عوامل موثر بر قیمت زعفران
در این مقاله سعی شدهاست تا با دسته بندی و بررسی عواملی که بر قیمت زعفران اثر گذار هستند از قبیل نوسانات نرخ ارز، تقاضای جهانی و داخلی، عرضه زعفران، قوانین و مقررات حاکم بر بازار زعفران، تعرفههای گمرکی کشورهای واردکننده و میزان عرضه کشورهای رقیب تا حد زیادی دلایل نوسانات قیمتی این محصول مورد بررسی قرار گیرد.
* سونیا یاسی، کارشناس بورس کالا
ایران بزرگترین تولید کننده زعفران در جهان بوده و علاوه بر آن بخش عمده محصول زعفران ایران صادر می گردد. بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع مهمترین عوامل موثر بر قیمت زعفران را میتوان به ترتیب زیر دسته بندی نمود:
- نوسانات نرخ ارز
- تقاضای جهانی و داخلی زعفران
- قوانین و مقررات
- تعرفه های گمرکی کشورهای وارد کننده زعفران
- میزان عرضه کشورهای رقیب در بازار
نوسانات نرخ ارز
ایران با تولید بیش از ۹۰ درصد از زعفران جهان، تولیدکننده برتر این محصول می باشد و علاوه بر آن بخش عمده محصول زعفران ایران صادر میگردد (مطابق آمار اتاق بازرگانی در سال ۹۶میزان کل صادرات زعفران کشور ۲۰۷ تن به ارزش ۲۹۰ میلیون دلار بوده است.) لذا هر گونه نوسان نرخ ارز در کشور، قیمت این کالا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین نوسانات نرخ ارز در بلند مدت اثرات مثبتی بر تقاضای صادرات ایران داشتهاست؛ مطالعات انجام شده نشان می دهد که نرخ ارز در مقایسه با سایر متغیرها، بیشترین تاثیر را بر قیمت های صادراتی زعفران داشته است.
تقاضای جهانی و داخلی زعفران
با توجه به اینکه تقریباً ۸۰ درصد زعفران صادر می گردد از این رو بدیهی است تغیرات نرخ ارز، هزینه حمل و نقل هوایی که عمده محصول بدین وسیله صادر می گردد، سیاست های تعرفه ای کشورهای واردکننده و تحولات مربوط به صنایع مرتبط با زعفران در این کشورها به عنوان بخشی از عوامل تعیین کننده قیمت های صادراتی بر میزان تقاضای آنها برای صادرات زعفران تأثیر گذار خواهد بود.
از طرفی دیگر با توجه به اینکه زعفران در بسیاری از کشورها به عنوان یک کالای لوکس در نظر گرفته می شود بنابراین در صورت وقوع بحران های جهانی و کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان خارجی، تقاضا برای این محصول و قیمت آن تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
عوامل موثر بر عرضه زعفران
شرایط جوی و آب و هوایی یکی از عوامل مؤثر بر قیمت زعفران در بازار می باشد. پیاز زعفران به سرما حساس است و از اینرو در صورت برودت هوا، یخ زدگی و یا سرمازدگی با توجه به صدمه دیدن پیاز زعفران، میزان عرضه این محصول در بازار کاهش یافته و در نتیجه قیمت آن در بازار افزایش خواهد یافت.
علاوه بر این وقوع خشکسالی نیز علی رغم اینکه زعفران به آب کمی نیاز دارد، در پاره ای از موارد به کاهش عرضه و در نتیجه افزایش قیمت محصول منجر گردیده است.
* یارانه ها و بیمه های کشاورزی
فعالیت های کشاورزی به دلیل متغیر بودن شرایط جوی و محیطی، فعالیتی همراه با ریسک محسوب شده و همواره تولید کنندگان با خسارات ناشی از حوادث قهری و بلایای طبیعی رو به رو هستند که موجب می شود همواره نگران عملکرد اقتصادی و بازپرداخت هزینههای مختلف باشند.
بیمه محصولات کشاورزی کمک می کند تا کشاورزان برنامه های مدیریتی و استراتژی های پایدارتری را برای کاهش ریسک به کار ببرند. این امر موجب ایجاد امنیت تولید و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی می شود.
* قیمت زمین و دسترسی به آب
این گیاه تنها دوبار در سال اول آبانماه (قبل از محصولدهی) و اوایل آذرماه (در پایان محصولدهی) به آب نیاز دارد و تا بهار، آب باران و برف برای آن کافی است. هر چه قیمت زمینی که زعفران در آن کشت می شود بالاتر باشد، قیمت محصول زعفران هم بالاتر خواهد بود.
* نهاده های کشاورزی
قیمت نهاده های کشاورزی مانند انواع کودهای شیمیائی و حیوانی، مواد دفع و کنترل آفات، ماشین آلات کشاورزی و نیروی کار در قیمت این محصول و در نتیجه عرضه آن موثر است. به رغم سختی کار برداشت زعفران، با وجود پیشرفتهای زیاد تکنولوژی، محصول زعفران هنوز در تمامی ابعاد به صورت سنتی اداره می شود. کاشت، داشت، برداشت و حتی روش خشک کنی محصول زعفران نیز سنتی است که این امر موجب بروز مشکلات فراوانی برای تولید و عرضه این محصول میباشد. هر چند تولید زعفران نیاز به ماشین آلات سنگین ندارد، اما استفاده از ماشین آلات سبک کشاورزی و ابزارهای مدرن خشک کردن و بسته بندی در مزارع زعفران، با توجه به اهمیتی که این محصول در تجارت خارجی ایران و کسب درآمد ارزی و نیز افزایش درآمد کشاورزان دارد، امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
* قوانین و مقررات بازار
به طور کلی سیاست های گمرکی، صادراتی، جوایز صادراتی، خرید تضمینی و حتی مالیاتی نیز در برهه هایی از زمان بر بازار زعفران تأثیر گذاشته است.
* تعرفه های گمرکی کشورهای وارد کننده زعفران
با توجه به اینکه بخش اعظم زعفران ایران صادر می گردد از اینرو نرخ تعرفه های وارداتی کشورهای مقصد تأثیر زیادی بر قیمت زعفران و صادرات آن خواهد داشت.
* میزان عرضه کشورهای رقیب در بازار
علی رغم اینکه ایران تولیدکننده و صادرکننده اصلی بازار زعفران در جهان است اما با توجه به سودآوری مناسب این محصول، کشورهای دیگری که در این حوزه فعالیت دارند سیاست گذاری و سرمایه گذاری قابل توجهی جهت افزایش سهم خود در بازار جهانی این محصول انجام داده اند. این موضوع نه تنها جایگاه ایران در بازار را با چالش مواجه خواهد نمود بلکه با توجه به افزایش عرضه این محصول به نوسانات احتمالی در قیمت آن دامن خواهد زد.
چاشنی اصلی بحران ارز در ایران
اقتصاد نیوز: پژوهش های صورت گرفته در مورد عوامل هشدار دهنده بحران ارزی نشان میدهد که در ایران نوسانات تورم می تواند با دقت 97 درصد هشدار وقوع یک بحران ارزی را بدهد.
