همانطور که مشاهده می کنید هر کندل یک روزه ما یه شش کندل ۴ ساعته تقسیم شده و بهتر می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین در این ۱۰ روز دقیقاً چه تغییراتی را از سر گذرانده است.
بهترین زمان نوسان گیری ارز دیجیتال/تایم فریم های طلایی در معاملات کریپتو
در این مقاله میخواهیم به اساسی ترین و مهمترین موضوع در نوسان گیری ارز دیجیتال بپردازیم،اینکه ما بدانیم در چه زمانی به تحلیل و نوسان گیری ارز دیجیتال بپردازیم بسیار مهم میباشد چراکه با شناسایی زمان های طلایی میتوانیم با دقت بیشتری روند بازار را تشخیص دهیم.
در ادامه میخواهیم یکی از ابزار های مهم و اساسی یعنی تایم فریم را برای شما معرفی کنیم تا بتوانید با دقت بیشتر و در زمان مناسب چارت مالی خود را تحلیل و بررسی نمایید.
در ابتدا به تعریف تایم فریم میپردازیم و اینکه در معاملات و تحلیل ها به چه نحوی از آن استفاده نماییم.
تایم فریم چیست؟
منظور از تایم فریم مدت زمانی میباشد که یک نقطه یا یک کندل بسته میشود به عنوان مثال در تایم فریم 5 دقیقه زمانی را نشان میدهد که یک کندل باز میشود و 5 دقیقه زمان میبرد که آن کندل بسته شود.
در تایم فریم های مختلف نمودار ها متفاوت میباشد،امکان دارد در نموداری با تایم فریم یک ساعته روند بازار و تحلیل صورت گرفته حالت صعودی را نشان دهد اما در تایم فریم هفتگی روند معاملات و چار شکل گرفته کاملا نزولی باشد.
این به این معنا میباشد که در زمان های مختلف تحلیل ها و بررسی های مختلفی را میتوان انجام داد.
در بخش بعدی میخواهیم بخش های مختلف تایم فریم را به شما معرفی کنیم ، در ادامه با ما همراه باشید.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
تایم فریم ها را به صورت کلی میتوان به مدت زمان های زیر تقسیم بندی کرد البته این تقسیم بندی میتواند در چارت های مختلف متفاوت باشد اما به طور کلی به شرح زیر میباشد:
- تغییرات قیمت 1 دقیقه یا M1
- تغییرات قیمت 5 دقیقه یا M5
- تغییرات قیمت 30 دقیقه یا M30
- تغییرات قیمت 1 ساعت یا H1
- تغییرات قیمت 4 ساعت یا H4
- تغییرات قیمت 1 روز یا D1
تقسیم بندی دیگر از تایم فریم معاملاتی
- تایم فریم بلند مدت
- تایم فریم میان مدت
- تایم فریم کوتاه مدت
تایم فریم بلند مدت
تایم فریم بلند مدت، بهترین تایم فریمی است که از آن برای تحلیل در بازارهای ارز دیجیتال استفاده می شود و می توان از تایم فریم بلند مدت و ادامه آن به سمت بازه های جزئی تر تایم فریم، تحلیل های دقیق تری انجام داد. منتها در تایم فریم بلند مدت، روند غالب شناسایی می شود و نباید معاملات در این روند اجرایی شوند اما باید معاملات انجام شده هم مسیر با روند شناسایی شده در این بازه زمانی انجام شود. البته این بدان معنا نیست که معاملات خلاف روند نمی توانند انجام شوند بلکه بدان معناست که که احتمال موفقیت کمتر و حد سود پایین تری نسبت به زمانی که هم جهت با روند کلی باشد، دارد.
تایم فریم میان مدت
در تایم فریم میان مدت، حرکات کوچکتر در روند بزرگتر قرار دارد. این تایم فریم انطباق پذیرترین تایم فریمی است که در بازارهای مالی وجود دارد. چرا که هر دو حالت کوتاه مدت و بلند مدت در این سطح قابل لمس است. همان طور که گفته شد، میزان مورد انتظار باز نگه داشتن یک معامله، باید با تایم فریم مرکزی درون بازه تایم فریم ها مشخص کند. در اصل این سطح زمانی بیشتری نمودار استفاده شده برای برنامه ریزی معاملاتی در زمانی است که معامله باز بوده و قیمت به حد سود و یا حد ضرر نزدیک می شود.
تایم فریم کوتاه مدت
بیشترین بازه معاملاتی در تایم فریم کوتاه مدت انجام می شود، چرا که نوسانات کوچکتر در حرکت قیمت واضح تر می شود. معامله گر می تواند نقاط ورود جذاب برای معامله ای هم جهت با مسیر از پیش تعیین شده در نمودارهای بازه های زمانی را مشخص کند.
تحلیل بازار با چند تایم فریم
استفاده از تحلیل چند تایم فریم، زمانی امکان پذیر است که برمبنای بررسی ارزش یک دارایی در چند بازه زمانی مختلف انجام می شود. هیچ محدودیتی برای انتخاب تعداد و یا نوع تایم فریم ها وجود ندارد اما برای این نوع تحلیل، اصولی را باید رعایت کرد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
بهتر است از 3 تایم فریم معاملاتی استفاده کنید که دید بهتری در بازار به شما می دهد. در صورتی که تعداد کمتری برای تحلیل استفاده کنید، موجب از دست دادن میزان قابل توجهی از اطلاعات خواهد شد و در مقابل انتخاب تعداد بیشتر، ممکن است موجب تحلیل های مازاد شود.
