بدیهی است تلاش می شود با بهره گیری از غنی ترین منابع علمی در حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری تازگی مطالب و جذابیت وبلاگ برای فرهیختگان مالی و اقتصادی کشور حفظ گردد.
یاری همه سروران ارجمند و دوستان فاضلم را برای غنا بخشی هر چه بیشتر به مطالب وبلاگ خواستارم.
روح اله صمدی، کارشناس ارشد مدیریت مالی دانشگاه شهید بهشتی
ایران فاینانس
این مقاله مثبتاندیشی را به دو دسته تقسیم کرده است: مالی و روانی
الف) مالی: هر شخصی در معامله ممکن است ضرر کند، به هر حال اگر در یک بازه طولانی پيوسته متحمل ضرر ميشوید، ميتوان نتیجه گرفت که به طور قطع برخی موارد را به اشتباه انجام ميدهید. بزرگترین خطاهایی که تا به حال من و دیگر معاملهگران مرتکب شدهایم، شامل موارد زیر است:
1 - فقدان یک حد زیان (Stop-loss) تعریف شده و مشخص: به مراتب گفتهام که «یک فرد ميتواند با پرتاب دارت به سمت یک سری سهام و انتخاب تصادفی آنها، سودآوری کسب کند، اگر حد سود (Stop-profit) و حد زیان (Stop-loss) مناسب داشته باشد- اختیار معامله (Option) ميتواند این توانایی را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد.»
2 - مبارزه با یک روند (Trend): یک ضربالمثل قدیميکه ميگوید: «روند دوست شماست.» همچنان درست است. مردم طبق تئوری گلهای همیشه دنبالهروی یکدیگرند؛ مردم همیشه به صورت جمعی به یک جهت حرکت ميکنند، زیرا دوست دارند که اندیشهها و عقایدشان توسط دیگران تایید شود. مثلا اگر یک نفر بگوید که سهام شرکت الف را دوست دارد، هیچ تناقضی با این که شما نیز بگویید این سهام را دوست دارید، وجود ندارد. وقتی جریان پیوستهای از پول، یک روند را در یک موجودی ایجاد کرده است، یکی از آسانترین راههای کسب سود، همراه شدن با روند است. اما فراموش نکنید که ریسک آن را پوشش (Hedge) دهید تا وقتی که فرش از زیر پای شما کشیده ميشود، شما جایی برای نگهداشتن خود در آن مهلکه داشته باشید و از رنج و ياسي که سایرین را در بر خواهد گرفت، مصون باشید.
3 - حرص و طمع: انجام معاملات برای کسب سود کلان یکشبه و بدون برنامه هیچ مفهومي جز قمار ندارد. اگر برنامه خوب از پیش تعریف چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ شده نداشته باشید به مثابه این است که قمار ميکنید. چگونه برنامه درست را تشخیص دهیم؟ آنچه را که قصد انجامش را دارید، به طور واقعی یا در ذهن به همسر، بهترین دوست یا بدترین دشمن خود بگویید. اگر آنها منطق درستی در گفتههای شما نميبینند، شما در حال قمار هستید و نميتوانید به صورت استراتژیک فکر کنید و تصمیم بگیرید.
4 - تقبل ریسک بیش از حد تحمل: بزرگترین و محتملترین خطای افراد، پذیرش ریسک بالاتر از حد تحمل خود است. بسیاری از افراد در معاملات فقط به فکر پولی هستند که در آن معامله قرار است به دست آورند، بدون اینکه به این مساله توجه کنند که اگر آنها در این معامله شکست بخورند، چه اتفاقی خواهد افتاد. وقتی که آن اتفاق غیرقابل اجتناب ميافتد، درد و رنجی سخت آنها را فرا گرفته و وادارشان ميکند تا به طور جدی به خروج از بهترین تجارت دنیا فکر کنند. شکست همیشه اتفاق ميافتد، کلید موفقیت یافتن یک استراتژی مناسب با روحيات خود است. به علاوه اعمال استراتژيهاي مدیریت پول (Money Management) در هر معامله یک مساله حیاتی است.
5 - معامله با استراتژی غلط: این موضوع هم شبیه بند چهارم است. بند چهارم بیشتر روی ریسکهای بالا در رابطه با حجم قرارداد در هر استراتژی معامله بحث ميکند. معامله با استراتژی غلط شاید بزرگترین مسالهای است که گریبانگیر بسياري از افراد است.
