دلالان میلیاردر چه میخواهند
امروز : پنجشنبه ، 12 آبان 1401
Today : Wed, November 2, 2022
ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی | * 1401،تولید، دانش بنیان ، اشتغال آفرین |
سخنگوی قوه قضائیه از بازداشت 4 وکیل و 4 کارمند متخلف دستگاه قضایی خبر داد.
حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای در نشست خبری خود با خبرنگاران در اینباره، گفت: در پی اولویت دستگاه قضایی برای مبارزه با فساد در داخل و خارج از قوه قضائیه از نشست قبلی سخنگوی قوه قضائیه با خبرنگاران تا کنون 4 نفر از وکلای متخلف که رشوه به کارمندان داده بودند یا تخلفات دیگری داشتند، بازداشت شدند.
وی ادامه داد: همچنین 4 کارمند از دستگاه قضایی و 4 نفر دلال که مرتکب جعل و کلاهبرداری شدهاند بازداشت شدند.
سخنگوی قوه قضائیه افزود: بعضی از این افراد با کارمندان و وکلای متخلف در ارتباط بودند. در ادامه در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اینکه در پرونده آقای دلالان میلیاردر چه میخواهند بقایی برخی اعلام کردند که وی اموالی را از کشور خارج کرده و در کشورهای دیگر سرمایه گذاری کرده است، آیا این موضوع صحت دارد؟ بیان کرد: اگر کسی درباره محتویات پرونده قضایی که مطرح است مطالبی را بازگو کند خلاف قانون انجام داده است و تا زمانی که پرونده به مراحل نهایی یا نیمه نهایی نرسد نمیتوان درباره آن صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، وی افزود: من از جزییات پرونده وی اطلاع ندارم و اگر هم اطلاع داشته باشم از بیان آن معذورم.
معاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سئوال دیگری درباره این که تعدادی از نمایندگان مجلس مدعی شدند که میلیاردر نفتی در زندان نیست و روند رسیدگی به پرونده وی به کندی پیش میرود و خواستار ملاقات با وی شدهاند، اظهار کرد: من تا حالا نشنیدم که نمایندهای گفته باشد که وی در زندان نیست و این که بیان شده کار قابل توجهی در این پرونده انجام نشده است من نمیدانم منظورشان چیست؟
وی ادامه داد: انصافا از زمانی که وی بازداشت شده و تا الان اقدامات سنگینی انجام شده و شاهد این مدعا کیفرخواستی است که برای وی صادر شده است.
محسنیاژهای ادامه داد: این متهم در زمان دادسرا همکاری لازم را نمیکرد و تا آخر هم مشخص نشد که پولها را چه کار کرده است، البته اقدامات فوقالعادهایدر داخل و خارج برای ردیابی پولها انجام شده است. چند بار هیاتهایی به کشورهای خارجی در این زمینه اعزام شدهاند.
محسنی اژهای خطاب به وکلایی که میخواهند وکالت پرونده میلیاردر نفتی را بر عهده بگیرند گفت: این وکلا حتما باید برای تحقیقات و بازجوییهایی که در این پرونده انجام میشود وقت بگذارند. این طور نباشد که در کنار این پرونده، پرونده دیگری را بر عهده بگیرند، بلکه آنها باید روزی 7 الی 8 ساعت پرونده را مطالعه کنند. در واقع اگر آنها میخواهند حقالوکاله میلیاردی بگیرند واقعا باید بر روی پرونده وقت بگذارند.
محسنی اژهای تصریح کرد: اگر نمایندهای طبق قانون درخواستی را ارائه دهد طبیعتا درخواستش پذیرفته میشود.
بازداشت حدود 3 نفر در پرونده فروش فرودگاه قشم
معاون اول قوه قضاییه درباره فروش فرودگاه قشم و تخلفات مالی آن نیز گفت: حجم تخلفات این پرونده را نمیدانم. اکنون پرونده مطرح رسیدگی است و دو سه نفر در آن بازداشت شدهاند ولی در مرحله دادسراست. پرونده هنوز به دادگاه نرفته و صدور قرار نهایی انجام نشده است.
سخنگوی قوه قضاییه گفت که بررسی عملکرد کمیسیون تصمیمگیرنده راجع به موضوع بورسیهها در حال انجام است و انشاء الله ظرف یکی دو هفته آینده نتیجه آن مشخص خواهد شد.
محسنی اژهای در پاسخ به سوالی مبنی بر این که برخورد قوه قضاییه با کسانی که در آستانه انتخابات اقدام به افشاگری میکنند گفت: افشاگری دو نوع است. گاهی کسی اطلاعاتی دارد که آن را به مسئول ذیربط اطلاع میدهد که این خوب است، اما گاهی فرد یا افرادی در فضای مجازی اذهان جامعه را مشوش میکنند که در این مورد هم مدعی العموم ورود میکند و هم در صورت شکایت شاکی خصوصی به پرونده رسیدگی میشود.
تئاتر اسیر دست دلالان خونآشام/ برخی برای پُز دادن به تئاتر میروند
سینماپرس: قطبالدین صادقی گفت: تئاتر ما این روزها به دست دلالان خون آشامی افتاده که تنها به فکر پول درآوردن هستند. اما پول درآوردن از چه طریقی؟ مسلم است که از راه وارد کردن چهرهها به تئاتر. در این بین آثار اجرا شده نه فرهنگی هستند نه هنری، نه ربطی به جامعه ایرانی دارند و نه بازگو کننده معضلات است.
