مزایای پایبندی به استراتژی


بهترین استراتژی های ترید ارز دیجیتال | معرفی 8 روش برتر ترید ارز دیجیتال

برای فعالیت در بازارهای مالی هر تریدر باید استراتژی مناسب خود را انتخاب کند. بازار ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست. استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال همچون بورس برای هر معامله‌گر با معامله‌گر دیگر متفاوت است و عوامل مختلفی مانند میزان سرمایه، شخصیت، سبک زندگی و… در انتخاب استراتژی مؤثر است. در ادامه چند مورد از بهترین استراتژی های ترید ارز دیجیتال را معرفی خواهیم کرد که به شما برای داشتن سرمایه‌گذاری سودمند کمک خواهد کرد.

استراتژی ترید ارز دیجیتال یعنی چی؟

بیایید پیش از معرفی استراتژی‌های مختلف، ببینیم اصلا استراتژی ترید به چه معناست. استراتژی ترید در بازارهای مالی، به روش‌هایی گفته می‌شود که خرید و فروش معامله‌گران را نظم می‌دهد و احتمال سوددهی آن‌ها را بالا می‌برد. در واقع شما به کمک استراتژی‌های معامله، ریسک ترید را کاهش می‌دهید تا احتمال سوددهی شما بیشتر شود.

هر معامله‌گر بر اساس شرایط خود تصمیم می‌گیرد چه روشی را برای معامله پیش بگیرد اما چند روش وجود دارد که رواج بیشتری میان سرمایه‌گذاران در بازار ارزهای دیجیتال دارند. در این مقاله قرار است به تفکیک به بررسی این روش‌ها بپردازیم. در نهایت این شما هستید که تصمیم می‌گیرید کدام روش را برای معامله استفاده کنید.

استراتژی ترید ارز دیجیتال

آشنایی با بهترین استراتژی های ترید ارز دیجیتال

همانطور که گفتیم استراتژی مناسب ترید ارز دیجیتال برای هر شخص با دیگری فرق می‌کند. در ادامه بخشی از استراتژی‌های مطرح و رایج میان سرمایه‌گذاران بررسی می‌شود.

1. ترید روزانه

ترید روزانه در دسته بهترین استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال قرار می‌گیرد. در این استراتژی، معامله‌گر در طول روز چند موقعیت معاملاتی برای خود باز می‌کند. این روش برای کسانی مناسب است که می‌خواهند به صورت حرفه‌ای ‌ترید کنند و یا مدت زمان زیادی را برای این کار صرف کنند.

معامله‌گرانی که از این روش استفاده می‌کنند، با اینکه در طول روز چند موقعیت باز می‌کنند، اما در پایان روز تمامی معاملات خود را می‌بندند. منطق سرمایه‌گذاران برای این کار این است که نوسانات در طول شب زیاد است. با توجه به ریسک بالای این روش معامله، کسانی می‌توانند بیشترین سود را کنند که از تجربه و دانش کافی برخوردار هستند.

از مزایای این روش می‌توان به انعطاف‌پذیری زمان معاملات و وجود پنجره‌های مختلف معاملاتی برای تریدر اشاره کرد. در مقابل، این روش بسیار پر استرس و پرتنش است و همچنین تریدر باید در معاملات و فعالیت‌های خود نظم و انضباط بالایی داشته باشد.

2. ترید بر اساس اخبار بازار

این روش مناسب برای معاملات فارکس است با این وجود گاها در استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال نیز استفاده می‌شود. طبق تجربه ترید در بازار ارزهای دیجیتال، اخبار پیرامون افراد مهم جهان می‌تواند تاثیر‌های متفاوتی روی قیمت رمز ارزها داشته باشد. به طور مثال تنها یک توییت ایلان ماسک و طرفداری او از یک رمز ارز کافی بود تا قیمت دوج کوین سر به فلک بکشد. در مقابل ممکن است برخی اخبار سبب شوند ارزش یک رمز ارز به سمت صفر نزول کند.

از مهم‌ترین مزایای این استراتژی می‌توان به این مورد اشاره کرد که ممکن است در مدت زمان بسیار کوتاه سود بالایی نصیب تریدر شود و پنجره‌های معاملاتی متنوعی برای تریدر باز شود. از معایب این روش این است که مدت زمان رسیدن به سود برای اخبار مختلف متفاوت است و تریدر برای کسب سود باید از مهارت کافی برخوردار باشد.

ترید بر اساس اخبار بازار

3. نوسان گیری

نوسان‌گیری در بازارهای مالی همیشه مورد توجه سرمایه‌گذاران بوده است. در این روش معاملات کوتاه مدت، سودهای زیادی را به ارمغان می‌آورد. نوسان‌گیر‌ها با استفاده از تنش‌های موجود در بازار سعی می‌کنند جزئی‌ترین روندهای معاملاتی را شناسایی کرده و معاملات خود را تکمیل کنند.

از مزایای این روش می‌توان به کسب سود در بازار صعودی یا نزولی اشاره کرد. همچنین برای کسب سود، مدت زمان کمتری باید صرف شود. البته به یاد داشته باشید در این روش هر کسی نمی‌تواند موفق شود چرا که ریسک‌پذیری و مهارت بالایی نیاز دارد و لازم است از 8 اشتباه رایج در ترید ارز دیجیتال به خوبی اطلاع داشته باشیم. تا ریسک‌ ترید را تا جای امکان کم کنیم.

4. ترید با روند بازار

یکی از استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال است که در آن معامله‌گر از تحلیل تکنیکال برای بررسی روند بازار استفاده می‌کند. موقعیت‌های معاملاتی خود را در جهت روند بازار باز می‌کند و به این ترتیب احتمال سوددهی بالاتری برای وی فراهم می‌شود. تریدر در صورتی با این روش موفق عمل می‌کند که متوجه روندهای معکوس بازار باشد تا دچار ضرر نشود.

ترید با روند بازار

5. استراتژی رنج تریدینگ (Range Trading)

در این روش معامله ارز دیجیتال با توجه به نقاط مقاومت یا حمایت انجام می‌شود. از این روش می‌توانید زمانی بهره بگیرید که نمودار یک رمز ارز در یک کانال قیمتی خاص یا یک محدوده خاص حرکت می‌کند. یک تریدر باید بتواند به درستی روی نمودار، نقاط حمایت یا مقاومت را شناسایی کند. معامله‌گران در سقف موقعیت کوتاه مدت یا کف موقعیت بلند مدت، معاملات خود را باز می‌کنند. بسیاری از مبتدیان بازار ارزهای دیجیتال از این روش استفاده می‌کنند. همان‌طور که می‌دانید، بازار رمز ارزها با نوسانات بالایی روبرو است؛ بنابراین این استراتژی به تنهایی ممکن است شما را دچار ضرر کند و بهتر است استراتژی‌های دیگری را نیز در کنار آن به کار ببرید.

