64. تبلیغات و آگهی
این روش شایع ترین و مرسوم ترین شیوه نمایش آگهی است که طی آن آگهی سفارش دهنده برای مدت مشخصی فرضا یک ماه یا سه ماه و … در یکی از جایگاه های تبلیغ نمایش داده می شود و هزینه آن هم برای هر دوره مشخص و ثابت می باشد.
در روش تبلیغ کلیک بیس، سفارش دهنده ابتدا حساب خود را به میزان معایب نمودار های کندل استیک معایب نمودار های کندل استیک مورد نظرش شارژ و سپس آگهی وی در وب سایت نمایش داده می شود و بازدیدکنندگان سایت آگهی مذکور را ملاحظه خواهند نمود، بالطبع آنها که علاقه مند به موضوع یا کالای تبلیغ شده می باشند روی آگهی کلیک خواهند کرد و به وب سایت آگهی دهنده ارجاع داده می شوند. در این روش به ازای هر یک کلیک به شرحی معایب نمودار های کندل استیک که گفته شد، مبلغی مابین 680 لغایت 850 تومان از حساب سفارش دهنده کاسته خواهد شد.
1. در این روش آگهی دهنده صرفا مبلغ آنچه را می پردازد که در یافت می کند یعنی به ازای هر بازدیدکننده از شارژ حساب یا اعتبارش کم می شود.
2. دیگر مزیت این روش، بویژه در شرایطی که به شکل کمپین تبلیغاتی و در چندین سایت اجرا شود هدفمند بودن این نوع آگهی هاست. به این معنا که مخاطبین مرتبط تری در این شیوه درج آگهی به سمت آگهی دهنده ارجاع داده می شوند.
3. دیگر مزیت مهم این آگهی ها، مشارکت آگهی دهنده و نمایش دهنده در جلب و هدایت مخاطبین در قالب یک همکاری مداوم می باشد چراکه وقتی نمایش دهنده فضا یا زمان محدود خود را به نمایش یک آگهی اختصاص می دهد بیشترین تلاش را برای جذب و جلب بیشترین تعداد کلیک به آگهی مذکور انجام خواهد داد و به همین سیاق، آگهی دهنده نیز در عموم موارد ناچار به اقداماتی نظیر تولید محتوای متنوع و جدید و تغییر بنر آگهی جهت جلب حداکثر مخاطبین می باشد لذا نتیجه این همکاری برای هر 2 طرف پرثمر و سودبخش خواهد بود.
روش کلیک بیس دارای مزایا و معایبی است. در میان عیوب این روش از همه مهم تر الزاماتی است که این روش درج آگهی، طرفین را ملزم به رعایت آن می کنند:
1. بزرگترین مشکل این روش، ممنوعیت درج شماره تلفن و نشانی در بنر های تبلیغاتی است چرا که اگر این اطلاعات هم به مخاطب ارائه گردد . بخش عمده ای از کسانی که علاقه مند به محصول مذکور شده بودند دیگر نیازی به کلیک روی بنر تبلیغی احتیاج پیدا نکنند و از طریق شماره تلفن یا نشانی به آگهی دهنده مراجعه می نمایند که در واقع نوعا نقض فلسفه آگهی کلیک بیس به حساب می آید. لذا در آگهی های کلیک بیس صرفا محصول یا خدمات آگهی دهنده شرح داده می شود و معرفی می گردد و امکان درج تلفن و نشانی و . نیست.
2. ممکن است آگهی دهنده بودجه مشخصی برای 2ماه تبلیغ در یک سایت مقرر کرده باشد که این مهم با روش کلیک بیس همخوانی ندارد چرا که ممکن است کل آن بودجه ظرف 2 هفته به دلیل علاقه زیاد مخاطبان و کلیک های زیاد روی بنر آگهی دهنده صرف شده و به اتمام برسد.
3. لازمه آگهی کلیک بیس، برخورداری از ایده های نو و خلاقانه، متن هدفمند و حرفه ای تبلیغ، اجرای گرافیکی هنرمندانه و اثر گذار طرح آگهی (بنر ها) می باشد که چنین شرایطی در حالت معمول برای عموم آگهی دهندگان فراهم نیست و اگر هم باشد هزینه فراوانی برای آنها خواهد داشت که به صرفه و معقول نخواهد بود ضمن آنکه به جهت تکرر نمایش آگهی و عادت ذهنی و بینایی بازدیدکنندگان، آگهی های کلیک بیس در فواصل زمانی کوتاه می باید تغییر کنند و طرح های جدید برای آنها تهیه گردد که مشکل مذکور را چند برابر خواهد ساخت.