به گزارش اقتصادنیوز؛ اقتصاد ایران دارای یک نظام ارزی غیر شناور یا اصطلاحا ثابت است. بر اساس پژوهش های صورت گرفته تغییر در برخی از متغیر های کلان اقتصادی، می تواند هشداری برای وقوع یک بحران ارزی باشد. در کشور هایی که دارای نظام ارزی غیر شناور هستند، نوسانات نرخ تورم خارج از محدوده مجاز تا ضریب دقت 97 درصد هشدار ایجاد یک بحران ارزی را می دهد. به بیان ساده تر نوسانات شدید تورم در کشور هایی مانند ایران، با احتمال بالایی منجر به یک بحران ارزی خواهد شد. تغییرات نرخ ارز مؤثر حقیقی و همچین تغییرات نسبت ذخایر بین المللی به تولید ناخالص داخلی، از جمله عوامل مهم هشدار دهنده برای وقوع یک بحران ارزی است.
در پژوهش صورت گرفته، 48 کشوری که با بحران ارزی موجه شده اند، در راستای تغییرات 70 متغیر اقتصادی بالقوه مورد آزمون قرار گرفته اند. که هر کدام از تغییرات در این 70 متغیر میتواند با چه دقتی هشدار دهنده و پیش بینی کننده یک بحران ارزی باشد.
بحران ارزی
یکی از مشکلات اساسی در نظام پولی بین الملل، وقوع بحران های ارزی است. بحران های ارزی چه از نظر تعداد و چه از نظر اثراتی که بر اقتصاد وارد می کنند بسیار حائز اهمیت هستند. بحران ارزی به عنوان یکی از بحران های مالی به وضعیتی اطلاق می شود که در آن ارزش یک ارز ناپایدار بوده و اعتماد به آن ارز برای استفاده به عنوان یک وسیله مبادله دشوار می شود. این مسئله به صورت کاهش شدید پول ملی یا کاهش قابل توجه ذخایر ارزی تعیین عوامل مؤثر بر نرخ ارز در ایران و یا هر دو با هم ظاهر می شود. به عبارت دیگر کاهش شدید پول ملی و کاهش ذخایر ارزی از عوامل و نشانه های یک بحران ارزی است. ایران در ده سال گذشته در مقطع سال 2012 و 2018 با بحران ارزی مواجه شده است.
بحران های ارزی را میتوان پیش بینی کرد؟
با توجه به اثرات مخربی که یک بحران ارزی می تواند بر اقتصاد بر جا گذارد، پیش بینی نوسانات ارزی، نحوه واکنش به بحران، کاهش اثرات منفی آن و پیش بینی بحران های آنی به دلیل تأثر گسترده بحران بر بخش های واقعی اقتصاد از مهم ترین چالش های کشور های درگیر بحران بوده و از اهمیت فراوانی در اقتصاد برخوردار است. از همین رو به کارگیری الگوهای هشدار دهنده زود هنگام که قادر به پیش بینی زمان وقوع و طول مدت بحران هستند، برای پیشگیری از وقوع بحران ارزی ضروری است.
به بیان ساده قبل از وقوع بحران ارزی یکسری از شاخص های اصلی اقتصاد کلان شروع به تغییر می کنند که این تغییرات به عنوان هشدار ایجاد بحران ارزی تلقی می شود. از همین رو با تغییر یکسری از متغیر های کلان اقتصادی و عدول نوسان آن از یک بازه مجاز، می توان وقوع بحران ارزی را پیش بینی کرد. البته بررسی هشدارها و تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی، در نظام های ارزی گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد.
نظام ارزی؛ شناور یا ثابت
به طور کلی اقتصادها از دو نوع نظام ارزی استفاده می کنند؛ نظام نرخ ارز شناور و نظام نرخ ارز ثابت( غیر شناور).
در نظام ارزی شناور نرخ ارز توسط عرضه و تقاضای بازار ارز تعیین می شود و نرخ ارز آزادانه بدون مداخله دولت ها تغییر می کند. به بیان دیگر قیمت ارز آنقدر تغییر می کند که تعادل بین بازار کالا و بازار پول برقرار شود، در صورت وقوع برخی از بحران های اقتصادی که نرخ ارز از تعادل خارج می شود، این نرخ به اندازه ای از طریق عرضه و تقاضا تغییر می کند که دوباره به تعادل برگردد. کشورهایی که از این نظام ارزی استفاده می کنند مانند؛ کانادا، ایالات متحده آمریکا، ژاپن، کره جنوبی، انگلستان، فرانسه، هند، ترکیه و. هستند.
در دیگر نظام ارزی یا نظام ارزی ثابت(غیر شناور) نرخ ارز از طریق بانک مرکزی تعیین اعلام می شود. در این سیستم ارزی بانک مرکزی از طریق خرید و فروش نرخ ارز در بازار قیمت ارز را در نرخ اعلامی خود نگه می دارد. به عنوان مثال چین در سال های اخیر نرخ یوهان را در مقابل دلار آمریکا ثابت کرده که باعث به وجود آمدن منازعات اقتصادی شدیدی میان دو کشور شده است. بر این اساس می توان گفت که اقتصاد ایران نظام ارزی غیر شناور را برای خود برگزیده است. در حال حاضر اکثر کشور ها با اقتصاد های پیشرفته دارای نظام ارزی شناور هستند که البته شدت شناور بودن آن های یکسان نیست. به عنوان مثال کانادا به عنوان کامل ترین نظام ارزی شناور شناخته می شود.
خط کش بحران ارزی چیست؟
برای اینکه بتوان اثر متغیر های کلان اقتصادی را بر بحران ارزی پیش بینی کرد اول باید از بحران ارزی در مدل یک تعریف مشخص و قابل محاسبه وجود داشته باشد. بسیاری از پژوهشگران اقتصادی شاخص فشار ارز را برای این امر برگزیده اند. این شاخص اشاره به تغییرات در متغیر نرخ ارز و ذخایر ارزی دارد و ترکیب وزنی از تغییرات این دو متغیر است. فلسفه محاسبه این شاخص به این شکل است که بررسی تغییرات نرخ ارز به تنهایی وضعیت بحرانی را نشان نخواهد داد، زیرا ممکن است نرخ ارز ثابت بماند اما ذخایر ارزی رو به پایان باشد. به همین دلیل تغییرات همزمان نرخ ارز و ذخایر قانونی برای به وجود آمدن یک بحران ارزی یا فشار ارزی مهم است.
در این مدل شاخص فشار ارز متغیر وابسته و شاخص های کلان اقتصادی متغیر مستقل هستند. به عنوان مثال تورم یک متغیر مستقل بوده که تغییرات آن بر روی شاخص فشار ارزی یا بحران ارزی بررسی می شود.
هشدار بحران برای نظام های ارزی ثابت
همانگونه که گفته شد نظام ارزی ایران در زمره نظام های ارزی ثابت یا غیر شناور قرار دارد، از همین رو بررسی متغیر های کلانی که وقوع یک بحران ارزی را در نظام ارزی ثابت پیش بینی می کنند بسیار حائز اهمیت است. بر اساس پژوهش های صورت گرفته تغییر در نرخ تورم( با اهمیت 97 درصد)، نرخ ارز مؤثر واقعی( 77 درصد)، نسبت ذخایر بین المللی به تولید ناخالص داخلی(72 درصد)، نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی( 67 درصد)، شاخص آزاد سازی تجاری( 49 درصد)، رشد نسبت اعتبارات یا وام های داخلی به تولید ناخالص داخلی(34 درصد)، نرخ سود (34 درصد) و نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی( 33 درصد) هشدار دهنده برای وقوع یک بحران ارزی هستند.
