FOMO مخفف عبارت Fear of Missing Out است. اگر این عبارت را فرهنگ لغت خود جستوجو کنیم با چنین نتیجهای مواجه میشویم: «ترس از دست دادن». فومو میتواند در هر زمینهای گریبان ما را بگیرد. زمانی از این عبارت استفاده میکنیم که ترس از دست دادن یا جا ماندن از موقعیتی را داریم. پس فومو یک احساس است. ولی این احساس بسیار قوی و تاثیرگذار بر تصمیمگیریهای ماست.
روانشناسی معاملات فارکس
روانشناسی معاملات جنبه اساسی موفقیت در بازار فارکس است که شرایط روحی معاملهگر را در نقطه ورود و خروج معامله، در زمان جستجوی شرایط بالقوه معاملهگری و در تمامی مسائل مرتبط با معاملات بررسی میکند.
بهطور معمول، بیشتر معاملهگران زیان را به دلیل وجود احساسات منفی تجربه کردهاند، زیرا پروسه تصمیم گیری منطقی خود را با افکار مخرب مسموم میسازند و دچار تصمیم گیری اشتباه میشوند.
ما به عنوان انسان، ذاتا موجودات احساسی هستیم که این احساسات در بعضی مواقع میتواند تصمیمات ما را تحت تاثیر قرار دهد. در مواقعی که احساس خوبی نداریم، با تصمیم گیری و رفتارهای هیجانی خود، سعی در افزایش معاملات و ابراز وجود خود در بازار داریم.
البته لزوما این احساسات اشتباه نیستند و واکنش ما نسبت به آنها مهم است؛ بهویژه در معاملات فارکس.
اگر احساسات بر شما مسلط شوند و قادر به کنترل آن نباشید، قدرت تصمیم گیری منطقی خود را از دست خواهید داد. در نتیجه، حتی اگر معاملهگر باتجربهای هم باشید، در معاملاتی که میتوانند سودده باشند نیز زیان خواهید کرد.
بسیاری از معاملهگران با دور ماندن از احساسات سعی در حل مشکل خود دارند، که البته این امر به دلیل ذات انسانی غیرممکن است. اگر از احساسات در مسیر درست استفاده شود، رسیدن به موفقیت سریعتر خواهد بود.
روانشناسی معاملات میتواند مرز بین موفقیت و شکست در معاملهگری فارکس باشد. ثبات ذهنی یک عنصر ضروری برای تبدیل شدن به یک معاملهگر با سود دائمی است.
بنابراین، احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن باشید که کنترل احساسات در معاملات به سود شما خواهد بود و نه برعلیه شما.
با بررسی 4 مانع اصلی روانشناختی در موفقیت معاملهگری شروع میکنیم:
ترس در روانشناسی معاملات فارکس
ترس یک واکنش معمول در مواجهه با تهدیدهایی است که میتوانند به ما صدمه بزنند. وجود ترس طبیعی و در واقع برای بقای انسان حیاتی است. بدون احساس ترس، شناسایی خطر و فرار از آن غیرممکن میشود.
با این حال، ترس در معاملهگری فارکس در زمانیکه اجازه میدهیم زیانها و تهدیدهای موجود، قدرت تصمیمگیری درست را از ما صلب کند، مضر است.
ترس به جای ایجاد انگیزه برای انجام معاملات بدون استرس، از ورود به معاملات جلوگیری میکند و ما را متقاعد میکند که اشتباه میکنیم. این ترس از اشتباه، قدرت تحلیل و زمانی که برای ایجاد یک استراتژی خوب صرف کردهایم را از بین میبرد و ما را به سمت خطرهای دیگر بازار هدایت میکند.
نوع دیگر ترس، نگرانی از دست دادن موقعیتهای خوب است.
این ترس موجب ورود به معامله در هر قیمتی و بدون توجه به سودده بودن موقعیت میشود. یک معاملهگر ترسو که نمیخواهد هیچ موقعیت خوبی را از دست بدهد، غالبا یکی از نشانههای واضح بازار را نادیده میگیرد و اجازه میدهد تا هیجانات بر تصمیمات او غلبه کنند.
آخرین نوع از ترس که خطرناکترین آنهاست، ترس از بازنده بودن است.
ترس از شکست موجب ترس روانی در ذهن شده و قبل از هر تصمیمی هشدارهای ترسناکی به ذهن صادر میکند.
برای مثال، فرض کنید شما یک معامله خرید در جفت ارز EURUSD دارید و خبر بدی در مورد اقتصاد اتحادیه اروپا اعلام میشود، چه کاری انجام خواهید داد؟
در اینگونه شرایط، بیشتر معاملهگران میترسند و سریعاً بدون فکر از معامله خارج میشوند. اگرچه برای جلوگیری از زیان این کار انجام شده است اما ترس معمولا قدرت تصمیم را گرفته و موجب از بین رفتن سودهای احتمالی میشود.
ترس در معاملات فارکس غالبا مخرب است. همچنین معاملهگران را به اتخاذ تصمیمهای بیاساس سوق میدهد و حساب معاملاتیشان را آهسته آهسته خالی خواهد کرد.
حرص و طمع در روانشناسی معاملات
طمع از ترس نیز خطرناکتر است. طمع احساس خودخواهانهای است که در معاملات فارکس شما را به گرفتن سود بیشتر تشویق میکند.
هر معاملهگر فارکس تمایل دارد بازده قابل ملاحظهای از تلاشهای خود بگیرد. هرچند این اشتیاق، هنگامی که بیش از حد قدرتمند شود، غیرمولد و حتی مضر است.
آرزوی تحقق موفقیت مالی در بازار فارکس اشتباه نیست اما زمانیکه این حرص و طمع احساسات معمول شما را خاموش کند و اختیار معاملات شما را در دست بگیرد، مسیر شما به بیراهه میرود.
اصطلاحی بین معاملهگران است که میگوید: هنگامیکه گاوها و خرسها سودده اند، خوکها کشته میشوند. خوک حیوان بسیار طماعی است و این مقایسه در معاملات بسیار مفید میباشد، زیرا نشان میدهد که بازار ملاحظه خوکها را نمیکند و موجودات طماع همه دارایی خود را از دست میدهند.
احساس طمع بسیار مخربتر از ترس است. ترس مانع ورود شما به معامله و یا خروج زودهنگام میشود. برعکس، طمع شما را به معامله خرید یا فروش با ریسک بسیار بالا هدایت میکند. به همین دلیل حرص میتواند بسیار ویرانگرتر از یک ترس ساده چگونه طمع در معاملات را کنترل کنیم؟ باشد.
از آنجایی که حرص و طمع ما را به عمل غیرمنطقی سوق میدهد، میتواند احساس بسیار خطرناکی بهشمار آید. درست مانند نوشیدن الکل، حرص و طمع می تواند با مسموم کردن سیستم ذهنیتان، شما را به رفتار احمقانه وادار کند. اگر طمع انتخابهای معاملاتی شما را فلج میکند، پس شما به مرحله نا هوشیاری رسیدهاید و به زودی تمامی دارایی حساب خود را از دست خواهید داد.
به عنوان مثال، معاملهگری که ذهنی مسموم شده از طمع دارد، از معامله موفق خود خارج نمیشود زیرا گمان میکند بازار برای همیشه تابع اوامر او حرکت خواهد کرد. همچنین شخص طماع در هر حرکت بازار که با انتظارات او همراه باشد به معاملات خود میافزاید. رفتارهای خطرناک دیگر این گروه از معاملهگران شامل لوریج های بیش از حد، ورود سریع به معامله و انجام معاملات بیش از حد میباشد.
خشم در روانشناسی معاملات
خشم یکی دیگر از احساساتی است که معاملات موفق را به مخاطره میاندازد. معاملات انتقامجویانه برای معاملهگران عصبی و به ویژه بعد از چگونه طمع در معاملات را کنترل کنیم؟ یک زیان رخ میدهد.
