جاهطلب باش، نتیجه خودش به صورت طبیعی پدیدار میشود.
ریسک مالی و انواع آن
ریسک مالی یکی از بزرگترین دغدغههای هر کسب و کار و هر موسسه مالی و بانکی است. یکی از راهکارهای کاهش ریسک مالی بانکها و موسسات مالی و اعتباری ارائه دهنده وام و تسهیلات استفاده از خدمات آژانسهای اعتبار سنجی است. آژانسهای اعتبار سنجی دارای سامانههایی در فضای وب و اپلیکیشن موبایل هستند که بانکها و موسسات مالی و اعتباری ارائه دهنده تسهیلات و وام به راحتی میتوانند از این طریق رتبه و امتیاز اعتباری اشخاص حقیقی و حقوقی و کسب و کارهای متقاضی وام و تسهیلات را مشاهده کنند و به افراد خوش حساب و دارای اعتبار مالی مناسب خدمات ارائه دهند. در ادامه مقاله انواع خطرات و ریسکهای مالی بیشتر بررسی خواهد شد.
انواع خطرات و ریسکها:
می توان ریسک را گرفتن نتیجه غیرمنتظره یا منفی اشاره کرد. هرگونه فعالیت یا فعالیتی که منجر به از بین رفتن هر نوع هدفی شود را میتوان خطر و ریسک نامید. انواع مختلفی از خطرات وجود دارد که یک شرکت ممکن است با آن روبرو شود و باید بر آن غلبه کند. به طور گسترده، ریسکها را می توان به سه نوع ریسک کسب و کار، ریسک غیر تجاری و ریسک مالی طبقه بندی کرد.
ریسک کسب و کار: این نوع ریسک و خطرات توسط خود شرکتهای تجاری به منظور به حداکثر رساندن ارزش سهامداران و سودها صورت میگیرد . به عنوان مثال ، شرکتها برای بازاریابی کالای جدید به منظور دستیابی به فروش بیشتر، ریسکهای پر هزینهای را برای بازاریابی در نظر میگیرند.
ریسک غیر تجاری: این نوع خطرات و ریسکها تحت کنترل شرکتها و کسب و کارها نیستند. خطرات ناشی از عدم تعادل سیاسی و اقتصادی را می توان ریسک غیر تجاری نامید.
ریسک مالی: ریسک مالی همانطور که این اصطلاح نشان میدهد، ریسک و خطری است که باعث ضرر مالی کسب و کارها میشود. ریسک مالی عموما به دلیل بی ثباتی و ضرر در بازار مالی ناشی از نوسانات ارزش سهام، ارز، نرخ بهره و موارد دیگر ایجاد میشود.
انواع ریسک مالی
خطر بازار:
این نوع ریسک به دلیل نوسانات قیمت و ارزش ابزارهای مالی ایجاد میشود. ریسک بازار را میتوان به عنوان ریسک جهت دار و ریسک غیر مستقیم طبقه بندی کرد. ریسک جهت دار به دلیل نوسانات ارزش سهام، نرخ بهره و موارد دیگر ایجاد میشود. از طرف دیگر، ریسک غیر مستقیم میتواند خطرات ناپایدار مالی ایجاد کند.
ریسک اعتباری:
این نوع ریسک مالی زمانی ایجاد میشود که فرد نتواند به تعهدات خود عمل کند. ریسک اعتباری معمولا به دلیل سیاستهای دشوار ارزی ایجاد میشود. از طرف دیگر این ریسک و خطر هنگامی به وجود میآید که یک طرف پرداخت را انجام دهد در حالی که طرف مقابل نتواند به تعهدات خود عمل کند.
ریسک نقدینگی:
این نوع ریسک و خطر ناشی از عدم توانایی در انجام معاملات است. ریسک نقدینگی را می توان به خطر نقدینگی دارایی و خطر نقدینگی برای سرمایه گذاری طبقه بندی کرد. ریسک نقدینگی دارایی چه به دلیل خریداران ناکافی یا فروشندگان ناکافی در مقابل سفارشات فروش محصولات و خدمات ایجاد میشود.
ریسک عملیاتی:
این نوع خطر ناشی از وجود مشکلات عملیاتی مانند سوء مدیریت یا مشکلات فنی است. ریسک عملیاتی را میتوان به ریسک کلاهبرداری و ریسک مدل و طرح طبقه بندی کرد. خطر تقلب به دلیل عدم کنترل ایجاد میشود و ریسک مدل به دلیل کاربرد نادرست مدل و طرح ایجاد میشود.
ریسک قانونی:
این نوع ریسک مالی ناشی از محدودیتهای قانونی مانند دادخواستها است. هر زمان که یک شرکت به خاطر رسیدگیهای قانونی با ضررهای مالی خود روبرو شود، این یک ریسک قانونی است.
آشنایی با اصول و مبانی ریسک: آشنایی با انواع ریسک مالی
Last updated 1 اردیبهشت 1399
درسنامه آموزشی آشنایی با اصول و مبانی ریسک
انواع ریسک مالی
هر اقدام پس انداز و سرمایه گذاری شامل ریسک ها و بازده های مختلفی است. به طور کلی، تئوری مالی ریسک های سرمایه گذاری را که بر ارزش دارایی ها تأثیر می گذارد، به دو دسته طبقه بندی می کند: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. به طور گسترده، سرمایه گذاران در معرض هر دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند.
ریسک های سیستماتیک، که به عنوان ریسک های بازار نیز شناخته می شوند، ریسک هایی هستند که می توانند کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار را تحت تأثیر قرار دهند. ریسک سیستماتیک خطر از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک کلان اقتصادی است که بر عملکرد بازار کلی تأثیر می گذارد. ریسک بازار اغلب توسط بتا اندازه گیری می شود. بتا معیار اندازه گیری ریسک یک سرمایه گذاری نسبت به کل بازار است. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق متنوع سازی نمونه کارها کاهش داد. سایر انواع متداول ریسک سیستماتیک می تواند شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارزی، ریسک نقدینگی، ریسک کشور و ریسک اجتماعی-سیاسی باشد.