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها معایب نمودار های کندل استیک عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
تحلیل تکنیکال در فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال را میتوان محبوب ترین روش تحلیل در بازار فارکس دانست که با تکیه بر گذشته بازار، به معامله گران این امکان را میدهد پیش بینی خوبی بر روی جفت ارزهای فارکس داشته باشند. مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال به قدری گسترده میباشد که برای یادگیری آن باید ابتدا یک سبک در این زمینه را انتخاب کرده و سپس وارد این روش تحلیلی در بازارهای مالی شد. در این مقاله به صورت کامل تحلیل تکنیکال در فارکس را توضیح خواهیم داد.
تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال نوعی تحلیل در بازارهای مالی بویژه بازار فارکس میباشد که از طریق حرکات و تغییرات گذشته قیمت جفت ارز سهام، قیمت های آینده را پیش بینی میکند. باوری که معامله گران تحلیل تکنیکال در فارکس دارند این است که آنها حرکات قیمت در بازار ارز را تصادفی نمیدانند و بلکه به این حرکات بر اساس روندها و الگوها شکل گرفته که در گذشته بازار تکرار شده اند.
در تحلیل تکنیکال با توجه به داشتن سبک ها و ابزارهای مختلف و وسعت بسیار آن، میتوانید از این روش تحلیلی برای پیش بینی روندها و الگوهای قیمتی استفاده کنید. ابزارهای تحلیل تکنیکال شامل پلتفرم های معاملاتی مانند متاتریدر، اندیکاتورهای مختلف مانند مووینگ اوریج ها و ایچیمو و ابزارهای مشابه، که همه این ابزارها به شما کمک میکند تا بتوانید روندها و حرکات را نمودارهای فارکس پیش بینی کنید.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
جالب است که بدانید در تاریخچه تحلیل تکنیکال، این روش تحلیل از زمان های قدیم وجود داشته و با ابزارهای ابتدایی این روش مورد استفاده معایب نمودار های کندل استیک قرار میگرفته است. با توجه به تحقیقات مختلف ، تحلیل تکنیکال از گذشته دور در آسیای صغیر و بخش های تجاری آشوری از این روش استفاده شده است. حتی در یونان نیز از روش پیش بینی برای قیمت ها استفاده میشده است.
پس از این دوره در قرن هفدهم جوزف د لا وگا فردی در که در هلند زندگی میکرد با نوشتن کتاب های در زمینه تحلیل تکنیکال به فردی مشهور در این زمینه در سال 1688 تبدیل شد. او در توضیحات خود روش های را ارائه داد که در پیش بینی قیمت سهام در آمستردام کاربرد داشت.
در قرن هجدهم در ژاپن بود که فردی نام هوما مونهیسا دست به ابداع یکی از ابزارهای تحلیل بازارهای مالی یعنی کندل استیک ها زد. این فرد یک تاجر برنج ثروتمند بود که همه روز با کشیدن اشکال کندل استیک اختراع الگوهای کندل استیک توانست به موفقیت های بزرگی در این بازار دست پیدا کرده و پیش بینی های دقیقی انجام دهد. همین موفقیت های هوما بود که دولت ژاپن به او لقب سامورایی افتخاری داد.
در سال 1896 با آمدن نظریه داو، تحلیل تکنیکال به آمریکا ورود کرد. آقای چارلز داو که بنیان گذار داو جونز بود با ارائه نظریه خود، به این نکته پرداخت که اگر بر اساس روش خود میانگین ها او بیشتر از حد مشخص باشد، بازار صعودی است. او با مطالعه قله ها و کف های روزانه و هفتگی و ماهانه، الگوهای بازار را از این طریق بدست میآورد.
در سال 1920 بود که یکی از بهترین ابزارهای مالی یعنی ایچیموکو کینکو هیو توسط یک روزنامه نگار ژاپنی یعنی آقای گویچی هوسودا ابداع شد. این فرد با تلاش های فراوان و بیش از 30 سال تلاش برای طراحی این ابزار توانست یکی از قدرتمند ترین ابزارهای بازارهای مالی را طراحی کند. هوسودا با بیان قدرت ایچیمو ادعا کرد که معامله گران به کمک ایچیموکو میتواند با یکبار بررسی حمایت ها و مقاومت های بازارهای مالی را بدست آورند.
پس از نظریه داو، در سال 1929 فردی به نام ویلیام همیلتون، نظریه داو را اصلاح کرد. او مباحث جدیدی را وارد بازارهای مالی کرد و پیش بینی های مختلفی را برای بازارهای مالی انجام داد. در نظریه داو امکان زمان وقوع تغییرات در بازارهای مالی وجود نداشت که با اصلاحات ایشان این امکان فراهم شد.
