درک مفهوم افت سرمایه و ارتباط آن با حجم پوزیشن
برای اینکه بتوانید در بازار معاملات فارکس بمانید و ضررهای خود را جبران کنید باید صبور باشید و مهمتر از آن اندازه بهینهای را برای پوزیشنهای خود تعریف کنید.
به زبان ساده ،اندازه یک پوزیشن برابر با میزان سرمایهای است که یک معاملهگر برای هر معامله در نظر میگیرد.
بسته به هدف شما در معامله، روشهای مختلفی نیز برای تعیین حجم پوزیشن وجود دارد.
اما قبل از بررسی هر روشی باید با مفهوم افت سرمایه و ارتباط آن با حجم پوزیشن آشنا شوید.
حداکثر میزان افت سرمایه چیست؟
افت حداکثری سرمایه به معنای افت نمودار سود انباشته و در نتیجه کاهش سرمایه معاملاتی است.
فرض کنید که یک معاملهگر بتواند بعد از انجام معاملات خود 200 پیپ سود کسب کند اما در روزهای آتی میزان سود او 136 پیپ تا قبل از کسب سود جدید افت کند.
همان طور که میبینید در این مثال میزان افت سرمایه معاملهگر برابر با 200-136 = 64 خواهد شد.
زمانی که میزان افت سرمایه شما افزایش پیدا کند اندازه پوزیشن چیست؟ به سطحی میرسد که افت سرمایه منفی نامیده میشود.
در این شرایط انجام معاملات به دلیل از دست دادن سرمایه غیر ممکن است.
حداکثر مقدار افت سرمایه در واقع میزان ضرر ی است که معاملهگر میتواند با وجود آن در بازار معاملات باقی بماند و معاملات خود را انجام دهد.
ارتباط افت سرمایه با اندازه پوزیشن
به مثال بالا توجه کنید.
فرض کنید که سرمایه اولیه معامله گر برابر با 500 دلار باشد و اندازه لات معاملاتی او برابر با 0.01 باشد.
میزان افت سرمایه او برابر با 64 پیپ یا 6.4 دلار (1 Pip = $0.1) بوده است.
بنابراین او 100×6.4/500 = 1.28% از سرمایه خود را تحت ریسک قرار میدهد.
حال بیایید باهم ارتباط افزایش افت سرمایه یا تغییرات اندازه پوزیشن را بررسی کنیم.
در واقع سوال این است که تا چه حد میتوانید افت سرمایه را تحمل کنید به گونهای که بر روش معاملاتی و وضعیت ذهنی شما تاثیر گذار نباشد؟
بررسی افت سرمایه و حجم پوزیشن
به طور کلی افت سرمایه بعد از تجربه چندین ضرر به صورت متوالی اتفاق میافتد.
اولین وظیفه معاملهگر این است که میزان ضرر قابل تحمل خود را مشخص کند و سپس با توجه به آن حداکثر میزان ریسک قابل تحمل خود را نیز تعیین کند.
این میزان، حداکثر سرمایهای است که یک معاملهگر قادر به از دست دادن آن است.
اگر مقدار ضررها بیشتر شود، امنیت حساب معاملهگر به خطر میافتد.
برای مثال، من میتوانم حداکثر ضرر 20 درصدی را تحمل کنم.
بنابراین، باید استراتژی و اندازه پوزیشنهای خود را به گونهای طراحی کنم که افت سرمایه حساب من از 20٪ تجاوز نکند.
فرض کنید موقعیتهای ناموفق شما با حرف N مشخص شود.
باید این اطمینان را داشته باشید که استراتژی کاربردی شما بتواند احتمال سود حداقل 50 درصدی را برای شما به همراه داشته باشد.
فرض کنید که حداکثر بتوانید ضرر 10 معامله را تحمل کنید.
اگر حداکثر افت سرمایهای که میتوانید تحمل کنید را (20%) بر 10 تقسیم کنید حاصل برابر با 2٪ میشود.
به این معنا که نمیتوانید بیش از 2٪ از سرمایه خود را در هر معامله تحت ریسک قرار دهید.
اگر بیش از یک پوزیشن معاملاتی باز داشته باشید، باید ریسک را بین همه پوزیشنهای باز تقسیم کنید.