ریسک های غیر سیستماتیک، که به عنوان ریسک خاص شناخته می شود، دسته ای از ریسک است که فقط یک صنعت یا یک شرکت خاص را تحت تأثیر قرار می دهد. ریسک غیر سیستماتیک خطر از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل ریسک خاص شرکت یا صنعت است. مثال آن شامل تغییر در مدیریت، بازگشت محصول، تغییر نظارتی است که می تواند باعث کاهش فروش شرکت و وجود رقیب جدید در بازار با پتانسیل گرفتن سهم بازار از یک شرکت شود. سرمایه گذاران غالباً با سرمایه گذاری در دارایی های متنوع، از تنوع برای مدیریت ریسک غیر سیستماتیک استفاده می کنند.
علاوه بر خطرات گسترده سیستماتیک و غیر سیستماتیک، انواع مختلفی از ریسک وجود دارد، از جمله:
ریسک تجاری
در این نوع ریسک سوالی مطرح می شود- آیا یک شرکت قادر به فروش کافی و ایجاد درآمد کافی برای تأمین هزینه های عملیاتی خود و سودآوری خواهد بود؟ در حالی که ریسک مالی به هزینه های تأمین مالی مربوط می شود، ریسک تجاری با تمام هزینه های دیگری که یک کسب و کار باید برای تأمین و عملکردی باقی ماندن احتیاج دارد، درگیر است. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد، می باشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری زمانی اتفاق می افتد که یک وام گیرنده قادر به پرداخت سود قراردادی یا اصل بدهی های خود نباشد. این نوع ریسک به ویژه برای سرمایه گذاران که اوراق قرضه در اوراق بهادار خود دارند، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، به ویژه اوراق صادر شده توسط دولت فدرال، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول، و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
ریسک کشور
ریسک کشور زمانی اتفاق می افتد که یک کشور قادر نباشد به تعهدات مالی خود عمل کند. هنگامی که یک کشور نتواند به تعهدات خود عمل کند، می تواند به عملکرد سایر قسمت های مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آنها رابطه دارد، آسیب برساند. این نوع خطر بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری شدید دارند، دیده می شود.
ریسک ارزی
هنگام سرمایه گذاری در کشورهای خارجی، توجه به این نکته ضروری است که نرخ ارز می تواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد. ریسک ارزی (یا ریسک نرخ ارز) برای کلیه قسمت های مالی که به ارز غیر از ارز داخلی شما هستند اعمال می شود. به عنوان نمونه، اگر شما در ایالات متحده زندگی می کنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایه گذاری می کنید، اگر دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا کاهش ارزش پیدا کند، ممکن است پول خود را از دست بدهید.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره ریسکی است که به دلیل تغییر در سطح مطلق نرخ بهرهرخ خواهد داد. این نوع ریسک بیش از بورس روی ارزش اوراق تأثیر می گذارد و برای همه دارندگان اوراق بهادار ریسک قابل توجهی است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه سقوط می کند – و بالعکس.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی ریسکی است که بازده یک سرمایه گذاری ممکن است به دلیل بی ثباتی سیاسی یا تغییر در یک کشور متحمل شود. این نوع ریسک می تواند ناشی از تغییر دولت، نهادهای مقننه، سایر سیاست گذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. همچنین با عنوان ریسک ژئوپلیتیک شناخته می شود، با طولانی تر شدن افق زمانی یک سرمایه گذاری، این ریسک بیشتر می شود.
ریسک طرف مقابل
ریسک طرف مقابل احتمال این که یکی از افراد درگیر در معامله ممکن است در تعهدات خود دچار ریسک نکول شود را بیان می کند. ریسک طرف مقابل می تواند در معاملات اعتباری رخ دهد.
ریسک در مقابل پاداش
تعادل بین ریسک و بازده، تعادلی بین حداقل امکان وجود ریسک مالی و حداکثر بازگشت سرمایه است. به طور کلی، سطح پایین ریسک با بازده کم و ریسک بالا با بازده بالقوه بالا همراه است. هر سرمایه گذار باید تصمیم بگیرد که برای بدست آوردن بازده، تا چه حد حاضر است ریسک پذیر باشد. این امر براساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیاز نقدینگی، افق زمانی و شخصیت خواهد بود.
نمودار زیر نمایانگر بصری از معامله ریسک / بازده برای سرمایه گذاری است که در آن انحراف استاندارد بالاتر به معنای سطح بالاتر یا ریسک بالاتر – و همچنین بازده بالقوه بالاتری است.
باید به این امر مهم توجه داشته باشیم که ریسک بالاتر به صورت اتوماتیک تبدیل به بازده بالاتر نخواهد شد. نمودار شکل بالا تنها نشان می دهد که ریسک بالاتر احتمال بازده بالاتر را افزایش می دهد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد. به صورت تئوری، کمترین میزان بازده مربوط به زمانی است که ریسک سرمایه گذاری تقریباً صفر باشد.
ریسک و تنوع
اساسی ترین و مؤثرترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک مالی، تنوع است. تنوع سازی به شدت مبتنی انواع ریسک در کسبوکارهای ایرانی بر مفاهیم همبستگی و ریسک است.
در حالی که اکثر متخصصان سرمایه گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی تواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، می توان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این در حالی که ریسک مالی را به حداقل می رساند.
حرف آخر
همه ما هر روز با ریسک و خطرات روبرو هستیم – خواه برای رسیدن به محل کار رانندگی می کنیم، یا روی یک موج ۶۰ فوتی در حال موج سواری باشیم، سرمایه گذاری کنیم یا مدیر یک کسب و کار باشیم. در دنیای مالی، ریسک مالی به این احتمال اشاره دارد که بازده واقعی یک سرمایه گذاری با آنچه انتظار می رود، تفاوت دارد – این امکان را نشان می دهد که یک سرمایه گذاری به همان صورت که دوست دارید، انجام نشود یا این که در نهایت ضرر کنید.
موثرترین روش برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری از طریق ارزیابی منظم ریسک و متنوع سازی است. اگرچه متنوع سازی تضمین نمی کند که سود بدست می آوریم و ضمانت نمی کند که دچار ضرر نمی شویم، اما امکانی برای بهبود بازده ها بر اساس اهداف و سطح ریسک مالی شما فراهم می کند. یافتن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایه گذاران و مدیران مشاغل کمک می کند تا از طریق سرمایه گذاری هایی به اهداف مالی خود دست یابند.
