نمودار بالا، شاخص S&P 500 را نشان میدهد در این نمودار به خوبی چگونگی حرکت بازار متناسب با احساسات معاملهگران مشاهده میشود. وقتی مردم به دلیل FOMO وارد بازار صعودی میشوند، این بازارها به سرعت چهش میکنند. پس از افزایش شدید، شاهد یک سقوط هستیم. افرادی که آخر از همه وارد شدند، ضرر و زیان افرادی که زودتر وارد شدهاند را خریداری میکنند.
روانشناسی معامله گری چیست؟
برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی، تنها داشتن سرمایه کافی نیست. زیرا در صورتی که شما علم و شناخت کافی نسبت به سرمایه گذاری نداشته باشید، ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهید. از طرفی سرمایه گذاری و موفق شدن در بازارهای مالی به شانس و اقبال ربطی ندارد. بلکه شما باید دانش و مهارت کافی برای سرمایه گذاری را بیاموزید. روانشناسی معامله گری در ماه های اخیر به قدری محبوب شده که حتی بخشی از دوره های آموزش ارز دیجیتال اصفهان نیز به بررسی آن معطوف می شود.
بنابراین اگر می خواهید در بازارهای مالی شروع به فعالیت کنید، بهتر است آشنایی با روانشناسی معامله گری را جدی بگیرید. تا بتوانید در طول مدت زمان کوتاهی سرمایه خود را چند برابر نمایید. به همین منظور در ادامه قصد داریم شما را با روانشناسی معامله گری و نقش آن در سرمایه گذاری موفق، به طور کامل آشنا کنیم.
اهمیت روانشناسی معامله گری برای تریدرها
معامله گری در بازارهای مالی، شغل هیجان انگیز و در عین حال استرس آوری است. به همین دلیل تصمیمات درست و منطقی می تواند نقش بسیار موثری در تعیین میزان سود و زیان شما داشته باشد. تمامی معامله گران یا همان تریدرهای بزرگ دنیا، که نام آن ها در بازارهای معاملاتی به وفور شنیده می شود، در ابتدا با تکنیک های روانشناسی معامله گری آشنایی پیدا کرده اند. سپس در بازارهای معاملاتی شروع به سرمایه گذاری و تصمیم گیری نموده اند.
تعداد زیادی از این تریدرها دارای یک مشاور در زمینه روانشناسی معاملاتی هستند، تا در مواقع ضروری به آن ها کمک نمایند. به همین دلیل اگر می خواهید در بازارهای معاملاتی به فرد موفق و سرمایه داری تبدیل شوید، در ابتدا نیاز است تا با روانشناسی معامله گری آشنایی پیدا کنید.
برای این کار می توانید از دوره های آموزشی حضوری توسط تریدرهای بزرگ استفاده نمایید. تا بتوانید تمامی تکنیک های مورد نیاز در این حوزه را به خوبی بشناسید و از آن ها در تصمیم گیری های خود استفاده نمایید. به طور کلی این روانشناسی به افرادی که نمی توانند هیجان خود را در بازارهای معاملاتی کنترل نمایند، توصیه می شود. همچنین کسانی که ضرر کرده اند و یا سود معاملات اخیر آن ها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، می توانند از این علم کمک بگیرند.
ویژگی های ذهنی برای موفقیت در معاملات
برای اینکه بتوانید در معاملات ارز دیجیتال و بازارهای مالی موفق شوید، بهتر است حالت های ذهنی موفق را در روانشناسی معامله گری بشناسید. مهم ترین حالات ذهنی در بازارهای معاملاتی به شرح زیر می باشند.
- نظم شخصی: ابتدایی ترین ویژگی داشتن یک انضباط شخصی است. که مانند یک استراتژی به شما کمک می نماید تا بتوانید برنامه های خود را مدیریت نمایید. برای تقویت انضباط شخصی تنها به تمرین مداوم نیاز دارید. به طور مثال اگر در معاملات با موارد مبهم روبرو شدید آن ها را یادداشت کنید و سپس به دنبال جواب آن ها بروید.
- تمرکز بالا: از دیگر ویژگی های ذهنی در روانشناسی معامله گری تمرکز بالا می باشد. بسیاری از معامله گران بزرگ تنها چند ساعت از روز خود را صرف انجام معاملات می کنند. برخی از آن ها در ساعات ابتدایی روی و برخی دیگر در اواخر شب به این معاملات می پردازند. اما در همین چند ساعت تمام تمرکز خود را روی معاملاتی که انجام می دهند، می گذارند.
- مثبت اندیشی: اگر دائما به ضرر و زیان معاملات فکر کنید، هرگز نمی توانید در این مسیر موفق شوید. بنابراین به روشی که انتخاب نموده اید اعتماد کنید و خوش بینانه معاملات خود را انجام دهید.
- آرامش: هنگام انجام کارهای معاملاتی آرامش خود را حفظ کنید و با لذت کارهای معاملاتی خود را انجام دهید. این کار به شما کمک می نماید تا بازدهی خود را افزایش دهید و بتوانید نتایج بهتری از معاملات خود بگیرید.
روانشناسی معامله گری و تمرکز بالا برای شروع معاملات
بسیاری از افراد برای شروع معامله گری دچار سردرگمی می شوند و این کاملا طبیعی است. اما آشنایی با تکنیک های روانشناسی معامله گری به شما کمک می نماید تا بتوانید با تمرکز بالا به شروع معاملات خود بپردازید. برای این کار در ابتدا نیاز است تا سطح ساده ای از ترید را برای خود انتخاب نمایید.