اگر فکر ميکنید که بعد از شکست و زیان نميتوانید سرزنده و خوشحال در بازار باقی بمانید، شاید بهترین کاری که ميتوانید انجام دهید جستجوی استراتژیهای با ریسک پایین و نوسانات کم است. استراتژیهای یقهای (Collar)، پروانهای (Butterfly)، و تقویمي (Calendar)، استراتژیهایی با ریسک کم و با سود خوب هستند.
ب) رواني (همچنان مثبت باقی بمانید.)
انسان، انسان است! با تمام روحیات انسانی. یکی از دوستانم، ميتواند بدون هیچ مشکلی در هر ماه يكصد هزار دلار در معاملات به دست آورد؛ ولی زمانی که 20هزار دلار در ماه ضرر ببیند، چنان ناله و زاری ميکند که انگار نزديكان خود را از دست داده است. ولی دوست دیگرم، شخصي است که هیچ کس مانند او نميشناسم که بهتر از این با زیان برخورد کند. تا به حال کسی با چنین ویژگیهایی ندیدهام، زیرا وقتی او متحمل زیان ميشود، روز بعد سر موقع در محل کارش حاضر ميشود و معتقد است که در معامله بعدی، برنده واقعی است. اين دو معاملهگر، تفاوتهاي بسياري دارند، آنها در يك بازار مشابه فعاليت ميكنند و سود و زيان مشابه نصيبشان ميشود ولي ديدگاههاي متفاوتي نسبت به اتفاقات دارند. كليد موفقيت اين است كه بدانيد چه روحیاتی دارید (با خود رو راست باشيد.) و مطابق آن معامله کنید. طرز برخورد مايه شرمندگي نيست، نبايد وانمود كنيم كه خصوصياتي داريم كه اصلا در ما وجود ندارند و اين كليد موفقيت در معامله است. دوستانم ميدانند كه من آدم حساسي هستم، ولي اين مهم نيست زيرا شخصيت من اينگونه است و من نميخواهم طوري رفتار كنم كه نيستم.
با این حال حتی اگر شما محدوديتهاي خود را بشناسید و در حوزه آن در بازار بمانيد، هنوز این امکان وجود دارد تا زمانی با بیشترین ناملایمتی از بازار مواجه شوید. مهمترين نكته اين است كه همچنان مثبت بمانيد و دوباره بر این اسب چموش سوار شوید و با اين انديشه بمانید كه «پايان شب سيه سفيد است». زيانها هرچند دردناك، پلي هستند براي يادگيري.بسیار شنیدهاید که دو عامل بازار را به حرکت در ميآورد: ترس و طمع (fear and greed). چرا این چنین است؟ بازار به صورت ساده، جمع تمام حالات احساسي افراد شركتكننده است. مردم به دو روش ياد ميگیرند: جستوجوي لذت و خوشي و دوري گزيدن از درد و رنج؛ وقتي كه پولی از دست ميدهيد و درد و رنجي را تجربه ميكنيد؛ اين یک تجربه یادگیری بالقوه است فرصتی برای در آغوش گرفتن و پذیرفتن این تجربه و نه فرار از آن. بيشتر افراد موفق تلاش ميكنند كه خود را سرزنده و خوشحال نگهدارند و اين شكست را پشت سر بگذارند. با تجربه روبهرو شويد و از آن درس بگيريد وگرنه محکوم به تکرار آن هستید.
