استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
آموزش الگوهای کندل استیک (Candle Stick)
یکی از اولین و مشهورترین ژاپنی هایی که با استفاده از گذشته قیمت، حرکت های آتی آن را پیش بینی می کرد، مردی افسانه ای به نام مانهیسا هما بود. او با انجام معاملات برنج در قرن هفدهم به ثروتی عظیم دست یافت. الگوی های شمعی ژاپنی نیز از آن زمان استفاده می شود .
الگو های میله ای چیست؟
رسم نمودار روزانه میله ای احتیاج به قیمت باز شدن ( ابتدایی)، بسـته شـدن (پایانی)، بیشترین (بالایی) و کمترین (الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها پایینی) دارد. خط عمودی در نمودار میله ای، بیشترین و کمترین قیمت آن دوره را نمایش می دهد. خط افقی در سمت چپ خـط عـمـودی، قیمت باز شدن را نمایش می دهد. خط افقی در سمت راست خط عمودی، قیمت بسـته شـدن را نمایش می دهد.
روش شکل گیری الگوهای کندل استیک
هر کندل برای تشکیل نیاز به چند قیمت دارد . قیمتی که آن کندل با آن باز می شود یا open ، بالا ترین قیمت کندل یا high ، پایین ترین قیمت آن کندل یا low و قیمت بسته شدن یا close این قیمت ها برای هر بازه زمانی متفاوت است و ظاهر کندل ها می تواند در تایم فریم های مختلف یکسان نباشد برای مثال در کندل های 5 دقیقه ای ممکن است کاهش قیمت را مشاهده کنیم ولی در کندل های یک ساعته روند صعودی باشد که در ادامه بیشتر آن را بررسی می کنیم.
الگو های بازگشتی
همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، قیمت ها نیز اغلب به آرامی و در سطوح مختلفی تغییر می کنند اخطار بازگشت روند، صرفاً بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ولی به این معنا نیست که الزاما تغییر جهت می دهد و بازگشت می کند. درک و فهـم ایـن مطلب فوق العاده مهم است.
در هر سه تصویر بالا شما مشاهده می کنید که یک روند صعودی و افزایشی قیمت وجود داشته است در همه تصاویر نشانه هایی از بازگشت قیمت دیده می شود ولی در تصویر دومی این اتفاق رخ نداده و قیمت افزایش پیدا کرده است .
الگوی دار آویزان و چکش چیست؟
کندل استیک هایی با سایه های پایینی بلند و بدنه های اصلی کوچکی را نشان می دهد.
ظهور هر دو شمع نشان داده شده در تصویر بالا بعد از یک روند صعودی به شما می گوید که روند قبلی ممکن است به پایان برسد. به علت شـومی ایـن واقعـه بـه آن دار آویز گفته می شود ! ایـن شـمع همانطور که از نامش پیداست، شبیه به مردی به دار آویخته شده، با پاهای آویزان است.
الگوی دار آویزان Hanging Man
گر بعد از یک روند صعودی کندلی مانند کندل زیر مشاهده کردید احتمالا دار آویزان یا مرد آویزان (Hanging Man) است همانطور که از اسم آن مشخص است به شما هشدار تغییر روند را می دهد اگر بخواهیم دقیق تر بررسی کنیم به این کندل مشاهده می کنیم که یک شدو بلند دارد یعنی قیمت برای مدتی بسیار کاهش پیدا کرده است و نشان می دهد فروشندگانی وارد بازار شده اند ولی خریداران مجدد باعث افزایش قیمت شده اند این نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد بلکه به ما فقط هشدار می دهد.
الگوی دار آویزان Hanging Man
الگوی چکش Hammer
الگوی چکش یا Hammer بر خلاف الگوی hanging man که هشدار کاهش قیمت و ورود فروشندگان را می داد به ما اطلاع می دهد که روند نزولی ممکن است تمام شود چرا که خریداران باعث افزایش قیمت شده اند
الگوی چکش Hammer
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی (Doji) خود نوعی رفتار نامنظم در بازار را نشان می دهد، به همین دلیل است که این نام را دریافت کرده است. این مانند یک علامت ضربدر یا علامت مثبت در نمودار به نظر می رسد و اساساً نشان می دهد که قیمت باز و بسته شدن دقیقاً یکسان بوده است. یا می توان گفت قدرت خریدارن و فروشندگان برابر است زمانی که این کندل را در چارت دیدید بهتر است معامله باز نکنید و منتظر کندل بعدی باشید .