قانون 4 چیست؟
در زمان انتخاب 3 بازه زمانی، استفاده از یک استراتژی مانند «قانون 4» می تواند موثر باشد. منظور از قانون 4، این است که در ابتدا باید یک بازه زمانی متوسط مشخص شود و این بازه می تواند نشان دهنده میزان نگهداشتن یک معامله به صورت متوسط باشد.
بعد از این مرحله باید یک تایم فریم کوچکتر انتخاب شود. برای انتخاب این تایم فریم باید حداقل یک چهارم بازه زمانی متوسط را در نظر گرفت. تایم فریم بلند مدت نیز باید حداقل چهار برابر تایم فریم میانی باشد. پس انتخاب تایم فریم های معاملاتی در زمان انتخاب سه طیف زمانی بسیار مهم است.
بنابراین یک معامله گر بلندمدت با معاملاتی با عمر چندین ماه، استفاده بسیار کمی برای ترکیب نمودارهای 15 دقیقه ای، 60 دقیقه ای و در نهایت 240 دقیقه ای خواهد داشت. به صورت معمول یک معامله گر به صورت روزانه که عمر معاملات انتخابی خود چند ساعته و در موارد نادر بیش از یک روز است، استفاده چندانی از ترکیب نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهیانه نخواهد داشت. این بدان معناست که معامله گر بلند مدت، از نمودارهای 4 ساعته استفاده نمی کند و معامله گرهای کوتاه مدت نیز از نمودارهای روزانه منفعتی نخواهند برد اما همه این موارد باید در نقاط نهایی تحلیل مورد استفاده قرار داد و تایم فریم مناسب انتخاب کنید نباید با کل تایم فریم درگیر شد.
جمع بندی
به طور کلی نمیتوان گفت که بهترین تایم فریم چه زمانی میباشد چراکه برای معاملات مختلف متفاوت میباشد به عنوان مثال شخصی که میخواهد کوتاه مدت معامله کند هیچوقت تایم فریم های هفتگی و ماهانه را بررسی نخواهد کرد اما شخصی که بخواهد بلند مدت تحلیل و بررسی کند به هیچ عنوان تایم فریم های 5 دقیقه و 1 ساعته را در نظر نمیگیرد.
به طور کلی میتوان گفت که میتوان با تلفیقی از تایم فریم بلند مدت و کوتاه مدت یک معامله را بررسی کرد تا بتوان با دقت بیشتری روند را تشخیص دهید تا درصد برد معامله خود را بالا ببرید.
در صورتی که تمایل به خرید ارز های دیجیتال دارید تایم فریم مناسب انتخاب کنید میتوانید با خرید ارز تتر به راحتی در صرافی های متمرکز و غیر متمرکز ارز های مورد نظر خود را خریداری نمایید ، صرافی ارز دیجیتال ایران پرفکت معتبر ترین صرافی ارز دیجیتال میباشد که میتوانید دلار های دیجیتال را بدون کامزد و با پایین ترین قیمت ها خریداری نمایید .
آموزش تحلیل تکنیکال؛ تایم فریم چیست؟
تایم فریم یا قاب زمانی تایم فریم مناسب انتخاب کنید تایم فریم مناسب انتخاب کنید به برشی از زمان گفته می شود که معامله گر با بررسی آن به تحلیل قیمت می پردازد. انتخاب تایم فریم بسته به نوع تحلیل و معامله متفاوت است. برای درک بهتر این مبحث و پاسخ به سوال تایم فریم چیست ادامه مقاله را با ما همراهی کنید.
تایم فریم چیست؟
چنانچه شما حتی یک بار با نمودارهای قیمتی مانند میله ای تایم فریم مناسب انتخاب کنید و یا شمعی کار کرده باشید، سر و کارتان به انتخاب تایم فریم (timeframe) خورده است. شما با انتخاب تایم فریم هایی مانند یک ساعته یا یک روزه می توانید انتخاب کنید که هر کندل یا میله ای که روی چارت رسم می شود چه مدت زمانی از نوسانات قیمتی را نمایش بدهد.
برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
فرض کنید که در حال مشاهده یک نمودار با تایم فریم یک ساعته هستید. از آنجا که تایم فریم شما روی یک ساعت تنظیم شده، کندل اول در ساعت ۶ بعد از ظهر باز و یک ساعت بعد از آن در ساعت ۷ بعد از ظهر بسته شده است. با کمک این موضوع شما می توانید با یک نگاه به کندل شماره یک متوجه شوید که در بازه زمانی یک ساعته قیمت چه میزان نوسانی را تجربه نموده است.
حال چه اتفاقی رخ می دهد اگر همین بازه زمانی ۶ الی ۷ بعد از ظهر را با تایم فریم ۱۵ دقیقه ای بررسی کنیم؟ با تغییر تایم فریم از یک ساعت به ۱۵ دقیقه، در واقع حجم نوسانات کندل شماره یک را بین چهار کندل ۱۵ دقیقه ای تقسیم می کنید. با اینکار شما پی به جزئیات بیشتری از نوسانات قیمتی را در این بازه زمانی می برید.
تفاوت کندل ها و نمودار در دو تایم فریم چیست؟
در این تصویر نمودار شمعی قیمت بیت کوین را با تایم فریم روزانه می بینید (یعنی هر کندل نشان دهنده یک روز است). کادر سبز رنگی که در نمودار رسم شده، قیمت بیت کوین را از تاریخ ۵ اکتبر تا ۱۵ اکتبر نشان می دهد که قیمت تقریباً از ۱۰,۵۰۰ تا ۱۱,۶۰۰ دلار افزایش یافته است. حال ببینیم چه اتفاقی می افتد اگه همین نمودار را با تایم فریم ۴ ساعته ببینیم.
