الگوهای هارمونیک
افرادی که وارد دنیای بورس میشوند، از طریق تحلیلهای مختلف بازار و نمودارهای قیمت، اقدام به استخراج اطلاعات برای پیشبینی آینده و خرید و فروش در بازار میکنند. تاثیر این تحلیلها روی موفقیت در بورس غیرقابل انکار است. اکثر افرادی که در بازارهای بورس و فرابورس ضرر میکنند، به دلیل ناآگاهی نسبت به این نوع تحلیلها، اشتباهات بزرگی را مرتکب میشوند. به همین دلیل اهمیت شناخت تحلیل تکنیکال پیشرفته و مواردی مثل الگوهای هارمونیک و فیبوناچی و غیره از اهمیت فراوانی برخوردار است.
برای ورود به دنیای تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید در ابتدا نسبت به تحلیل تکنیکال مقدماتی و اصول آن آشنا باشید. سپس اقدام به یافتن نقاط دقیق بازگشت قیمت یا تحلیل الگوهای هندسی کنید.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
پیش از این که بخواهیم در مورد الگوهای هارمونیک صحبت کنیم، باید ببینیم که تحلیل تکنیکال پیشرفته چیست. تحلیل تکنیکال را اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریف کنیم، باید گفت که به مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته با هدف پیش بینی روند قیمت، در آینده گفته میشود.
بازار سهام به طور کلی مجموع نوساناتی به هم پیوسته است و هر موج جدیدی در بازار متاثر از موج قبلی است. این امواج توسط خطوطی موسوم به خطوط فیبوناچی قابل تفکیک هستند و اطلاعاتی که از آنها استخراج میشود به شکل سریهای فیبوناچی ثبت میشوند. دو نسبت که از این سریهای فیبوناچی به دست میآیند در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی که در الگوهای هارمونیک به کار گرفته شده، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم از ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ گرفته شدهاند. زمانی که این دو نسبت اصلی با نسبتهای مشتق شده از توالی فیبوناچی با هم ترکیب میشوند، الگوهای هارمونیکی را به وجود میآورند که نشانگر نواحی برگشتی مهم در بازار هستند.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، مجموعه الگوهایی هستند که روی نمودارهای قیمتی سهم تشکیل میشوند. برای توضیح الگوی هارمونیک به زبان ساده باید گفت در نمودارها با توجه به شکل گذشته قیمت و مسیر حرکت خطوط، میتوان الگوهایی را پیدا کرد و با توجه به مجموعهای از سریهای فیبوناچی، آینده این حرکت را پیشبینی کرد و از این طریق، به مسیر حرکت بازار پی برد. الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما شناسایی آنها نیازمند آشنایی با قوانین خاصی است. الگوهای زیادی وجود دارند که شبیه به این الگوها هستند ولی نباید با آنها اشتباه گرفته شوند.
این الگوها همچنین ممکن است که در داخل الگوهای دیگر شکل بگیرند و گاهی نیز ممکن است که الگوهای غیر هارمونیک در داخل الگوهای هارمونیک تشکیل شوند. همچنین احتمال وجود چند موج قیمتی در داخل یک الگوی هارمونیک وجود دارد.
چرا الگوهای هارمونیک شکل می گیرند؟
قیمتها در بازار همیشه به شکل خاصی حرکت میکنند و خط روند مشخصی را طی میکنند و سپس دچار حالت تثبیت میشوند و دوباره در قالب یک روند پیش میرود. به ندرت پیش میآید که خط روندها برعکس شوند. در جریان این عمل، الگوهای قیمتی قابل تشخیصی ایجاد میشوند. این الگوها همان الگوهای هارمونیک هستیند که به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت / زمان است که خود آن نیز به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها مربوط است. تجزیه و تحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازار و در هر نمودار زمانی به خوبی نتیجه مطلوبی به ما میدهد. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط عطف کلیدی، اکستنشنها و پروجکشنها به همراه یک سری از نوسانات زیاد و نقاط کم نوسان است. پروجکشنها و اکستنشنهای بدست آمده با استفاده از این نقاط نوسان (بالاترین و پایین) سطح کلیدی قیمت را برای نقاط حد یا اهداف (تارگت) به ما نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر ما پنج نقطه روی یک بازار خرسی داشته باشیم، که دوتای آنها تغییر جهت نمودار به سمت پایین را نشان بدهد و دوتای آنها تغییر به سمت بالا را نشان بدهند، میتوانیم یک الگوی هارمونیک گارتلی را مشاهده کنیم. همه این نوسانات در تمام الگوهای هارمونیک بهم پیوسته بوده و با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
یافتن الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال پیشرفته، دارای مزایا و معایبی است. ما در ادامه به برخی از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد:
مزایای الگوهای هارمونیک
- فراهم کردن پروجکشنهای آینده و نقاط استاپ و تعیین آنها به عنوان ایندیکاتور (شاخص).
- قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار استاندارد هستند.
معایب الگوهای هارمونیک
- این دسته از الگوها، بسیار تکنیکی هستند و فهم آنها برای اکثر افراد دشوار است.
- تشخیص درست این الگوها و تمایز بین آنها نیز گاها دشوار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD
الگو AB=CD یکی از سادهترین و پرکاربردترین الگوهای هارمونیک است و تشخیص آن نیز بسیار آسانتر از سایر الگوها است. الگوی AB=CD به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل میشود و سپس از نقطه B اصلاحی برای AB انجام میشود که خط BC است. سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود.
الگوی گارتلی
این الگو یکی از اولین و قدیمیترین الگوهاست. این الگو از ۵ نقطه اساسی X، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، برای شناسایی الگو بسیار مهم است. الگوی صعودی گارتلی اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این اتفاق است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد. در این الگو موج AB حتماً باید به اندازه %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند و موج BC میتواند به میزان %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ از موج AB را اصلاح کند. همچنین نباید اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر شود.
الگوی پروانه
الگوهای پروانه اگرچه شباهتهایی با الگوهای گارتلی دارند اما با آنها تفاوتهای اساسی نیز دارند. توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی CD، BC، AB، XA را شاهد هستیم. الگوی پروانهای دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است. نقطه D در این الگو نقشی محوری دارد. این نقطه، نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود.
الگوی خفاش
پایههای این الگو دارای شکل خفاش هستند و به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. این الگو هم برای بازارهای گاوی قابل تشخیص است و هم در بازارهای خرسی رخ میدهد. الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه الگوی گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد. در این الگو، دو نقطه A,C فاصله کمتری نسبت به دو نقطه X,D دارند. نقطه D نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگی از ۵ نقطه ،X،A،B،C،D تشکیل شده است. بسیاری از افراد این الگو را با الگوی پروانهای اشتباه میگیرند. خط XA اولین خط این الگو است و در اصلاح آن خط AB تشکیل میشود. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است در یک الگوی صعودی، نقطه وسط هم تراز نقاط بالا است و در الگوی نزولی، برعکس است. الگوی خرچنگ با توجه به حرکت شارپی خط CD از دیگر الگوهای هارمونیک متمایز می شود. این حرکت معمولا به اندازه 1.618% فیبوناچی اکستنشن موج اول یعنی XA می باشد.