از مهم‌ترین مزایای استراتژی ترید در محدوده معاملاتی این است که شما می‌توانید موقعیت‌های معاملاتی مختلفی را در آن باز کنید. در هر موقعیت معاملاتی در صورتی که نقاط حمایت و مقاومت را به درستی تشخیص دهید، می‌توانید با تعیین حد سود و ضرر سعی کنید معاملات خود را هدفمندکنید. البته باید بدانید که به دلیل نوسانات شدید بازار رمز ارز‌ها ممکن است با این روش ضررهای زیادی را متحمل شوید.

6. استراتژی اسکلپینگ (Scalping)

یکی از استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال است که در آن تریدرها در مدت زمان بسیار کوتاه به باز کردن موقعیت‌های معاملاتی می‌پردازند. این معاملات سودهای بسیار اندک اما در عین حال متعددی را برای تریدر به ارمغان می‌آورند. البته تریدر باید نقطه خروج خود را به درستی تشخیص دهد. چرا که ممکن است با یک ضرر بزرگ مواجه شود و تمام سودی که قطره قطره جمع شده بود، به یک باره از بین برود.

در این روش به دلیل مدت زمان بسیار کوتاه معامله، در زمان اندکی باز می‌ماند ریسک معاملات به شدت کاهش می‌یابد. اسکلپینگ برای تریدرهایی مناسب است که می‌خواهند به صورت انعطاف‌پذیر معامله کنند. در این استراتژی موقعیت‌های معاملاتی متنوعی برای تریدر باز می‌شود که امکان سوددهی را تا حد خوبی افزایش می‌دهد.

6. استراتژی اسکلپینگ (Scalping)

7. پوزیشن-تریدینگ (Position Trading)

موقعیت-تریدینگ، یکی از استراتژی‌های معامله ارز دیجیتال و یکی از محبوب‌ترین آن‌ها است. تریدر در مدت زمان طولانی که حتی ممکن است چند سال طول بکشد، همچنان موقعیت معاملاتی خود را حفظ می‌کند. سود معامله‌گر در این استراتژی، بررسی روندهای بلند مدت قیمت است و نوسانات کوچک و کوتاه مدت به طور کامل نادیده گرفته می‌شود. تریدرها از تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال در این استراتژی استفاده می‌کنند. اما برای اینکه بتوانند بهترین زمان ورود به بازار را تعیین کنند، از الگوهای تاریخ قیمت و یا روند بازار نیز کمک می‌گیرند.

مزایای استراتژی موقعیت تریدینگ این است که به صورت تضمینی تریدر در روندهای صعودی به سود خواهد رسید و نسبت به روش‌های دیگر، تریدر با استرس کمتری مواجه خواهد شد. معایب این روش هم این است که اولاً روندهای جزئی توسط تریدر نادیده گرفته می‌شود و در صورتی که معامله‌گر یک روند کلی را با یک روند جزئی اشتباه گرفته و آن را نادیده بگیرد، ضررهای غیر قابل جبرانی را متحمل خواهد شد.

7. پوزیشن-تریدینگ (Position Trading)

8. معاملات معکوس (Reverse Trading)

فرض کنید، قیمت یک رمز ارز در حال حاضر صعودی است. در این استراتژی با استفاده از ابزارهای مخصوص، بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد و پس از انجام تحلیل‌ها و بررسی‌ها مشخص می‌شود که آینده قیمت این رمز ارز چگونه خواهد بود. به این ترتیب تریدر سریعاً وارد معامله می‌شود.

در یک نگاه

در این مطلب با استراتژی‌های ترید ارز دیجیتال آشنا شدید. واقعیت این است که هر یک از این روش‌ها در صورتی که به درستی انتخاب شوند، می‌توانند موفقیت یک تریدر را در معاملات خود تضمین کنند. اما معامله‌گر باید با شناخت خصوصیات خود دست به انتخاب بزند. شما با بررسی بازار و موقعیت دارایی خود تلاش می‌کنید یک استراتژی را انتخاب کرده و به آن پایبند باشید. به یاد داشته باشید که سودهای زیاد مزایای پایبندی به استراتژی در زمان کم محقق نمی‌شوند پس در انجام معاملات صبور باشید تا متحمل ضرر نشوید.

استراتژی های معاملاتی برتر در بین معامله گران

بازار بورس به دلیل تاثیر پذیری زیادی که از عوامل اقتصادی و سیاسی دارد همواره افت و خیزهای فراوانی را تجربه نموده و دارای نوسانات زیادی است. با توجه به این موضوع، چنانچه بدون شناخت کافی از ماهیت این بازار و نداشتن چارچوب منظم در معاملات به این عرصه قدم گذاشته و فعالیت نمایید، بدون شک محتمل ضررهای زیادی خواهید شد.

به یاد داشته باشید که داشتن یک استراتژی معاملاتی به شما در کسب سود مطمئن و کم ریسک کمک می ‌­کند، بنابراین برای ورود موفق به بازار و کسب درآمد، ضرورت دارد که یک استراتژی ثابت برای معاملات را اتخاذ نمایید.

چنانچه بخواهید در این بازار به صورت کوتاه ‌مدت و یا بلند مدت، حضور داشته و فعالیت نمایید، تفاوتی ندارد و شما باید برای معاملات خود، همواره یک استراتژی مناسب داشته باشید. اما شاید این سوال ایجاد شود که چرا داشتن برنامه‌ ای از پیش تعیین شده برای انجام معاملات ضروری است؟ و چرا نیاز است که به اجرای استراتژی معاملاتی پایبند بود و تحت هیچ شرایطی آن را نادیده نگرفت؟

دلیل اصلی این موضوع و تاکید بر آن در ریسک‌ گریزی است. زیرا حتی احتمال ضرر کردن نیز به عنوان یک عامل بازدارنده برای ورود معامله ‌گران محسوب می شود که با داشتن استراتژی مشخص در معامله، این عامل کاهش یافته و به حداقل ممکن می ‌رسد و معامله‌ گر می تواند سرمایه ‌ی خود را به درستی مدیریت کند.