در حالیکه هدف اولیه معاملات انتقامجویانه برگرداندن میزان زیانهای گذشته است، اما معمولا با زیانهایی بیش از دفعه قبل همراه است. معامله گران انتقامجو اغلب بازار را مسبب زیانهای خود میدانند و نهایتا معاملات اشتباه بیشتری را انجام دهند.
به 3 دلیل اساسی معاملات انتقامجویانه بسیار مضر است:
- معمولا برنامه دقیقی برای ورود به آن وجود ندارد و شما را مجبور به معاملات عجولانه و احتمالا با سود پایین میکند. هنگامیکه به معاملات انتقامجویانه تمایل پیدا میکنید، از معاملهگری به سمت شرط بندی کشانده میشوید. در این شرایط، شما بدون هیچ تحلیل و برنامهای به سرعت وارد معامله میشوید.
- چون شما قصد جبران زیانهای گذشته را دارید، حس انتقام شما را وادار به انجام معاملات بزرگتر میکند. شما برای برگشت سریع زیان ، مدیریت ریسک را در نظر نمیگیرید و در نهایت، این روش یک معامله احساسی است که با انگیزه اشتباه مدیریت میشود. این امر تمرکز شما بر معاملات منطقی را از بین برده و به سمت تصمیمهای احساسی هدایت میکند.
- احساسات به افکار و قوانین شما نفوذ میکند و تدریجا تمام معاملات شما را فرا میگیرد، این زمانی است که لحظه به لحظه شاهد کم شدن موجودی حساب خود خواهید بود.
برای مثال، شما وارد معامله خرید EUR/USD میشوید و با 50 پیپ زیان خارج میشوید. ناامیدانه، در معامله بعدی تصمیم به دو برابر کردن حجم میگیرید تا زیان قبلی خود را جبران کنید. با این حال، معامله مجدد بر خلاف انتظارات شما پیش میرود و موجب آسیب بیشتر به حساب معاملاتی میگردد. این بار بهسادگی معامله بزرگتری را باز میکنید، زیرا بازار به شما بدهکار است و شما میخواهید پول خود را پس بگیرید.
غرور در روانشناسی معاملات
و در آخر، غرور میتواند معاملات موفق را به خطر بیندازد. این یک احساس هیجانی است که معمولا بعد از چندین تجربه بزرگ موفق در بازار فارکس به معاملهگر دست میدهد. حس غرور کاذب شما را متقاعد میسازد که به تمامی حرکات جفت ارزها کاملا مسلط هستید و تحلیلهای شما بدون نقص است.
در حالیکه هیجان بعد از موفقیت طبیعی است، اما اعتماد به نفس بیش از حد مشکل ساز میشود. برای مثال، اگر در معامله خرید EURUSD موفقیتی به دست آوردهاید، به معنای تضمین موفقیت در معامله بعدی نخواهد بود. بازار به این شیوه عمل نمیکند.
چگونه بر موانع روانی در فارکس غلبه کنیم؟
- برای آموزش فارکس سرمایهگذاری کنید
آموزشهای فارکس یکی از اجزای حیاتی غلبه بر موانع روانی مذکور است. با آموزش صحیح، یاد میگیرید که چگونه به جای تکیه بر احساسات زودگذر، چگونه طمع در معاملات را کنترل کنیم؟ با بهره گیری از مهارتهای لازم، تصمیمات منطقی و معقول بگیرید.
اگر بخواهید کورکورانه و بدون داشتن دلیلی کافی، به معاملات وارد و از آنها خارج شوید، احساسات بر شما غلبه خواهند کرد و به سرمایه خود خسارت وارد میکنید. مدیریت سرمایه و داشتن استراتژی معاملاتی در بازار فارکس بسیار موضوع مهم و کلیدی میباشد.
شما باید درک کنید که بازار فارکس و عوامل آن که باعث حرکت چارتهای قیمتی میشوند، چگونه عمل میکنند. مثلا اگر خبر اقتصادی منتشر شود، به جای آنکه بترسید و اتفاقی معاملات را باز یا بسته کنید، لازم است بدانید که این خبر چگونه ممکن است بر حرکت بازار تاثیر بگذارد.
آموزش صحیح فارکس به شما کمک میکند، استراتژی معاملاتی خود را خلق کنید که سودهای دائمی ایجاد کند. اگر بدون استراتژی سودده معامله میکنید، احتمالا فاجعهای در انتظار شما است.
- از استراتژی معاملاتی خود پیروی کنید
معاملهگری با یک برنامه قوی ریسک را کاهش میدهد و به شما در کنترل هیجانات کمک میکند. یک برنامه معاملاتی، معمولا شامل یک سری دستورالعمل و استراتژیها جهت اخذ تصمیمهای معاملاتی است.
یک برنامه معاملاتی ، غالبا پس از انجام تحلیلهای گسترده و مطالعه رفتار بازار ایجاد میشود. برای حفظ ثبات و سوددهی در معاملات، داشتن برنامه بسیار ضروری است.
به عنوان مثال برای داشتن یک برنامه معاملاتی مناسب میبایست به پرسشهای زیر پاسخ دهد.
- در هر معامله چند پیپ هدف گذاری کنم؟
- در چه زمانی معامله کنم؟
- در هر معامله چه میزان از سرمایه را به خطر میاندازم؟
- برای ورود به معاملات باید از چه قوانینی استفاده کنم؟
- معاملات باز را چگونه مدیریت کنم؟
- برای خروج از معاملات باید از چه قوانینی پیروی کنم؟
اگر اجازه دهید ترس، آزادانه در شما راه یابد، میتواند به راحتی شما را تخریب کند. بنابراین، یک برنامه معاملاتی طراحی شده خوب، به شما کمک میکند تا متمرکز بمانید و معاملههای سودآوری انجام دهید، بدون اینکه به وسیله احساساتتان از هدف اصلی منحرف شوید.
معامله بدون برنامه، شما را به امان احساسات رها میکند و متعاقبا، معاملات را بر اساس هیجانات و بدون هیچگونه تحلیل معنادار حرکت بازار انجام خواهید داد.
اگر زمانی نشانهای از خطر وجود داشت، با داشتن برنامه، دیگر نیاز نیست با ترس و طمع تصمیم بگیرید. تمامی انتخابات شما در خصوص ورود یا خروج از بازار، بر اساس دستورالعملهای از پیش تعیینشده خواهد بود و در نتیجه دیگر جایی برای هیجاناتی که ذهن شما را درگیر میکند وجود نخواهد داشت.
برای مثال، اگر برنامه معاملاتی شما این گونه تعیین کردهباشد که هر زمان بازار از یک سطح فیبوناچی جهش کرد شما باید وارد معاملات اصلاحی شوید، میبایست تا حد امکان به این قانون پایبند باشید.
در اینجا چارت 4 ساعته از AUDUSD آمده است. این چارت نشان میدهد که چگونه باید قوانین را به کار گرفت.
مدیریت ریسک به موقع، همان چیزی است که معاملهگر را از یک قمارباز متمایز میکند. اگر برای انتقام یا از سر غرور مقدار زیادی از سرمایه را وارد بازار کنید، منجر به زیانهای سنگینی خواهد شد.
برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک معاملهگر هیجانی، هیچگاه میزان مبلغی را که نمیتوانید به راحتی از دست بدهید به خطر نیندازید. شیوه رایج مدیریت ریسک این است که در هر معامله، تنها 1% از سرمایه خود را ریسک کنید.
در کنار بهرهمندی هوشمندانه از لوریج، میبایست از حرکت با ترس یا نادیدهگرفتن حد زیان اجتناب کنید و هدفهای سودآور را انتخاب کنید.
برای مثال، در اینجا معامله فروش EUR/USD آمدهاست.
اگر وارد معاملهای شدید و دیدید که به سمت هدف در حرکت است و شما حد سود را از روی طمع افزایش دادید، شانس خود را در چرخش معکوس یک معامله سودمند به یک معامله زیانده افزایش دادهاید. برنامه معاملاتی شما میبایست پیش از تنظیم حد سود ، در ابتدا با تنظیم حد زیان، ریسک را کاهش دهد.