چطور با الگوهای هارمونیک معامله کنیم؟
حالا که با دسته بندی الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، احتمالا برای شما سوال ایجاد میشود که چطور باید از این الگوها استفاده کرد. در ادامه صفر تا صد استفاده از الگوهای هارمونیک برای معامله را برای شما بازگو خواهیم کرد.
تشخیص الگو
بدون شک اولین گام برای استفاده از الگوهای هارمونیک، تشخیص الگو است. شما با توجه به الگوهای گفته شده، باید یکی از این الگوها را شناسایی کنید و ببینید که معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ این الگو جزو کدام دسته است. برای این کار باید فیبوناچی برگشتی (retracement) را بر روی خطوط بین نقطهها بگذارید. سپس اگر شرطها در مورد یکی از الگوها صدق کرد، الگو شناسایی شده است.
تشخیص معامله
در یک الگوی هارمونیک وقتی که سه پایه (خط) از پنج نقطه الگو تکمیل شدند، میتوان معامله را تشخیص داد. برای مثال اگر الگوی ما الگوی گارتلی در بازار گاوی باشد، XA, AB و BC سه پایه باشند و پایهها از CD شروع شوند، شما میتوانید معامله را تشخیص بدهید. ما با استفاده از پروجکشنها و فیبوناچی برگشتی، خط XA و BC به همراه نرخهای فیبوناچی میتوانیم شاخه قیمتی را شناسایی کنیم که یک PTZ است.
(PCZ (Pattern Completion Zone
در الگوهای ۵ نقطه ای هارمونیک ، الگو با تشکیل سه پایه(موج) شناخته می شود. برای مثال، در الگوی Gartley Bullish ، پاهای XA ، AB و BC به اتمام رسیده و شروع به تشکیل پایه CD می کند و شما می توانید یک فرصت ترید را به راحتی تشخیص دهید. با استفاده از فیبوناچی projections و retracements پایه های XA و BC ، می توانیم تعدادی نقطه قیمتی در نظر بگیریم تا یک منطقه تکمیل الگو که به آن Pattern Completion Zone گفته می شود، در الگو مشخص شود.تمام الگوهای هارمونیک مناطق تکمیل الگوهای (PCZ) را تعریف کردهاند. این PCZها که به عنوان خوشههای قیمت نیز شناخته میشوند، توسط تلاقی نوسان (پایه) پسوندهای فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها تشکیل میشود. الگوها به طور کلی پایه CD را در PCZ تکمیل کرده و سپس معکوس میکنند. معاملات در این منطقه پیشبینی شده و قیمتها تغییر میکنند.
نقاط ورود و حد ضرر
برای خرید و ورود به یک سهم بهتر است از ترکیب شناخت الگوهای هارمونیک به همراه تغییرات روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برای مثال اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و این نقطه میتواند یک خرید (در الگوهای صعودی) یا یک فروش (در الگوهای نزولی) باشد. معمولاً نقطه "D" با تلاقی پروجکشنها، نقاط برگشت و اکستنشنهای نوسانات قبلی (پایهها) مشخص میشود، که همان "منطقه معکوس" است. هنگامی که قیمتها رسیدن به این نقطه را آغاز کردند، فرصتی بالقوه برای معامله است، اما هنوز دلیل محکمی برای انجام معامله نیست. معیار ورود و اعتبار الگو توسط عوامل مختلف دیگری مانند نوسانات جاری، روند، حجم معاملات و موارد دیگر در بازار تعیین می شود. حدضررها در معاملات خرید اغلب مقداری پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ نقطه معامله تعیین میگردد.
نحوه به دست آوردن محدوده هدف
مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها در نوسانات ایمپالس و نسبت های فیبوناچی از نقطه عمل ساختار الگو محاسبه میشود. به عنوان مثال، در الگوی صعودی گارتلی، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه عمل معامله (D) محاسبه میشوند. منطقههای هدف نیز از فرمولهای زیر تعیین میشوند:
منطقه هدف 1: (D + XA * 0.62) تا (D + XA * .786)
هدف منطقه 2: (D + XA * 1.27) تا (D + XA * 1.62)
توجه به این نکته مهم است که مناطق هدف بالقوه در الگوهای هارمونیک به شکل احتمالی هستند، نه قطعی. قوانین سخت مدیریت سرمایه و ریسک و داشتن دانش کامل در مورد الگوها برای موفقیت در معامله ضروری است.
جدول اهداف الگوهای هارمونیک
این جدول یکی از جدولهایی است که نسبتهای فیبوناچی برای پایههای مختلف و نقاط متفاوت محاسبه میشوند و در داخل آن قابل تشخیص هستند. همچنین این جدول، نسبتهای فیبوناچی برای الگوهای مختلف خرچنگ، گارتلی، سایفر، خفاش و بت و غیره را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید از این جدول برای تشخیص درست الگوها و نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید تا بتوانید معاملات، نقاط تکمیل شده و نقاط ورود را تشخیص بدهید و فرآیند تشخیص و استفاده از الگوهای هامونیک را تکمیل کنید.
معرفی یک کتاب مرجع الگوهای هارمونیک
یکی از منابع مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد، کتابی است که به قلم اسکات کارنی در دهه 90 میلادی نوشته شده است و بسیاری از الگوهای ذکر شده در این مطلب نیز توسط این شخص ابداع و معرفی شده است. این کتاب Harmony Traders نام دارد و یک کتاب مهم برای آموزش الگوهای هارمونیک در تمام دنیا محسوب میشود. در این کتاب برای اولین بار الگوی خرچنگی معرفی شد. این کتاب را میتوانید از طریق وبسایتهای اینترنتی خریداری کنید.
جمعبندی
ما در این مطلب نگاهی به الگوهای هارمونیک انداختیم و دیدیم که این الگوها چگونه تشکیل میشوند، معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ چه نوعهایی دارند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. الگوهای هارمونیک یکی از مهمترین الگوهایی است که با آن میتوان معاملات را تشخیص دارد و دیدی جامع نسبت به قیمت سهام پیدا کرد. با یادگیری این الگوها میتوان به سودهای کلانی در بازار بورس دست یافت. اگر علاقمند به تشخیص بهتر این الگوها هستید، بهتر است که منبع ذکر شده را مطالعه کنید. افرادی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، میتوانند از دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال پیشرفته که در آن به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازند، استفاده کنند.