استراتژی معاملاتی چیست؟

داشتن طرحی برای معاملات یا همان استراتژی معاملاتی، مجموعه‌ ای از اصول و قواعدی است که معامله ‌گر پیش از انجام هر گونه معامله در بورس، آن‌ ها را با توجه به روحیات و انتظارات خود از بازار تعیین می ‌کند و به رفتار او در هنگام معامله نظارت می‌ کند. به عنوان مثال، معامله ‌گر در هنگام خرید می‌ تواند با به کارگیری استراتژی ورود پلکانی که یکی از ساده ترین و در عین حال کاربردی ‌ترین استراتژی ‌های معاملاتی است بر احساس ترس خود در ورود به یک معامله غلبه کند.

تعیین یک استراتژی معاملاتی ممکن است کاری ساده به نظر رسیده و توجهی به آن نشود، ولی با شروع معامله و در صورت پیش‌ بینی اشتباه روند قیمت، معامله‌ گر دچار اضطراب و سردرگمی در تصمیم ‌گیری ‌می‌ شود و ممکن است متحمل ضرر گردد، که دلیل اصلی آن، نداشتن یک استراتژی مناسب قبل از معامله می باشد. در ادامه به معرفی تعدادی از استراتژی های سرمایه ‌گذاری موفق در بازار سرمایه که در بین معامله‌ گران حرفه ‌ای در دنیا رواج دارد، خواهیم پرداخت.

استراتژی سرمایه ­‌گذاری در سهام رشدی

سرمایه ‌گذاری در سهام رشدی یکی از انواع استراتژی های معاملاتی است، تمرکز اصلی این روش بر سهام شرکت ‌هایی است که پیش ‌بینی می ‌شود، روند رشد و سودآوری آنها در آینده نیز ادامه دارد. این گونه شرکت ‌ها به جای تقسیم سود نقدی بین سهامداران و همچنین استفاده از تسهیلات جهت تامین نقدینگی لازم برای توسعه طرح‌ ها و زیرساخت ‌های خود، سود انباشته و مازاد سالیانه خود را دوباره به چرخه‌ ی سرمایه‌ گذاری باز می‌ گردانند تا از این طریق، افزایش تولید و به تبع آن فروش بیشتر را ایجاد نمایند. این نوع از استراتژی معاملاتی بر پایه ‌ی تحلیل‌ های بنیادین استوار است که در ترکیب با تحلیل‌ های تکنیکالی به ورود و خروج مناسب تر کمک می‌ کند.

استراتژی سرمایه ­‌گذاری درآمدی

این روش به منزله تشکیل سبد سهامی از اوراق بهادار با کمترین ریسک، سود مشخص و تضمین شده است که علی ‌رغم وضعیت نامساعد موجود در بازار، سودی تضمین شده و به صورت روزشمار را به سهامداران پرداخت می نماید.

این نوع استراتژی مناسب افرادی است که وقت یا مهارت کافی برای فعالیت در بورس را نداشته و انتظار کسب سود به میزان بیشتری را دارند. از جمله اوراق بهاداری که در این دسته قرار می ‌گیرند، می‌ توان به واحدهای صندوق­ های سرمایه‌ گذاری و اوراق قرضه اشاره کرد که حداقل سود سالانه را با کمترین ریسک ممکن، محقق می‌ سازند.

استراتژی سرمایه ‌گذاری در سهام ارزشی

یکی دیگر از انواع استراتژی های سرمایه‌ گذاری، سرمایه ‌گذاری در سهام ارزشی است که در آن، سهامی برای خرید انتخاب می ‌شود که پایین تر از ارزش ذاتی‌ شان در بازار معامله می ­شوند، ولی مستعد رشد هستند. می توان آن را یکی از رایج ترین انواع استراتژی معاملاتی در بورس دانست. در این روش، معامله ‌گران پس از اعلام پیش‌ بینی مزایای پایبندی به استراتژی سود شرکت‌ ها و تقسیم قیمت هر سهم بر مقدار سود اعلام شده، از میزان سهام شرکت‌ ها در آینده آگاه می‌ شوند و سپس اقدام به خرید سهم و نگه ‌داری آن تا رسیدن به قیمت مناسب برای فروش می ‌کنند.

استراتژی فروش استقراضی

این نوع استراتژی در واقع به معنای کسب سود از روند نزولی بازار است و به صورت قرض گرفتن اوراق بهادار از کارگزاری یا مالک اوراق و فروش آنها با پیش ‌بینی کاهش قیمت در آینده، انجام می شود و پس از تحقق پیش‌ بینی انجام شده، خرید دوباره آن اوراق از بازار و بازگرداندن آنها به مالک انجام می شود. در این شیوه‌ ی معاملاتی و در صورت پیش ‌بینی اشتباه، روند کاهشی و افزایشی قیمت، ضرر متوجه معامله‌ گر خواهد شد.

معامله ‌گر باید مهارت های لازم برای تحلیل تکنیکال را داشته باشد واز قواعد خاص آن مانند بلوکه شدن مقداری از سرمایه به عنوان وجه تضمین و کارمزدها و شرایط تسویه با مالک و کارگزاری، آگاهی کامل داشته باشد.

استراتژی سرمایه ‌گذاری مومنتوم

معامله ‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌ کنند، معتقدند که روند حرکت قیمت در جهت صعود یا نزول در بازه‌ های زمانی خاصی ثابت است و می ‌توان تا زمان تغییر روند بازار، حداکثر سود ممکن را به دست آورد. بنابراین می توان گفت که نوعی از سرمایه ‌گذاری در جهت روند است.

این استراتژی نوعی تحلیل تکنیکال ‌است و در حال حاضر معامله ‌گران فاندامنتالی نیز با توجه به انتظاراتی که دارند از ان استفاده نموده و از مزایای آن، بهره مند می شوند. این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، مکمل یکدیگر هستند و احتمال موفقیت در معامله را افزایش می ‌دهند.

استراتژی نوسان‌ گیری

در این روش فرد معامله ‌گر به سادگی با روند بازار هم جهت شده و اقدام به خرید و فروش می ‌کند. علاقه‌ مندان به این روش، در هنگام افزایش قیمت ‌ها اقدام به خرید و در صورت کاهش آن، اقدام به خروج از بازار می کنند.

در این استراتژی، هدف یک معامله گر، پیش ­بینی قیمت بازار نیست، بلکه بررسی دقیق بازار است. به این معنا که معامله ‌گر برای افزایش قیمت سهم در آینده، اقدام به خرید نکرده و تنها با مثبت و منفی شدن قیمت ‌ها، خرید و فروش می‌ نماید.