در سال 1930 نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت که یک نویسنده بود ارائه شد. او سرمایه گذاری بود که الیوت را از نظریه داو الهام گرفت و به این موضوع دست پیدا کرد که بررسی الگوهای تکراری امواج امکان پیش بینی بازارهای مالی وجود دارد. الیوت با شناسایی فرکتال در بازارهای مالی توانست به این موضوع مهم دست پیدا کند.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال در فارکس دارای مزیت ها و معایب مختلفی است که در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت:
مزیت های تحلیل تکنیکال در فارکس
- سادگی در استفاده
- یادگیری آسان
- سرعت در تحلیل و بررسی
- ورود و خروج دقیق به جفت ارزها
مزیت های تحلیل تکنیکال در فارکس
- پیش بینی های مختلف
- عدم امکان تعیین ارزش ذاتی
- سیگنال های مختلف
تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال
تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو روش تحلیل در بازار فارکس است که هرکدام طرفداران خاص خود را دارد. در تحلیل تکنیکال، معامله گر فارکس بر اساس الگوها و روندهای شناسایی شده در بازار، تحلیل های خود را انجام داده و بر اساس آن معاملات خود را انجام میدهد. در روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی فارکس ، معامله گران از طریق بررسی مسائل اقتصادی کشورها و شاخص های اقتصادی و تقویم اقتصادی فارکس،تحلیل خود را بر روی جفت ارزهای فارکس انجام میدهند.
تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال در فارکس طبق گفته های بالا مشخص است. در تحلیل تکنیکال، معامله گر به شاخص های اقتصادی و اخبار فارکس توجه نداشته و تنها از طریق نمودارهای فارکس و بررسی گذشته بازار، تحلیل های خود را انجام میدهد.
باور تحلیل گران فاندامنتال در فارکس این است که همه اطلاعات جفت ارزها در نمودار آنها منعکس نشده و ارزش ارزها با نمودارشان را جدا از یکدیگر میدانند. البته برخی معامله گرانی هم هستند که این دو روش تحلیل را با یکدیگر ترکیب میکنند، اما معامله گران فاندامنتال در فارکس اغلب اعتقادی به روش های تحلیل تکنیکال در فارکس نداشته و روش پیش بینی از تغییرات قیمت در گذشته را غلط میدانند.
یادگیری تحلیل تکنیکال در فارکس
یادگیری تحلیل تکنیکال با توجه سبک های مختلف آن نیازمند تلاش فراوان میباشد. قطعا داشتن یک مربی برای یادگیری تحلیل تکنیکال میتواند کمک کننده باشد. برای این منظور میتوانید در ابتدا از آموزش های رایگان فارکس آکادمی مجیدی راد برای این مورد استفاده کرده و پس از آن به آموزش های تخصصی آکادمی بپردازید. قطعا با ورود به دوره های آموزشی میتوانید سرعت پیشرفت خود را در فارکس افزایش دهید.
امیدواریم از توضیحات داده شده در رابطه با تحلیل تکنیکال در فارکس استفاده کرده اید. اگر سوالی در رابطه با تحلیل تکنیکال دارید خوشحال میشویم تا در بخش نظرات این صفحه در خدمت شما عزیز باشیم.
پرایس اکشن در بورس چیست؟ الگوهای پرایس اکشن
یکی از روشهای مورد استفاده برای پیشبینی قیمت سهام، تحلیل تکنیکال است. در این مطلب سعی داریم یکی از استراتژیهای معاملاتی کاربردی در این روش تحلیلی را شرح دهیم. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که تنها بر اساس تحرکات واقعی قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن در واقع تلاش میکند نظم حاکم بر بازار را به روشی بهتر نشان دهد تا معاملهگر با ترکیب نوسانات قیمتی، حجم معاملات و الگوهای نموداری تصمیم بگیرد کدام معامله را انجام دهد.
استراتژی پرایس اکشن چیست؟
همان طور که اشاره کردیم، پرایس اکشن روشی است که تحرکات قیمتی بازار را بررسی میکند. یکی از مزیتهای این روش این است که در هر بازاری قابل استفاده است. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که برای استفاده از استراتژی پرایس اکشن، باید درک بالایی از بازار داشته باشیم.
در هر نمودار و چارتی، اطلاعات فراوانی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان روند حرکت سهام را پیشبینی کرد. به جای استفاده از اندیکاتورهای پیچیده تکنیکالی و استراتژی معاملاتی، میتوان تنها از تحرکات قیمتی استفاده کرد. زمانی که خود را از اندیکاتورها خلاص کنیم تنها چیزی که باقی میماند قیمت است. اگر مدت زیادی است که با اندیکاتورها تحلیل کردهاید، شاید رها کردن آنها سخت باشد اما آشنا شدن با پرایس اکشن دریچهای جدید برای تحلیل سهام به روی شما باز میکند. برای معامله از طریق پرایس اکشن لازم است با استراتژیهای کاربردی آن آشنا شویم.