ذهنیت غیرواقعی، علت اصلی معامله هیجانی است. اگر متمرکز نیستید و درگیر تصمیمات معاملاتی خود میشوید، به راحتی عادات خطرناکی پیدا خواهید کرد، از قبیل ترس، طمع، ترس و یا غرور کاذب.
شما میبایست ذهنیت واقعگرایانه داشته باشید و یک معاملهگر بالغ (از لحاظ هیجانی) باشید. به خاطر داشته باشید، صرفا تمایل شما به سود، به تنهایی برای دستیابی یابی به آن کافی نیست. شما باید به خود آموزش دهید که با حفظ اصول به سراغ بازار فارکس بروید و از تصمیمگیری بر اساس عصبانیت یا سایر هیجانات اجتناب کنید.
با ذهنیت شفاف و منطقی، هیجانات قدرت کافی برای کنترل تصمیمات شما نخواهند داشت.
نتیجهگیری
روانشناسی معاملات فارکس یکی از جنبههای ضروری برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق است. این موضوع برای بسیاری از معاملهگران، عامل بیشترین میزان خطاهای معاملاتی است.
از این رو، شما باید بکوشید تا هیجانات خود را تحت کنترل نگهدارید. اگر شما در کنترل آنها شکست بخورید، مطمئنا آنها شما را کنترل خواهند کرد و قطعا از تصمیمات معاملاتی که هیجانات هدایتگر آن باشند، پشیمان خواهید شد.
موفقیت و شکست در معاملات حرفهای فارکس به مهارت شما در حذف احساسات از تصمیمات معاملاتی بستگی دارد و الفبای معاملات ارزی سودآور، در کسب این مهارت است.
لزوم داشتن مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی
مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی : دو بال یک سرمایه گذار حرفه ای
در بخش های قبلی در مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی در معاملات صحبت کردیم و گفتیم که یک سرمایه گذار فعال در بازارهای مالی اولا باید یک سیستم معاملاتی مناسبی را طراحی کند و ثانیا هم مدیریت سرمایه مناسبی داشته باشد تا بتواند در بازار مالی بقا داشته باشد. به طور کل روانشناسی معامله گر در کنار یک سیستم معاملاتی موثر و مدیریت سرمایه مناسب، سه ظلع مثلث موفقیت در بازارهای مالی هستند. یک سیستم معاملاتی عالی حتی با وجود معامله گری که اصول روانشناسی ترید را رعایت نمی کند، می تواند کاملا تبدیل به یک روش معاملاتی ضرر ده شود. داشتن مدیریت سرمایه بدون در اختیار داشتن یک روش معاملاتی موثر فقط صفر شدن حساب شما را به عقب می اندازد و همه اینها بدون روانشناسی معامله گر مانند آب در هاون کوبیدن است.
در خصوص داشتن یک استراتژی معاملاتی درست، اکثر معامله گران بزرگ دنیا بر این عقیده هستند که اگر شما حتی یک روش معاملاتی ضعیف هم داشته باشید ولی مدیریت سرمایه و روانشناسی معامله گر را سرسختانه رعایت کنید باز هم می توانید در بازارهای مالی موفق باشید. لذا می بینید که تاثیر روانشناسی چقدر پر اهمیت و حیاتی می باشد. بنابراین در این مقاله میخواهیم با شما در رابطه با مفاهیم اصلی و پایه ای بازار سرمایه یعنی روانشناسی تریدر صحبت کنیم. اگر چه این مفاهیم ممکن است در سایه مفاهیم و مسائل بزرگتری مثل تحلیل و سایر موارد نادیده و یا کمرنگ جلوه داده شوند؛ اما این نادیده گرفته شدن به معنی بی اهمیت بودن یا کم اثر بودن آنها نیست. بلکه گاها این موارد تاثیرات بزرگ و شگرفی در نتیجه ای که ما می گیریم دارند. در ابتدا راجع به مفاهیمی کلی از جمله شکست، کنترل، عدم ثبات تریدرها در بازار مالی، ترس و سایر مسائل صحبت خواهیم کرد.
شکست در معاملات با وجود داشتن مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی مناسب
نداشتن مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی مناسب در معاملات ممکن است در میانه راه برای هر سرمایه گذاری ترس ایجاد کند و این ترس موجب می شود که سرمایه گذار با دیدن وضعیت منفی بازار سریعا موقعیت های معاملاتی خود را در بازار ببندد و در نهایت زیان کند. در واقع ترس از شکست در معاملات موجب اقدامات هیجانی منجر به زیان شده است. در کل همه افراد تعریف مشخص و تصویر مشخصی از شکست در ذهن خود داریم. حتی در جاهای مختلفی تعریفی متفاوت از شکست داریم. مثلا در بازی فوتبال وقتی میگوئیم تیمی شکست خورد یعنی تعداد گلهای یک تیم از تعداد گلهای تیم حریف کمتر است. وقتی در جنگ کشوری شکست میخورد یعنی به تصرف کشور دیگری در میآید. هر چند این تصرف ممکن است تعداد کشته ها و خسارتهای متفاوتی داشته باشد، که این اندازه و شدت شکست را به ما نشان میدهد. اما چه چیزی در بازارهای مالی به شکست تعبیر می شود؟ یک تریدر چه زمانی شکست میخورد؟
در بازارهای مالی نه مسابقه ای وجود دارد و نه درگیری و نه کشمکشی بلکه خود تریدر هست که رو در روی خودش مینشیند و به رقابت با خودش میپردازد. گاها این مساله باعث میشود که تریدر هیچگاه نپذیرد که در بازار مالی شکست خورده و تعبیر درستی از شکست در بازارهای مالی نداشته باشد. حال سوال اینجاست که آیا زمانی که تریدر شروع به معامله میکند و موقعیتش منفی می شود آیا شکست خورده یا نه؟ از طرفی این معامله گر مدتی خیلی خوب ترید میکند و معاملات سوددهی دارد، اما همه اش را در یک معامله از دست می دهد. آیا به این هم میتوان شکست اطلاق کرد؟ یا اگر کسی از شما بپرسد در طی این مدت که در بازار هستید چه منفعتی از بازار برده اید ایا پاسخی دارید. حال اگر اگر بخواهیم صادقانه جواب دهیم و بگویم که هیچ سودی نکردیم و بلکه بخش زیادی از سرمایه خود را در این بازار از دست دادیم. آیا این موارد هم به شکست تعبیر میشود؟
عوامل شکست در بازار های مالی : نداشتن مدیریت سرمایه مناسب
– قوانین بازارهای مالی را نشناسیم.
– قوانین بازارهای مالی را نپذیریم.
– به قوانین بازارهای مالی عمل نکنیم.
لازمه طراحی استراتژی معاملاتی مناسب شناخت قوانین هر بازار مالی می باشد. مهم نیست در چه مرحله از معاملات هستیم. مهم این است که آیا موفق هستیم یا خیر؟ آیا معاملات سودده پشت سر هم داریم؟ اینها اصلا مهم نیست. مهم این است که ما سه مرحله ذکر شده در بالا را انجام ندهیم. اگر ما این ۳ مرحله را انجام بدهیم در حال شکست خوردن هستیم که ممکن است نتیجه اش را یک هفته بعد، یک معامله بعد یا یکسال بعد ببینیم. یک تریدر زمانی می تواند ادعا موفقیت در این بازار را داشته باشد که به صورت مستمر بتواند از این بازار منفعت لازم را داشته باشد. چون هدف از ورود به این بازار کسب سود است. البته نه این که تمام معاملاتش مثبت باشد. این اصلا امکان ندارد، هیچ موقع، تاریخ بازار مالی نشان نداده است که فردی 100٪ معاملاتش مثبت باشد. هدف ما از موفق شدن این است که یک موفقیت مستمر در معاملات داشته باشیم و برآیند مثبتی در بازار داشته باشیم، نه صرفا اینکه ۱۰۰٪ معاملاتمان سودده باشد و این صرفا به ولسطه مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی درست در بازار به دست می آید.