الگوی دوجی (Doji)
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی ماروبزو یک الگوی قدرتمند برای مشخص کردن روند است این الگو نشان می دهد اگر صعودی یا bulish باشد جایی که کندل بسته می شود با بالاترین قیمت آن کندل برابر است .
و اگر نزولی یا bearish باشد کم ترین قیمت با قیمت بسته شدن کندل برابر است . معمولا زمانی قدرت خریداران یا فروشندگان بسیار زیاد باشد این کندل ایجاد می شود .
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی به این صورت است که اگر کندل بزرگ یا کندل مادر قرمز بود کندل فرزند یا کندلی که در بعد از آن وجود دارد مثبت و صعودی است و برعکس اگر کندل مادر مثبت بود کندل فرزند یا کندل بعدی قرمز یا منفی است . واژه هارامی ریشه ژاپنی داشته و به معنای باردار بودن است.
الگوی هارامی (Harami)
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
این الگو در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و و جزو الگو های برگشتی به حساب می آید به صورت کلی شامل یک کندل نزولی سپس یک کندل تقریبا مشابه دوجی البته با شدو یا سایه بلند در در پایین و در نهایت یک کندل صعودی که نشان از برگشت روند دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
این الگو دقیقا برخلاف الگوی ستاره صبح گاهی که نشان از افزایش تقاضا و افزایش قیمت بود نشان از افزایش فروشندگان و همچنین اتمام روند صعودی است برای همین موضوع اسم آن را ستاره عصر گاهی نامیده اند . بعد از یک کندل صعودی یک کندل مانند دوجی که نشان دهنده برابری خریداران و فروشندگان است ایجاد می شود و در نهایت یک کندل قرمز رنگ که تاییدی بر شروع روند نزولی است .
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
الگوی ستاره رها شده یا Shooting Star تقریبا از هر نظر مشابه ستاره عصرگاهی ولی نشان دهنده قدرت بسیار زیاد فروشندگان است و از اهمیت بالا تری برخوردار است و شدو از بالای آن بسیار بیشتر از ستاره عصرگاهی است .
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
نتیجه گیری الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک انواع زیادی دارند و به عنوان پایه و اساس تحلیل تکنیکال شناخته می شوند یادگیری الگوهای کندل استیک بسیار اهمیت دارد ولی نمی توان فقط با استفاده از الگوهای کندل استیک معامله کنید بلکه برای تحلیل تکنیکال باید از استراتژی و روش خود استفاده کرده ولی هنگام معامله الگوهای کندل استیک را نیز در نظر بگیرید . و به خاطر داشته باشید همه چیز تحلیل تکنیکال نیست و بازار های مالی بخشی های مختلفی دارد که باید حتما از آن ها اطلاع داشته باشید مانند تحلیل سنتیمنتال و تحلیل فاندامنتال .
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
با کندل استیک و نکات مربوط به استفاده از آن بیشتر آشنا شوید…
کندل استیک (Candlestick) به عنوان یک ابزار برای تحلیل تکنیکال در بورس شناخته میشود. این ابزار به کمک معاملهگر آمده و به اخذ تصمیم درست کمک میکند. شناخت کندل استیک و نمودارهای آن به شما کمک میکند تا بازار را تحلیل کرده و آن را تا حدودی پیش بینی کرده و به این صورت بهترین زمان را برای خرید یا فروش سهام خود انتخاب کنید.
ما در این مقاله به این سوال که کندل استیک چیست پاسخ داده و شما را با نمودارهای کندلی بیشتر آشنا خواهیم کرد. همچنین به منظور یادگیری بیشتر این بخش تاثیرگذار در روند افزایش سود شما در بازاربورس، گروه آموزشی ترزم پور در دورههای آموزش بورس در تبریز زیر و بم کندل استیک و الگوها و نمودارهای مربوط به آن را با ریز نکات کاربردی به علاقهمندان این بخش آموزش میدهد.