همانطور که مشاهده می کنید هر کندل یک روزه ما یه شش کندل ۴ ساعته تقسیم شده و بهتر می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین در این ۱۰ روز دقیقاً چه تغییراتی را از سر گذرانده است.
چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟
حال که درک بهتری از تفاوت تایم فریم ها پیدا کرده اید سری به این سوال همیشگی بزنیم، چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟ برای انتخاب تایم فریم مناسب ابتدا باید ارزیابی شود که ترید مورد نظر ما چه مدت زمانی به طول می انجامد. لذا اغلب معامله گران تریدهای خود را به سه دسته طولانی مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم می کنند.
1- ترید طولانی مدت:
در تریدهای طولانی مدت حداقل زمانی که معامله گر پوزیشن خود را باز نگه می دارد ۱۵ روز بوده و حتی می تواند تا چند ماه نیز ادامه داشته باشد. برای این چنین تریدهایی، کار منطقی استفاده از تایم فریم های ماهانه، هفتگی و روزانه است و انتظار می رود که هر ترید دست کم ۳۰ درصد بازدهی مالی داشته باشد.
2- ترید میان مدت:
در تریدهای میان مدت که اصطلاحاً به آن Swing هم گفته می شود، این زمان کاهش پیدا کرده و معامله ها معمولاً بین چند روز تا نهایت دو هفته به اتمام می رسند و انتظار می رود ۱۰ الی ۱۵ درصد بازه نوسانی داشته باشند. برای بررسی و تحلیل تریدهای میان مدت استفاده از تایم فریم های هفتگی، روزانه، ۴ ساعته و در نهایت تحت شرایط خاص یک ساعته توصیه می شود.
3- ترید کوتاه مدت:
و اما در تریدهای کوتاه مدت اغلب پوزیشن ها در همان روز بازگشایی به ثمر می رسند. به این معنا که هر ترید مختص به همان روز بوده و به طور متوسط در عرض چند ساعت بسته می شود. برای بررسی و تحلیل این سبک از معامله توصیه می شود از تایم فریم های ۴ ساعته ، ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای استفاده کنید و طبیعتاً انتظار سودهای کم و چند درصدی داشته باشید.
اشتباهی که اکثر مبتدیان مرتکب می شوند انتخاب تایم فریم های بیش از حد کوتاه برای شروع کار است. در بازه های زمانی نخست لازم است سرعت تحلیل و معامله خود را افزایش دهید و طبیعتاً به تجربه بیشتری در این حوزه احتیاج دارید. شاید در ابتدا بتوانید چند ترید موفق داشته باشید اما خیلی زود روند اصلی قیمت از دست شما خارج شده و نهایت ضرر بیشتری نسبت به سود کسب شده را تجربه خواهید کرد.
قاعدتاً هدف بسیاری از این معامله گران کم تجربه این بوده که بتوانند در طول روز از این شغل کسب درآمد کنند، اما در ابتدای کار برای کسب تجربه نیاز است مرحله به مرحله پیش رفته و این فعالیت نخست از تریدهای طولانی مدت آغاز شود. با انتخاب تایم فریم های بزرگ تر می توان درک بهتری از بازار و نمودار پیدا کرد و مدیریت ریسک راحت تری داشت که یک موارد حیاتی برای هر معامله گر بوده و همواره نیاز به حفظ آن با هر تجربه ای احساس می شود.
وبلاگ
تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
تجزیه و تایم فریم مناسب انتخاب کنید تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
فرآیند تجزیه و تحلیل بیش از یک نمودار ، به سرمایه گذار این توانایی را می دهد که روند بلندمدت یک دارایی را تعیین کند و از روندهای کوتاه مدت دور بماند. این روندهای کوتاه مدت توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنال بازار در نظر گرفته می شود.به عنوان مثال، در طول روز، قیمت بالا میرود، سپس قبل از پایین آمدن مدتی اصلاح میشود تا زیر باز بودن روز بسته شود و به همین ترتیب. اما روند اصلی همچنان رو به افزایش است. معامله گران با استفاده از تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه، به جای تلاش برای گرفتن هر حرکت قیمت در نمودار، بر روی تصویر بزرگتر تمرکز می کنند.
۱٫تحلیل چارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم فریم چیست؟
طبق تعریف، تحلیل چارچوب زمانی چندگانه مولتی تایم فریم ، فرآیند نظارت بر یک دارایی یا جفت ارز در بازههای زمانی مختلف است.
به عنوان مثال، برای طولانی کردن یک جفت ارز، باید حداقل ۲ تا ۳ بازه زمانی مختلف را منتظر بمانید تا در یک جهت خرید کنید. اگر یکی از مولتی تایم فریم خارج از تراز باشد، معاملهای وجود ندارد.این واقعیت که محدودیتی در تعداد فریم های زمانی وجود ندارد که می توانید در تحلیل MTF استفاده کنید، یک دستورالعمل کلی وجود دارد که اکثر معامله گران هنگام استفاده از این رویکرد در معاملات خود از آن پیروی می کنند.به طور کلی، شما با انتخاب سبک معاملاتی خود شروع می کنید. این به شما کمک می کند تا ترکیب فریم زمانی مناسبی را برای استفاده در تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود انتخاب کنید.سپس، میتوانید بازههای زمانی را برای نظارت بر دارایی یا جفت ارز خود انتخاب کنید. معمولاً سه بازه زمانی مختلف کافی است و تمامی اطلاعات لازم برای برنامه ریزی و اجرای معاملات را در اختیار شما قرار می دهند.