داشتن استراتژی معاملاتی و لزوم کنترل و عمل به آن
حال سوالی که پیش میآید این است که چرا معامله گران در ترید کردن کنترل ندارند؟ کنترل نداشتن در معاملات یکی از مواردی است که اکثر تریدرهایی که موفقیت چندانی در بازار ندارند از آن رنج میبرند. تحقیقات نشان داده که افرادی که خود کنترلی دارند، افرادی شادتر و منظبط تر هستند و میتوانند برنامه های خود را اجرا کنند. پس کنترل نداشتن از اینجا میآید که ما برنامه ای برای اجرا نداریم. یا تمایلی نداریم که برنامهای که نوشتیم را اجرا کنیم. به همین خاطر دچار احساسات میشویم. احساسات بخشی از مغز و بخشی از وجود ما هست که با منطق ما کاری ندارد. در حالی که برنامه و چارچوب داشتن نیاز به منطق و پافشاری و پایبندی به منطقی دارد که ما به عنوان برنامه میشناسیم.
حال سوال اینجاست که آیا احساسات باید استراتژی معاملاتی سرمایه گذار را تحت تاثیر قرار دهد؟ معامله گرانی که دچار احساسات در معاملات خود میشوند از جمله احساس ترس، طمع، خوشبینی و امید واهی، هیچگاه نخواهند توانست که روی معاملات خود کنترل داشته باشند. اما زمانی میتوانیم کنترل داشته باشیم که چارچوب ما مشخص باشد. زمانیکه متوجه میشویم از چارچوب خود داریم خارج میشویم باید سریع به داخل قواعد و چارچوب خود برگردیم. در این شرایط است که ما به اوضاع کنترل داریم. و این یک کنترل درونی است و بازار ما را کنترل نمیکند. زمانی میتوانیم یک ساختار ایجاد کنیم که مشخصا بدانیم چه تعاملی با بازار داریم. در واقع هم بازار را بشناسیم هم خودمان را. نقاط ضعف و قوت خود را در برابر تهدیدهای بازار بشناسیم. براین اساس یک چارچوبی برای خودمان طراحی کنیم و داخل این چارچوب بمانیم و پایبند و وفادار به قوانین خودمان باقی بمانیم.
اما زمانی که کنترل نداشته باشیم، بازار کنترل را برای ما اعمال خواهد کرد. گاها دیده میشود که چون تریدرها خودکنترلی ندارند اسیر و تسلیم کنترل بازار میشوند. و این کنترل نداشتن باعث بی ثباتی معاملهگران در بازار مالی میشود. معامله گرانی که کنترل ندارند دچار بی ثباتی میشوند. چون قوانین مستند و نوشته شده ای برای خودشان ندارند که به آن پایبند باشند. این پایبند نبودن در چارچوب، باعث می شود که هر کاری انجام دهند و نتیجه این هر کاری انجام دادن ، بی ثباتی در معامله گری میباشد. پس ثبات در معامله گری به این معنی است که در یک چارچوب مشخص به یک سمت مشخص حرکت کنیم. و مدام تغییر جهت ندهیم و مسیر و جهت خودمان را عوض نکنیم.
گرد آوری و تنظیم : عاطفه دادگر کارشناس ارشد ریاضیات مالی
برای داشتن یک سیستم معاملاتی نیاز است که در دوره آموزشی طراحی سیستم معاملاتی شرکت کنید.
نکتههایی دربارۀ دانش مالی و استراتژیهای معاملاتی
مکان شما: خانه 1 / وبلاگ ققنوس 2 / محصولات 3 / بازار غیر متمرکز 4 / نکتههایی دربارۀ دانش مالی و استراتژیهای معاملاتی.
در ارتباط با تعیین استراتژیهای معاملاتی، علاوه بر شاخصهای فنی و تحلیلی، احساسات و رفتارهای ما در روند معاملات نیز نقش پررنگی در میزان موفقیت و نتیجۀ کار دارند.
نکتههایی دربارۀ دانش مالی و استراتژی معاملاتی
دانش مالی و استراتژی معاملاتی تا چه اندازه با موفقیت در سرمایهگذاریها در ارتباط است؟ استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش در بازارهای اوراق بهادار استفاده میشود. به عبارت دیگر، استراتژی معاملاتی بر اساس قوانین و معیارهای از پیش تعریف شدهای شکل میگیرد و هنگام تصمیمگیری در مورد معاملات به کار میرود.
معیارهای تعیین استراتژی معاملاتی
یک استراتژی معاملاتی ممکن است ساده یا پیچیده باشد. دانش مالی در زمینۀ استراتژیهای معاملاتی مواردی مثل سبک سرمایهگذاری (برای مثال، ارزش در مقابل رشد) را شامل میشود. ارزش بازار، شاخصهای فنی، تحلیل بنیادی، بخش صنعت و سطح تنوع پرتفوی هم از این چگونه طمع در معاملات را کنترل کنیم؟ موارد است. دانش مالی افق زمانی یا دوره نگهداری همچنین تحمل ریسک و ملاحظات مالیاتی را نیز در بر میگیرد.
نکته کلیدی این است که یک استراتژی معاملاتی با استفاده از دادهها و تحلیل و مشاهده تنظیم شود و با جدیت به آن پایبند باشد. در عین حال، یک استراتژی معاملاتی باید به صورت دورهای مجدداً ارزیابی و با تغییر شرایط بازار یا اهداف فردی اصلاح شود.
انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی وجود دارد. ولی در هر حال همۀ آنها بر اساس تکنیکها یا اصول بنیادی شکل گرفتهاند. در هر حال موضوع مشترک استراتژیهای معاملاتی این است که همۀ آنها بر اطلاعات قابل اندازهگیری تکیه میکنند.
استراتژیهای معاملاتی فاکتورهای اساسی را در نظر میگیرند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است مجموعهای از معیارهای غربالگری برای ایجاد فهرستی از فرصتها داشته باشد. این معیارها با تجزیه و تحلیل عواملی مانند رشد درآمد و سودآوری ایجاد میشوند.
ملاحظات خاص در بهرهگیری از استراتژیهای معاملاتی
با وجود اینکه استراتژیهای معاملاتی عموماَ از پایه و اساس علمی و فنی برخوردار هستند، اما توسعه استراتژیهای سودآور سخت است. همچنین خطر وابستگی بیش از حد به یک استراتژی همیشه وجود دارد.
به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است منحنی یک استراتژی معاملاتی را با دادههای یک روند مشخص منطبق کند. این امر ممکن است باعث ایجاد اطمینان کاذب شود. این استراتژی ممکن است از نظر تئوری بر اساس دادههای بازار گذشته به خوبی کار کرده باشد. اما عملکرد گذشته موفقیت آتی را در شرایط واقعی بازار تضمین نمیکند. حتی ممکن است به طور قابلتوجهی با روند پیشین ناهمخوان باشد.
باید توجه داشت که در هر مرحله از فرآیند سرمایهگذاری، معیارهای مربوط به استراتژی اندازهگیری، بر اساس شرایط بازارها دچار تغییر میشوند. بنابراین، توجه به شرایط و اقتضائات روز بازارهای معاملات یک معیار بسیار مهم شمرده میشود.
منطقپذیری و کنترل احساسات در روند معاملات
علاوه بر نکتههای فنی و تکنیکی در ارتباط با تعیین استراتژیهای معاملاتی، احساسات و رفتارهای ما در روند معاملات نیز نقش پررنگی در میزان موفقیت و نتیجۀ کار دارند.
در این ارتباط فاکتورهای زیادی وجود دارد. متاسفانه در این فرصت کوتاه امکان پرداختن به همۀ آنها نیست. در ادامه به دو نمونه از احساساتی که در بین معاملهگران از رواج بیشتری برخوردار است، میپردازیم.
ترس و طمع، دو سر چوب ضرر!
همانطور که اغلب گفته میشود، داشتن استراتژی معاملاتی شخصی بسیار اهمیت دارد. معمولاً همه به شما توصیه میکنند مسیری شخصیسازیشده داشته باشید.