یک روش عالی براي مثبت باقي ماندن اين است كه فردي مثبت را پيدا كنيد که به موضوع مورد نظر شما علاقهمند باشد. مردم حقير به شما ميخندند و شما را به عقب باز ميگردانند. مردم والا شما را بالا ميبرند و به شما در محكم باقيماندن كمك ميكنند. اگر كسي که در مواقع ضرر با او صحبت ميکنید، از شما عیبجویی ميکند، دیگر در این موارد با او صحبت نکنید و به دنبال شخصي دیگر باشيد. وارد گروههاي معاملاتي شويد. با مشاور مشورت كنيد. با یک دوست صحبت كنيد. شخصي را با عقايد مثبت پيدا كنيد تا بتواند شما را همچنان با انگيزه نگهدارد. بهترين كتابي كه به توصيف رنج ضرر در معامله ميپردازد، كتاب «بزرگترين معاملهگر بورس دنيا (World’s Greatest Stock Trader)» نوشته Jesse Livermore است. شما با خواندن اين كتاب مطلبي در مورد معاملات بورس ياد نميگيريد، اما مقداری دلگرمياز کسی که بيش از چندين بار قبل از اينكه 100ميليون دلار در سال 1929 به دست آورد، شكست خورده است، فرا ميگیرید. يكي از بهترين زمانهاي يادگيري براي من زماني بود كه يك كتابچه از ضررهاي معاملاتي خود تهیه کردم. مواردي كه در اين كتابچه نوشته بودم، نوع معامله، میزان ضرر، دليل ضرر و سطح ناراحتي از اين ضرر(در مقياس 1 تا 10)بودند. مطلبي كه ياد گرفته بودم اين بود كه بيشترين ناراحتي مربوط به زمانهايي بود كه من ضرر را به خودم تحميل كرده بودم. من معمولا ریسک بالا متقبل چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ ميشدم و یا از استراتژيهاي با ريسك بالا استفاده ميكردم. از آن موقع به بعد تصميم گرفتم كه با خود رو راست باشم و معاملاتي كه مقياس ناراحتي آنها 1 تا 4 بود را انتخاب كردم و معاملات بين 5 تا 10 را به كلي از ذهنم چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ خارج ساختم.از اينجا بود كه تصميم گرفتم هر آنچه كه در مورد استراتژيهاي معاملاتي انتخابی که مورد علاقه من بودند و ميتوانستم بهتر به آنها عمل کنم، ياد بگيرم.متاسفانه زماني كه معاملهگري را شروع كردم، مكان خاصي براي يادگيري استراتژيها وجود نداشت. در نتيجه مجبور چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ بودم كه آنها را به تنهايي و با سعي و خطا ياد بگيرم كه پرهزينهترين و دردناكترين راه يادگيري بود. اگر امکانی برای آموزش استراتژیهای معاملاتی وجود داشت، من حاضر بودم مبلغ يكصدهزار دلار براي آن پرداخت كنم، زيرا اين مبلغ همچنان کمتر از آن چیزی است چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ که من برای یادگیری توسط خودم هزینه کردم. هزينه آموزش در واقع هزينه نيست؛ بلكه سرمايهگذاري است. زیرا با این کار هزینه بالاتری برای يادگيري توسط خود خواهید پرداخت. ممكن است شما چندین هزار دلار در معاملات مختلف ضرر كنيد و هنوز راه مناسب و درست معامله را پيدا نكنید. آموزش حرفهاي در نهایت با صرفهترین راه است و اگر شما به این موضوع باور نداريد، ميتوانيد از یک جراح بپرسيد كه براي آموزش خود چه مقدار هزينه كرده است. سپس او را با یک شخص که به یک دانشکده پزشکی ارزانقیمت رفته است، مقایسه کنید. گرچه این شخص در هنگام تحصیل در پرداخت شهریه صرفهجویی کرده است، اكنون احتمالا سوار بر یک اتومبیل نه چندان گرانقیمت است. ولی آن جراح که پانصد هزار دلار برای اخذ مدرک خود از هاروارد پرداخته است، سوار بر یک رولز رویس است.
پي نوشت: در راستای برگزاری دومین دوره کاربردی معاملات اختيار (Option) در ایران و برای آشنایی بیشتر با تجربیات معاملهگران حرفهای Option، سلسله مقالاتی با عنوان «اسرار معامله در بورس» نوشته اسکات کرامر ارائه ميشود. اسکات، یکی از موفقترین معاملهگران این ابزار در دنیا و یکی از بهترین استادان در دورههای آموزشی Option است. در اولین قسمت به این موضوع حیاتی از زبان اسکات میپردازیم. يادآور ميشود مقالات با کمي تلخیص و با هدف کمک بهتر در درک مفهوم به فارسی برگردان شده است. در این میان بر خود لازم ميدانم از زحمات مديريت گروه چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ مالي ايران و سرکار خانم اسدی و قلعهبیگی در تهيه این مقالات تشکر کنم.
[email protected]
روزنامه دنياي اقتصاد، شماره 1404، 17 آذر ماه 1386
از آنجا که مدیران آینده بیشتر به وبلاگی برای داوطلبان کارشناسی ارشد مدیریت اختصاص یافته بود ، به یاری خدا بمنظور جلوگیری از عدم چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ تجانس مطالب و پرداختن بیشتر به هر دو حوزه ، وبلاگ ایران فاینانس را با هدف پرداختن به ادبیات مالی و مباحث کاملا دانشگاهی متناسب با بازار پول و سرمایه کشور در حوزه تحلیل مالی ، ابزارهای فاینانس و سرمایه گذاری و مقالات این حوزه راه اندازی نمودم.