کندل چیست؟
کندل به عنوان یک نمودار تاریخچه یک سهام را نمایش میدهد. برای تحلیل نمودارهای کندلی باید بدانید الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها که محور افقی در این نمودارها زمان و محور عمودی نشانگر قیمت هستند. عموما افراد از کندل استیک در کنار نمودار خطی و میلهای استفاده میکنند تا به بهترین نحو بازار بورس را تحلیل کنند.
هر کندل نمایانگر حداقل یا حداکثر قیمت سهام در بازه زمانی مشخص است. البته باید توجه داشته باشید که نمودارهای کندلی در زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که تغییرات قیمت روند معینی داشته باشند تا با استفاده از آنها روند بازگشتی صعودی یا نزولی را در بازار را بتوان پیش بینی کرد. البته این تنها کاربرد نمودارهای کندلی نیست؛ شما با استفاده از این نمودارها میتوانید تحلیل تکنیکال در نقاط حمایت و مقاومت انجام دهید.
بهترین زمان خرید سهم را میتوانید از تحلیل نمودارهای کندلی بیابید اما تشخیص بهترین زمان برای فروش سهام از روی این نمودارها ممکن نیست. البته خوب است بدانید که عموما معاملهگران تحلیلهای خود را با نمودار کندلی انجام نمیدهند.
اطلاعات قابل استخراج از نمودار کندلی
همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از کاربردهای نمودار کندلی استخراج روند قیمت یک سهم در طول زمان است. اما این تنها کارایی این نمودارها نیست و افراد با تحلیل نمودارهای کندلی میتوانند روانشناسی بازار را ارزیابی کنند و روند آینده بازار را تا حدودی پیش بینی نمایند.
ساختار کندل استیک
در ادامه میخواهیم ساختار یک کندل استیک را بررسی کنیم. هر کندل استیک از 3 جز ساخته میشود:
بدنه یا body کندل استیک
بدنه نمودارهای کندلی به ما قیمت شروع و پایان معامله را نشان میدهند. در صورتی که شما یک کندل صعودی را مشاهده کنید یعنی در آن بازه زمانی سهم قابل بررسی افزایش قیمت داشته است. تشخیص صعودی یا نزولی بودن کندل به این صورت است که اگر قیمت شروع معامله کمتر از قیمت پایانی باشد، یعنی نمودار صعودی است و اگر قیمت شروع معامله بیش از قیمت پایانی باشد نمودار شما نزولی خواهد بود.
فشار موجود در بازار را میتوانید از اندازه بدنه هر کندل متوجه شوید؛ به این صورت که اگر طول کندلی که مشاهده میکنید بلند باشد، یک حرکت قوی در قیمت رخ داده و اگر کوتاه باشد شما تنها شاهد یک تغییر جزئی در قیمت هستید.
سایه یا shadow کندل استیک
خط نازکی که به بالا و پایین بدنه نمودار وصل میشود را سایه میگویند. سایه در نمودار کندل نمایانگر بالاترین و پایین ترین قیمت دارایی در بازه زمانی مشخص است. اگر بخواهیم به یک الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها صورت دیگر این مسئله را توضیح دهیم باید بگوییم، سایه یا shadow دامنه نوسان قیمت را در بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
رنگ کندل استیک
بخش سوم در یک کندل رنگ آن است. در صورتی که رنگ کندل سفید یا سبز باشد، روند بازار و فشار خرید صعودی است و در صورتی که رنگ آن سیاه یا قرمز یاشد، فشار فروش یا روند بازار نزولی میباشد.
نکات مهم درباره کندل استیک
در ادامه قصد داریم مهمترین نکات را در مورد کندلها ذکر کنیم که نباید از آنها فارق شوید:
- هرگاه قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، کندل صعودی است.
- هرگاه قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن کمتر باشد، کندل نزولی است.
- نمودارهای کندل زمانی مورد توجه تحلیلگران بازار سرمایه قرار میگیرد که روند تغییرات به صورت نزولی یا صعودی باشد.
- رنگ سبز یا سفید نشانگر افزایش قدرت خریداران و رنگ قرمز یا مشکی نشانگر افزایش قیمت فروشندگان است.
- فشار خرید در بازار و طول بدنه کندل باهم رابطه مستقیم دارند.