اما لازم است معاملهگرها قبل از هر چیز تأثیرات ترس و طمع و پیامدهای این دو احساس را در معاملات خود به درستی بشناسند و توانایی کنترل آنها را در خود پرورش بدهند. واقعیت این است که در بیشتر موارد، سرمایهگذاران به دلیل زیادهخواهی، درگیر حرص و طمع میشوند.
ذهنیت «یک شبه ثروتمند شدن»
علاوه بر این، اکثر ما همیشه تمایل داریم در کمترین زمان ممکن بیشترین ثروت را به دست بیاوریم. این در حالی است که ذهنیت «یک شبه ثروتمند شدن»، داشتن استراتژی معاملاتی مشخص، پایبند بودن به آن استراتژی و توانایی حفظ سود را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد.
در واقع بسیار دشوار است که در میان این حجم از هیجان به فلسفه معاملاتی خودمان پایبند باشیم. آلن گرین اسپن، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را در سر دارند، میگوید: «این مدل کسب ثروت، نامتعارف و نامعقول است.»
احساس ترس از زیان بیشتر
درست مثل طمع، ترس هم میتواند بازار را تحت تأثیر قرار بدهد. عمدهترین نشانه وجود ترس در بازار سهام، یک احساس یا جو ناخوشایند بهنسبت فراگیر است که از اتفاقی ناگوار در آینده خبر میدهد.
وقتی بازارهای مالی برای دورههای طولانی دچار سقوط و رکود میشوند، در میان معاملهگران بازار ،احساس ترس از زیان بیشتر به وجود میآید. اما این ترس بیش از حد هم شدیداً مخرب است.
پیروی کورکورانه از شرایط بازار
حفظ آرامش در بازارهای مالی و معاملات، بسیار مهمتر از آن است که تصورش را دارید. شما تصمیمگیرنده نهایی در مورد وضعیت سبد سهامتان هستید. در واقع مسئولیت تمام سود و زیانها هم بر عهده شخص شما است.
چه زمانی خواهید توانست تصمیمهای معاملاتی درستی بگیرید؟ چه وقت در سرمایهگذاری به موفقیت میرسید؟ زمانی که بتوانید با کنترل احساسهای ترس و طمع، پیروی کورکورانه از شرایط بازار را کنار بگذارید. به عبارت دیگر زمانی که بتوانید استراتژی معاملاتی پویایی را اتخاذ کنید.
دلایل شدت گرفتن احساس ترس و طمع در معاملات
اما دلایل عمده شکلگیری احساس ترس و طمع معاملهگران در مواجهه با بازار معاملات کدامها هستند؟ در این ارتباط باید به شرایطی توجه کنیم که معاملهگران را خواسته و ناخواسته درگیر احساس ترس و طمع میکند.
یکی از اصلیترین دلایل و شرایطی که این احساسات را در معاملهگران شدت میبخشد، بازار منفی طولانی مدت است. همچنین جو ناخوشایند بازار از دیگر عواملی است که احساس ترس را در معاملهگران بیدار میکند.
زیادهخواهی یکی دیگر از احساسات مخربی است که کسب نتیجۀ مطلوب از معاملات را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع زیادهخواهی یا طمع احساسی است که به دلیلی ناهمخوانی با شرایط واقعی و اقتضائات بازار سرمایه، انتظارات نامعقول و فراتر از قاعدهای را در ذهن معاملهگر شکل میدهد.
استراتژی حفظ سود هم در نگاه اول تصمیمی عقلانی و منطقی به نظر میآید. اما در صورتی که در آن افراط شود و معاملهگر نتواند در مقابل آن انعطاف نشان دهد، نوعی محافظهکاری و فلج شدن در مواجهه با شرایط بازار را به دنبال خواهد داشت.
فومو چیست؟ ترسی که برای ما گران تمام میشود!
در هر حوزهای با شکل کوتاه شده عبارات سر و کار داریم. به عنوان مثال، روزانه بسیار واژه SMS را به کار میبریم یا در مرورگر خود WWW را تایپ میکنیم. دنیای کریپتو و بازارهای مالی هم از این قاعده مستثنی نیست و اصطلاحات مختص به خود را دارد. به عنوان مثال، عبارت HODL بسیار به کار میرود و از مهمترین استراتژیهای مالی به شمار میآید. یکی دیگر از کاربردی ترین اصطلاحات این حوزه، FOMO است. معنی فومو چیست؟
فومو مختص کریپتو نیست و در بازارهای مالی و حتی غیرمالی کاربرد دارد. شاید بهتر باشد بگوییم FOMO یک اصطلاح روانشناسی یا اجتماعی است. مثلا مشاهده موفقیت یا تصمیمهای دیگران ممکن است ما را دچار فومو کند. در این مقاله کاربرد فومو را در دنیای ارزهای دیجیتال بررسی میکنیم.
معنی فومو چیست؟
احتمالا با شاخص ترس و طمع در بازار رمزارزها آشنایی دارید. به عنوان مثال، میگوییم امروز بازار در محدوده ترس شدید قرار دارد. (با توجه با شرایط حاکم بر بازار، اخیرا این عبارت را زیاد به کار بردهایم!). طبق تجربه، هنگامی که ترس بر بازار خیمه زده، بهتر است خریدار باشیم و هنگامی که طمع بازار را فرا گرفته، معاملات فروش خود را فعال کنیم. حال، در این میان یک ترس دیگر برای ما فعالان بازار به وجود خواهد آمد: ترس از دست دادن یا FOMO!
FOMO مخفف عبارت Fear of Missing Out است. اگر این عبارت را فرهنگ لغت خود جستوجو کنیم با چنین نتیجهای مواجه میشویم: «ترس از دست دادن». فومو میتواند در هر زمینهای گریبان ما را بگیرد. زمانی از این عبارت استفاده میکنیم که ترس از دست دادن یا جا ماندن از موقعیتی را داریم. پس فومو یک احساس است. ولی این احساس بسیار قوی و تاثیرگذار بر تصمیمگیریهای ماست.
شاید بتوان از شیبا اینو به عنوان یکی از بهترین مصادیق این مفهوم نام برد. در سال گذشته، شیبا در روندی صعودی قرار داشت و ما برای از دست ندادن سودهای کلان، SHIB را به کیف پولهای خود اضافه میکردیم. در همین حال، شاهد قرمز شدن وضعیت بازار و زیانهای متعدد بودیم. در این موقعیت، ما درگیر FOMO یا ترس از دست دادن شدهایم.
فومو همیشه در کمین است و صرفا محدود به آلت کوینهای کوچک نیست. به عقیده بسیاری از صاحب نظران، FOMO یکی از مهمترین عوامل نوسانات بیت کوین در سال ۲۰۲۱ به شمار میآید. زیرا هر لحظه تمامی اخبار تحت الشعاع بیت کوین قرار میگرفتند. به همین سبب، بسیاری از افراد برای عقب نماندن از اوج گیری BTC، به خرید پادشاه بازار اقدام کردند.
دلایل به وجود آمدن فومو چیست؟
حس عقب ماندن از قافله
کسانی که همان ابتدای کار با بیت کوین آشنا شدند و آن را خریدند بسیار سود کردهاند ولی اگر ما جزو آن دسته نباشیم، همیشه حسرت میخوریم که چرا نمیدانستیم و زودتر وارد نشدیم. از طرف دیگر هم میدانیم که هنوز در دنیای ارزهای دیجیتال چنین امکانی هست و ما فقط باید بتوانیم آن را شناسایی کنیم. شاهد این هستیم که یک باره قیمت ارزی منفجر میشود و سر به آسمان میساید و ما از قافله عقب ماندهایم. این حس عقب ماندن از قافله است که ما را به اقدامات ناگهانی و بدون فکر ترغیب میکند.
محدود بودن عرضه برخی ارزها
طبق اطلاعات رسمی و نظرات کارشناسان، عرضه بیت کوین محدود است و مجموع کوینهای آن به ۲۱میلیون BTC میرسد. با وجود اینکه تا سال ۲۰۲۱ حدود ۱۹ میلیون بیت کوین استخراج شده، پیشبینی میشود که استخراج ۳میلیون سکه باقی مانده تا سال ۲۱۴۰ طول بکشد! این موضوع را به طور کامل در هاوینگ بیت کوین بررسی کردهایم.