به عنوان مثال تورم؛ چنانچه نرخ تورم از دامنه نوسانات مجاز خود تجاوز کند، در کشور هایی که نظام ارزی ثابت دارد به دقت 97 درصد هشدار وقوع یک بحران ارزی را می دهد. دیگر شاخص مهم هشدار دهنده، نرخ ارز مؤثر واقعی است. نرخ ارز مؤثر نشان دهنده ارزش پول داخلی یک کشور در برابر میانگین ارزش پولی رایج شرکای تجاری آن کشور است. زمانی که نرخ ارز مؤثر واقعی از محدوده ای تعیین شده خارج شود تا دقت 77 درصد می تواند هشدار دهنده یک بحران ارزی باشد.
هشدار ارزی برای نظام ارزی شناور
در اقتصادهایی که نظام ارزی شناور دارند تغییر در نرخ ارز مؤثر واقعی( 87 درصد)، نسبت ذخایر بین المللی به بدهی خارجی( 69 درصد)، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی( 67 درصد)، نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی(62 درصد)، نرخ تورم( 49 درصد)، نسبت حساب های جاری به تولید ناخالص داخلی( 48 درصد)، نسبت پس انداز به تولید ناخالص داخلی(48 درصد)، شاخص جهانی سازی( 43 درصد) و شاخص کنترل بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی هشدار دهنده هایی با ضریب دقت متفاوت برای وقوع یک بحران ارزی هستند.
در نظام هایی که نظام ارزی شناور دارند بیش از همه تغییر نرخ ارز مؤثر واقعی، خارج از دامنه مجاز تغییرات می تواند هشداری برای رو به رو شدن یک اقتصاد با بحران ارزی باشد. که این امر کاملا با منطق نظام ارزی شناور تطابق دارد.
تفاوت هشدار ها در نظام های ارزی متفاوت
با نگاهی اجمالی به عنوان هشدار دهنده های بحران ارزی که در سطور بالایی گفته شد، تفاوت ها و شباهت هایی دیده می شود. تورم عاملی است که یقینا زمانی که از دامنه مجاز نوسان خارج شود، هشداری جدی برای وقوع یک بحران ارزی خواهد بود. جدی بودن این هشدار در کشور هایی با ارز ثابت به مراتب جدی تر خواهد بود تا کشوری که از نظام ارزی شناور پیروی میکند. به بیان ساده تر زمانی که تورم از محدوده خود خارج شود در اقتصادهای نظام ارز ثابت با دقت بالایی می تواند هشدار یک بحران ارزی را دهد. این دقت در اقتصاد هایی با نظام شناور ارزی حدود 50 درصد است.
همچنین مواردی در متغیر های هشدار بحران دیده می شود که در کشور هایی با نظام ارزی شناور وجود دارد اما در دیگر اقتصاد ها مشاهده نمی شود. به عنوان مثال شاخص جهانی سازی و شاخص کنترل بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی جزئی از متغیر های هشدار با دقت حد متوسط برای وقوع یک بحران ارزی در نظام های ارزی شناور هستند. این در حالیست که این دو شاخص در ایجاد بحران در اقتصاد های ارزی ثابت از اهمیت خاصی برخوردار نیستند.
نرخ ارز واقعی مؤثر؛ هشدار دهنده ای بسیار مهم
فارغ از اینکه اقتصاد یا کشوری از چه نظام ارزی تبعیت می کند، نوسان خارج از حد مجار نرخ ارز واقعی مؤثر هشداری جدی برای به عمل پیوستن یک بحران ارزی می دهد. در سطور بالا تعریف مختصری از این شاخص گفته شد اما می توان این شاخص را به گونه ای دیگر نیز تعریف کرد؛ نرخ ارز مؤثر واقعی بیان کننده میزان برابری پول رایج یک کشور در مقابل ارز رایج کشور های دیگر است و تحولات آن در واقع گویای میزان رقابت پذیری یک کالا در برابر ارز خارجی است. افزایش در این نرخ باعث افزایش ارزش پولی ملی و کاهش توان صادراتی کشور است. به بیان دیگر زمانی که نرخ ارز مؤثر حقیقی افزایش می یابد، ارزش پول ملی بالا رفته و همین امر باعث می شود تا ارزش کالای داخلی در مقابل کالای مشابه خارجی به طور نسبی گران تر شود، این موضوع موجب کاهش صادرات و افزایش واردات خواهد شد.
از همین رو هر اقتصادی با هر نوعی از نظام ارزی نبایستی از نوسانات نرخ ارز مؤثر حقیقی غافل شود، چرا که نوسانات غیر معمول این شاخص در هر کشوری پتانسیل بالایی برای ایجاد یک بحران ارزی دارد. اهمیت یک ارز خارجی برای محاسبه نرخ ارز مؤثر حقیقی یک اقتصاد با توجه به میزان و سهم کشور خارجی در سبد تجاری آن اقتصاد تعیین می شود. به طور مثال چنانچه 70 درصد مبادله تجاری ایران با اروپا باشد، تغییر ارزش ریال در برابر یورو بسیار اثر گذار بر شاخص نرخ ارز مؤثر خواهد بود.
برای جلوگیری از ایجاد بحران در ایران باید چه کرد؟
همانگونه که گفته شد نظام ارزی که اقتصاد ایران از آن پیروی می کند نظام ارزی غیر شناور است. از همین رو نوسانات بیش از اندازه نرخ تورم می تواند چاشنی برای وقوع یک بحران ارزی در کشور باشد. وجود تورم مزمن و بی ثبات در ده سال گذشته اقتصاد ایران از عمده دلایل به وجود آمدن دو بحران ارزی در همین بازه زمانی است. شایسته است مسئولین اقتصاد پولی و مالی کشور برای درگیر نشدن اقتصاد ایران با بحران ارزی، معضل تورم را کنترل کنند. چنانچه تورم حال حاضر ایران که در قله 25 سال گذشته قرار گرفته است کنترل نشود، می تواند یک ابر بحران ارزی برای کشور به ارمغان بیاورد.
کاهش ذخایر بین المللی نیز از مهم ترین عواملی است که ایران را با بحران ارزی مواجه کرده است. تحریم ها و کاهش حجم اقتصادی ایران باعث شده تا به شدت ذخایر ارزی کشور کاهش یابد. همچنین دیگر شاخص مهم هشدار دهنده برای ایران پایین بودن نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی کشور است. با توجه به اینکه عموما در چند سال اخیر تراز تجاری ایران غیر نفتی ایران منفی بوده یا به بیان دیگر میزان واردات بیش از صادرات بوده است، این امر باعث شده تا خطر بحران ارزی همواره بیخ گوش ایران باشد. بر همین اساس افزایش ذخایر بین المللی و افزایش صادرات برای دور ماندن از بحران ارزی برای اقتصاد ایران ضروری است.
تاثیر نوسانات ارز بر تجارت
با توجه به شرایط و روابط سیاسی و منطقهای کشورمان، و تصمیمات اخذ شده از سمت مسئولین و وجود تحریمها، نرخ ارز همواره در کشورمان در حال تغییر است. نوسانات ارز علاوه بر محصولات داخل کشور، بر تجارت بین الملل هم تاثر گذار است. در این مقاله نگاهی کوتاه به تاثیر نوسانات ارز بر تجارت خواهیم داشت. به پولهای خارجی ارز گفته میشود. به گفته دیگر به واحدهای پولی که در کشورهای دیگر به جز کشور اصلی داد و ستد شود به صورت کلی ارز گفته میشود.
