اندیکاتور چیست؟ راهنمای کامل اندیکاتورهای ارز دیجیتال
اندیکاتورها ابزار کار سرمایه گذاران و تریدرهای ارز دیجیتال هستند. افرادی که با کسب و کار ارزهای دیجیتال آشنا هستند به خوبی میدانند که تحلیل تکنیکال تا چه اندازه اهمیت دارد. تحلیل تکنیکال در نگاه اول شاید کمی سخت به نظر برسد. اما در حقیقت هر کسی میتواند به یک تحلیلگر تکنیکال حرفهای تبدیل شود. فقط باید اصول اولیه آنالیز و استفاده از ابزارهای اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت آن را به خوبی بیاموزید. اندیکاتورها یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که یادگیری آنها به شما کمک میکند تا به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید. پس با نوبیتکس همراه باشید تا ببینیم اندیکاتور چیست؟ چه کاربردی دارد و چگونه میتوان از آن برای تحلیلهای خود استفاده کنیم.
اندیکاتور مهمترین ابزار تحلیل تکنیکال و عصای دست تریدرها
برای اینکه بدانید اندیکاتور چیست و مفهوم آن را درک کنید ابتدا باید بهتر است ابتدا با انواع تحلیل ارزهای دیجیتال آشنا شویم. هر سرمایه گذار یا تریدری که در بازار سهام یا ارزهای دیجیتال فعالیت میکند، از دو نوع تحلیل برای پیش بینی آینده بهره میبرد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال.
تحلیل فاندامنتال: در تحلیل فاندامنتال، تلاش میشود تا ارزش یک سهام را با بررسی رقبا، داراییها، اسناد، اخبار و مدارک مربوط به آن تشخیص داد.
تحلیل تکنیکال: در تحلیل تکنیکال، تریدرها سعی میکنند با بررسی قیمت و نمودارهای مرتبط با آن، روند قیمتی را تشخیص دهند و قیمت آینده یک سهام یا ارزدیجیتال را پیش بینی کنند. در مقاله تحلیل تکنیکال چیست اطلاعات بیشتری در این مورد ارائه میکنیم.
در تحلیل تکنیکال برای اینکه بتوان آنالیز دقیقتری انجام داد و از سردرگمی جلوگیری کرد از ابزارهایی به نام اندیکاتور یا شاخصها استفاده میشود. تحلیلگر تکنیکال به الگوها و نمودارها نگاه میکند سپس با به کارگیری اندیکاتورها بهترین فرصتها را برای انجام معامله پیدا میکند. بنابراین در سیگنال یابی نیز کاربردها زیادی دارند. بگذارید نگاه دقیقتر و مفهومیتری به شاخصها داشته باشیم.
اندیکاتور (indicator) چیست؟ با معنی اندیکاتور آشنا شوید
اندیکاتورها یا شاخصها اساساً نشانگرهای محاسباتی هستد که بر اساس قیمت، حجم، میزان سود و سایر پارامترهای ریاضی بازار سهام یا ارزهای دیجیتال محاسبه میشوند. بنابراین در اکثر مواقع اندیکاتورها فرمولهای ریاضی هستند. این شاخصها اطلاعات مهمی را نشان میدهند و استفاده از آنها برای صحت سنجی تحلیلها الزامی است.
مشهورترین اندیکاتورها شامل شاخص مقاومت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر و میانگین متحرک میشوند. این شاخصها به طور گسترده در بازار سهام و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرند. با اینکه بیشتر کاربرد آنها در تحلیل تکنیکال است، اما در تحلیل فاندامنتال نیز کاربرد دارند. برای مثال زمانی که میخواهید قیمت ریپل را تحلیل کنید، از اندیکاتور میانگین متحرک کمک میگیرید تا بفهمید قیمت در حال حاضر از میانگین ۲۰، ۵۰ یا ۱۰۰ روزه خود بالاتر یا پایینتر قرار دارد. این موضوع میتواند در تعیین روند صعودی یا نزولی قیمت به شما کمک کند.
کاربرد اندیکاتور چیست؟ اهمیت استفاده از اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورها یا شاخصهای تکنیکال اگرچه تضمین کننده موفقیت معامله نیستند اما به معامله گران رمز ارزها کمک میکنند تا به شکل بهتری داراییهای دیجیتال و بازار آنها را ارزیابی کنند. از اندیکاتورها میتوان برای شناسایی فرصتهای ترید کوتاه مدت یا بلند مدت استفاده کرد. پیدا کردن روندها، تشخیص وضعیت فعلی، پیش بینی وضعیت آینده و استفاده برای سنجش صحت پیش بینیها از دیگر کاربردهای اندیکاتور است.
اما مهمترین کاربرد اندیکاتورها، کمک به شناسایی سیگنالهای خرید و فروش است. همین موضوع باعث شده این شاخصها به مبنایی برای تحلیل تکنیکال تبدیل شوند. مثلاً اگر قصد خرید بیت کوین را دارید چگونه میتوانید بهترین فرصت را برای ورود به بازار انتخاب کنید؟ با استفادهاز اندیکاتور پیدا کردن یک فرصت خرید مناسب بسیار راحتتر خواهد شد. با این حال دقت کنید که این شاخصها تنها یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند و برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال کافی نخواهند.
چندنمونه از مهمترین اندیکاتورهای ارزهای دیجیتال
بعضی از اندیکاتورها و شاخصها به لطف پیش بینیهای دقیق و ساده بودن استفاده از آنها، جذابیت زیادی برای تریدرها و سرمایه گذاران دارند. در این جا با مهمترین و پرکابردتری اندیکاتورهای ارزدیجیتال آشنا میشویم:
شاخص مقاومت نسبی (RSI)؛ سیگنال مهم خرید یا فروش
اندیکاتور RSI، یک شاخص متحرک است که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. این شاخص سرعت و جهت حرکت قیمت را اندازه گیری میکند. شاخص مقاومت نسبی بیشتر از ۷۰ نشان دهنده خرید بیش از حد یک ارز دیجیتال است و به نوعی سیگنال فروش به حساب میآید. وقتی RSI به زیر ۳۰ اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت میرسد، نشان دهنده این است که یک دارایی بیش از اندازه فروخته شده و حالا فرصت خرید آن مهیا شده است.