ولی فقط بیت کوین نیست، برخی ارزها که عرضه محدودی دارند این ترغیب را در خریداران به وجود میآورند که دست بجنبان، دارد تمام میشود! و وقتی که عرضه کم باشد، تقاضا زیاد است و قیمت افزایش پیدا میکند. همین کشمکشها باعث ایجاد فومو در افراد میشود.
ظهور پروژههای جدید
از بیت کوین که فاصله بگیریم، در پروژههای کوچکتر هم با فومو سر و کار خواهیم داشت. هنگامی که یک پروژه آیندهدار پا به میدان میگذارد و در صرافیهای مطرح لیست میشود، در کانون توجه قرار میگیرد. به عنوان مثال، نام آن ارز در مطبوعات مختلف به گوش میرسد و عده کثیری آینده را از آن او میدانند. در همین حین، سرمایه گذاران مسیر آن را پیگیری میکنند و این ارز به مقبولیتی نزد فعالان بازا دست پیدا خواهد کرد.
به تاریخ ارائه فاز اوّل آن پروژه نزدیک میشویم و با توجه به عملکرد مثبت در رسانهها، سعی میکنیم تا مقدار بیشتری از ارز خریداری کنیم. به دلیل محدودیت زمانی، هیجان ما در بالاترین حد خود قرار دارد. در این موقعیت تصمیم میگیریم که با افزایش حجم معاملات، سود چند هزار درصدی خود را تضمین کنیم! پس از مدتی، قیمت به سراشیی سقوط میکند و در همین لحظه، معامله خود را زیانده تلقی میکنیم. مسبب بخش اعظمی از زیانها و تصمیمات هیجانی، چیزی نیست جز ترس از دست دادن!
البته، این بدین معنا نیست که هر پروژه نوظهوری که مورد توجه قرار میگیرد غیرقابل اعتماد باشد. امّا بهتر است کمی دقیقتر و موشکافانهتر به قضایا نگاه کنیم.
هیاهو در شبکههای اجتماعی
یک اینفلوئنسر ارزهای دیجیتال یا هر حوزه دیگر ممکن است با دریافت پول، تبلیغ یک پروژه را بکند و سیل طرفدارانش را به سمت خرید آن ارز یا NFT هدایت کند. در حالی که آن پروژه پانزی یا اسکم است یا اصلا هیچ ارزشی ندارد. در این موقع شما میبینید همه دارند به حرف او گوش میکنند و ارز را میخرند. اگر خودتان تحلیل نداشته باشید و فقط به دنبال دریافت سیگنال باشید دچار فومو میشوید و دنبال بقیه راه میافتید تا از موفقیت احتمالی جا نمانید.
شبکههای اجتماعی خوب هستند اگر افراد درست و باصلاحیت را دنبال کنید و تحت تاثیر هیاهوهای بسیار برای هیچ نباشید!
به طور کلی، احساسات نقشی اساسی را در بازار ایفا میکنند. به عنوان مثال پس از چندین معامله شکست خورده، ممکن است به خاطر ترس از دست دادن سودهای احتمالی، بدون مدیریت سرمایه و ریسک وارد معامله شویم و با خاطره ناخوشایندی آن موقعیت معاملاتی را ببندیم! با وجود اینکه FOMO میتواند پیامدهای نه چندان خوبی را در پی داشته باشد، مقابله با آن غیرممکن نیست. غلبه بر این ترس تنها به چند اقدام ساده نیاز خواهد داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
چگونه بر FOMO غلبه کنیم؟
هر مشکلی راه حلی دارد، حتی ترسی که میتواند موجب از دست رفتن داراییهای ما شود! غلبه بر ترس از دست دادن یا FOMO در دنیای کریپتو چندان دشوار نخواهد بود. این موضوع به چند اقدام اساسی نیاز دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
۱. تحقیقات کافی و افزایش آگاهی
میدانیم که حتی برای خرید اقلام مصرفی روزمره، نیاز داریم تا تحقیقات لازم را انجام دهیم. این کار برای یک تصمیم گیری هوشمندانه بینهایت ضروری است. در دنیای کریپتو هم نباید از کسب اطلاعات غافل شویم. در این صورت، یکی از مهمترین گامهای مقابله با FOMO را نادیده گرفتهایم.
برای انجام تحقیقات، لازم است تا منابع مختلفی را در مسیر شناخت بهتر پروژه به کار بگیریم. یکی از بهترین راهها برای سنجیدن عیار واقعی پروژه و فرار از فومو، در یک عبارت خلاصه میشود: «مطالعه وایت پیپر». در وایت پیپر تمام اطلاعات مربوط به پروژه به طور واضح آورده شده و با مطالعه آن، به درک کاملی از پروژه خواهیم رسید. برای آشنایی هرچه بیشتر با مفهوم وایت پیپر و کسب اطلاعات جامع در رابطه با این برگه سفید، خواندن مقاله کامل وایت پیپر چیست را از دست ندهید.
هنگام مطالعه Whitepaper، بهتر است کمی سختگیرانه به آن نگاه کنیم! این بدین معناست که با دیدگاهی موشکافانه سوالاتی را از خودمان بپرسیم. چنین پرسشهایی میتوانند به ما در فهم بهتر وایت پیپر کمک کنند:
- آیا ایدههای این پروژه از اعتبار کافی برخوردار هستند؟
- این اکوسیستم چه مشکلاتی را برطرف میسازد؟
- پروژه مذکور از چه ساز و کاری پیروی میکند؟
پرسشهایی از این قبیل، موجب میشوند تا به شفافیت وایت پیپر پی ببریم و در نهایت بهترین اقدام را انجام دهیم.
علاوه بر وایت پیپر، شناخت ویژگیهای هر پروژه و تحلیل روند قیمتی آن، از مهم ترین راهکارهای مقابله با فومو محسوب میشوند. به عنوان مثال، بد نیست اگر بدانیم که توکن MANA در دسته بندی متاورس قرار دارد. همچنین شاید کسب اطلاعات درباره تعداد هولدرهای کاردانو بتواند تصمیم گیری بهتری را برای ما به همراه داشته باشد. در کوین مارت کپ این امکان را داریم تا به تمام این اطلاعات دسترسی داشته باشیم.
۲. مدیریت احساسات و عواطف
اخبار و شایعات مختلف همواره باعث برانگیختگی هیجانات بسیاری از افراد میشوند. تصور کنید فرد سرشناسی چون ایلان ماسک توییتی را با مضمون تمجید از دوج کوین منتشر میکند. در این لحظه، احتمالا همگی ترغیب میشویم تا کیف پول خود را از DOGE خالی نگذایم. پس از صحبتهای ایلان ماسک، دوج کوین رشدی قابل توجه را تجربه میکند و به ارزش دارایی ما میافزاید. امّا پس از چند روز، میبینیم که DOGE نیمی از ارزش خود را از دست داده است! در این نمونه، دوج کوین از پشتوانه قابل اتکایی برای افزایش قیمت استفاده نکرده و همه چیز صرفا بر اساس اخبار تغییر کرده است.
در مثال بالا، یکی از مهم ترین اقدامات لازم برای جلوگیری از FOMO را باهم مرور کردیم. مدیریت عواطف و هیجانات، یکی از گامهای مهم برای انجام هرگونه فعالیتی در بازار به شمار میآید. تفاوتی ندارد که ما به قصد انجام معاملات روزانه به بازار وارد شویم یا با دیدگاه بلندمدت و به عنوان هولدر به بازارهای مالی پا بگذاریم. در هر شرایطی، ما باید احساسات خود را کنترل کنیم و در موقعیتهای حساس مانند سقوط ناگهانی بازار یا رشد سریع قیمتها، بر اساس هیجانات تصمیمی نگیریم.
