پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل معامله با شمع هارامی صعودی کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
معامله با شمع هارامی صعودی
بخش هجدهم- در بخش های قبلی به انواع نمودار اشاره شد که یکی از آنها نمودار شمع های ژاپنی بود، در اینجا قصد داریم به ادامه بحث و بررسی این نمودارها بپردازیم: شامل دو شمع که اولی بلند قامت به عنوان مادر و شمع دوم دارای بدنه کوچک به عنوان جنین یا فرزند می باشد.
ظهور این الگو نشان توقف حرکت یا روند است. در حرکت یا روند صعودی شمع مادر توخالی (صعودی) و در حرکت یا روند نزولی شمع مادر تو پر(نزولی)است. رنگ شمع فرزند در این الگو اهمیتی ندارد، اما غالبا رنگ شمع مادر با رنگ شمع فرزند متفاوت است. در واقع در این الگو میان قیمت باز شدن مادر و فرزند گپ وجود دارد.
در نمودار نماد ونیکی در تاریخ 23/9/89 ریزش قیمت با تشکیل یک الگوی شمع باردار (کراس هارامی) متوقف گردیده و تغییر مسیر داده و شروع به رشد کرده است.
یکی از قدرتمندترین الگوهای شمع های ژاپنی است؛ زیرا نشان دهنده هجوم و قدرت معامله گران در این محدوده است. این شمع با شمع قبلی معنی پیدا می کند. رنگ این شمع در روند یا حرکت نزولی توخالی است و قیمت باز شدن از قیمت بازشدن شمع قبل پایین تر و قیمت بسته شمع بالاتر از بسته شمع ماقبل خود است. به تصویر زیر دقت کنید.
در یک روند یا حرکت صعودی شکل می گیرد و به صورت تو پر است قیمت باز شدن بالای قیمت باز شدن شمع قبل و قیمت بسته آن پایین قیمت بسته شمع ماقبل است. نکته ای که باید در این الگو مورد توجه قرار داد این است که رنگ شمع پوشا مخالف رنگ شمع ماقبل خود است.
در نمودار شرکت سرمایه گذاری غدیر در تاریخ نوزدهم اردیبهشت امسال در محدوده قیمتی 4600 ریال رشد قیمت با تشکیل یک الگوی پوشای نزولی متوقف گردیده و شروع به ریزش کرده و تا محدوده 3900 ریال ادامه داشته، اما مجددا دراین محدوده با تشکیل یک الگوی پوشای صعودی به حرکت صعودی خود بازگشته است.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال معامله با شمع هارامی صعودی و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
آموزش تحلیل کندل ها
این روز ها با افزایش محبوبیت معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی قیمت رمز ارز های مختلف از اهمیت بالایی رخوردار شده است. به همین دلیل یادگیری تحلیل تکنیکال با ابزار های گوناگون آن، به کمک بسیاری از معامله گران کریپتو کارنسی شتافته. یکی از این ابزار های کاربردی کندل ها هستند که پیشبینی روند قیمتی یک رمز ارز را به ما نشان می دهند. کندل یا همان شمع ( candlestick ) نوعی از نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال به کار می رود و نقاط بالا، پایین، باز و بسته شدن قیمت یک اوراق بهادار را به آنالیزگران ارائه می معامله با شمع هارامی صعودی دهد.
کندل استیک چیست؟
معنای لغوی کندل استیک "شمعدان" می باشد و پیشینه آن به بازرگانان برنج در ژاپن بر می گردد که برای پیشبینی نوسانات قیمتی از آن استفاده کردند. اگر بخواهیم به زبان ساده تر کاربرد کندل را بیان کنیم، نمودار قیمتی است که نوسانات قیمت را در هر بازه زمانی مشخص یا همان تایم فریم، به صورت جزئی و شفاف به معامله گران ارائه می دهد. کندل ها معمولا با استفاده از نقاط حمایتی و مقاومتی یک دارایی روند آن را پیشبینی کرده و به سرمایه گذاران کمک می کنند بهترین موقعیت خرید یا فروش یک سهام را محک بزنند. هر کندل متشکل از دو جزء اصلی، بدنه و سایه است که نشان دهنده اطلاعات زیر هستند:
• قیمت آغازین معاملات، opening price
• قیمت پایانی معاملات، close price
• کمترین قیمت یک سهام، low price
• بیشترین قیمت یک سهام، high price
بدنه شمعدان: بدنه قسمت پهن یک کندل است که در چارت های کندل استیک نشان داده می شود. بدنه کندل، محدوده باز و بسته شدن قیمت در مدت مشخصی را پوشش می دهد. اگر قیمت باز شدن کندل پایین تر از قیمت بسته شدن آن باشد نشان دهنده روند صعودی بازار است که در این شرایط رنگ بدنه شمعدان به سبز یا سفید تغییر حالت می دهد. اما اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهام مورد نظر روند نزولی را طی خواهد کرد و بدنه شمعدان به رنگ قرمز یا مشکی در می آید.