مفاهیم اولیه
قبل از معرفی الگوهای معامله پرایس اکشن لازم است به توضیح چند مفهوم مهم بپردازیم:
کندل استیک (الگوهای شمعی)
الگوهای شمعی، الگوهای کوتاهمدتی هستند که برای پیدا کردن حد ضرر و حد سود به کار میروند. شکل زیر ساختار یک کندل استیک را به شما نشان میدهد:
نکته اصلی برای در نظر گرفتن الگوهای شمعی این است که هرکدام حاوی اطلاعات قابل اتکا و پیام مهمی هستند و باید به لایههای نهفته موجود در این نمودارها دقت کرد.
روند صعودی، نزولی و خنثی
روند صعودی سادهترین شکل در نمودارها است و قطعا شما به عنوان یک معاملهگر با این روند آشنا هستید. یک روند صودی زمانی ایجاد میشود که گروهی از الگوهای شمعی شروع به گسترش به سمت بالا و راست نمودار کنند.
روندهای نزولی برای بسیاری از معاملهگران مطلوب نیستند و بر خلاف روند صعودی حرکت میکنند.
روند نزولی در الگوهای شمعی
در بازارهایی با روند خنثی بیشترین احتمال از دست دادن پول وجود دارد زیرا انتظارات شما با روند بازار همسو نیست. در این حالت همچنین کسب بازدههای زیاد هم غیر محتمل است. مهمترین نکتهای که باید در این شرایط بازار در نظر داشته باشید این است که در پایین محدوده بخرید و در بالای آن بفروشید.
انواع استراتژی پرایس اکشن چیست؟
حال که با مفاهیم اولیه آشنا شدیم، میتوانیم به بررسی استراتژیهای معامله از طریق پرایس اکشن بپردازیم:
الگوی کندل بازگشتی (Reversal Bar Pattern)
الگوی کندل بازگشتی صعودی: قیمت lowکندل پایینتر از کندل قبلی است و کندل دوم در قیمت بالاتری بسته میشود.
الگوی کندل برگشتی نزولی: قیمت high کندل بالاتر از کندل قبل است و کندل دوم در قیمت پایینتری بسته میشود.
در الگوی صعودی، قیمت low کندل قبل به عنوان حمایت عمل میکند و باید به اندازهای قوی باشد و قیمت را به اندازهای بالا ببرد که بالاتر از قیمت بستهشده کندل قبلی، بسته شود.
در الگوی نزولی، قیمتhigh کندل قبل به عنوان مقاومت عمل میکند و به اندازهای باید قوی باشد تا بتواند قیمت را پایین بیاورد که از قیمت بستهشده کندل قبلی پایینتر بسته شود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی در روند صعودی
- فروش در پایین کندل نزولی در روند نزولی
کندل بازگشتی کلیدی (Key Reversal Bar)
الگوی کندل بازگشتی کلیدی صعودی: در این الگو کندل زیر قیمت low کندل قبل باز میشود و بالای قیمت high آن بسته میشود.
الگوی کلیدی بازگشتی نزولی: در این الگو کندل بالای قیمت high کندل قبل باز و پایین قیمت low کندل قبل بسته میشود. این الگو یک بازگشت واضح را نشان میدهد.
کندل بازگشتی کلیدی یک شکاف قیمتی دارد. شکاف قیمتی نزولی یک نیروی معایب نمودار های کندل استیک قدرتمند به سمت پایین است. زمانی که بازار این نیروی نزولی را با قدرت رد میکند، نشان میدهد که بازار تمایل به بازگشت دارد.
در مقابل زمانی که یک شکاف صعودی به یک مقاومت میرسد، بازار تمایل دارد به روند نزولی بازگردد. در واقع یک الگوی بازگشتی کلیدی یک قدرت برگشتی است که بازگشت بازار را نشان میدهد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل بازگشتی کلیدی
- فروش در پایین کندل بازگشتی کلیدی
کندل درمانده (Exhaustion Bar)
الگوی درمانده صعودی با یک شکاف نزولی آغاز میشود. سپس قیمت به سمت بالا حرکت میکند و در نزدیکی بالای کندل قبل بسته میشود. الگوی درمانده نزولی با یک شکاف قیمتی صعودی باز میشود و سپس قیمت به سمت پایین میرود و در نزدیکی پایین کندل قبل بسته میشود. در هر دو مورد شکاف قیمت کامل نمیشود. همچنین در این الگو حجم معاملات بسیار زیاد میشود.
همان طور که از نام این الگو مشخص است، کندل درمانده خستگی و درماندگی بازار را از روند گذشته نشان میدهد. بعد از این که بازار از نزول خسته شد، صعود قدرت پیدا میکند و بالا میرود. همچنین زمانی که از صعود خسته میشود، بازار به سمت پایین میرود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی درمانده
- فروش در پایین کندل نزولی درمانده
الگوی پین بار (Pin Bar)
در الگوی پین بار صعودی، دم پایین کندل بیشترین اندازه را دارد. در الگوی پین بار نزولی، دم بالا بیشترین اندازه کندل را دارد.