آموزش تشخیص نواحی در نمودار
در این مقاله میخواهیم در مورد آموزش تشخیص نواحی در نمودار صحبت کنیم ، مبحثی که این روزها دوستان بسیار سوال میکنند و مشکل دارند که چگونه نواحی را مشخص کنند ، تصور غلطی که ایجاد شده اینست که افراد فکر میکنند با یک یا دو پیپ بالا پایین شدن ناحیه ای که مشخص کردن یا خط حمایت و مقاومتی که مشخص کردن ، تریدشون تغییر میکنه .
باید به شما بگوییم که در اشتباه بزرگی به سر میبرید شما به عدد ها وابسته اید ، شما دنبال کلوز ها هستید دنبال یک عدد هستید ولی یادتان باشد که ذات حرکت این بازار یک ذات بازار دو قیمتی است ، شما در هر لحظه میخواهید خرید یا فروش کنید و دو قیمت دارید ، یک قیمت خرید و یک قیمت فروش ، هرگز تریدر ها چه بایر ها و چه سلر ها به یک قیمت به توافق نمیرسند ، این نکته را حتما یادتان باشد چرا که اگر به یک قیمت برسند دیگر بازار هیچ معنی ندارد ، اینجا تقابل ارز ها است و در بازار سهام در واقع تقابل ارزش هاست ، هرگز قیمت خرید و فروش باهم یکی نخواهد شد ، پس بنابراین بازار هیچوقت یک خط حمایت و مقاومتی ، و یک عدد به اسم عدد برگشت وجود ندارد .
میشود گفت که نواحی مشابه یک لایه مرزی است ، یک سری نوار هایی که بر اساس اردر های بایر ها و سلر ها (عرضه و تقاضا) بصورت کلی نوسان میکند .
این تقابل کاملا بر اساس اردر هایی است که در بازار ایجاد شده شکل میگیرد و میتوان گفت انتخاب های سلیقه ای تریدرها است.
چرا ناحیه گذاری را نام این کار در نمودار قرار دادیم؟
در این آموزش تشخیص نواحی در نمودار ، ناحیه گذاری را نام این کار در نمودار قرار دادیم به این دلیل که هر معامله گری با توجه به تحلیل تکنیکالی که مسلط هست ، دیدی که از بازار دارد و استاندارد هایی که برای خود تعریف کرده است یک محلی از نمودار را بعنوان حمایت و مقاومت تعیین میکند پس بنابراین محل دقیق را پیدا کردن خیلی کار سختی هست ولی در نواحی اصلا نیازی نداریم که محل بسیار دقیقی را برای ناحیه مشخص کنیم .
در تصویر زیر مشاهده میکنید که ترید ها هر کدام بسته به تحلیل و سلیقه ای که دارند دو خط حمایت و مقاومت کشیده اند که خط قرمز متعلق به تریدر A و خط سبز ترید B میباشد.
ناجیه گذاری که انجام میدهیم ، همیشه با کمی ضخامت همراه است تا نواحی مهمی که از نظر تمامی معامله گران مهم است را برای خود مشخص کنیم ، در تصویر زیر مشاهده میکنید که با ناحیه گذاری که انجام دادیم خطوط هر دو معامله گر را مد نظر قرار دادیم .
توجه داشته باشید که نواحی به شما نقطه ورود نمیدهد بلکه نواحی به شما کمک میکند که حد ضرر و حد سود را مشخص کنید ، آن استراتژی معاملاتی شماست که به شما نقطه ورود را میدهد .
هیچوقت نباید برای چارت ، کلی زمان بگذارید و یک تحلیلی را بکشید بیرون که هیچ معامله گر دیگری در نمودار آن را نمی بیند و این کاملا برعکس هست شما باید واضح ترین ها را انتخاب کنید یعنی نواحی را مشخص کنید که اگر همان چارت را جلوی تریدر های حرفه ای یا تازه کار بزارید نواحی را که مشخص کرده اید را بعنوان نواحی حمایتی و یا مقامتی تشخیص دهند .
موردی که خیلی برای تعیین نواحی شما موثر هست اینکه یک نگاه ساده به بازار داشته باشیم و تنها چیزی که نباید خیلی روی آن حساس و وسواسی باشید مشخص کردن محل بسیار دقیق نواحی هست.
چگونه نواحی را ترسیم کنیم ؟
دقیقا همانند ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی افقی که می آمدیم و پیوت های ماژور را مد نظر میگرفتیم نواحی را هم به همین روش ترسیم میکنیم .
اگر اطلاعی از پیوت ها ندارید میتوانید مقاله مرتبط را از لینک زیر مشاهده فرمایید
اگر بخواهیم به زبان بسیار ساده در مورد آموزش تشخیص نواحی در نمودار و ترسیم نواحی صحبت کنیم باید بگوییم همانند ترسیم خط حمایتی و مقاومتی افقی است ولی با ضخامت بیشتر و برخورد های قیمت با این نواحی هم از اهمیت بالایی برخوردار است ، بعبارتی هر چه برخورد قیمت و یا تغییر قیمت با این نواحی بیشتر باشد از اعتبار بیشتری هم برخودار است.
سعی کنید تا جای ممکن سختگیر نباشید چرا که نواحی نقطه ورود ما نیست بلکه محدوده ای هست که تریدر ها به آن اهمیت زیادی میدهند و باعث میشود که قیمت هم عکس العمل هایی از خود نشان دهد.
اگر تجربه کمی دارید و هنوز نمیتوانید از نواحی برای انجام یک پوزیشن کم ریسک استفاده کنید به کانال تلگرام ما مراجعه کرده و حتما ویدئو های (سیستم ییشرفته معاملاتی بر اساس قیمت) را که شامل 6 ویدئو هست را مشاهده کنند ، کمک بسیار بزرگی به شما خواهد کرد.
آموزش رسم الگوی کانال در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال نمودار یا چارت قیمتی تنها چیزی است که یک تکنیکالیست بررسی میکند و به کمک گذشته نمودار قیمت، حرکت آیندهی آن را پیش بینی میکند. الگوی کانال در تحلیل تکنیکال یکی از الگوهای ساده در عین حال بسیار کارا، مفید و قابل فهم است که در بورس تهران کاربرد زیادی دارد. در این مقاله به آموزش رسم کانالها در تحلیل تکنیکال (کانال کشی) خواهیم پرداخت و انواع کانال و کارکرد هر یک را بیان خواهیم کرد.
الگوی کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی کانال قیمتی (به انگلیسی Price Channel) مانند تمامی الگوهای قیمتی است که همان طور که از اسم آن پیدا است، شبیه به یک کانال است و حرکت قیمت را در بر میگیرید. به عبارتی یک کانال متشکل از دو خط موازی است که در یک روند خاص، در مقطعی میتواند تمامی حرکات قیمت را در بر گرفته و آن را پوشش دهد. در تصویر زیر به راحتی مفهوم یک کانال را میتوانید متوجه شوید.
همان طور که میبینید قیمت در یک مقطعی بین دو خط موازی نوسان کرده است. ما به این الگو در تحلیل تکنیکال کانال میگوییم و آن به آن دو خط موازی سقف و کف کانال میگوییم.