انواع الگوهای کندل استیک در بازار
با وجود اینکه بیش از 100 الگو در مورد نمودارهای کندلی شناخته شده است؛ اما 3 الگو بیشترین کاربرد را میان تحلیل گران دارد. الگوهای کندل استیک به تحلیل گران کمک میکند تا روند کاهش، افزایش یا بازگشت قیمتها در بازار را شناسایی کنند. همانطور که گفتیم کاربرد کندل برای شناسایی سقف و کف قیمت بازار است.
برخی از این الگوها در کف و برخی دیگر در سقف قیمت شکل گرفته و قابل استفاده هستند. در ادامه این مقاله از آکادمی آموزشی ترزم پور میخواهیم سه مورد از پرکاربردترین الگوهای نمودار کندلی را شرح دهیم:
الگوی یک کندلی
الگوی قوی که توانایی تغییر روند الگو در یک واحد زمانی را دارد. الگوی چکش نمونه ای از الگوی تک کندلی است. بدنه اصلی کوچک به همراه سایههای پایینی بلند به اندازه دو برابر بدنه توصیف این الگوست. این الگو را عموما در یک نقطه حمایتی یا مقاومتی و یا زونهای عرضه و تقاضا مشاهده میکنید. سایه بلند در این کندل به معنی حمایت خریداران است و میتواند در صورت تایید کندل بعدی روند نزولی را به صعودی و یا بلعکس تبدیل کند.
الگوی دو کندلی
برخی از الگوهایی که در این دسته قرار میگیرند شامل موارد زیر میشوند:
- کندل پوششی صعودی (اینگالف صعودی)
- پوشای نزولی (اینگالف نزولی)
این الگوها عموما دارای دو کندل با رنگهای متفاوت هستند. در صورتی که دو رنگ متوالی پشت سر هم قرار بگیرند در واقع روند دچار چرخش شده و روند جدید آغاز میشود. در کندل اینگالف اگر کندلی بخواهد کندل بعدی را بپوشاند باید خلاف رنگ آن بود و تمامی بدنه کندل قبلی را بپوشاند.
الگوی سه کندلی
الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در این دسته قرار میگیرند. این الگوها از سه کندل تشکیل میشوند که کندل سوم باید حداقل 50% کندل اول را پر (اینگلف) کند.
مزایای استفاده از کندل استیک
نشان دادن اطلاعات متفاوت درباره قیمت سهام مهمترین مزیت کندل استیک است. اما همانطور که ابتدای مقاله توضیح دادییم؛ روانشناسی بازار و تحلیل تکنیکال نیز از جمله مزایای استفاده از کندل استیک هستند.
سخن پایانی
با استفاده از کندل استیک و نمودارهای آن تحلیلگران میتوانند در مورد معاملات خود تصمیم گرفته و قیمت سهام مورد نظر در بازار بورس را در بازه زمانی کوتاه مدت پیشبینی کنند. در واقع معاملهگران میتوانند از این نمودارها برای تعیین جهت حرکت قیمتها به صورت احتمالی استفاده کنند.
الگوی کندل استیک 15 الگوی مهم تحلیل تکنیکال
الگوی کندل استیک مواردی هستند که به معاملهگران این امکان را میدهد در کنار بررسی خطوط مقاومت و حمایت و خطوط روند، بتوانند در تایم فریمهای مختلف روند قیمتی را شناسایی و پیشبینی کنند. در دوره آموزش ارز دیجیتال مشهد الگوی کندل استیک به طور کامل تدریس می شود. هیچ یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال دقت 100 درصدی ندارند و همه این ابزارها خطا دارند. این الگوهای کندلی نیز از این موضوع مستثنی نیستند. در این مقاله از حامی سرمایه برای آشنایی بیشتر شما با این الگوها 15 نوع از پرکاربردترین الگوها را انتخاب و برای شما توضیح دادهایم. برای یادگیری بیشتر این موضوعات با ما همراه باشید.
الگوی کندل استیک چیست؟
کندلها در تحلیل تکنیکال راهی برای نمایش اطلاعات مربوط به حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای کندل استیک یکی از محبوبترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال است که معاملهگران را قادر میسازد تا روند قیمت را بهسرعت و تنها از طریق چند کندل تفسیر کنند.
در این مقاله بر نمودارهای تایم فریم روزانه تمرکز داریم که در آن هر کندل، معاملات یک روز را شرح میدهد. برای این که بهتر متوجه شویم منظور از الگوهای کندل استیک چیست بهتر است ابتدا با مفاهیم مربوط به کندلها بیشتر آشنا شویم.