با توجه به شرایط حاکم بر کشورمان، معمولا نرخ ارز، نوسانات زیادی دارد که این نوسانات ارز تاثیر مستقیمی بر تجارت بین الملل دارد. اثرات نوسانات ارز بر تجارت میتواند مثبت و یا منفی باشد. ما در اینجا مفصلا تأثیر نوسانات ارز بر تجارت و اقتصاد را بررسی خواهیم کرد.
تعیین قیمت ارز
قیمت ارز به دو صورت تعیین میشود. عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت ارز در کشورهایی است که گردش ارز در آنها آزاد بوده و بانک مرکزی و دولت، دخالتی در تعیین نرخ ارز ندارند. اما در سایر کشورها ملاحظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، بانک مرکزی و دولت، نرخ ارز را تعیین میکنند؛ که یک نظام کنترلی را شکل دادهاند. ایران جز کدام دسته است؟
تأثیر نرخ ارز
رایجترین شاخص برای رقابت پذیری در مبادلات بینالمللی، نرخ ارز موثر حقیقی است. از این شاخص برای ارزیابی تغییر و تحول قیمتها و هزینههای نسبی استفاده میشود. این متغیر جایگاه کشورها را در عرصه رقابت نشان میدهد و تأثیر چشمگیری در توسعه اقتصاد کلان دارد؛ همچنین بر متغیرهای اساسی اقتصاد کلان تأثیرگذار است.
یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشورمان، ایران، نرخ ارز و سیاستگذاریهای ارزی است. این چالش همیشه در مجالس سیاستگذاری اقتصاد کشور و نحوه تعیین نرخ ارز و اثرات آن وجود داشته است.
ارزش پول ملی در دنیای بینالملل نقش اساسی در تعیین هزینههای اقتصادی مربوط به تعیین عوامل مؤثر بر نرخ ارز در ایران سرمایهگذاری، واردات و صادرات دارد که بر رشد اقتصادی اثرگذار است. نوسانات نرخ ارز میتواند باعث ایجاد تردید در تجارت بینالمللی شود که با کاهش سرمایهگذاری در بخش خارجی، باعث کاهش تجارت و جریان سرمایه شده و سبد داراییهای مالی به هم میخورد.
برخی عوامل تاثیرگذار در تعیین نرخ ارز در کشور:
- چالشهای سیاسی خارجی مثل تحریمها، برجام و مسائل منطقهای با همسایگان
- چالشهای سیاسی داخلی مثل اعتراضات و اعتصابات صنفی، کسری بودجه دولت، اثرهای تقویمی و سیاستهای ضد تورمی
همچنین نرخ ارز بر قدرت رقابتی تولیدکنندگان، سطح تولید و اشتغال اثرگذار است که روی سطح عمومی قیمتها و تورم تأثیر مستقیم دارد؛ بنابراین با توجه به اثرات مستقیم نرخ ارز بر عملکرد اقتصادی کشور، سیاستگذاریهای ارزی و تعیین نرخ ارز اهمیت بالایی دارد.
تأثیرات تغییر نرخ ارز
اقتصاد کلان یک کشور به سایر کشورها از طریق بازار کالاها، توسط نرخ ارز مرتبط میشود. با افزایش نرخ ارز، صادرات غیر نفتی و تراز تجاری بهبود مییابد. ولی این تغییرات در بلند مدت باعث افزایش هزینههای تولید ناشی از افزایش قیمت مواد اولیه شده که به شرکتها زیان میرساند.
با تغییر نرخ ارز روند پسانداز و سرمایهگذاری غیرمنطقی شده که امکان تخصیص بهینه منابع نخواهد بود.
نرخ ارز و صادرات
در زمان بحران، سیاست ارزی متفاوت از شرایط عادی اقتصاد کشور است. بسیاری بر این باورند که با افزایش نرخ ارز در کشور و افزایش قیمت دلار، زمان خوبی برای صادرات است و باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر کاهش ارزش پول هر کشور، آگاهانه و با نظارت لازم دولت و کنترلهای پولی همراه باشد، تأثیر مثبت بر افزایش صادرات خواهد داشت. همانند چین که با پایین نگهداشتن ارزش پول ملی خود نسبت به آمریکا، صادرات خود را افزایش داده است.
این افزایش نرخ ارز میتواند قدرت رقابت در بازارهای صادراتی را افزایش دهد؛ اما از طرفی باعث افزایش هزینه تولید و کمبود نقدینگی در داخل کشور میشود. همچنین بازپرداختهای ارزی نیز افزایش خواهد یافت.
با توجه به شرایط خاص کشورمان در منطقه و جهان، وجود شرایط تحریمی، نوسانات شدید قیمت ارز، شرایط سیاسی، روابط سیاسی، تصمیمهای دولت و تأثیرگذاری مستقیم این موارد در تجارت بینالملل، توصیه میشود قبل از شروع تجارت با کشورهای خارجی از مشاوران با تجربه در این زمینه کمک بگیرید. کارشناسان GTG آماده ارائه انواع مشاوره به شما هستند.
نویسنده: حمید قاسمی
با توجه به شرایط و روابط سیاسی و منطقهای کشورمان، و تصمیمات اخذ شده از سمت مسئولین و وجود تحریمها، نرخ ارز همواره در کشورمان در حال تغییر است. نوسانات ارز علاوه بر محصولات داخل کشور، بر تجارت بین الملل هم تاثر گذار است. در این مقاله نگاهی کوتاه به تاثیر نوسانات ارز بر تجارت خواهیم داشت. به پولهای خارجی ارز گفته میشود. به گفته دیگر به واحدهای پولی که در کشورهای دیگر به جز کشور اصلی داد و ستد شود به صورت کلی ارز گفته میشود.
با توجه به شرایط حاکم بر کشورمان، معمولا نرخ ارز، نوسانات زیادی دارد که این نوسانات ارز تاثیر مستقیمی بر تجارت بین الملل دارد. اثرات نوسانات ارز بر تجارت میتواند مثبت و یا منفی باشد. ما در اینجا مفصلا تأثیر نوسانات ارز بر تجارت و اقتصاد را بررسی خواهیم کرد.
تعیین قیمت ارز
قیمت ارز به دو صورت تعیین میشود. عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت ارز در کشورهایی است که گردش ارز در آنها آزاد بوده و بانک مرکزی و دولت، دخالتی در تعیین نرخ ارز ندارند. اما در سایر کشورها ملاحظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، بانک مرکزی و دولت، نرخ ارز را تعیین میکنند؛ که یک نظام کنترلی را شکل دادهاند. ایران جز کدام دسته است؟
تأثیر نرخ ارز
رایجترین شاخص برای رقابت پذیری در مبادلات بینالمللی، نرخ ارز موثر حقیقی است. از این شاخص برای ارزیابی تغییر و تحول قیمتها و هزینههای نسبی استفاده میشود. این متغیر جایگاه کشورها را در عرصه رقابت نشان میدهد و تأثیر چشمگیری در توسعه اقتصاد کلان دارد؛ همچنین بر متغیرهای اساسی اقتصاد کلان تأثیرگذار است.
یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشورمان، ایران، نرخ ارز و سیاستگذاریهای ارزی است. این چالش همیشه در مجالس سیاستگذاری اقتصاد کشور و نحوه تعیین نرخ ارز و اثرات آن وجود داشته است.