بنابراین در اینجا، اگر 2 پوزیشن باز داشته باشید، نباید بیش از 1٪ در هر یک از معاملات خود ریسک کنید.
این روش ، یکی از بهترین راههای بررسی افت سرمایه و اندازه پوزیشن است.
رویکردهای مختلف برای تعیین اندازه پوزیشن
درصد ریسک تعریف شده
در این استراتژی، درصد ثابتی از سرمایه معاملاتی خود (به عنوان مثال، 1٪) برای هر معامله را به خطر میاندازید.
اکثر معاملهگران از این روش استفاده میکنند.
توجه داشته باشید که در صورت استفاده از این راهکار باید در تعیین استاپ لاس خود بسیار دقت کنید و از انتخاب آن به صورت تصادفی خودداری کنید.
ممکن است در ابتدا استفاده از این روش به همراه رعایت نکات مربوط به آن آسان باشد.
اما دوری از حرص و طمع و رعایت نظم و دیسیپلین اندازه پوزیشن چیست؟ از جمله مواردی است که باید در تعیین مقادیر مورد نیاز به آنها توجه کنید.
مدل معیار کلی
جان کلی مدتها پیش این مدل را ارائه کرده است که با توجه به آن میتوانید اندازه بهینه پوزیشن خود را تعیین کنید.
Kelly درصد = W – [(1-W) / R
که در آن W احتمال سود و R نسبت سود به زیان است.
هنگامی که یک معاملهگر ویژگیهای معاملات خود را مشخص کند، می تواند نسبت سود و نسبت سود/زیان خود را محاسبه کند و از آن در محاسبات بالا استفاده کند.
اکنون، با توجه به توضیحات بالا ارتباط بین اندازه پوزیشن و افت سرمایه را درک کرده اید.
در این شرایط میتوانید در صورت استفاده از لوریج از نابودی حساب خود به دلیل افت سرمایه جلوگیری کنید.
در نتیجه میتوانید میزان سود خود را افزایش دهید و روند کاهش سرمایه خود را به حداقل برسانید.
به شما پیشنهاد میدهیم که از استراتژی معاملاتی خود برای مدت طولانی استفاده کنید.
اگر استراتژی خود را چندین بار امتحان نکنید به نواقص و اشکالات آن در روند افت سرمایه پی نخواهید برد.
هرچه سابقه بیشتری در استفاده از استراتژی مورد نظر داشته باشید و تمرینات بیشتری انجام داده باشید، در افزایش اندازه لات معاملاتی خود با اطمینان بیشتری عمل میکنید.
لوریج چیست و لوریج مناسب در معاملات کدام است؟
روند رشد استفاده از لوریج در معاملات ارزهای دیجیتال را می توان به رشد قابل توجه سیستم عامل های معاملاتی و صرافی هایی که امکان ترید با اهرم ها را فراهم می کنند، نسبت داد. با توجه به تقاضای روزافزون تریدر ها برای استفاده از لوریج به منظور دستیابی به سود های بیشتر، اکثر صرافی ها لوریج تریدینگ را برای معامله گران در دسترس قرار داده اند. اگر شما علاقه مند به معامله ارز رمزنگاری شده هستید ، اما سرمایه زیادی برای شروع ندارید ، استفاده از اهرم به شرط آنکه درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید، می تواند مناسب باشد. اهرم به شما این امکان را می دهد تا برای افزایش قدرت خرید خود ، از یک کارگزاری یا صرافی پول وام بگیرید و امکان سود بیشتر را برای خود فراهم کنید.
- 1. لوریج چیست؟
- 2. مدیریت ریسک در معاملات با لوریج
- 3. مزایا و معایب استفاده از لوریج
- 4. مقادیر لوریج
- 5. معامله گران حرفه ای و لوریج
- 6. چگونه لوریج مناسب در بازار ارزهای دیجیتال را پیدا کنیم؟
لوریج چیست؟
به توانایی استفاده از هر چیز کوچک برای کنترل مقادیری بزرگ تر از آن، لوریج یا اهرم می گویند. لوریج در زمینه تجارت فارکس و ارزهای دیجیتال بیشترین کاربرد دارد، و در این زمینه به این معنی است که می توانید با وجود اندازه پوزیشن چیست؟ سرمایه ای اندک ، سرمایه ای بزرگ تر در بازار را کنترل نمایید.