چه زمانی مجاز به رسم کانال هستیم؟
فرضا قیمت یک سهم در طول زمان در حال حرکت است، ما چه زمانی میتوانیم یک کانال رسم کنیم؟ برای رسم یک کانال معتبر ما حداقل به 4 نقطه (پیوت) نیاز داریم که دو نقطه به صورت قله و دو نقطه به صورت دره در نمودار قیمت وجود داشته باشد و بعد از آن ما با اتصال و امتداد آنها میتوانیم کانال را رسم کنیم. برای مثال در تصویر پایین این 4 پیوت را مشاهده میکنید.
به عبارتی تا زمانی که پیوت 4 در تصویر بالا شکل نگرفته بود ما هنوز قادر نبودیم که این کانال را رسم کنیم. حال که بعد از شکل گیری پیوت چهارم این کانال رسم شد، ما انتظار داریم که قیمت با رسیدن به سقف کانال، واکنش نشان داده و به سمت پایین حرکت کند که همین اتفاق هم افتاده است (در تصویر پایین با فلش قرمز رنگ مشخص شده است).
شکست کانال
همان طور که در تصویر پایین مشاهده میکنید، در نهایت در جایی که با فلش سبز رنگ نشان داده شده است، قیمت توانسته است سقف کانال را شکسته و از کانال خارج شود.
انواع کانال
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
به صورت کلی سه نوع کانال در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
- کانال نزولی که شیب آن به سمت پایین است (مانند همان کانالی که در بالا دیدید)
- کانال افقی با شیب صفر
- کانال صعودی که شیب آن به سمت بالا است
انواع کانال را در شکل زیر مشاهده میکنید.
نکات بسیار مهم درباره کانالها
- الگوی کانال قیمتی حتما باید در بین دو خط موازی باشد.
- معامله کردن با الگوی کانال بسیار ساده است، در زمانی که قیمت در کف کانال است باید منتظر نشانههای افزایش قیمت باشیم و در زمانی که قیمت در سقف کانال است باید انتظار ریزش قیمت را داشته باشیم. همچنین در هر سمت که قیمت بتواند کانال را بشکند (بریک اوت)، در همان جهت میتوانیم وارد معامله شویم و حد ضرر را برگشت داخل کانال در نظر بگیریم.
- معمولا کانالهای نزولی تمایل دارند از سقف شکسته شوند و کانالهای صعودی از کف (احتمال بیشتری دارند). بنابراین اگر یک کانال صعودی از سقف شکسته شد، احتمال زیاد دارد که این شکست فیک باشد. همین طور اگر یک کنال نزولی از کف شکسته شد احتمالا قیمت دوباره به کانال برگردد. بنابراین بهتر است در این مواقع وارد معامله نشوید. البته این موضوع همیشگی نیست و ما فقط در فضای احتمالا صحبت میکنیم.
- در صورت شکست کانال، قیمت میتواند به اندازه عرض کانال در همان جهت حرکت کند و معامله گر میتواند حد سود خود را به اندازه عرض کانال در نظر بگیرد.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال در پلتفرم تریدینگ ویو
پلتفرم تریدینگ ویو یکی از پلتفرمهای معروف برای مشاهده و تحلیل نمودارهای قیمتی است که تمامی ابزار تحلیل تکنیکال را در خود جای داده است. برای مشاهده نمودار قیمت سهام بورس ایران میتوانید به سایت رهاورد مراجعه کنید. شما در نرم افزارهای مختلف، کانالها را صرفا با دو خط موازی میتوانید ترسیم کنید و اینکار بسیار راحت است. اما ابزاری در تریدینگ ویو است که به کمک آن به راحتی میتوانید کانالها را بر روی چارت قیمت رسم کنید.
برای این منظور به منوی ابزار سمت چپ مراجعه کنید و گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید.
سپس نشانگر موس را در نقطه اول (پیوت 1) بگذارید و کلیک کنید و آن را از نقطه دوم امتداد دهید و دوباره کلیک کنید و سپس به سمت بالا بکشید تا کانال باز شود. با کمی دستکاری خطوط کانال، میتوانید به راحتی آن را روی نمودار فیکس کنید.
در این مقاله با کانال کشی در تحلیل تکنیکال آشنا شدید. توجه کنید این بحث چندان پیچیده نیست و شما به مرور زمان و به تجربه کانالهای مختلف را بر روی چارت به راحتی تشخیص خواهید داد.
در انتها توجه شما را به مقاله بهترین زمان برای سرمایه گذاری در بورس جلب میکنم که در آن میتوانید یکی از کارکردهای کانالها را مشاهده کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
موفق ترین استراتژی فارکس برای همه
اگر در بازار فارکس فعالیت کرده باشید، مطمئنا می دانید که ارزش یک استراتژی معاملاتی موفق در فارکس تا چه اندازه زیاد است، پس بسیاری از افراد به دنبال موفق ترین استراتژی فارکس هستند و سعی می کنند استراتژی های موفق فارکس را امتحان کنند و ببینند که کدامیک بهترین استراتژی فارکس برای آنهاست. بنابراین اگر شما هم به دنبال موفق ترین استراتژی فارکس هستید و دوست دارید دقیق ترین استراتژی فارکس را به زبان ساده یاد بگیرید، این مطلب بهترین راهنما برای شماست؛
موفق ترین استراتژی فارکس
در زمان خرید و فروش در بازارهای مالی جهانی، تریدر باید تصمیم گیری کند که آیا یک جفت ارز را مورد معامله قرار بدهد و یا در بازار بماند. ابزارهای موجود برای تریدرها، این تصمیمات را ساده تر می کند و در استراتژی های گوناگون کاربران معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ قادرند از آن ها استفاده کنند که این ابزارها شامل تجزیه و تحلیل اعلانات اخبار یا اصول یک شرکت، شناسایی ناهنجاری های آماری با استفاده از داده های تاریخی یا صرفاً استفاده از تجزیه و تحلیل فنی برای مطالعه گذشته می باشد.
از قدرتمندترین و موفق ترین استراتژی فارکس برای ساده سازی فرآیند بررسی این اطلاعات با ایجاد مجموعه ای از قوانین یا روش، برای تصمیم گیری در مورد معاملات استفاده می شود. به هر روی تعداد زیادی از تکنیک ها و روش های معاملاتی برای ایجاد یک استراتژی تجاری موفق، می تواند برای هر معامله گر سخت باشد، صرف نظر از این که تجربه زیادی نیز در امر معامله در بازارهای مالی داشته باشد.
لذا مولفه های مورد نیاز برای انتخاب موفق ترین استراتژی فارکس امکان دارد شامل یک مرحله گام به گام برای بررسی اعلامیه های خبری اساسی، تصویر بزرگ بازار و نمای نزدیک به مدت بازار از جهت بازار، شاخص های معاملاتی خاص باشد که می تواند به تصمیمات معاملاتی کمک کند، قوانین مربوط به حجم معاملات و کل مدیریت ریسک برای پرتفوی سرمایه گذاری نیز می تواند کارگشا باشد.