RSI معمولاً براساس دادههای ۱۴ روز اخیر محاسبه میشود. در واقعی از RSI برای نمایش ساده وضعیت خرید یا فروش بیش از حد یک ارز دیجیتال استفاده میکنیم. برای مثال در هنگام پیش بینی قیمت دوج کوین در آینده اگر RSI به بالاتر از ۷۰ رسید، میتوان انتظار داشت به زودی شاهد کاهش قیمت خواهیم بود.
اندیکاتور باندهای بولینجر؛ مشخص کردن میزان نوسان ارز دیجیتال
باند بولینگر از دو خط(باند) روی نمودار تشکیل شده است که نوسانات قیمت را در داخل و اطراف آن نشان میدهد. باند بولینگر میتواند در درک این که آیا سهام در حال رشد است یا خیر یا حتی نوسان کافی برای سرمایهگذاری وجود دارد، به شما کمک کند. انقباض باند به معنای کاهش نوسانات و گسترش آن به معنای افزایش نوسان است. علاوه براین نزدیک شدن خط قیمت به خط بالا (باند بالا) نشان دهنده اشباع بازار از خریداران است. در مقابل نزدیک شدن خط قیمت به باند پایین نشان دهنده اشباع بازار از فروشندگان است.
میانگین متحرک ساده؛ یک شاخص ساده و کاربردی
اندیکاتور میانگین متحرک ساده، قیمت یک دارایی را در طول زمان نشان میدهد. برای محاسبه میانگین متحرک کافی است تا قیمتهای پایانی را با هم جمع کرده و بر تعداد روزهای دوره مد نظر تقسیم کنیم. تریدرها با استفاده از این اندیکاتور میتوانند ایجاد روندهای جدید و فرصتهای ناشی از آن را شناسایی کنند. برای مثال بالاتر رفتن یک میانگین متحرک کوتاه مدت به بالاتر از یک میانگین متحرک بلند مدت نشان دهنده روند صعودی است. به این سیگنال تقاطع طلایی گفته میشود.
اندیکاتور MACD؛ میانگین محترک واگرایی/همگرایی
کاربردهای میانگین متحرک ساده بسیار بیشتر از آن است که به نظر میآید. اندیکاتور MACD یا میانگین متحرک واگرایی/همگرایی رابطه بیت دو میانگین متحرک قیمت یک دارایی را نشان میدهد. از این اندیکاتور نیز به صورت گسترده برای پیدا کردن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکنند.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)؛ شناسایی سرعت حرکت قیمت
اندیکاتور مومنتوم برای شناسایی سرعت حرکت قیمت طراحی شده است. این اندیکاتور ، جزء اندیکاتورهای پیشرو میباشد. نحوه محاسبه مومنتوم به این صورت است که قیمت فعلی پایانی سهم را با قیمت پایانی n دوره قبل سهم مقایسه میکند. منظور از n دوره بازه زمانی است که توسط تحلیلگر انتخاب میشود.
انواع اندیکاتورها؛ آشنایی با اندیکاتور متقدم و متأخر
اندیکاتور متقدم (Leading indicator) شرایط آینده و اندیکاتور متأخر (Lagging indictor) شرایط فعلی یک کسب و کار یا دارایی را ارزیابی میکنند. بنابراین تحلیلگران میتوانند با استفاده از آنها براساس نیاز خود، پیش بینیهای دقیقتری به دست آورند.
اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ پیش بینی آینده با اندیکاتور متقدم
شاخص متقدم یا پیشرو در مورد روندهایی که هنوز به وجود نیامده اند به ما اطلاعات میدهند. این اندیکاتورها جلوتر از وضعیت فعلی حرکت میکنند و برای تحلیلهای کوتاه مدت یا میان مدت مناسب هستند. برای مثال زمانی که در حال تحلیل اتریوم کلاسیک هستیم، شاخصهای متقدم به ما می گویند وضعیت این ارز دیجیتال محبوب در آینده چگونه خواهد بود و چه زمانی فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری در آن به وجود میآید.
اندیکاتور متأخر (Lagging indicator) چیست؟ بررسی وضعیت فعلی یک دارایی
اندیکاتور متأخر برای شناسایی روندهای فعلی استفاده میشوند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان سیگنالهایی را نمایان میکنند که در حال حاضر وجود دارند اما ممکن است متوجه آنها نشده باشیم. از آنجایی که روندهای مرتبط با اندیکاتور متأخر قبلاً ایجاد شدهاند و دیتاهای آن مربوط به قبل است معمولاً برای تحلیلهای بلند مدت مناسب هستند. در تحلیل اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت قیمت بیت کوین کش، اندیکاتور Lagging به ما میگوید روند فعلی قیمت چگونه است و الان در چه وضعیتی برای خرید و فروش قرار داد.
اندیکاتورهای تصادفی، نوع سوم اندیکاتورها
به جز اندیکاتورهای متقدم و متأخر دسته سومی از اندیکاتورها وجود دارند که به آنها اندیکاتور تصادفی (Coincident indicators) می گویند. این اندیکاتورها به اندازه دو دسته قبلی معروف نیستند اما در جایگاه خود میتوانند اهمیت زیادی داشته باشند. اندیکاتورهای تصادفی در واقع هم متأخر هستند هم پیشرو و در میتوانند برای بررسی روند فعلی و آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
مثالهایی از اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیل تکنیکال
در اینجا با چند مثال مهم با کاربردهای اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم.