مزیت آشکار استفاده از اهرم این است که می توانید با استفاده از یک سرمایه محدود، به مقادیر زیادی پول دست یابید. اما مشکل اینجا است که با انجام معامله با لوریج، همچنین ممکن است مقدار زیادی پول را نیز از دست بدهید. تمام سود و ضرر شما به این بستگی دارد که چقدر هوشمندانه از این لوریج استفاده کنید، و این که تا چه حد در مدیریت ریسک قدرت داشته باشید.
اهرم در اصل سرمایه قرض گرفته شده است که اندازه موقعیت تریدر و در نتیجه سودآوری آن را افزایش می دهد. اصطلاح “Leverage” به میزان افزایش سرمایه در یک موقعیت معاملاتی اشاره می کند. به عنوان مثال ، اهرم 100 برابر (یا 1: 100) در موقعیت 500 دلاری بیت کوین به اندازه یک موقعیت 50 هزار دلاری بیت کوین بزرگ و سودآور است.
برای درک بهتر مفهوم لوریج اجازه دهید این مثال را کمی باز کنیم. فرض کنید شما به عنوان یک معامله گر 500 دلار سرمایه دارید و وارد یک موقعیت معاملاتی بیت کوین فیوچرز با اهرم 100 می شوید. در این حالت اندازه موقعیت شما 50 هزار دلار است. از طرفی سرمایه اولیه شما (500 دلار) به عنوان “مارجین” یا حاشیه شناخته می شود و در صورت حرکت قیمت دارایی در جهت مخالف ، به عنوان وثیقه استفاده می شود.
بیشترین ضرر یک معامله گر در معاملات لوریج، همان سرمایه اولیه است ولی در صورت موفقیت در معامله ، سود او به نسبت اهرمی که انتخاب کرده است، چند برابر می شود.
از معاملات مارجین می توان برای باز کردن موقعیت های لانگ (خرید) و شورت (فروش) استفاده کرد. با معامله مارجین ارزهای دیجیتال ، می توانید یک ارز را خریداری کنید اگر فکر می کنید ارزش آن افزایش می یابد (و از افزایش قیمت حاصل شده سود کسب کنید) و یا اگر فکر می کنید قیمت ارز در مسیر نزولی است آن را بفروشید (و از کاهش قیمت سود ببرید).
مدیریت ریسک در معاملات با لوریج
معاملات مارجین می توانند سود شما را افزایش دهند ، اما به خاطر داشته باشید که به همان اندازه می تواند باعث ضررهای سریع شود. این بزرگترین خطر معاملات مارجین با استفاده از اهرم است. اگر بازار بر خلاف پیش بینی شما حرکت کند سرمایه اولیه خود را از دست خواهید داد. هر چه ضریب لوریجی که انتخاب می کنید بالا تر باشد، ریسک لیکوئید شدن پوزیشن شما و از دست دادن سرمایه اولیه تان بیشتر می شود. در ادامه چند نکته در مورد نحوه کنترل ریسک معاملات با اهرم شرح داده شده است.
استفاده از استاپ لاس یا حد ضرر: stop-loss ابزاری برای مدیریت ریسک است که برای بسته شدن معامله با مقدار مشخصی طراحی شده است درصورتی که بازار به سمتی حرکت کند که مطابق میل و پیش بینی شما نیست. این یک روش واقعا مفید برای اطمینان از این است که شما دقیقاً چه مقدار پول را در معرض ریسک از دست دادن قرار می دهید. توجه داشته باشید که هرگز بیش از آنچه می توانید از دست بدهید ریسک نکنید. مهم نیست که میزان موفقیت استراتژی شما چیست ، معاملات با استفاده از اهرم در بازار ارزهای دیجیتال با توجه به ماهیت نوسانی بودن آن می تواند خیلی سریع خلاف جهت مورد نظر شما باشد ، بنابراین هرگز نباید بیش از حد توانایی خود اندازه پوزیشن چیست؟ را برای از دست دادن سرمایه گذاری کنید. به طور کلی ، ریسک بیش از 5٪ از سرمایه کلی شما منطقی نیست.