تا بتوانید با دقت بالا آن را کنترل کنید و تکنیک های آن را بیاموزید. سعی کنید روی ترید خود تسلط کامل داشته باشید و برنامه منظم و شفافی را برای آن تعریف کنید. بنابراین اطلاعات نامربوط را از ترید خود حذف نمایید و سپس شروع به معامله گری کنید. محدوده حمایت قدرتمندی را برای خود مشخص نمایید تا در صورت زیان، ضرر زیادی متوجه شما نشود. در نهایت نیز با بررسی ریسک های معاملاتی، به انجام معاملات بپردازید.
کاهش استرس در بازارهای مالی به کمک روانشناسی معامله گری
داشتن آرامش و کنترل استرس یکی از مهم ترین تکنیک های روانشناسی معامله گری است. که می تواند به شما کمک نماید تا در مواقع بحرانی به خوبی شرایط را مدیریت نمایید. از مهم ترین راه های مقابله با استرس در روانشناسی معامله گری می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- سعی کنید تمامی ضررهای احتمالی بازار را بشناسید و آن ها را بپذیرید. در هر کاری احتمال موفقیت و شکست وجود دارد و بازارهای معاملاتی نیز از این قاعده جدا نمی باشند. بنابراین اگر جسارت زیان را نداشته باشید، به سود بالا نیز نخواهید رسید.
- سعی کنید هنگام استفاده از ترید کاملا متمرکز بوده و آرامش خود را حفظ نمایید. این کار باعث می شود با آگاهی بیشتر و منطقی تر تصمیم گیری نمایید.
- سعی کنید به مهارت و دانش خود اعتماد کنید. اگر از روانشناسی معامله گری برای حضور در بازارهای مالی کمک بگیرید، می توانید آگاهی خود را افزایش داده و با اطمینان بیشتری معامله گری نمایید.
- موفقیت خود را تجسم نمایید. این کار موجب می شود تا با احساس بهتری در ترید خود فعالیت کنید. همچنین توانایی و انگیزه شما افزایش می یابد و در نهایت به موفقیت دست پیدا خواهید کرد.
چگونه در بازارهای مالی مصمم عمل کنیم؟
برای اینکه بتوانید در بازارهای معاملاتی مصمم باشید، احساسات شما در زمان معاملات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر حال و هوای خوبی نداشته باشید، نمی توانید معاملات خوبی نیز انجام دهید. بنابراین در ابتدا سعی کنید با روحیه بالا و احساس لذت از معاملات در بازارهای مالی حضور پیدا کنید. همچنین روانشناسی معامله گری به شما توصیه می نماید برای ثبات داشتن در معاملات، بهتر است احساس دودلی را بپذیرید. این احساس در تمامی معامله گران بزرگ نیز وجود دارد.
به هیچ عنوان در طول معاملات احساس اضطراب و تردید نداشته باشید. قطعا قیمت سهام های شما در طول یک دوره بالا و پایین خواهد شد. بنابراین خودتان را برای این موضوع آماده کنید. از طرفی سعی کنید همه اتفاقات را در بازارهای معاملاتی نادیده بگیرید. این تکنیک روانشناسی معامله گری به شما کمک می نماید تا بتوانید گذشته را رها کنید و تنها مسیر پیش روی خود را ارزیابی کنید.
بهترین کتاب روانشناسی معامله گری
استفاده از کتاب های روانشناسی معامله گری و همچنین شرکت در دوره های روانشناسی معامله گری استاد ترید در اصفهان می تواند به شما کمک نماید تا با تکنیک های روانشناسی معامله گری در بازارهای مالی به خوبی آشنایی پیدا کنید. از بهترین کتاب های نوشته شده در این حوزه می توان به سرمایه گذار رفتاری، معامله گر آرام، معامله گری در منطقه و معامله جدید برای زندگی اشاره نمود. البته کتاب های نوشته شده در این حوزه بسیار زیاد هستند که تنها به چندتا از شاخص ترین آن ها اشاره نمودیم.
احساسات بازار چیست؟
به طور کلی ، افزایش قیمت ها بیانگر احساسات صعودی بازار است. در حالی که پایین آمدن قیمت ها بیانگر احساسات نزولی بازار است .
نکات کلیدی
- وقتی قیمت ها در حال افزایش هستند ، احساسات بازار صعودی است .
- وقتی قیمت ها رو به کاهش است ، احساسات بازار نزولی است .
- شاخص های تکنیکال می تواند به سرمایه گذاران در اندازه گیری احساسات بازار کمک کند .
درک احساسات بازار
احساسات بازار که “ احساس سرمایه گذاران ” نیز خوانده می شود ، همیشه بر اساس اصول نیست . معامله گران و تحلیل گران تکنیکال روز به بازار اعتماد می کنند. زیرا این امر بر شاخص های تکنیکال آنها برای اندازه گیری و سود حاصل از حرکات کوتاه مدت قیمت تأثیر می گذارد . احساسات بازار برای سرمای گذارانی که دوست دارند در جهت مخالف اجماع غالب معامله کنند نیز هم است . به عنوان مثال ، اگر همه در حال خرید باشند ، سرمایه گذار می فروشد .
برخی از سرمایه گذاران با یافتن دارایی که بیش از حد ارزیابی می شوند یا بر اساس احساسات بازار کم ارزش هستند ، سود می برند . آنها از شاخص های مختلفی برای اندازه گیری احساسات بازار استفاده می کنند که به تعیین بهترین دارایی برای ترید کمک می کند .
شاخص هایی برای اندازه گیری احساسات بازار
VIX
VIX ، که به عنوان شاخص ترس نیز شناخته می شود ، توسط قیمت های اختیاری هدایت می شود . افزایش VIX به معنای افزایش نیاز به بیمه در بازار است . اگر معامله گران نیاز به محافظت در برابر خطر را احساس کنند ، این نشانه افزایش نوسانات است . معامله گران میانگین های متحرکی را به VIX اضافه می کنند که به کم یا زیاد بودن آن کمک می کند .