اجزای منفرد با توجه به انواع استراتژی های معاملاتی و تکنیک مورد استفاده تریدر متفاوت است، لذا ساخت استراتژی مثل غذا پختن است و شما باید بدانید چه چیزی را با چه چیزی ترکیب کنید و هر کدام را چه زمانی در غذا بریزید تا یک غذای خوشمزه داشته باشید که بتوانید از خوردن آن لذت ببرید. کل فرآیند معامله بر اساس موفق ترین استراتژی فارکس 5 مرحله دارد که به شرح زیر می باشد؛
مرحله اول؛ روند اصلی بازار را تشخیص دهیم
در ابتدا باید دریابیم که روند اصلی بازار چه سمت و سویی دارد. لذا ما به منظور دریافتن این امر که اکثریت بازار خریدار هستند یا فروشنده، می توانیم از ابزارهای گوناگونی استفاده کنیم که یکی از ابزارها استفاده از تئوری امواج میجر و اینترمدیت هاست. در واقع شما با استفاده از این تئوری قادرید روند اصلی بازار را شناسایی کنید و دریابید که آیا الان در یک روند پیشرو هستید یا بازار در محدوده رنج قرار دارد. از دیگر ابزارهایی که در اختیار ماست، می توان به تئوری الیوت اشاره کرد. در حقیقت الیوت هم می تواند به کار ما آید تا دریابیم کجای موج هستیم و روند غالب ما صعودی، نزولی و یا خنثی (رنج) است.
برای مثال چنانچه در موج 3 صعودی هستیم، خیالمان آسوده است که یک حرکت پرفشار صعودی در انتظار خواهیم داشت، ولی چنانچه در انتهای موج 5 هستیم، در می یابیم که بازار قرار است اصلاحات قیمتی داشته باشد و این زمان نمی تواند برای خرید مناسب باشد. بعضا برخی از افراد به اشتباه با الیوت به دنبال نقطه ورود هستند؛ در حالی که نقطه ورود را در مراحل بعدی باید مشخص کنیم و در آنجا از ابزارهای دیگری کمک می گیریم. لذا به منظور درک این موضوع که روند اصلی بازار به چه سمت است، از بحث فاندامنتال یا بنیادی نیز می توان کمک گرفت.
به عنوان مثال زمانی که بانک مرکزی آمریکا، سیاست هایی را در دستور کار قرار می دهد که منجر به تضعیف دلار می شود، در خواهیم یافت که روند غالب دلار نزولی می باشد و چنانچه در جفت ارزهایی که USD ارز پایه آن است، خرید داشته باشیم، واقعا کار اشتباهی انجام داده ایم. در مرحله نخست همچنین قدرت ارزها را مورد بررسی قرار می دهیم؛ در واقع قدرت ارزها به ما می گوید که مثلا EUR در حال تضعیف و CAD در حال قدرتمند شدن است؛ بنابراین اگر این دو را کنار هم بگذاریم، یک EURCAD نزولی خوب در اختیار داریم.
حال این قدرت ارزها رو به دو صورت می توان بررسی کرد؛ یکی از روش ها اینجاست که از سایت هایی مانند FINVIZ کمک بگیریم که اسکنرهایی دارند و حرکت متقابل ارزها به نسبت همدیگر را مورد بررسی قرار می دهند و روش دیگر اینجاست که در پلتفرم هایی مثل تریدینگ ویو که شاخص ارزها را نمایش می دهد، نمودار هر شاخص ارز را جداگانه مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهیم.
برای مثال اگر شاخص USD در حال نزول بود و شاخص CAD روند صعودی داشت، روی جفت ارز USDCAD پوزیشن خرید جواب نمی دهد. در واقع مرحله اول تحلیل گری درست راجع به این است که روند کلی و غالب بازار به کدام سمت است و ابزارهایی که برای فهم آن کمک می گیریم شامل تئوری امواج الیوت، تئوری میجر اینترمدیت، بحث فاندامنتال و بحث قدرت ارزها و تحلیل شاخص های ارزی می باشد و نتیجه ای که از همه آن ها می گیریم، این است که بازار قصد حرکت به کدام سمت را دارد.
مرحله دوم؛ نقاط حمایت و مقاومت را مشخص کنیم
حال که جهت حرکت اصلی بازار را تشخیص داده ایم، بیاید بازار را مثل یک قطار ببینیم. ما در مرحله قبل دریافتیم که این قطار به کدام سمت حرکت می کند؛ حال می بایست ایستگاه های آن را شناسایی کنیم تا در ایستگاه مناسب سوار موج شویم و سود مناسبی بدین وسیله به دست آوریم. احتمالا متوجه شده اید که یکی از اشتباهاتی که افراد مبتدی انجام می دهند، اینجاست که بدون در نظر گرفتن ایستگاه ها، تنها تلاش می کنند هر موقع به بازار نگاه می کنند و به اینترنت دسترسی دارند، حتما معامله ای انجام دهند!
لذا آن ها وقتی که قطار در ایستگاه نیست قصد سوار شدن دارند و با این کار ضرر جبران ناپذیری را به خود و سرمایه شان وارد می کنند. در تحلیل پرایس اکشن این ایستگاه ها را به عنوان PRZ می شناسیم که به آن نقاط بازگشتی کلیدی نیز گفته می شود. در تکنیکال کلاسیک و به زبان عامیانه نیز به آن ها مناطق حمایتی مقاومتی گفته می شود. اهمیتی ندارد آن را چه صدا بزنیم، تنها باید توجه کنیم که زمانی که بازار یک سطح مهم را از دست بدهد تا سطح بعدی حرکت می کند. مثل قطاری که وقتی از یک ایستگاه رد شود، تا ایستگاه بعدی حرکت می کند و وظیفه ما معامله گران این است که این ایستگاه ها (سطوح مهم و کلیدی) روی هر نمودار را شناسایی کنیم.
بدین منظور قادریم از چند ابزار استفاده نماییم؛ ولی در ابتدا کافی است به نمودار خالی نگاه کنیم تا تعیین کنیم که قیمت کجاها برای چندین بار گیر کرده است (به چه سطوح قیمتی واکنش نشان داده است). این منطقه های حمایت مقاومت و سطوحی که بازار به آن ها واکنش نشان می دهد معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ نیز می توانند به صورت افقی باشند و هم می توانند به صورت خط روند یا حتی کانال باشند. الگوهای کلاسیک مانند مثلث، هد اند شولدر و مستطیل هم در حقیقت همین امر را ارزیابی می کنند. به عنوان مثال در الگوی مثلث افزایشی شما یک منطقه مقاومتی دارید که بازار بارها زیر آن نوسان می کند تا در نهایت می تواند خط بالای مثلث را بشکند و روند صعودی جدیدی را آغاز کند.