نمودارهای شمعی از یک بدنه مستطیلی تشکیل شدهاند و دو خط در بالا و پایین آن (البته این خطها ممکن است در برخی از کندلها وجود نداشته باشد) وجود دارد که به سایه یا شَدو معروف هستند. اگر کندل سبز و مثبت باشد قسمت بالای مستطیل نشاندهنده قیمتی است که کندل در پایان تایم فریم به آن قیمت رسیده است و پایین مستطیل نشان دهنده قیمتی است که کندل در شروع بازه زمانی داشته است. ولی در کندلهای منفی این موضوع برعکس است.
هنگام استفاده از هر الگوی کندل استیک، نکته مهم این است که اگرچه این نوع تحلیل برای پیشبینی روندها عالی هستند، اما این الگوها باید در کنار سایر الگوهای تحلیل تکنیکال برای تأیید روند کلی استفاده شوند آموزش الگوهای کندل استیک به شما کمک خواهد کرد اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید و از تجربه متخصصان در این زمینه استفاده کنید.
چه زمانی از الگوهای کندل استیک استفاده کنیم؟
کندلها یکی پس از دیگری در طول زمانی شکل میگیرند و ممکن است به شما کمک کنند روند کلی و خطوط مقاومت و حمایت و حتی خطوط روند را چک کنید. علاوه بر این، کندلها میتوانند الگوهای خاصی را شکل دهند که بهعنوان سیگنال خرید یا فروش عمل میکنند.
مهمترین الگوهای Candlestick
استفاده از این الگوها همیشه معاملهگران را به سمت سیگنال صحیح هدایت نمیکند و همیشه درست نیستند. البته اندیکاتور تشخیص الگوهای کندل استیک به معاملهکنندگان کمک شایانی میکند.
6 الگوی صعودی (بولیش)
الگوهای بولیش یا صعودی ممکن است پس از یک روند نزولی در بازار به وجود آیند و کندلهای نزولی ممکن است نشانه معکوس شدن حرکت قیمت باشد. این الگوها همانند شاخصی برای معاملهگران عمل میکند و آنها را به خرید برای کسب سود ترغیب میکند.
الگوی کندل استیک چکش (Hammer)
الگوهای کندل استیک چکش شامل یک کندل با بدنه کوتاه و سایه بلند است که این سایه رو به پایین تشکیل شده است. در این الگو باید طول سایه حداقل دو برابر طول بدنه باشد و سایه در این الگو فقط باید سمت پایین تشکیل شود. این الگو نشان میدهد اگرچه فشار فروش وجود داشته است اما در انتها یک فشار قوی خرید موجب برگشت این کندل شده است و احتمال این که کندل بعدی مثبت باشد زیاد است.
الگوی کندل استیک چکش معکوس (Inverse Hammer)
الگوی چکش معکوس یک الگوی بولیش و صعودی که شکل آن برعکس الگوی قبلی است. تنها تفاوت این الگو این است که سایه سمت بالا و بلند است و یک بدنه کوتاه سمت پایین قرار دارد. این موضوع نشان دهنده فشار خریداران و به دنبال آن فشار فروشندگان است. فشار فروش بهاندازه کافی قوی نبوده و نتوانسته قیمت بازار را پایین بیاورد. از این رو این الگوهای کندل استیک نشان میدهد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.
در کل الگوی چکش و چه چکش معکوس یک الگوی صعودی است که برای تریدر خبر الگوی خوشحال کنندهای بهحساب میآید. اما در این دو الگو باید در نظر داشت سایه باید فقط در یک طرف کندل تشکیل شود و آن حداقل دوبرابر بدنه کندل باشد.
الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing)
الگوهای کندل استیک پوشاننده صعودی بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و شامل دو کندل است. کندل اول کوتاه منفی (قرمز) و کندل دیگری صعودی (سبز) است.
درواقع در این الگو کندل سبز باید تمام کندل قرمز را بپوشاند اگرچه ممکن است کندل دوم در قیمتی پایینتر باز شود اما کاملاً کندل قرمز را میپوشاند و بازار را کاملا سبز میکند. این کندل پوشاننده سبز نوید بازار سبز را میدهد.