۳. بیتوجهی به شایعات
علاوه بر حرکات پیشبینی نشده بازار، ما نیاز داریم تا در قبال شایعات و اخبار مطرح شده در شبکههای اجتماعی هم عواطف خود را مدیریت کنیم تا گرفتار جوّ رسانهها نشویم. افزون بر این، تحقیقات هم از نکات مهم به شمار میآید. مثلا بهتر است قبل از تصمیم گیری بر مبنای اخبار، در رابطه با منبع خبری و ناشر آن خبر تحقیقات لازم را انجام دهیم. البته این بدین معنا نیست که تمام شبکههای اجتماعی مانع تصمیم گیریهای منطقی میشوند؛ امّا بهتر است به آنها اکتفا نکنیم و هر موضوع را از چند جهت مورد بررسی قرار دهیم.
مزایا و معایب فومو چه هستند؟
تا به اینجا متوجه شدیم که فومو به دورههای صعودی یا نزولی بازار محدود نمیشود و در هر مقطعی، میتواند عرصه را بر ما تنگ کند. امّا همانطور که میدانید، در بازارهای مالی و به ویژه بازار کریپتو، همه چیز بر اساس احتمالات و نسبیت پیش میرود. این بدین معناست که هیچ چیز را نمیتوان به طور مطلق عنوان کرد. FOMO هم از این قاعده مستثنی نیست. زیرا در کنار ویژگیهای منفی، میتوانیم از آن به سود خود استفاده کنیم. برای درک بهتر این موضوع، در ادامه مطلب ما را همراهی کنید تا دو روی سکّه را باهم بشناسیم!
مزایای FOMO: فومو به سود ما!
ما گاهی اوقات این توانایی را داریم تا از FOMO در مسیر موفقیت در بازار استفاده کنیم. زیرا احساساتی چون ترس و طمع همیشه در بازار دخیل هستند. پس چه بهتر که به جای سرکوب کردن هیجانات، آنها را مدیریت کنیم و FOMO را به نقطه قوّت خودمان تبدیل کنیم!
- ارائه موقعیتهای مناسب، یکی از مهمترین مزایای فومو به حساب میآید. هنگامی که یک ارز برای مدت طولانی در یک محدوده قیمتی باقی میماند، فشار روانی کمتری ما را تهدید میکند. چرا که آن بازار همواره روندی آرام را پیش گرفته و ارزش داراییهای ما تا حد زیادی حفظ میشود. امّا باید در نظر داشته باشیم که اگر قیمتی نوسان نداشته باشد، سودی هم در کار نخواهد بود!
- در شرایط پر فراز و فرود بازار، اگر هر لحظه منتظر بمانیم تا قیمت به نقطه مورد نظر ما برسد، به احتمال زیاد از آن معامله راضی نخواهیم بود. دلیل این امر هم این است که ما به تنهایی توانایی کنترل قیمت را نداریم. در همین موقعیت، فومو میتواند در نقش فرشته نجات ما ظاهر شود و هوشیاری لازم برای ورود به معامله را در ما ایجاد کند.
- علاوه بر موقعیتهای معاملاتی ایدهآل، FOMO میتواند ما را به سرمایه گذاری در پروژههای جدید هم تشویق کند. میدانیم که دنیای رمزارزها به بیت کوین و اتریوم محدود نمیشود و روز به روز، ارزهای جدیدی با اهداف مختلف پا به میدان میگذارند. اگر بخواهیم صرفا به یک ارز تکیه کنیم، شاید نهایتا به نتیجه دلخواهمان دست پیدا نکنیم. در این حالت به کمی ترس یا FOMO نیاز داریم تا با انجام تحقیق و مطالعه، ما را به سوی پروژههای جدیدتر سوق دهد. در این شرایط، فومو انگیزه لازم را در ما ایجاد میکند تا از ناحیه امن خود خارج شویم.
معایب FOMO: فومو به ضرر ما!
نباید فراموش کنیم که هرچیزی را میتوان از چند جهت مورد بررسی قرار داد. به عنوان مثال، فومو میتواند به ما در پیدا کردن موقعیت معاملاتی مناسب کمک کند و ارزهای آینده دار را به ما بشناساند. امّا آیا ماجرا به همین جا ختم میشود؟
همانطور که پیشتر گفتیم، هیجانات و عواطف همواره در بازار جریان دارند. این یعنی گاهی اوقات کنترل احساسات بسیار دشوار خواهد بود. تصور کنید که یکی از ارزهای بازار، در یک هفته گذشته ۲هزار درصد افزایش قیمت را تجربه کرده است. طبیعتا مقاومت در برابر خرید آن کار آسانی نیست(البته این کار باید با مدیریت سرمایه انجام شود). تصور کنید در این موقعیت، فومو بر ما غلبه کند و ما ۵۰درصد از سرمایه خود را وقف آن ارز پر بازده کنیم. در این نمونه FOMO موجب شده تا به یک تصمیم گیری غیرمنطقی گرفتار شویم.
در رابطه با FOMO و تاثیر هیجانات روی عملکرد ما در بازار، مفصل به گفتوگو پرداختیم. به طور کلّی تسلیم بودن در برابر احساسات، زمینه را برای موضوعات مختلفی فراهم میسازد. به عنوان مثال پس از گذشت چند روز، ارزش آلت کوینهایی که ماه گذشته آنها را خریداری کردیم ۲۰درصد کاهش یافته و اکنون دچار سرخوردگی شدهایم. پس از این اتفاق، تحت تاثیر احساسات خود قرار میگیریم و باقیمانده سرمایه خود را به پروژههایی اختصاص میدهیم که با مدیریت سرمایه همخوانی ندارد. پس از این اقدام، نباید از زیانهای متوالی متعجب شویم! بنابراین FOMO میتواند تصمیمات غیرمنطقی و از دست دادن سرمایه را در بازار به دنبال داشته باشد.
سخن پایانی
ترس و طمع، اضطراب و نگرانی، و حتی خشم و عصبانیت! همگی هیجاناتی هستند که در بازار کریپتو با آنها مواجه میشویم. امّا در صدر تمام این احساسات، ابتدا باید FOMO را به طور کامل مدیریت کنیم تا سرمایه خود را از خطرات در امان نگه داریم. اکنون نوبت شماست! آیا تا به حال گرفتار فومو شدهاید؟ به نظر شما چه عواقبی را در پی خواهد داشت؟
چگونه حرفهای معامله کنیم؟
بازار ارز دیجیتال
تنها درصد کمی از معاملهگران از بازار سود مستمر دریافت میکنند. صرف نظر از این که معاملهگر کوتاهمدت هستید یا بلندمدت، اصولی وجود دارد که همیشه باید آنها را رعایت کنید تا در بازارهای مالی به صورت حرفهای عمل کنید. تریدرهای حرفهای ضمن افزایش سود، ضررهای خود را تا جای ممکن محدود میکنند.
معاملهگران حرفهای و مجرب، در هر پلتفرمی که اقدام به خرید و فروش کنند، هدفشان افزایش سود و کاهش ضررهاست. با نکتههایی که در ادامه مقاله با آنها آشنا میشویم، میتوانید سودآوری معاملات خود را افزایش داده و حرفهای ترید کنید.
۱. استراتژی معاملاتی مناسب داشته باشید
ما انسانها مخلوقاتی پیچیده و به شدت احساسی هستیم. ترس، هیجان، حرص و طمع، برخی از رایجترین احساساتی است که در زمان معامله با آنها مواجه میشویم. این احساسات اغلب آنهایی هستند که ما را از رسیدن به پتانسیل کامل خود در زمان معاملهگری باز میدارند.
به همین دلیل است که استراتژی معاملاتی مناسب برای یک تریدر حرفهای بسیار مهم است؛ یک سیستم معاملاتی مجموعهای از دستورالعملهایی است که شما به عنوان یک معاملهگر باید از آنها پیروی کنید. مثلا اینکه از چه نوع تحلیلی برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده کنید و مادامی که در یک موقعیت معاملاتی در سود هستید، چه مدت پوزیشن خود را باز نگه میدارید.
