو شرکت برای دستیابی به درآمد بیشتر تلاش کنند، شرکتی که دارای اهرم کمتری است، با احتمال کمتری ورشکسته میشود.
شاخص leverage Ratio خوب چقدر است؟
آنچه بهعنوان نسبت اهرمی «خوب» یا کمتر از متوسط در نظر گرفته میشود، بهطور قابلتوجهی در هر صنعت متفاوت است؛ زیرا انواع خاصی از شرکتها طبیعتاً بیش از دیگران به وام متکی هستند تا سرمایه لازم عملیاتی شرکت را تأمین کنند. برای مثال، متوسط نسبت D/E در صنعت خودرو تا ژانویه 2022 حدود 0.2 بود؛ درحالیکه میانگین برای بانکهای مرکزی 1.7 بوده است.
اهرم چگونه ایجاد میشود؟
اهرم از طریق موقعیتهای مختلف ایجاد میشود:
- یک شرکت برای خرید داراییهای خاص قرض میگیرد. این قرض بهعنوان «وام با پشتوانه دارایی» شناخته میشود و در املاک و مستغلات و خرید داراییهای ثابت مانند دارایی، ماشینآلات و تجهیزات (PP&E) بسیار رایج است. مقدار اعتبار یا وامی که به این شرکت تعلق میگیرد، به اعتبار کلی کسب و کار بستگی دارد.
- هنگامی که یک شرکت برای تأمین هزینههای موردنیاز یک خرید وام میگیرد.
- هنگامی که یک شرکت سهام خصوصی (شرکت دیگر) تملک اهرمی (LBO) انجام میدهد (زمانی که شرکت سهام عمده یا دارایی یک شرکت دیگر را از طریق وام، تصاحب میکند).
- وقتی شرکتی با آپشنها، قراردادهای آتی، حاشیه سود یا سایر ابزارهای مالی سر و کار دارد.
- سرمایهگذاران سهامی که تصمیم میگیرند برای استفاده از سبد سرمایهگذاری خود پول قرض کنند.
- زمانی که شخصی خانهای خریداری میکند و تصمیم میگیرد برای پوشش بخشی از هزینهها از نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن یک مؤسسه مالی وام بگیرد. اگر ملک با ارزش بالاتر فروخته شود، سود خوبی به فرد تعلق میگیرد.
نتیجه گیری
برای سرمایهگذاری در هریک از بازارهای مالی، میتوان از شاخصهای مختلف و نتایج هریک برای تصمیمگیری بهتر استفاده کرد. شاخص leverage Ratio از جمله شاخصهایی است که در صنعتهای مختلف نشاندهنده میزان ریسک سرمایهگذاری است و تا حد احتمال ورشکستگی شرکت را در سالهای آتی مشخص میکند. نسبتهای اهرمی در حالت کلی در سه دسته عملیاتی، مالی و ترکیبی قرار میگیرند. هرچه که این مقدارها بالاتر باشند، احتمال ورشکستگی و خطر از دست رفتن دارایی بیشتر خواهد بود.
نسبت بدهی چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در بازار سرمایه معمولا اصطلاحاتی وجود دارد که ممکن است به گوش هر کدام از کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، خورده باشد. دانستن این اصطلاحات و شناخت نسبی از آنها می تواند به چگونگی انجام معاملات ما کمک زیادی کند. نسبت مالی یا Debt ratio یکی از این مفاهیمی است که در بازارهای مالی از آن استاده زیادی می شود. در این مقاله قصد داریم تا به تعریف نسبت بدهی و انواع آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
نحوه محاسبه نسبت بدهی
انواع نسبت بدهی
تفاوت استقراض ( (Debt و بدهی (Liability)
محاسبه نسبت بدهی با توجه به ترازنامه شرکت های بورسی
تفسیر نسبت بدهی شرکت های بورسی
نسبت بدهی چیست؟
اصطلاح نسبت بدهی به نسبت مالی اشاره دارد که میزان اهرم شرکت را اندازه گیری می کند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به کل دارایی ها که به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود، تعریف میگردد. می توان آن را به عنوان نسبت دارایی های یک شرکت که از طریق بدهی تأمین مالی می شود تفسیر کرد. نسبت بزرگتر از 1 نشان می دهد که بخش قابل توجهی از بدهی یک شرکت توسط دارایی ها تامین می شود، به این معنی که شرکت دارای بدهی های بیشتری نسبت به دارایی ها است. نسبت بالا نشان می دهد که در صورت افزایش ناگهانی نرخ بهره، ممکن است یک شرکت در معرض خطر عدم پرداخت وام های خود قرار گیرد. نسبت زیر 1 به این معنی است که بخش بیشتری از دارایی های یک شرکت از طریق حقوق صاحبان سهام تامین می شود.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
همانطور که در بالا ذکر شد، نسبت بدهی یک شرکت اندازه گیری میزان اهرم مالی آن است. این نسبت در صنایع مختلف بسیار متفاوت است. کسب و کارهای سرمایه بر، مانند شرکتهای آب و برق و خطوط لوله نسبت به سایرین مانند بخش فناوری نسبت بدهی بسیار بالاتری دارند. نسبت بدهی یک شرکت را می توان با تقسیم کل بدهی بر کل دارایی ها محاسبه کرد.