به گزارش سینماپرس؛ قطبالدین صادقی نویسنده، فیلمنامهنویس، مترجم، کارگردان، استاد دانشگاه، بازیگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران است. مرد کهنهکار ۶۶ ساله تئاتر کشور که مهرماه سال گذشته با تاسیس یک سالن تئاتر، تجربه کاری جدیدی را در کارنامه کاری خود گشود و به جمع سالنداران خصوصی پیوست.
برای بررسی ابعاد حضور چهرهها در تئاتر به گفتگو با این چهره پرداختهایم. چهرهای که با بیانی شیوا و صریح ابعادی تاسفبار از این اتفاق را برای ما بازگو میکند. در ادامه این گفتگو را بخوانید.
آقای صادقی، شما به عنوان یک کارگردان و سالندار که در هر دو حوزه تولید و ارائه آثار نمایشی حضور دارید، حضور سلبریتیها در تئاتر را چگونه میبینید؟
موافقت یا دلالان میلیاردر چه میخواهند عدم موافقت من با حضور چند چهره نیست؛ فاجعهای که این روزها در تئاتر ما رخ داده این است که تئاتر فرهنگی هنری که روزگاری در حوزه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، حالا به دست عدهای دلال خون آشام افتاده است که تنها به فکر پول درآوردن هستند. اما پول درآوردن از چه طریقی؟ مسلم است که از راه وارد کردن چهرهها به تئاتر. در این بین آثار اجرا شده نه فرهنگی هستند نه هنری، نه ربطی به جامعه ایرانی دارند و نه بازگو کننده معضلات است.
فاجعه بدتر این است که قشری نوکیسه و تازه به دوران رسیده که دستشان در جیب ملت است، به ثروتی هنگفت رسیدهاند. آنها با اندک فرهنگ به پولی رسیده و به دنبال سرگرم کردن مخاطبان تئاتر هستند. آنها علاقهای به وجه انتقادی هنر ندارند، به شدت محافظه کار هستند. چون این وضع به شدت به سودشان است؛ چیزی که از هنر میخواهند تفنن است نه نقد.
ما دو نوع نگاه بیشتر در هنر نداریم؛ هنر یا انتقادی، تحلیلی و مبتنی دلالان میلیاردر چه میخواهند بر آگاهی است و یا سرگرمی، تفنن، ساز و آوازی و آتراکسیونی. تئاتری که این دلالان آوردهاند از نوع دوم است. دلالانی که امروزه نبض تئاتر را دست گرفتهاند و عملا جایگاه و میدان فعالیت فرهنگ و هنر که پیشتر دست افراد اندیشمند و هنرمند بود، به دست این افراد افتاده است.
پس به کل با حضور چهرهها مخالف هستید؟
من به کل با تئاتر تجاری مخالفم . تئاتر تجاری در حقیقت یک تفنن برای نوکیسههایِ کم فرهنگ است. با خیلی از این افراد صحبت کردم؛ باور کنید نه علاقهای به نمایش دارند نه آن را میفهمند، حتی شعور تحلیل و درک یک نمایش ساده را ندارند!
در همین تالار حافظ من برخی خانمها را با ظواهری دیدم که حتی در عروسی ندیده بودم. هیچکدام از این افراد به دنبال فرهنگ نیستند و تنها برای دیدن هنرپیشهها، عکس گرفتن و پُز دادن میآیند، برای نشان دادن لباس و آرایششان!
در حقیقت طبقه حامی و تایید کننده این نوع تئاتر از این قشرند، کسانی که پول میدهند و کسانی که از طریق روابط و مناسبات نامتعارف به ناگاه ثروتمند شدهاند.
شما فکر میکنید این جریان منفی بر اثر کمکاری چه ارگان یا افرادی شکل گرفته است؟
قطعا دولت؛ وقتی دولت تئاتر را به دست این عده داده است این اتفاق رخ میدهد. بخشی بزرگ از بودجه فرهنگ و ارشاد اسلامی تا پیش از دولت نهم خرج آثار فاخر و نخبه میشد. آثاری که نگهدارنده حدِ اندیشه، ذوق و زیبایی تئاتر بود. در آن دوران امثال منِ کارگردان پس از بستن قرارداد اصلا به فکر فروش نبودیم؛ تمام هم و غم ما صرف تولید و ارائه اثری برتر، جذاب و فنی میشد. امروزه، اما خیلیها تنها به فکر پول درآوردن هستند. تا جایی که برخی چهرهها مبالغی هنگفت برای تمرین و اجرا طلب میکنند و برخی از کارها تنها با ۱۰ روز تمرین به صحنه میروند!
وقتی برای اجرای دکور یک کار ۸۰۰ میلیون تومان خرج میشود، مشخص است که تولیدکنندگان این آثار به دنبال چه هستند؟ میخواهند از طریق زرق و برق صحنهای و آوردن چهرهها، بورژواها و پولدارهای بالای شهری را که دنبال تفنند، جذب کنند و به آنجا بکشانند.
از نظر جامعه شناسی هم آثار پرزرق و برق، بازتاب تفکر طبقه حاکمه است. طبقه حاکم بورژوا علاقهمند به دیدن تصویرهای پرجلا و پرزرق و برق است. چون به نوعی تکرار طبقه خودش در صحنه است. او اصلا طرفدار نمایشهای کوچک فقیر انتقادی نیست؛ دنبال تصویری زیبا از دوران حاکمیت خودش است؛ بنابراین حضور آثاری پرزرق و برق برای آنها بسیار مهم است. به طور کلی به نظرم، کم کاری و بیتوجهی وزارت ارشاد باعث شده تا قشری نوکیسه و تازه به دوران رسیده که دستشان در جیب ملت است از راه تئاتر به ثروتی هنگفت برسند، افکار عمومی باید تکان بخورد و آگاه بشود.