سایه یا shadow: به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتی باز و بسته شدن قرار دارد، سایه یا shadow می گویند. سایه به شکل یک خط نشان داده می شود که بیانگر محل نوسان قیمت در مقایسه با قیمت های باز و بسته می باشد. به زبان ساده تر، سایه ها بالاترین و پایین ترین قیمت هایی را نشان می دهند که یک سهام یا ارز در بازه زمانی خاص معامله شده است.
توجه داشته باشید بدنه کندل ها متناسب با رنگ و اندازه اشان نشان دهنده قدرت روند بازار در یک بازه زمانی خاص هستند. سایه ها نیز نسبت به اندازه ای که دارند در رابطه با تغییر روند یک سهام و یا ضعف فعلی آن به معامله گران هشدار می دهند.
کاربرد کندل ها در بازار ارز دیجیتال
کندل ها یکی از کاربردی ترین ابزار های پیشبینی قیمت هستند که به معامله گران کمک می کنند بهترین نقطه ورود و خروج از بازار های سهام را شناسایی کنند. در واقع کندل ها تمام جزئیات تغییر قیمت سهام را به ما نشان می دهند که در حفظ دارایی سرمایه گذاران بسیار موثر واقع می شود. تحلیل تکنیکال بازار با کندل ها برای ارز دیجیتال نیز بسیار کاربردی می باشد و حرکت دقیق رمز ارز ها به سمت صعودی یا نزولی را نشان می دهد. همانطور که می دانید بازار ارز دیجیتال از نوسانات قیمتی شدیدی تشکیل شده است که در صورت نداشتن آگاهی کافی برای آنالیز این نوسانات، ضرر و زیان های عظیمی به معامله گر وارد می شود، به همین ترتیب هر ابزاری که به پیشبینی قیمت کمک کند از ارزشمندی بالایی برخوردار است.
انواع کندل ها
در گذشته تریدر ها از نمودار های خطی برای نوسان گیری بازار استفاده می کردند، اما این نمودار ها تنها قیمت پایانی یک سهام را نشان می دادند. با گذشت زمان انواع مختلف کندل ها با الگو های متفاوت به وجود آمدند که جزئیات قیمت را به طور حرفه ای تری بیان می کنند. برخی از انواع کندل های معروف در زیر دسته بندی شده اند.
توجه داشته باشید قدرت کندل ها در شکل بدنه و سایه آن ها تعریف می شود، هرچه بدنه یک کندل بلند و کشیده تر باشد نشان دهنده قدرت روند فعلی بازار است. همچنین قطر سایه نیز مهم است، کندل هایی که سایه های بلندی از خود بجای می گذارند نشان دهنده قدرت کم بازار و روند ضعیف فعلی آن می باشند.
سخن آخر
کندل استیک یا شمعدان یک نمودار قیمتی مهم است که به واسطه آن جزئیات دقیق نوسانات سهام مورد برسی قرار می گیرد. این ابزار در پیشبینی روند یک رمز ارز و آگاهی از رون فعلی آن تاثیر بسزایی دارد. معامله گران با تحلیل کندل ها نقاط باز و بسته شدن قیمت یک سهام را مشاهده می کنند و بهترین موقعیت برای خرید یا فروش را تعیین می کنند.
نمودار کندل استیک چیست؟
به عنوان یک تازه وارد در دنیای تجارت و سرمایه گذاری، خواندن نمودارها می تواند یک کار پرتنش برای شما باشد. دنیای سرمایه گذاری نیاز به دانش در این حوزه داشته و اتکا بر حس و براساس نگرش مردم به یک سمت و سوی بازار، ممکن است سود زودگذر و ضرر دراز مدت به همراه داشته باشد. خواندن نمودارهای کندل استیک تقریباً برای هر سبک سرمایه گذاری حیاتی است. در ادامه سعی داریم نمودارهای کندل استیک را به طور مفصل توضیح دهیم ب ما همراه باشید.
نمودار کندل استیک نوعی نمودار مالی است که به صورت گرافیکی حرکت قیمت یک دارایی را برای یک بازه زمانی معین نشان می دهد. کندل به معنای شمع است. همانطور که از نام آن پیداست، از کندل هایی تشکیل شده است که هر کدام نشان دهنده زمان یکسانی هستند. کندل ها می توانند تقریباً هر دوره ای را از ثانیه تا سال نشان دهند. این نمودارها بیشتر برای تسهیل تجزیه و تحلیل بازارهای مالی استفاده می شوند.