بدیهی است تلاش می شود با بهره گیری از غنی ترین منابع علمی در حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری تازگی مطالب و جذابیت وبلاگ برای فرهیختگان مالی و اقتصادی کشور حفظ گردد.
یاری همه سروران ارجمند و دوستان فاضلم را برای غنا بخشی هر چه بیشتر به مطالب وبلاگ خواستارم.
روح اله صمدی، کارشناس ارشد مدیریت مالی دانشگاه شهید بهشتی
کسانی که این روزها از بورس خارج میشوند سالهای آینده پشیمان میشوند
فارس نوشت: یک کارشناس بورس با بیان اینکه در حال حاضر اکثر سهام بازار ارزنده شده، گفت: بازار بورس محل پسانداز و چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ نه سرمایهگذاری کوتاه مدت است.
محمدرضا معتمد در مورد دلایل ریزش شاخص کل بورس تهران گفت: یکی از دلایل مهم بازارهای موازی است که نرخ مؤثر بهره در بازار بانکی بالا رفته است، دلیل دیگر ابهامی است که برای تصمیمگیری در مورد نرخ خوراک صنایع مانند پتروشیمیها، پالایشیها و فلزات اساسی وجود دارد. دلیل سوم نگرانی از قیمتگذاری دستوری برای محصولاتی مانند سیمان، خودرو و فولاد است که سرمایهگذاران را نگران کرده است.
وی گفت: دولتمردان که در امور اقتصادی وارد میشوند، باید استراتژی خود برای امسال و سال آینده را به روشنی بیان کنند تا ابهام برای سرمایهگذاران به وجود نیاید.
معتمد دلیل چهارم ریزش بورس را در فضای بینالمللی و تعامل و توافق با کشورهای دیگر دانست که هنوز مسأله نقل و انتقال پول و ارز حل نشده است.
به گفته وی با وجود اینکه عملکرد شرکتهای بورسی و فرابورسی به گواه صورتهای مالی میاندورهای، فصلی و همچنین آمار تولید و فروششان مناسب است و جای نگرانی ندارد، اما متأسفانه روند کلی بازار به خاطر ابهامات و فضای نااطمینان رو به ریزش است.
این کارشناس بورسی در مورد اینکه آیا سرمایهگذاری در بازار رمزارزها و خروج پول از دلایل ریزش به شمار میرود، گفت: بازار رمزارزها متأسفانه جذاب شده، بخشی از پولهای این بازار از بورس خارج شده و بخشی از پولها نیز از بازارهای دیگر میآید، اما هنوز روشن نیست چقدر از پولهایی که به رمزارزها میرود از بورس خارج شده است، چون بازار رمزارزها غیررسمی و غیرشفاف است و آماری در این زمینه وجود ندارد.
عضو سابق هیات مدیره سازمان بورس در مورد اینکه آیا ورود سرمایهگذاران خرد در سال گذشته و رفتار هیجانی آنها هم باعث ریزش میشود، گفت: در عملکرد بازار سرمایه نمیشود به صورت کوتاهمدت نگاه کرد، زیرا بازار سرمایه بازار پساندازها و سرمایهگذاری بلندمدت حداقل ۵ ساله است و کسانی که در این روزهای ریزشی بازار از بازار سرمایه خارج میشوند، مطمئن باشید، در آینده پشیمان میشوند که چرا از این بازار ارزنده خارج شدهاند.
به گفته این کارشناس اقتصادی، بازار سرمایه برای پسانداز کردن و برای افرادی با صبر و حوصله و تحمل ریسک است که در آینده سود خوبی هم نصیبشان میشود. درست است که الان دوره ریزش بازار است، اما بسیاری از سهام موجود بازار ارزنده شده است و کسانی که الان خارج میشوند، بعدا پشیمان خواهند شد.
معتمد در مورد اینکه گفته میشود دولت بخشی از کسری بودجه خود را از بازار سرمایه تامین کرده است، اظهار داشت: به هر حال یکی از بازیگران بازار سرمایه هم خود دولت است، همانند سایر نهادها و شرکتها اوراقی منتشر میکند، گاهی این اوراق در بازار بین بانکی و با عملیات بازار باز خرید و فروش میشود، گاهی اوراق در بازار سرمایه منتشر میشود و نمیتوان ایراد گرفت که چرا دولت از بازار تامین مالی میکند.