۲٫ اهمیت تحلیل مولتی تایم فریم:
مثال زیر را در نظر بگیرید، شما تایم فریم مناسب انتخاب کنید علاقه مند به خرید جفت EURUSD در نمودار ۱ ساعته هستید. روند صعودی است و شما می خواهید از این حرکت صعودی برای کسب درآمد در بازار استفاده کنید. بنابراین شما EURUSD را خریدید و ناگهان، بازار معکوس شد و شروع به حرکت کرد. شما به معامله خرید خود نگاه می کنید و اکنون در قرمز هستید.پس دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
در واقع، جفت ارز در نمودار ۱ ساعته واقعاً صعودی بود. اما اگر به نمودار روزانه یا هفتگی نگاه کنید، جفت ارز همچنان در روند نزولی قرار دارد. بنابراین، روند صعودی نمودار ۱ ساعته فقط یک اصلاح بود و قیمت حرکت نزولی خود را از سر گرفت.واضح است که شما تصویر بزرگتر را از دست دادهاید، زیرا برای اجرای معامله فقط روی یک چارچوب زمانی تمرکز کردهاید. تحلیل تایم فریم چندگانه به شما این امکان را میدهد که تصویر بزرگ را در یک بازه زمانی بزرگتر ببینید، سپس به بازههای زمانی پایینتر بروید تا سطح ورودی خوبی برای انجام معاملات خود پیدا کنید.
۳٫سبک های معاملاتی:
چهار سبک معاملاتی وجود دارد که می توانید بر اساس استراتژی و رویکرد معاملاتی خود یکی از آنها را انتخاب کنید.
اگر به دنبال کسب درآمد سریع با معامله نمودارهای ۱ یا ۵ دقیقه ای هستید، پس شما یک اسکالپر هستید. اگر نمیخواهید تمام روز جلوی رایانهتان بمانید و میخواهید حرکات نوسانی بزرگتری را در بازار مشاهده کنید، میتوانید به معاملات نوسانی بروید. بنابراین سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید که با نیازها و اهداف معاملاتی شما مطابقت داشته باشد.
در اینجا چهار سبک معاملاتی برای انتخاب وجود دارد:
- اسکالپینگ / معاملات روزانه
- معاملات روزانه
- تجارت نوسانی
- معاملات موقعیت
۳٫۱٫ اسکالپینگ/سبک معاملات روزانه:
اسکالپر معاملهگری است که علاقهمند است با انجام چندین معامله در روز از تغییرات قیمت کوچک سود ببرد. این سبک معاملاتی شما را ملزم می کند که تمام روز را به دنبال فرصت تایم فریم مناسب انتخاب کنید های کوتاه مدت بگذرانید و آنها را معامله کنید.
داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک دقیق زمانی که شما یک اسکالپر هستید ضروری است. از آنجایی که شما چندین معامله را در روز انجام می دهید، باید از سرمایه تجاری خود در برابر ضرر بیش از آنچه قبلاً در برنامه معاملاتی خود تعیین کرده اید محافظت کنید. هر بار که معامله ای انجام می دهید، باید هزینه های کارگزار خود را در نظر بگیرید.
اگر معامله بازنده شد، باید کارمزد کارگزار خود را اضافه کنید و این میتواند باعث افزایش ضرر شما به جای ثابت نگه داشتن آن در درصد معینی شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید فقط ۱۰ دلار در هر معامله یا ۲٪ از سپرده اولیه خود را ریسک کنید، و اگر کارگزار شما ۰٫۷۰ دلار در هر معامله از شما هزینه کند، ضرر شما به جای ۱۰ دلار، ۱۰٫۷۰ دلار در هر معامله خواهد بود.
نکته دیگری که باید در نظر داشت میزان استرسی است که روزانه باید با آن کنار بیایید. قیمت در بازه های زمانی پایین تر به سرعت حرکت می کند. این می تواند خطر از دست دادن مسیر کارهایی که باید و نباید انجام دهید را افزایش می دهد.
۳٫۲٫ سبک معاملات روزانه:
معاملات روزانه یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گران جفت ارز را در همان روز خرید و فروش می کنند. آنها معمولاً در همان روز موقعیت های خود را باز و بسته می کنند تا سود کسب کنند.
تفاوت بین اسکالپینگ و معاملات روزانه در این است که معامله گران روزانه معاملات خود را بسیار طولانی تر از اسکالپرها نگه می دارند، اما آنها را در همان روز می بندند. یک اسکالپر می تواند چندین معامله را در روز باز و بسته کند، در حالی که یک معامله گر روزانه معاملات کمتری را در همان روز باز و بسته می کند.
به عنوان مثال، یک اسکالپر می تواند حدود ۱۰ تا ۳۰ معامله در روز انجام دهد، در حالی که یک معامله گر روزانه می تواند در مجموع کمتر از ۱۰ معامله در روز داشته باشد.
۳٫۳٫ سبک معاملاتی نوسانی:
معاملات نوسانی یک سبک معاملاتی کمتر استرس زا است زیرا معامله گران تمایل دارند معاملات خود را تا زمانی که روند میان مدت معتبر است حفظ کنند. این سبک معاملاتی نیاز به صبر و سرمایه زیادی برای حفظ عقب نشینی ها و اصلاحات بازار دارد.به طور معمول، معاملات بسته به شرایط بازار بین دو روز تا چند هفته طول می کشد.