مهمترین اندیکاتورهای متقدم و پیشرو
هر اندیکاتوری که روندی را که در حال حاضر وجود ندارد و ممکن است در آینده رخ دهد را پیش بینی میکند در درسته اندیکاتورهای اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت متقدم قرار میگیرد. موارد زیر محبوبترین اندیکاتورهای پیشرو در بازار ارزهای دیجیتال هستند:
- اندیکاتور RSI
- استوکاستیک (نوسان ساز تصادفی)
- اندیکاتور ویلیامز
- اندیکاتور حجم تعادل (OBV)
این اندیکاتورها معمولاً به صورت مجزا از نمودار قیمتی بررسی میشوند. استفاده از این اندیکاتورها در کنار بررسی و آنالیز اطلاعات مهم دیگر مانند مارکت کپ که نشان دهنده ارزش یک بازار است، به ما کمک میکند تا با دید بهتری وارد بازار معاملات شویم.
مهمترین اندیکاتورهای متأخر در بازار ارز دیجیتال
هر اندیکاتوری که روند فعلی را نمایان میکند و دید کلی در مورد اطلاعات گذشته بازار ارائه میکند به عنوان اندیکاتور متأخر شناخته میشود. البته این اندیکاتورها نیز در نهایت میتوانند برای پیش بینی آینده مورد استفاده قرار بگیرند و همین موضوع تشخیص بین متأخر و متقدم بودن اندیکاتور را سخت میکند. در بین اندیکاتورهای مختلف سه شاخص زیر را میتوان به عنوان محبوبترین اندیکاتورهای متأخر معرفی کرد:
- میانگین متحرک
- اندیکاتور MACD
- باندهای بولینگر
اندیکاتورهای Lagging، با فیلتر کردن نویزها از حرکات کوتاه مدت بازار میتوانند روندهای طولانی مدت را نمایان کنند. معمولاً این اندیکاتورها به شکل مستقیم روی نمودار قیمتی کشیده میشوند و به کمک میکنند اطلاعات بیشتری را از چارت اصلی استخراج کنیم. شناخت این اندیکاتورها و نحوه استفاده از آنها به شما کمک میکند تا با قدرت بیشتری وارد بازار ارز دیجیتال شوید و مانند حرفهایها ترید کنید.
با استفاده از اندیکاتورها به یک تریدر حرفهای در نوبیتکس تبدیل شوید
در این مقاله سعی کردیم به سؤال بسیار مهم اندیکاتور چیست پاسخ دهیم و همچنین انواع اندیکاتورها را بررسی کنیم. یادگیری اندیکاتورها و تشخیص زمان درست استفاده از اندیکاتور متقدم و متأخر در تحلیلها شما را در مسیر پولسازی و موفقیت قرار میدهد. در بازار خرید و فروش ارز دیجیتال نوبیتکس میتوانید قدرت تحلیل خود را به چالش بکشید و مانند حرفهایها ترید کنید.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر یا بولینگر باند
اندیکاتور باند بولینگر یا باندهای بولینگر یکی از پرطرفدارترین ابزارهای معاملاتی در بین انواع تریدرها است که میتوان گفت نسبتاً دارای تاخیر کمی میباشد. به همین دلیل استفاده از آن میتواند برای کسانی که با اندیکاتورها کار میکنند مفید باشد.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر
Bollinger Bands از سه خط تشکیل شده است. خط میانی از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه استفاده میکند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار محاسبه میشود. باند پایین با در نظر گرفتن باند میانی منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه میشود.
باندهای بولینگر از سه خط باند بالا، میانی و پایین تشکیل شدهاند. باند میانی یک میانگین متحرک است و پارامترهای آن توسط معاملهگر انتخاب میشود. نوارهای بالایی و پایینی در دو طرف نوار میانگین متحرک قرار دارند. معاملهگر تعداد انحرافات استاندارد مورد نیاز خود را که نشانگر نوسان تنظیم شده است، تعیین میکند. تعداد انحرافات استاندارد به نوبه خود فاصله بین باند میانی و باندهای بالا و پایین را تعیین میکند. موقعیت این باندها اطلاعاتی را در مورد میزان قوی بودن روند و سطوح بالقوه قیمت بالا و پایین که ممکن است در آینده نزدیک مورد انتظار باشد، ارائه میدهد.
یک استراتژی رایج هنگام استفاده از Bollinger Bands شناسایی شرایط بازار در هنگام اشباع خرید و فروش میباشد. هنگامی که قیمت دارایی به زیر باند پایین Bollinger Bands میرسد، قیمتها شاید بیش از حد کاهش یافته و به دنبال افزایش هستند. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی میشکند، ممکن است بازار دچار اشباع خرید شود و در انتظار کاهش باشد.
در واقع بولینگر باند قیمت داراییها را که از میانگین منحرف شدهاند را شناسایی میکند.
در بازارهای اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت رنج این استراتژی میتواند به خوبی کار کند، زیرا قیمت همانند یک توپ بین دو باند اندیکاتور حرکت میکند. با این حال بولینگر باند همیشه سیگنالهای خرید و فروش دقیقی ارائه نمیدهد. برای مثال در طول یک روند قوی این اندیکاتور میتواند سیگنالهای اشباع خرید و فروش را خیلی زود صادر کند و معاملهگر در جهت خلاف روند پوزیشن بگیرد و در نهایت با ضرر مواجه شود.
برای کمک به رفع این مشکل، یک معاملهگر میتواند به جهت کلی قیمت نگاه کند و سپس فقط سیگنالهایی را بگیرد که معاملهگر را با روند همسو میکند. به عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که قیمت به باند بالایی میرسد پوزیشنهای فروش بگیرید. در صورت تمایل میتوان از باند پایینی همچنان به عنوان خروجی استفاده کرد، اما پوزیشن خرید جدید باز نمیشود زیرا این به معنای مخالفت با روند است.