نسبت بدهی = کل داراییها / کل بدهیها
انواع نسبت بدهی
همه نسبتهای بدهی وضعیت بدهی نسبی شرکت را تحلیل می کنند. اما در اینجا می توان رایج ترین نسبت های بدهی را در بازارهای مالی به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
بدهیهای بلند مدت نسبت به دارایی
شامل هزینه هایی مثل سرمایه گذاری های بلند مدت، وام های بانکی و.. می شود.
بدهیهای کوتاه مدت
شامل هزینه های جاری شرکت مثل اجاره یا هزینه های آب و برق می شود.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بدهی شرکت را نسبت به ارزش کل سهام آن اندازهگیری میکند. این نسبت یکی از نسبت های معروف است و به عنوان نسبت های اهرمی مطرح می شود که به شما امکان میدهد متوجه شوید یک شرکت چقدر از بدهی استفاده میکند. هر شرکتی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام دارد و تنها به شرکت هایی که به شکل عمومی سهام دارند، محدود نمی شود. این نسبت بدهی نشان میدهد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود از چه مقدار بدهی نسبت به ارزش سهام صاحبان سهام استفاده میکند. برای محاسبه نسبت بدهی صاحبان سهام، کل بدهی تقسیم بر حقوق صاحبان سهام می شود.
تفاوت استقراض (Debt) و بدهی (Liability)
نسبت بدهی (کل بدهی به دارایی ها) هم بدهی های بلندمدت مانند وام مسکن و اوراق بهادار و هم بدهی های جاری یا کوتاه مدت مانند اجاره، آب و برق و وام هایی را که در کمتر از 12 ماه سررسید می شوند، در نظر می گیرد.
اما در برخی منابع، بدهی ها صرفا بر اساس وام های اخذ شده از سوی شرکت که دارای بهره هستند، سنجیده می شود. این نوع بدهی ها معمولا به عنوان استقراض تلقی می شوند و دیگر منابع بدهی در نظر گرفته نمی شود.
محاسبه نسبت بدهی با توجه به ترازنامه شرکت های بورسی
هر شرکت بورسی که روزانه در بازار بورس معامله می شود، موظف است که داده های مالی خود را در ترازنامه منتشر کند. برای به دست آوردن نسبت های مالی هر شرکت، کافی است به سایCodal.ir www. وارد شوید و نماد بورسی مربوطه را در قسمت جستجوی اطلاعیه ها وارد کنید تا تمامی صورت های مالی شرکت و تصمیمات مربوط به مجامع را مشاهده کنید. در تزارنامه های مالی شرکت های بورسی، قسمتی با عنوان جمع دارایی ها و قسمتی دیگر با عنوان جمع بدهی ها، مشخص شده است. تقسیم جمع بدهی های شرکت بر جمع دارایی های آن، نسبت بدهی را به دست می آورد.
تفسیر نسبت بدهی شرکت های بورسی
نسبت بدهی برابر با یک (=1) به این معنی است که شرکت دارای همان مقدار بدهی دارایی های خود است. این نشان می دهد که شرکت دارای اهرم بالایی است.
نسبت بزرگتر از یک (>1) به این معنی است که شرکت دارای بدهی های بیشتری نسبت به دارایی های خود است. این نشان می دهد که شرکت بسیار اهرمی است و برای سرمایه گذاری یا وام دادن به آن بسیار پرخطر است.
آنچه به عنوان یک نسبت بدهی خوب به حساب می آید به ماهیت تجارت و صنعت آن بستگی دارد. به طور کلی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نسبت بدهی به دارایی کمتر از 1.0 نسبتاً ایمن تلقی میشود، در حالی که نسبتهای 2.0 یا بالاتر خطرناک تلقی میشوند. برخی از صنایع، مانند بانکداری، به داشتن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بسیار بالاتر از سایرین معروف هستند. رفتن به سمت سهامی که دارای نسبت بدهی بالاتری هستند می تواند ریسک بالایی به همراه داشته باشد.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی مفهوم نسبت بدهی در بازارهای مالی پرداختیم و در ادامه نحوه محاسبه این نسبت را برای انواع سهام بورسی شرح دادیم. با استفاده از نسبت بدهی می توان به میزان ریسک پذیری شرکت ها پی برد و در انجام معاملات خود آن را لحاظ کرد تا معاملات منطقی تر و موفق تری داشته باشیم.