استفاده از حد سود یا Take Profit: این ابزار مدیریت ریسک کمی شبیه عکس Stop Loss است. شما می توانید یک سفارش Take Profit تنظیم کنید تا موقعیت شما در زمانی که سود به مقدار مشخصی می رسد بسته شود. از آنجا که ارزهای دیجیتال بسیار بی ثبات هستند ، بیرون رفتن از بازار قبل از اینکه قیمت ارز دیجیتال در جهت دیگری بچرخد ، می تواند هوشمندانه باشد.
مزایا و معایب استفاده از لوریج
مانند تمام استراتژی های معاملاتی ، استفاده از لوریج در معاملات ارزهای دیجیتال یا فارکس نیز دارای مزایا و معایبی هستند. مهمترین مزیت استفاده از اهرم این است که سود بالقوه شما بیشتر است، اما این همچنین با افزایش ریسک از دست دادن سرمایه در معامله در صورت حرکت بازار خلاف جهت پیش بینی شما بیشتر است.
مزایا | معایب |
سود های بزرگتر | ضرر های بزرگتر |
امکان افزایش سرمایه | معامله با ریسک بالا |
معامله با سرمایه محدود | از دست دادن سریع سرمایه در بازار های پرنوسان |
یادگیری نظم و ابزارهای مدیریت ریسک | برای تریدر های بی تجربه اندازه پوزیشن چیست؟ پیچیده است |
لوریج این توانایی را دارد که بازار خسته کننده فارکس را تبدیل به یک بازار جذاب و پر هیجان نماید. متاسفانه هنگامی که بحث در مورد پول و سرمایه باشد، همیشه نمی توان هیجان انگیز بودن را یک ویژگی خوب دانست، اما در هر صورت لوریج می تواند این ویژگی را به هر بازاری ببخشد.
بدون وجود لوریج، حتی دیدن سود سالانه 10 درصدی نیز می تواند در حساب معامله گران، باعث شگفتی و خوشحالی آن ها شود. اما اگر در یک حساب از مقدار بسیار زیادی لوریج استفاده شود، آن حساب می تواند حتی در یک روز شاهد سود 10 درصدی باشد. معمولا مقادیر لوریج بسیار بالا هستند، اما برخی افراد با لوریج پنج درصد فعالیت می کنند. این نکته بسیار حائز اهمیت است که نوسانی که شما در هنگام معامله تجربه می کنید، بیشتر به خاطر لوریج معامله شما است و زیاد مربوط به دارایی پایه نیست. چون نوسانات نیز به نسبت لوریج شما بیشتر و تاثیر گذار تر می شود.
مقادیر لوریج
معمولا لوریج در مقادیر ثابت ارائه می شود، که این مقدار ثابت در بروکرها یا صرافی های مختلف، متفاوت است. هر بروکر یا صرافی بر اساس قوانین و مقررات خود مقدار لوریج را مشخص کرده و ارائه می دهد. این مقادیر معمولا برابر هستند با 50:1، 100:1، 200:1، و 400:1.
لوریج پنجاه به یک به این معنی است که به ازای هر یک دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای با ارزش 50 دلار انجام دهید. به عنوان مثال اگر 500 دلار سرمایه داشته باشید، با استفاده از لوریج پنجاه به یک (50:1) می توانید تا مقدار 25000 دلار معامله انجام دهید.
توجه داشته باشید که لازم نیست حتما با تمام 25000 دلار معامله انجام دهید، بلکه می توانید تا این مقدار به تجارت بپردازید.
لوریج صد به یک به این معنی است که به ازای هر یک دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای با ارزش صد دلار انجام دهید. این مقدار لوریج، معمولا در یک حساب با حجم معامله (Lot) استاندارد به کاربران ارائه می شود. در این نوع حساب ها با حجم معامله استاندارد، مقدار سرمایه 2000 دلار، به شما این توانایی را می دهد که 200 هزار دلار پول را کنترل و با آن معامله کنید.
لوریج دویست به یک به این معنی است که به ازای هر یک دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای با ارزش دویست دلار انجام دهید. این مقدار اهرم یا لوریج معمولا در یک حساب با حجم معامله اندک ارائه می شود. حداقل سپرده در این نوع از حساب ها با حجم معامله اندک، حدود 300 دلار است. با سپرده 300 دلاری در این حساب ها می توانید معاملاتی را تا مقدار 60 هزار دلار کنترل نمایید.