مدیر مجموعه پابلیکا
مشاور بازاریابی و فروش
کارشناس ارشد مهندسی صنایع
مدیریت ریسک چیست؟ انواع ریسک و روش های ارزیابی آن
اگر انسانهای ریسک پذیر وجود نداشتند، شاید الان نه هواپیمایی وجود داشت، نه کشتی و نه حتی ماشین و ما همچنان با پای پیاده یا حیوانات رفت و آمد میکردیم! ریسک کردن یکی از بهترین ویژگیهای ما انسانهاست؛ اما بدون مدیریت ریسک، احتمال اینکه با هربار خطر کردن ضرر کنیم، خیلی بیشتر میشود.
اکثر سازمانها روال کاری مشخصی دارند و خارج از آن کار نمیکنند و هیچ کار جدیدی برای سازمان انجام نمیدهند. این موضوع باعث میشود بعد از مدتی از رقبای ریسک پذیر خود جا بمانند و کمکم از بازار حذف شوند. اما اگر بخواهیم بدون حساب و ارزیابی ریسک کنیم، تنها زمینه شکست خود را فراهم کردهایم و ممکن است هرآنچه اکنون داریم را هم از دست بدهیم. مدیریت ریسک به شما کمک میکند بدانید چه زمانی باید خطر کنید و از چه راهی وارد شوید تا احتمال شکست را به حداقل برسانید. در این مقاله به صورت کامل درباره ریسک و مدیریت آن صحبت میکنیم.
ریسک چیست؟
همه اتفاقات در زندگی ما ریسک است و با عدم قطعیت سروکار دارد. با هر انتخابی که میکنیم و هر کاری که انجام میدهیم، ممکن است نتایج مختلفی به دست آوریم؛ اما در واقع ما آن کار را برای دریافت یکی از نتایج انجام میدهیم.
به عنوان مثال تصور کنید کارمند شما قصد دارد برای حقوق بیشتر درخواست دهد. احتمالات مختلفی برای پاسخ شما وجود دارد؛ ممکن است به او نه بگویید، ممکن است عصبانی شوید و او را اخراج کنید و در نهایت احتمال اینکه به درخواست او پاسخ مثبت بدهید نیز وجود دارد. او ریسک میکند و این درخواست را میدهد؛ به این امید که به جای اخراج یا نه شنیدن، از شما پاسخ مثبت بگیرد. مدیریت ریسک یعنی بررسی کند که چه کارها یا حرفهایی باعث افزایش احتمال موافقت شما با افزایش حقوق او میشود.
با تعریف ریسک متوجه میشویم که تقریبا هرکاری که انجام میدهیم، یک ریسک است، زیرا مطمئن نیستیم نتیجه همان چیزی میشود که انتظار داریم.
انواع ریسک در کسب و کار
بدون ریسک در کسب و کار نمیتوانید دستاورد جدیدی داشته باشید و بدون دستاورد جدید، در سکون باقی خواهید ماند. سکون به همان اندازهای که برای آب ضرر دارد و آن را به مرداب تبدیل میکند، برای سازمان هم مضر است.
در ادامه انواع ریسکهایی که مدیران سازمان برای دستیابی به اهداف در زمینههای مختلف انجام میدهند را نام بردهایم.
- ریسک در رقابت با رقبای سازمان با نوآوری و ایجاد تغییرات.
- ریسک اقتصادی که با تغییر شرایط اقتصادی، سیاسی و… ایجاد میشود.
- ریسک در فرآیندها که با تغییر و بهینهسازی در سفر مشتری در کسب و کار ایجاد میشود.
- ریسک استراتژی زمانی ایجاد میشود که در سازمان خود و روند کار آن تغییرات اساسی ایجاد میکنید.
- ریسک پروژه شامل خطرهایی است که هنگام انجام یک پروژه با آن مواجه میشوید.
- ریسک نوآوری که با هر نوآوری در سازمان ایجاد میشود؛ زیرا تا پیش از آزمون و خطا هیچوقت نمیدانیم نوآوری سازمانی ایجاد شده بازخورد مثبت دارد یا منفی.
انواع ریسک را میتوان به دو دسته درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم کرد. به عنوان مثال زمانی که ریسک نوآوری انجام میدهید، در سازمان خود ریسک کردهاید. اما زمانی که بخاطر شرایط اقتصادی، احتمال کاهش فروش سازمان به وجود میآید، ریسکی که ناشی از عوامل برونی است، رخ میدهد.
منظور از مدیریت ریسک چیست؟
از آنجایی که همه جا ریسک وجود دارد، ما در هر لحظه از زندگی به مدیریت ریسک نیاز داریم. اما اگر بخواهیم تعریف مدیریت رسیک را به صورت تخصصی در حوزه کسب و کار بیان کنیم، باید بگوییم:
مدیریت ریسک یعنی فرآیندی که در آن ریسکها را بشناسیم و آنها را به گونهای مدیریت کنیم که کمترین میزان آسیب را به سازمان وارد کنند یا بهترین نتیجه را داشته باشند.
تصور کنید من میخواهم به جایی که تاکنون نرفتهام، مسافرت کنم. ریسکهای مختلفی وجود دارد؛ مثل احتمال تصادف، گم کردن مسیر، خراب شدن ماشین و هزار احتمال دیگر. مدیریت ریسک یعنی من پیش از سفر ماشین را چک کنم و از سلامت آن مطمئن شوم. مسیری که قصد عبور از آن را دارم، روی نقشه ببینم و با احتیاط رانندگی کنم. در این صورت باز هم ریسک وجود دارد، اما احتمال وقوع آن کمتر است و من میتوانم به هدف اصلی که لذت بردن از مسافرت است، برسم.