شاخص بالا و پایین
شاخص پایین و تعداد دارایی بالاترین 52 هفته را با تعداد دارایی پایین آورنده 52 هفته مقایسه می کند . زمانیکه شاخص زیر 30 باشد قیمت دارایی نزدیک به پایین ترین سطح معاملات خود ادامه می دهند و سرمایه گذاران تمایل به روند نزولی در بازار دارند . وقتی شاخص بالاتر از 70 باشد. قیمت دارایی در بالاترین سطح معاملات قرار می گیرند و سرمایه گذاران تمایل به روند صعودی در بازار دارند .
شاخص صعودی
شاخص درصد صعودی (BPI) تعداد دارایی با الگوهای صعودی رابر اساس نمودار نقطه و شکل اندازه گیری می کند . بازارهای خنثی در حدود 50 ٪ درصد صعودی دارند . وقتی BPI میزان 80 ٪ یا بالاتر را نشان می دهد ، احساسات بازار بسیار خوش بینانه است و دارایی احتمالاً بیش از حد خریداری شده است . به همین ترتیب ، وقتی 20 ٪ یا کمتر از آن اندازه گیری می شود ، احساس بازار منفی است و نشان دهنده فروش بیش از حد بازار است .
میانگین متحرک
سرمایه گذاران معمولاً هنگام تعیین احساس بازار از میانگین متحرک ساده 50 روزه (SMA) و SMA 200 روزه استفاده می کنند . وقتی SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور می کند که به آن “ تقاطع طلایی ” گفته می شود . این نشان می دهد که حرکت به سمت بالا حرکت کرده و احساسات بررسی تاثیر احساسات معامله گران صعودی ایجاد کرده است . برعکس ، وقتی SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور می کند – که به عنوان “ تقاطع مرگ ” شناخته می شود ، پیشنهاد می کند قیمت های پایین تر ، احساسات نزولی ایجاد کند .
فومو FOMO یا ترس از دست دادن در معاملات چیست؟
فومو (FOMO) یا ترس از دست دادن، یک عبارت جدید است اما در ذات زندگی ما ریشه بررسی تاثیر احساسات معامله گران پیدا کرده است. این پدیده یک پدیده در عصر دیجیتال مدرن است. این سندروم ۶۹ درصد از افراد هزاره جدید را تحت تاثیر قرار میدهد و تاثیر قابل توجهی در شیوههای معاملهگری مدرن ایجاد کرده است.
به عنوان مثال، ترس از دست دادن میتواند منجر به ورود به معاملات بدون تامل کافی یا بستن معاملات در لحظات نامناسب شود , این اتفاق تنها به این دلیل رخ میدهد که معاملهگران تصور میکنند دیگران نیز مانند آنها عمل میکنند. معاملهگرانی که دچار این سندروم میشوند، گاهی به خاطر تحقیق کم و یا رفتار گلهای، سرمایه خود را به خطر میاندازند. در برخی مواقع، هنگامی که بازار در حال رشد است، بسیاری از افراد از ترس اینکه از رشد سریع بازار عقب نمانند، دچار این احساس میشوند که باید سریعا وارد بازار شوند.
در این مقاله، به دنبال ایجاد درکی بهتر در مورد FOMO، دلایل بوجود آمدن این احساس و چگونگی تاثیرگذاری آن بر موفقیت معاملهگران هستیم. همچنین با مثالهای مشخص سعی میشود به معاملهگران توضیح داده شود سندروم ترس از دست دادن چگونه میتواند بر احساسات یک معاملهگر روزانه تاثیر گذاشته و تصمیمات وی را هدایت کند. موضوعاتی که در اینجا قصد توضیح دادن آنها را داریم عبارتاند از:
- FOMO در معاملهگری چیست؟
- ویژگیهای یک معاملهگری که دچار فومو شده است چیست؟
- چه عواملی فومو را فعال میکند؟
- معاملهگری فومو در مقابل معاملهگری منضبط
- تجربیات معاملهگران بزرگ از فومو
- نکاتی برای غلبه بر فومو
FOMO در معاملهگری چیست؟
فومو یا ترس از دست دادن فرصتهای بزرگ در بازار، یک مشکل مشترک در بازارهای مالی است که بسیاری از معاملهگران در طول کار خود آن را تجربه خواهند کرد. فومو میتواند بر همه تاثیر بگذارد، از معاملهگران تازهکار و خرد تا معاملهگران حرفهای.
در عصر مدرن، رسانههای اجتماعی به ما دسترسی بیسابقهای داده است و همین موضوع FOMO را به یک پدیده رایج تبدیل کرده است. سندروم ترس از دست دادن هنگامی رخ میدهد که معاملهگران، موفقیت سایر معاملهگران را میبینند. این امر منجر به توقعات بیش از حد، فقدان چشمانداز طولانی مدت، اعتماد به نفس بیش از حد زیاد و یا بیش از حد کم و عدم رغبت به صبوری میشود.
احساسات یک نیرو محرکه اساسی برای ترس از دست دادن است. در صورت عدم کنترل احساسات، معاملهگران به سمت غفلت از استراتژی معاملاتی میروند و به سادگی مدیریت ریسک را فراموش میکنند.
احساسات رایجی که در معاملهگری به فومو کمک میکند عبارت است از: طمع، ترس، هیجان، حسادت، بیصبری، اضطراب
چرخه فومو هنگام معاملهگری
ویژگیهای یک معاملهگر که دچار FOMO شده است چیست؟
معاملهگرانی که طبق سندروم فومو عمل میکنند، عموما رفتارهای مشابهی دارند و مجموعه مشخصی از پیشفرضها تصمیمات آنها را هدایت میکند. در زیر لیستی از ویژگیهای یک معاملهگر که دچار سندروم فومو شده، آمده است:
چه عواملی ترس از دست دادن را فعال میکند؟
فومو یک احساس درونی است، اما احساسی است که میتواند از طیف وسیعی از شرایط سرچشمه گیرد. برخی از عوامل خارجی که میتواند منجر به ایجاد احساس FOMO در یک معاملهگر شود، عبارتاند از:
- بازارهای ناپایدار: فومو محدود به بازارهای صعودی نیست. هنگامی که بازارها در هر جهت حرکت سریعی را تجربه میکند، میتواند منجر به تشویق سرمایهگذاران برای ورود به معامله باشد. حتی یک معامله فروش.