کارگزاری اقتصاد بیدار در این زمینه آماده ارائه خدمات آموزشی خود به علاقهمندان و سرمایهگذاران بازار سرمایه می باشد.
نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن
در مطالب قبلی، گفته شد که یکی از شیوههای اصلی تحلیلگران مالی در ارزیابی شرکتها، استفاده از صورتهای مالی است. در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، وضعیت سودآوری، ریسک مالی، وضعیت تولید و فروش، وضعیت بدهی و حاشیۀ سود شرکت به صورت کامل مورد بررسی قرار میگیرد . در این مطلب تجزیه و تحلیل نسبتهای اهرم مالی به عنوان یکی از روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مورد بررسی قرار میگیرد.
نسبتهای نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن اهرم مالی یا به اختصار نسبتهای اهرمی، توانایی شرکت برای پرداخت تعهدات بلندمدت را اندازهگیری میکنند. میتوان گفت که نسبتهای اهرمی به حجم کلی بدهیهای واحد انتفاعی تأکید دارند و توان واحد انتفاعی را برای انجام تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت خود منعکس میسازند.
نسبتهای اهرمی از اهمیت بالایی برای اعتباردهندگان (به عنوان مثال، بانکها) برخوردار هستند. چرا که این نسبتها توانایی شرکت در تعهد به دیون خود (به عنوان مثال، پرداخت قسط وام) را نشان میدهد. از طرف دیگر این نسبتها برای سهامداران بنگاه نیز حائز اهمیت است. بالا بودن بیش از حد نسبتهای اهرمی، ریسک و هزینۀ مالی زیادی به بنگاه تحمیل میکند، از یک سو افزایش هزینههای مالی باعث کاهش قابل توجه سود خالص میگردد و از سوی دیگر ممکن است بنگاه نتواند به تعهدات مالی خود عمل نماید و این امر موجب ورشکستگی بنگاه گردد. حال که اهمیت این نسبتها را به طور اجمالی بیان گردید، نسبتهای مهم این دسته معرفی و برحسب اطلاعات صورتهای مالی شرکت X محاسبه خواهد شد.
1. نسبت بدهی
این نسبت، اطلاعاتی راجع به توانایی واحد تجاری در تحمل کاهش خالص داراییها بر اثر زیانهای وارده، بدون به مخاطره افتادن منابع اعتباردهندگان را ارائه میکند، بالا بودن این نسبت بیانگر ریسک بالای اعتباردهندگان بوده و موجب میگردد تا آنها نظر مساعدی نسبت به تمدید اعتبار یا اعطای اعتبار جدید نداشته باشند. سطح مطلوب این نسبت، بستگی به ثبات سودآوری در طی سالیان متفاوت دارد. هر چه ثبات سودآوری تاریخی بیشتر باشد اعتباردهندگان و سرمایهگذاران نسبتهای بالاتری را تحمل خواهند کرد. نسبت جمع بدهیها به جمع دارییها در شرکت X به شرح زیر است:
این نسبت نشان میدهد که کمتر از نصف داراییها از طریق اشخاصی غیر از سهامداران (مثلاً بانک و یا تأمینکنندگان اولیه) تأمین شده است.
2. نسبت دفعات پرداخت بهره:
این نسبت به طور معمول از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات بر هزینۀ بهره بهدست میآید. علت استفاده از سود قبل از بهره و مالیات در صورت کسر، آن است که این سود جهت پرداخت بهره در دسترس است. این نسبت برای ارزیابی توان واحد تجاری در پرداخت هزینۀ بهرۀ سالانه بهکار میرود. نسبت دفعات پرداخت بهره در شرکت X به شرح زیر است:
واحد این نسبت، دفعه، مرتبه و یا بار است و بستانکاران و سرمایهگذارن جهت افزایش حاشیۀ ایمنی پرداخت بهره، ترجیح میدهند که نسبت فوق بیشتر باشد.
3. نسبت تسهیلات به سرمایه
این نسبت نشاندهنده میزان استفاده از تسهیلات مالی در ساختار سرمایه شرکت است. استفاده بیشتر از تسهیلات، امکان رشد سریعتر شرکت را فراهم نموده ولی آن را با ریسکهای مالی مواجه مینماید. نسبت تسهیلات به سرمایه 40% بدین معناست که شرکت از هر 100 تومن سرمایهای که در اختیار دارد، 40 تومان از آن را از بانک استقراض نموده است.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت میکنند.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
دیدگاه شما