۳٫۴٫ سبک معاملاتی موقعیت:
در نهایت، آخرین سبک معاملاتی، معاملات موقعیتی است. معامله گران برای مدت زمان بسیار طولانی، معمولاً در طی چندین ماه یا سال بسته به شرایط بازار، موقعیت ها را حفظ می کنند.
این همچنین به سرمایه بزرگ، اعصاب فولادی و مهمتر از آن به درک عمیق انگیزه های اساسی نیاز دارد. معامله گران از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند تا ببینند آیا روند در حال ادامه یا معکوس است و در جهت مخالف حرکت می کند.
۴٫ترکیب چارچوب زمانی:
ترکیب مناسب تایم فریم برای استفاده در تحلیل چند تایم فریم بر اساس سبک معاملاتی شما است. یک اسکالپر به مجموعهای از تایم فریمهای متفاوتی نسبت به یک سوئینگ یا یک معاملهگر موقعیت نیاز دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که ترکیب فریم زمانی خود را با دقت انتخاب کنید تا از معامله در برابر روند جلوگیری کنید.
یک اسکالپر می تواند از ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقه ای، ۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای برای تحلیل و معامله بازار استفاده کند. نمودار ۱۵ دقیقه ای بازه زمانی بالاتر، نمودار ۵ دقیقه ای بازه زمانی میانی و در نهایت نمودار ۱ دقیقه ای بازه زمانی پایین تر است.
یک معامله گر روزانه می تواند نمودار روزانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار ۴ ساعته را به عنوان بازه زمانی میانی و آخرین نمودار ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ای را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.یک معامله گر نوسانی به نمودار هفتگی به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار روزانه به عنوان تایم فریم متوسط و نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر نیاز دارد.
در نهایت، یک معامله گر موقعیت می تواند نمودار ماهانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار هفتگی را به عنوان بازه زمانی میانی و نمودار روزانه را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.استفاده از سه تایم فریم تعداد مناسب نمودارهایی است که یک معامله گر باید در هنگام استفاده از تحلیل تایم فریم چندگانه در نظر بگیرد. ترکیب تایم فریم مناسب انتخاب کنید کمتر از سه یا بیشتر از سه منجر به از دست دادن دادههای مربوطه یا سردرگمی معاملهگر میشود.
بنابراین، به عنوان یک قانون سرانگشتی، ترکیبی از سه تایم فریم مختلف بهترین انتخاب در هنگام استفاده از تحلیل فریم های زمانی متعدد است.
۵٫عرضه و تقاضا با تحلیل MTF:
استراتژی عرضه و تقاضا شامل شناسایی عدم تعادل در بازار است که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه است. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، مازاد عرضه باعث کاهش قیمت ها می شود – ما یک روند نزولی داریم.
وقتی تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، تقاضای مازاد قیمت ها را بالاتر می برد – ما یک روند صعودی داریم.بخشی از استراتژی عرضه و تقاضا این است که بتوانیم مناطق قیمتی را به درستی شناسایی و ترسیم کنیم که عدم تعادل به اندازه کافی قوی است تا قیمت ها را در یک حرکت جهت دار به سمت بالا یا پایین حرکت دهد. اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم مفید است.
معامله گران با انتخاب ترکیب چارچوب زمانی بر اساس سبک معاملاتی خود شروع می کنند. سپس آنها به هر چهارچوب زمانی وظیفه خاصی را برای شناسایی و تجارت مناطق عرضه و تقاضا اختصاص می دهند. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:
بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر نوسانی هستید. ترکیب زمانی که استفاده خواهید کرد:
بازه زمانی بالاتر: نمودار هفتگی
بازه زمانی متوسط: نمودار روزانه
بازه زمانی پایین تر: نمودار ۴ ساعته
پس از انتخاب ترکیب تایم فریم، باید به هر فریم زمانی کار خاصی اختصاص دهید تا به شما کمک کند مناطق عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی، ترسیم و تجارت کنید.
۵٫۱٫ بازه زمانی بالاتر:
در نمودار هفتگی، با تعیین منحنی شروع می کنید. منحنی اساساً فاصله بین مناطق عرضه و تقاضا در کنترل است. این به ما کمک می کند تا تعیین کنیم قیمت در بازه زمانی بزرگتر نزدیک به منطقه عرضه است یا تقاضا.
این مهم است زیرا وقتی قیمت در منحنی بالا است نمیخواهید خرید کنید. نزدیک به منطقه عرضه، یا فروش زمانی که قیمت در منحنی پایین است. نزدیک منطقه تقاضا منحنی به شما ایده ای در مورد اینکه چه کسی کنترل را در دست دارد می دهد: خریداران یا فروشندگان. اگر قیمت در وسط منحنی قرار دارد، بهتر است معامله نکنید و منتظر باشید تا قیمت یا بالا یا پایین شود تا مطابق آن معامله کنید.
بنابراین وظیفه شما این است که منحنی را در بازه زمانی بالاتر تعیین کنید و ببینید که آیا در نظر دارید کوتاه یا بلند بروید.نحوه شناسایی منحنی عرضه و تقاضا را بیاموزید.