در نمایشی مانند " الیور توئیست " که به موضوع بچههای خیابانی پرداخت (جامعه آماری با حدود یک و نیم میلیون نفر که از آنها سوءاستفاده جنسی و فردی زیادی میشود) به جای توجه به وضعیت آنها و ارائه راه حل اجتماعی برای بسیج افکار عمومی بهمنظور نجات این بچهها، الیور توئیستی را اجرا کردند که پر زرق و برق است؛ اثری جذاب با رقص و آواز در بورژوآترین سالن تهران! در حقیقت با تحریف مفهوم فقر، به جای اینکه مخاطب را به خشم وا دارند سرگرم کردند؛ اما چه مخاطبی را؟ پولدارهایی که ۱۴۰ هزارتومان پول بلیت میدهند!
دلالان گاهی دولتی که تنها به دنبال تفنن و سرگرمی و از هر انتقادی بهدورند، به قیمت قلب و تحریف واقعیت به دنبال رقص و آواز، بزن و بکوب و سرگرم کردن مردم هستند. در حقیقت از نگاه آنها الان دوره بازنمایی مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیست. دورهای است که از طریق چنین دستگاههای هنری تنها به دنبال سرگرم کردن و راضی نگه داشتن قشر مرفهاند؛ فاجعه اینجاست، چهرهها را برای این آوردهاند.
سالها پیش در مورد اقتصاد تئاتر گزارشی نوشتم که به چندین زبان هم ترجمه شد و در آن گفتم که مخاطبین واقعی تئاتر ما دانشجویان یا تحصیل کردههای دانشگاهی ۱۸ تا ۶۰ سالی بودند که با تئاتر میاندیشیدند؛ تئاتر به عنوان یک دستگاه فکری تجزیه تحلیل میکرد و راجع به مفاهیمی بزرگ مانند خدا، مرگ، عدالت، تقدیر، جامعه و سیاست میاندیشید. امروزه، اما تنها چیزی که وجود ندارد همینهاست و عملا با حذف شدن آن بچههای جستجوگر دانشجوی دارای ذهن پویا و پرتلاش، بچههایی آمدهاند که نه فرهنگشان را میشناسند نه جامعهشان را و نه راجع به مسائل اجتماعی حساسند و تنها دنبال اجق وجق هایِ شبه تجربی جیغ و ویغند.
در این بین تک و توک آثار خوب هم داریم، اما کم هستند آثاری که یک تئاتر جدی، ملی، اجتماعی و انسانی را به نمایش بگذارند. آثاری که از فرهنگ، هنر و فرهنگ ایرانی، محتوای انسانی و زندگی ایرانی سخن به میان آورد.
برخی از این سالن داران معتقدند برای گذران خرج و دخل باید از این قبیل کارها استفاده شود، نظر شما به عنوان یک سالن دار چیست؟
من دنبال کار تجاری نیستم، رویکردم فرهنگی هنری است. از اول هم همین بودم، ۵۲ اثر را کارگردانی کردم که هیچ کدام برای پول نبوده است.
این افراد معتقدند خرج و دخل سالنها با هم نمیخواند و ما چارهای جز حرکت به این سمت نداریم؟
حرف دخل و خرج نیست. برخی از این سالنها مانند یک گاراژ هستند، در روز سه نمایش تجاری میروند و دلالانی که آنها را اداره میکنند با خالی کردن جیب مخاطب مخاطب میلیاردر شدهاند. موضوعی که شما عنوان میکنید در مورد تئاترهای کوچک است.
این سالن ها اغلب در حکم یک آپارتمان بیکیفیت، فضا و جذابیتی ندارد و به همین نسبت کیفیت آثار اجرایی در این فضاها هم پایین میآید، در نتیجه مردم جذب کار نشده و در نهایت خیلیهاشان ضرر میدهند. واقعا این نوعی توهین است.
پول تئاتر را این افراد میچاپند و هنرمندان و کارگردانهای واقعی پا پسکشیدهاند. کارگردان کهنهکاری را میشناسم که برایم تعریف کرد وقتی برای بستن قرارداد به یکی از این سالنها رفته در اولین برخورد از او پرسیدهاند میتوانی شبی ۱۲ میلیون فروش کنی!؟ جملهای که به گفته این کارگردان بزرگترین توهینی بود که تئاتر به او کرد. از من پرسید تئاتر از موی سفید من خجالت نکشید؟
مقصر چه کسی است؟
مقصر دولت است که با عدم گسترش تئاتر و سالنهای تئاتری توپ را در زمین هنرمندان انداخت و آنها هم به خصوصی سازی روی آوردند. خیلیها با قرض از این و آن روزگار میگذرانند. تا امروز تنها دو تا سالن دولتی ساخته شده است واقعا وزارت ارشاد پول ساخت سالن ندارد، نمیخواهد یا دوست ندارد بسازد؟
دلالان میلیاردر چه میخواهند
رویای سیاه کسب سودهای میلیاردی از بیتکوین، راه موسسات اعتباری غیرمجاز را تداعی میکند که در نهایت، به سیاهچالی از مالباختگان رسید؛اکنون هم دلالان ارزهای دیجیتال از نبود نظارت سود میبرند.
به گزارش گلستان ما به نقل از مهر، معاملات بیتکوینی این روزها فکر بسیاری را به خود مشغول کرده است؛ به خصوص آنهایی که میخواهند راه یک ساله را یکشبه پیش روند و برای خود، سودآوری بالایی را داشته باشند، غافل از اینکه، حتی دنیا هم این روزها سرمایهگذاری بر روی بیتکوینها را توصیه نمیکند.