- به دست آوردن پیروزیهای بزرگ: سرخوشی ناشی از پیروزیهای بزرگ به راحتی میتواند معاملهگران را فریب بدهد. البته ممکن است پیروزیهای بزرگ در معاملات برای مدتی ادامه داشته باشند اما برای همیشه ادامه نخواهد داشت.
- شکستهای مکرر: ممکن است معاملهگران در یک چرخه معیوب قرار بگیرند: ورود به معامله، ترسیدن، بستن معامله، ورود به معامله جدید. این اتفاق به خاطر بروز اضطراب و ناامیدی رخ میدهد و در نهایت منجر به ضررهای هنگفت میشود.
- اخبار و شایعات: شایعات میتواند به احساس از دست دادن فرصتهای خوب دامن بزنند.
- رسانههای اجتماعی: در شبکههای اجتماعی به نظر میرسد همه در حال برنده شدن هستند. ترکیب معامله و شبکههای اجتماعی بسیار سمی است. توصیه میکنیم از رسانههای اجتماعی تنها برای آگاهی از اتفاقات جدید و الهام گرفتن برای معاملات جدید استفاده کنید نه یک ابزار برای برنامهریزی قطعی.
از آنجایی که فومو بر افراد تاثیر میگذارد، میتواند بر بازارها نیز تاثیر بگذارد. بازارها بوسیله معاملهگران در حال حرکت هستند و اگر جمع کثیری از معاملهگران تحت تاثیر یک احساس قرار بگیرند، بازار نیز از این احساسات تاثیر میپذیرد.
نمودار بالا، شاخص S&P 500 را نشان میدهد در این نمودار به خوبی چگونگی حرکت بازار متناسب با احساسات معاملهگران مشاهده میشود. وقتی مردم به دلیل FOMO وارد بازار صعودی میشوند، این بازارها به سرعت چهش میکنند. پس از افزایش شدید، شاهد یک سقوط هستیم. افرادی که آخر از همه وارد شدند، ضرر و زیان افرادی که زودتر وارد شدهاند را خریداری میکنند.
معاملهگری فومو در مقابل معاملهگری منضبط
همانطور که در بالا بررسی شد، بسته به شرایط موجود و عوامل دخیل در تصمیمگیری یک معاملهگر، روند انجام معاملات میتواند متفاوت باشد. در اینجا به مقایسه یک معاملهگر تحت تاثیر ترس از دست دادن و یک معاملهگر منضبط می پردازیم. با دانستن این تفاوتها راحتتر میتوانیم مشخص کنید که آیا تحت تاثیر فومو هستید یا خیر.
تجربیات معاملهگران بزرگ از فومو
در اینجا تجربیات معاملهگران سایت DAILYFX در مورد سندروم ترس از دست دادن را با شما به اشتراک میگذاریم:
- پیتر هنکس، تحلیلگر ارشد: «بر اساس استراتژی خود معامله کنید، نه احساسات خود»
- کریستوفر وکیو، استراتژیست ارشد: «استراتژی بریزید و اجرا کنید. به برنامه خود بچسبید و طمع نکنید.»
- ایلای اسپیواک، استراتژیست ارشد ارزها: «تصمیمات معاملهگری باینری (خرید یا فروش) نیست. گاهی هیچ کاری نکردن بهترین معاملهای است که میتوانید بکنید»
- جیمز بررسی تاثیر احساسات معامله گران استنلی، استراتژیست تکنیکال: «اگر با ترس از دست دادن مقابله نکنید و آن را تعدیل نکنید، آن با شما مقابله خواهد کرد»
- پل رابینسون، استراتژیست ارز: «هیچ معاملهای نمیتواند شما را بسازد یا نابود کند. اگر یک فرصت را از دست دادید، همیشه یک فرصت دیگر وجود دارد.»
نکاتی برای غلبه بر ترس از دست دادن
برای غلبه بر فومو باید آگاهی بیشتری از خود داشته باشیم و اهمیت نظم و انضباط و مدیریت ریسک در معاملات را درک کنیم. اگرچه هیچ راهحل سادهای برای جلوگیری از تاثیر احساسات بر معاملات و توقف فومو وجود ندارد اما تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه بگیرند و معاملات بهتری داشته باشند.
در اینجا چند نکته آورده شده است تا به شما در مدیریت ترس کمک کند:
- همیشه فرصت معامله دیگری وجود دارد. فرصتهای معاملاتی مانند اتوبوس هستند. همیشه یکی دیگر وجود دارد. البته ممکن است موقعیت بعدی به سرعت رخ ندهد اما این فرصتها ارزش انتظار کشیدن را دارند.
- همه در یک موقعیت هستند. درک این نکته که بسیاری از معاملهگران در همان جایی هستند که ما قرار داریم، باعث میشود که FOMO شدت کمتری پیدا کند.
- به یک برنامه معاملاتی پایبند باشید. هر معاملهگر باید استراتژی خود را بداند و یک طرح معاملاتی برای خود ایجاد کند؛ سپس به آن پایبند باشد. این تنها راه برای موفقیت در طولانی مدت است.