استراتژی بولینگر باند در فارکس
باندهای بولینگر را میتوان برای تعیین میزان افزایش یک دارایی و زمانی که به طور بالقوه در حال معکوس شدن یا از دست دادن قدرت است استفاده کرد. اگر یک روند صعودی به اندازه کافی قوی باشد، به طور منظم به باند بالایی خواهد رسید. یک روند صعودی که به باند بالایی میرسد نشان میدهد که سهام در حال افزایش است و معاملهگران میتوانند از این فرصت برای تصمیم گیری برای خرید استفاده کنند.
اگر قیمت در روندهای صعودی عقب نشینی کند و بالای باند میانی بماند و به باند بالایی برگردد، این نشان دهنده قدرت زیادی است. به طور کلی، یک قیمت در روند صعودی نباید باند پایین را لمس کند و اگر این اتفاق افتاد، علامت هشداری برای معکوس شدن یا از دست دادن قدرت سهام است.
بیشتر معاملهگران تکنیکال قصد دارند از روندهای صعودی قوی قبل از وقوع معکوس سود ببرند. هنگامی که سهام نتواند به اوج جدیدی برسد، معاملهگران تمایل دارند دارایی را در این نقطه بفروشند تا از متحمل شدن زیان ناشی از روند معکوس جلوگیری کنند.
معاملهگران تکنیکال رفتار یک روند صعودی را برای اینکه بدانند چه زمانی قدرت یا ضعف را نشان می دهد، از این روش استفاده میکنند.
باندهای بولینگر را میتوان برای تعیین میزان نزول یک دارایی و زمان بازگشت بالقوه به روند صعودی استفاده کرد. در یک روند نزولی قوی، قیمت در امتداد باند پایینتر حرکت خواهد کرد و این نشان میدهد که فعالیت فروش همچنان قوی است. اما اگر قیمت نتواند باند پایینی را لمس کند یا در امتداد باند پایین حرکت کند، نشانهای از این است که روند نزولی ممکن است مومنتوم خود را از دست بدهد.
هنگامی که قیمت عقب نشینی (بالا) وجود دارد و قیمت در زیر باند میانی باقی میماند و سپس به باند پایین باز میگردد، این نشانه قدرت روند نزولی زیادی است. در یک روند نزولی، قیمتها نباید بالاتر از باند بالا بشکنند، زیرا این نشان میدهد که روند ممکن است معکوس شود یا کند شود.
اگرچه باندهای بولینگر ابزارهای مفیدی برای معاملهگران فنی هستند، اما چند محدودیت وجود دارد که معاملهگران باید قبل از استفاده از آنها در نظر بگیرند. یکی از این محدودیتها این است که باندهای بولینگر در درجه اول واکنشی هستند، نه پیش بینی کننده. باندها به تغییرات در حرکات قیمت، اعم از روند صعودی یا نزولی واکنش نشان میدهند، اما قیمتها را پیش بینی نمیکنند.
به عبارت دیگر، مانند اکثر اندیکاتورهای فنی، باندهای بولینگر یک اندیکاتور عقب مانده هستند. این به این دلیل است که این ابزار بر اساس یک میانگین متحرک ساده است که میانگین قیمت را میگیرد.
اگرچه معاملهگران ممکن است از باندها برای سنجش روندها استفاده کنند، اما نمیتوانند از این ابزار به تنهایی برای پیش بینی قیمت استفاده کنند. جان بولینگر، توسعهدهنده Bollinger Bands، توصیه میکند که معاملهگران باید از این سیستم به همراه دو یا سه ابزار دیگر استفاده کنند که سیگنالهای مستقیم بیشتری در بازار ارائه میدهند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روشهای مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدلهای اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آنها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر میشود.
کلمات کلیدی:
سرمایهگذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.
Keywords:
Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید میشوند. این اندیکاتورها توسط معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند استفاده میشوند.
با بررسی دادههای پیشین، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیشبینی حرکات قیمت در آینده میکنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
- اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
- اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
- مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
- و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم میباشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی میپردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز میکند.
اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکالها” نیز شناخته میشوند، بر دادههای تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، زیرا طراحی شدهاند تا به بررسی حرکات کوتاهمدت قیمت بپردازند، ولی سرمایهگذاران بلندمدت نیز میتوانند از آنها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱- پوششها (Overlays)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمتها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم میشوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر هستند.
۲- نوسانگرها (Oscillators)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان میکنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI میباشد.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جوابدهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آنها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرمهای قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین میتوانند در سیستمهای معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال میباشند و استفاده تنها از آنها به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
استراتژیهای معاملاتی بدوی
اکثر معاملهگران تازهکار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید میکنند. آنها شروع به اضافه کردن دستهای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آنها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود میکنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال میشود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه میکند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها میباشد. هدف اصلی اندیکاتورها که سادهسازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفادهای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمانبندی ارائه میدهد.
در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دستهبندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقهبندی میشوند. هر طبقهبندی میتواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دستهبندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیشبینی مسیر قیمت میکند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارشهای تاریخی از شروط پیشزمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه میدهند.
تقسیم بندی پنچگانه اندیکاتورها
- اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی میکند.
- اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازهگیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش میپردازد.
- اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازهگیری نوسانات در فشار خرید و فروش میپردازد.
- اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی میکند.
- اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمعآوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرسها میپردازد.
سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازهکار چگونه میتواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماهها سیگنالگیری بیفایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوبترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد میباشد. با استفاده از این روش، میتوان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.