بنابراین آن خط یکی از ایستگاه های ما به حساب می آید. ولی ایستگاه ها درجه اعتبار گوناگونی دارند که در ادامه راجع به آن ها صحبت خواهیم کرد. اما اینجا باید در نظر داشته باشید که تا اینجا هنوز از اندیکاتور و اسیلاتور استفاده نکرده ایم. بعضا برخی از افراد به اشتباه تحلیل را کلا با اندیکاتور آغاز می کنند. در واقع استفاده از پیوت لاین ها نیز در این مرحله می تواند کمک کننده باشد. میانگین های متحرک یا همان موینگ اوریج ها، ابزارهای کاربردی هستند که یکی از کاربردهایشان همین است که در یافتن مناطق PRZ کمک زیادی به معامله گران می کنند.
انواع فیبوناچی ها هم در این مرحله کمک کننده هستند. بنابراین در مرحله دوم ما به بررسی پرایس اکشن و به مفهوم این که بازار چطور به مناطق حمایتی مقاومتی خودش واکنش نشان می دهد، خواهیم پرداخت و در عین حال از الگوهای کلاسیک، پیوت لاین ها، فیبوناچی ها و میانگین های متحرک نیز بهره می گیریم. البته این را هم باید در نظ رداشت که استفاده از هر یک از این ابزارها قوانین مخصوص به خودش را دارد که نمی توان در این مطلب به همه آن ها اشاره کرد؛ لذا در پایان مرحله دوم باید این را در نظر داشته باشید که تعداد حمایت ها و مقاومت ها روی شکل زیاد باشد. پیوت ها نیز همین طور و تازه ما کلی مووینگ اوریج های گوناگون می توانیم ترسیم نماییم. بنابراین باید بتوانیم مناطقی را که این ابزارها روی هم یا به شدت نزدیک هم می افتند را به عنوان مناطق با اعتبار بالا در نظر بگیریم و در این بین، ایستگاه های کوچک سر راه را نیز نادیده می گیریم.
مرحله سوم؛ اعتبار نقاط حمایت و مقاومت را بررسی کنیم
حال که روند اصلی بازار را تشخیص داده ایم و ایستگاه های حائز اهمیت را هم تشخیص دادیم، در مرحله سوم باید به دنبال موقعیت معاملاتی بگردیم. این را در نظر داشته باشید که موقعیت معاملاتی صرفا وقتی اتفاق می افتد که بازار به یکی از ایستگاه ها برسد؛ بنابراین چنانچه قیمت میان دو ایستگاه یا سطوح حمایت مقاومتی باشد، همچنان باید منتظر بمانیم. در این مرحله باید به اسیلاتورها نیز توجه کنیم. شاید شما هم شنیده باشید که برخی از افراد تازه کار می گویند؛ اسیلاتورها قدیمی و منسوخ شده اند، این مشکل را معمولا افرادی دارند که نمی دانند جای صحیح استفاده از اسیلاتورها دقیقا اینجاست!
لذا چنانچه زودتر در هر یک از مراحل پیشین از اسیلاتورها کمک بگیرید، احتمال خطا بسیار بالا خواهد بود ولی حالا و در نقطه مناسب ما از آن ها استفاده می کنیم تا انرژی بازار را مورد بررسی قرار دهیم. ما دنبال این هستیم که ببینیم آیا بازار که به این ایستگاه خاص رسیده، توانایی شکستن این منطقه و ادامه دادن مسیرش را دارد یا خیر. بدین منظور می بایست انرژی بازار را اندازه گرفت و چه ابزاری بهتر از اسیلاتورهاست! سیگنال هایی مثل؛
- واگرایی ها
- شکست خط سیگنال stochastic
- ورود به مناطق بیش خرید یا فروش
- شکسته شدن خط روند روی اسیلاتورها
اینها تنها نمونه هایی از سیگنال هایی به حساب می آیند که شما قادرید به موقع از اسیلاتورها بگیرید تا به شما کمک کنند در درک بهتر این موضوع که آیا بازار به روند خودش ادامه می دهد یا از این ایستگاه بر می گردد. البته هم زمان با اندازه گیری انرژی بازار می بایست اعتبار منطقه مقاومتی پیش رو را نیز در نظر بگیریم.
لذا زمانی که مناطق حمایت مقاومت را به درستی شناسایی کردیم، قیمت که به این مناطق خواهد رسید که برای این که دریابیم آیا این منطقه شکسته می شود یا نه، باید به انرژی بازار و اعتبار آن منطقه مقاومتی نگاه کنیم. در این مرحله به شکل کندل ها نیز توجه می کنیم. بحث کندل شناسی ژاپنی دقیقا اینجا قابلیت استفاده دارد. برای مثال فرض کنید که:
- از لحاظ تئوری های مرحله اون، متوجه میشویم در حال حاضر در انتهای یک روند صعودی هستیم؛
- هم زمان نیز مشاهده معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ می کنیم که بازار نزدیک یک منطقه مقاومتی با اعتبار بالا که پیش از این تشخیص داده بودیم می شود؛
- انرژی بازار را نیز رصد می کنیم و متوجه می شویم که انرژی به شدت کاهش پیدا کرده است و تازه یک کندل نزولی با سایه بزرگ هم ایجاد شده است.
حال به نظر شما با تمام این نشانه ها، ما می بایست برای خرید اقدام کنیم یا فروش؟ توجه داشته باشید که ما هرگز تنها به دلیل یه کندل نزولی با سایه بزرگ یا فقط به دلیل یه واگرایی هیچ معامله ای را باز نخواهیم کرد، بلکه وقتی این سیگنال ها برای ما مهم می شود که در ابتدا در منطقه درست با اعتبار بالا رخ دهد و ثانیه هم پوشانی چندین سیگنال را با همدیگر نیز ملاحظه کنیم. برای نقطه ورود دقیق قادریم به یک تایم فریم پایین تر هم برویم تا جزئیات به مراتب بیشتری در آن ها قابل مشاهده باشد.
مرحله چهارم؛ بر طبق اصول مدیریت ریسک حرکت کنیم
در این گام کلید اصلی موفقیت پنهان شده است و آن چیزی نیست جز مدیریک ریسک؛ در واقع ما باید حساب کنیم که حد ضرر و حد سود را کجا قرار می دهیم که این موضوع خودش موضوع جداگانه و مهمی به حساب می آید. برای پیدا کردن جای مناسب جهت تعیین حد ضرر و حد سود راهکارهای جداگانه ای وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
پس از یافتن حد سود و حد ضرر، بایستی ارزیابی کنیم که آیا نسبت 1:3 رعایت شده است؟چنانچه شما یک معامله گر حرفه ای هستید که درصد بالایی از معاملاتتان با سود بسته می شود، قادرید نسبت ساده تری از 3:1 را انتخاب نمایید اما برای افراد مبتدی شدیدا توصیه داریم که به این نسبت پایبند باشند. بنابراین در این گام ابتدا باید حساب کنیم که آیا اصلا ارزش ریسک کردن دارد یا خیر و در ادامه حجم معامله را در همین مرحله محاسبه می کنیم.