مدیریت ریسک در کسب و کار هم به مفهوم ساده یعنی همین که خطرات احتمالی را پیشبینی و مدیریت کنید تا نتیجه هدفی باشد که در نظر گرفتهاید. البته نباید فراموش کنید که ریسکها همیشه مدیریت نمیشوند. گاهی ممکن است تصمیمی که میگیرید یا چالشی که برای سازمان ایجاد میکنید، نتیجهای منفی داشته باشد و آنچه انتظار دارید، رخ ندهد. اما اگر اصول مدیریت ریسک را انجام داده باشید، احتمالا نتیجه منفی آسیب جدی به سازمان نمیرساند و یک تجربه جدید در مدیریت خواهد بود.
مزایای مدیریت ریسک در سازمان
ریسکی که کنترل نشود، به بحران تبدیل خواهد شد و شما مجبور میشوید از فرایند نسبتا ساده مدیریت ریسک، وارد فرایند استرس آور و پرچالش مدیریت بحران شوید. در ادامه به مزایای مدیریت ریسک در کسب و کار اشاره کردهایم.
- مسیرهای جدیدی برای رسیدن به اهداف سازمانی پیدا میکنید.
- بحرانها را پیش از رخ دادن پیشبینی میکنید و اگر هم بحرانی ایجاد شود، مدیریت بحران در سازمان سبکتر خواهد بود.
- سازمان پویایی خواهید داشت که اعضای آن از تجربههای جدید نمیترسند.
- میتوانید متفاوت از رقبایتان عمل کنید.
البته مزایای مدیریت ریسک به این معنی نیست که باید تمام فرایندهای سازمانی خود را براساس عدم قطعیتها و تجربههای جدید پیش ببرید. منظور این است که انجام کارهای جدید و به عبارت دیگر، ریسک کردن، جزو روتین سازمانی شما باشد و از آن اجتناب نکنید. ریسک بیش از حد شاید بیشتر از ریسک نکردن مخرب باشد.
روش مدیریت ریسک در سازمان
مدیریت ریسک در سازمان باید به کمک تیمها و به صورت کار تیمی در سازمان انجام شود. در هر یک از قسمتهای کسب و کار ریسکهای مختلفی وجود دارد و به همین دلیل افراد متخصص در همان حوزه باید آنها را بررسی کنند. همانطور که پیش از این گفتیم، برای مدیریت ریسک در سازمان باید فرایند شناسایی، تحلیل و انجام اقدام مناسب طی شود. در ادامه هرکدام از این سه مرحله را توضیح میدهیم و به بخشهای کوچکتری تقسیم میکنیم.
شناسایی ریسکها
مدیر پروژه به همراه تیم باید تمام خطرات احتمالی را بررسی کند. برای این کار به نگاهی نسبتا بدبینانه نیاز است.
بسیاری از این خطرات قرار نیست هرگز اتفاق افتند، اما همه آنها باید شناسایی شوند. بهتر است سیستمی را به این کار اختصاص دهید و تمام ریسکها را به همراه اطلاعات جزئی ثبت کنید. این اطلاعات میتوانند شامل موارد زیر باشند؛
- سابقه رخ دادن ریسک در سازمان
- این ریسک با کدام یک از قسمتهای سازمان مرتبط است
- علت احتمالی ایجاد این ریسک
- روشهای مقابله با ریسک و کاهش خطرات آن برای سازمان
- نتیجهای که انتظار دارید بعد از این ریسک اتفاق افتد
- نتایجی که ممکن است ایجاد شود
- و هر اطلاعات دیگری که تصور میکنید مهم است.
هنگامی که ریسکها را شناسایی میکنید، متوجه میشوید برخی از آنها به صورت خودآگاه ایجاد میشوند؛ یعنی شما تصمیم میگیرید برای پیشرفت سازمان ریسک کنید. اما برخی از آنها ناشی از عوامل بیرونی هستند.
یک نکته مشترک در بین تمام ریسکها وجود دارد؛ در هر بار خطر کردن فرصتی برای پیشرفت و تغییر پیدا میکنید.
تحلیل ریسکها
مرحله دوم مدیریت ریسک در سازمان تحلیل خطرات احتمالی است که در لیست یادداشت کردهاید. برای این کار باید تمام نتایج احتمالی که ایجاد میشود را یادداشت کنید و بررسی کنید هرکدام از آنها چه سودها و چه زیانهایی برای سازمان شما دارند. همچنین مسیرهای دستیابی به اهداف سازمان را بررسی کنید تا ببینید کدام مسیر خطر کمتری دارد.
برای تحلیل ریسکهای مختلف و مقایسه آنها میتوانید از یک نمودار استفاده کنید که خط افقی آن احتمال وقوع ریسک و خط عمودی آن میزان تأثیر منفی ریسک روی کسب و کار شماست. سپس هر ریسک را باتوجه به بررسیهایی که انجام دادهاید، در مکان مناسب در نمودار قرار دهید. بهترین ریسکها برای سازمان شما در ربع چهارم نمودار قرار دارند و بدترین ریسکها در ربع اول هستند. به کمک این نمودار میتوانید ریسکهای سازمان را اولویتبندی و به ترتیب اولویت به آنها رسیدگی کنید.
انجام اقدام مناسب
بعد از اینکه ریسکها را شناسایی و دستهبندی کردید، باید اقدام مناسبی در نظر بگیرید. این اقدام یا میتواند به صورت کامل جلوی ایجاد ریسک را بگیرد و خطر آن را دفع کند یا تنها باعث کاهش تأثیر منفی آن میشود.
تصور کنید مدیر سازمانی هستید که در آن افراد نیمه حرفهای کار میکنند؛ اما شما به کارشناسان حرفهای نیاز دارید. یکی از راهها این است که کارمندان را جایگزین کنید که این جزو ریسکهایی با احتمال وقوع زیاد و تأثیر زیاد محسوب میشود. اما راه دیگری نیز وجود دارد؛ میتوانید کارمندان مشتاق را بشناسید و روی آموزش آنها سرمایهگذاری کنید تا به افراد حرفهای تبدیل شوند. این کار ریسک خیلی کمتری دارد. اما زمانی که قصد دارید محصول جدیدی عرضه کنید؛ نمیتوانید مسیری کم ریسک را انتخاب کنید. به همین دلیل با اقداماتی چون بازاریابی مناسب، طراحی حرفهای محصول و… میتوانید ریسکهای عرضه آن را کاهش دهید.