حال با توجه به تقسیمبندی پنجگانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقهبندی برای معاملهگران تازهکار میپردازیم:
۱- اندیکاتورهای روندی
میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):
با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار میگیرند شروع میکنیم. میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژنهای پاسخگوتری نسبت به ورژنهای قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازهگیری قیمت میانگین میانمدت یک دارایی استفاده میشود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازهگیری میکند.
عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرتگیری بازار خرسی میباشد.
۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط
باندهای بولینگر (Bollinger Bands):
نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی میشوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازهگیری میزان فاصله قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه میباشد، قبل از فعالسازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین میباشد.
باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض میشوند، که به معاملهگران نظارهگر نشان میدهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمیشود.
۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی
Stochastic:
حرکات بازار از سیکلهای خرید و فروش ایجاد میشود که میتوان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آنها را شناسایی نمود. این سیکلها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود میرسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف میکنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمتهای بالاتر یا پایینتر برای دارایی مدنظر فرد را نمیدهد. بلکه چرخشهای خرسی یا گاوی صرفاً به برهههای زمانی اشاره میکنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار میباشد.
برای سیگنالگیری دو شرط نیاز است:
- عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
- حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.
این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت میتواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معاملهگران تازهکار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه میشود. برای مثال، بعضی از معاملهگران باتجربه به ورودیهای سریعتر 5, 3, 3 روی میآورند.
۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)
MACD:
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معاملهگران تازهکار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را میدهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی صادر میشوند که Histogram به یک قله اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گستردهای از دادههای قابل استفاده از بازار را تولید میکنند.
برای استفاده از این اسیلاتور توصیه میشود به منظور جلوگیری از تولید سیگنالهای اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.
۵- اندیکاتورهای حجم
حجم در تعادل (On-Balance-Volume):
با نگه داشتن میلههای حجم در زیر نمودار قیمت، میتوان وضعیت کنونی علاقهمندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمتها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) میباشد. همچنین میتوان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.
حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع میباشد، میتوان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیتهای خرید و فروش را اضافه میکند و از این طریق مشخص میکند که گاوها یا خرسها در حال پیروزی در نبرد برای قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قلهها و درهها، میتوان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل میکند.
نتیجهگیری:
انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست میتواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معاملهگر تازهکار تلاشهای خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام میباشد که این ۵ طبقه عبارتاند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس میتوان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودیها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.
پنج اندیکاتور تکنیکال که باید بشناسید
ابزار اصلی معاملهگرانی که از روش تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار و تصمیمگیری، به اندیکاتور ها یا شاخصهای تکنیکال هستند. البته انتخاب اندیکاتور ها با شماست و هیچ استاندارد مشخصی برای این که از چه شاخصی کمک بگیرید وجود ندارد. بلکه هر معاملهگری ابزارهایی که بیشتر با سبک شخصیاش سازگار است را برگزیده و در ادامه تلاش میکند در استفاده از آن به استادی برسد. به همین دلیل هم برخی معاملهگران ترجیح میدهند مومنتوم یا سرعت حرکت بازار را زیر نظر بگیرند، در حالی که برخی دیگر بهدنبال فیلتر کردن نویز بازار و اندازهگیری تلاطم یا Volatility آن میروند. اما آیا راهی برای شناسایی بهترین و کارآمدترین اندیکاتور ها وجود دارد؟
خوب، همانطور که گفتیم هر معاملهگری در این باره نظر خود را به شما خواهد گفت. به بیان دیگر آنچه از نظر یک معاملهگر بهترین اندیکاتور (Indicator) تاریخ است، از نظر دیگری کاملا بیمصرف است. هرچند، برخی از اندیکاتور ها بین تمامی فعالان بازار محبوب هستند و تقریبا همه حداقل از یکی از این شاخصها در کنار گزینههای دیگر استفاده میکنند.
در ادامه پنجتا از مهمترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید با آنها آشنا باشد را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
مقدمه
معاملهگران از اندیکاتور های تکنیکال برای افزایش اطلاعات خود درباره تحرکات قیمت داراییهای مختلف در بازار استفاده میکنند. بکارگیری این اندیکاتور ها شناسایی الگوها در نمودارهای شمعی قیمت را آسانتر کرده و میتوانند به شما در تشخیص بهتر نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار کمک کند. اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند و برای کارهای مختلف از معاملات کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرند. حتی برخی تحلیلگران حرفهای و معاملهگران قدیمی اندیکاتور های شخصی برای خودشان درست میکنند.
در این مقاله، میخواهیم شرح مختصری بر محبوبترین اندیکاتور های مورد استفاده معاملهگران بازارهای مالی و رمزارزی را به شما معرفی کنیم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (یا Relative Strength Index) با نام RSI نیز شناخته میشود. این اندیکاتور مومنتوم یا شدت حرکت بازار را نشان میدهد و با یک نگاه مختصر به آن میتوانید بفهمید که دارایی موردنظرتان در وضعیت بیشخرید (Overbought) یا بیشفروش (Oversold) قرار گرفته است. این کار با اندازهگیری مقدار نوسانات اخیر قیمت (که بهصورت استاندارد 14 دورهزمانی اخیر – مثل چهارده روز، چهارده ساعت و … – درنظر گرفته میشود) انجام میگیرد. دادههای بدست آمده سپس در یک اندیکاتور نوسانی (یا Oscillator) که مقدار آن بین صفر و 100 متغیر است نمایش داده میشود.
از آنجا که شاخص RSI نشانگر مومنتومی است، با بررسی آن میتوانید از نرخ (مومنتوم) تغییر قیمت آگاه شوید. این یعنی وقتی نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی بالا برود، روند قدرتمندی شکل گرفته و خریداران بهطور فزآینده در حال ورود به بازار هستند. از طرف دیگر، اگر مومنتوم یا نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی کاهش یابد، ممکن است نشاندهنده تغییر احتمالی روند در آینده و مسلط شدن فروشندگان بر بازار باشد.