به گفته وی سرمایهگذاری در بازار سرمایه الزاما سرمایهگذاری در سهام نیست، در صندوقهای مختلف مانند صندوقهای با درآمد ثابت، صندوقهای مختلط و صندوقهای سرمایهگذاری در سهام وجود دارد که بازدهی خوبی هم نصیب سرمایهگذاران میکند و حتی نکول و سوخت سرمایه هم در آن وجود ندارد، در حال حاضر ارزش صندوقهای با درآمد ثابت به حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد و افراد میتوانند سهام این صندوقها را در اختیار داشته باشند که این صندوقها هم با خرید اوراق دولتی با درآمد ثابت سود خوبی نصیب سرمایهگذاران میکنند.
این کارشناس بورسی توصیه کرد مردم به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقها وارد بازار شوند که این صندوقها یا با درآمد ثابت یا سرمایهگذاری در سهام یا مختلط هستند.
کارشناس بورسی در مورد اینکه گفته میشود در کشورهای دیگر در مقابل هر سهم سه صندوق وجود دارد، گفت: در کشور ما صندوقهای سرمایهگذاری به اندازه کافی وجود دارد، ظرفیت خالی هم برای سرمایهگذاری در صندوقها موجود است، اما به لحاظ فرهنگی مردم ما ترجیح میدهند خودشان مستقیم در شرکتها سرمایهگذاری کنند، در حالی که در دنیا مردم به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقها وارد بازار سرمایه میشوند. البته در کشور ما هم کم کم شروع شده و سرمایهگذاری غیرمستقیم در حال گسترش است.
چرا پیدرپی ضرر میکنیم؟
همه ما می دانیم که سرمایه گذاری در بورس به همان اندازه که میتواند سودآور باشد، ممکن است سرمایه گذار را متحمل ضرر و زیان کند. ضرر در معاملات تجربهای عادی و بدیهی است که برای هر فردی پیش میآید اما مشکل از آن جا آغاز میشود که ضرر و زیان، پیدرپی و به طور متوالی به سراغ معاملهگر میآید و او را با زنجیره ضرر روبهرو میکند.
معمولا همه افراد در شرایط عادی از معاملات خود سود دریافت میکنند و این با توجه به سهامی که خرید و فروش میکنند رخ میدهد؛ اما خطر ریزش همواره برای هر سهم وجود دارد و سهامدار ممکن است در معامله خود دچار ضرر شود. گاهی نیز ممکن است خرید یک سهم که در شرایط سوددهی بوده، به ضرر تبدیل شده و سهامدار را با شرایط غیرمنتظرهای روبهرو کند.
استرس، نگرانی و ناراحتی پس از ضرر واکنش طبیعی همه ما انسانهاست. بنابراین چنین شرایطی میتواند ما را دچار اندوه و حسرتی سنگین کند. این جاست که «کاشها» ما در ذهن ما صف میکشند و فشار سنگین آنها ما را به سمت انتقام از بازار و رفتارهای هیجانی سوق میدهند.
آن دسته از خوانندگان این مطلب که سابقه بیشتری در معاملهگری دارند، حتما این حس انتقام را تجربه کردهاند؛ گرچه همه ما میدانیم که معامله روی موج هیجانهای درونی یا بیرونی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. چنین هیجاناتی پس از ضرر موجب میشود چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ برای جبران آن، دست به خرید سهام دیگری بزنیم یا سهم خود را در همان حالت ضرر بفروشیم.
فرد در چنین شرایطی چشم خود را بر چارچوبهای معاملاتی میبندد و بدون در نظر گرفتن اصول مدیریت سرمایه و استراتژیهایی که در پی گرفته، وارد معاملات تازهای میشود. طبیعی است که چنین معاملاتی منجر به ضرر های پیدرپی و زنجیروار و حتی گاه از بین رفتن کل سرمایه فرد شود، چراکه با ضرر های پیدرپی حجم هیجانات و فشار انتقام در ذهن بیشتر خواهد شد و شما هر بار بیش از پیش اصول خود را نادیده میگیرید.