معاملات در خرید و فروشهای بیتکوینی مجازی است که شاید هر فردی که پولش را به حساب معاملهگران سوداگر میریزد، باید سودش را هم در رویا و دنیای مجازی، پیگیری کند؛ یعنی سودی در کار نیست که هیچ، اصل پول را هم دیگر باید در رویا در دسترس دانست.
برخی از معاملهگران حتی به درستی مفهوم بیت کوین یا همان ارزهای رمزنگاری شده را هم نمیدانند؛ چه رسد به اینکه از پشتپرده و معاملاتش خبر داشته باشند و البته هستند کسانی هم که این روزها، با تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال، سود خود را محاسبه و دنبال میکنند. همان کسانی که به گزارشات منفی در رسانهها در حوزه معاملات پرریسک بیتکوین، واکنش نشان میدهند و از سودهای میلیاردی خود، نگرانند. غافل از اینکه، تبلیغات مثبت آنها برای معاملات بیتکوینی، ممکن است اندک سرمایه عدهای را به باد فنا دهد.
داستان البته مربوط به ایران نمیشود؛ این روزها همه دنیا بر این باورند که معاملات بیتکوینی یکی از پرریسکترین معاملات است و تمامی مقامات مسئول در حوزه پولی و مالی بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا هم، نسبت به آن هشدار میدهند، آنها بر این باورند که این معاملات قابل اتکا نیست و هنوز هم آن را به رسمیت نمیشناسند.
کارنامه عملکردی معاملات بیتکوین و قیمت آن هم، به خوبی این امر را تداعی میکند که نوسانات ارزهای رمزنگاری شده، آنقدر زیاد است که نمیتوان از آن به عنوان یک معامله سودآور یا حتی زیانآور یاد کرد؛ به خصوص اینکه افت قیمتی طی هفتههای گذشته همه را شگفتزده کرده است.
اما نکته حائز اهمیت در این میان، دفاع برخی از معاملهگران از معاملات است، به ویژه افرادی که اکنون، سودهای خوبی را هم از این طریق به دست آورده و با اندک اشرافی که به معاملات بیتکوینی دارند، وارد این دریای پرتلاطم شدهاند؛ اما آنگونه که همه هشدار میدهند، این سودآوری چندان ماندگار نخواهد بود.
یکی از معاملهگران بیتکوینی میگوید: از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال برای خرید و فروش بیتکوین استفاده میکنم و تا به حال هم سود خوبی بردهام؛ بنابراین نبای با بدبینی نسبت به بیتکوین، ذهن فعالان این عرصه را مشوش کرد.
وی میافزاید: در فضای نامساعد کسب و کار این روزهای بازار، بیتکوین محل خوبی برای کسب درآمد است و به نظر هم نمیرسد که دولت هم با آن مخالف باشد، چراکه اگر مخالف بود تا به حال برای نظارت بر این معاملات، کاری میکرد؛ پس بانک مرکزی هم موافق با این روند است که بیت کوین جریان داشته باشد.
او در پاسخ به این سوال که ریسک ناشی از معاملات بیت کوین را چطور در معاملات خود پوشش میدهید می گوید: تا به حال که برای من جز سود، چیز دیگری نداشته است و بنابراین به نظر من ریسکی هم ندارد، ضمن اینکه سرمایه گذاری من مطمئن است و مبلغی از پول و سودی که به دست آورده ام را دوباره در معاملات بیت کوینی به کار می گیرم.
در این میان برخی سرمایهگذاران خارجی هم، بیتکوین را کلاهبرداری نامیده و بر این باورند که رشد بیت کوین، از «حبابی شدن قیمت پیاز گل لاله» هم بدتر است و پایان خوشی ندارد. در این میان یک گروه دیگر هم در میان این دو گروه موافقان و مخالفان بیتکویت قرار دارد که نه میگویند این بهترین راه سرمایهگذاری است و نه آن را بدترین راه سرمایهگذاری میدانند.
حتی میلیاردر معروف، مارک کوبان هم گفته است که اشکال ندارد تا ۱۰ درصد از پسانداز خود را در سرمایهگذاریهایی با ریسک بالا شامل بیتکوین و اتروم هزینه کنید. او گفت: شما فقط باید تظاهر کنید که شما این پول را کلا از دست دادهاید و سپس مریم مقدس را صدا کنید! تونی رابینس هم در مورد سرمایهگذاری در بیتکوین نظر خاص خود را دارد؛ این مانند رفتن به لاسوگاس (و قمار کردن) است؛ پول سریع و آسان.
سرمایهداران بزرگ خارجی توصیه میکنند افراد تنها روی چیزی شرطبندی کنند که از عهده از دست دادن آن بربیایید. اگر سود کردید که چه بهتر، اما اگر ضرر کردید شما تنها سرمایههای غیر ضروری خود را از دست دادهاید.
در عین حال، ناصر حکیمی، معاون بانک مرکزی هم می گوید که به نهادهای نظارتی از جمله دادستانی و قوه قضایی نامه نوشته شده تا بر این معاملات نظارت کند، چراکه به اعتقاد او، معاملات بیت کوینی ریسک بالایی دارد. او به مردم هم توصیه می کند که سرمایه های اندک خود را در این فضا به کار نگیرند و سرمایه گذاری در بیت کوین را با ریسک بالا همراه بدانند.