لوریج چهارصد به یک به این معنی است که به ازای هر یک دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای با ارزش چهارصد دلار انجام دهید. برخی از بروکرها اهرم اندازه پوزیشن چیست؟ یا لوریج چهارصد به یک را در حساب های با حجم معامله اندک ارائه می دهند.
مراقب بروکرهایی که این نوع از لوریج را برای حساب های کوچک ارائه می دهند باشید. هر فردی که با یک سپرده 300 دلاری در حساب فارکس خود بخواهد با لوریج چهارصد به یک معامله کند، ممکن است در عرض چند دقیقه کاملا نابود شود.
بروکرها، معامله گران را مجبور به سپرده گذاری با تنها 300 دلار نمی کنند، اما اگر این امکان را برای آن ها فراهم آورند، ممکن است از طریقی، ماجرا به سود شما تمام نشود.
معامله گران حرفه ای و لوریج
در اکثر مواقع، معامله گران و تاجران حرفه ای با لوریج کم معامله می کنند. هر کسی ممکن است دچار اشتباهات معامله شود، و در این صورت کم نگه داشتن اهرم یا لوریج، می تواند از سرمایه شما محافظت کرده و سود و درآمد شما را ثابت می سازد. بسیاری از معامله گران حرفه ای و با تجربه، از مقادیر Leverage ده به یک و یا بیست به یک استفاده می کنند. بدون در نظر گرفتن این که بروکر یا کارگزار شما، چه خدماتی را در اختیار شما قرار می دهد، با این نوع از لوریج نیز می توانید معامله کنید. تنها کافی است پول بیشتری را سپرده گذاری کنید، و تعداد معاملات خود را کم نمایید.
مهم نیست که سبک کار شما چگونه است، بلکه همواره باید به یاد داشته باشید که وجود امکان لوریج در بروکر، به این معنا نیست که شما الزاما باید از آن استفاده کنید. در کل هر چه کمتر از لوریج استفاده کنید، بهتر است. برای این که متوجه شوید چه زمانی باید از اهرم استفاده کرد و چه زمانی استفاده از آن به شما ضرر خواهد رساند، باید تجربه کافی را به دست آورده باشید. به یاد داشته باشید که همیشه احتیاط به شما کمک می کند تا در طولانی مدت بتوانید به معاملات خود ادامه دهید.
چگونه لوریج مناسب در بازار ارزهای دیجیتال را پیدا کنیم؟
یکی از مهمترین سوالاتی که تریدرهای ارزهای دیجیتال که به تازگی در این بازار شروع به کار کرده اند و به دلیل سرمایه اندک به لوریج تریدینگ بسیار علاقه مند هستند این است که لوریج مناسب برای معاملات کدام است و در بازههای زمانی مختلف کدام لوریج بهتر است.
یک قانون کلی که معمولا تریدرهای حرفه ای تر آن را در نظر می گیرند این است که ضریب لوریج یا اهرم باید با بازه زمانی معاملات رابطه معکوس داشته باشند.
نکته دیگری که باید حتما آن را در نظر داشته باشید این است که افزایش اهرم و استفاده از اهرم های با ضریب بالاتر باعث کاهش فاصله بین قیمت ورودی و قیمت لیکوئید شدن پوزیشن شما می شود. به همین دلیل ریسک از دست دادن سرمایه تان بیشتر می شود.
برای درک بیشتر مثالی از معامله گران اسکالپ و معامله گران سوئینگ را شرح می هیم. یک اسکالپر (Scalper) در بازار از تغییرات جزیی قیمت سود می برد و معمولا از نمودارهای دقیقه ای (یک دقیقه ای، یا پنج دقیقه ای) استفاده می کنند و معمولا اهرمهای با ضریب 10 و یا در نهایت 25 را انتخاب می کنند. از سوی دیگر یک معامله گر سوئینگ (Swing Trader) که از طریق نوسان گیری معامله می کند، از اهرمهای با ضریب کمتر مثلا 2 یا 4 استفاده می کنند. این یک انتخاب محافظه کارانه تر است چرا که پوزیشن سوئینگ تریدرها ممکن است برای روزها یا حتی هفتهها باز بماند و اگر لوریج بالا باشد امکان لیکوئید شدن تصادفی به وجود می آید.