فهرست مطالب:
- تاریخچه نمودار کندل استیک
- نمودارهای کندل استیک چگونه کار می کنند؟
- نحوه خواندن نمودارهای کندل استیک
- معایب نمودار های کندل استیک
- الگوهای رایج کندل استیک مورد استفاده درتحلیل تکنیکال
تاریخچه نمودارهای کندل استیک
تاریخچه معامله با شمع هارامی صعودی نمودارهای کندل استیک به قرن هفدهم باز می گردد. ایجاد آن ها به عنوان یک ابزار نمودار اغلب به یک تاجر برنج ژاپنی به نام Homma نسبت داده می شود. ایدههای او احتمالاً پایه و اساس چیزی بود که اکنون به عنوان نمودار شمعدانی مدرن استفاده میشود. یافته های هما توسط بسیاری، به ویژه توسط چارلز داو، یکی از پدران تحلیل تکنیکال مدرن، اصلاح شد.
نمودارهای کندل استیک چگونه کار می کنند؟
برای ایجاد هر کندل به نکات قیمتی زیر نیاز است:
- آغاز – اولین قیمت معاملاتی ثبت شده دارایی در آن بازه زمانی خاص.
- بالا – بالاترین قیمت معاملاتی ثبت شده دارایی در آن بازه زمانی خاص.
- پایین – پایین ترین قیمت معاملاتی ثبت شده دارایی در آن بازه زمانی خاص.
- پایان – آخرین قیمت معاملاتی ثبت شده دارایی در آن بازه زمانی خاص.
در مجموع، این مجموعه داده اغلب به عنوان مقادیر OHLC نامیده می شود. رابطه بین آغاز، بالا، پایین و پابان تعیین می کند که چگونه کندل به نظر می رسد. فاصله بین آغاز و پایان به عنوان بدن نامیده می شود، در حالی که فاصله بین بدن و بالا یا پایین به عنوان فتیله یا سایه نامیده می شود. فاصله بین ارتفاع و پایین شمع را محدوده کندل می گویند.
نحوه خواندن نمودارهای کندل استیک
در عمل، یک کندل نبرد بین گاو نر و خرس را برای یک دوره مشخص نشان می دهد. به طور کلی، هر چه بدنه طولانیتر باشد، فشار خرید یا فروش در بازه زمانی اندازهگیری شده شدیدتر است. اگر فتیله های روی شمع کوتاه باشند، به این معنی است که بالا (یا پایین) بازه زمانی اندازه گیری شده نزدیک به قیمت پایان بوده است.
رنگ و تنظیمات ممکن است با ابزارهای معامله با شمع هارامی صعودی مختلف نمودار متفاوت باشد، اما به طور کلی، اگر بدنه سبز باشد، به این معنی است که دارایی بالاتر از قیمت باز شده، بسته شده است. بدنه قرمز به این معنی است که قیمت در طول بازه زمانی اندازهگیری شده کاهش یافته و قیمت بسته شدن کمتر از باز شدن است.
برخی از چارتیست ها ترجیح می دهند از نمایش های سیاه و سفید استفاده کنند. بنابراین به جای استفاده از سبز و قرمز، نمودارها حرکات بالا را با شمع های توخالی و حرکت های پایین را با شمع های سیاه نشان می دهند.
معایب نمودار های کندل استیک
- کندل ها به طور دقیق آنچه را که در فاصله بین آغاز و پایان اتفاق افتاده است نشان نمی دهند، فقط فاصله بین دو نقطه (همراه با بالاترین و پایین ترین قیمت ها) را نشان می دهند.
- نمودارهای کندل استیک می توانند دارای نویز زیادی از بازار باشند، مخصوصا هنگام ترسیم تایم فریم های پایین تر، کندل ها می توانند خیلی سریع تغییر کنند، که می تواند تفسیر آنها را چالش برانگیز کند.
- توجه به این نکته، گفتنی است که الگوهای کندلی لزوماً به خودی خود سیگنال خرید یا فروش نیستند بلکه راهی برای نگاه کردن به ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت آینده هستند.
- الگوهای کندل استیک زمانی که در ترکیب با تکنیک های دیگر مانند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال شامل خطوط روند، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، RSI تصادفی و… بسیار مفید هستند.
الگوهای رایج کندل استیک مورد استفاده درتحلیل تکنیکال
الگوهای معکوس صعودی
الگوی چکش
کندلی با فتیله پایینی بلند در پایین روند نزولی، جایی که فتیله پایینی حداقل دو برابر بدنه است. یک چکش نشان میدهد که با وجود اینکه فشار فروش بالا بود، گاوها قیمت را نزدیک به بازار باز کردند. یک چکش می تواند قرمز یا سبز باشد، اما چکش های سبز ممکن است نشان دهنده واکنش قوی تر گاو نر باشد.