البته به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بانک مرکزی باید سرعت عمل بیشتری در تدوین قوانین مرتبط با بیت کوین داشته باشد و اینکه مقامات این بانک، وعده تدوین قوانین و دستورالعمل ها، تا پایان امسال را می دهند، شاید چندان مناسب نباشد، چراکه سرعت فراگیری این معاملات، روز به روز بیشتر می شود و آنگاه شرایط را برای مدیریت ممکن است سخت کند.
بر همین اساس است که باید سرعت عمل در واکنش به چنین مسائلی از سوی سیاستگذار پولی و مالی کشور بیشتر شود تا مشابه برخی مسائل دیگر، شاهد حضور دیرهنگام دولت در مدیریت پدیدههای این چنینی نباشیم.
درد مردم را حزبیهای میلیاردر احساس نمیکنند/ کشور با ذهنیت اقتصاد سرمایهداری اداره میشود/ نیاز به افراد مقید و مسلح به اقتصاد اسلامی داریم
عبدالمجید شیخی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار نسیم سرخس، به بررسی وضعیت اقتصادی کشور و ریشهیابی اعتراضات مردم به اقتصاد پرداخت و اظهار کرد: همانطور که حضرت آقا فرمودند، متأسفانه در تشکیل دولت اسلامی هنوز موفق نبودهایم، یعنی حاکمان مقید به فرامین الهی نیستند و اقتصاد اسلامی را نتوانستهاند اجرا کنند.
کشور با ذهنیت اقتصاد سرمایهداری اداره میشود
کارشناس مسائل اقتصادی با تأکید بر اینکه بلای اقتصاد فعلی تشکیل حباب و تسلط بخش پولی بر بخش واقعی اقتصاد است، افزود: کشور با ذهنیت اقتصاد سرمایهداری اداره میشود و این ما را به بنبست میرساند.
وی عنوان کرد: هنوز در بازار پولی و مالی نتوانستهایم نقدینگی را به بخش حقیقی اقتصاد تزریق کنیم، یعنی پول در بخش مجازی اقتصاد، دلالی و قاچاق در جریان است و به بدنه اقتصاد تزریق نمیشود.
شیخی تصریح کرد: شبکه بانکی از مسائل نظام اسلامی تبعیت نمیکند و شبکه بانکی مخل اقتصاد کشور است؛ بانکها را وارد دلالی کردهاند و از این بخش عمومی بهصورت اختصاصی بهرهبرداری میکنند.
فیشهای حقوقی نجومی اعتماد عمومی را بر هم زد
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه دولت به کانون ایجاد بحران تبدیل شده است، اظهار داشت: دولت هرچند مدت یک مسئله دست چندم را مسئله اصلی کشور میکند؛ فیشهای حقوقی نجومی اعتماد عمومی را بر هم زد درحالیکه دولت نجومی بگیران را ذخایر نظام میداند.
وی ادامه داد: در بخش درمان دولت هزینهها را چند برابر کرده است و بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از جیب مردم برداشت میکند.
تسهیلات در اختیار دلالان قرار دارد
شیخی بابیان اینکه تسهیلات در اختیار دلالان قرار دارد و بخش تولید هدایت و ساماندهی نمیشود، افزود: وظیفه اصلی دولت تنظیم بازار کار، بازار کالاها و بازار خدمات است، ولی دولت نقش خود را بهخوبی اجرا نمیکند.
کارشناس مسائل اقتصادی اظهار داشت: دولت با ولنگاری در خدمات و تولید سوداگران را آزاد گذاشته است تا هر چه بیشتر سود کنند؛ همچنین فرار مالیاتی غوغا میکند و سالبهسال در حال افزایش است و متأسفانه سازوکاری از سازمان مالیات برای پیادهسازی نظام جامع مالیاتی مشاهده نکردهایم.
دولت اعتقادی به عدالت اجتماعی و اقتصادی ندارد
وی در ادامه با تأکید بر اینکه دولت اعتقادی به عدالت اجتماعی و اقتصادی ندارد، عنوان کرد: ۵ سال است که دولت به اغنیا یارانه میدهد و این کار نابرابری اجتماعی ایجاد میکند درحالیکه باید به نفع فقرا باشد.
شیخی بیان داشت: دولت قیمتگذاری پلکانی قیمت حاملهای انرژی را رها کرده درحالیکه قیمتگذاری یکسان به ضرر اقشار کمدرآمد است؛ دولت نرخی را برای بنزین پیشنهاد میدهد که ضربه اصلی را بر دهکهای پایینی جامعه وارد میکند و این مسائل موجب ایجاد نارضایتی میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: دولت برای سال ۹۷ دلالان میلیاردر چه میخواهند لایحه بودجهای را پیشنهاد داده که به خاطر تأمین هزینه دستگاههای ناکارآمد دولتی، بودجه جاری افزایش یافته است، یعنی منابع را به سمتی میبرد که به نفع مصالح کشور نیست.
وی ادامه داد: دولت به منابع صندوق توسعه ملی دستدرازی میکند و با انتشار اوراق خزانه آینده فروشی میکند که با این کار بدهی عظیمی به دولت آینده منتقل میکند و درواقع زمین سوخته تحویل میدهد.
مشکل کشور ما مالی و کمبود اعتبار نیست؛ باید فعالیت دستگاههای اجرایی جهادی باشد
شیخی در ادامه با تأکید بر اینکه دولت ادعا میکند که چون سرمایه نداریم با قراردادهای IPC شرکت توتال را دعوت به کار کردهایم که البته تاکنون هیچ کاری نکرده است، اظهار داشت: با حجم نقدینگی فعلی کمبود پول نداریم و بلکه کمبود عزم و اراده برای تجمیع سرمایههای خرد داخلی داریم؛ دولت اگر بهجای توتال به منابع داخلی امتیاز بدهد، این منابع بهجای بازارهای طلا و ارز وارد پروژههای عمرانی میشود.