- حذف احساسات از معاملات مهم است. بیاموزید که احساسات خود را کنار بگذارید. یک طرح معاملاتی به شما کمک میکند و اعتماد به نفس شما را در معاملات افزایش میدهد
- معاملهگران فقط باید سرمایهای را به کار گیرند که توانایی از دست دادن آن را دارند. اگر بازار به طرز غیر منتظرهای حرکت کند، معاملهگران میتوانند از حد ضرر برای کاهش ضرر و زیان خود استفاده کنند.
- شناخت بازارها ضروری است. معاملهگران باید تحلیل خود را داشته باشند و با استفاده از این اطلاعات، معامله کنند.
- نمیتوان از بروز FOMO اجتناب کرد اما میتوان آن را کنترل کرد. داشتن استراتژی و رویکردهای مناسب، میتواند از افتادن در دام ترس از دست دادن جلوگیری کند.
- داشتن یک ژورنال معاملاتی روزانه میتواند بسیار مفید باشد. بیعلت نیست که موفقترین معاملهگران از این ژورنالها استفاده میکنند.
توجه داشته باشید که غلبه بر فومو یک شبه رخ نمیدهد بلکه نیازمند یک روند مداوم است. این مقاله تنها نقطه شروع است. شما باید با مطالعه بیشتر در طی زمان، توانمندی خود برای کنترل احساسات در طی معاملات را افزایش دهید.
شاخص ترس و طمع چیست؟ + فاکتورهای اثرگذار آن
شاخص ترس و طمع چه کاربردی در تحلیل ها دارد؟
شاخص ترس و طمع یا Fear and Greed index را CNNMoney ابداع نمود تا بطور روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه دو مورد از احساسات اصلی را اندازه گیری کند. این دو احساس، ترس و طمع هستند که بر میزان تمایل سرمایه گذاران برای معاملات سهام تأثیر می گذارند. از نظر تئوری، از این شاخص برای ارزیابی اینكه آیا بازار سهام قیمت منصفانه دارد یا نه استفاده می شود. پلتفرم CNN Money یک وب سایت خبری و اقتصادی است که توسط CNN اداره می شود. گروه زیادی از تریدرها و سرمایه گذاران در بازار رمزارزها، رفتاری احساسی دارند. برای آنکه اثر احساسات مختلف تریدرها در بازار را بتوان به صورت کمی و با عدد نمایش داد از شاخص ترس و طمع استفاده می شود. در ادامه این مقاله ارز دیجیتال کارآیی این شاخص در معاملات ارزهای دیجیتال تشریح می شود.
شاخص ترس و طمع چیست و چه کاربردی دارد؟
چگونه از شاخص ترس و طمع در تحلیل بازار استفاده می شود؟
در زمان بالا رفتن قیمت ها، تریدرها به طمع افتاده و شروع به خرید می کنند، در عوض هنگام پایین آمدن قیمت ها، معامله گران به محض آنکه منفی شدن نوسان قیمت را می بینند، بدون تفکر منطقی، ارزهای رمزنگاری خود را به فروش می رسانند.
جهت تجزیه و تحلیل بازار از چند روش تحلیلی با انواع تکنیکال، فاندامنتال و احساسی استفاده می شود. در تحلیل احساسی از شاخص ترس و طمع استفاده می شود. این شاخص در بررسی هیجانات معامله گران که بر روی روند قیمت اثر دارند، کارآیی دارد. این شاخص با ارقامی بین صفر تا صد نمایش می شود.
اگر شاخص برابر با صفر باشد یعنی ترس شدیدی بر سرمایه گذاران حاکم شده است. این ترس حاکی از آن است که قیمت ها در حال بالا رفتن است و موقعیت خرید زیاد می شود.
عدد شاخص صد نشانه حریص شدن سرمایه گذاران است، و نشان دهنده آن خواهد بود که قیمت در حال پایین رفتن است و فرصت فروش را پیش می آورد.
به طور مثال نمودار نشان داده شده که در ماه آپریل 2020 این عدد برای بیت کوین در بازه ترس قرار داشته است. همانطور که گفته شد ترس بین معامله گران آنها را به فروش بیت کوین ترغیب نموده است.
نمودار شاخص ترس و طمع چه پارامترهایی را نشان می دهد؟
جهت به تصویر کشیدن تاثیر احساسات هیجانی معامله گران بر بازار از نمودار شاخص ترس و طمع استفاده می گردد. در محور افقی تاریخ برحسب هفته، ماه و یا سال نمایش داده می شود و در محور عمودی اعداد از صفر تا صد قرار دارند. عدد صفر، نمایانگر ترس شدید و عدد صد، نشانگر طمع شدید است.
در بررسی نمودار، به این نکته دست می یابیم که وقتی شاخص ترس و طمع در حالت پایین رفتن است، منحنی های نموداری در جهت پایین رسم می شود. این موقعیت نمایانگر احساس ترس معامله گران از سقوط بیشتر قیمت است. این ترس باعث شده که تریدرها تصمیم به فروش رمزارزهای خود گرفته و سرمایه خود را از بازار خارج کنند. آنها همچنین در معاملات خود، محافظه کاری بیشتری را اعمال می کنند.
این واکنش سبب می گردد که سرمایه فعلی در بازار کاهش یافته و همین امر سبب کاهش بیشتر نوسانات شده و سقوط قیمت ادامه می یابد.
از طرف بررسی تاثیر احساسات معامله گران دیگر وقتی که منحنی نمودار رو به بالا رفتن است، سطوح مینیمم منحنی های نمودار بالاتر از یکدیگر قرار می گیرند. این حالت نمودار نمایانگر افزایش طمع و یا به عبارتی ریسک پذیری بیشتر معاملهگران می باشد. بنابراین نشان دهنده کم شدن ترس معامله گران و خرید بیشتر آنها می گردد.
وقتی شاخص ترس و طمع، روندی رو به افزایش دارد تا جایی پیش می رود که منحنی نمودار به سوی بازۀ طمع شدید حرکت می نماید. پس از آنکه منحنی در این ناحیه قرار گرفت، امکان اشباع شدن قیمت وجود دارد که پس از آن سقوط قیمت دوباره آغاز می گردد.