برای مدیریت ریسک در سازمان، فقط در مرحله شناسایی خطرات بدبین باشید. در مراحل بعدی وسواس به خرج ندهید و بیش از حد خودتان را نگران نکنید.
کلام آخر؛ مدیریت ریسک در سازمان یک فرایند همیشگی است
مدیریت ریسک در سازمان باید همیشه ادامه داشته باشد. زیرا ریسکها همیشه وجود دارند. لیست ریسکهایی که یادداشت کردهاید، باید در بازههای زمانی مشخص بروزرسانی شود. با این کار تاحد امکان خطرات احتمالی را پیشبینی میکنید و مانع از ایجاد بحران سازمانی میشوید.
مدیریت ریسک به شما راه فرار از چالشها را نشان نمیدهد؛ بلکه به شما کمک میکند سازمان را از چالشها عبور دهید، بدون اینکه مشکل جدی برای آن ایجاد شود. کوهنوردان هیچوقت بخاطر خطرات و ریسکهای کوهنوردی، از این کار خودداری نمیکنند. آنها با فراهم کردن امکانات لازم و انتخاب زمان مناسب برای رفتن به کوه، ریسکهای این کار را مدیریت میکنند.
یادگیری اصول مدیریت و نکات کاربردی آن یکی از راههایی است که به شما در مدیریت ریسک کمک میکند. یک مدیر باتجربه و آموزش دیده خیلی بهتر از یک فرد مبتدی میتواند ریسکهای سازمان را شناسایی و مدیریت کند.
در دوره جامع مدیریت کاربردی، ۲۳ قانون و قاعده حرفه ای مدیریت در ایران ارائه می شود که به تنهایی می توانند از شما مدیری برجسته بسازند
انواع ریسک در کسبوکارهای ایرانی
در شرایطی ۱۰۷ شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت در بورس ۵۰ ساله ایران را دارند که انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، صنعت کارگزاری یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران بشمار می رود که به اندازه تاریخ بورس ایران قدمت دارد و طی سال های اخیر با تغییر دستورالعمل ها و مقررات و اندازه بازار ، با تحولات عدیده ایی روبرو شده و گاه با چالش ها و مشکلات سختی دست و پنچه نرم کرده است.
در این میان در شرایطی 107 شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت را دارند که ماهنامه بورس تهران در گزارشی انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد: هدف نهایی بازارسرمایه رسیدن به بازاری شفاف، کارآ و استیفای حقوق سرمایهگذاران است. بر این اساس صنعت کارگزاری یکی از پایههای اصلی و بیبدیل توسعه بازار سرمایه است.
این صنعت هم اکنون حدود 50 سال قدمت دارد و با وجود این سابقه طولانی و تنوع خدمات به طیف وسیعی از سرمایهگذاران، کماکان با محدودیتهایی روبهرو است.
این مشکلات در شرایطی پدید آمده که اکثر آنها به واسطه عوامل خارجی به صنعت تحمیل شده و هزینههای آن، صرفا توسط صنعت کارگزاری پرداخت و افزایش آن منجر به افزایش ریسک صنعت میشود؛ درصورتی که فضای کسب و کار در صنعت کارگزاری ارتقا یابد، کارگزاران که ضلع اصلی مثلث بازار سرمایه هستند، در توسعه و افزایش کارآیی بازار سهم بیشتری خواهند داشت.
با وجود تمام برنامهریزیها و دقتنظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن به هر یک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد.
در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل موثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند.
در کارگزاری، طبقهبندی های مختلفی از ریسک مطرح است که به دو بخش درونزا و برونزا تقسیم میشود. ریسکهای درونزا که ناشی از عملیات کارگزاری بوده و میتوان آن را مدیریت کرد یا کاهش دهد، شامل ریسک اعتباری، ریسک مالی و ریسک عملیاتی است. ریسکهای برونزا نیز که ناشی از عملیات کارگزاری نبوده، بلکه به دلیل محدودیتها و شرایط حاکم بر صنعت کارگزاری ایجاد میشود، شامل ریسک قوانین و ریسک بازار است.
اندازهگیری ریسک
در رابطه با اندازهگیری تعاریف متنوعی ارائه شده است. اندازهگیری به معنای استفاده از قواعدی برای نسبت دادن اعداد به یکسری از ویژگیها بهگونهای که آن ویژگیها را بهصورت کمیت نشان دهد، به کاربرده میشود. برای اندازهگیری نیازمند تعریف و تعیین شاخصهای اندازهگیری هستیم. شاخص، امری است که به وسیله آن بتوان کمیت، کیفیت و تغییرات یا ثبوت یک موضوع را تشخیص داد و اندازهگیری کرد. شاخص خودش هدف نیست، بلکه نشانگر تحقق هدف است. شاخصها خود کمی و کیفی هستند. سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری انواع ریسک شناسایی و معرفی شود.
ریسک اعتباری مشتریان
شاخصهای برآورد ریسک اعتباری مشتریان کارگزاری شامل (اعتبارسنجی، عملکرد مشتری و نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان).
اعتبارسنجی
اگر کارگزاری دارای سازوکاری برای اعتبارسنجی و اخذ تضامین کافی باشد، ریسک اعتباری کارگزاری کاهش پیدا میکند. پس اعتبارسنجی خود دو مولفه داشته باشد: 1. سیستم اعتبار سنجی و 2. وثایق.
سیستم اعتبارسنجی: در رابطه با نوع مشتری ما میتوانیم مولفههای متفاوتی را برای اعتبارسنجی مدنظرقراردهیم. مشتریان کارگزاری به دو بخش حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقیقی: بررسی وضعیت درآمدی، وضعیت هزینهای، ثبات شغلی و اقامتی.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقوقی: بررسی نسبتهای سرمایه در گردش، سود انباشته، فروش، سود به کل داراییها و نسبت ارزش حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها.
وثایق: هر چقدر نسبت قابلیت نقدشوندگی وثایق اخذشده توسط کارگزاریها به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک کارگزاری کاهش پیدا میکند.
