وارن بافت یکی از بزرگترین سرمایهگذاران بورس با ثروت افسانهای ۵۲ میلیارد دلاری، هنوز در خانهای زندگی میکند که ۴۰ سال پیش آن را خریده و رانندهی شخصی هم ندارد! ارزش خانه او تنها ۰.۰۰۱ (یکهزارم درصد) دارایی او است! هزینه صبحانهای که او بهطور روزانه از رستورانهای زنجیرهای مکدونالد سفارش میدهد هیچگاه از ۳.۱۷ دلار در روز تجاوز نمیکند!
شش اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال که نباید مرتکب شد!
تحلیل تکنیکال یکی از مرسومترین روشهای تحلیل و بخشی جداییناپذیر از پیشبینی بازارهای مالی است و زندگی مالی سرمایهگذاران بسیاری را دگرگون کرده است. با وجود اینکه یادگیری تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار دشواری نیست و اغلب افراد به سرعت با این تحلیل آشنا شده و از آن استفاده میکنند اما درک جامع و هنر استفاده صحیح از تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار هر کسی نیست. در ادامه میتوانید با رایجترین اشتباهاتی که افراد در استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند آشنا شده و از آنها دوری کنید.
خطای اول؛ عدم جلوگیری از ضرر و زیان
همه ما ضربالمثل “جلوی ضرر را از هر جا که بگیری، منفعت است” را شنیدهایم و معنای آن را درک کردهایم. اما زمانی که بحث بازارهای مالی در میان است عمل کردن به “جلوی ضرر را گرفتن” کمی دشوار میشود. محاسبه صحیح حد ضرر و یا به طور کلی استفاده از حد ضرر یا Stop Loss تأثیر بسیار زیادی در کاهش ضرر معاملهگران خواهد داشت و این مسئله بسیار مهمی است که اغلب ایرانیان از آن چشمپوشی می کنند.
شاید پس از ورود به بازارهای مالی افراد زیادی فراموش کنند که نخستین هدف در معامله کسب سود نیست. بلکه از دست ندادن دارایی اولیهای است که میخواهید از آن سود ببرید. این موضوع آنقدر مهم است که نقلقولی معروف از ادوارد سیکوتا “Ed Seykota” بارها در میان تریدرها یادآوری میشود:
عنصر اصلی تجارت موفق سه قانون است: ۱- جلوی ضرر را بگیر ۲- جلوی ضرر را بگیر ۳- جلوی ضرر را بگیر. اگر میخواهید در دنیای معاملهگری دوام بیاورید، این قوانین را آویزه گوش خود کنید.
خطای دوم؛ بیش فعالی در بازار یا Overtrading
شاید به عنوان یک تریدر فکر کنید که هر چه بیشتر تحلیل کنید و سیگنالهای بیشتری برای ورود و خروج پیدا کنید و در ادامه تعداد معاملات خود را افزایش دهید، سود بیشتری خواهید برد ولی فراموش کنید که افراط در هر جایی اشتباه است. حتی اینجا!
واقعیت این است که در برخی مواقع بهترین کار، هیچ کاری نکردن است. دانستن این مسئله علاوه بر زندگی در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد.
علاوه بر این تعداد معاملات و تحلیلهای بیشتر، تمرکز و آرامش را از معاملهگر میرباید و درصد تصمیمات اشتباه را به صورت معنیداری افزایش میدهد.
شاید باورکردنی نباشد ولی بسیاری از معاملهگران موفق شاید در سال تنها بهاندازه انگشتان یک دست وارد معامله شوند ولی همچنان به نتیجه دلخواه برسند. فراموش نکنید که معاملهگران موافق صبورند و همیشه تلاش میکنند تا ذهنشان را از مشغولیتهای روزمره رها کرده و خارج از فشار بازار برای دست زدن به هر اقدامی، تصمیم میگیرند. حتی اگر این تصمیم دست روی دست گذاشتن باشد.
خطای سوم؛ معاملات انتقامی
شاید ایده معاملات انتقامی خیلی به نظر بچگانه برسد ولی بد نیست بدانید که اغلب فعالین حوزه ترید دست به این کار زدهاند. این اشتباه و نتیجهگیری نادرست حاصل از مجموعه تصمیمات اشتباهی است که در شرایط روحی غیرطبیعی برای معاملهگران رخ میدهد.
ممکن است پیشبینیهای شما برای یک دوره به خوبی جواب بدهد، پس شما به آنها اعتماد میکنید. حالا اگر همان پیشبینیها ناگهان دیگر جواب ندهند چه؟ غافلگیری ناشی از اعتماد بیش از حد معاملهگران به پیشبینیهای خود عامل اصلی این اشتباه است.
باید پذیرفت که بازار همیشه بر اساس تحلیلهای شما پیش نمیرود و گاهی ممکن است کنترل اوضاع از دست افراد خارج شود. بر اساس تجربه بسیاری، زمانی که بازار روی بدش را به معاملهگر نشان دهد، زنجیرهای از اتفاقات ناخوشایند به دنبال یکدیگر رخ خواهند داد تا تحلیلها یکی پس از دیگری مردود شوند.
در این شرایط تصمیمگیری برای معاملهگر دشوارتر و پرهزینهتر خواهد بود و در اینجاست که خطای معاملهگر یعنی معاملات انتقامی، رخ میدهد. او برای جبران ضررها این بار به نحوی احساسی وارد معاملات جدید شده تا خسارتهای قبلی را در کوتاهترین زمان ممکنه جبران کند و نتیجه این هم از ابتدا مشخص است. اشتباهات و ضررهای بیشتر!
برای جلوگیری از این اشتباه تنها کافی است که به خاطر آورید پشت هر معامله خوب و سودآور، ساعتها برنامهریزی، بررسی و استدلالهای منطقی وجود داشته است و شما هیچ چیزی را بدون زحمت به دست نیاوردید و از طرفی دیگر فراموش نکنید که روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
خطای چهارم؛ مقاومت در برابر تغییر تصورات قبلی
معمولاً معاملهگران، به صورت سلیقهای با برخی بازارها یا حتی برخی ارزهای دیجیتال برخورد میکنند اما موضوع به اینجا ختم نمیشود. آنها ممکن است حتی در برابر متدها و شاخصها این سلیقه را به خرج دهند و ترجیح دهند که حتی در یک بازار جدید از آموزههای گذشته و متدهایی که در بازار قبلی نتیجه داده است، استفاده کنند. به همین خاطر در برابر یادگیری و امتحان سایر متدها مقاومت می کنند.
واقعیت این است که همیشه یک استراتژی یا متد خاص در بازارهای مالی متفاوت جواب نمیدهد. اینکه چون در گذشته با کمک چند شاخص محدود و یا یک متد خاص سود کردهاید دلیل کافی برای نتیجهبخش بودن آنها در تمامی بازارها نیست. به همین خاطر بسیاری از افراد که در مواجهه با بازار ارزهای دیجیتال مشابه سایر بازارها عمل می کنند، به سرعت با شکست مواجه میشوند.
خطای پنجم؛ نتیجه تحلیل تکنیکال حتمی است!
فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال چیزی بیشتر از یک پیشبینی نیست و لزوماً همیشه جواب نمیدهد. بازار متأثر از اتفاقات و رویدادهای متعدد روزانه است و مدام ممکن است تغییر جهت داده و از مسیر پیشبینیشده منحرف شود و تحلیل تکنیکال در این شرایط نمیتواند حرف چندانی برای گفتن داشته باشد.
یک معاملهگر کار بلد همیشه اخبار و اطلاعات صحیح را دنبال میکند و مهمترین وقایع مؤثر بر بازار را دنبال میکند و در کنار تحلیل تکنیکال برنامهای از پیش تعیین شده برای مدیریت ریسک سبد خود در نظر دارد و بر اساس همین، عاقلانهترین تصمیمی را که شاید برخلاف نتیجه تحلیل تکنیکال باشد، میگیرد.
خطای ششم؛ اتکا به تحلیلهای دیگران
یکی دیگر از بخشهای روانی تحلیل تکنیکال ثبات در تصمیمگیریها و اعتمادبهنفس است. بسیاری از معاملهگران پس از به دست آوردن نتیجه روزانه تحلیل به سراغ نظرات و آرای دیگران میرود. این بهخودیخود خیلی طبیعی و خالی از مشکل است. مشکل زمانی به وجود میآید که شما به عنوان یک معاملهگر تحلیل دیگری را نسبت به تحلیل خود در اولویت قرار دهید و اعتمادبهنفس کافی برای عمل به دست آورد خودتان را نداشته باشید.
تحلیل تکنیکال یک هنر است. به همین خاطر لزوماً برای همه تحلیلگران یکسان نخواهد بود. نتیجه تحلیل تکنیکال موفقترین تریدرها نیز ممکن است با یکدیگر در تعارض باشد. باید پذیرفت که هر شخص از دید خود به تحلیل مشغول میشود و روحیات تحلیلگر بر نتایج به نحوی عجیب تأثیر مستقیم دارد. افراد سردرگم و بی اعتمادبهنفس مدام در تحلیلهای دیگران غرق شده و اغلب بدترین تصمیمها را برای سرمایه خود میگیرند. پس فراموش نکنید که به تحلیل خود اعتماد داشته باشید مگر اینکه خلافش اثبات شود و نظر هیچکسی حتی موفقترین افراد بر نظر شما مقدم نیست.
سخن پایانی
همانطور که گفتیم تحلیل تکنیکال هنری است که اگر به درستی آموخته شده باشد و مورد استفاده قرار بگیرد میتواند زندگی مالی هر معاملهگری را دگرگون کند. به دست آوردن مهارت در این علم به هیچ عنوان امری یک شبه نیست و به تلاش شبانهروزی، مطالعه مداوم و اشتیاق بیپایان برای یادگیری موضوعات جدید نیاز دارد.
فراموش نکنید که معاملهگری هم درست مانند هر حرفه دیگر به ویژگیهای شخصی متعددی نیاز دارد و مناسب افرادی است که همیشه برای شرایط پیشبینینشده برنامه دارند و در شرایط حساس و پرفشار تسلیم و غافلگیر نمیشوند. افرادی که میتوانند احساسات خود را کنترل کرده و از تصمیمهای احساسی در این بازار دوری کنند و علاوه بر همه اینها همیشه به دنبال یادگیری و بهبود دانش خود در این زمینه هستند و تلاش میکنند تا از اشتباهات رایج ترید دیگران درس گرفته و حتی اگر قرار است اشتباه کنند، اشتباهات جدیدی را مرتکب شوند!
شش نکته مهم ترید ارز دیجیتال و پنج اشتباه رایج دنیای کریپتو
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر به یکی از بهترین و پرطرفدارترین روشهای کسب درآمد تبدیل شده است، با این حال بهترین تاکتیکهای ترید ارز دیجیتال اغلب از سالها سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف حاصل میشود. با مطالعه این مقاله، هر مبتدی در این بازار نوپا میتواند یاد بگیرد که چگونه بهترین استراتژیهای ترید را به کار گیرد و از اشتباهات رایج در دنیای کریپتو جلوگیری کند.
نکات مهم ترید ارز دیجیتال و اشتباهات رایج در دنیای کریپتو
بهترین تاکتیکهای ترید ارز دیجیتال اغلب از سالها سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف حاصل میشود. با مطالعه این مقاله، هر مبتدی در این بازار نوپا میتواند یاد بگیرد که چگونه بهترین استراتژیهای ترید را به کار گیرد و از اشتباهات رایج در دنیای کریپتو جلوگیری کند.
در این مقاله توضیح خواهیم داد:
- شش نکته مهم ترید ارز دیجیتال و استراتژیهای معاملاتی
- پنج اشتباه رایج در دنیای کریپتو و نحوه جلوگیری از آنها
- چگونه میتوان اصطلاحات کریپتویی را رمزگشایی کرد
شش نکته مهم ترید ارز دیجیتال و استراتژیهای معاملاتی
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به یکی از بهترین و پرطرفداران روشهای کسب درآمد در سالهای اخیر تبدیل شده است، با این حال ریسکها و خطرات بیشماری وجود دارد که پول شما را در این بازار نوپا تهدید میکنند. اگر میخواهید در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید، در اینجا شش نکته مهم وجود دارد:
یک استراتژی برای ترید ارز دیجیتال داشته باشید
جدا کردن توصیههای ترید ارز دیجیتال واقعی از کلاهبرداریهای رایج آسان نیست. تعداد زیادی کوسه گرسنه در دنیای کریپتو در انتظار پول شما هستند. گزارشهای مربوط به کلاهبرداریهای مرتبط به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال در سال 2021 به طور چشمگیری افزایش یافتند.
بنابراین وقتی با اطلاعات زیادی در مورد یک ارز دیجیتال روبرو شدید، یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید در مورد اقدام خود بیشتر فکر کنید. سعی کنید به پروژه یا پلتفرم با دید انتقادی نگاه کنید. چند کاربر دارد؟ چه مشکلی را حل میکند؟ از سرمایه گذاری در پروژههایی که قول میدهند سودآوری سرسامآوری داشته باشند، اما هنوز هیچ چیز ملموسی را تحویل ندادهاند، به شدت خودداری کنید.
ریسک را مدیریت کنید
برخی از افرادی که نکات مربوط به ترید ارز دیجیتال را به شما ارائه می دهند، ممکن است با حسن نیت این کار انجام نداده باشند، بنابراین مانند بسیاری دیگر این اشتباه رایج را تکرار نکنید.
محدودیتهایی را برای سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال خاص تعیین کنید و وسوسه نشوید که با پول بیشتری از آنچه میتوانید از دست بدهید، ترید کنید. ترید ارز دیجیتال یک تجارت پرخطر است و تریدرهای مبتدی در این بازار نوپا بیشتر از آن که به دست آورند، از دست میدهند.
پرتفوی کرپیتو خود را متنوع کنید
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال برای کسب بالاترین درآمد ممکن باید چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری در پروژههای مختلفی انجام شود، بنابراین تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. درست مانند سرمایه گذاری در بازار سهام، سرمایه گذاری خود را در بین ارزهای دیجیتال گوناگون پخش کنید.
این بدان معناست که شما خود در را بیش از حد در معرض خطر سقوط یک ارز دیجیتال قرار نمیدهید. با توجه به اینکه این سرمایه گذاریها بسیار بیثبات هستند و همزمان با درآمد بالا خطرات جدی را با خود به همراه دارند، زمانی که یکی از آنها ارزش خود را از دست بدهد، با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود میتوانید میزان ضرر را کنترل کنید.
ترید ارز دیجیتال را در بلندمدت انجام دهید
ارزهای دیجیتال میتوانند روز به روز به طور چشمگیری بالا بروند و در طی یک شب سقوط کنند. تریدرهای تازهکار اغلب در هنگام پایین بودن قیمتها دچار وحشت میشوند و در زمانهای نامناسبی داراییهای خود را میفروشند.
این نکته را در نظر بگیرید که ارزهای دیجیتال اصلی که عملکرد مناسب خود را در بلندمدت نشان دادهاند، ممکن است در نوسانات بازار صعود و نزولهای زیادی داشته باشند، اما هیچوقت از بین نمیروند. در واقع، هولد کردن داراییها در بازار ارزهای دیجیتال به مدت ماهها یا سالها میتواند بهترین پاداش را به شما ارائه دهد.
خرید خودکار
دقیقاً مانند بازار سهام، خرید خودکار ارزهای دیجیتال میتواند به اتوماتیکسازی استراتژی ترید ارز دیجیتال شما کمک کند. بیشتر صرافیهای ارز دیجیتال به شما این امکان را میدهند تا خریدهای مکرر خود را به صورت خودکار تنظیم کنید.
این امر استرس زیادی را از شما برای پیدا کردن بهترین زمان خرید میگیرد. با این حال، تشخیص اینکه چه زمانی قیمتها در کف هستند و چه زمانی در روند صعودی قرار گرفتهاند، چیزی است که حتی متخصصان بازار نیز برای دستیابی به آن تلاش میکنند.
از رباتهای ترید ارز دیجیتال استفاده کنید
رباتهای ترید ارز دیجیتال در برخی شرایط میتوانند بسیار مفید باشند، اما استفاده از آنها برای مبتدیان دنیای کریپتو که به دنبال نکات سرمایه گذاری هستند، توصیه نمیشود. اکثر آنها کلاهبرداری هستند و تشخیص مفید بودن آنها برای مبتدیان کار آسانی نیست.
این نکته را به یاد داشته باشید که اگر الگوریتم واقعی وجود داشته باشد که زمان خرید و فروش ارزهای دیجیتال را به بهترین شکل انجام دهد، همه از آنها استفاده میکردند، اما اینگونه نیست!
منبع: The Times
پنج اشتباه رایج در دنیای کریپتو و نحوه جلوگیری از آنها
آخرین تحقیقات نشان میدهد که علیرغم بازار نزولی ارزهای دیجیتال در سال 2022، هر روز تعداد بیشتری به دنیای کریپتو جذب میشوند. گرفتار شدن در عناوین خبری بسیار آسان است و برخی اشتباهات در دنیای کریپتو بسیار متداول هستند. در زیر برخی از آنها را لیست میکنیم.
خرید فقط به این دلیل که قیمت پایین است
قیمتهای پایین همیشه نشاندهنده معاملات خوب نیستند. بعضی اوقات قیمتها به دلیل ضعیف بودن پروژه پایین هستند. مراقب ارزهای دیجیتال با کاهش نرخ کاربر باشید.
در برخی مواقع، توسعهدهندگان یک پروژه را ترک میکنند که باعث میشود به درستی آپدیت نشود و در نتیجه باعث ناامنی در کل پروژه میشود.
لقمه بزرگتر از دهان برداشتن
برخی از تبلیغاتها برای سرمایه گذاری و ترید ارز دیجیتال، به شما میگویند که با یک شرطبندی بسیار بزرگ، پول خود را به حداکثر خواهید رساند، اما این یک راه سریع برای از دست دادن تمام پول است.
نکات بهتر ترید ارز دیجیتال فقط به استفاده از بخش خاصی از سرمایه شما توصیه میکنند. در نتیجه، همیشه یک صندوق نقدی اضطراری را در یک حساب پسانداز جداگانه نگه دارید که هرگز در بازار سرمایه گذاری نمیشود.
تصور غلط آسان بودن کسب درآمد از ترید ارز دیجیتال
در مورد کسب درآمد از طریق ترید ارز دیجیتال یا هر نوع دارایی مالی دیگری، چه سهام یا کالاهایی مانند نقره و طلا، هیچ چیز آسانی وجود ندارد. این مسئله در دنیای کریپتو حتی ملموستر است.
هرکسی که میگوید متفاوت است و شما به راحتی میتوانید در دنیای کریپتو درآمد زیادی در مدت کوتاهی به دست آورید، احتمالاً کلاهبردار است و سعی دارد شما را به نوعی فریب دهد.
فراموش کردن کلید کیفپول سختافزاری
اگر یک کیفپول سختافزاری برای ذخیرهسازی آفلاین ارزهای دیجیتال خود دارید ، فراموش کردن کلید شما درست مانند از دست دادن کلیدها در یک صندوق امانات بانکی است.
پس اگر قصد ذخیرهسازی ارزهای دیجیتال خود در این کیفپولها را دارید، به یاد داشته باشید که اگر کلید خود را گم کنید، تمام دارایی شما غیرقابل برگشت خواهد بود.
سقوط در دام کلاهبرداری
در مورد معاملات ارزهای دیجیتال که خیلی خوب به نظر میرسند، باید بسیار محتاط باشید. ما چهار کلاهبرداری رایج که باید به شدن به آنها توجه کنید را لیست میکنیم:
پیشنهادت پول رایگان
کلاهبرداران گاهی اوقات از طریق ایمیل یا متنی با عنوان «فرصت سرمایه گذاری» با قربانیان تماس میگیرند. آنها قول میدهند در صورت ارسال ارزهای دیجیتال خود به یک کیف پول دیجیتالی خاص، مبلغی را دو برابر یا سه برابر کنند. باید به یاد داشته باشید که پیشنهادات پول رایگان همیشه باید منجر به شک و تردید زیادی شوند.
پامپ و دامپ
مجرمان به راحتی میتوانند قیمت ارزهای دیجیتال بسیار کوچک یا ناشناخته را افزایش یا کاهش دهند و شرایط سرمایهگذاری در آنها را به نحوی به شما ارائه کنند که نوید بازدهی بالایی را میدهد. هنگامی که تریدرها مقدار زیادی از آن ارز دیجیتال را هولد کردند، مجرمان مقدار زیادی که از قبل خریدهاند را میفروشند و قیمت به سرعت کاهش مییابد.
کیفپولهای مخرب
بهترین نکات ترید ارز دیجیتال به شما میگویند که با کیفپولهای بزرگی مانند Ledger، Trezor، Exodus یا Metamask کار کنید. کیفپولهای Dodgy یا ناشناخته که در Google Play یا App Store پیدا میکنید، میتوانند دارایی شما را با کد Dodgy سرقت کنند.
کوینهای جعلی
با وجود بسیاری از ارزهای دیجیتال موجود در بازار، میتوان گفت چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست. هنگامی که شما روی کوینهای جعلی سرمایه گذاری میکنید ، مجرمان میتوانند هویت شما و غالباً پول درآمد شما را سرقت کنند. از منابع بیشتری استفاده کنید تا قبل از خرید تحقیقات خود را در مورد کوینها کامل انجام داده باشید.
چگونه میتوان اصطلاحات کریپتویی را رمزگشایی کرد
در دنیای کریپتو اصطلاحات بسیاری وجود دارد و غالباً رمزگشایی آنها برای مبتدیان دشوار است. میتوانید از لیست زیر به عنوان راهنمایی برای ورود به این دنیای هیجانانگیز استفاده کنید.
آلت کوین (Altcoin) به هر نوع ارز دیجیتال به غیر از بیت کوین اشاره دارد.
صرافیهای ارز دیجیتال (Cryptocurrency exchanges) دقیقاً مانند بورس اوراق بهادار معمولی هستند. این پلتفرمها به تریدرها و سرمایه گذاران اجازه میدهند تا ترید ارز دیجیتال را به آسانی انجام دهند. بر خلاف بازارهای استاندارد سهام، صرافیهای ارز دیجیتال فقط به صورت آنلاین کار میکنند.
ارزش بازار (Market cap) هر ارز دیجیتال با ضرب قیمت یک ارز به تعداد کل کوینهای در گردش آن محاسبه میشود. این یک نکته مفید برای مقایسه مقدار کل یا حجم معاملات ارزهای دیجیتال مختلف است.
شورت کردن (Shorting) هر ارز دیجیتال به معنای شرطبندی در پایین آمدن قیمت به جای بالا رفتن است.
فورک (Forks) یک شکاف در بلاک چین هر ارزدیجیتال است که در آن دو شبکه جداگانه ایجاد میشود. این مسئله گاهی اوقات به دلیل اختلاف نظر بین توسعهدهندگان در مورد نحوه سازماندهی بلاک چین انجام میشود.
عرضه اولیه کوین (ICO) یک پیشنهاد اولیه کوین است که در آن برای اولین بار ارزهای دیجیتال جدید به سرمایه گذاران فروخته میشوند. این شبیه به یک پیشنهاد عمومی اولیه (IPO) در دنیای سهام است.
فیات (Fiat) فیات ارزی است که توسط یک دولت مستقل پشتیبانی میشود. به عنوان مثال دلار ایالات متحده.
بازارهای گاوی و بازارهای خرسی (Bull markets and bear markets) عباراتی هستند که از بازارهای سهام سنتی وام گرفته شدهاند. بازار گاوی به این معنی است که تریدرها به چشمانداز یک سرمایه گذاری خاص اطمینان دارند، به این معنی که آنها همچنان به خرید ادامه میدهند و قیمتها همچنان افزایش مییابد. در حالی که در بازار خرسی ، تریدرها عصبی هستند و به طور کلی قیمتها کاهش مییابند.
پنج اشتباه ویرانگر هنگام سرمایهگذاری در بورس
پیشتر شمارا با برخی اشتباهات بورسی رایج و ۷ باور مخرب در بازار بورس آشنا نمودیم. آنچه عنوان شد باورهای کشندهای بودند که بیقیدوشرط سرمایهی ما را به آسمانها خواهند فرستاد؛ اما مطالب گفتهشده، ریشه در ذهن و باورهای سرمایهگذار داشت. آنچه در ادامه بَنا داریم بدان بپردازیم نه بهعنوان باور، بلکه بهعنوان اشتباهات بورسیِ مهلک، از آن یاد میشود.
هرچند که تغییر باورها در کنترل خودِ شخص است اما اشتباهات بورسی که در ادامه میخواهم به آن بپردازم کاملاً غیر سیستماتیک و قابلپیشگیری است.
۱- تحمیل عقاید به بازار
بازار بورس موجودی زنده و متشکل از تعداد زیادی سرمایهگذار با رویکردهای ذهنی متفاوت است. هیچکس باهدف باخت وارد بازار نمیشود. در پس تصمیمات معامله گرانِ بازار، هزاران هزار فلسفه و تئوری وجود دارد. عدهای بَنا به دلایل منطقی خودشان، تفکر خرید را دنبال میکنند درحالیکه عدهای (بازهم بر اساس تحلیلهای منطقی!) دست به فروش میزنند.
یقیناً نباید انتظار داشته باشیم بازار همزمان به سازِ همهی ما برقصد! این بازار یا میتواند در حکم یک گاو بی شاخ و دم ظاهر شود و باعث رشد قیمتها شود، یا به شکل خرس با پنجههای خود، قلههای قیمتی را به درهها، تنزل دهد. نمیتواند همزمان هم خریداران و هم فروشندگان را راضی نگه دارد.
سرمایهگذاران دوست ندارند از اشتباهات بورسی خود، درس بگیرند. آنها نمیتوانند چیزی را چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری خلاف عقایدشان بپذیرند. بر همین اساس با جهتگیری تأییدی صرفاً اطلاعاتی را میپذیرند که تحلیلهایشان را تأیید کند! اگر هنوز از اشتباهات بورسی خود درس نگرفتهاید باید خدمتتان عرض کنم این بازار بیرحمتر از چیزی است که در تصور ما بگنجد. تاکنون عدهی زیادی به دلیل تحمیل عقیدهی خود به بازار، پولهای بیزبان خود را دودستی تقدیم بازار نمودهاند.
توصیه:
نباید و اساساً شدنی نیست که بخواهیم خلاف رودخانه شنا کنیم! جایی که استراتژی معاملاتی شما نقطهی خروج میدهد بدون شک خارج شوید (حتی اگر از همان نقطه قرار است بازار بازگردد!) ریالهای بیجان ما قدرت رویارویی با پولهای کلان بازار را ندارد.
تعصب نسبت به یک سهم، نسبت به نقطه ورود و حد ضرر را کنار بگذارید. جَک شواگر نویسندهی کتابِ جادوگران بازار نوین در کتاب خود چنین نقل میکند:
جک د. شواگر: وفاداری در میان خانواده، دوستان و یا نسبت به حیوان خانگیتان یک ویژگی مثبت محسوب میشود اما برای معاملهگرها، خطایی مرگبار است. وفاداری، از ویژگیِ معامله گران تازهکار است!
شاید نقلقول از یک نویسندهای که بر روی واژهی “وفاداری “تأکید میکند، درخور این جستار نباشد. چراکه چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری سخنِ ما دربارهی تحمیل عقایدمان به بازار است؛ اما باکمی ذکاوت متوجه خواهید شد ریشهی بسیاری از اشتباهات بورسی (ازجمله وفاداری به معاملات) از تحمیل عقایدمان به بازار، نشئت میگیرد.
۲- تک سهم شدن یا متنوع سازی زیاد
این مورد را هم به اشتباهات بورسی رایج در این بازار، اضافه کنید. منظورم سرمایهگذارانی هستند که شورش را درمیآورند و تقریباً همهی سهامها را از همهی صنایع بازار، درون پرتفوی خود موجود دارند. یا بالعکس بهقدری نمکش را کم میکنند که بهتر است نگوییم پرتفوی بلکه واژهی “تک سهم ” بیشتر درخور توجه است!
تفاوتی نمیکند، تک سهم بودن در این بازار به همان میزان احمقانه به نظر میرسد که بخواهیم بیشازاندازه، متنوع سازی کنیم. اینکه چقدر متنوع سازی کنیم یا از تنوع یک پرتفوی کم کنیم کاملاً تابع روحیهی خطرپذیری و اهداف مالی در سرمایهگذاراست؛ اما بیبروبرگرد بدون تشکیل سبد، راه بهجایی نخواهیم برد.
توصیه:
ازجمله اشتباهات بورسی رایج، تک سهم شدن یا متنوع سازی بیشازحد است. تنوع سازی، آستانهی سودآوری را بهشدت کاهش میدهد. تک سهم شدن نیز هرچند ممکن است پتانسیل کسب سود را بالا ببرد اما بهشدت، ریسک را افزایش میدهد.
همانطور که میدانید یکی از جذابیتهای بازار بورس، نقد شوندگی بالای آن است. درعینحال ازجمله ریسکهای سرمایهگذاری در بازار بورس، ریسک توقف نماد معاملاتی است. مطمئنم دوست ندارید داروندار خود را بر روی یک سهم گذاشته و ناگهان برای چند سال حتی نتوانید آن را نقد کنید! چراکه معاملات یک سهم به دلیل توقف نماد معاملاتی آن، متوقف خواهد شد.
یک توصیه کلیدی اینکه حتی بهتر است کل سرمایهی بورسی شما بخشی از یک پرتفوی سرمایهگذاری بزرگتر باشد. مثلاً اگر قرار است با ۱۰۰ میلیون تومان در بورس سرمایهگذاری کنید، نیمی از آن را وارد بورس کنید و نیم دیگر را در صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت، بگذارید.
۳- جارو کردن موقعیتهای خرید!
بازار بورس، بازاری وسوسهبرانگیز است. قیمت یک سهم طی یک روز، مجاز به نوسان ۵ درصدی است. این میزان نوسان بهراحتی میتواند سرمایهی ما را فقط در ۱۴ روز کاری دو برابر کند!
متأسفانه این وسوسهی خطرناک عدهی زیادی را در خود بلعیده است. استفاده از همهی موقعیتهای بازار، یکی از مهمترین اشتباهات بورسی است. بالا و پایین شدن قیمتها، دائماً در حال چشمک زدن به من و شما هستند. وقتیکه هنوز فریب نوسان قیمت را نخوردهایم، سطح هورمون آدرنالین در خون ما افزایش مییابد. پس از ورود به سهم، قیمت بهیکباره افت پیدا میکند. اینجاست که هیجان ما تبدیل به نور آدرنالین و ترس میشود!
بیایید فرض کنیم قرار است با انجام یکصد معامله در سال، به سود ۵۰ درصدی برسیم (خواهش میکنم فعلاً در مورد کموزیادش بحث نکنید!) آیا لازم است یکصد مرتبه دماغ کارگزار را چاقتر کنیم!؟ از طرفی، هر معامله همیشه سطحی از فشار روانی را به همراه دارد. چه لزومیدارد خود را بیخود و بیجهت در معرض چالشهای روانشناختی بازار قرار دهیم؟ شاید مدیریت صحیح انجام معاملات و توزیع مناسب وزنِ سرمایه، درون یک پرتفوی بتواند همان میزان سود را در معاملات کمتری، برایمان به ارمغان بیاورد.
توصیه:
بهجای جارو کردن موقعیتهای بازار و در گیرکردن بیخود و بیجهت خودمان در بازار، بهتر است به یک استراتژی معاملاتی مناسب فکر کنیم. یقیناً تدوین چهارچوبهای روشن، ما را از رویارویی لحظهبهلحظه با این بازار پرخطر، در امان نگه میدارد. لزومی ندارد خودمان را بیخود و بیجهت درگیر بازار کنیم و برای ورود به سهمی پافشاری کنیم!
4- زندگی بالاتر از سطح درآمد
پیشتر در وبینار ستارگان سرمایهگذاری در بورس از رابطهی معکوس زمان و نتایج با شما سخن گفتیم. گفتیم که ازجمله اشتباهات بورسی قیاس این بازار با حقوق کارمندی است. همان جوری که اشاره شد، میزان انرژی که در بازار میگذاریم با میزان درآمد ما رابطهی خطی ندارد!
یکی از دیگر جستارهای رها سرمایه را نیز به اهمیت تشکیل منبع مالی احتیاطی اختصاص دادیم. گفتیم که اساساً نمیشود هزینههای بچههایمان را بهپای سود سهاممان بگذاریم!
پرواضح است سرمایهگذاری در بازار بورس یک فرایند بلندمدت است. نباید و از اساس شدنی نیست که بخواهیم روی درآمد ماهیانهی این کار حساب بازکنیم. یکی از اشتباهات بورسی رایج، زندگی تجملاتی با رؤیای کسب سودهای شیرین در آینده است. درواقع روی سودهایی نقشه میکشیم که هنوز آنها را به دست نیاوردهایم! به نظرم نگاهی به زندگی وارن بافت، رموزی را برایمان آشکار میکند. منظور، روش ساده زیستی وزندگی غیر تجملی ایشان است.
وارن بافت یکی از بزرگترین سرمایهگذاران بورس با ثروت افسانهای ۵۲ میلیارد دلاری، هنوز در خانهای زندگی میکند که ۴۰ سال پیش آن را خریده و رانندهی شخصی هم ندارد! ارزش خانه او تنها ۰.۰۰۱ (یکهزارم درصد) دارایی او است!
هزینه صبحانهای که او بهطور روزانه از رستورانهای زنجیرهای مکدونالد سفارش میدهد هیچگاه از ۳.۱۷ دلار در روز تجاوز نمیکند!
۵- نداشتن اهداف مشخص
ممنونم که تا اینجای این نوشتار را پیشآمدهاید. نشان میدهد حرفهایم برایتان خستهکننده نبوده است. آخر هرازگاهی از اِفاضات برخی از دوستان بینصیب نیستم. منظورم افرادی هستند که بنده را به پرحرفی متهم میکنند و میگویند متکلم وحده هستم!
پنجمین مورد از اشتباهات بورسی، نداشتن اهداف مالی مشخص است. این مطلب بهقدری مهم است که حیفم آمد بخواهم آن را در این جستار کوچک، خلاصه کنم! بنابراین اینجا اهمیت ترسیم اهداف مالیِ در سرمایهگذاری را بخوانید.
4 اشتباه رایج که معامله گران هنگام گذاشتن حد ضرر خود مرتکب می شوند!
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، چهار اشتباه رایجی که معمولا معامله گران هنگام گذاشتن استاپ خود مرتکب می شوند را به شما معرفی خواهیم کرد.
همانطور که می دانید تاکید ما همیشه بر استفاده درست از قوانین مدیریت ریسک است، اما زمانی که از این قوانین بدرستی استفاده نشود، نه تنها می تواند به سود منجر نشود بلکه منجر به ضرر بیشتر شود. و شما که چنین چیزی را نمی خواهید، می خواهید؟
حد ضرر بسیار نزدیک
اولین اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که استاپ های خود را تنگ تنگ قرار می دهند.
آنها آنقدر استاپ خود را تنگ و نزدیک چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری می گذارند که جای هیچ فضایی برای نفس کشیدن پوزیشن باقی نمی ماند!
وقتی حد ضرر خود را در زمان معاملات زیادی تنگ و چسبیده به نقطه ورود خود می گذارید، “فضای تنفس” کافی برای نوسان قیمت وجود نخواهد داشت تا معامله شما بتواند از نوسانات جان سالم بدر برده تا در نهایت بازار به جهت پوزیشن شما حرکت کند.چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری
در زمان گذاشتن حد ضرر خود هرگز نوسانات جفت ارز را فراموش نکنید. جفت ارز می تواند قبل از اینکه بخواهد به یک جهت خاص سرازیر شود در اطراف نقطه ورود شما مدتی تاب بخورد و دست دست کند. این یک واقعیت کتمان ناپذیر است.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما روی جفت ارز GBP/JPY به نرخ 145.00 خرید گرفتید و حد ضرر خود را روی 144.90 گذاشتید.
حتی اگر پیشبینی شما درست باشد که قیمت با برخورد با آن ناحیه واکنش نشان داده و برگردد، این احتمال وجود دارد که قیمت همچنان تا 10 تا 15 پیپ پایینتر از قیمت ورودی شما کاهش یابد، مثلا تا 147.00.
بعد فکر می کنید چی شده؟
شما نتوانستید 200 پیپ سود اعلا را به تور بزنید زیرا در یک لحظه استاپ شما خورده است. پس فراموش نکنید:
به معامله خود فضای نفس کشیدن داده و نوسانات و تلاطم بازار را در نظر بگیرید!
استفاده از اندازه هایی همچون “فلان قدر پیپ” به عنوان مبنایی برای گذاشتن حد ضرر.
استفاده از سایز پوزیشنی همچون «فلان قدر پیپ» یا « فلان قدر دلار» ایده بدی است. شما در واقع باید از تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر خود استفاده کنید.
این را در درس ند تازه کار نیز آموختیم، یادتان هست؟
استفاده از سایزبندی پوزیشن برای محاسبه فاصله گذاشتن استاپ هیچ ربطی به نوسانات قیمت و رفتار بازار ندارد.
از آنجایی که ما در حال معامله کردن در بازار هستیم، محاسبه حد ضرر با توجه به نوسانات بازار، بسیار منطقی تر است.
از این گذشته، شما نقطه ورود و حد سود خود را با استفاده از تحلیل تکنیکال انتخاب کرده اید، پس برای حد ضرر خود نیز باید از همین روش استفاده کنید.
ناگفته نماند نباید سایز پوزیشن را به طور کامل فراموش کنید.
توصیه ما این است که پیش از محاسبه چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری اندازه پوزیشن خود، تصمیم بگیرید که حد ضرر خود را کجا قرار دهید.
استاپ های خیلی دور
برخی از معاملهگران نیز از آن طرف بام می افتند و حد ضررهای خود را خیلی دور تنظیم میکنند، و می نشینند و با خدای خود راز و نیاز می کنند که خدا کند قیمت به سمت پوزیشن آنها پیش رود.
خوب، پس گذاشتن حد ضرر اصلا چه فایده ای دارد؟
پس چه فایده ای دارد که پوزیشنی که مدام بیشتر در ضرر می رود را باز نگه داریم، وقتی میتوانیم از سرمایه قفل شده در آن برای ورود به معاملهای سودآورتر استفاده کنیم؟!
گذاشتن استاپ های زیادی گشاد و یا دور، سبب می شود معامله شما به مقدار پیپ بیشتری نیاز داشته باشد تا به نفع شما حرکت کند!
نظر ما اینست که تلاش کنید استاپ های خود را در قیاس با حد سود، نزدیکتر به نقطه ورود خود قرار دهید.
البته، شاید بخواهید ریسک کمتر و پاداش بزرگتری داشته باشید، نه؟
با یک نسبت پاداش به ریسک خوب، مثلاً 2:1، اگر حداقل در 50 درصد معاملات، تحلیل شما درست باشد، احتمالاً در پایان به سود خواهید نشست.
قرار دادن استاپ دقیقا روی سطوح حمایت یا مقاومت.
گذاشتن استاپ زیادی نزدیک؟ بد
گذاشتن استاپ زیادی دور؟ بد
پس یک حد ضرر خوب دقیقاً کجا قرار می گیرد؟
خوب، می توانیم قطعا به شما بگوییم که دقیقاً روی سطوح حمایت یا مقاومت قرار نمی گیرد.
مگر نگفتیم که برای تعیین استاپ باید از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
مطمئناً همینطور است، هنگام تصمیم گیری در مورد محل گذاشتن حد ضرر، توجه به سطوح حمایت و مقاومت کمک شایانی می کند.
اگر قصد خرید گرفتن دارید، کافیست به دنبال نزدیک ترین سطح حمایت در زیر نقطه ورود خود بگردید و استاپ خود را در آن ناحیه تنظیم کنید.
اگر می خواهید فروش بگیرید، می توانید ببینید که سطح مقاومت بعدی بالاتر از نقطه ورود شما کجاست و حد ضرر خود را آنجا قرار دهید.
اما چرا گذاشتن حد ضرر درست روی سطح حمایت یا مقاومت ایده خوبی نیست؟
دلیل آن این است که قیمت پس از لمس سطح حمایت یا مقاومت، همچنان میتواند فرصتی برای برگشتن و حرکت در جهت پوزیشن شما داشته باشد.
اگر استاپ خود را چند پیپ آنسوی ناحیه حمایت یا مقاومت قرار دهید، کم و بیش مطمئن خواهید بود که حمایت یا مقاومت کاملا شکسته شده و در نتیجه می توانید تایید کنید که ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است.
پنج اشتباه رایج در جذب سرمایه استارتاپها
جذب سرمایه کار دشواری است، اما این دشواری بیشتر اوقات به سبب این است که صاحبان کسبوکارهای مختلف نمیدانند باید در چه مرحلهای بهدنبال جذب سرمایهگذار باشند. این مقاله به شما کمک میکند تا از چالشهای متداول در جذب سرمایه عبور کنید.
به لطف رسانههای تجاری و استارتاپی، باور رایج این است که یک استارتاپ موفق، استارتاپی است که سرمایهی اولیهی خوبی داشته باشد. اما بهطور قطع، دوندگی کورکورانه برای جذب سرمایهگذار نباید اولویت اول یک کسبوکار نوپا و پرریسک باشد.
اگر در زمان نامناسبی بهدنبال جذب سرمایه باشید و یا مسیر درستی را در پیش نگیرید، ممکن است بهسادگی وقت و تلاش خود را هدر بدهید. طبیعتاً این اتفاق برای یک کسبوکار نوپا خوشایند نخواهد بود.
هدف این مقاله این است که به شما کمک کند تا اشتباهات رایج در فرایند جذب سرمایه را تکرار نکنید. بههرحال بهترین راه یادگیری، عبرت گرفتن از اشتباهات دیگران است.
به اشتباه فکر میکنید به سرمایهگذار احتیاج دارید
اکثر کسبوکارهای جدید خودساخته هستند؛ یعنی بهکمک سرمایهی بنیانگذارانشان اداره میشوند. این امر معمولاً به سه دلیل عمده اتفاق میافتد:
- قانع کردن دیگران برای سرمایهگذاری قابل توجه بر روی یک ایدهی اثباتنشده کار سختی است.
- بیشتر کسبوکارهای جدید (بهویژه شرکتهای خدماتی) چندان سرمایهبر نیستند و بهدست آوردن سرمایهی کافی برای راهاندازی آنها چندان دور از ذهن نیست. بههمین دلیل برای بنیانگذاران آنها منطقی نیست که متعهد شوند تا ابد درصدی از درآمد آیندهی خود را به سرمایهگذاران پرداخت کنند.
- مهمترین دلیلی که صاحبان استارتاپها باید به آن توجه کنند این است که هر کسبوکار جدیدی لزوماً گسترش پذیر نیست. سرمایهگذاران استارتاپها بهدنبال معدن طلا هستند. اکثر کسبوکارهای سنتی نمیتوانند در کمتر از ده سال آنچنان رشد کنند که ارزش سرمایهگذاری میلیاردی داشته باشند.
برای جذب پول عجله میکنید
میتوان گفت متداولترین اشتباه بنیانگذاران استارتاپهای جدید این است که صرفاً بهخاطر یک ایدهی خشک و خالی که روی کاغذ آوردهاند بهدنبال جذب سرمایه میروند. هرچند اگر رزومهی قوی و ارتباطات کافی داشته باشید کار غیر ممکنی نیست، اما همان هم روز به روز سختتر میشود. امروزه اغلب سرمایهگذاران برای پیشبینی آینده، بیشتر به مدارک و شواهد تجربی اعتماد میکنند تا قابلیتها و تواناییهای بنیانگذاران کسبوکار.
وظیفهی بنیانگذار کسبوکار این است که قبل از اقدام به جذب سرمایه، ایدههای خود را اعتبارسنجی کنند تا بتواند در هنگام مصاحبه با سرمایهگذار، دادههای واقعی ارائه کند.
درک صحیحی از اصول جذب سرمایه ندارید
در مرحلهی تأمین مالی پیش از کشت ایده (The Pre-seed Funding) و مرحلهی سرمایهگذاری بذر (Seed Funding Stage) میتوانید سرمایهی کافی برای اثبات اجراپذیری ایدهی خود را پیدا کنید. دراین صورت میتوانید استارتاپ خود را توسعه داده و اولین مشتریان خود را پیدا کنید تا مطمئن شوید در مسیر تولید یک محصول متناسب با بازار قرار دارید. بهطور معمول، سرمایهگذاری در این دو مرحله توسط مراکز رشد شرکتهای نوپا، شرکتهای شتابدهنده و اصطلاحاً «سرمایهگذاران فرشته» صورت میگیرد.
در مراحل تأمین مالی خطرپذیر (شامل سریهای A، B، C و…) سرمایهی موردنیاز برای رشد استارتاپها و بهبود تناسب محصول با بازار فراهم میشود تا بتوانند هرچه سریعتر مقیاس سازوکارهای کسبوکار خود را افزایش دهند.
برخی از سرمایهگذاران فقط در مراحل میانی و نهایی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند. اگر کسبوکارتان هنوز به درامدزایی نرسیده باشد، تلاش برای جذب آنها (بهجای سرمایهگذاران خطرپذیر)، صرفاً موجب اتلاف وقت شما و سرمایهگذاران میشود.
بدون معرف دنبال سرمایهگذار میگردید
بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری استارتاپها، بیتعارف در وبسایت خود ذکر میکنند که بدون معرف با استارتاپها همکاری نخواهند کرد. شاید غیرمنصفانه بهنظر برسد، اما بههرحال سرمایهگذاری در یک استارتاپ نیازمند اعتماد زیاد به بنیانگذار آن است.
بههمین خاطر، بهترین و موثرترین راه جذب سرمایه این است که در جامعهی استارتاپی محل زندگی خود حضور فعالانه داشته باشید. اگر زمان کافی بگذارید میتوانید با افرادی ارتباط برقرار کنید که میتوانند ضامن شما باشند و شما را به سرمایهگذارانی معرفی کنند که با اهداف و علایقتان متناسب باشند.
با این وجود، همهی شرکتهای سرمایهگذاری و رشد استارتاپها نیازمند معرف نیستند. از آنها غافل نباشید.
نمیتوانید ایدههای خود را بهطور شفاف بیان کنید
درنهایت، وقتی مطمئن شدید که واقعاً به سرمایه احتیاج دارید و کسبوکارتان در مرحلهای است که شانس خوبی برای جذب سرمایه دارد، باید اطمینان حاصل کنید که میتوانید ایدهها و تصویر ذهنی خود را بهطور شفاف و مؤثر بیان کنید. برای انجام این کار، باید مخاطب خود را بهخوبی بشناسید:
- ابتدا به این فکر کنید که شرکت شما چه تناسبی با سابقهی فعالیت سرمایهگذار موردنظرتان دارد؟
- آیا میتوانید زمینهی کاری و اهداف شرکت خود را بهطور خلاصه و واضح مطرح کنید؟
- از همه مهمتر، آیا میتوانید با سند و مدرک ادعاهای خود را اثبات کنید؟
بهطور خلاصه، جذب سرمایه کار دشواری است. اما دلیل این دشواری این است که صاحبان کسبوکار، زمان خوبی را برای جذب سرمایه انتخاب نمیکنند و از روشهایی استفاده میکنند که با ماهیت و شرایط کسبوکارشان تناسب ندارد. اگر شما از این دسته افراد نباشید، با کمی پشتکار و ثبات در کار، میتوانید روز به روز شانس خود را برای جلب توجه سرمایهگذاران بیشتر افزایش دهید.
دیدگاه شما