به منظور محاسبه حجم معامله می بایست میزان ریسک معامله را دخیل کرد و این بدین معنی است که هر چقدر ریسک معامله افزایش یابد، بر اساس فرمول، حجم معامله کاهش پیدا خواهد کرد. بنابراین در مرحله چهارم تمامی محاسبات مدیریت ریسک را انجام می دهیم و تنها اگر نسبت ریسک به ریوارد و سایر موارد به درستی رعایت شده بودند، برای ورود به معامله اقدام می کنیم. در ادامه بایستی به مدیریت پوزیشن پرداخت، مدیریت حد ضدرر و جابجایی آن هم از دیگر موضوعات حائز اهمیت در این مرحله به حساب می آید.
مرحله پنجم؛ روانشناسی معاملات و مدیریت احساسات را لحاظ کنیم
این را در نظر داشته باشید که به منظور تبدیل شدن به یک تریدر موفق شما در حال حاضر یک استراتژی خوب در اختیار دارید ولی دو چیز را نباید هیچ وقت از یاد ببرید؛ مدیریت احساسات و روانشناسی قسمت بزرگی از معامله به حساب می آیند که بایستی حتما با کمک ابزارهای مختلف به آن ها تسلط پیدا کنید وگرنه چنانچه بخواهید احساساتی معامله کنید، در نهایت ضرر بزرگی را تجربه خواهید کرد.
البته این را هم در نظر داشته باشید که توضیحات بالا اسلوب کلی این استراتژی می باشد و مطمئنا در عمل و اجرا ریزه کاری های بسیار بیشتری وجود دارد که هر یک از آن ها می توانند روی درصد موفقیت یا عدم موفقیت شما به شدت اثرگذار باشند، پس تنها به این مقاله اکتفا نکنید و این مطلب را به عنوان چهارچوب استراتژی معاملاتی خود در نظر بگیرید و سعی کنید اجزا و ریزه کاری های دیگر را نیز به این چهارچوب اضافه کنید تا یک سازه تکمیل شده و محکم را ایجاد کنید که می تواند در مقابله با طوفان های شدید تاب بیاورد و سود خوبی را در انتها برای شما به ارمغان آورد.
همان طور که در ابتدای مقاله قول داده بودیم، در این مطلب موفق ترین استراتژی فارکس را برای شما گام به گام به زبان ساده توضیح دادیم.
همچنین اگر دوست دارید از شیوه های کلاهبرداری در بازار فارکس نیز مطلع شوید تا در دام شیادان و کلاهبرداران این بازار نیوفتید، توصیه می کنم همین الان این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
موفق ترین استراتژی فارکس برای شخص شما چگونه است؟ (از طریق بخش دیدگاه ها نظر خودتان را بنویسید)
آشنایی با نرم افزار ادونس گت (Advanced Get) برای تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال را می توان یکی از مهم ترین و پرکاربردترین انواع تحلیل در بازار بورس دانست که با استفاده از نمودار و بررسی الگوهای قیمت، تغییرات و فعالیت های آینده بازار را پیش بینی می کند. سرمایه گذاران و معامله گران باید نسبت به ابزارهای لازم برای تحلیل مانند نمودار تغییر قیمت آگاه باشند زیرا بدون دانش و ابزار نمی توان در اتاقی پُر از داده به نتیجه مناسبی رسید. در این مقاله به تشریح مفهوم تحلیل تکنیکال و مزایای آن پرداخته و سپس به بررسی نرم افزار ادونس گت (Advanced Get) برای تحلیل تکنیکال بورس می پردازیم.
آشنایی با نرم افزار ادونس گت (Advanced Get) برای تحلیل تکنیکال بورس
نرم افزار ادونس گت ( Advanced Get )
در بازار بورس دو تحلیل بنیادی و پرکاربرد وجود دارد که ما در این محتوا به اهمیت و مزایای تحلیل تکنیکال می پردازیم؛ در تحلیل تکنیکال الگوهای رفتاری در بازار اهمیت ویژه ای دارند و یکی از اهداف مهم در این تحلیل پیش بینی روند قیمت ها در آینده است.
ورود به دنیای بورس و بازار سهام مستلزم داشتن دانش و اطلاعات لازم است تا افراد بتوانند معاملات نقطه پیوت چقدر دقیق است؟ با درک بهتری به بررسی نمودارهای قیمت و تحلیل آن ها بپردازند.
در واقع شما در بازار بورس نیازمند استفاده از روش های مختلف تحلیلی هستید تا بتوانید نسبت به وضعیت سهام و حوادثی که در جریان معاملات خرید و فروش اتفاق می افتد، با آگاهی بیشتری عمل کنید. (1)
الگوهای رفتار و تغییرات روند نمودار قیمت ها از مهم ترین عوامل در تحلیل تکنیکال هستند که با توجه به حجم معاملات و بررسی رفتار بازار، افراد به ارزیابی موقعیت های مختلف می پردازند و با کمک گرفتن از این استراتژی مسیر موفقیت خود در بازار سهام و بورس را هموار می کنند. (1)
- اهمیت قیمت؛ بر اساس نظریه «چارلز داو» پدر تحلیل تکنیکال، همه چیز در بازار به قیمت منتهی می شود. چارلز داو بر این باور بود که قیمت از مهم ترین اصول در تحلیل تکنیکال است و همه چیز از فاکتورهای جغرافیایی گرفته تا امور سیاسی بر روی قیمت تأثیر می گذارد. اهمیت قیمت به این شکل تعریف می شود که تحلیل تغییرات قیمت از عواملی است که در بازار به آن احتیاج داریم. (1)
- اصل دیگر در تحلیل تکنیکال، روند حرکت قیمت است؛ به طور کلی در بازار بورس یک روند به راه خود ادامه می دهد و تلاش می کند تا موقعیت فعلی خود را حفظ کند مگر اینکه عاملی از بیرون بر روی آن تأثیر بگذارد. (1)
- اصل آخر در تحلیل تکنیکال، تکرار تاریخ است؛ روانشناسی بازار به ما نشان می دهد که اگر الگوی رفتاری در گذشته به شکلی مؤثر نتیجه داده است در آینده نیز پیش بینی می شود که این روند تکرار شود، در واقع این اصل امکان پیش بینی آینده را امکان پذیر می سازد. (1)
مزایای تحلیل تکنیکال در بورس
تمرکز بر روی قیمت
سازگار با بازارهای مختلف
ارائه اطلاعات دقیق و روزانه
تشخیص زمان مناسب
عرضه و تقاضا
زمان مناسب برای خرید
مشاهده تغییرات به وسیله نمودار
حمایت و مقاومت
به تعادل رسیدن عرضه و تقاضا این مفهوم را می رساند که به هنگام خارج شدن قیمت از محدوده مشخص شده عرضه یا تقاضا رشد می کنند و بر یکدیگر برتری پیدا می کنند، در مقابل اگر قیمت از محدوده بالاتر باشد، تقاضا بر عرضه پیشی گرفته و اگر پایین تر باشد این معادله برعکس می شود.