استراتژی شکاف قیمت یا گپ

در مواقعی که، قیمت پایانی یک سهم با قیمت آخرین معامله آن در روز فاصله داشته باشد، استفاده می شود که می تواند کارایی زیادی را به همراه داشته باشد.

در این شرایط، معامله‌ گر در زمان پیش گشایش بازار و در روز بعد سهم را رصد می­ کند تا قیمت بازگشایی مشخص شود. سپس به محض بالا رفتن قیمت از قیمت پیش ‌گشایش، خرید می کند و تا سقف دامنه ‌ی مجاز قیمت، اقدام به فروش نخواهد کرد.

استراتژی مبتنی بر الگوی پرچم

این روش معاملاتی برگرفته از الگوی کانال است و همانند سایر الگوهای نموداری در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی شکل می ‌گیرد و در این شرایط، بازار وارد فاز اصلاحی می شود.الگوی پرچم الگویی ادامه دهنده است، به این معنا که در صورت عدم موفقیت و شکست الگو، بازار به روند قبلی خود بازگشته و آن را ادامه می‌ دهد.

به عبارت دیگر می توان گفت که الگوی پرچم، نشانگر دوره بلاتکلیفی در بازار است، جایی که در آن خریداران و فروشندگان در حال مبارزه برای به دست گرفتن بازار هستند. معامله ‌گران در این استراتژی پس از شکست الگو وارد معامله می‌ شوند و تا رسیدن به انتهای تارگت که به وسیله ‌ی میله پرچم تعیین می‌ شود، از بازار خارج نمی‌ شوند.

برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که در آن رهبران سازمان چشم انداز خود را برای آینده تعیین می کنند و همچنین اهداف خود را برای سازمان مشخص می نمایند. این فرآیند همچنین شامل یک توالی از اهداف است که سازمان باید بتواند در چشم انداز اعلام شده به آن ها برسد. در این مقاله مختصرا به بررسی روند برنامه ریزی استراتژیک و مزایای آن می پردازیم و درباره مدیریت استراتژیک نیز حرف می زنیم.

روند برنامه ریزی استراتژیک

سازمان ها وقتی که مشغول برنامه ریزی استراتژیک هستند به طور کلی به سه تا پنج سال جلوتر نگاه می کنند. فرآیند برنامه ریزی استراتژیک منجر به یک برنامه استراتژیک می شود. این برنامه استراتژیک در حکم سندی است که هم تصمیمات گرفته شده درباره اهداف سازمان و هم روش های دستیابی سازمان به این اهداف را بیان می کند. برنامه استراتژیک برای هدایت رهبران سازمان در تصمیم گیری و حرکت رو به جلو در نظر گرفته شده است.

مزایای برنامه ریزی استراتژیک

سازمان های موفق ترجیح می دهند برنامه های استراتژیک خود را نه به عنوان نقشه راه ایستا بلکه به عنوان اسنادی زنده مشاهده کنند که نیاز به بازنگری در یک جدول زمانی منظم توسط سازمان دارد. داشتن یک تقویم سازمانی آنلاین می تواند در تعیین برنامه های پیش رو کمک کند.

چارچوب و کمیته برنامه ریزی استراتژیک

فرآیند برنامه ریزی استراتژیک معمولا به وسیله گروهی از اعضای سازمان که به آن ها کمیته برنامه ریزی استراتژیک می گویند هدایت می شود. کارشناسان برنامه ریزی استراتژیک می گویند که کمیته برنامه ریزی استراتژیک باید شامل نمایندگانی از تمام بخش های درون سازمان باشد و در جایی که اطلاعات از ابتدا تا انتها ثبت می شود، به روشی باز و شفاف کار کند.

کمیته برنامه ریزی استراتژیک با تحقیق و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای درک وضعیت فعلی سازمان و همچنین عواملی که در آینده بر آن تأثیر می گذارد، تلاش می کند. کمیته باید برای تأیید یا به چالش کشیدن ارزیابی خود از اطلاعات، از سازمان ورودی و بازخورد بخواهد.

کمیته برنامه ریزی استراتژیک می تواند روش های گوناگونی را برای هدایت رهبران در این فرآیند انتخاب کند. این روش ها یا چارچوب ها، کمیته برنامه ریزی استراتژیک را از طریق مراحلی که شامل تجزیه و تحلیل یا ارزیابی است، به حرکت در می آورد. تدوین استراتژی و بیان شفاف آن، همراه با ارتباطات لازم، عناصر لازم برای حرکت سازمان به سمت چشم انداز استراتژیک هستند.

بخش دیگری از این فرآیند، ایجاد معیارهایی است که به سازمان اجازه می دهد هنگام اجرای برنامه استراتژیک، عملکرد خود را در برابر اهداف تعیین کند. فرآیند برنامه ریزی همچنین باید تعیین کند که کدام مدیران مسئول، از انجام فعالیت های لازم در زمان های برنامه ریزی شده و تحقق اهداف خاص اطمینان دارند و می توانند گزینه های مناسبی برای مدیریت استراتژی باشند.

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک

سازمان ها برای موفقیت در پیاده سازی برنامه های استراتژیک، باید به طور فعال در مدیریت استراتژی شرکت کنند. مدیریت استراتژیک مجموعه ای از روش های مداوم را خلق می کند تا اطمینان حاصل کند که فرآیندهای سازمان و تخصیص منابع از چشم انداز تعیین شده در برنامه استراتژی پشتیبانی می کند. در ساده ترین بیان، مدیریت استراتژیک، به معنای اجرای استراتژی است و گاهی از مدیریت استراتژیک به عنوان اجرای استراتژی (Strategy execution) نیز یاد می شود.

برنامه ریزی استراتژیک فراتر از یک تمرین گام به گام است؛ این امر به افرادی نیاز دارد که توانایی تفکر استراتژیک داشته باشند. یعنی افرادی که می توانند اطلاعات را در اختیار بگیرند و بینش هایی در مورد چگونگی تأثیر این اطلاعات بر آینده سازمان ارائه دهند.