این الگو بینی پینوکیو را نشان میدهد و با دم بلند، حمایت یا مقاومت پیش رو را میشکند تا معاملهگران را به دروغ وارد معامله کند.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای پین بار صعودی وقتی که از حمایت باز میگردد.
- فروش در پایین پین بار نزولی وقتی که از مقاومت باز میگردد.
الگوی دو کندل بازگشتی (TwoBar Reversal)
الگوی دو کندل بازگشتی صعودی یک کندل نزولی است که بعد از آن یک کندل صعودی قوی قرار داد. الگوی دو کندل بازگشتی نزولی یک کندل صعودی قوی است که بعد از آن یک کندل نزولی قوی وجود دارد. این الگو از دو کندل قوی که برخلاف هم هستند تشکیل میشود. همه الگوهای دو کندل بازگشتی یک مشخصه دارند. بازگشت از یک حمایت با الگوی صعودی و یا بازگشت از مقاومت با یک الگوی نزولی.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالاترین نقطه کندل دوم در حالت صعودی
- فروش در پایین نقطه کندل دوم در حالت نزولی
سه کندل بازگشتی (ThreeBar Reversal)
الگوی سه کندل بازگشتی صعودی:
_ یک کندل نزولی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل صعودی با کف بالاتر که بالاتر از کندل قبلی بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی نزولی:
_ یک کندل صعودی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل نزولی با سقف پایینتر که پایینتر از کندل قبل بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی یک نقطه بازگشت را نشان میدهد و در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی، به علت وجود کندل سوم، برای تایید روند حالت محافظهکارانه و قطعیت بیشتری را دارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای آخرین کندل در حالت صعودی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
پولبک سه کندل (ThreeBar Pullback)
پولبک سه کندل صعودی: سه کندل متوالی نزولی در یک پولبک صعودی
پولبک سه کندل نزولی: سه کندل متوالی صعودی در یک پولبک نزولی
شناسایی این الگو به آسانی انجام میشود. زمانی که بازار در روند خود حرکت میکند، نگه داشتن یک پولبک مخالف روند سخت است. بنابراین بعد از پولبک سه کندل الگو به روند خود ادامه میدهد. یک توقف کوتاه و ادامه روند صورت میپذیرد.
بیشتر بخوانید: پولبک چیست
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی بعد از سه کندل متوالی نزولی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
الگوی کندل داخلی (Inside Bar)
یک الگوی کندل داخلی کاملا در محدوده کندل قبل از خود قرار میگیرد. به عبارت دیگر کندل دوم قیمت low و high کمتری دارد. این الگو محدوده و نوسان قیمت دارد. یک توقف در سطح قیمت وجود دارد و در هیچ دو طرف قدرت روند کاملی ندارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید زمانی که الگو از پایین یا بالای کندل دوم شکسته میشود.
- فقط در جهت روند بازار (خرید یا فروش) وارد معامله شویم.
- منتظر شکست الگوی درون کندلی باشیم و در شکست آن معامله کنیم.
الگوی کندل خارجی (Outside Bar)
الگوی کندل خارجی مخالف الگوی کندل داخلی است. کندل دوم در این الگو باید از محدوده کندل قبل خود بیشتر باشد. به این معنی که قیمت low و high بیشتری داشته باشد. در این الگو یک محدوده قیمتی و نوسانی کوتاهمدت وجود دارد و قدرت را در دو طرف الگو نشان میدهد. در اغلب موارد این که روند صعودی پیروز میشود یا روند نزولی مشخص نیست و تنها میتوان از نوسان بازارمطمئن بود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
منتظر شکست الگوی کندل خارجی و محو شدن آن باشیم (مخصوصا آنهایی که کندل دوجی را نشان میدهند یا مخالف روند حرکت میکنند).
این الگو دارای ۷ کندل است. اگر آخرین کندل کوچیکترین کندل متوالی باشد، یک الگوی NR7 تشکیل میشود. سایر کندلها دارای قیمت های high و low متفاوتی هستند. همانند الگوی کندل داخلی این الگو نیز کاهنده نوسانات است. با ظاهر شدن ۷ کندل به جای یک کندل در الگوی کندل داخلی، الگوی NR7 یک نشانه قوی از کاهش نوسان است.
اگرچه الگوی کندل داخلی هیچ نشانهای از قدرت در دو طرف را نشان نمیدهد، الگوی NR7 ممکن است به جهت بالا یا پایین حرکت کند. در چنین مواردی این الگو یک حمایت قیمتی با کاهش نوسان نشان میدهد.