در صورتی که پیوسته شاهد ضرر در معاملات خود هستیم، باید این نکته را بپذیریم که حتما ایرادی در کارمان وجود دارد و شاید از عاملی که این زنجیره ضرر را برایمان به بار آورده، غافل ماندهایم. وقتی ضرر اینگونه به سمت فرد هجوم میآورد، میتواند هشداری برای روش معاملهگری او باشد و ریشه و منشاء آن را نیز باید از عوامل درونی و حالات روانی جویا شد که بر طرز تفکر و دیدگاه ما تاثیر میگذارند اما سوال این جاست که چه روشی برای بازگرداندن تعادل به وضعیت معاملاتمان وجود دارد؟
چطور ضرر پیدرپی را مهار کنیم؟
همانطور که اشاره کردیم، ضرر گاهی منشاء درونی و گاه منشاء بیرونی دارد. در گام اول، بهتر است پس از مواجهه با ضرر در دو معامله پیدرپی ، مدتی دست از معاملات بکشید و مثلا ۳۰ دقیقه تا یک ساعت به خود زمان دهید تا ذهنتان با این مساله کنار بیاید و منطق به جای هیجانات شما را در معاملات بعدی هدایت کند.
البته بازه زمانی این استراحت ذهنی برای هر فرد با فرد دیگر متفاوت است و خود شما باید تعیین کنید که چه میزان برای فاصله گرفتن از هیجانات فرصت لازم دارید.
نکته دیگری که باید در مهار و جلوگیری از ضرر پیدرپی در نظر داشت، این است که حتما همسو بودن شرایط بازار با هدف معامله خود را بررسی کنید. گاه پیش میآید که طبق شرایط حاکم بر بازار در یک بازه زمانی معاملاتی را انجام دادهایم اما ناگهان بازار جهت دیگری را پیش میگیرد. در این شرایط لازم است که با بررسی وضعیت تازه، در صورت لزوم تغییراتی در معاملات خود اعمال کنید.
در شرایطی که پیدرپی ضرر میکنید، چیزی که بیشترین کمک را به شما میکند، صادق بودن با خود است. اگر احساس میکنید این ضررها ارتباطی با وضعیت بازار یا غفلت شما از عاملی در استراتژیهایی که پیش گرفتهاید، ندارند، ریشه آن را در دیدگاه و ذهن خود جستجو کنید و مدتی دست از معامله برداشته و بر طرز فکر و واکنشهای روانی خود تمرکز کنید. اصلاح خود پس از چنین مکاشفهای، نه تنها بر کیفیت معاملهگری، بلکه بر دیگر ابعاد زندگی شما نیز تاثیر مثبت خواهد گذاشت.
چرا عده ای در بورس ضرر می کنند و عده ای سود
چرا عده ای در بورس ضرر می کنند و عده ای سود همیشه عده ای در بورس موفق هستند و عده ای شکست خورده! در این متن می خواهم در مورد اینکه چرا عده ای شکست خورده اند با هم صحبت کنیم و یکی از بزرگترین دلیل ها و اولین دلیل آن را بیان […]
چرا عده ای در بورس ضرر می کنند و عده ای سود
همیشه عده ای در بورس موفق هستند و عده ای شکست خورده! در این متن می خواهم در مورد اینکه چرا عده ای شکست خورده اند با هم صحبت کنیم و یکی از بزرگترین دلیل ها و اولین دلیل آن را بیان کنیم هر اتفاقی در زندگی مالی شما از یک رابطه علت و معلولی پیروی می کند ، رابطه ای که تمام پیروزی ها و شکست های شما را در زندگی مالیتان تشکیل می دهد یک پیروزی و سود بزرگ در بورس یک معلول است که علتی دارد ، برای موفقیت در بورس شما کافیست که علت های این معلول ( کسب سود بالا در بورس ) را بدانید و عینا آنها را تکرار کنید ، کافیست با پیرو افرادی باشید که این معلول ( کسب سود در بورس ) را دارند به مرور شما هم علت (نحوه شناسایی فرصت های مناسب سرمایه گذاری ) آن را خواهید آموخت برای اینکار کافیست که فقط علت هایی که افراد موفق استفاده می کرده اند استفاده کنید ، همین برای موفقیت کافیست ، لازم نیست کارهای عجیب و غریب دیگری انجام دهید فقط کافیست افرادی را بیابید که در بورس سود می کنند ، بقیه راه را آنها به شما نشان می دهند و افکار درست در مورد بازار را به شما منتقل می کنند . در اصل اینجا و در این مثال برای سود کردن در بازار بورس ، سود کردن یک معلول چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ است و افکار درست آن فردی که سود کرده است علت آن معلول پس لازم نیست زیرکی خاصی به خرج دهید و کار های عجیب و غریب در بازار انجام دهید ، لازم نیست خاص باشید و با همه فرق کنید ، لازم نیست خلاف بازار شنا کنید ، فقط و فقط لازم است افکار خود که علت سود کردن شما در بازار است را درست کنید