در آخر در نظر داشته باشید که ارزهای مختلف از نظر نوسانات با یکدیگر تفاوت دارند و هر کدام ممکن است ساختار منحصر به فرد خود را داشته باشند. مثلا دامنه نوسانات بیت کوین در حالت عادی با ریپل کاملا متفاوت است. به همین دلیل قبل از انجام معامله روی یک ارز حتما در مورد رفتار معمول و دامنه نوسان اطلاعات کافی جمع آوری کنید و همانطور که بارها به آن اشاره شد هرگز با همه یا درصد بالایی از سرمایه خود وارد معاملات با اهرم نشوید.
پوزیشن لانگ در بازارهای مالی
تعریف از نظر گروه مشاوران خبره پوزیشن لانگ (که همچنین به عنوان لانگ شناخته می شود) عبارت از خرید یک سهم، محصول یا ارز می باشد که در آن فرد خریدار انتظار افزایش ارزش موارد خریداری شده را دارد. داشتن پوزیشن لانگ یک دیدگاه رو به رشد یا گاوی است. پوزیشن لانگ دقیقا برعکس پوزیشن شورت (Short Position) می باشد. معمولا اصطلاحات لانگ پوزیشن و لانگ در چارچوب مربوط به خرید قراردادهای اختیار یا آپشن ها (Options Contract) به کار گرفته می شوند. فرد تاجر بسته به دیدگاهی که نسبت به دارایی مربوط به قرارداد آپشن دارد، می تواند لانگ کال آپشن (Call Option) یا لانگ پوت آپشن (Put Option) داشته باشد.
یک سرمایه گذاری که به کسب سود در نتیجه حرکت روبه بالای قیمت یک دارایی امیدوار است، پوزیشن لانگ را در کال آپشن خواهد گرفت. کال این اختیار را به فرد خریدار می دهد تا دارایی مورد نظر را با یک قیمت خاص بفروشد. در نقطه مقابل، یک سرمایه گذاری که انتظار دارد قیمت یک دارایی کاهش پیدا کند، یک پوزیشن لانگ را در پوت آپشن خواهد گرفت. این پوزیشن این حق را به سرمایه گذار می دهد تا دارایی را با یک قیمت خاصی بفروشد.
جنبه های مختلف لانگ
لانگ یکی از اصطلاحات سرمایه گذاری می باشد که بر اساس جایی که در آن استفاده می شود، معانی مختلفی پیدا می کند. اصلی ترین معنای لانگ عبارت از در اختیار گرفتن قدرت زمان یک سرمایه گذاری است. با این وجود عبارت لانگ در حین استفاده شدن در قراردادهای اختیارات و فیوچرز معانی مختلفی به خودش می گیرد.
سرمایه گذاری با در اختیار داشتن لانگ
داشتن اختیار لانگ در یک سهام یا اوراق قرضه یک روش سرمایه گذاری مرسومی می باشد که در بازارهای سرمایه به کار گرفته می شود. سرمایه گذار از طریق سرمایه گذاری با پوزیشن لانگ و با پیشبینی کردن افزایش قیمت آن، یک دارایی را می خرد و مالکیت آن را در اختیار می گیرد. معمولاسرمایه گذار هیچ برنامه ای برای فروختن این اوراق بهادار در آینده نزدیک ندارد. در مورد نگهداری دارایی ها که یک انحراف ذاتی نسبت به افزایش دارد، لانگ می تواند به معنای اندازه گیری زمان و همچنین انتظار افزایش قیمت ها باشد.
پوزیشن لانگ در سهام یا اوار قرضه هم یک روش سرمایه گذاری مرسومی می باشد؛ این مورد بخصوص در مورد سرمایه گذاران جزء مصداق دارد. این انتظار که ارزش دارایی در یک دوره بلند مدت افزایش پیدا می کند (که عبارت از استراتژی خرید و نگهداری می باشد) باعث می شود که سرمایه گذار هیچ نیازی به دنبال کردن مداوم بازار یا زمان بندی بازار نداشته باشد و اجازه دهد که قیمت ها در طول زمان نوسان داشته باشند. از طرف دیگر تجربیات گذشته اثبات کرده است که ارزش بازار سهام بصورت گریز ناپذیری افزایش پیدا می کند.