همان طور که بازار بین محدوده انقباض و انبساط قیمت نوسان میکند، الگوی NR7 به ما هشدار میدهد که از هیجان روندها دوری کنیم.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای شکست ایجاد شده الگو در روند صعودی
- فروش در پایین شکست ایجاد شده در روند نزولی
سخن آخر
حال که با استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن آشنا شدیم، باید به این موضوع توجه کنیم تنها یادگیری این استراتژی برای انجام معاملات کافی نیست. در نظر گرفتن شرایط بازار و بررسی عوامل تاثیرگذار دیگر نیز ضرورت دارد و نمیتوان تنها به نتایج حاصل از تحلیل کندلها اکتفا کرد.
استراتژی معاملاتی ایچیموکو پیشرفته
بخش دوم مقاله ایچیموکو که اختصاص داره به استراتژی معاملاتی در ایچیموکو پیشرفته رو میخوام با یک مثال از طبیعت شروع کنم. طبیعت و مخلوقات خدا همواره میتونن الهامبخش ما باشن.
تا حالا به زندگی یوزپلنگ دقت کردید؟! زمانی که یوزپلنگ قصد شکار داره، از یک استراتژی پیروی میکنه. اگر یوزپلنگ گله آهویی رو پیدا کنه، مدتها صبر میکنه تا بتونه ضعیفترین آهو رو پیدا کنه. دلیل این موضوع اینه که یوزپلنگ فقط میتونه فاصله کمی رو با سرعت بالا بدوه و اگر این فرصت از دست بره، برای شکار بعدی نیروی کمتری خواهد داشت.
معاملهگری (متفاوت با مفهوم سرمایهگذاری) هم دقیقا به همین شکل هست! شما باید قبل از این که وارد یک معامله بشید، با صبر و حوصله به دنبال سهام مناسب بگردید. یعنی ابتدا باید یک تحلیلگر خوب باشید و بعد معامله کنید. اگر اول معامله کنید و تازه بعدش به فکر تحلیل کردن بیفتید، مثل این میمونه که با پولتون قمار کنید! زمانی که چند بار پشت هم در معاملاتتون شکست بخورید و ضرر کنید، اعتماد به نفستون کمتر میشه و ممکنه کلا بیخیال معاملهگری بشید، در صورتی که اشکال کار جای دیگه بوده!
اگر با ایچیموکو راحت نیستی، بیخیالش شو!
نکته دیگهای که دوست دارم در مقاله ایچیموکو پیشرفته در موردش حرف بزنم این هست که شما باید با ابزاری که در تحلیل تکنیکال ازش استفاده میکنید راحت باشید. حالا هر ابزاری که میخواد باشه! استفاده کردن از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نباید شما رو گیج کنه و براتون نامفهوم باشه! هر جا احساس کردید در کار کردن با یک ابزار مشکل دارید و هر چقدر زمان میذارید اون رو خوب متوجه نمیشید، بیخیالش بشید. حتی اگر ایچیموکو اونم ایچیموکو پیشرفته باشه!
توجه کنید که برای موفقیت در معاملات، شما ابتدا باید یک سیستم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده داشته باشید. این برنامه باعث میشه که شما هیچ گونه تصمیمی رو در لحظه و از روی احساسات اتخاذ نکنید. فقط و فقط تحت هر شرایطی به اون برنامه عمل کنید و طبق اون خرید و فروشهاتون رو انجام بدید. بسیاری از افرادی که با رویای پولدار شدن وارد بازارهای مالی میشن، هیچ برنامه معاملاتی از پیش تعیین شدهای ندارن و فقط کورکورانه رفتار میکنن. اگر میخوای موفق بشی، تو نباید جزء اونها باشی!
در مقاله ایچیموکو پیشرفته قرار هست که یک برنامه و استراتژی معاملاتی حول اندیکاتور ایچیموکو ایجاد کنیم …
البته پیش از شروع بحث در مورد استراتژی معاملاتی ایچیموکو ذکر چند نکته در مورد اجزای اندیکاتور ایچیموکو ضروری هست. پس توجه شما رو به این نکات مهم جلب میکنم:
نحوه قرار گرفتن اجزای ایچیموکو و کندلهای قیمتی نسبت به هم چه معنایی دارند؟!
وضعیت قرار گرفتن قیمت و هر یک از اجزای اندیکاتور ایچیموکو معنا و مفهوم خاصی برای ما دارند. توجه کنید که تنکانسن شبیه به میانگین متحرک ۹ روزه، کیجونسن شبیه به میانگین متحرک ۲۶ روزه، سنکو A به عنوان میانگینی از تنکانسن و کیجونسن و سنکو B هم شبیه به میانگین متحرک بلند مدت ۵۲ روزه برای ما عمل میکنند.