مزایای برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک فواید بسیاری دارد. از جمله این که سازمان ها را مجبور می کند تا از فرصت ها و چالش های آینده آگاه شوند و بفهمند چه منابعی برای استفاده یا غلبه بر آن فرصت ها و چالش ها مورد نیاز است. علاوه بر این، برنامه ریزی استراتژیک به اعضای سازمان جهت می دهد و مزایای پایبندی به استراتژی آن ها را در حین انجام یک مأموریت مشترک هدایت می کند. همچنین پایبندی به یک برنامه ریزی استراتژیک، استاندارد و پاسخگویی ایجاد می کند و به سازمان ها کمک می کند تا زمانی را که برای مدیریت بحران صرف می شود ، محدود کنند یا حتی از آن اجتناب نمایند.

استراتژی لشکر در بورس

استراتژی لشکر برای افرادی که به‌دنبال آرامش و کسب سود هستند، بسیار کاربردی است. گاهی ما اهداف خود را از حضور در بازارهای مالی گم می‌کنیم یا معاملات زیادی را اجرا می‌کنیم که موجب افزایش استرس و هیجانات می‌شوند؛ اما با طراحی یک استراتژی که در بلند‌مدت سودآوری دارد، می‌توانیم سود بیشتری را با ریسک و هیجانات کمتر به‌دست بیاوریم. در این مقاله به معرفی یکی از پرکاربردترین این استراتژی‌ها یعنی استراتژی لشکر پرداخته شده است.

استراتژی چیست؟

استراتژی را می‌توان مجموعه‌ای از قوانین، رفتارها و کنش و واکنش‌ها دانست که برای رسیدن به یک هدف مشخص به‌کار گرفته می‌شود. در سرمایه‌گذاری، این اهداف می‌تواند کسب سود بیشتر، تحمل کمترین ریسک در سرمایه‌گذاری، بازگشت سریع‌تر سرمایه و ده‌ها هدف دیگر باشد که هر فرد با‌توجه به شرایط مالی و درجه ریسک‌پذیری خود، باید تنظیم کند.

اگر یک روش سرمایه‌گذاری به‌عنوان بهترین استراتژی، برای تمامی افراد مطرح شود، کاملا نادرست است؛ چرا‌که برای تمام افراد نمی‌توان نسخه واحد پیچید. قطعا جوانی که سودای پولداری و ثروتمند شدن در سر می‌پرواند با بازنشسته‌ای که به‌دنبال گذران بدون دغدغه زندگی است و تجربه‌های سرمایه‌گذاری را قبلا کسب کرده، کاملا متفاوت است. جوان به ریسک بیشتر فکر می‌کند در حالی که فرد مسن ممکن است از ریسک گریزان باشد.

مزایای پایبندی به استراتژی

برای موفقیت در بازار جذاب و در‌عین‌حال پر‌تلاطم بورس، داشتن استراتژی کمک می‌کند که خود را با شرایط مختلف بازار تطبیق دهید و از بروز واکنش‌های احساسی و لحظه‌ای خودداری کنید؛ زیرا شما نقشه‌ راهی را در دست دارید که همه این شرایط را در نظر گرفته است.

البته استراتژی باید پویا باشد، به این معنی که ممکن است ابزارهای رسیدن به هدف تغییر کند. بنابراین، گاهی پایبند بودن به استراتژی، به امید اینکه دوباره شرایط مطابق استراتژی شما شود، ممکن است تصمیم درستی نباشد. به‌عنوان مثال، زمانی که در مسیر مسافرت به جاده‌‌ای برخورد کنید که به‌علت یک حادثه ناگهانی در حال تعمیر باشد و تابلوها مسیر جایگزین را پیشنهاد کنند، تصمیم شما چیست؟

منتظر می‌مانید تا جاده تعمیر شود تا حرکت کنید یا دور می‌زنید و مسیر خود را تغییر می‌دهید. در سرمایه‌گذاری نیز باید به خوبی بازارها و ابزارهای آن را بشناسید تا در شرایط مختلف، استراتژی خود را به‌روز کنید. البته تغییرات زیاد استراتژی نیز، به سردرگمی شما ختم می‌شود.

استراتژی

استراتژی لشکر چیست؟

اگر بازدهی دلاری شاخص کل ۲۰ سال گذشته را مشاهده کنیم؛ به‌طور متوسط سالی ۱۴ درصد بازدهی دلاری داریم. به‌عبارت‌دیگر، در مقایسه با خرید دلار اگر فقط در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کنیم و از تمام سهم‌ها به نسبت تاثیرگذاری در شاخص خریداری کنیم، سالی ۲۴ درصد بیشتر از دلار سودآوری دارد. اگر فرض کنیم دلار با تورم رابطه مستقیم دارد؛ در این صورت ما از تورم نیز بیشتر سود می‌کنیم.

همچنین، اگر سهم‌های با‌ارزشی را بیابیم و از آن‌ها به‌صورت ترکیبی خریداری کنیم؛ ممکن است بازدهی بیش از ۱۴ درصد داشته باشیم. در‌نتیجه، ما به‌دنبال حفظ ارزش دارایی‌مان در برابر تورم هستیم که می‌توانیم با انتخاب بین ۵ تا ۱۰ سهم و ایجاد یک لشکر با ارزش به هدف خود دست پیدا کنیم.

یکی از استراتژی‌های بازار منفی، استراتژی لشکر است. در این استراتژی، تمرکز بر تعداد سهام پرتفوی بهتر از متمرکز بودن بر ارزش آن است. در واقع، باید لشکری ساخت که پول‌ساز باشد.

استراتژی لشکر یک استراتژی معاملاتی است که بر مبنای تحلیل بنیادی، سهمی انتخاب می­‌شود که در مجامع سالیانه سود نقدی تقسیم می‌­کند. به‌عنوان مثال، هر سهم وغدیر را یک سرباز (۱۰۰۰ تومان) در نظر می­‌گیریم؛ سربازی که در طول سال برای کسب درآمد ما تلاش می­‌کند. اگر شرکت در مجمع ۲۰۰ تومان سود تقسیم کند. در انتهای سال هر سرباز، ۲۰۰ تومان برای ما درآمد ایجاد کرده است.

مهم‌ترین هدف استراتژی لشکر، تشکیل لشکری مجهز به نیروهای مختلفی مانند سربازان و سواره‌­نظام‌­ها است. در مرحله اول افزایش یا کاهش قیمت سربازها اهمیتی ندارد، زیرا تمرکز بر افزایش تعداد لشکریان است. به‌عنوان مثال، مهم نیست قیمت سهام فولاد چقدر است ما تمایل داریم تعداد سهام فولاد را در پرتفوی خود افزایش دهیم.

نقش تحلیل تکنیکال، جایی پررنگ می‌­شود که به‌منظور افزایش نیروها، سهام در قیمت بالا فروخته و در قیمت پایین‌­تر خریداری می‌­شود.