در زیر چند راهکار تغییر افکار تان را می نویسم شما هم فکرکنید
۱- پیدا کردن افراد با سابقه بالا که رزومه خوبی در سود کردن در بورس دارند و همنیشین شدن با آنها و آشنایی با طرز فکر آنها ۲- داشتن اطلاعات حقیقی هایی که رزومه کاری خوبی دارند، همانند شرکت های سرمایه گذاری موفق و پیگیری خیرد و فروش های آنها ۳- یادگیری آموزش های بورس از افراد موفق و دارای سابقه خوب ۴- هر روز مطالعه کنید و اطلاعات اقتصادی خود را بالا ببرید ۵- در همایش ها ، کارگاهها آموزشی شرکت کنید و از نشستن پای صحبت افراد غیر متخصص و شکست خورده در بازار به شدت دوری کنید
سرمایههایی که در بورس بلعیده شد/ پیامدهای منفی عرضه اوراق دولتی در بورس
ایسنا/چهارمحال و بختیاری بازار سرمایه از مدتها قبل به کمای عمیقی فرو رفته است، رنگ قرمز بر سر این بازار پر التهاب در یکسال اخیر سایه انداخته و خیال تغییر رنگ ندارد، تغییر دولت و تغییر مدیریت بورس تا حدودی امیدها را برای ایجاد رونق در این بازار زنده کرد، اما بهنظر میرسد این رکود سنگین و عجیب بورس خیال گذر ندارد.
بهگزارش ایسنا، بورس در برههای دوران طلایی خود را سپری میکرد و این مسئله موجب شد بسیاری از افراد داراییهای خود را وارد این بازار کنند و به امید دریافت سود بیشتر اقدام به خرید و فروش سهام میکردند، در ابتدا نیز بسیاری از فعالان حوزه بازار سرمایه سودهای میلیاردی به جیب زدند و این مسئله باعث ترغیب سرمایهگذاران خرد برای سرمایهگذاری در این بازار شد.
بسیاری از افرادی که برای کسب سود وارد بورس شدند، اطلاع دقیقی از فعالیت در این بازار را نداشتند و بنابر توصیه نزدیکان اقدام به خرید و فروش سهام میکردند، عدهای نیز سرمایه خود را به سبدگردانان بورس سپردند، اما دیری نپایید که بر خلاف دعوت دولتمردان برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه و وعده برای سوددهی سهامها، این بازار دچار تلاطم شد.
عدهای پس از تلاطمات اولیه در بورس اقدام به فروش هیجانی سهام و خروج سرمایه خود از این بازار کردند، این مسئله بر رکود بازار سرمایه دامن زد، اما عدهای نیز منتظر بودند تا این هیجانات فروکش کند و بورس به روزهای اوج خود بازگردد، اما این اتفاق رخ نداد و سرمایه آنها از دست رفت.
افرادی که سرمایه خود را در بازار بورس از دست دادهاند، بارها و بارها تجمعات اعتراضی برگزار کردند و خواستار ورود دولت به بازار سرمایه و ساماندهی آن شدند، اما متاسفانه پس از گذشت ماهها این بازار همچنان در رکود سنگینی بسر میبرد، اعتماد مردم بزرگترین سرمایه است و دولت باید این اعتماد از دست رفته را برگرداند، مردم با وعدههای مسئولان سرمایههای خود را وارد بورس کردند و قطعا بازگشت سرمایه مالباختگان مهمترین مطالبه آنان محسوب میشود.
تمام سرمایهام در بورس از دست رفت
سهیلی یکی از مالباختگان بازار سرمایه در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: برای سرمایهگذاری در بورس حدود ۲۰ میلیون تومان پسانداز خودم و ۵۰ میلیون تومان از طریق تسهیلات اخذ شده را وارد بورس کردم، در ابتدا همه چیز خوب بود و خرید و فروش سهام سود خوبی کسب کردم و سرمایهام تقریبا دو برابر شد.
وی ادامه داد: پس از مدتی که شاخص بورس روی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قرار داشت، شاخص دچار افت شد، در آن زمان نیز مسئولان وعده بالا رفتن شاخصها را تا دو میلیون تومان نیز میدادند و همه امیدوار به بالا رفتن شاخصها بودیم.