ارزش پول ملی در دنیای بینالملل نقش اساسی در تعیین هزینههای اقتصادی مربوط به سرمایهگذاری، واردات و صادرات دارد که بر رشد اقتصادی اثرگذار است. نوسانات نرخ ارز میتواند باعث ایجاد تردید در تجارت بینالمللی شود که با کاهش سرمایهگذاری در بخش خارجی، باعث کاهش تجارت و جریان سرمایه شده و سبد داراییهای مالی به هم میخورد.
برخی عوامل تاثیرگذار در تعیین نرخ ارز در کشور:
- چالشهای سیاسی خارجی مثل تحریمها، برجام و مسائل منطقهای با همسایگان
- چالشهای سیاسی داخلی مثل اعتراضات و اعتصابات صنفی، کسری بودجه دولت، اثرهای تقویمی و سیاستهای ضد تورمی
همچنین نرخ ارز بر قدرت رقابتی تولیدکنندگان، سطح تولید و اشتغال اثرگذار است که روی سطح عمومی قیمتها و تورم تأثیر مستقیم دارد؛ بنابراین با توجه به اثرات مستقیم نرخ ارز بر عملکرد اقتصادی کشور، سیاستگذاریهای ارزی و تعیین نرخ ارز اهمیت بالایی دارد.
تأثیرات تغییر نرخ ارز
اقتصاد کلان یک کشور به سایر کشورها از طریق بازار کالاها، توسط نرخ ارز مرتبط میشود. با افزایش نرخ ارز، صادرات غیر نفتی و تراز تجاری بهبود مییابد. ولی این تغییرات در بلند مدت باعث افزایش هزینههای تولید ناشی از افزایش قیمت مواد اولیه شده که به شرکتها زیان میرساند.
با تغییر نرخ ارز روند پسانداز و سرمایهگذاری غیرمنطقی شده که امکان تخصیص بهینه منابع نخواهد بود.
نرخ ارز و صادرات
در زمان بحران، سیاست ارزی متفاوت از شرایط عادی اقتصاد کشور است. بسیاری بر این باورند که با افزایش نرخ ارز در کشور و افزایش قیمت دلار، زمان خوبی برای صادرات است و باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر کاهش ارزش پول هر کشور، آگاهانه و با نظارت لازم دولت و کنترلهای پولی همراه باشد، تأثیر مثبت بر افزایش صادرات خواهد داشت. همانند چین که با پایین نگهداشتن ارزش پول ملی خود نسبت به آمریکا، صادرات خود را افزایش داده است.
این افزایش نرخ ارز میتواند قدرت رقابت در بازارهای صادراتی را افزایش دهد؛ اما از طرفی باعث افزایش هزینه تولید و کمبود نقدینگی در داخل کشور میشود. همچنین بازپرداختهای ارزی نیز افزایش خواهد یافت.
با توجه به شرایط خاص کشورمان در منطقه و جهان، وجود شرایط تحریمی، نوسانات شدید قیمت ارز، شرایط سیاسی، روابط سیاسی، تصمیمهای دولت و تأثیرگذاری مستقیم این موارد در تجارت بینالملل، توصیه میشود قبل از شروع تجارت با کشورهای خارجی از مشاوران با تجربه در این زمینه کمک بگیرید. کارشناسان GTG آماده ارائه انواع مشاوره به شما هستند.
نویسنده: حمید قاسمی
مطالب مرتبط
سامانه ارز نیما در واقع مخفف شده عبارت « نظام یکپارچه معاملات ارزی » است. سامانه نیما باهدف سازماندهی بازار…
پیش بینی نرخ ارز 1401
در این گزارش نرخ برابری دلار و ریال با توجه به محتمل ترین رویداد های آینده از طریق چهار مدل اقتصادسنجی پیش بینی شده است. پیش بینی برابری یورو در مقابل دلار تا پایان 2022 به این نسخه اضافه شده است.
پیش بینی نرخ ارز برای ایران که اقتصادی وابسته به واردات دارد، امر بسیار مهمی محسوب می شود. دولت ها همواره برای کنترل تورم تمایل به پایین نگه داشتن این متغیر اساسی دارند. با این حال کسری بودجه مزمن دولت و جبران آن از طرقی که منجر به افزایش نقدینگی می شود همواره به بالا رفتن نرخ ارز در دهه های اخیر کمک کرده است. (منبع)
پیش بینی قیمت دلار در سال 1400
از معماهایی که در مطالعات اقتصاد بین الملل وجود دارد قابل پیشبینی بودن نرخ ارز است. این مسئله به ویژه پس از کنفرانس برتن وودز و شناور شدن نرخ ارز اهمیتی دوچندان یافت. تغییرات نرخ ارز با توجه به آثاری که بر صادرات، واردات و تراز پرداخت های یک کشور دارد همواره مورد توجه اقتصاد دانان و دولت مردان بوده است و به این دلیل شناسایی عوامل مؤثر بر آن و پیشبینی رفتار نرخ ارز از موضوعات حائز اهمیت در ادبیات اقتصاد بین الملل بوده است.
عوامل جهت دهنده نرخ ارز
عوامل موثر بر نرخ ارز در ایران را به دو دسته کلی کمی و کیفی تقسیم می کنیم.
طبق تئوری، عوامل زیر با شدت های مختلف، ابتدا روی عرضه و تقاضای ارز و سپس روی نرخ ارز اثر می گذارند. اما با توجه به شرایط خاص اقتصاد ایران (از جمله وجود تحریم های بین المللی و وابستگی به صادرات نفت خام)، عوامل اثرگذار متفاوت از یک اقتصاد معمولی خواهد بود. با توجه به این گزاره، اصلی ترین نیرو های جهت دهنده به قیمت ارز های خارجی را می توان در چهار مورد اول جستجو کرد.
1- هزینه های دولت (کسری بودجه) | 2- رشد نقدینگی |
3- قیمت و مقدار فروش نفت | 4- تفاوت تورم در داخل و خارج |
5- جایگزینی پول خارجی به جای پول ملی (دلاریزه شدن) | 6- تفاوت رشد درآمد حقیقی در داخل و خارج |
7- تفاوت نرخ بهره حقیقی در داخل و خارج | 8- تفاوت سرعت گردش پول داخل و خارج |
9- تغییر ترجیحات مصرف کننده به نفع کالای خارجی | 10- فرار سرمایه به خارج |
11- تعرفه واردات و صادرات | 12- کارایی تولید |
13- درجه باز بودن اقتصاد | 14- وضعیت تراز پرداخت ها |
عوامل تئوریک موثر بر نرخ ارز
عوامل فوق اغلب قابل اندازه گیری و محاسبه هستند، در کنار آنها، عوامل کیفی وجود دارند که بر عوامل کمی اثر گذاشته و منجر به تغییرات نرخ ارز می شوند. این عوامل شامل، نتیجه تحریم ها و برجام، توافق ایران و چین را می توان نام برد. از این رو، پیش بینی نرخ ارز در ایران بیش از هر عامل دیگری نیازمند بررسی عوامل کیفی است. جدول زیر مهمترین عوامل اثر گذار را به تفکیف کمی و کیفی، و به ترتیب اهمیت نشان می دهد.
پیش بینی قیمت دلار در ایران تا سال 1400
تحلیلگران و صاحبنظران
- اشکان رسولیان: تحریم ها اثر منفی (افزاینده) و برجام اثر مثبت بر نرخ ارز داشته است. بنابراین در شرایط تشدید تحریم ها انتظار افزایش و در شرایط عادی سازی روابط، انتظار ثبات اقتصادی داریم.