مزایای استراتژی لشکر

مزیت‌های این استراتژی عبارت است از:

  • امکان افزایش قیمت سربازها یا سهم‌ها
  • مولد بودن
  • افزایش سود نسبت به سپرده بانکی
  • کمک به کنترل ریسک پرتفوی

سخن پایانی

لزوم داشتن استراتژی و پایبند بودن به آن کاملا امری واضح و روشن است. برای انتخاب آن تحقیق کنید، روحیات و شرایط مالی خود را بررسی و بهترین آن را، انتخاب کنید.

همچنین، با‌توجه به مزایا و سودآوری این استراتژی، پیشنهاد می‌کنیم در بازار منفی، همیشه بخشی از سبد سهام خود را به استراتژی لشکر اختصاص دهید.

مزایای پایبندی به استراتژی

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

  • تیم تحریریه مدیر سبز

6 استراتژی عالی برای ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار

با وجود انبوهی از داده‌ها که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در خدمات مشتری باعث نتایج بهتر در کسب‌وکار می‌شود، ایجاد شرکتی که واقعا مشتری‌مدار باشد شجاعت می‌خواهد. مشتری‌مداری واقعی نیازمند تعهد کامل به اصولی است که شاید با انواع روش‌های کوتاه‌ و ارزان رسیدن به نتیجه فرق داشته باشد.

اگر می‌خواهید یک شرکت مشتری‌مدار بسازید، باید به مجموعه‌ای از ارزش‌ها پایبند باشید و آن‌‌ها را در کل سازمان نهادینه کنید؛ یعنی باید در همه تصمیم‌گیری‌ها مشتریان را در اولویت قرار دهید. این کار آسان نیست و همیشه راحت انجام نمی‌شود، اما اگر موفق شوید، تاثیر مستقیم و مثبتی روی نتیجه نهایی کارتان خواهد داشت.

معنی مشتری‌مداری چیست؟

مشتری‌مداری به این معنی است که تمام جنبه‌های کسب‌وکارتان از بازاریابی و فروش گرفته تا توسعه و پشتیبانی محصول را بر نیازها و علایق مشتری متمرکز کنید و موفقیت بلندمدت مشتریان را بر اهداف کوتاه‌مدت کسب‌وکارتان اولویت دهید. همه لحظه‌هایی را در نظر بگیرید که خدمات تحقیرآمیز از شرکتی دریافت کرده‌اید که بهره‌کشی و پول درآوردن از مشتریان را بر ارائه یک تجربه مثبت به آن‌ها ترجیح داده است. مثلا:

  • یک خط هوایی که وقتی مجبور شدید برنامه سفرتان را به‌خاطر شرایط اضطراری خانوادگی تغییر دهید شما را آزار داد.
  • خرده‌فروشی که نتوانست هدیه تولد همسرتان را به‌موقع ارسال کند و یک هفته بعد به تماس‌ها و ایمیل‌هایتان پاسخ داد.

آیا در آن شرایط به‌عنوان مشتری احساس ارزشمندی کردید، یا حتی به‌عنوان یک انسان زنده با نیازها، برنامه‌ها و بودجه مشخص احساس خوبی داشتید؟

هر شرکتی رویکرد مشتری‌مدار ندارد و ما هم قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم. واقعیت این است که پرورش یک کسب‌وکار موفق بدون رویکرد مشتری‌مدار هم ممکن است. مثلا یک شرکت مخابراتی را در نظر بگیرید که در یک منطقه خاص، انحصار مجازی دارد و مشتریان آن منطقه گزینه دیگری غیر از استفاده از خدمات او ندارند. در سایر موارد هم مشتریان قیمت کمتر را از هر ویژگی دیگری حتی از کیفیت مهم‌تر می‌دانند. رویکردهای مختلف برای مدل‌های مختلف کسب‌وکار نتیجه می‌دهد و جایگاه کسب‌وکارتان بسته به بازار و مشتریان هدفتان تغییر می‌کند، اما تقریبا همیشه مشتری‌مداری راهی قدرتمند برای متمایز شدن از رقبا است.

مدل‌های خدماتی رابطه‌ساز و معامله‌گر

شرکت‌های معامله‌گر بر معاملات تکی و یک‌باره با مشتریان تمرکز دارند. یعنی مشتری یک‌بار از آن‌ها خرید می‌کند یا درخواست پشتیبانی می‌دهد و پاسخ می‌گیرد. پس‌ازآن، رابطه شرکت و مشتری پایان می‌یابد. از سوی دیگر، شرکت‌های رابطه‌ساز بر توسعه روابط بلندمدت با مشتریان تمرکز می‌کنند. آن‌ها برای درک نیازها و انگیزه‌های مشتریان وقت می‌گذارند و راهکارهایی برای تامین آن نیازها پیشنهاد می‌دهند. اگر راهکار کاملی در آن زمان وجود نداشته باشد، می‌توانند فورا راه‌حلی خلق کنند و سپس مشتری را پیگیری می‌کنند و راهکار عالی اصلی را در اختیارش می‌گذارند.

یک شرکت معامله‌گر سعی می‌کند هنگام خرید شما بیش‌فروشی کند، زیرا هدفش این است که در هر معامله تا حد امکان درآمد کسب کند. هدف این شرکت‌ها مزایای پایبندی به استراتژی تولید درآمد کوتاه‌مدت است، نه ایجاد مشتریان همیشگی. اما یک شرکت رابطه‌ساز ممکن است به‌جای بیش‌فروشی، محصولی ارزان‌تر به مشتری توصیه کند که از آن درآمد کمتری دارد، اما نیازهای مشتری را بهتر تامین می‌کند. فروشنده چنین شرکتی شما را می‌شناسد، با شما وقت می‌گذراند و بهترین راهکار را به شما پیشنهاد می‌کند، زیرا وقتی دوباره به محصولات آن‌ها نیاز پیدا کنید، به‌احتمال‌زیاد به‌جایی برمی‌گردید که با شما خوب رفتار کرده‌اند.

شاید معامله‌گری روشی منفی برای توصیف یک رابطه به نظر برسد، اما همه ما روابط معامله‌‌گرانه مثبتی را با کسب‌وکارهای خاص تجربه کرده‌ایم. مثلا، وقتی فست‌فود سفارش می‌دهید یا فیلم آنلاین می‌بینید، هر دو طرف از این رابطه معامله‌گرانه خوشحال هستند. اما شرکت‌های رابطه‌‌ساز، مشتری‌مداری را یک فرصت رشد و مزیت رقابتی می‌دانند. آن‌ها مشتریان را در اولویت قرار می‌دهند، زیرا از ارزش بلندمدت ایجاد تجربه عالی برای مشتری آگاه‌اند.