کارشناس مسائل اقتصادی بیان کرد: باید در پروژههای مختلف مردم را جذب کنیم در این صورت نیاز به سرمایه خارجی نداریم چون خارجیها با امتیازات کم راضی به سرمایهگذاری نمیشوند، بنابراین بهتر است این امتیازات را به افراد داخلی بدهیم.
وی با اشاره به اینکه سوء مدیریت فاصله طبقاتی و نارضایتی ایجاد میکند، عنوان کرد: طبق گزارش بانک مرکزی ضریب جینی افزایشیافته و درنتیجه فاصله طبقاتی نیز افزایشیافته است.
با پیمانهای پولی دوجانبه باید از دلالان میلیاردر چه میخواهند زیر سلطه دلار خارج شد
این استاد دانشگاه بابیان اینکه آمریکا دو نوع سلطه عام و سلطه خاص را در برنامه خود دارد، افزود: وجود دلار در بخش مصارف ارزی سلطه آمریکا در اقتصاد ایران است؛ در حقیقت آمریکا در حال اداره اقتصاد است و ارز را بالا و پایین میبرد، بنابراین باید با پیمانهای پولی دوجانبه از زیر سلطه دلار خارج شد.
وی رفتار دولت را کانون تورم دانست و ادامه داد: تورم نارضایتی ایجاد میکند و قدرت خرید فقرا را صفر میکند؛ درحالیکه حاشیه سود برای عمدهفروشیها در دنیا ۳ درصد است، در کشور ما بالای ۳۰ درصد سود میبرند.
نیاز به افراد مقید و مسلح به اقتصاد اسلامی داریم
شیخی با تأکید بر اینکه نرخ سود تحمیلی کانون بحران است و نرخ سود بایستی از دل فعالیتهای حقیقی اقتصاد بیرون بیاید، خاطرنشان کرد: نیاز به افراد مقید و مسلح به اقتصاد اسلامی داریم تا از مدار باطل اقتصاد سرمایهداری خود را بیرون بکشیم.
کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه تمام نسخههای دانشگاهی ما اقتصاد سرمایهداری شده است، اظهار کرد: در اجلاس سال ۲۰۰۹ داووس مجلس ترحیمی برای اقتصاد سرمایهداری برگزار کردند و در حال حاضر در غرب بر روی اقتصاد خیریه نظریه میدهند که درواقع همان اقتصاد اسلامی است.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه مطالبات مردم از سوی دولت باید پیگیری شود، تصریح کرد: بر مطالبات مردم صحه میگذاریم اما این دلیل نمیشود در این موقعیت که استکبار از همه طرف به ما فشار وارد میکند، جمعی به بهانه مطالبات، اقدامات ساختارشکنانه داشته باشند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در جامعه صدایی رساتر از صدای ولیفقیه نداریم که مرتباً سنگ فقرا و مستضعفین و مطالبات مردم را به سینه میزند و به متولیان بخشهای مختلف کشور تذکر میدهد.
حزبیهای میلیاردر درد مردم را احساس نمیکنند
شیخی با تأکید بر اینکه حزبیهای میلیاردر درد مردم و محرومان را احساس نمیکنند، ادامه داد: وقتی میلیاردها ذخایر نظام خوانده میشوند، یعنی کاخنشینان را ذخایر انقلاب معرفی میکنند و کوخنشینان را درخور برخی از حرفهای ناشایست میدانند، دیگر چه انتظاری میتوان از اینها داشت، بنابراین مسئولی که در کاخ زندگی میکند، درد محرومیت را نمیفهمد.
کارشناس مسائل اقتصادی بابیان اینکه پشت سر گذاشتن سختیها در فرهنگ اسلامی و همچنین فرهنگ فارسی ما آمده و در آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است، تصریح کرد: رستم از هفتخان گذشت تا به هدفش رسید؛ ملت ایران باید هفتخان سختی را پشت سر بگذارد، کماکان که بسیاری از دلالان میلیاردر چه میخواهند این سختیها را پشت سر گذاشته و به قلههای رفیعی هم رسیده است.
چطور با ذهنیت گرگ وال استریت قبل از 30 سالگی ثروت عظیمی بدست آورید؟
توسط مرتضی گودرزی تاریخ انتشار 29 اردیبهشت 1397 14
گرگ وال استریت یکی از فوقالعادهترین آثار سینمایی کارگردان معروف مارتین اسکورسیزی است که نامزد دریافت جایزه اسکار هم بود.
این فیلم با بازی فوقالعاده لئوناردو دیکاپریو همه را شگفتزده میکند و هر انسان جاهطلبی که به دنبال ثروتمند شدن است حداقل 10 بار این فیلم را دیده است.
جالب است بدانید که فیلم اتفاقاً بر اساس یک داستان واقعی زندگی جوردن بلفورد ساخته شده که یک دلال حرفهای سهام در وال استریت بوده و توانست در 26 سالگی میلیاردر شود. وبه او لقب گرگ وال استریت را دادند.
جوردن میگوید:
بین همه موادی که توی این دنیای بزرگ وجود داره یکی هست که بدون شک بیشتر از همه مورد علاقه منه، ببینید اگر به قدر کافی از این کثافت داشته باشید شکست ناپذیر خواهید بود، میتونید دنیا رو فتح کنید و دشمناتون رو نابود کنید من درباره این حرف نمیزنم (اشاره به کوکائین)، درباره این حرف میکنم (اشاره به پول) !