بیایید مثالی بزنیم تا فرآیند تعیین منحنی در یک بازه زمانی بالاتر را نشان دهیم.در نمودار هفتگی، قیمت در نزدیکی منطقه عرضه فریم زمانی بالاتر قرار دارد. اکنون، یک معامله گر مبتدی شاهد حرکت قیمت در یک روند صعودی و صعودی خواهد بود، بنابراین او فکر می کند که زمان خوبی برای خرید AUDUSD برای سود بردن از این روند صعودی خوب است.در طرف دیگر بازار، معاملهگران حرفهای میدانند که AUDUSD در نزدیکی منطقه عرضه بازه زمانی بالاتر معامله میکند، بنابراین به جای خرید جفت ارز، آماده فروش هستند.معامله گران تازه کار از معامله گران حرفه ای خرید می کنند، دومی ها پول می گیرند و تازه کارها ضرر می کنند.
۵٫۲٫ بازه زمانی متوسط
بازه زمانی دوم برای شناسایی روند استفاده می شود. در نمودار روزانه، روند غالب را شناسایی می کنید تا ببینید آیا با روند بازه زمانی بالاتر مطابقت دارد یا خیر.
اگر روند در هر دو بازه زمانی بالاتر و میانی یکسان است، می توانید به تایم فریم سوم بروید تا نقاط ورودی را برای قرار دادن معاملات خود پیدا کنید و آنها را اجرا کنید.
از نمودار بالا، با استفاده از خط روندی که پایین ترین نوسان پایین را به بالاترین نوسان پایین متصل می کند، می بینید که روند صعودی است. راه دیگر برای تایید روند صعودی استفاده از مناطق عرضه و تقاضا است.
همچنین میتوانید از نشانگر RSI استفاده کنید یا میانگینهای متحرک را برای کمک به شناسایی روند اضافه کنید.
در اینجا در نمودار روزانه، شما دو منطقه تقاضای متوالی را تشکیل میدهید که مناطق عرضه مخالف قبلی را لغو میکند و حرکت روند صعودی را تأیید میکند. هر دو بازه زمانی بالاتر و متوسط در یک روند صعودی هستند. اکنون می توانید برای یافتن ورودی برای فروش AUDUSD به بازه زمانی پایین تر بروید.
اگر روند روزانه با یک روند صعودی متفاوت بود، باید در اینجا توقف کنید و منتظر بمانید تا روند شروع به صعود کند و تأیید کنید که یک حرکت روند صعودی برای ادامه تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود دارید.
۵٫۳٫ بازه زمانی کمتر:
در بازه زمانی پایین تر، باید مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کنید تا ورودی خوبی برای معاملات خود پیدا کنید. شما همچنین باید روند را تعیین کنید تا هر سه تایم فریم را در یک جهت با هم تراز کنید. سناریوی ایده آل این است که یک منطقه عرضه تازه پیدا کنید (منطقه عرضه تازه تو در تو عالی خواهد بود) در نمودار ۴ ساعته برای کوتاه کردن بازار.
در نمودار ۴ ساعته، یک منطقه عرضه تازه و همپوشانی بین نمودار ۴ ساعته و نمودار هفتگی وجود دارد. این یک منطقه قوی است زیرا درون یک محدوده زمانی بزرگتر قرار دارد. منطقه بازه زمانی بزرگتر همیشه برنده است.
همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه به شما تصویر واضحی از آنچه که بازار مایل به انجام بعدی است به شما می دهد تا بتوانید خود را با روند اصلی قرار دهید.
پرایس اکشن رفتاری بخش اول: تایم فریم ها و قاب ساختاری
تایم فریم ها و قاب ساختاری بر اساس حمایت و مقاومت
مقدمه
پرایس اکشن رفتاری نوعی از پرایس اکشن است که به رفتار و نحوه برخورد خریداران و فروشندگان در قیمت ها و زمانهای مختلف میپردازد. از حسنات این روش استفاده مستقیم و بی واسطه از چارت قیمتی است که برتری این سبک را نسبت به برخی از روشهای بر پایه اندیکاتورها محرز میدارد. در این روش نیازی به ابزار خاصی نیست و تحلیل چارت صرفا بر اساس کندلها یا میلهها در یک بازه زمانی صورت میگیرد. در تحلیل بازار با پرایس اکشن رفتاری از روش مولتی تایم استفاده میشود. بصورت اجمالی پرایس اکشن رفتاری به ساختار و روند و قدرت تقسیم میشود که از این میان میتوان گفت ضعف و قدرت در این روش نسبت به دیگر روشهای پرایس اکشن سخن تازهای دارد. در ادامه به این مباحث خواهیم پرداخت.
در این روش از سه تایم فریم استفاده میکنیم:
HTF: بالاترین تایم فریم یا تایم فریم ساختار
TTF: تایم فریم معاملاتی
LTF: پایینترین تایم فریم یا تایم فریم ضعف و قدرت
باید توجه داشت که در انتخاب تایم فریمها باید ارتباط معناداری میان سه تایم فریم که در بالا معرفی شد برقرار باشد. پیشنهاد ما به صورت زیر است:
TTF دارای فاکتور 4 نسبت به LTF باشد.
HTF دارای فاکتوری بین 6 الی 10 نسبت به TTF باشد.
برای مثال اگر HTF تایم فریم روزانه باشد آنگاه TTF میتواند تایم فریم 4 ساعته و LTF تایم فریم 1 ساعته باشد. اگر تایم فریمهای دیگری مد نظرتان باشد میتوانید در لینک تایم فریم سفارشی نحوه ساخت تایم فریمهای دلخواه بزرگتر از 1 دقیقه را در متاتریدر 4 مطالعه کنید.