فاکتورهای اثرگذار بر روی شاخص ترس و طمع کدامند؟
برای آنکه نمودار شاخص ترس و طمع صورت واقعی تر به خود بگیرد لازم است از منابع مختلفی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردد. منابع اصلی این داده ها، که در زیر آمده است، شش فاکتور هستند که اثرگذاری آنها در بازار متفاوت می باشد. نسبت اثر گذاری هر فاکتور را با درصد بیان می کنند.
هم اکنون به دلیل آنکه نوسانات زیاد در بازار رمزارزها، مخصوص به بیت کوین می باشد، فاکتورهای هیجانی احساسات برای تغییرات قیمت در بیت کوین درنظر گرفته می شود.
آیا نوسانات قیمت بر روی رفتار هیجانی تاثیر دارد؟
جهت بررسی روند آتی نوسانات، موارد زیر را بایستی در نظر گرفت.
- میزان نوسانات فعلی و حداکثر نوسانات در روزهای گذشته
- قیمت بیت کوین در معاملات گذشته
- مقایسه بهای بیت کوین با مقادیر متوسط معاملاتی که در 30 تا 90 روز قبل انجام گرفته است.
- اضافه شدن نوسانات غیر طبیعی نشان می دهد که بازار از ترس اشباع شده و تریدرها مشغول خرید بیشتر هستند.
- فاکتور نوسانات تا 25 درصد بر روی شاخص ترس و طمع تاثیر دارند.
قدرت و حجم بازار چه تاثیری در نمودار ترس و طمع دارد؟
فاکتور دوم توان بازار است. توان و حجم بازاری که در حال حاضر شاهد آن هستیم با توان بازار در سی روز و نود روز گذشته با هم مقایسه میشود و نتایج آن مورد بررسی واقع می شود. اگر در نمودار روزانه ببینیم که بازار از توان و حجم بالایی برخوردار است، این وضعیت بدان معنی است که بازار صعودی شده و نشانگر حریص شدن معامله گران می باشد. درصد اثر گذاری توان یا
قدرت بازار در شاخص ترس و طمع برابر با 25 درصد می باشد.
تاثیر بازخوردهای اجتماعی در هیجانات احساسی بازار چیست؟
عکس العمل کاربران حوزه ارزهای دیجیتال در شبکه های اجتماعی و میزان پست هایی که بین آنها ردوبدل می شود، فاکتور سومی است که در هیجانی شدن بازار تاثیر می گذارد. اگر پست ها و هشتگ های مختلف و متعددی در رابطه با یک ارز در شبکه های اجتماعی انتشار پیدا کند که تعداد آنها نسبت به حالت همیشگی غیرمعمول و زیاد باشد، نشانه توجه کاربران به آن ارز خاص است.
این علاقمندی سبب می شود که قیمت آن ارز رو به افزایش رود و باعث حریص شدن معامله گران و در نتیجه خرید بیشتر ارز مورد نظر گردد. میزان اثرگذاری این فاکتور در رفتار هیجانی بازار 15 درصد می باشد.
مورد دیگر از بازخوردهای اجتماعی، اعلان نظرات اجتماعی کاربران است. اگر به دنبال پیش بینی سمت و سوی احساسات در بازار رمزارز باشید، می توان به صورت هفتگی از نظرات کاربران باخبر شد. توسط نظرسنجی های اینترنتی امکان دریافت میزان علاقمندی کاربران به یک ارز خاص وجود دارد که از روی آن امکان ارزیابی هیجانات بازار میسر می شود.
تاثیر فاکتور چهارم یعنی نظرات اجتماعی در شاخص ترس و طمع برابر با 15 درصد می باشد.
تسلط بیت کوین بر بازار رمزارزها روی شاخص ترس و طمع چه اثری دارد؟
در حال حاضر بیت کوین به عنوان رمزارزی که بر بازار ارز دیجیتال تسلط دارد، مورد قبول همه معامله گران است. وقتی قیمت بیت کوین بالا می رود نشانه تسلط بیشتر این ارز است که از ترس تریدرها منشا گرفته است. در این حالت سرمایه گذاری بر روی دیگر آلتکوینها کمتر می شود.
از سوی دیگر وقتی تسلط بیت کوین بر بازار کم می شود، شاخص طمع در کاربران زیاد شده و سرمایه گذاری روی آلتکوین های دیگر بیشتر می شود. فاکتور پنجم یعنی شاخص تسلط ده درصد برروی بازار تاثیرگذاری دارد.
تاثیر روندها بر رفتار هیجانی بازار چیست؟
از دیدگاه رفتار مالی، روندها و الگوهای تجاری می توانند در برانگیختن عواطفی مانند ترس و طمع تأثیر شگرفی داشته باشند. این عواطف می تواند منجر به رونق معاملات خرید و فروش گردد. فاکتور ششم یعنی اثرپذیری روندها برروی شاخص ترس و طمع تا ده درصد برآورد شده است.
جمع بندی مطالب ارائه شده:
در بازار مالی، کاربران استفاده از شاخص ترس و طمع را مشابه یک اندیکاتور نواحی اشباع خرید و اشباع فروش می دانند. آنها جهت یافتن پوزیشن های ورود به روندهای مختلف بازار، این شاخص را به کار می برند.
از نظر روانشناسان، نقطه عطف واقعی برای رفتار هیجانی بستگی به میزان ریسك پذیری دارد. از آنجایی که ما معمولاً ترجیح می دهیم از ضرر جلوگیری کنیم، برای جلوگیری از ضرر، ریسک بیشتری را می پذیریم و می خواهیم وقوع سود را حتمی کنیم. این رفتار باعث می شود که شاخص ترس و طمع به سمت ترس گرایش پیدا کند.