سهیلی گفت: نوسانات نرخ ارز، مذاکرات هستهای و شرایط بازار بر بورس تاثیر میگذاشت، بسیاری از سهامها تا ۶۰ درصد دچار افت شدند و بسیاری از مردم برای جلوگیری از ضرر سرمایه خود را از بورس خارج کردند، اما من به بهبود اوضاع طبق وعدههای مسئولان امیدوار بودم و تمام سرمایهام از دست رفت.
تمام سرمایه خود را از بورس خارج کردم
امیدی یکی از فعالان حوزه بورس در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه طی چند ماه بورس دوران طلایی خود را سپری میکرد، گفت: مسئولان مردم را برای سرمایهگذاری در بورس ترغیب میکردند و مردم نیز بر اساس همین وعدهها سرمایه خود را وارد بورس کردند.
وی بیان کرد: بهنظر میرسد دولت بهدنبال جبران کسری بودجه خود از طریق بورس بود، بنده بخشی از سرمایه خود را در بورس از دست دادم، اما زمانیکه متوجه شدم امیدی به بهبود شرایط نیست و روز بهروز وضعیت بورس نامساعدتر میشود، سرمایه خود را کامل از بورس خارج کردم.
این فعال بورس خاطرنشان کرد: زمانیکه بورس در سرازیری قرار گرفت، به دوستانم نیز پیشنهاد دادم برای جلوگیری از ضرر بیشتر سرمایه خود را خارج کنند، اما عدهای بر ماندن در بورس پافشاری کردند و تمام سرمایه آنها از دست رفت.
امیدی گفت: دولت جدید وعده ایجاد رونق در بورس را به مردم داد، اما تاکنون اقدام عملی در ارتقای شاخصهای بورس صورت نگرفته است.
دولت باید عرضه اوراق مالی را در بورس متوقف کند
علی بهداروند- کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با ایسنا در خصوص آخرین وضعیت بازار سرمایه، اظهار کرد: از نظر تکنیکالی قیمتها در بورس در کمترین میزان قیمت قرار دارند و بهنوعی قیمتها در کف قرار گرفته و از نظر بنیادی نیز سهامهای ارزنده نیز زیر قیمت ذاتی خودشان عرضه میشوند.
وی با تاکید بر اینکه برای بازگشت بازار سرمایه به روزهای اوج دولت باید عرضه اوراق مالی را در بورس متوقف کند، عنوان کرد: همچنین دولت باید تلاش کند تا اعتماد از دست رفته مردم به این بازار برگردد، در حال حاضر مردم کاملا بیاعتماد هستند، سرمایهگذاران خُرد وقتی مشاهده میکنند دولت اوراق مالی متفاوت را در بازار سرمایه عرضه میکند از ورود سرمایه به بورس منصرف میشوند.
بهداروند افزود: پس لازمه جذب سرمایه به بازار بورس توقف عرضه اوراق در بورس توسط دولت است، همچنین دولت دارای یکسری اهرم برای ایجاد تحرک در بازار سرمایه بوده و میتواند اعتماد از دست رفته مردم به این بازار را برگرداند.
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بسیاری از سرمایهگذاران پول خود را از بورس خارج کردند، گفت: این سرمایهها به سمت ارزهای خارجی و . رفت، اگر تقاضا برای خرید سهام بالا برود، بالتبع آن نیز قیمتها نیز واقعی خواهد شد.
وی با بیان اینکه عرضه کالاهایی مانند سیمان، میلگرد و . در بورس باعث رونق در شرکتهای عرضهکننده کالا میشود، تصریح کرد: باتوجه به اینکه کالا در بورس بهصورت دستوری قیمتگذاری و توسط شرکتها عرضه میشود، دست دلالان از بازار کوتاه و کالا بر اساس قیمت عرضه و تقاضا عرضه خواهد شد.
بهداروند افزود: عرضه کالا در بورس موجب میشود سودی که در زمان عرضه در جیب دلالان میرفت به جیب تولیدکننده برود و باعث ایجاد رونق و اشتغال در واحد تولیدی شود.
کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: اگر مسائلی که مطرح شد در بازار سرمایه اعمال شود این بازار به روزهای طلایی خود بازمیگردد، بورس نیازمند یک محرک قوی است و دولت باید برای ساماندهی آن وارد میدان شود.
دیدگاه شما