در مقاله ایچیموکو پیشرفته به ساخت یک استراتژی معاملاتی حول اندیکاتور ایچیموکو خواهیم پرداخت.
وضعیت قیمت و هر یک از اجزای ایچیموکو را به این صورت میتوان طبقهبندی کرد :
وضعیت قیمت و تنکانسن
- اگر قیمت بالای تنکانسسن باشد، تنکانسن نقش حمایت کوتاه مدت را دارد و روند در کوتاه مدت صعودی است.
- اگر قیمت پایین تنکانسسن باشد، تنکانسن نقش مقاومت کوتاه مدت را دارد و روند در کوتاه مدت نزولی است.
وضعیت قیمت و کیجونسن
- اگر قیمت بالای کیجونسن باشد، کیجونسن نقش حمایت بلند مدت را دارد و روند در بلند مدت صعودی است.
- اگر قیمت پایین کیجونسن باشد، کیجونسن نقش مقاومت بلند مدت را دارد و روند در بلند مدت نزولی است.
وضعیت قیمت و ابر کومو
- اگر قیمت بالای ابر کومو باشد، ابر کومو نقش حمایت را دارد و روند صعودی است.
- اگر قیمت پایین ابر کومو باشد، ابر کومو نقش مقاومت را دارد و روند نزولی است.
- ضعیف یا قوی بودن حمایت یا مقاومت ابر کومو بستگی به ضخامت ابر کومو دارد.
- اگر قیمت در درون ابر کومو باشد روند خاصی وجود ندارد و توصیه این است که داخل ابر کومو معامله نکنیم.
- اگر خودِ ابر کومو سبز رنگ (صعودی) باشد، روند صعودی است و اگر خودِ ابر کومو قرمز رنگ (نزولی) باشد روند نزولی است.
وضعیت قیمت و چیکو اسپن
- اگر چیکو اسپن بالای قیمت باشد، روند صعودی است.
- اگر چیکو اسپن پایین قیمت باشد، روند نزولی است.
- اگر قیمت و چیکو اسپن نزدیک به هم باشند، نمیتوان نظری داد. معیار نزدیک بودن هم حداکثر اختلاف ۵% با قیمت است.
- توجه کنید که چیکو اسپن برعکس سایر اجزای ایچیموکو عمل میکند.
چطور از ایچیموکو پیشرفته استفاده کنیم؟!
به مثال زیر توجه کنید :
- آخرین کندل (شمع) در پایین تنکانسن شکل گرفته پس روند کوتاه مدت نزولی بوده و تنکانسن نقش مقاومت کوتاه مدت را دارد.
- آخرین کندل (شمع) در پایین کیجونسن شکل گرفته پس روند بلند مدت نزولی بوده و کیجونسن نقش مقاومت بلند مدت را دارد.
- قیمت در بالای ابر کومو قرار گرفته است. پس از دیدگاه ابر کومو روند بلندمدت صعودی است و ابر کومو نقش حمایت را دارد.
- در محل نزدیک شدن قیمت به ابر کومو، ضخامت ابر کومو خیلی زیاد نیست، پس حمایت شکل گرفته در این منطقه خیلی قوی نیست. (در مقاله ایچیموکو مقدماتی گفتیم که هر چقدر ضخامت ابر کومو بیشتر باشد، سطح حمایت یا مقاومتی قویتر خواهد بود.)
- ابر کومو سبز رنگ و صعودی است. پس روند بلند مدت نیز صعودی است.
- قیمت و چیکو اسپن به هم نزدیک هستند، لذا نمیتوان نظر خاصی در این مورد داد.
- اگر در روند صعودی قیمت نسبت به کیجونسن یا تنکانسن فاصله زیادی داشته باشد، نشاندهنده رفتار هیجانی خریداران بوده و بهتر است وارد معامله خرید نشویم.
- اگر در روند نزولی قیمت نسبت به کیجونسن یا تنکانسن فاصله زیادی داشته باشد، نشاندهنده رفتار هیجانی فروشندگان بوده و بهتر است وارد معامله فروش نشویم.
- معیار فاصله زیاد برای کیجونسن ۳۰% و برای تنکانسن ۲۰% است.
سیگنال خرید معتبر در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
- قیمت باید بالای ابر کومو باشد.
- تنکانسن باید بالای کیجونسن باشد.
- هیج مانعی (اعم از ابر کومو و کندلهای قیمتی) بر سر راه چیکواسپن نبوده و فضای مقابل آن کاملا باز باشد.
- کومو در حالت صعودی (سبز رنگ) قرار بگیرد.
- فاصله با مقاومت معتبر بعدی کم نباشد!
- قیمت فاصله زیادی با کیجونسن (حداکثر ۱۰% اختلاف) و تنکانسن (حداکثر ۵% اختلاف) نداشته باشد (پرهیز از معامله هیجانی)
- همه اجزاء ایچیموکو صعودی باشند.