مثالی از آن در نمودار ترس و طمع در فوریه 2019 قابل مشاهده است. قیمت بیت کوین زیر 4000 دلار بود و شاخص بین 30 تا 40 محدوده ترس را نشان می داد. در اینجا فرصت خرید پیش آمد و سبب بالا رفتن قیمت تا 13000 دلار شد. پس از آن در بازه طمع شروع به سقوط نمود.
سوالات متداول:
مزایای شاخص ترس و بررسی تاثیر احساسات معامله گران طمع چیست؟
به گفته برخی محققان، ترس و طمع، مانند عشق، این قدرت را دارد که روی مغز ما تأثیر بگذارد به گونه ای که ما را مجبور می کند تا عقل و منطق را کنار بگذاریم و متحول شویم. وقتی صحبت از انسان و پول می شود، ترس و طمع می تواند انگیزه های قدرتمندی باشد. تاریخ نشان می دهد که شاخص ترس و طمع غالباً در گذشته نشانگر قابل اعتمادی در چرخش بازارهای سهام بوده است.
روانشناسی چرخه های بازار چیست؟
روانشناسی بازار ایده ای است که جنبش های بازار وضعیت احساسی شرکت کنندگان را منعکس می کند (یا تحت تأثیر آنها قرار می گیرد). این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است و یک رشته میان رشته ای است که عوامل مختلفی را که قبل از تصمیم گیری اقتصادی است بررسی می کند.
بسیاری معتقدند که احساسات، نیروی محرکه اصلی تغییر در بازارهای مالی هستند. این احساس عمومی ناپایدار سرمایه گذار همان چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانشناختی بازار را ایجاد می کند.
به طور خلاصه احساسات در بازار همان احساس عمومی است که سرمایه گذاران و معامله گران هنگام تحرک در قیمت دارایی احساس می کنند. هنگامی که روحیه قیمت های مثبت بازار و افزایش مداوم گفت که روند صعودی وجود دارد (که اغلب به عنوان بازار صعودی یا بازار بول شناخته می شود). برعکس ، این بازار نزولی یا Bear Market نامیده می شود که در صورت کاهش مداوم قیمت ها وجود دارد.
بنابراین احساسات متشکل از نظرات و احساسات فردی همه تجار و سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. روش دیگر برای بررسی آن ، میانگین احساس عمومی فعالان بازار است.
اما مانند هر گروه ، هیچ نظر واحدی کاملاً مسلط نیست. براساس نظریه های روانشناسی بازار ، قیمت یک دارایی در پاسخ به احساسات کلی بازار دائماً تغییر می کند و این چیزی است که هم موثر و هم حیاتی است. در غیر این صورت انجام یک معامله موفق دشوار خواهد بود.
در عمل ، هنگامی که بازار در حال افزایش است و روند کلی صعودی است ، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد به نفس در میان معامله گران است. احساس مثبت بازار منجر به افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. از طرف دیگر ، افزایش تقاضا ممکن است به موقعیت قوی تری منجر شود. به همین ترتیب ، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد که تقاضا را کاهش می دهد و عرضه موجود را افزایش می دهد.
احساسات در دوره های بازار چگونه تغییر می کنند؟
همه بازارها چرخه های انبساط و انقباض را طی می کنند ، وقتی بازار در یک مرحله انبساط قرار دارد (بازار گاو نر) ، هم خوش بینی ، هم ایمان و هم حرص وجود دارد. معمولاً این عواطف اصلی هستند که منجر به فعالیت شدید خرید می شوند.
همچنین مشاهده نوعی اثر چرخه ای یا بازگشتی در دوره های بازار بسیار معمول است. به عنوان مثال ، با افزایش قیمت ها ، احساسات مثبت تر می شوند ، که منجر به افزایش احساسات نیز می شود ، که در نهایت بازار را به سمت بالاتر سوق می دهد.
بعضی اوقات احساس شدید حرص و طمع و اعتقاد بازار را به گونه ای فرا می گیرد که می تواند حباب مالی ایجاد کند. در چنین سناریویی بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند و ارزش واقعی خود را از دست می دهند و دارایی را خریداری می کنند فقط به این دلیل که معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت.
آنها به امید کسب سود ، حرص و انرژی بیشتری پیدا می کنند. همانطور که قیمت به سمت بالا می رود ، بالاترین سطح دارایی ایجاد می شود. به طور کلی ، این بالاترین نقطه ریسک مالی محسوب می شود.
در برخی موارد ، بازار برای مدتی حرکت وری را می بیند زیرا دارایی ها به تدریج در حال فروش هستند. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته می شود. اما برخی از چرخه های بازار مرحله توزیع روشنی ندارند و روند نزولی به زودی پس از رسیدن به اوج شروع می شود.
بازار خرسی
وقتی بازار برعکس می شود ، یک حالت شاد می تواند به سرعت به خود ارضا شدن تبدیل شود. بسیاری از معامله گران از باور روند صعودی امتناع می ورزند. با ادامه کاهش قیمت ها ، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند و اغلب احساس اضطراب ، انکار و وحشت دارد.
در این زمینه ، ما ممکن است اضطراب را لحظه ای توصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به سال می کنند که چرا قیمت کاهش یافته است که به زودی منجر به شروع مرحله انکار می شود. منکر با احساس عدم تأیید مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های از دست رفته خود را حفظ کنند ، زیرا “برای فروش خیلی دیر است” یا اینکه آنها می خواهند باور کنند که “بازار به زودی باز خواهد گشت.”
اما فروش با کاهش بیشتر قیمت ها نیز افزایش می یابد. با رسیدن به این مرحله ، ترس و وحشت غالباً منجر به چیزی می شود که تسلیم بازار نامیده می شود (وقتی دارندگان دارایی از دارایی های خود صرف نظر می کنند و آنها را به پایین پایین محلی می فروشند).