معمولا وقتی شاخص RSI یک دارایی یا کالا بالاتر از 70 باشد، در وضعیت بیشخرید (اشباع خرید – Overbought) قرار دارد. در مقابل، وقتی عدد این شاخص به زیر 30 نزول کند، آن کالا یا دارایی در وضعیت بیشفروش (اشباع فروش – Oversold) است. در نتیجه، اعداد بسیار نزدیک به صفر یا صد میتواند نشانهای از تغییر روند یا بازیابی قیمتها در آینده نزدیک باشد. با این حال، در نهایت بهتر است به اعداد نمایش داده شده توسط شاخص RSI بهعنوان سیگنالهای مستقیم خرید و فروش نگاه نکنید. زیرا این شاخص هم مانند بسیاری از روشهای دیگر مورد استفاده در تحلیل تکنیکال (TA) میتواند حاوی اطلاعات غلط یا گمراهکننده باشد. بنابراین بهتر است همیشه قبل از شروع معامله، سایر شاخصها و عوامل مهم را در نظر داشته باشید.
میانگین متحرک (MA)
یک میانگین متحرک یا Moving Average با فیلتر کردن نویز بازار و نمایش جهت روند آن، به شما کمک میکند سریعتر حرکات قیمتی یک دارایی یا کالا را بررسی کنید. از آنجا که این شاخص براساس دادههای قبلی کار میکند، در رده شاخصهای پیرو یا Lagging Indicator قرار میگیرد. این دسته از شاخصها، تنها بر مبنی اطلاعات پیشین کار میکنند و در نتیجه چندان برای پیشبینی روندهای آتی بازار کارایی ندارند. همچنین، عبارت متحرک در نام این شاخص به حرکت آن همراه با نمودار قیمت اشاره دارد. به بیان دیگر، هر نقطه از نمودار میانگین متحرک با استفاده از دادههای تعداد مشخصی از بازههای زمانی قبلی تعیین میشود و بههمین دلیل هم همواره در حال همراهی نمودار قیمت است.
دو تا از رایجترین میانگینهای متحرک مورد استفاده معاملهگران میانگین متحرک ساده (SMA/MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) است. میانگین متحرک ساده یا SMA با تجمیع دادههای قیمتی در یک بازه زمانی معین و محاسبه میانگین آنها ترسیم میشود. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه با محاسبه قیمت میانگین در ده روزه اخیر محاسبه میشود. در مقابل فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی یا EMA بهگونهای است که وزن بیشتری برای قیمتهای جدیدتر قائل باشد. در نتیجه، این میانگین متحرک به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، نمودارهای میانگین متحرک در رسته شاخصهای پیرو قرار میگیرند. در نتیجه، هرچه بازه زمانی درنظر گرفته شده برای میانگین متحرک بیشتر باشد، حساسیت آن به تغییرات قیمت کمتر خواهد بود. این یعنی سرعت واکنش میانگین متحرک ساده 200 روزه به آخرین تغییرات قیمت، کمتر از میانگین متحرک 50 روزه خواهد بود. معاملهگران معممولا برای سنجش روند بازار، از رابطه قیمت یک دارایی با میانگینهای متحرک بخصوص استفاده میکنند. برای مثال، بیشتر آنها بازار دارایی یا کالایی که مدتهاست بالاتر از خط میانگین متحرک 200 روزه قرار گرفته است را کاملا صعودی (گاوی) میدانند.
همچنین، نقاط تلاقی خطوط میانگین متحرک هم میتوانند به شما برای ورود و خروج از معامله کمک کنند. برای مثال اگر خط میانگین متحرک 100 روزه خط میانگین متحرک 200 روزه را قطع کرده و به زیر آن برود، میتوانید آن را نشانه مناسبی برای فروش در نظر بگیرید. اما دقیقا چرا؟ این وضعیت یعنی قطع خط میانگین متحرک200 روزه توسط میانگین متحرک 100 روزه و حرکت به زیر آن، نشان میدهد که میانگین قیمت در 100 روز اخیر از میانگین قیمت در 200 روز اخیر کمتر شده است. دلیل فروش در این نقطه هم عدم پیروی حرکات کوتاهمدت قیمت از روند کلی صعودی بازار و احتمال تغییر جهت قیمتها است.
همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD برای تعیین نرخ تغییر قیمت یک دارایی با استفاده از رابطه بین دو میانگین متحرک آن بکار میرود. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده که خطوط MACD و سیگنال نامیده میشوند. خط MACD با تفریق مقادیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره زمانی از میانگین متحرک نمایی 12 دوره زمانی بدست میآید. سپس این خط در کنار میانگین متحرک نمایی 9 دوره زمانی خط MACD – یا خط سیگنال – ترسیم میشود. همچنین در بسیاری از پلتفرمهای ترسیم نمودار و تحلیل تکنیکال حاوی یک هیستوگرام نیز هست، که فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را بهصورت گرافیکی به شما نشان میدهد.
معاملهگران تلاش میکنند با یافتن واگراییهای موجود بین شاخص MACD و حرکات قیمتی، میزان قدرت روند فعلی بازار را تخمین بزنند. برای مثال، اگر قیمت در حال ثبت سقفهای بالاتر (Higher High) بوده و MACD در حال ایجاد کف بالاتر (Lower High) باشد، احتمالا در آینده نزدیک شاهد برعکس شدن روند بازار خواهیم بود. اما در این شرایط شاخص MACD دقیقا چه چیزی به ما میگوید؟ این حرکت اندیکاتور MACD به ما نشان میدهد که قیمت علیرغم کاهش مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت در حال کاهش است، بنابراین احتمال بازیابی قیمتها یا معکوسشدن روند بالا است.