در اینحالت یک ساختار مناسب برای معامله گری در اختیار خواهد بود. در این پلن معاملاتی هر تایم فریم عملکرد ویژه ای دارد. این روش میتواند در تمامی بازارهایی که دارای عمق هستند و معاملات زیادی صورت میگیرد مورد استفاده قرار گیرد.
HTF: در این تایم فریم یک فریم ورک ساختاری را بین حمایت و مقاومت تعریف میکنیم.
TTF: در این تایم فریم روند و مناطق ورود با احتمال موفقیت بالا را پیدا میکنیم.
LTF: در این تایم فریم تحلیل خود را با دقت بیشتری بررسی و ورود و خروج را بهینه میکنیم.
قاب ساختاری با استفاده از حمایت و مقاومت
قیمت در میان قاب ساختاری در تایم فریم HTF به سه صورت بالا،پایین و جانبی (Side) حرکت میکند. هنگامیکه قیمت مرز خارجی این قاب ساختاری را بشکند(قیمت بسته شدن میله در بیرون مرز خارجی باشد.) و از آن عبور کند قاب ساختاری جدیدی بر اساس حمایت و مقاومتهای جدید ایجاد میکند. این ویژگی به علت میرا بودن حمایت و مقاومت ها است که از پویا بودن بازار نشات میگیرد. قاب ساختاری همان زمین بازیای است که قصد ما سود گرفتن از آن است.قاب ساختاری اولین گام در این نوع پلن معاملاتی است و میدان مبارزه که در آن بازی خواهیم کرد را مشخص میکند. همانطور که گفته شد بازار پویا تایم فریم مناسب انتخاب کنید و دینامیک است از اینرو همواره هر گاه قیمت به مرزهای ساختار نزدیک شد قاب ساختاری همسایه را نیز رسم و آماده کنید زیرا به شما یک دید وسیعتری میدهد و از دیگر سو برای رفتار معاملاتی شما در آینده نزدیک آماده خواهید بود. اگر قیمت از ناحیه مرزی عبور کرد و مطلقا در قاب ساختاری همسایه قرار گرفت قاب ساختاری جدید زمین بازی جدید است و ماهیت عناصر عوض خواهد شد، مثلا حمایت به مقاومت یا مقاومت به حمایت تبدیل خواهد شد.
یافتن حمایت و مقاومت
برای بدست آوردن مناطق مرزی و خطوط مرزی در روشهای پرایس اکشن رفتاری تنوع مبتنی بر استدلال وجود دارد. در برخی از این روشها از مناطق مهم عرضه و تقاضا استفاده میشود، اما در این پلن معاملاتی قصد ما استفاده از حمایت و مقاومت هاست از اینرو به دنبال نقاط کلیدی به نام پیووت میگردیم و از آنجا که میدانیم حمایت و مقاومت بیشتر یک ناحیه هستند تا یک خط از این رو از آخرین دو پیووت مهم برای ترسیم نواحی مرزی استفاده میکنیم. این خطوط در HTF ترسیم میشوند(نکته: در نرمافزارهای معاملاتی یا تحلیلی که تایم فریم ها به صورت لایه ای همانند متا تریدر نیستند و هر تایم فریم چارت جدا دارد مانند داینامیک تریدر دقت شود که این نواحی مرزی در تایم فریم های TTF و LTF هم باید بدقت ترسیم شوند.). آخرین دو پیووت موثر در بالای قیمت فعلی (CP) در تایم HTF را یافته و دو خط قرمز رنگ که نماد مقاومت است را از بالاترین قیمت ترسیم میکنیم و سپس دو پیووت زیر قیمت فعلی در تایم HTF را یافته و دو خط سبز رنگ که نماد حمایت است را از پایینترین قیمت ترسیم میکنیم. دانستن پیووت و شناخت آن اهمیت بسیار فراوانی دارد و ما این مطلب را دانسته فرض میکنیم و به مختصر توضیحی که پیووت نقطه چرخش یا لولا و جایی است که کارزار خریدار و فروشنده به نفع طرف دیگر شده است، بسنده میکنیم. پس به صورت الگوریتمی و در چهار مرحله که در زیر آمده است قاب ساختاری را ترسیم میکنیم:
- تایم فریم HTF را مهیا میکنیم.
- قیمت فعلی (CP) را یافته و مشخص میکنیم.
- دو پیووت سقف موثر و مهم اخیرا تشکیل شده را که در بالای قیمت فعلی است و دو پیووت کف موثر و مهم که اخیرا تشکیل شده و در پایین قیمت فعلی است مشخص میکنیم.
- دو خط افقی قرمز از دو پیووت سقف مرحله 3 ترسیم کرده و ناحیه مرزی مقاومت نامگذاری کرده و دو خط افقی سبز از دو پیووت کف مرحله 3 ترسیم کرده و ناحیه مرزی حمایت نامگذاری میکنیم، این محدوده ها مجموعه محدودههای قاب ساختاری را (محدوده مرزی مقاومت و محدوده مرزی حمایت و محدوده میانقابی) تشکیل میدهند.
همانطور که دیدید این عمل تنها چند دقیقه زمان میبرد اما این یک گام بسیار مهم است زیرا شما میدان کارزار را مشخص میکنید. اگر شما این مفهوم را درک کنید و قاب ساختاری را به خوبی تعیین کنید یک فوندانسیون بسیار قوی را برای پلن معاملاتی خود بنا نهادهاید. تا قبل از اینکه بخش بعدی این آموزش در سایت تحلیل بازار بورس و ارز قرار گیرد پیشنهاد ما اینست که
این مرحله را سرسری نگیرید و به راحتی از آن عبور نکنید. بهتر است هر مفهومی را قبل از اینکه به بخش بعد بروید کاملا ماهرانه بفهمید در اینصورت شما دانش خود را برپایه فونداسیون مستحکمی بنا نهادهاید.