ببینید پول فقط پول فقط زندگی بهتر رو براتون نمیخره علاوه بر غذای سالم، اتومبیل لوکس، دوستان زیاد؛ شمارو تبدیل به یک انسان خوب میکنه، اون وقته که میتونید سخاوتمندانه به اطرافیانتون کمک کنید، دست دیگران رو بگیرید و در سازمانهای خیریه رو سرپا نگهدارید حتی با پول میشه نسل یوز ایرانی رو از خطر انقراض نجات بدین !
آیا واقعا تصمیمتان را گرفتید ثروتمند شوید ؟
احتمالا صد درصد از شما حتماً جواب میدهید بله !
اما من میگویم که 95% شما خودتان را گول میزنید… تعجب نکنید، کافی است نگاهی به زندگی خودتان بی اندازید تا ببینید که رفتار شما کاملاً با میل به ثروتمند شدن مخالف است.
- شما یک کارمند هستید؟
- اهل ریسکهای بزرگ نیستید؟
- صبحها دیر بیدار میشوید؟
- تا نیمه شب با دوستانتان تفریح میکنید؟
- پلیاستیشن بازی میکنید؟
- روزی کمتر از 12 ساعت کار میکنید؟
- و…
اگر این چنین است پس شما ثروتمند نخواهید شد !
بگذارید به صورت سادهتر بگویم، به زندگی خودتان نگاه کنید، اگر رفتار شما مانند 99% معمول جامعه است، پس شما جز آنها باقی خواهید مانند و هیچ وقت میلیاردر نخواهید شد. زیرا لیاقت آن را نخواهید داشت.
کسی که میخواهد ثروتمند شود علاوه برداشتن یک برنامهریزی صحیح که او را به هدفهای بزرگ میرساند باید از جان و مال خود بگذرد و در مدت مشخص تمام انرژی توان و فکرش را روی پروژه بگذارد تا بتواند موفق شود.
پس با وضعیت فعلی که بیشتر امثال ما دارند نمیتواند گفت که ما واقعاً میخواهیم پولدار شویم.
» تست برای سنجشِ گرگ وال استریت درون !
بگذارید که یک تست ساده انجام دهیم، یک کاغذ بردارید برنامه زندگی روزانهتان دلالان میلیاردر چه میخواهند را از 7 صبح تا 12 شب بنویسد. بعد خودتان آن را بخوانید، یا به اطرافیان بدهیم، ببینید که آیا این برنامه زندگی برای میلیاردر شدن مناسب است؟
- دنی: تو توی یه ماه 72 هزار دلار درآوردی؟
- جردن: آره
- دنی: تو یه نشونه از اون 72 هزارتا بهم بده، من همین الان کارمو ول میکنم و برای دلالان میلیاردر چه میخواهند تو کار میکنم
بعد از اینکه جردن چک درآمدش رو نشون داد، دنی فوراً از کارش استعفا داد و برای جردن کار کرد.
آیا شما چنین جراتی دارید؟
میتوانید به راحتی کار معمولی خودتان را رها کنید تا شاید بتوانید ثروتمند شوید؟
ریسکی که دنی انجام داد نیاز او در زندگی بود و نشان از جاهطلبی شخصیتی او داشت چون دنی نمیخواست تمام زندگیاش را با قرص و مصیبت زندگی کند.
خب چطور مثل گرگ والاستریت، با رها شدن از زندگی روزمره و غلبه بر ترس ثروت عظیمی در زندگی بدست آوریم؟
ما برای شما چند قدم خیلی ساده و اصولی در این مقاله آوردهایم… این اصول را نه از روی فیلم(!) بلکه پس از مطالعه کتاب زندگینامه جردن بلفرت و شنیدن مصاحبهها و کلاسهای آموزشی او بدست آمده.
در این مقاله به شما میخواهیم بگوییم چطور با رعایت فقط 3 اصل مهم، بتوانید مانند جردن بلفورت، در پول فراوانی که برایتان از درب و دیوار میریزد زندگی کنید… آمادهاید شروع کنیم؟
» اصل اول | مدل انتخاب کارتان باید به پولدار شدن بخورد
این جریان خیلی مهم است که در کار فعلی شما اصلاً امکان پولدار شدن وجود دارد؟
جردن برای ثروتمند شدن وارد بورس شد، بورس جایی است که خیلیها در آن ورشکست شدهاند و خیلیها ثروتمند؛ پس امکان رسیدن به ثروتهای بزرگ در بورس فراهم است.
اما آیا شغلی که شما دارید هم همینطور است.
اگر در ابتدای راه کسب درآمد هستید پیشنهاد میکنم ابتدا 5 شغل را برای خودتان روی کاغذ انتخاب کنید، بعد ببینید که چه افرادی توانستهاند از طریق آن کسب ثروت کنند.
میزان بیشترین درآمدی که میتوان از این شغلها کسب کرد را یادداشت کنید و قبل از تصمیمگیری نهایی به دقت آنها را برسی کنید.
اگر شما سوار بر تندروترین قطار دنیا شوید و از مرکز ایران به سمت جنوب راه بی افتید هیچ وقت به تهران نمیرسید.
باید مسیری که وارد آن میشوید را درست انتخاب کرده باشید. شغل شما ابتدا باید پتانسیل کسب درآمد فراوان را داشته باشد بعد شما به فکر راههای ثروتمند شدن در آن باشید.
»اصل دوم | دوستان خوب، جاه طلب و روانی!
در فیلم میبینید که تمامی طرحها و ایدههای جوردن را دوستان و کارمندان او برایش پیاده میکردند و باید گفت که رکن اصلی موفقیت او همین آدمهایی بودند که با کار میکردند. اما این حس از کجا میآمد؟
اگر دقیقاً به روند فیلم نگاهی کنید، جوردن در تمام لحظات آن سعی میکرد که کارمندان و دوستانش را بالا بکشد، سعی میکرد به آنها آموزش دهد، انگیزه آنها را بالا ببرد. به زبان عامیانه برای آنها نیز خیر میخواست چیزی که در سیستم کاری ایرانی کمتر دیده میشود.
ما معمولاً میخواهیم که کارمندان کار کنند تا ما ثروتمند شویم. اما جوردن این ایده را نداشت او میخواست همه را بالا بکشد، به آنها انگیزه میداد، آنها را تشویق میکرد، آموزش میداد چون میدانست موفق شدن آنها برابر است با موفقیت کل مجموعه و همین چیزی است که جوردن را ثروتمند میکرد.
او روابط قوی با کارمندانش حتی خارج از بخش کاری برقرار میکرد، جای در فیلم یک دیالوگ میتواند به راحتی این موضوع را مشخص کند:
- جردن: همه کیمی رو میشناسید، الآن ثروتمندِ اما روزی که برای کار پیش من اومد 3 ماه اجاره خونش عقب افتاده و یک سکه ته جیبش نداشت، موقع استخدام بهم گفت که 5000 دلار پیش بهش بدم که بتونه شهریه مدرسه بچش رو بده و من چیکار کردم کیمی؟
- کیمی: یک چک برام نوشتی به مبلغ 25 هزار دلار
- جردن: میدونی چرا؟ چون باورت داشتم، چون به تک تک شماهایی که اینجا هستید باور دارم.
- کیمی: عاشقتم جردن….
این همان چیزی است که از آن صحبت کردیم؛ کارمندان باید عاشق و شیفته شما باشند و شما نیز باید از ته دل برای دوستان و کارمندانی که در مجموعه شما هستند کارکنید و به آنها نشان دهید که به آنها اطمینان دارید و آنها را باور میکنید.
این سکانس فوقالعاده و بهیادماندی را هم فیلم گرگ وال استریت از دست ندهید :
» اصل سوم | هیچ چیز را از دست نمیدهید
هیچ آدم ترسو و محتاطی ثروتمند نمیشود.
اگر جرات ندارید بهتر است به غر زدن بپردازید تا شاید کمی از بی عرضگی شما را پوشش دهد.
داشتن پول لیاقت میخواهد وارزشش بسیار بالا است؛ برای همین هرکسی به آن دست پیدا نمیکند. پس به آینه نگاه کنید، خودتان را ببینید، چندساله هستید؟ 24؟30؟34؟
آیا زندگی معمولی و کسل کننده بس نیست؟ آیا بی پولی کافی نیست؟
بلند شوید و از راحتی دل بکنید، من قول میدهم اگر حتی 10 بار هم شکست بخورید در ایران هیچ چیز برای از دست دادن نیست. نترسید که وضعیت شما بدتر میشود، این بدترین وضعی است که در آن قرار دارید.
برای اینکه کمی انگیزه بگیرید حتما مقاله «لطفا از شرايط نامطلوب امروزتان منزجر باشيد» را هم مطالعه کنید و جرات داشته باشید هیچ چیز از دست نمیرود. ایمان داشته باشید که حتماً موفق میشوید. نگران نباشید هیچ چیز را از دست نمیدهید.
» اصل چهارم | هدف موفقیت است، نه پول – گرگ وال استریت
بزرگترین چیزی که در فیلم مشخص میشود این است که هدف جردن بلفورت پول نیست، در واقع در ابتدا چرا… اما وقتی پیش میرویم میبینیم که جوردن یک جاه طلب بسیار بزرگ است که هدفش رسیدن به اهداف بزرگی است که در سر دارد و هیچگاه این هدفها تمام نمیشود؛ درست مثل اسکندر مقدونی !
جردن به سرعت پولدار شد و میتوانست خودش را به راحتی کنار بکشد و پولهایش سالیان سال زندگی کند.
جایی در اواخر فیلم وقتی جوردن به خاطر کارهای غیر قانونیاش گیر می افتد، میتواند با کنار کشیدن از شرکت همه چیز را درست کند، اما او نمیتواند این کار را انجام بدهد و ترجیح میدهد به زندان برود تا اینکه شرکتش را رها کند.
این نکته را به خاطر داشته باشید، هیچ دلالان میلیاردر چه میخواهند وقت برای پول کار نکنید؛ پول خیلی زود به دست میآید و شما بیانگیزه میشوید، همیشه باید برای هدفی بالاتر زندگی و تلاش کنید و در این راه شما پولدار هم خواهید شد.
لازم است نگاهی به زندگی مسی، رونالدو، راجر فدرر، نادال و…. بی اندازید، آیا اینها برای پول اینهمه زحمت میکشند؟ پول در زندگی این افراد بیمعنی است. اینها هدفهای بسیار بزرگتر دارند و پس از فتح آن، یک هدف جدیدتر را برای خود میسازند و برای رسیدن به آن دوباره تلاش میکنند.
پس هدفی که برای زندگی خود تعریف میکنید
چیزی باشد که استحقاق زحمت کشیدن و مردن در مسیر آن را داشته باشد.
پول چنین ارزشی ندارد.
دیدگاه شما