- داوود سوری: دولت در سال 1400 با کسری بودجه زیادی مواجه است، بعید به نظر می رسد بتواند در بازار بدهی تمامی آن را تامین کند، از این رو انتظار تورمی به اندازه کسری بودجه را داریم از طرف دیگر دولت ارز کافی برای ارز پاشی در بازار ندارد. بنابراین انتظار افزایش در نرخ ارز را در سال جاری داریم.
- مرتضی ایمانی راد: به نظر میرسد کف قیمت دلار سال جاری 20 هزار تومان باشد و سقف در سه ماه ابتدایی سال 27 هزار تومان.
- بهروز ملکی: قیمت دلار بر مبنای انطباق با نقدینگی رقم 23 هزار تومان منطقی است، اما می تواند تحت تاثیر عوامل کیفی مانند FATF، برجام، تحریم ها و نتیجه انتخابات مسیر متفاوتی را در پیش گیرد. اگرچه مسئله ایران و آمریکا به راحتی قابل حل نیست با این حال می توان رشد اقتصادی را 5% و تورم را بین 30 الی 40 درصد و نرخ دلار را نیز می توان در بازه 20 الی 30 هزار تومان در نوسان دید.
رضا خسروی:
مدل مناسب برای پیش بینی
نمودار سمت راست متغیر های نقدینگی و کسری تراز عملیاتی بودجه را به عنوان شاخصی از کسری بودجه نشان می دهد و در نمودار سمت چپ همجهت بودن تغییرات نرخ ارز و نقدینگی را شاهد هستیم. با توجه به مشاهدات، نرخ ارز، بیشترین اثر پذیری را از نقدینگی دریافت می کند که تغییرات آن معلول کسری بودجه دولت است. بنابراین داشتن کسری بین 150 الی 180 هزار میلیارد تومانی در بودجه 1400، رشد بین 30 الی 35 درصدی در نقدینگی را به دنبال دارد.
نتایج پیش بینی
این پیش بینی در دو سناریو به بررسی نرخ ارز در سال 1400 می پردازد.
سناریوی اول (صعودی):
با احتمال قوی تری انتظار سناریوی اول را داریم.
سناریوی دوم (نزولی):
احتمال این سناریو پایین تر است و بستگی به لغو تحریم ها و افزایش عملی صادرات نفت دارد.
قیمت واقعی دلار از چه فرمولی بهدست میآید؟
سیاستهای دولت در چند سال اخیر، نوسانهای ارزی، تورم، تحریم و هزاران عوامل دیگر باعث شدهاند تا درک درستی از ارزش واقعی پول کشورمان نداشته باشیم. اگر خودتان در این زمینه تحقیق کنید، بهسرعت متوجه میشوید که باوجود چندگانگی میان نرخ ارز رسمی اعلامشده توسط دولت و ارزهای دیگر مانند ارز نیما و درنهایت نرخ ارز بازار آزاد، معیار دقیقی برای سنجش ارزش پول خودمان یا بهطور دقیقتر سنجش قدرت خریدمان نداریم.
اما میتوانیم با مقایسه نرخ ارز کشورمان با دیگر کشورها و شاخصهای قیمت مصرفی، معیاری به نام نرخ واقعی موثر ارز را به دست آوریم تا بهوسیله آن درک بهتری از وضع ریال و قدرت خرید مردم داشته باشیم.
نرخ واقعی موثر چه نکاتی را روشن میکند؟
در ادامه این مقاله بعد از آشنایی با مفهوم نرخ موثر واقعی و عوامل موثر بر آن، متوجه میشویم که عوامل موثر بر تورم شدید فعلی و کاهش قدرت خرید مردم، عواملی مانند تحریمها یا قیمت دلار نیستند. بلکه عامل اصلی ضعف دولت در بحث سیاستگذاریهای مربوط به تولیدات داخلی، صادرات و واردات است.
نرخ واقعی موثر بهخوبی تاثیر این موارد را نشان میدهد اما در ادامه توضیح خواهیم داد که چرا به دلیل عدم شفافیت، نباید به ارقام رسمی اعتماد کرد و باید به اتفاقات گذشته توجه کنیم.
برای توضیح نرخ واقعی موثر ارز ابتدا مفاهیم مقدماتی را توضیح داده و درنهایت به وضعیت ریال در مقیاس جهانی خواهیم رسید.
نرخ اسمی قیمت ارز (NER)
برای توضیح مفهوم نرخ واقعی دلار، ابتدا باید نرخ اسمی را تعریف کنیم:
نرخ اسمی ارز (یا Nominal Exchange Rate) به هزینه مبادله ارز یک کشور با ارز کشوری دیگر گفته میشود. برای مثال اگر نرخ اسمی پوند انگلیس به دلار آمریکا برابر با 1£ = 2$ باشد، یعنی یک فرد انگلیسی میتواند درازای پرداخت یک پوند، دو دلار دریافت کند.
نرخ واقعی قیمت ارز (RER)
نرخ واقعی قیمت ارز یا (یا Real Exchange Rate) از قیمت نسبی کالاهای یک کشور به یک کشور دیگر به دست میآید؛ یعنی برای مثال نرخی که بهاندازهی آن یک فرد انگلیسی میتواند کالاهای خود را با کالاهای آمریکایی مبادله کند. برای به دست آوردن این نرخ کافی است قیمت یک کالای صادراتی را بر قیمت همان کالا که از کشور دیگر وارد میشود تقسیم کنید.
نرخ واقعی قیمت ارز را با فرمول زیر نشان میدهیم:
این فرمول نشان میدهد که نرخ واقعی ارز تحت تاثیر این دو عامل است:
- شاخص قیمتی یک کالا در کشور داخلی و خارجی
- نرخ اسمی مبادله ارز دو کشور (که در اینجا منظور ریال ایران و دلار آمریکا است)
در حال حاضر نرخ واقعی ارز به ما نشان میدهد که: اگر نرخ واقعی پایین باشد، کالاهای خارجی نسبتا گرانتر و کالاهای داخلی نسبتا ارزانتر هستند.
با این تعاریف متوجه میشویم که در حال حاضر نرخ واقعی قیمت ارز در ایران پایین است؛ زیرا برای شهروندان ایرانی، خرید کالاهای صادراتی دشوار بوده و ازنظر قیمت منطقی است که از کالاهای داخلی خرید کنند. برعکس این مثال هم صادق است: شاخص بیگمک نشان میدهد که ممکن است یک کالای یکسان در دو کشور مختلف قیمت متفاوتی داشته باشد، مثلا اگر معیار مقایسه را دلار در نظر بگیرید قیمت یک بیگمک در سوئیس بیشتر از آمریکا است و اگر فرد سوئیسی برگر خود را از آمریکا خریداری کند، هزینه کمتری متقبل میشود.
نرخ اسمی موثر ارز (NEER) و نرخ واقعی موثر ارز (REER)
نرخ اسمی موثر ارز (NEER) میزان تغییرات نرخ ارز یک کشور را در برابر شرکای دیگر تجاریاش را نسبت به سال پایه بررسی میکند. دلیل آنکه ما در اینجا نرخ اسمی موثر را معیار قرار نمیدهیم ایناست که در محاسبه تغییرات نرخ اسمی موثر حرفی از تغییرات قدرت خرید ارزها زده نمیشود؛ و بررسی کردن آن نتایج مشابهی مانند مقایسه بین نرخ ارز دو کشور را به ما میدهد. برای اینکه بدانیم قدرت خرید پول کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر در طول زمان چقدر تغییر داشته است باید به سراغ نرخ واقعی موثر ارز (REER) برویم.