عملکرد مشتری
هر چقدر عملکرد مشتریان اعتباری موفقتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا میکند. بنابراین برای برآورد عملکرد مشتری از نسبت تعداد معاملات موفق (معاملاتی که مشتری در آن سود کرده است) مشتری به کل معاملات مشتری در یک بازه مشخص استفاده میشود. هر چقدر این نسبت بالاتر باشد ریسک اعتباری مشتری کاهش پیدا می کند.
نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان
هر چقدر نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا می کند. این نسبت رابطه معکوسی با ریسک اعتباری مشتریان دارد.
ریسک مالی
برای محاسبه ریسک مالی در کارگزاری ها از شاخص نسبت های مالی استفاده میشود. این شاخص ها همان نسبتهای کفایت سرمایه است. نسبتهای کفایت سرمایه شامل نسبت جاری و نسبت بدهی است که در آن هر قلم از دارایی با توجه به ریسک آن قلم با یک ضریب تعدیل در محاسبه نسبت در نظر گرفته میشود.
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی ناشی از خطاهای انسانی، تکنیکی و ضعف کنترل های داخلی است. در کارگزاری میتوان ریسک عملیاتی را در چهار حوزه بررسی کرد: 1. ریسک فرآیندی، 2. ریسک سیستمی و 3. ریسک معاملاتی و 4. ریسک انسانی.
ریسک فرآیندی
این ریسک ناشی از وجود فرآیندهای نامناسب در کارگزاریها است. برای اندازه گیری میزان ریسک، میتوان فرآیندهای استاندارد در کارگزاری را طراحی و نسبت عدم مطابقت با آن را به عنوان ریسک فرآیندی در نظر گرفت.
ریسک سیستمی
ریسک سیستمی در کارگزاریها به سیستمهایی که کارگزاران در فعالیتهای خود از آن استفاده میکنند، برمیگردد. برای اندازهگیری این ریسک میتوان از شاخصهای مانند انطباق سطوح دسترسی با چارت سازمانی، درصد خرابی سیستم و قطع ارتباطات در یک بازه زمانی، ویژگیهای آن سیستم و نحوه پشتیبانگیری اطلاعات و . را مورد استفاده قرار داد.
ریسک معاملاتی
ریسک معاملاتی به حسابهای مشتریان در کارگزاری مرتبط است. این ریسک در واقع مربوط به معاملات مشتریان در رابطه با سهمهای خاص(سفته بازی) و سبد دارایی مجموعهای از مشتریان (خطای ترکیب) را دربرمیگیرد. این نوع ریسک با رصد حسابهای مشتریان مشخص میشود. به عنوان نمونه تک سهم شدن یک یا مجموعهای از مشتریان عمده در یک دوره میتواند ریسک کارگزاری را افزایش دهد.
ریسک انسانی
ریسک مربوط به خطاها و اشتباهات انسانی، کلاهبرداریها و فعالیتهای غیرمجاز مربوط به پرسنل کارگزاری است. سه عامل برای اندازهگیری آن در نظر گرفته میشود: 1. نیروی انسانی (سوابق، وثایق و بقا)، 2.کنترلهای داخلی (دسترسی، نظارت و تفکیک وظایف) و 3. درصد اشتباهات در بازه زمانی مشخص.
ریسک قوانین
نبود ساختارهای مناسب قانونگذاری و نظارت، فقدان چارچوب برای خود قانونگذاران، تفاسیر گوناگون از قوانین و تعدد نهادهای ناظر و. میتواند باعث تغییر قوانین و ایجاد ریسک قوانین برای کارگزاری شود که ممکن است هزینههایی را بر آنها تحمیل کند (مانند عوارض کسب و پیشه ) یا محدودیتهایی (مانند محدودیتهای معاملاتی، لغو مجوز) ایجاد کند. برای اندازهگیری ریسک قوانین ناگزیریم عامل مالی (زیان و هزینه) را بهعنوان شاخص ریسک تعیین و ریسک را اندازه گیری کنیم.
ریسک بازار
نوسانات مربوط به بازار را انواع ریسک در کسبوکارهای ایرانی ریسک بازار گویند. ریسک بازار برای کارگزاری ها از دو جنبه قابل محاسبه است:
1. اندازه بازار (کارمزد معاملات کل بازار ) و 2. سهم از بازار (سهم از کارمزد معاملات کل بازار).
ریسک اندازه بازار
به حجم کلی معاملات بازار برمیگردد و بر مبنای نوسانات بازار نسبت به زمان مبنا سنجیده میشود.
ریسک سهم از بازار
بر مبنای تفاوت نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به نوسان کارمزد کل بازار سنجش میشود. یعنی نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به زمان مبنا فارغ از نوسان بازار را ریسک سهم از بازار گویند.
ریسکهای کارآفرینی (به همراه راهکار مواجه با این خطرات)
بسیاری از کارآفرینان به طور ذاتی افرادی ریسکپذیر هستند.
بسیاری از این افراد هرآنچه دارند را در شروع راهاندازی یک کسب و کار به خطر میاندازند.
برای یک کارآفرین، یک حقوق ثابت و مشخص ماهیانه وجود ندارد و گاهی ممکن است زمانی برای گذراندن با خانواده نداشته باشد.
در ادامه به برخی از ریسکهایی که هر کارآفرین و سرمایهگذار قبل از شروع کارآفرینی باید آنها را ارزیابی کرده و کاهش دهد میپردازیم.
ریسک مالی
یک کارآفرین برای راهاندازی کسب و کار به سرمایه نیاز دارد. این سرمایه میتواند وام بانکی، پول سرمایهگذاران، پسانداز شخصی یا مبالغ جمعآوری شده از دوستان و خانواده باشد.
موسس، مسئولیت استفاده درست از این سرمایه است.
هر کسب و کار جدیدی باید یک پلن مالی در بیزنس پلن داشته باشد که تصویری از درآمد کسب و کار در آینده را منعکس کند. پلن مالی میتواند شامل این موارد باشد:
- چه مقدار پول لازم است تا کسب و کار به نقطه سربهسر برسد
- بازگشت سرمایه احتمالی در 5 سال اول کسب و کار چقدر خواهد بود
شکست در برنامهریزی دقیق میتواند ریسک ورشکستگی و از دست رفتن سرمایه سرمایهگذاران را به همراه داشته باشد.