استفاده از ابزار در تحلیل تکنیکال بورس
افراد بدون دانش و ابزار مناسب نمی توانند به تحلیل بپردازند و تنها زمان زیادی را در جریان مرتب کردن داده ها و اطلاعات از دست می دهند. به همین منظور کارگزاری ها و شرکت ها شروع به ساخت و ارائه نرم افزارهایی کردند که افراد بتوانند با کمک گرفتن از آن ها تحلیل های مختلف را انجام دهند.
در حال حاضر یکی از بهترین نرم افزارها در تحلیل تکنیکال بورس، نرم افزار ادونس گت است؛ این نرم افزار از ابرازهایی بهره می گیرد که در هیچ نرم افزار دیگری شما آن ها را پیدا نمی کنید. اگر به دنبال برنامه ای جامع برای تحلیل تکنیکال بورس هستید استفاده از ادونس گت بهترین انتخاب است.
این نرم افزارها در تحلیل تکنیکال بورس بازوی مهمی برای سرمایه گذاران محسوب می شوند تا بتوانند سیگنال هایی که از روش های تحلیلی به وجود می آیند را به شکلی دقیق و منظم شکل دهند. (2)
نرم افزارهای تخصصی بورس با هر سیستم عاملی سازگاری ندارند و مشکلات زیادی بر سر راه نصب و راه اندازی آن ها به وجود می آید؛ سیستم عامل ویندوز 7 بهترین سیستم عامل برای نصب نرم افزارهای بورس است. البته ذکر این نکته نیز الزامی است که نرم افزاری مانند ادونس گت هزینه بسیاری بالایی دارد، هزینه هر اشتراک سالیانه آن ممکن است به چند هزار دلار برسد. شما می توانید با استفاده از نسخه کِرَک آن از امکانات و مزایای آن استفاده کنید. (2)
امواج الیوت و نرم افزار ادونس گت
یکی از ویژگی های این نرم افزار، کاربرد آن در موج شماری الیوت است که در ادامه اشاره کوتاهی به مفهوم موج شماری الیوت نیز خواهیم داشت.
پیدایش امواج الیوت به قرن بیستم برمی گردد؛ در واقع شخصی به نام الیوت نظریه امواج الیوت را ارائه کرد، الیوت معتقد بود که در صنعت و بازارهای بزرگی مانند بازار بورس که مردم در آن به فعالیت مشغول هستند؛ مشارکت ها و فعالیت ها بر اساس قاعده و نظمی طبیعی انجام می شود که الیوت آن را امواج الیوت نام گذاری کرد. (2)
الیوت تحقیقات گسترده ای راجع به بازارهای مالی و سرمایه انجام داد و با توجه به شرایط این بازارها و نحوه مشارکت مردم به این نتیجه رسید که تمام تغییرات و اتفاقاتی که در این جریان به وقوع می پیوندد از نظم و قاعده خاصی بهره می گیرد. در واقع بر اساس این تحقیقات و نتایج فرایندی شکل گرفت و با کمک آن الیوت موفق شد تا حرکات و امواج قیمت سهم های مختلف را در آینده دور و نزدیک پیش بینی کند و این موضوع را نیز ثابت کرد که این فرایند بر اساس الگوهای تکرارشونده در بازار سهام انجام می شود. (2)
تغییرات قیمت و الگوی رفتاری افراد نقش مهمی در پیش بینی جریان بازار بورس و سهام دارد و موج شماری الیوت و نرم افزارهایی مانند ادونس گت به سرمایه گذاران کمک می کند تا آینده خود در بازار سهام را پیش بینی کنند. (2)
دانلود دیتای نرم افزار ادونس گت
متأسفانه نرم افزار ادونس گت این قابلیت را ندارد که به صورت آنلاین، دیتاهای مورد نیاز خود را دانلود کند و به همین دلیل در بازار بورس ایران برای استفاده از ادونس گت باید از اندیکاتورهای کانورتر دیتا استفاده شود. کار کردن با نرم افزارهای تخصصی بورس مانند ادونس گت نیاز به انتقال دیتا دارد؛ در واقع به دلیل عدم دانلود آنلاین دیتا، شما مجبور هستید دیتا را از متاتریدر به نرم افزار خود انتقال دهید. (3)
در این خصوص اندیکاتورهای متفاوتی مانند اندیکاتور کانورتر دیتا برنامه نویسی شده اند تا این کار به وسیله آن ها انجام شود. متاتریدر نیز به سرمایه گذاران و فعالان در بازار بورس این امکان را می دهد تا به بازارهایی مانند فارکس برای انواع معاملات خرید و فروش دسترسی داشته باشند. (3)
نصب و راه اندازی نرم افزار ادونس گت
قبل از نصب ادونس گت باید یک دیتا دانلودر معتبر مانند TSE Client نصب کنیم که با استفاده از آن بتوانیم کار انتقال دیتاها را به راحتی انجام دهیم؛ از آنجا که ورود دیتا به این نرم افزار آسان نیست و مشکلات بسیاری برای این منظور وجود دارد، لزوم وجود اندیکاتورهایی برای انتقال دیتا احساس می شود. (3)
توجه داشته باشید که در مورد این نرم افزار باید داده های خام داخل نرم افزار وارد شوند که این دیتاها یا از طریق شرکت های تأمین کننده دیتا و یا توسط نرم افزار سازمان بورس خریداری شده و انجام می شوند.
امکانات نرم افزار ادونس گت
- شمارش اتوماتیک و دقیق امواج الیوت
- رسم چنگال اندروز با کمترین خطا
- شماره گذاری های مختلف
- شناسایی انواع پیوت مینور و ماژور؛ نقطه پیوت نمادی در تحلیل تکنیکال است که توسط آن جریان کلی بازار در زمان های مختلف تشخیص داده می شود، در واقع این نقطه سطحی از قیمت است که سرمایه گذاران و معامله کنندگان به وسیله آن نقاطی که تغییرات و فعالیت های مهم بازار در آن ها شکل گرفته است، پیدا می کنند.
- پیوت مینور به نوسانات جزئی در تغییرات قیمت گفته می شود و در مقابل پیوت ماژور نوسانات قیمت مهم و بزرگی هستند که می توانند جهت یک روند را تغییر دهند. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
در بازار داده ها افراد نیاز به علم روز و ابزارهای مختلف دارند تا بتوانند در مسیری به سمت پیشرفت قدم بردارند، ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند به سرمایه گذاران کمک می کنند تا با دانش بیشتری به تحلیل داده ها و موقعیت ها بپردازند، نرم افزارهایی مانند ادونس گت نمونه ای از این ابزارها هستند که هر کدام کاربرد خاصی دارند و به افراد در بازار بورس کمک می کنند.
دیدگاه شما