چرا مشتری‌مداری مهم است؟

نتایج مطالعات مختلف نشان می‌دهد که مشتری‌مداری عملکرد مالی را بهبود می‌بخشد و مزیت رقابتی ایجاد می‌کند:

  • 7 نفر از هر 10 مصرف‌کننده آمریکایی می‌گویند که پول بیشتری را برای معامله با شرکتی خرج می‌کنند که خدمات عالی ارائه می‌دهد.
  • افزایش نرخ حفظ مشتری تا 5 درصد،مقدار سود را بیش از 25 درصد افزایش می‌دهد.
  • جذب یک مشتری جدیدبین 5 تا 25 برابر گران‌تر از حفظ مشتری فعلی است.
  • مصرف‌کنندگان آمریکایی 17 درصد بیشتر به معامله با شرکت‌هایی تمایل دارند که خدمات عالی ارائه می‌دهند.

بازگشت سرمایه حاصل از ایجاد یک تجربه عالی برای مشتری بیش از سرمایه اولیه است. پس مشتریان تنها ذینفعان این ماجرا نیستند. ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار به کارمندان هم شجاعت می‌دهد تا تصمیمات خوبی بگیرند و بهترین آنچه در توان دارند را انجام دهند. بنابراین مشتری‌مداری یک استراتژی رشد و راهی برای ایجاد فرهنگ قوی در شرکت است.

6 روش برتر ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار

در این بخش شش استراتژی برای ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار و ایجاد روابط پایدار با مشتریان وفادار ارائه می‌دهیم.

1. در خدمات مشتری سرمایه‌گذاری کنید

شرکت‌های مشتری‌مدار پشتیبانی از مشتری را هزینه نمی‌دانند، بلکه آن را منبع درآمد در نظر می‌گیرند. تیم‌های پشتیبانی آن‌ها نیروی محرکه رشد شرکت هستند. تیم پشتیبانی شما به مشتریان نزدیک است. افراد تیم هر روز با مشتریان صحبت می‌کنند و کمک می‌کنند تا به اهدافشان برسند. هیچ تیمی بهتر از تیم پشتیبانی برای حمایت از کارها و تصمیمات شرکت وجود ندارد. برای ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار باید وقت و منابع قابل‌توجهی برای تیم پشتیبانی بگذارید و به موارد زیر اولویت دهید:

  • افراد عالی استخدام کنید.
  • به کارمندان بخش پشتیبانی مشتری حقوق بیشتری بدهید.
  • با آن‌ها مانند متخصصان فعال، توانمند و درآمدزا رفتار کنید.
  • برای سنجش رضایت مشتری به معیارهایی مانند سریع‌ترین زمان پاسخگویی تکیه نکنید.
  • با پشتیبانی خودکار توان خود را به حداکثر برسانید.
  • وظایف را طوری به کارمندان واگذار کنید که بتوانند 20 تا 40 درصد وقت خود را خارج از کار بگذرانند.

این سرمایه‌گذاری‌ها فضایی ایجاد می‌کند تا تیم پشتیبانی گفتگوهای عمیق‌تر و پویاتری با مشتریان انجام دهد. پشتیبانی مشتری فقط بخشی از تجربه کلی مشتری است، اما دقیقا در همین مرحله است که مشتریان ارزش شرکت شما را به‌وضوح درک می‌کنند.

2. همه افراد شرکت را در پشتیبانی از مشتری مشارکت دهید

اعضای تیم‌هایی غیر از تیم پشتیبانی نمی‌توانند مشتریان را در اولویت قرار دهند، زیرا هرگز تعامل مستقیمی با آن‌ها ندارند. به همین دلیل است که اغلب شرکت‌های مشتری‌مدار از روش «پشتیبانی توسط کل شرکت» استفاده می‌کنند و همه افراد شرکت را موظف می‌کنند که بخشی از وقت خود را به پشتیبانی از مشتریان اختصاص دهند.

تیم‌های پشتیبانی اغلب می‌توانند وظیفه سایر بخش‌ها برای رسیدگی به مشکلات و شکایات مشتریان را انجام دهند، اما مثلا اگر مهندس تولید محصول هستید، باید بدانید کاربران کجا دچار سردرگمی یا مشکل می‌شوند. با این روش از مزایای پایبندی به استراتژی مشکلات تیم‌های پشتیبانی شرکت آگاه می‌شوید و وقتی می‌خواهید ویژگی خاصی را به محصول اضافه کنید، هم نیازهای مشتری و هم مشکلات تیم پشتیبانی را در نظر می‌گیرید. همچنین می‌توانید از مسائل، شکایات و درخواست‌های معمول مشتریان آگاه شوید. اگر به‌عنوان مهندس این موضوعات را در ذهنتان داشته باشید، می‌توانید هنگام ارائه موارد جدید به آن‌ها فکر کنید یا آن‌ها را در محصولات فعلی لحاظ کنید.

پشتیبانی توسط کل شرکت به تیم‌های مهندسی فرصت می‌دهد از موضوعات تخصصی فاصله بگیرند و نظر مصرف‌کنندگان محصول را بشنوند. تیم‌های بازاریابی هم فرصتی پیدا می‌کنند تا اعتراض‌ها و شکایات را بشنوند و با نظر مشتریان درباره محصول بیشتر آشنا شوند. در نتیجه همه درک بهتری از نوع تفکر مشتری و مشکلات او پیدا می‌کنند که باعث جلب رضایت و وفاداری بیشتر مشتریان می‌شود.

3. مدام از مشتریان بازخورد بگیرید

محققان معتقدند که مشتریان شما چندان به محصول یا خدمات شما اهمیت نمی‌دهند، بلکه به فایده آن‌ها برای حل مشکلاتشان توجه می‌کنند. وظیفه شما این است که به مشتریان برای موفقیت در شغلشان کمک کنید. با فرض اینکه محصول و خدمت باکیفیتی ارائه دهید، مشتری‌مداری به معنی درک دیدگاه مشتری و احترام به علایق او است. گوش دادن به مشتری بخش اصلی مشتری‌مداری است. اگر سیستمی برای جمع‌آوری منظم بازخورد مشتری ندارید، نمی‌توانید روشی برای بهبود تجربه مشتریان پیدا کنید.