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده است و این الگو نوید یک صعود را بعد از نزول سنگین میدهد. این الگو از یک کندل قدرتمند قوی و منفی تشکیل شده که بدنه بزرگی دارد و بعد از آن یک کندل که بدنه و سایه کوتاهی دارد جای آن را میگیرد.
در این الگوهای کندل استیک پس از یک نزول قدرتمند قدرت فروشندهها در کندل بعدی خیلی کمتر شده و اگر کندل بعدی سبز باشد احتمالاً بازار در آینده صعودی خواهد بود.
الگوی کندل استیک سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید طی سه الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها روز متوالی رخ میدهد. این الگو شامل سه کندل متوالی سبز (سفید) است. این کندلها سایه کوتاهی دارند یا اصلاً سایه ندارند. در این الگو هر کندل بالاتر از روز قبل باز میشوند.
این الگو یک سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از یک روند نزولی رخ میدهد. این الگو نشان دهنده افزایش بیشتر فشار خرید است. پس از این سه کندل احتمال صعود بیشتر است.
الگوی کندل استیک ماروبزو سفید (White Marubozu)
در الگوهای کندل استیک ماروبوزو سفید شامل یک تک کندل صعودی (سبز) است این کندل پس از یک روند نزولی شکل میگیرد که نشاندهنده بازگشت صعودی است. این کندل بدنهای بلند صعودی و بدون سایههای بالا و پایین است (میزان سایه خیلی کم است) که نشان میدهد گاوها فشار خرید دارند و ممکن است بازار را صعودی کنند. هنگام تشکیل این شمع، فروشندگان باید احتیاط کنند و موقعیت شورت خود را ببندند چون احتمال صعود زیاد است.
6 الگوی نزولی (بیرش)
در این بخش قصد داریم به آموزش الگوهای کندل استیک بیرش بپردازیم در این بخش شش الگوی بیرش بحث خواهد شد. این نوع الگوها پس از یک روند صعودی شکل میگیرند و معاملهگران را ترغیب به فروش میکند و این الگوها نشاندهنده تغییر روند هستند و همانند سیگنال برای فرش عمل میکنند. همچنین برای کسانی که قصد دارند موقعیت فروش باز کنند مناسب باشد.
الگوی کندل استیک مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی کندل استیک مرد به دار آویخته معادل نزولی الگوی چکش است و شکل یکسانی دارد. اما تفاوت آن با الگوی چکش این است که در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد. این کندل نشان میدهد که فروش قابل توجهی در طول روز وجود داشت، اما خریداران در انتها توانستند قیمت را دوباره بالا ببرند.
فشار فروش نشانهای برای تغییر روند بازار است و در این نوع الگوهای کندل استیک، کندل بعدی به احتمال زیاد کنترل بازار از دست خریداران (گاوها) درآمده و فروشندگان (خرسها) کنترل بازار را به دست میگیرند.
الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting Star)
الگوی ستاره دنبالهدار همانند الگوی چکش معکوس است با این تفاوت که پس از یک روند صعودی شکلگرفته است. این الگو بدنه پایینی کوچک و یک سایه بلند سمت بالا دارد. در این الگوها سایهها فقط در یک طرف تشکیل شدهاند و اندازه سایه از دوبرابر بدنه کندل بزرگتر است.
معمولاً این اتفاق بعد از چند کندل صعودی رخ میدهد و خریداران (گاوها) چندین کندل صعودی ثبت کردهاند و در این کندل آخر نیز تلاش کردند بازار را بالا نگه دارند اما زور فروشندگان زیاد شده است. به احتمال زیاد کندل بعدی نزولی خواهد بود و این کندل برای کسانی که قصد فروش دارند و یا قصد دارند پوزیشن شورت باز کنند مناسب است.
الگوی کندل استیک پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing)
الگوهای کندل استیک پوشاننده نزولی به این صورت عمل میکند که پس از یک روند نزولی یک کندل ضعیف و کوچک صعودی زده میشود که این کندل نشان دهنده اتمام روند است سپس یک کندل نزولی بزرگ این کندل کوچک را کاملاً در بر میگیرد. این کندل بزرگ حاکی از تغیر قدرت بین گاوها و خرسهاست و احتمال این که روند نزولی ادامه پیدا کند بسیار زیاد است.