ریسک استراتژیک
یک بیزنس پلن گیرا، ممکن است توجه سرمایهگذاران را جلب کند. با این حال ما در یک دنیای پویا و پرسرعت زندگی میکنیم و احتمال از رده خارج شدن استراتژیها در زمانی کوتاه وجود دارد.
تغییرات در انواع ریسک در کسبوکارهای ایرانی بازار یا محیط کسب و کار میتواند به معنای این باشد که استراتژی انتخاب شده اشتباه بوده و شرکت نوپا در دستیابی به اهداف خود ناتوان مانده است.
ریسک تکنولوژی
تکنولوژیهای جدید به طور مداوم ظهور میکنند، مخصوصا در عصر چهارم انقلاب صنعتی.
برخی از این تغییرات به عنوان تغییر پارادایم (تغییر الگوی رایج) یا تکنولوژیهای متحولکننده توصیف شدهاند.
برای حفظ توانایی رقابت با دیگران، یک شرکت جدید شاید مجبور باشد سرمایهگذاری سنگینی روی سیستمها و فرایندها انجام دهد که در نهایت روی درآمد خالص اثر بگذارد.
نکات کلیدی:
- کارآفرینان با ریسکهای زیادی مانند ورشکستگی، ریسک مالی، ریسک رقابتی، ریسک محیطی، ریسک اعتبار و شهرت و ریسکهای سیاسی و اقتصادی روبرو میشوند.
- کارآفرینان باید در زمینه بودجهبندی، طرحهای عاقلانهای داشته باشند و به سرمایهگذاران نشان دهند که آنها با ایجاد یک بیزنس پلن واقعگرایانه، ریسکها را در نظر گرفتهاند.
- کارآفرینان باید به تغییرات تکنولوژی نیز به عنوان یک ریسک مهم توجه داشته باشند.
- تقاضای بازار همانطور که گرایشها در مصرفکنندگان به سرعت تغییر میکند غیرقابل پیشبینی هستند. این موضوع ممکن است باعث ایجاد چالشهایی برای کارآفرینان شود.
ریسک بازار
فاکتورهای زیادی میتواند روی بازار یک محصول یا خدمات تاثیر بگذارد. بالا و انواع ریسک در کسبوکارهای ایرانی پایینشدنهای اقتصاد باعث تحمیل ریسک به کسب و کارهای جدید میشود. یک محصول پرطرفدار ممکن است سال بعد به کلی مشتریان خود را از دست بدهد.
برای مثال، اگر اقتصاد دچار رکورد شود مردم تمایل کمتری به خرید چیزهای گرانقیمت و لاکچری یا لوازم غیرضروری پیدا میکنند.
در شرایط رکود، اگر یک رقیب پیدا شده و محصولی مشابه با قیمت کمتر عرضه کند، آن رقیب میتواند سهم بازار را بگیرد.
کارآفرینان باید تحلیل بازار را به گونهای انجام دهند که فاکتورهایی مانند تقاضا برای محصول یا خدمت و همینطور رفتار مشتریان را شامل شده باشد.
ریسک رقابتی
یک کارآفرین همواره باید از رقابیش آگاهی داشته باشد. اگر هیچ رقیبی وجود ندارد ممکن است نشاندهنده این باشد که هیچ تقاضایی نیز برای محصول نیست.
اگر چندین رقیب بزرگ هست، شاید بازار اشباع شده و شرکت نتواند با رقبای بزرگ که منابع زیادی دارند وارد رقابت شود.
علاوه بر این، کارآفرینان با ایدههای جدید و نوآوریها باید با ثبت امتیازها و اختراعات از مالکیت معنوی در برابر رقبا محافظت کنند.
ریسک شهرت و اعتبار
شهرت یک کسب و کار، همهچیز آن کسب و کار است. در ابتدای راهاندازی کسب و کار و زمانیکه مشتریان انتظاراتی دارند، شهرت اهمیت بیشتری پیدا میکند.
اگر یک شرکت نوپا در مراحل اولیه آغاز به کار، مشتریان را ناامید کند، ممکن است هیچگاه بین مشتریان خود مقبولیت پیدا نکند.
شبکههای اجتماعی نقش بزرگی در شهرت کسب و کارها و بازاریابی دهان به دهان دارند.
یک توئیت یک مطلبی منفی از سمت یک مشتری خشمگین میتواند ضررهای سنگینی به کسب و کار وارد کند.
ریسک شهرت و اعتبار را میتوان با برقراری ارتباط موثر با مشتریان و ایجاد رابطه با آنها مدیریت کرد.
سایر ریسکهای محیطی، سیاسی و اقتصادی
برخی چیزها را نمیتوان حتی با داشتن بیمه و طرح کسبوکار مناسب کنترل و مدیریت کرد.
زلزله، سیل، طوفان، جنگ، رکود و بحران اقتصادی خطراتی هستند که ممکن است کارآفرینان با آنها مواجه شوند.
شاید در یک کشور توسعه نیافته، بازار خیلی خوبی برای محصولی خاص وجود داشته باشد ولی این کشورها ثبات کافی، امنیت، لجستیک، نرخ مالیات مناسب نداشته باشند و این عوامل موجب ایجاد مشکل در تجارت شود.
علاوه بر این، برخی بخشهای کسب و کار ممکن است از گذشته نرخ موفقیت بالایی نداشته باشند و کارآفرینان در این بخشها برای یافتن سرمایهگذاران با چالش مواجه شوند. این بخشها میتواند صنایعی شامل صنعت مواد غذایی، خردهفروشی و… باشد.
7 راهکار کلیدی برای غلبه بر ریسکهای کارآفرینی
یکی از جملات شناختهشدهی ‘جان بوروز’ میگوید:
جاهطلب باش، نتیجه خودش به صورت طبیعی پدیدار میشود.
با این وجود برای خیلی از مردم، جاهطلبی تا حدی ترسناک به نظر میرسد که حتی نمیتوانند قدم اول را بردارند.