قراردادهای اختیارات لانگ پوزیشن
در حوزه مربوط به قراردادهای اختیارات عبارت لانگ هیچ ارتباطی با بازه زمانی ندارد، بلکه به معنای مالکیت یک دارایی می باشد. فرد دارای پوزیشن لانگ عبارت از شخصی است که در حال حاضر این دارایی را در پرتفوی خودش دارد.
زمانی که یک تاجر قرارداد کال آپشن را از آپشنز رایتر (options writer) می خرد یا مالکیت آن را می گیرد، دارای حالت لانگ می شود؛ به دلیل اینکه این فرد دارای پوزیشن لانگ است، می تواند دارایی را بخرد. یک سرمایه گذاری که در کال آپشن پوزیشن لانگ دارد، عبارت از فردی است که یک کال را می خرد و این انتظار را دارد که ارزش اوراق بهادار مورد نظر افزایش پیدا کند. فرد دارنده پوزیشن کال بر این عقیده است که ارزش دارایی افزایش پیدا می کند و ممکن است در پایان تاریخ انقضاء تصمیم به خرید آپشن خودش بگیرد.
چه زمانی یک قرارداد پوت آپشن را میخریم؟
باید توجه داشت که تمامی افراد دارای پوزیشن لانگ بر این عقیده نمی باشند که ارزش دارایی افزایش پیدا خواهد کرد. یک تاجری که در پرتفوی خودش یک دارایی دارد و معتقد است که ارزش آن کاهش خواهد یافت، یک قرارداد پوت آپشن را می خرد. این فرد همچنان دارای پوزیشن لانگ است، چرا که توانایی فروش یک دارایی موجود در پرتفوی خودش را دارد. فرد دارنده پوت آپشن معتقد است که قیمت دارایی کاهش خواهد یافت. این افراد دارنده اختیار امیدوارند که بتوانند در سررسید دارایی خودشان را با یک قیمت بهتری بفروشند.
بنابراین همانطور که خودتان هم مشاهه کردید، پوزیشن لانگ مربوط به قرارداد اختیارات بر اساس اینکه قرارداد لانگ پوت یا کال باشد، می تواند نشان دهنده پیشبینی افزایش یا کاهش قیمت باشد (که به ترتیب به صورت حالت گاوی یا bullish و حالت خرسی یا bearish شناخته می شوند). در نقطه مقابل یک پوزیشن شورت مربوط به قرارداد اختیارات دارای سهام یا یک دارایی دیگری نیست، ولی با انتظار فروش آن دارایی را قرض می گیرد و مجددا آن را با یک قیمت پایین تر خریداری می کند.
قراردادهای فیوچرز لانگ
سرمایه گذاران و تاجرانی که به منظور هج کردن در مقابل نوسانات نامطلوب قیمت ها می توانند وارد یک قرارداد فوروارد یا فیوچرز لانگ شوند. یک شرکت با استفاده از هج لانگ می تواند قیمت خرید یک محصولی را قفل کند که در آینده به آن نیاز پیدا خواهد کرد. تفاوت قراردادهای فیوچرز با آپشن در این است که دارنده قرارداد فیوچرز ملزم به خرید یا فروش دارایی می شود. این فراد انتخاب نمی کنند، ولی باید وظایف تعیینشده خودشان را به صورت کامل انجام دهند.
فرض کنید که یک تولید کننده جواهر آلات معتقد باشد که قیمت طلا در کوتاه مدت افزایش پیدا خواهد کرد. این شرکت می تواند با عرضه کننده طلای خودش وارد یک قرارداد فیوچرز لانگ شود و در سه ماه آینده طلا را به قیمت 1300 دلار از این عرضه کننده بخرد. صرفنظر از اینکه قیمت طلا در طول این سه ماه بیشتر یا کمتر از 1300 دلار باشد، فردی که یک پوزیش لانگ را در فیوچرز طلا دارد، ملزم به خرید طلا از فروشنده و با قیمت توافق شده 1300 دلار خواهد بود. در نقطه مقابل فرد فروشنده ملزم به تحویل کالای فیزیکی در تاریخ سررسید قرارداد خواهد بود.