در نهایت روند نزولی با کاهش نوسان و ثبات بازار متوقف می شود. قبل از اینکه احساس امیدواری و خوش بینی دوباره تسلط یابد ، بازار معمولاً یک طرف می رود. این دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع شناخته می شود.
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟
با فرض صحیح بودن نظریه روانشناسی بازار ، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در زمان مناسب تری وارد معاملات شود. رفتار عمومی بازار معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی اتفاق می افتد که اکثر مردم ناامید شده و بازار در وضعیت بسیار پایینی قرار دارد. در مقابل ، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب هنگامی رخ می دهد که اکثر فعالان بازار از خوشحالی و اعتماد به نفس بیش از حد برخوردار باشند.
بنابراین ، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساسی را که بر بازار مسلط است بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانشناختی آن را شناسایی کنند. در حالت ایده آل ، آنها از این اطلاعات برای خرید در هنگام وحشت (قیمت های پایین) و فروش در هنگام وجود حرص و طمع (قیمت های بالا) استفاده می کنند. با این حال ، در عمل ، شناخت این نکات ایده آل به ندرت کار ساده ای است. ممکن است آنچه که به نظر می رسد پایین محلی ( پشتیبانی ) نتواند حفظ شود منجر به پایین آمدن سطح شود.
تحلیل تکنیکی و روانشناسی بازار
به راحتی می توان چرخه های بازار گذشته را بررسی کرد و دید که روانشناسی به طور کلی چگونه تغییر کرده است زیرا تجزیه و تحلیل داده های گذشته مشخص می کند که چه اقداماتی و تصمیماتی می توانند بیشترین سود را داشته باشند.
با این حال ، درک چگونگی تغییر بازار به یک باره بسیار دشوار است و حتی پیش بینی آینده نیز دشوارتر است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) سعی می کنند پیش بینی کنند که بازار در دوره بعدی به کجا می رود.
یعنی ممکن است بگوییم شاخص های تجزیه و تحلیل فنی ابزاری هستند که می توانند هنگام تلاش برای ارزیابی وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت در بازار (به عنوان مثال طمع بیش از حد) ، بیش از حد خریداری شده است.
شاخص MACD نمونه دیگری از شاخص هایی است که می تواند برای شناسایی مراحل مختلف روانشناختی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشانگر زمانی باشد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال قدرت خرید ضعیف می شود).
بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از چگونگی تأثیر روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر ، قیمت بیت کوین از نزدیک به 900 دلار به بالاترین قیمت خود در 20 هزار دلار رسید. در هنگام افزایش قیمت ، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر می شد. هزاران سرمایه گذار جدید در بازار شرکت کردند و از بازار گاو نر یا به اصطلاح FOMO هیجان زده شدند . خوش بینی و حرص بیش از حد به سرعت قیمت ها را بالاتر برد.
تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل سال 2018 آغاز شد. اصلاح زیر بسیاری از تازه واردین بازار را با ضررهای قابل توجه روبرو کرد. حتی وقتی روند نزولی قبلاً ثابت شده بود ، اعتماد به نفس و خود راضی بودن کاذب باعث شد که بسیاری از مردم بر HODLing اصرار کنند.
بعد از چند ماه احساس بازار چنان منفی شد که اعتماد سرمایه گذاران به کمترین حد خود رسید. FUD (ترس و شک) و وحشت بسیاری از کسانی که در نزدیکی بالای به فروش نزدیک به پایین خریداری باعث آنها ضرر و زیان بزرگ ایجاد می شود. برخی از افراد از بیت کوین ناامید شدند بررسی تاثیر احساسات معامله گران حتی اگر این فناوری یکی بود. در واقع ، به طور مداوم در حال بهبود است.
سوگیری شناختی از الگوی تفکر رایج است که اغلب منجر به تصمیم گیری غیر منطقی افراد می شود. این الگوها می تواند هم بر معامله گران منفرد و هم بر روی بازار تأثیر بگذارد. برخی از نمونه های متداول عبارتند از:
تمایل به تخمین بیش از حد اطلاعاتی بررسی تاثیر احساسات معامله گران که باورهای ما را تأیید می کند در حالی که تمام اطلاعات مغایر با آنها را نادیده می گیریم یا رد می کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران بازار گاو نر ممکن است بیشتر روی اخبار مثبت متمرکز شوند و اخبار منفی یا نشانه های معکوس شدن جهت بازار را نادیده بگیرند.
تمایل رایج انسانها به ترس از ضرر بیش از آنکه از سود برخوردار شوند حتی اگر سود آن برابر یا بیشتر از ضرر باشد. به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولاً بیشتر از لذت بردن از درد است. این ممکن است باعث شود تاجر در دوره های تسلیم بازار فرصت های خوب را از دست ندهد یا وحشت کند.
افراد تمایل دارند برای چیزهایی که در اختیار دارند صرفاً به دلیل داشتن آن ارزش قائل شوند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که کیسه ارز رمزنگاری شده دارد ، احتمالاً باور دارد که ارزش او بیش از این نیست که دارنده ارز رمزپایه باشد.
نتیجه گری:
اکثر تاجران و سرمایه گذاران اتفاق نظر دارند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر دارد. گرچه چرخه های بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده اند ، اما کنار آمدن با آنها همیشه آسان نیست. از هجوم لاله های هلندی در قرن شانزدهم تا حباب dot-com در دهه 1990. حتی معامله گران ماهر نیز تلاش کردند موقعیت خود را از احساس عمومی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با کار دشواری روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار بلکه روانشناسی خود و چگونگی تأثیر این امر بر روند تصمیم گیری را نیز درک می کنند.
دیدگاه شما