برای اینکه بدانیم قدرت خرید پول کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر در طول زمان چقدر تغییر داشته است باید به سراغ نرخ واقعی موثر ارز (REER) برویم.
نرخ واقعی موثر ارز یک کشور با گرفتن میانگین هندسی نرخ اسمی موثر ارز بر یک شاخص قیمتی یا معیار تورمی محاسبه میشود که فرمول آن را مشاهده میکنید:
که در اینجا “REER” نرخ واقعی موثر ارز بوده و از تقسیم ارزش واحد پول کشور خودی (بر مبنای پول کشور iام) بر نسبت شاخص قیمتی کشور شریک تجاری به دست میآید. این نرخهای بهدستآمده هرکدام به توان وزنهای نرمال شدهی کشورهای شریک تجاری میرسد.
بحث خیلی تخصصی شد، میدانم! همه این فرمولها تنها به این جهت گفته شد تا چند نکته مشخص شود:
- نرخهای محاسبهشده بر اساس سال مبنا بوده و بهدرستی تغییرات نرخ ارز را نشان میدهند.
- در نظر گرفتن شاخصهای قیمتی کالاها باعث میشود تا درک درستی از تغییرات قدرت خرید داشته باشیم.
- به خاطر وزن دادهشده به نرخ ارز هر کشور بهصورت جداگانه، تغییرات قدرت خرید تنها به میزان مبادلات ما با کشور مدنظر محاسبه میشود. برای مثال، وزن دادهشده به نرخ کشورهای چین و امارات (که مبادلات زیادی با آنها داریم) بسیار بیشتر از کشورهایی مانند اندونزی و سنگاپور است.
حالا میتوانیم وضعیت نرخ واقعی موثر ارز ایران را در چند سال اخیر بررسی کنیم و بفهمیم که این تغییرات چه معنایی دارد.
چرا باید به نرخ واقعی موثر بیشتر اهمیت بدهیم
در حال حاضر معیار اصلی عموم برای سنجش قدرت خرید و کیفیت زندگی، قیمت دلار است. اما برای اینکه به شما نشان بدهم تکیه کردن بر چنین معیاری کاربردی نیست دو دلیل مطرح میکنم:
- همانطور که در مقدمه این مقاله گفته شد، به علت تعدد ارقام اعلامشده در ارتباط با دلار و همچنین نوسان شدید آنها، نمیتوان بر قیمت دلار اتکا کرد. انواع سیاستهای دولتی، مشکلات دسترسی ارزی به دلار و چندین دلیل دیگر باعث میشوند تا عدد اسمی اعلامشده و تاثیر واقعی آن بر قدرت خرید ارتباط کمتری داشته باشند.
- دلار تأثیرگذارترین نرخ ارزی جهانی است، اما لزوما تمامی مبادلات ما از قیمت آن تاثیر مستقیم نمیپذیرد. اگر بهجای قیمت دلار، به میزان تغییرات نرخ ارز کشورهای دیگر و بهخصوص کشورهایی که بیشترین میزان مبادله را با آنها داریم توجه کنیم میتوانیم تاثیرات کاذب قیمت دلار را از تاثیرات واقعی آن جدا کرده و بهطور دقیق به مسئله نگاه کنیم.
در رابطه با نرخ واقعی موثر ارز گفته شد که برای محاسبه آن از میانگین وزنی نرخ ارز کشورهای طرف معامله استفاده میشود. این نکته باعث میشود تا قدرت خرید ما بر اساس میزان مبادلات ما با یک نرخ ارزی خاص محاسبه شود. برای شما یک مثال میزنم:
فرض کنید که کشور ایران 70 درصد معاملات خود را با چین، 20 درصد را با روسیه و 10 درصد را با هند انجام میدهد. حالا اگر نرخ روبل روسیه 30 درصد افزایش پیدا کند، نرخ واقعی موثر 30 درصد کاهش پیدا نمیکند، بلکه میزان کاهش آن نسبت به میزان مبادلات کشور ما با روسیه محاسبه میشود.
ازآنجاییکه تمامی واردات ما به دلار وابسته نیست، پس نباید نرخ دلار را معیار اصلی قدرت خرید در نظر بگیریم. بهجای آن میتوانیم با تمرکز بر نرخ واقعی موثر ارز بر عواملی تمرکز کنیم که به طرز معنیداری بر قدرت خرید ما تاثیر گذاشتهاند.
وضعیت نرخ واقعی موثر ارز در ایران
در قدم اول برای درک بهتر، نگاهی به جدول تغییرات نرخ اسمی ارز در مقایسه با تغییرات نرخ واقعی موثر ارز بیندازید:
هر چه نرخ واقعی موثر ارز بیشتر باشد توانایی خرید مردم بیشتر است؛ یعنی قدرت ریال نسبت به ارز دیگر کشورها بیشتر بوده و توانایی خرید کالاهای خارجی بیشتر شده است. اگر نرخ موثر واقعی پایین باشد، یعنی قدرت خرید ما برای کالاهای خارجی کاهشیافته و مردم تمایل به مصرف کالاهای داخلی پیدا میکنند.
هر چه نرخ واقعی موثر ارز بیشتر باشد توانایی خرید مردم بیشتر است؛ یعنی قدرت ریال نسبت به ارز دیگر کشورها بیشتر بوده و توانایی خرید کالاهای خارجی بیشتر شده است.
شاید بپرسید که چرا وقتی جهش شدیدی در افزایش نرخ دلار را شاهد بودیم، این تاثیر چشمگیر را در نرخ واقعی موثر مشاهده نمیکنیم؟
دلیل این اتفاق اعلام شدن نرخ رسمی ارز بهجای نرخ بازار آزاد و توسط بانک مرکزی است. اطلاعات نشان داده در اینجا، به علت اختلاف فاحش میان نرخ رسمی و نرخ آزاد یا قیمت واقعی دلار، در برخی برهههای زمانی حقیقت را راجع به تغییرات قدرت خرید نشان نمیدهد.
برای مثال در طی سالهای 1373 تا 1380 نرخ رسمی بانک مرکزی بر مقدار 175 تومان باقی ماند، درصورتیکه نرخ بازار آزاد و قیمت واقعی تعیین عوامل مؤثر بر نرخ ارز در ایران دلار طی این دوره هفتساله از 263 تومان به 792 تومان رسید؛ یعنی جهشی سه برابری که توجیهکننده رقم بسیار بالای نرخ واقعی موثر در سال 1380 است. بهترین سالهایی که میتوانیم از آنها برای معیار استفاده کنیم دورههای 1382 تا 1389 و باکمی اغماض سالهای 1394 تا 1396 هستند.
رشدهای ناگهانی در نمودار نشان میدهد که ریال نسبتبه دلار آمریکا بیشازاندازه ارزشگذاری شده است.
تحقیقات دانشگاهی انجامشده این حوزه در ایران شامل دادههای بعد از سال 1395 نمیشوند و ازآنجاییکه دادههای بینالمللی بر اساس نرخهای رسمی بانک مرکزی بهدستآمدهاند، نرخهای واقعی موثر نشان دادهشده در سال 1397 کاربردی نیستند. درواقع رشدهای ناگهانی در نمودار نشان میدهد که ریال نسبتبه دلار آمریکا بیشازاندازه ارزشگذاری شده است. همانطور که خودتان متوجه شدهاید، با نوسان نرخ ارز در سال اخیر، رفاه شهروندان بهشدت کاهشیافته و قدرت خرید افراد بسیار کم شده است. پس میتوانیم مطمئن باشیم که نرخ واقعی موثر ارز در حال حاضر بسیار کمتر از آن چیزی است که آمارهای بینالمللی نشان میدهد. اگر بخواهید درک کنید که این اختلاف چقدر است، سقوط نرخ موثر در سال 1380 تا 1384 نشانگر مناسبی است.