تمرین
با ترسیم قابهای ساختاری قیمتی بر اساس حمایت و مقاومت این قابها را برای تمام جفت ارزهای اصلی در تایم HTF-D ترسیم کنید و در سایت تحلیل بازار بورس و ارز در قسمت نمودارهای تحلیلی به اشتراک بگذارید.
آشنایی با تحلیل مولتی تایم فریم و کاربرد آن
بسیاری از تریدرهای تازه وارد که اطلاعات زیادی هم در مورد بازار فارکس ندارند، در ابتدای را از تایم فریمهای کوتاه مثل تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای یا حتی یک دقیقهای برای تحلیل و شناسایی نقاط ورود و خروج و انجام معامله استفاده میکنند. هر چند از این تایم فریمهای کوتاه میتوان در معاملاتی مثل معاملات اسکلپ (scalp) استفاده کرد اما برای معاملات بلند مدتتر، استفاده از تایم فریمهای کوتاهی نتیجهای جز ضرر به همراه نخواهد داشت.
برای معاملات بلند مدت باید دید کلی به بازار داشت و از تحلیل مولتی تایم فریم کمک گرفت. در این مطلب به بررسی تحلیل مولتی تایم فریم میپردازیم.
تحلیل مولتی تایم چیست؟
همانطور که میدانیم برای دیدن چارت بازار میتوان از تایم فریمهای مختلفی استفاده کرد. وجود تایم فریمهای مختلف به دلیل استراتژیهای مختلف و انواع معاملات است و هر تریدری هم با توجه به استراتژی مورد نظرش و همنطور نوع معاملاتی که انجام میدهد، از تایم فریمها مختلف استفاده میکند.
آنچه یک تریدر در تایم فریم 5 دقیقهای میبیند یا آنچه تریدر دیگری در تایم فریم 30 دقیقهای یا یک ساعته یا روزانه و … میبیند، تفاوت دارد. جالب اینجا است که تحلیل هر کدام از این تریدرها هم با در نظر گرفتن تایم فریم روبرویشان صحیح است اما هر کدام از آنها اگر با تایم فریم دیگری نگاه کنند، به احتمال زیاد متوجه میشود که تحلیل جدید، تحلیل قبلی را نقض میکند.
به همین دلیل است که برای تحلیل و پیشبینی روند بازار نباید تنها به یک تایم فریم اتکا کرد و برای رسیدن به نتیجهای مطمئنتر لازم است که از چندین تایم فریم استفاده کنید. به تحلیلی که از چند تایم فریم در آن استفاده میشود، تحلیل مولتی تایم فریم میگویند. از مزایای این نوع تحلیل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دید کلی از بازار به شما ارائه میکنند.
- شما را با دیدگاههای و عقاید مختلف بازار آشنا میکنند.
- به شناسایی بهتر و دقیقتر نقاط حمایت و مقاومت کمک میکنند.
- به کمک تحلیل مولتی تایم فریم زودتر متوجه تغییرات روند میشوید.
- به کمک این نوع تحلیل به پیشبینیهای درستتری از بازار دست پیدا میکنید.
کدام تایم فریم بهترین است؟
از عمده دلایلی که معاملهگرهای تازهکار را با شکست و ضرر مدام در بازار روبرو میکند، استفاده از تایم فریم نامتناسب با شخیصیتشان است. افرادی که به دنبال راهی سریع و کوتاه برای ثروتمند شدن هستند، به تایم فریمهای کوچک روی میآورند. اما بیشتر آنها با شکست و سرخوردگی مواجه میشوند.
بعضی دیگر از تریدرها با تایم فریم یک ساعته راحت کار میکنند. در واقع این تایم فریم برای تازهکارها مفید است چرا که نه خیلی بزرگ است و نه خیلی کوچک و موقعیتهای معاملاتی نسبتاً خوبی را میتوان به کمک آنها شناسایی کرد.
از طرف دیگر، از نظر عدهای معامله کردن در تایم فریمهای یک ساعته بسیار کند و کسلکننده است و ترجیح میدهند در تایم فریم 15 دقیقهای به معامله بپردازند. در مقابل تعدادی معامله بر اساس تایم فریم یک ساعته را درک نمیکنند و فقط از نمودارهای روزانه و هفتگی برای انجام معاملات استفاده میکنند.
نتیجه: برای انتخاب تایم فریم مناسب باید شخصیت خود را بشناسید و البته برای پیدا کردن تایم فریم مناسب خود نمیتوان به تستها شخصیتشناسی و غیره اکتفا کرد و لازم است که در ابتدای دوران تجارت خود در فارکس تایم فریمهای مختلف را امتحان و بررسی کنید. در واقع تجربه به شما خواهد گفت که چه انتخابی برای شما بهترین است.
شاید جالب باشد که بدانید انتخاب تایم فریم مناسب به میزان سرمایه هم بستگی دارد. برای مثال تایم فریمهای 4 ساعته به خاطر فاصله زیاد از حد ضرر برای سرمایههای کم ضرر بیشتری به همراه خواهد داشت. همینطور تایم فریمهای کوچک ریسک بیشتری را متوجه سرمایههای بزرگتر خواهد کرد.
دیدگاه شما