اگر اصولی را که در برنامه مشخص شده است به درستی رعایت کنید، صرف نظر از آنچه در بازار اتفاق میافتد، ممکن است بتوانید بر احساسات خود غلبه کرده و از روی ترس و هیجان تصمیمگیری نکنید. همچنین روش خوبی است که تاریخچه معاملات خود را پیگیری کرده و آنها را ارزیابی کنید تا ببینید کجا میتوانستید سود بیشتری کنید و در کجا کوتاهی کردید. برای ژورنالهای معاملاتی، نرم افزار اکسل ممکن است بسیار مفید باشد یا میتوانید سایر ابزارهای رایگان که به صورت آنلاین در دسترس هستند، استفاده کنید.
۲. معاملهگر هوشمند ریسک خود را مدیریت میکند
هر معامله شامل ریسک است و نحوه مدیریت این ریسک میتواند عملکرد معاملات شما را تعیین کند؛ اولین توصیه این است که هرگز بیش از توان خود در یک معامله ریسک نکنید. پس از آن، بسیار مهم است که برای هر ترید درصد مشخصی از کل سرمایه خود را در نظر بگیرید. این به شما کمک میکند تا مدت بیشتری در بازی بمانید و در برابر نوسانات بازار مقاومت کنید.
۳. متنوع سازی کلید موفقیت یک تریدر حرفهای است
تنوع بخشیدن به سبد سهام به گونهای که بتواند طوفانهای بیثباتی بازار را پشت سر بگذارد، یک راهنمای مهم است که همه سرمایهگذاران موفق از آن پیروی میکنند. منظور از متنوع سازی، سرمایهگذاری در چندین دارایی به جای پایبندی به یک یا چند دارایی خاص است. معیار دیگری که باید رعایت کنید، این است که بفهمید چه مقدار از هر دارایی را باید در پورتفولیوی خود قرار دهید. برای آشنایی بیشتر با نحوه ساخت سبد سودآور به مقاله زیر مراجعه کنید.
۴. یک معاملهگر کارکشته میداند که روی چه چیزی سرمایهگذاری میکند
بسیاری از موفقترین سرمایهگذاران جهان، به ویژه وارن بافت (Warren Buffet) و بنیامین گراهام (Benjamin Graham) با این ایده موافقند. یک تریدر حرفهای کاملا میداند که روی چه دارایی سرمایه گذاری میکند.
پیتر لینچ (Peter Lynch) مثال خوبی از این فلسفه است. او یک رویکرد منحصر به فرد برای شناسایی سهامهای بالقوه برای سرمایهگذاری داشت. لینچ با تبدیل شدن به مشتری دانکین دوناتس (Dunkin Donuts) و مشاهده میزان شلوغی فروشگاه آنها و سپس بررسی این که آیا شعب دیگر نیز به همان اندازه شلوغ هستند یا خیر، این سهام را کشف کرد. او پس از آنکه دانست با چه سهامی سر و کار دارد، تصمیم به خرید گرفت و دانکین دوناتس به یکی از بهترین سهامهای او در تمام دوران تبدیل شد.
شما نمیتوانید در همه امور متخصص باشید؛ بنابراین اگر علاقمند به معاملهگری و سرمایهگذاری در دنیای رمزارزها یا هر بازار مالی در این زمینه هستید، پروتکلهایی را که پشتوانه توکنها هستند، اهداف پروژه و پایگاه کاربران را مطالعه کنید. به این ترتیب برنده بزرگ بعدی کشف میشود. تنها ترفند برای معاملهگری هوشمند این است که بیشتر تحقیق کنید، تحقیق کنید و تحقیق کنید.
۵. آموزش دیدن در حوزه کریپتو بسیار مهم است
بسیاری از کاربران تازهوارد، بر موج میم کوینها سوار میشوند. برخی از آنها خوش شانس هستند و سود نسبتا خوبی از این توکنها دریافت میکنند؛ اما اکثر آنها از بین میروند. به نظر شما چرا اینطور است؟
آنها هیچ تصوری از نحوه ترید کردن ندارند. تنها راه برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای که از سرمایهگذاری خود بیشترین درآمد را دارد، این است که واقعا عاشق معاملهگری باشید.
تفاوت بین تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، نحوه خواندن نمودارها و نحوه استفاده از ابزارهای تجاری رایگان ارائه شده توسط بسیاری از کارگزاران و صرافیها را یاد بگیرید. وبسایت TradingView برای کار با نمودارها عالی است. همچنین با دنبال کردن تحلیلهای سایر معاملهگران، میتوانید ایدههای خوبی بدست آورید.
۶. تنها از سیگنالهای معتبر پیروی کنید
دستورالعملها یا اعلانهای ساده در مورد زمان ورود یا خروج از معامله به عنوان سیگنال شناخته میشوند. سیگنالها همیشه بد نیستند و هستند کسانی که سیگنالهای مناسب ارائه میدهند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که موارد واقعی و معتبر را کشف کنید. ارائه دهنده سیگنال باید در کارنامه معاملاتی خود، حداقل در ۶۰ درصد معاملات خود برنده شده باشد؛ البته نسبت ریسک به ریوارد هم مهم است. قبل از اقدام به خرید اشتراک در کانالهای سیگنالدهی، سابقه معاملات آنها را بررسی کنید.
۷. برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای، نکات ایمنی را رعایت کنید
برای جلوگیری از انبوه کلاهبرداریهایی که ناگزیر در بازارهای مالی پدیدار میشوند، احتیاط لازم است. حتی اگر در حال آزمایش پروژههای جدید هستید، همیشه عامل امنیتی را در نظر داشته باشید. مراقب وبسایتهای مشکوک باشید. این سایتها با استفاده از فیشینگ برای به دست آوردن اطلاعات شما تلاش میکنند. آدرس وبسایت را بررسی کنید تا از اصالت آن مطمئن شوید.
۸. در معاملات خود مسئولیتپذیر باشید
شما باید در کنترل رفتار معاملهگری خود باشید، نه احساسات شخصی. باید مسئولیت معاملات خود را بر عهده بگیرید و درک کنید که آیا روش معاملهگری که در پیش گرفتهاید، برای شما کارساز است یا خیر.
۹. حساب و کیف پول خود را ایمن کنید
قبل از شروع به معاملهگری، بهترین کاری که میتوانید بکنید، این است که نسبت به ایمنسازی حساب خود اقدام کنید. مهم نیست که چقد حرفهای و مسئولیت پذیر هستید، اگر وجوه، حساب کاربری و رمز عبورهای شما دزدیده یا گم شوند، سرمایهگذاری شما بیارزش است. چندین راه برای ایمن سازی وجود دارد؛ از جمله فعالسازی ورود دو مرحلهای (2FA)، استفاده از رمز عبورهای قوی و استفاده از وایتلیست برای آدرسهایی که قصد برداشت به آنها را دارید.
۱۰. یک تریدر حرفهای از فومو دوری میکند
فومو (FOMO) احساسی است که اغلب تریدها آن را تجربه میکنند. با این حال، باید بدانید که فومو چگونه احساسات شما را کنترل میکند. Fomo باعث میشود که با قضاوتهای کورکورانه، محدودیتها و استراتژی معاملاتی خود را فراموش کنید و تصمیمات عجولانه بگیرید. امروزه به واسطه اینترنت و شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری دسترسی به انواع اطلاعات بسیار آسان است و همین امر میتواند شک برانگیز باشد.
با این که میتوانید با تحقیق و بررسی در اینترنت، فرصتهای سرمایهگذاری خوب را پیدا کنید، اما باید همیشه مراقب تبلیغات اغواکننده باشید؛ کاربران با انگیزههای مالی پنهان، کوینها یا پروژههای خود را صرف نظر از ارزش واقعی آنها، تبلیغ خواهند کرد. این افراد با استفاده از تبلیغات جذاب، از FOMO استفاده کرده و احساسات معاملهگران را کنترل میکنند. اگر احساس میکنید فرصتی را از دست میدهید، قبل از این که پول خود را به خطر بیندازید، مدتی وقت بگذارید تا پروژه را به طور کامل بررسی کنید.
دیدگاه شما