به تریدرها پس از مشاهده این نوع کندل پیشنهاد میشود ارز و یا سهم خود را بفروشند زیرا به احتمال زیاد کندلهای بعدی نزولی خواهد بود. این نوع کندلها میتواند سیگنال برای پوزیشن شورت باشد.
الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star)
الگوهای کندل استیک ستاره شامگاهی عکس الگوی ستاره صبحگاهی عمل میکند. این الگو شامل سه کندل میشود کندل اول پس از یک روند صعودی است و کندلی قوی و سبز است. کندل بعدی بدنه کوتاه و سایه بلندی دارد که نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان است. چون روند قبلی صعودی بوده است احتمال این که روند تغییر کند و نزولی شود زیاد است. پس این الگو سیگنالی برای فروش است و به احتمال یاد روند تغییر میکند.
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوهای کندل استیک سه کلاغ سیاه، برعکس الگوی سه سرباز سفید عمل میکند. این الگو شامل سه کندل منفی پشت سر هم است که این کندلها سایه های کوتاه دارند یا اصلاً سایهای ندارند و بیشتر کندل را بدنه تشکیل داده الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها است.
این موضوع حاکی از فشار فروش قوی در سه روز متوالی است و احتمال این که این روند فروش ادامه داشته باشد زیاد است. توجه کنید این الگوها قطعی نیستند و جای نقض شدن آن همیشه وجود دارد همانطور که در شکل زیر میبینید الگوی چکش معکوس نقض شده است و الگوی سه کلاغ سیاه رخداده است.
ماروبزو سیاه (Black Marubozu)
الگوهای کندل استیک ماروبزو سیاه، یک کندل قرمز بزرگ زده میشود که هیچ سایهای ندارد و تمام آن بدنه کندل تشکیل میدهد. این نشان میدهد که قدرت فروشندگان خیلی زیاد است احتمال این که کندل بعدی هم به همین صورت باشد خیلی زیاد است. این کندل معمولاً بدنه خیلی بلندی دارد و فشار خرید را نشان میدهد.
3 الگوی کندلی ادامه دار
همیشه الگوها نشان دهنده تغییر جهت بازار نیستند و گاهی ممکن است الگویی نشان دهنده این باشد که بازار ادامه دارد و تغییر روندی رخ نمیدهد. این الگوها میتواند به معامله گران کمک کند تا دوره استراحت در بازار را شناسایی کنند.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
در این الگوهای کندل استیک دوجی کندلهایی شبیه بهعلاوه به وجود میآید. در این الگوها بدنه بهقدری نازک است که شبیه خط شده است. این الگو بهتنهایی نشان جدال بین خریداران و فروشندگان است و تغییر روندی را نشان نمیدهد. اما کندلهای دوجی اگر در الگویی شبیه الگوی ستاره صبحگاهی و یا الگوی ستاره شامگاهی به وجود آیند نشان از تغییر روند است.
الگوی فرفره یا اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
در این الگوی فرفره یا اسپینینگ تاپ دو کندل قرمز و سبز مشابه پشت سر هم تشکیل میشود که هر دو سایههای خیلی بلند و بدنه بزرگ دارند. این الگو معنی خاصی ندارد و نشان از جدال بین گاوها و خرسهاست و بدنه کوتاه این کندل نشان دهنده برابری قدرت این دو است. پس روند بازار را در آینده نمیتوان پیشبینی کرد.
الگوی سه کندل پس از سقوط و الگوی سه کندل پس از صعود (Falling three methods and Rising three methods)
این الگوهای کندل استیک، پس از یک صعود یا نزول شدید رخ میدهد. درواقع پس از یک کندل صعودی قوی سه کندل نزولی ضعیف زده میشود و این نشان دهنده این است که قدرت خرسها به گاوها نمیرسد و همچنین برای حالت نزولی هم همین موضوع صدق میکند. این الگو تغییری در روند بازار ایجاد نمیکند.
نتیجهگیری
در این مقاله 15 تا از معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک برای شما شرح داده شد. اما باید این موضوع را در نظر گرفت که این الگوها مطلق نیستند و اگر چنین الگوی رخ داد به این معنی نیست که صد درصد روند عوض شده یا تغییری در آن ایجاد نمیشود. باید این نکته را در نظر داشت که در بازارهای مالی هر چیزی ممکن است و این الگوها ابزار برای کمک به شماست.
دیدگاه شما