معاملهگران همچنین میتوانند بهدنبال نقاط تلاقی بین خود خطوط MACD و سیگنال باشند. برای مثال، وقتی خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن بالاتر میرود احتمالا موقعیت مناسبی برای خرید ایجاد شده است. در مقابل اگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن پایینتر برود، میتوانید آن را نشانهای برای فروش در نظر بگیرید.
شاخص MACD معمولا در کنار شاخص RSI بکار میرود، چرا که هر دو مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت را با روشهای مختلف اندازه میگیرند. در نتیجه اگر بین هر دو این شاخصها همخوانی مناسبی وجود داشته باشد دیدگاه بهتری از شرایط تکنیکال بازار در اختیار شما قرار میدهند.
شاخص RSI تصادفی
شاخص RSI تصادفی یا Stochastic RSI یک نشانگر نوسانی (Oscillator) نرخ تغییرات قیمت است که به ما نشان میدهد یک کالا یا دارایی در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. همانطور که از نام این شاخص هم پیداست، این اندیکاتور از RSI مشتق شده و از دادههای آن بهجای دادههای قیمتی استفاده میکند. به بیان دیگر، شاخص RSI تصادفی با اعمال فرمول نوسانگر تصادفی روی مقادیر RSI بدست میآید. معمولا، مقادیر شاخص RSI تصادفی در محدوده بین 0 تا 1 (یا گاهی بین صفر تا 100) نمایش داده میشود.
این شاخص بهدلیل سرعت واکنش بالاتر و حساسیت بیشتر، سیگنالهای متعددی در اختیارتان قرار میدهد که تفسیر درست آنها میتواند کمی چالشبرانگیز باشد. در نتیجه بیشتر در مواقعی که نزدیک به بیشترین و کمترین مقادیر بازه خود قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا اگر مقدار شاخص RSI تصادفی بیشتر از 0.8 یا کمتر از 0.2باشد، دارایی یا کالای مورد نظر بهترتیب در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در نظر گرفته میشود. رسیدن این شاخص به صفر نشاندهنده این نکته است شاخص RSI در کمترین مقدار خود در بازه زمانی مورد نظر (که معمولا 14 دوره زمانی، مثل 14 ساعت، 14 روز و …) قرار دارد. در مقابل، رسیدن این شاخص به 1 نشان میدهد که شاخص RSI در سقف خود در بازه زمانی مورد نظر است.
البته این را هم درنظر داشته باشید که درست مثل شاخص RSI، نمیتوانید تنها با اتکا به وضعیت بیشخرید یا بیشفروش نشانداده شده در شاخص RSI تصادفی روی برعکس شدن روند قیمت حساب کنید. شاخص RSI تصادفی تنها نشان میدهد که مقادیر اندیکاتور RSI (که مبنی محاسبه مقادیر شاخص RSI تصادفی است) نزدیک به کف یا سقف اخیر خود قرار دارند. همچنین باید بخاطر داشته باشید که شاخص RSI تصادفی در مقایسه با شاخص RSI حساسیت بیشتری نسبت تغییرات قیمت دارد، در نتیجه احتمال نمایش سیگنالهای غلط توسط آن بیشتر است.
باندهای بولینگر (BB)
شاخص باندهای بولینگر یا Bollinger Bands در کنار نمایش وضعیت بیشخرید یا بیشفروش برای یک دارایی، میزان تلاطم یا Volatility بازار را هم به شما نشان میدهد. این شاخص از سه خط – یک میانگین متحرک ساده یا SMA بهعنوان خط میانی و دو خط بالایی و پایینی – تشکیل شده است. معاملهگران مختلف از تنظیمات مختلفی برای این شاخص استفاده میکنند، اما معمولا خطوط بالایی و پایینی دو انحراف استاندارد از خط میانی هستند. با افزایش یا کاهش تلاطم بازار، فاصله بین این دو خط بالایی و پایینی بهترتیب زیاد یا کم میشود.
بهطور کلی، هرچه قیمت به خط بالایی نزدیک باشد دارایی موردنظر بیشتر به وضعیت بیشخرید نزدیک شده است. در مقابل، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیک شود بیشتر به وضعیت بیشفروش نزدیک شدهایم. در بیشتر موارد، قیمت در بین دو خط بالایی و پایین یا همان باند بولینگر قرار دارد. اگرچه در موارد معدودی ممکن است شاهد بالاتر یا پایینتر رفتن قیمت از محدوده باند هم باشیم. البته این وضعیت را نمیتوان بهعنوان سیگنالی مشخص برای خرید یا فروش درنظر گرفت، اما میتوان با قطعیت گفت که در چنین شرایطی بازار وضعیت بسیار حادی دارد.
یک مفهوم مهم دیگر در استفاده از شاخص باند بولینگر، فشردگی یا Squeeze است. این حالت در شرایط آرامش بازار، که تمامی خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، دیده میشود و معمولا نشانه افزایش تلاطم بازار در آینده نزدیک است. در مقابل، اگر خطوط باند بولینگر شروع به فاصله گرفتن از یکدیگر کنند، میتوانیم منتظر کاهش تلاطم بازار در روزهای آتی باشیم.
جمعبندی
یادتان باشد که تفسیر هر کس از دادههای شاخصها میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، بهتر است همیشه قبل از تصمیمگیری یک گام به عقب بازگشته و بررسی کنید که آیا تمایلات شخصی شما بر نتیجهای که از تحلیل تکنیکال خود گرفتهاید تاثیرگذار بودهاند یا خیر؟ چرا که آنچه یک معاملهگر سیگنال خرید میداند، میتواند از نظر دیگری سیگنالی برای فروش درنظر گرفته شود. همچنین این نکته را هم بخاطر داشته باشید که شاخصهای تکنیکال، درست مثل سایر روشهای تحلیل بازار، وقتی کارایی دارند که در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی بکار گرفته شوند.
اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
- یکشنبه 16 دی 1397
- 1218 بازیدکننده
یکی از نکات مهم در تحلیل تکنیکال، بررسی اندیکاتورها است.
آشنایی با اندیکاتورها و نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و کمک به عدم ایجاد سیگنالهای اشتباه، یک اقدام موثر در تحلیل تکنیکال خواهد بود.
اندیکاتورها بطور کلی در سه دسته جای میگیرند.
در صورتی که اندیکاتورهای یک طبقه خاص را با هم ترکیب کنیم افزونگی اندیکاتور انجام دادهایم. البته امکان ترکیب چند اندیکاتور از دستههای مختلف نیز با یکدیگر وجود دارد.
دستههای اندیکاتور عبارت اند از:
- اندیکاتورهای حرکت
- اندیکاتورهای تعقیب روند
- اندیکاتورهای تغییرپذیری
- اندیکاتورهای مطالعات نمودار
با ترکیب درست این اندیکاتورها و شناخت کافی درباره هرکدام و هر دسته میتوان به نتایج و اطلاعات مناسبی دست پیدا کرد. البته در صورت رعایت نشدن این موضوع و ترکیب اشتباه نیز به همان میزان کار ما گره خواهد خورد.
پرکابردترین اندیکاتورها
در جدول زیر پرکاربردترین اندیکاتورها را در چهار دسته قرار دادهایم:
خط افقی-محدوده معامله و شکست
فیبوناتچی-ریتریسمنت و پولبک
فیبو اکستنشن-تعقیب روند
خطوط روند-تعقیب و شکست روند
با استفاده از چند اندیکاتور از یک دسته در حقیقت ما اطلاعات یکسانی را که در یک حوزه جای میگیرند ارائه میدهیم.
باید بپذیریم که افزونگی اندیکاتور تا حدودی باعث سردرگمی و از دست دادن برخی اطلاعات نمایش داده شده میشود و این تکرار نمایش دادههای مشابه سرنخهای مهمی را از ما پنهان میکند.
در ادامه ویژگیهای هر اندیکاتور را بطور خلاصه توضیح میدهیم:
1 – استوکاستیک
این اندیکاتور بطور کلی محدودهای و برگستی است و سرعت حرکت قیمت را به ما نشان میدهد. گسترش این اندیکاتور نشاندهنده قدرت قیمت بوده و هرچه محدودتر و باریکتر باشد، کاهش حرکت را شاهد خواهیم بود.
2 – RSI
این اندیکاتور قدرت روند را نشان میدهد و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
3 – ADX
میزان قدرت و ضعف سیگنال را از این اندیکاتور میتوان دریافت کرد. برای بررسی این اندیکاتور باید میزان کمتر از 25 را بعنوان روند ضعیف، مقدار 25 تا 50 را بعنوان روند متعادل و مقدار بیشتر از 50 را بعنوان روند قوی درنظر بگیریم.
4 – MACD
این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. بالا بودن آن روندی صعودی و قوی را به ما نشان میدهد و متعاقبا پایین بودنش نیز بیانگر روندی نزولی و قوی است.
خطوط متقاطع این اندیکاتور سیگنال محل خرید و فروش را ارسال میکنند. باید زمانی از این اندیکاتور استفاده شود که اندیکاتور ADX سیگنال سناریوی روند را صادر کرده باشد.
5 – میانگین متحرک
این اندیکاتور در حقیقت ابزاری چندمنظوره برای مقاصد مختلف است و در جایی که قیمت وجود دارد قادر است سیگنال مسیر معامله را به ما نشان دهد.
شیب میانگین متحرک نشان دهنده قدرت روند است و جهت این اندیکاتور نیز ما را از سیگنال روند و یا شرایط محدوده آگاه میکند.
6 – باند بولینگر
از باند بولینگر برای سنجش نوسانات استفاده میشود و عرض آن به ما نوسان موجود را نشان میدهد.
در صورتی که قیمت بیش از اندازه افزایش یابد و در باند بیرونی قرار گیرد نشان دهنده روند قوی است و میتواند سیگنال برگشتی را صادر کند.
7 – ART
این اندیکاتور ابزاری برای تغییرپذیری و محدوده قیمت است که اندازه کندلهای گذشته را میسنجد.
از ATR برای مشخص کردن محلی که در آن سود بدست آمده و مقدار ضرر حاصل شده براساس نوسانات استفاده میشود.
8 – واگرایی
واگراییها اطلاعاتی درباره آنچه در داخل قیمت وجود دارد ارائه میدهند. سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار میروند و میتواند حرکت آرام و روند ضعیف را نیز نشان دهد.
9 – اشباع خرید یا فروش
هرچه روند قویتر باشد قیمت زمان بیشتری را در محدوده اشباع خرید و یا فروش سپری میکند. این اندیکاتور میتواند در یک محدوده نیز سیگنال برگشتی را صادر کند.
اهمیت ترکیب اندیکاتورها
بدست آوردن مهارت کافی برای ترکیب صحیح این اندیکاتورها بسیار به شما کمک خواهد کرد.
بطور کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست؛ بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که اهمیت دارد.
این ترکیب صحیح ممکن است همگی بیانگر یک موضوع و نشان دهنده مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. باید این را بدانیم که هرکدام از اندیکاتورها در جه شرایطی باید بکار بروند.
به عنوان مثال هنگامی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار استفاده میکنیم میتوان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد.
این استفاده هوشمندانه به ما کمک میکند تا درک بهتری بدست آوریم؛ زیرا هر اندیکاتور اگر بدرستی استفاده شود توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه میدهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک خواهد کرد.
دیدگاه شما