برای اینکه مرجعی برای مقایسه داشته باشیم، در نمودار پایین نرخ واقعی موثر ارز را برای ایران و آمریکا در کنار هم قرار دادهایم:
میبینیم در دورههایی که نرخ رسمی با نرخ بازار آزاد یا قیمت واقعی دلار تفاوت زیادی داشته است، به گفتهی نمودار ما باید رفاه بیشتری را نسبت به آمریکا تجربه میکردیم! درصورتیکه چنین اتفاقی حقیقت ندارد. نزدیک بودن دو نرخ موثر ایران و آمریکا در سال 1397 نیز باوجود اختلاف 11000 تومانی نرخ ارز رسمی با نرخ ارز بازار و قیمت واقعی دلار نشاندهنده حقیقت وحشتناکی است که با محاسبه صحیح نرخ موثر آشکار میشود. (نکته: لازم به ذکر است که تحریمهای معاملاتی یا تعرفههای واردات و صادرات بر نرخ واقعی موثر تاثیر گذار نیست و اثرات آنها در این معیار نشان داده نمیشود.)
اختلاف زیاد بین نرخ رسمی و نرخ بازار دلار بر محاسبات تاثیر میگذارد
همهی این دادهها مهر تاییدی هستند بر این فرضیه که سیاستهای ارزی دولت در حال حاضر جوابگو نیست؛ ارز 4200 تومانی نهتنها تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشور نداشت، بلکه مشکلات دیگری را ایجاد کرد که در این مقاله وارد آنها نخواهیم شد. هدف این بررسیها این بود تا نشان بدهیم عوامل بهبود رفاه مردم و خلاصی از بحرانهای ارزی و تورمی، سیاستهای ساده و پیشپاافتادهای همچون ثابت نگاهداشتن نرخ اسمی ارز نیستند.
عوامل تأثیرگذار بر نرخ واقعی ارز
در اینجا این سوال مطرح میشود که چه عواملی بر نرخ واقعی موثر تأثیرگذارند؟ اهمیت این عوامل زمانی خود را نشان میدهند که بدانیم رشد نرخ واقعی موثر تا حد زیادی بر رفاه و قدرت خرید مردم تاثیر گذار است. تعدادی از این عوامل را بررسی میکنیم:
سیاستهای تجاری
یک نظریه سنتی در ارتباط با تعرفههای تجاری وجود دارد که کاهش سطح تعرفهها در یک اقتصاد کوچک منجر به کاهش قیمت داخلی کالاهای وارداتی شده و تقاضای آنها را افزایش میدهد که منجربه تضعیف نرخ واقعی ارز خواهدشد.
رشد واردات نرخ موثر واقعی ارز را تضعیف میکند
ضعف عمدهی این استدلال این است که چنین استدلالی ایستا بوده و آثار میاندورهای و نقش کالاهای غیرقابلمبادله را در نظر نمیگیرد. درحالیکه دولت میتواند با سیاستهای حمایتی درست، به شکل موانع تعرفهای یا غیر تعرفهای، قیمت نسبی کالاهای وارداتی را افزایش دهد و با فرض جانشین کردن کالاهای وارداتی در مصرف باعث افزایش تقاضا و قیمت کالاهای غیرقابلمبادله شود. در این حالت در بلندمدت واردات کاهشیافته و کسری حسابجاری کاهش پیدا میکند که مجموع این نکات ذکرشده درنهایت سبب تقویت نرخ واقعی ارز خواهد شد.
با توضیح این نکته است که یکی از ضعفهای اساسی دولت مشخص میشود، در حال حاضر به علت فساد شدید در بخشهای دولتی و غیردولتی، بسیاری از سیاستهای حمایتی دولت بهدرستی طراحی و اجرانشدهاند.
ترجیحات مصرفکنندگان
در حالت کلی گفته میشود که به دلیل وابستگی زیاد تقاضا کالاهای غیرقابلمبادله به درآمد، با افزایش درآمد مصرفکنندگان تقاضا و قیمت این نوع کالاها افزایشیافته و نرخ واقعی ارز تقویت میشود؛ اما این نکته همیشه در مورد کشورهای درحالتوسعهای مثل ایران صادق نیست، چراکه در این کشورها با افزایش درآمد یا ثروت مصرفکنندگان تقاضای کالاهای قابلمبادله (که بهطور عمده وارداتی هستند) افزایش پیدا میکند.
با افزایش درآمدهای حاصل از صدور نفت و افزایش مالیات بر واردات، نرخ واقعی ارز کاهش پیدا میکند؛
برای مثال در تحقیقی انجامشده در رابطه با “تاثیر تغییرات درآمدهای نفتی بر نرخ واقعی ارز در ایران (1378)” نشان داده میشود که با افزایش درآمدهای حاصل از صدور نفت و افزایش مالیات بر واردات، نرخ واقعی ارز کاهش پیدا میکند؛ که اگر پاراگراف قبلی را دوباره بخوانید، ارتباط این دو را متوجه میشوید؛ یعنی دوباره با رشد درآمد و ثروت مردم تقاضا افزایش پیداکرده، اما به دلیل پاسخگو نبودن تولید داخلی به تقاضا و عدم توانایی تولید تعدادی از کالاهای ضروری، واردات رشد کرده و نرخ واقعی ارز تضعیف میشود.
رشد بهرهوری
رشد بهرهوری در تولید کالاهای قابلمبادله، بهرهوری نیروی کار و درنتیجه دستمزدها را در بخش تولید افزایش میدهد. همچنین با فرض این نکته که نیروی کار بتواند بهراحتی در بخشهای مختلف جابهجا شود، قیمت کالاهای غیرقابلمبادله افزایشیافته و درنهایت نرخ واقعی ارز را در بلندمدت تقویت میکند.
چه انتظاری از آینده باید داشته باشیم؟
ازآنجاییکه رویکرد دولت برای برخورد با چنین مسائلی تغییر نکرده است، پیشبینی وضعیت پیش رو حداقل در کوتاهمدت، کار دشواری نیست و با نگاهی به نمودارها متوجه میشویم که این روند قرار است ادامه داشته باشد.
اما روزنهی امیدی هم دراینبین وجود دارد. اینکه امیدوار باشیم تا باوجود تحریمهای نفتی و کاهش ارزش پول، دیگر تعیین عوامل مؤثر بر نرخ ارز در ایران دولت و حتی خود مردم به این امر واقف شوند که راه خروج از بحران، راهکارهای کوتهبینانه و سطحی نیست و باید تغییرات اساسی و پایداری در خصوص تولیدات داخلی از طرف دولت صورت بگیرد. از طرف دیگر نیز به علت محدودیتهای ایجادشده، مردم هم بهمرورزمان زمینه را برای رشد محصولات داخلی فراهم میکنند؛ که اگر این مسیر بهدرستی پیش برود حتما با رشد تولید داخلی و درنهایت تقویت نرخ واقعی ارز ملی مواجه خواهیم شد.
دیدگاه شما