در نمودار زیر که مربوط به نماد فاراک است، تمامی شرایط فوق (به جز مورد ۷ که سنکو B صعودی نیست) احراز شدهاند. لذا میتوان گفت که سیگنال خرید صادر شده است. هر چند که این سیگنال یک سیگنال ایدهآل است. به این معنا که احتمال موفقیت در آن بسیار بالا بوده اما شرایط رخ دادن آن به سختی معایب نمودار های کندل استیک اتفاق میفتد.
نحوه مشخص کردن حد ضرر در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
حد ضرر در این روش را میتوان به دو روش مشخص کرد.
- معادل ۴% کمتر از قیمت خرید (با احتساب کارمزد حدود ۵/۵%) را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
- اگر قیمت سطح تنکانسن در زیر کندل سیگنال خرید را شکست، حد ضرر فعال شده است.
نحوه مشخص کردن حد سود در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
برای مشخص کردن حد سود یا تارگت قیمت هم به دو روش میتوان اقدام کرد :
- اگر قیمت بیش از ۲۰% از تنکانسن فاصله گرفت، سیگنال فروش داده شده و باید از معامله خارج شویم.
- روش دوم استفاده از مقاومتهای استاتیک به وجود آمده توسط ابر کو به خصوص سنکو B در گذشته است که در بخش پایانی مقاله “ایچیموکو مقدماتی ، نمودار تعادل در یک نگاه” به صورت مفصل توضیح داده شد.
بَک تست استراتژی ایچیموکو پیشرفته را فراموش نکنید!
در این روزها احتمالا سیستمها و استراتژیهای مختلفی توسط افراد مختلف به شما معرفی میشوند. در بازارهای صعودی معمولا افراد بر روی موفقیتهای استراتژیشان تأکید میکنند. اما روش آزمایش یک استراتژی معاملاتی نگاه کردن به معاملات برنده نیست! برای بررسی عملکرد یک استراتژی شما باید معاملات منجر به ضرر را بررسی کنید. بسیاری از اوقات پیش آمده که طی چند روز تمام سود به دست آمده طی یک یا دو سال از دست رفته و اصل سرمایه نیز به خطر افتاده است!
برای این که بتوانیم میزان موفقیت استراتژی ایچیموکو پیشرفته یا هر استراتژی دیگری را بسنجیم، لازم است که مثلا در یک بازه ۵ ساله در گذشته سهام چند شرکت را بررسی کنیم. سیگنالهای خرید را به همراه تاریخ آنها یادداشت کنید. سپس بررسی کنید که پس از ورود به معامله، حد سود فعال شده است یا حد ضرر.
این کار را برای چند نماد انجام دهید و درصد سود و زیان هر معامله خود را یادداشت کنید. سپس بررسی کنید که در بازه ۵ ساله مذکور به صورت جداگانه (هر معامله) و مرکب چقدر سود یا زیان کسب کردهاید …
شما میتوانید نتایج این تمرین را با ما و سایر عزیزان در بخش نظرات همین مقاله به اشتراک بگذارید … 😎😎
چکیده مطلب :
در این مقاله که با عنوان ایچیموکو پیشرفته ارائه شد، سعی کردیم تا علاوه بر مرور مباحث قبلی یک استراتژی معتبر و موثر را با هم یاد بگیریم. همانطور که قبلا هم بارها اشاره شد، سیستم ایچیموکو نه فقط به عنوان یک اندیکاتور، بلکه به عنوان یک سیستم معاملاتی کامل میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر علاقمند به مبحث ایچیموکو هستید، توصیه ما این است که دو مقاله “ایچیموکو مقدماتی، نمودار تعادل در یک نگاه” و “استراتژی معاملاتی در ایچیموکو پیشرفته” را بارها و بارها مرور کنید و سعی کنید خودتان رفتار قیمت و اجزای ایچیموکو را با دقت بررسی نمایید.
لازم به ذکر است که این مقالات برگرفته از کتاب “معاملهگری با ابرهای ایچیموکو” (Trading with Ichimoku Clouds) نوشته مانش پاتل (Manesh Patel) میباشد. این کتاب به عنوان یکی از منابع معتبر مطالعاتی در مورد سیستم ایچیموکو در سراسر جهان استفاده میشود. بیشتر تمرکز نویسنده در کتاب معاملهگری با ابرهای ایچیموکو بر روی بازار فارکس بود، اما ما سعی کردیم که مطالب عنوان شده را به نوعی مطابق با معاملات بورس اوراق بهادار در ایران خدمت شما عزیزان ارائه کنیم.
قطعا تمام نظرات و سوالات شما در قسمت نظرات همین مقاله مطالعه شده و در صورت لزوم پاسخ داده خواهد شد …
دیدگاه شما