مشتریان می‌توانند به شما کمک کنند محصولی بسازید که سایر مشتریان عاشقش شوند. با این‌که آن‌ها نمی‌توانند به‌تنهایی محصول شما را به سمت نوآوری هدایت کنند، اما یک شرکت واقعا مشتری‌مدار از این‌که مشتریانش اغلب می‌دانند چه می‌خواهند، نفع می‌برد.

4. به مسائل کوچک توجه کنید

جنبه‌های خاصی از یک کسب‌وکار باعث ایجاد اعتماد و ارتباط می‌شود. وجه تمایز شرکت‌ها حاصل تلاشی است که برای 10 درصد نهایی کار انجام می‌دهند (که اغلب به 90 درصد کار اولیه نیاز دارد).

این تلاش می‌تواند در هر حوزه‌ای از جمله در تولید محصول، کسب‌وکار یا فرهنگ باشد. وقتی توجه کافی به جزئیات نشان ‌دهید، همه متوجه می‌شوند که هیچ کارتان تصادفی نیست و به همه‌چیز توجه دارید و اهمیت می‌دهید. وقتی مشتریان در هر نقطه تماس با شما تجربه مثبتی داشته باشند، احساس می‌کنند به‌عنوان کاربر به آن‌ها احترام می‌گذارید و با برندتان ارتباط برقرار می‌کنند. برتری داشتن در 10 درصد آخر کار واقعا بازی را به نفع شما عوض می‌کند. به‌ویژه در بازاری که خیلی‌ها بودجه‌‌های بیشتر و تیم‌های بزرگ‌تر دارند، باید در حوزه‌های ظریف کسب‌وکار خود را از دیگران متمایز کنید.

5. فرهنگ شرکت را یک دارایی بدانید

یکی از اصول ایجاد شرکت مشتری‌مدار، ارزش دادن به مشتریان است. یک اصل دیگر هم ارزش دادن به کارمندان است. علاوه بر ایجاد روابط ارزشمند و همدلانه با مشتریان، باید این همدلی و توجه را نسبت به اعضای تیمتان هم داشته باشید.

  • از بالا شروع کنید. اگر می‌خواهید تیمتان به مشتریان اهمیت دهد، تیم را در اولویت قرار دهید. فقط نگویید که برای خدمات عالی ارزش قائل هستید. باید آن را در عمل نشان دهید.به طور منظم به آن‌ها پاداش دهید و افرادی که از ارائه این خدمات فراتر می‌روند را شناسایی کنید. به همه اعلام کنید که برای مشتریان خود اهمیت زیادی قائل هستید.
  • افراد مناسب را استخدام کنید. هنگام ارزیابی داوطلبان جدید، ببینید آیا ارزش‌هایشان با ارزش‌های شرکت شما همسو است یا خیر. تمام تلاشتان را بکنید تا تیمی از افرادی بسازید که مشتاق کمک به مشتریان و پیشرفت آن‌ها هستند.
  • به تیمتان اعتماد کنید.همه دوست دارند مالک شغل خود باشند. به کارمندان خود اختیار و قدرت دهید تا خودشان تصمیم بگیرند و مشتریان را به روش خودشان خوشحال کنند.
  • خطوط ارتباطی خوبی ایجاد کنید. باید برقراری ارتباط را برای همه آسان کنید تا هیچ‌کس احساس نکند باید به‌تنهایی مشکلش را حل کند. مهم‌تر از همه، یادتان باشد که مدام از کارمندانتان تشکر کنید.

6. ساختار کسب‌وکارتان را طوری طراحی کنید که مشتری‌مدار باشد

شرکت‌هایی مانند خطوط هوایی Costco ،In-N-Out Burger ،Southwest و Trader Joe با سرمایه‌گذاری روی کارمندانشان، هزینه‌های مشتریان را کاهش و سود کسب‌وکار را افزایش داده‌اند. کارمندان Costco، چهل درصد بیشتر از کارکنان رقیب یعنی سام کلاب حقوق می‌گیرند. 98 درصد از پست‌های مدیریتی فروشگاه‌های کاستکو با اعضای شرکت پر می‌شوند و نرخ جابجایی کارمندانی که بیش از یک سال در این شرکت مانده‌‌اند 5.5 درصد و بسیار کمتر از میانگین صنعت یعنی 59 درصد است.

رویکرد Costco برخلاف رویکرد معمول صنعت خرده‌فروشی است که تعداد کارمندان فروشگاه‌ها را به حداقل می‌‌رساند و کمترین دستمزد را به آن‌ها می‌دهد تا سود شرکت افزایش یابد. Costco با این رویکرد خوب بسیار موفق عمل کرده و سود ناخالص شرکت در سه سال گذشته یعنی از 2017 تا 2020 هر سال حدود 23 درصد افزایش یافته است.

این نوع موفقیت به چیزی بیش از کارکنان آموزش ‌دیده با حقوق خوب نیاز دارد. Costco روی بهبود عملکرد کار کرده تا بتواند هزینه‌های خدمات برترش را تامین کند. این شرکت با ارائه اقلام کمتر و تبلیغات کمتر کسب‌وکارش را ساده‌تر و اداره فروشگاه‌ها برای کارمندان را آسان‌تر کرده است.

ساخت یک شرکت مشتری‌مدار با ایجاد شرکت کارمندمدار آغاز می‌شود. وقتی به کارمندانتان حقوق خوبی می‌دهید، به‌خاطر سود نهایی و منافع خود بیش‌ازحد از آن‌ها کار نمی‌خواهید و به آن‌ها قدرت می‌دهید تا مشتریان را در هر فرصتی خوشحال کنند، مشتری‌مداری به بخشی طبیعی از عملکرد کسب‌وکارتان تبدیل می‌شود.

مزایای مشتری‌مداری

استراتژی رشد شرکت مشتری‌مدار همیشه به‌راحتی در جدول و نمودار نمی‌گنجد، اما معنی‌اش این نیست که نتیجه ندارد. ایجاد یک شرکت مشتری‌مدار برای مشتریان، کارمندان و سودآوری مفید است. اگر کسب‌وکارتان در یک بازار رقابتی فعالیت می‌کند، شاید بعضی شرکت‌ها بخواهند با پول بیشتر و تیم‌های بزرگ‌تر شما را از گردونه خارج کنند، اما اگر ارزش‌های شرکت را با ارزش‌های مشتریان همسو کنید، پیشرفت می‌کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.