همچنین سفته بازانی که معتقدند قیمت ها افزایش پیدا خواهد کرد، می توانند در قراردادهای فیوچرز پوزیشن لانگ بگیرند. این افراد الزاما نمی خواهند که کالای فیزیکی را تحویل بگیرند، بلکه این افراد فقط می خواهند در نتیجه نوسانات قیمتی سرمایه شان را افزایش دهند. فرد سفته باز دارای قرارداد فیوچرز لانگ قبل از تاریخ سررسید می تواند قرارداد را در بازار بفروشد.
اکسپرت محاسبه حجم لات ،حد ضرر و حد سود هر پوزیشن طبق ریسک هر معامله و پوزیشن گیری راحت مخصوص فارکس
یکی از چالش های معاملات در بازار فارکس انتخاب و محاسبه درست حجم لات هر پوزیشن باتوجه به فرمی مارجین و میزان ریسکی است که ما می خواهیم قبول کنیم ولی این اکسپرت این کار را با سرعت و دقت بالا برای شما انجام می دهید و باعث می شود سرعت و دقت معاملات شما تا حد زیادی افزایش پیداکند.
اگر درگاه پرداخت به هر دلیلی مشکل داشت به شماره 09364549266 در واتساپ پیام دهید تا به شما شماره کارت ارسال شود و با پرداخت کارت به کارت خرید را انجام دهید
اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه برای دو پلتفرم متاتریدر چهار و پنج طراحی شده
MT4 && MT5
امکانات اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه
- محاسبه حجم معاملات بر اساس درصد ریسک وارد شده و حد ضرر (stop loss) انتخاب شده
- در این اکسپرت یکی از شرایط باز کردن معامله داشتن حدد ضرر هست(بدون حد ضرر معامله ای باز نمی کند)
- باز کردن معاملات خرید و فروش توسط خود اکسپرت
- نمایش درصد افزایش(کاهش) میزان سرمایه در روز، هفته و ماه جاری
- امکان تنیظیم حداقل افت سرمایه برای روز، هفته و ماه جاری (پس از کاهش بیش از حد تعیین شده، هنگام باز کردن معاملات سیستم هشدار می دهد)
- انتخاب آسان نقاط حد ضرر(stop loss) و تیک پروفیت(take profit) فقط با حرکت ماوس
- باز کردن معاملات در قیمت بازار(market execution) با رعایت مدیریت ریسک
- باز کردن آسان معاملات پندینگ(pending order) با لحاظ کردن مدیریت ریسک و سرمایه
- نمایش فاصله حد ضرر و تیک پروفیت تا قیمت بازار بر اساس پیپ
- امکان بستن تمام معاملات باز در آن واحد
مزایایی این اکسپرت نسبت به نمونه های مشابه
- فرم برنامه (اطلاعات معامله) فقط هنگام باز کردن معامله اندازه پوزیشن چیست؟ ظاهر می شود باعث شلوغی چارت نمی شود
- تمام اعدد (حد ضرر، تیک پروفیت، قیمت و …) با حرکت ماوس مشخص می شوند و نیازی به وارد کردن آنها نیست(سرعت و دقت بالا در هنگام ورود به معامله )
- هشدار سیستم در زمان باز کردن معاملات زمانی که کاهش سرمایه از حد مشخص شده در بازه های روزانه، هفتگی و ماهانه بیشتر شود
- پشتیبانی قوی
- امکان سفارشی سازی و افزودن امکانات به اکسپرت به درخواست مشتری(در صورت امکان پیاده سازی و دریافت هزینه
- اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه هم برای متاتریدر ۴ و هم برای متاتریدر ۵ طراحی و ارائه شده است.
فیلم معرفی اکسپرت مدیریت سرمایه و پوزیشن گیری راحت
تنظیمات اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس
ظاهر اکسپرت برای اندازه پوزیشن چیست؟ موقعیت فروش
لطفا نظر خود را در مورد اکسپرت فوق در قالب کامنت بیان بفرمایید
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم اندازه پوزیشن چیست؟ مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به سود مورد نظر اندازه پوزیشن چیست؟ را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را اندازه پوزیشن چیست؟ براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 اندازه پوزیشن چیست؟ درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
دیدگاه شما