چکش معکوس
چکش معکوس نیز نامیده می شود، درست مانند یک چکش است، اما با یک فیتیله بلند بالای بدنه به جای پایین. مانند چکش، فتیله بالایی باید حداقل دو برابر اندازه بدن باشد. یک چکش معکوس در پایین یک روند نزولی رخ می دهد و ممکن است نشان دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا باشد. فیتیله بالایی نشان می دهد که قیمت، ادامه حرکت نزولی خود را متوقف کرده است، حتی اگر فروشندگان در نهایت موفق شدند آن را در نزدیکی فضای باز پایین بیاورند. به این ترتیب، چکش معکوس ممکن است نشان دهد که خریداران به زودی کنترل بازار را به دست خواهند آورد.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید، متشکل از سه کندل سبز متوالی است که همگی در بدنه شمع قبلی باز و در سطحی بیشتر از ارتفاع شمع قبلی بسته می شوند. در حالت ایدهآل، این کندل ها نباید فتیلههای پایینتری داشته باشند، که نشان میدهد فشار خرید مداوم باعث افزایش قیمت میشود. اندازه شمع ها و طول فتیله ها می تواند برای قضاوت در مورد شانس ادامه یا اصلاح احتمالی استفاده شود.
هارامی صعودی
هارامی صعودی یک کندل قرمز بلند است که به دنبال آن یک کندل سبز کوچکتر است و به طور کامل در بدنه کندل قبلی قرار دارد. این الگو می تواند طی دو یا چند روز آشکار شود، و الگویی است که نشان می دهد شتاب فروش در حال کاهش است و ممکن است به پایان برسد.
الگوهای معکوس نزولی
مرد دار آویز
مرد دار آویز شده معادل نزولی چکش است. معمولاً در انتهای یک روند صعودی با بدنه کوچک و فتیله پایینی بلند شکل می گیرد. فیتیله پایین نشان می دهد که فروش زیادی وجود داشته است، اما گاوها موفق شدند کنترل را پس بگیرند و قیمت را بالا ببرند. با در نظر گرفتن این موضوع، پس از یک روند صعودی طولانی مدت، فروش ممکن است به عنوان یک هشدار عمل کند که گاوها به زودی کنترل بازار را از دست خواهند داد.
ستاره دنباله دار
ستاره دنباله دار از یک کندل با فتیله بالایی بلند، فتیله پایینی کم یا بدون فتیله و بدنه کوچک، در حالت ایده آل نزدیک به پایین ساخته شده است. ستاره دنباله دار شبیه چکش معکوس است اما در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد. این نشان می دهد که بازار به اوج رسیده است، اما پس از آن فروشندگان کنترل را در دست گرفتند و قیمت را پایین آوردند. برخی از معامله گران ترجیح می دهند برای تایید الگو منتظر بمانند تا چند کندل بعدی باز شوند.
سه کلاغ سیاه
سه کلاغ سیاه معادل نزولی سه سرباز سفید، از سه کندل قرمز متوالی ساخته شده اند که در داخل بدنه شمع قبلی باز می شوند و در سطحی پایین تر از کندل قبلی بسته می شوند. در حالت ایدهآل، این کندل ها نباید فتیلههای بلندتری داشته باشند، چون نشاندهنده فشار فروش مستمر باعث کاهش قیمت میشود. از اندازه کندل ها و طول فتیله ها می توان برای قضاوت در مورد شانس ادامه استفاده کرد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک کندل سبز بلند و به دنبال آن یک کندل قرمز کوچک با بدنه ای است که کاملاً در بدنه شمع قبلی قرار دارد. این الگو می تواند طی دو یا چند روز آشکار شود، در پایان یک روند صعودی ظاهر می شود و ممکن است نشان دهنده کاهش فشار خرید باشد.
ابر سیاه
الگوی ابر سیاه شامل یک کندل قرمز رنگ است که در بالای کندل سبز قبلی آغاز می شود اما در زیر نقطه میانی آن کندل، بسته می شود. اغلب می تواند با حجم بالا همراه باشد، که نشان می دهد حرکت ممکن است از بالا به سمت پایین تغییر کند. معامله گران ممکن است منتظر سومین کندل قرمز برای تأیید الگو باشند.
الگوهای ادامه دهنده
سه گانه صعودی
این الگو در یک روند صعودی رخ می دهد، که در آن سه کندل قرمز متوالی با بدنه های کوچک با ادامه روند صعودی دنبال می شوند. در حالت ایدهآل، کندل های قرمز نباید محدوده کندل قبلی را نقض کنند. ادامه با یک کندل سبز با بدنه بزرگ تأیید می شود، که نشان می دهد گاوها دوباره کنترل جهت روند را در دست دارند.
سه گانه نزولی
معکوس سه روش افزایشی، نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
مهین پرداخت با تفکری نوین برای ارائه انواع خدمات ارزی در خدمت شما است.
دیدگاه شما