به عنوان یک کارآفرین، برای رسیدن به موفقیت و دستیابی به اهداف، همیشه ناگزیر باید مقداری مخاطره کنید. در واقع یکی از مهارتهای کلیدی برای رسیدن به موفقیت، توانایی ریسک کردن به صورت موثر است.
نمیدانید چطور با ریسک کردن کنار بیایید؟ با عمل به نکات زیر شروع کنید:
1. بپذیرید که ریسک کردن بخش بزرگی از کارآفرینی است
طبیعتا شما دوست ندارید که ریسک کنید اما باید این حقیقت را بپذیرید که در کارآفرینی، ریسک اجتنابناپذیر است.
نادیده گرفتن و انکار کردن این حقیقت، چیزی را تغییر نمیدهد.
خوب است همیشه به یاد داشته باشید که بیشتر کارهای ارزشمند، به حداقل مقداری از ریسک نیاز دارند. حالا این کار میتواند بستن یک معامله در بورس، گسترش کسب و کار فعلی و یا حتی درخواست ترفیع باشد.
همیشه باید چیزی را در معرض خطر بگذارید، چه پول باشد، چه غرور شما.
به هرحال بهتر است هر چند وقت یک بار به خود یادآوری کنید که دستیابی به یک نتیجهی خوب احتمالی، ارزش ریسک کردن را دارد.
2. همیشه آمادگی داشته باشید
اگر قصد چتربازی داشته باشید حتما قبل از پرش از هواپیما، از کارآیی چتر مطمئن میشوید.
این قضیه برای کسبوکار هم صادق است و سنجیدن آمادگی خود قبل از ریسک کردن، امری مهم است. پس ابتدا حالت روحی و فیزیکی خودتان را مورد بررسی قرار دهید.
آیا آرام هستید؟ آیا خواب کافی داشتهاید؟ آیا غذا خوردهاید و سیر هستید؟ سپس آمادگی خود را برای کاری که در صدد انجام آن هستید، بررسی کنید.
مثلا، قبل از اینکه دنبال اجارهی مکانی برای کسبوکارتان بروید، مطمئن شوید که تمام مدارک لازم را برای بستن قرارداد همراه خود دارید.
داشتن آمادگی باعث حفظ آرامش شما شده و در نتیجه میتوانید به طور موثری شرایط مخاطرهآمیز را مدیریت کنید.
3. تحقیق کنید
بخش مهمی از ریسک کردن، برداشتن قدمهای سنجیده شده است. حالا این ریسک میتواند از هر نوعی باشد؛ چه جذب مشتری، چه سرمایهگذاری در کسبوکاری جدید.
این به این معنی است که شما همیشه باید تحقیقات لازم را انجام دهید. مثلا اگر میخواهید روی یک رستوران سیّار سرمایهگذاری کنید باید زیر و بم هرچیز مربوط به آن را بدانید.
چیزهایی از قبیل مناطق قابل استقرار، حق عضویت و شرایط گرفتن جواز کسب و کار، قوانین پارک کردن وسیله نقلیه و غیره.
با شناخت موانع احتمالی، توانایی بیشتری برای مقابله با آنها در هنگام وقوع خواهید داشت.
4. بهترین حالت را در نظر بگیرید
مقداری خوشبینی میتواند تاثیر شگفتانگیزی در تقویت شجاعت شما برای ریسک کردن داشته باشد.
پس همیشه جواب این سوال را در نظر بگیرید:
بهترین اتفاقی که ممکن است بیفتد، چیست؟
همیشه قبل از ریسک کردن، بهترین حالت را در ذهن خود متصور شوید. به این فکر کنید که رسیدن به هدفتان چه حسی به شما خواهد داد. تمرکز بر روی نتیجهی سودمند یک فرآیند، به شما انگیزهی کافی را برای ریسک کردن میدهد.
5. بدترین حالت ممکن را هم در نظر بگیرید
این نکته به اندازهی در نظرگرفتن بهترین حالت لذتبخش نیست اما به همان اندازه مهم و حیاتی است.
هدف از در نظر گرفتن اتفاقات ناگواری که ممکن است هنگام ریسک رخ دهند، ترساندن خود نیست بلکه شناخت این اتفاقات و پیشگیری از آنهاست.
6. آمادهی کنارهگیری از شرایط زیانبار باشید
بخش بزرگی از موفقیتهای یک تاجر یا صاحب کسبوکار، نتیجهی آمادگی او برای کنار گذاشتن معاملات و موقعیت های زیانبار است.
حتی اگر در بورس کار نمیکنید، باز هم توانایی کنار کشیدن از برخی پروژهها، برای مدیریت ریسک بسیار مفید است. پس اگر درحال انجام یک معاملهی مخاطرهآمیز، مثل باز کردن یک رستوران هستید، بهتر است میزان بیشینهی ضرری را که میتوانید متحمل شوید، مشخص کنید.
مشخص کردن پارامترهای خاص قبل از شرکت در یک معاملهی مخاطرهآمیز و همچنین پیروی از این پارامترها باعث رساندن مقدار ضرر به حداقل میشود.
7. از هر تجربه، چیزی یاد بگیرید
این را به یاد داشته باشید که نتیجهی ریسک هرچه که باشد، تجربهای سودمند محسوب میشود و به شما نکاتی را یاد میدهد.
برای مثال فرض کنید که قصد خردهفروشی در خیابانی تجاری و شلوغ را دارید. اگر در این حرفه با شکست مواجه شوید باز هم چیزهای زیادی در رابطه با خردهفروشی، سیاستهای شهری و بازاریابی و کاسبی در مقیاس کوچک یاد خواهید گرفت.
درمقابل، اگر کاسبی شما موفقیت آمیز باشد، مهارتهای ارزشمندی از قبیل مدیریت کارکنان و همچنین تبلیغات کسب خواهید کرد. مسلما بیشتر مردم ترجیح میدهند سناریوی دوم را تجربه کنند و طعم موفقیت را بچشند.
با این حال، بپذیرید که حتی اگر نتیجه عالی نباشد، به این معنا نیست که وقت خودتان را تلف کردهاید. این نگرش میتواند به شما یادآوری کند که همیشه سودی در کار است و در نتیجه به شما در مدیریت شرایط مخاطرهآمیز کمک بزرگی کند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما