منظور از ترید خلاف روند چیست؟


زمانی که هر دو خط زیر سطح 20 هستند و K%از پایین به بالا خطD%را قطع کند سیگنال خرید صادرخواهد شد که نشان دهنده ی افزایش خرید است.همانطور که در شکل بالا می بینید منطقه ای که با خط سبز رنگ مشخص شده است سیگنال خرید به ما داده است و خط ابی ،خط قرمز را به سمت بالا قطع کرده است.

معرفی روش وایکوف در تحلیل ارزهای دیجیتال

روش وایکوف توسط ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) در سال 1930 معرفی شد. این روش شامل یک سری اصول و استراتژی است که در ابتدا برای معامله‌گران و سرمایه گذاران طراحی شد. وایکوف زمان بسیار زیادی بر روی توسعه این روش و آموزش آن صرف کرد و فعالیت‌های او تاثیر بسیار زیادی بر “تحلیل تکنیکال مدرن” گذاشته است. وایکوف این روش را در بازار سهام مورد استفاده قرار داد، اما پس از آن، این روش در دیگر بازارها نیز مورد استفاده قرار گرفت.

بسیاری از فعالیت‌های وایکوف از روش دیگر تریدرهای موفق الهام گرفته شده است. امروزه نام وایکوف در کنار اسامی بزرگی همچون داو و الیوت قرار می‌گیرد. و از این حیث از احترام بسیار زیادی در جامعه تکنیکال برخوردار می‌باشد. او تحقیقات بسیار گسترده‌ای بر روی بازارهای مالی انجام داد که نتیجه این تحقیقات، ارائه چندی تئوری و تکنیک معاملاتی بوده است. ما در این مقاله سعی می‌کنیم شمایی کلی از تحقیقات وایکوف را معرفی کنیم. شاید بتوان سرفصل‌های کار او را به 4 بخش زیر تقسیم کنیم:

سه قانون بنیادی

مفهوم پول هوشمند

روش وایکوف در تحلیل نمودار قیمت

رویکرد پنج مرحله‌ای

در ادامه به طور مجزا این 4 بخش را توضیح خواهیم داد.

3 قانون بنیادی وایکوف

قانون عرضه و تقاضا

این اصل به تعادل میان عرضه و تقاضا اشاره دارد. قیمت زمانی افزایش می‌یابد که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و همچنین قیمت زمانی کاهش می‌یابد که برعکس این رابطه برقرار شود. البته این اصل یکی از اصول اساسی و اولیه بازارهای مالی بوده و مخصوص روش وایکوف نمی‌باشد. این اصل را می‌توان به صورت سه معادله زیر بیان کرد:

تقاضا > عرضه = قیمت کاهش می‌یابد.

تقاضا = عرضه = قیمت تغییر زیادی نخواهد کرد.

به عبارت دیگر، قانون اول وایکوف اشاره به این دارد که افزایش تقاضا نسبت به عرضه منجر به افزایش قیمت دارد، زیرا قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان است. اما زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، عرضه بر تقاضا غالب شده و قیمت کاهش خواهد یافت.

افرادی که از روش وایکوف استفاده می‌کنند، عموما از ترکیب رفتار قیمت و حجم معاملات، تعادل بین عرضه و تقاضا را مورد بررسی قرار می‌دهند. ترکیب حجم و قیمت، بینش عمیق‌تری نسبت به بازار و رفتار آتی بازار به ما خواهد داد.

اصل علت و معلول

این قانون تصریح می‌کند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست. برخی افراد اصل اول را قبول داشته اما اعتقاد دارند، بازار به صورت تصادفی گاهی قدرت تقاضا بالا رفته و گاهی کمتر می‌شود. اما اصل دوم وایکوف خلاف آن‌را می‌گوید. تعادل عرضه و تقاضا اتفاقی برهم نمی‌خورد، بلکه تغییر عرضه و تقاضا در بازار، نتیجه و حاصل یک مجموعه اتفاق می‌باشد. در تئوری وایکوف، فاز تراکم یا تجمیع( علت) سرانجام منجر به صعود (معلول) می‌شود. در مقابل، فاز توزیع (علت) در نهایت منجر به ریزش (معلول) و نزول قیمت می‌شود. وایکوف برای تخمین تاثیرات احتمالی یک علت، از یک روش منحصر به فرد در نمودار استفاده می‌کرد. به عبارت دیگر، او روش‌هایی را برای تعیین اهداف معاملاتی بر اساس فازهای تراکم و توزیع ایجاد کرد. این تکنیک این امکان را فراهم می‌کرد تا اهداف قیمتی روند بازار را پس از عبور از محدوده تراکم و یا خارج شدن از محدوده روند منظور از ترید خلاف روند چیست؟ خنثی، تعیین کند.

اصل اقدام در مقابل نتیجه

مطابق اصل سوم وایکوف، تغییر در قیمت یک دارایی، حاصل و نتیجه یک اقدام و عمل می‌باشد. این اقدام در حجم معاملات نهفته است و توسط حجم معاملات نشان داده می‌شود. هنگامی که در یک روند، قیمت با حجم همخوانی دارد، شانس بالایی وجود دارد که روند فعلی ادامه پیدا کند. اما، اگر حجم و قیمت باهم همخوانی نداشته باشند، روند فعلی متوقف خواهد شد و حتی نشان دهنده تغییر در روند خواهد بود.

برای مثال معاملات بیت کوین را در نظر بگیرید. پس از یک ریزش شدید قیمت وارد فاز انباشت خود می‌شود و معاملات با حجم بالایی صورت می‌گیرد.اما دیگر خبری از ریزش قیمت نیست. افزایش حجم معاملات نشان‌دهنده، اقدام بزرگ در بازار است، اما حرکت در یک روند خنثی نشان دهنده یک نتیجه جزئی است. این به این معنی است که بیت کوین در حجم معاملات بالایی مبادله می‌شود اما خبری از کاهش قیمت نیست. چنین شرایطی نشان‌دهنده این است که احتمالا روند نزولی به پایان رسیده و منظور از ترید خلاف روند چیست؟ یک روند صعودی در پیش روست.

مفهوم پول هوشمند

وایکوف ایده پول هوشمند یا اپراتور هوشمند را به عنوان یک هویت خیالی برای بازار در نظر گرفت. او به تریدرها و سرمایه‌گذاران پیشنهاد کرد که بایستی بازار را به گونه‌ای مورد بررسی قرار دهند که گویی شخصی آن را کنترل می‌کند و آن شخص را “پول هوشمند” معرفی کرد. با این‌کار تشخیص روند بازار راحت‌تر انجام خواهد شد.

در واقع پول هوشمند همان بازیگران اصلی بازار هستند که شامل افراد ثروتمند و همچنین سرمایه‌گذاران حقوقی می‌باشند که رفتار آنها در بازار بسیار تعیین‌کننده می‌باشد. پول هوشمند طبیعتا علاقه دارد تا یک دارایی را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و در قیمت‌های بالاتر به فروش برساند.

رفتار پول هوشمند کاملا بر خلاف اکثر سرمایه‌گذاران کوچک است. منظور از سرمایه‌گذاران کوچک افرادی هستند که عموما سرمایه خود را از دست می‌دهند. اما طبق گفته وایکوف، پول هوشمند از یک استراتژی قابل پیش‌بینی استفاده می‌کند. این استراتژی را می‌توان آموخت و آن را فراگرفت و بر اساس آن معامله کرد و با آن همراه شد و به سود رسید.

بیایید از مفهوم پول هوشمند برای نشان دادن یک چرخه ساده بازار استفاده کنیم. یک چرخه کامل بازار شامل 4 فاز می‌شود، فاز تراکم یا Accumulation، فاز صعودی یا Uptrend، فاز توزیع یا Distribution و فاز نزولی یا Downtrend.

معرفی فاز تراکم

“پول هوشمند” پیش از دیگران اقدام به خرید یک دارایی می‌کند. زمانی که قیمت در این فاز قرار می‌گیرد، معمولا نوسانات قیمت کاهش یافته و روند بازار خنثی خواهد بود.

زمانی که “پول هوشمند” خرید خود منظور از ترید خلاف روند چیست؟ را کامل کرد و به مقدار کافی از دارایی مورد نظر و در قیمت‌های پایین خرید انجام داد و همچنین فروشنده‌ای هم در بازار نبود، “پول هوشمند” شروع به بالا بردن بازار می‌کند. رشد قیمت باعث جذب دیگر سرمایه‌گذاران خواهد شد و این اتفاق باعث افزایش تقاضا در بازار خواهد شد. زمانی که قیمت رشد کند، سرمایه‌گذاران بیشتری اقدام به خرید خواهند کرد. احساس بازار به قیمت مثبت شده و این باعث افزایش هرچه بیشتر تقاضا در بازار خواهد شد.

پس از فاز صعودی و پس از آنکه پول هوشمند به سود مورد نظر خود رسید، اقدام به فروش دارایی خود خواهدکرد. او دارایی خود را به افراد تازه واردی که دیر به بازار رسیده‌اند می‌فروشد. این فاز نیز مانند فاز انباشت، روند قیمت، خنثی خواهد بود. در این فاز، تقاضا تا زمانی که خسته نشود جذب می‌شود. بسیاری از افراد این حالت را استراحتی برای یک روند صعودی دیگر می‌دانند. اما اینطور نیست. زیرا پول هوشمند از بازار خارج شده است.

پس از فاز توزیع، زمانی نخواهد گذشت که بازار وارد فاز دیگری شود که به آن فاز نزولی گفته می‌شود. قیمت شروع به ریزش کرده و بازار نزولی می‌شود. در واقع در زمانی که پول هوشمند تمام دارایی خود را به فروش رساند، بازار شروع به ریزش خواهد کرد. در این فاز، عرضه بیشتر از تقاضا می‌شود و روند نزولی آغاز می‌شود.

شماتیک روش وایکوف

فاز تراکم و فاز توزیع معروف‌ترین قسمت تئوری وایکوف در بازار ارزهای دیجیتال می‌باشد. به تصویر زیر توجه کنید. در مدل زیر، فاز انباشت و توزیع به چند بخش تقسیم شده‌اند. وایکوف این فازها را به 5 قسمت تقسیم کرده‌است. ( A تا E).

شماتیک فاز انباشت

فشار فروش کاهش یافته و روند نزولی کندتر می‌شود. در این قسمت معمولا حجم معاملات افزایش خواهد یافت. حمایت اولیه یا PS محدوده‌ای است که عده‌ای اقدام به خرید می‌کنند اما قدرت آنها به اندازه‌ای نیست که بتواند روند نزولی را متوقف کند.

“اوج فروش” یا SC به دلیل خستگی در سرمایه‌گذاران اتفاق می‌افتد که به این مرحله، مرحله “اوج فروش” گفته می‌شود. این مرحله با ترس و وحشت سرمایه‌گذاران همراه است و معمولا شاهد شکل‌گیری کندل‌های قوی در بازار هستیم. اما این ریزش شدید، بلافاصله توسط یک روند صعودی کوچک جبران می‌شود که در تصویر با AR نمایش داده شده‌است. درواقع محدوده روند خنثی در فاز انباشت، بین SC و AR تشکیل می‌شود. کف این محدوده، قیمت SC و سقف این محدوده، قیمت AR​می‌باشد.

قیمت تست ثانویه که با ST در نمودار زیر نشان داده شده، زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به نزدیکی SC می‌رسد، این اتفاق به این خاطر می‌افتد که پول هوشمند می‌خواهد بداند روند نزولی واقعا به اتمام رسیده با همچنان فروشنده در بازار وجود دارد. در این بخش حجم معاملات پایین بوده و نوسان زیادی در بازار اتفاق نخواهد افتاد. ST الزاما همان قیمت SC نخواهد بود و ممکن است کمی پایین‌تر از آن قرار بگیرد، مهم نیست. مهم این است که قیمت دوباره باید به سمت SC بازگردد تا مشخص شود فشار فروش کاهش یافته یا همچنان در بازار فروشنده وجود دارد.

بر اساس اصل علت و معلول وایکوف، مرحله B را می‌توان “علت” اتفاق دیگری دانست.

در نهایت، در مرحله B از فاز انباشت، خرید توسط پول هوشمند انجام می‌شود. در واقع علت نامگذاری این فاز، همین مرحله است. در این مرحله، خریدهای عمده توسط پول هوشمند انجام می‌شود. در این مرحله قیمت بین حمایت و مقاومت فاز انباشت بالا و پایین رفته و نوسان می‌کند. شکست‌های فیک در این مرحله انجام می‌شود. قیمت ممکن است چندباری حمایت و مقاومت این محدوده را بشکند اما به سرعت به درون محدوده بازگردد، که به این اتفاق شکست فیک گفته می‌شود.

مرحله C از فاز انباشت به فنر معروف است. در این مرحله قیمت برای آخرین بار شکست فیک رو به پایین را نشان می‌دهد و دیگر پس از این حرکت، قیمت شروع به رشد می‌کند. دلیل این اتفاق این است که پول هوشمند می‌خواهد مطمئن شود که دیگر تعدا کمی فروشنده در بازار باقی مانده و تعداد آنها آنقدر نیست که در روند صعودی، عرضه قابل توجهی به بازار وارد کنند.

مرحله D مرحله ارتباط بین علت و معلول است. این مرحله بین مرحله انباشت یعنی مرحله C و مرحله شکست فاز انباشت یعنی مرحله E می‌باشد.

معمولا در این مرحله افزایش چشمگیر حجم معاملات را شاهد هستیم. در این مرحله آخرین حمایت‌ها از بازار صورت می‌گیرد. این حمایت‌ها را با LSP نشان می‌دهند.

مرحله E آخرین مرحله از فاز انباشت در شماتیک وایکوف می‌باشد. در این مرحله خروج از محدوده انباشت صورت می‌گیرد. با این اتفاق، روند صعودی آغاز خواهد شد.

شماتیک فاز توزیع

به طور کلی فاز توزیع را می‌توان برعکس فاز انباشت در نظر گرفت. در زیر تنها شماتیک آن رو نشان داده‌ایم.

آیا روش وایکوف کارایی لازم را دارد؟

در عمل بازار همواره طبق این مدل حرکت نمی‌کند و گاهی بر خلاف این مدل رفتار می‌کند. در واقع فاز انباشت و فاز توزیع در عمل می‌توانند به اشکال بسیار متفاوتی ظاهر شوند و الزاما شباهتی به این مدل ارائه شده نداشته باشند. وایکوف تکنیک‌های بسیار زیادی را برای تشخیص چرخه‌های بازار ارائه داده است.

رویکرد پنج مرحله‌ای وایکوف

وایکوف یه رویکرد پنج مرحله‌ای برای بازار ترسیم کرده است. که اساس آن تعداد بسیار زیادی از تکنیک ها و تئوری‌های او را شامل می‌شود.

گام اول – روند را تشخیص دهید!

روند فعلی بازار چیست؟ بازار به کجا خواهد رفت؟ رابطه بین عرضه و تقاضا چگونه است؟

گام دوم – قدرت دارایی را مشخص کنید!

قدرت دارایی که قصد معامله آن را دارید را بسنجید، آیا بر خلاف بازار حرکت می‌کند یا در جهت بازار پیش می‌رود؟

گام سوم – به دنبال دارایی‌هایی با “علت” کافی باشید!

دلایل کافی برای خرید یک دارایی داشته باشید. آنقدر دلایل محکمی برای صعود بیابید تا ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهید.

گام چهارم – مشخص کنید که احتمال آغاز روند جدید چقدر است.

آیا چیزی که اقدام به خرید آن کرده‌اید، آماده صعود است؟ حجم معاملات با تغییرات قیمت همخوانی دارد؟

گام پنجم – زمان خرید

گام پنجم تماما در مورد زمان است. آیا از نظر زمانی، نقطه مناسبی برای ورود می‌باشد؟ آیا کل بازار در حال حاضر قادر به آغاز یک روند صعودی یا نزولی جدید هست؟

روش وایکوف نزدیک به یک قرن پیش معرفی شده است. اما همچنان این روش مورد استفاده تحلیل گران قرار می‌گیرد. این روش چیزی فراتر از یک اندیکاتور می‌باشد. این روش نیاز به یک بینش عمیق نسبت به بازار دارد. این روش باعث می‌شود که تریدر تصمیم منطقی تری نسبت به نقطه ورود داشته باشد و تا میزان زیادی احساسات را در معاملات خود از بین ببرد.

صرافی ارز دیجیتال و کیف پول ایران ترید از سال 1395 فعالیت خود را در زمینه تحلیل و آموزش ارز دیجیتال و از سال 1398 فعالیت خود را در زمینه مبادله ارز های دیجیتال با هدف فراهم کردن بستری امن و سریع برای خرید و فروش و نگهداری ارز های دیجیتال شروع به کار کرده است

ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز

آموزش معامله‌گری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر حرفه‌ای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک می‌شود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.

در این راستا آقای لنس بگز گام‌هایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن منظور از ترید خلاف روند چیست؟ تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظه‌ای شمع‌های حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیش‌بینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.

با این روش می‌توان ستاپ‌های معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصت‌های معاملاتی کم‍خطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپ‌های معاملاتی می‌توان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.

واژه‌هاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپ‌های معاملاتی، تست، پولبک، شکست منظور از ترید خلاف روند چیست؟ ناموفق.

1- مقدمه

به منظور بررسی ستاپ‌های پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایت‌ها و مقاومت‌ها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست می‌آید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی می‌شود.

روندها در پرایس اکشن در یک دسته‌بندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیم‌بندی می‌شوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص می‌شود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی می‌کنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.

برای موفقیت دائم در معامله‌گری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آن‌ها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.

2- فرصت‌های معاملاتی در پرایس اکشن

یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معامله‌گران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در می‌آورد. برای این منظور باید همسو با معامله‌گران موفق شد، معامله‌گرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ می‌کنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معامله‌گران راحت‌تر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود می‌آید.

لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدوده‌ها و زمان‌هایی است که معامله‌گران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی می‌گیرند. موقیت‌هایی که آن‌ها متوجه می‌شوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات می‌شوند. لذا فرصت‌های اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معامله‌گران به دام افتاده به دست می‌آید.

هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معامله‌گری در جهت عکس آن است.

3- ستاپ‌های معاملاتی لنس بگز

ستاپ‌های معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معامله‌گران گرفتار به دست‌ می‌آید. فرصت‌های معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص می‌شوند.

در ادامه انواع این ستاپ‌های معاملاتی را معرفی می‌کنیم:

1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن

2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن

3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن

4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن

5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن

4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)

ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد می‌شود که قیمت نمی‌تواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ می‌شوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومت‌های تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.

در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست می‌کند و حتی ممکن است اندکی به داخل آن‎ها نفوذ نماید ولی از آن نمی‌تواند عبور کند.

معامله‌گران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شده‌اند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال می‌شود و حرکت در جهت عکس را تقویت می‌کند.

1 21

شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت

5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز

در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را می‌شکند اما نمی‌تواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز می‌گردد.

2 13

شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز

در شکل بالا مشاهده می‌شود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور می‌کند، اما نمی‌تواند به صورت موفقیت‌آمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز می‌گردد. در این ستاپ تعدای از معامله‌گران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمی‌باشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان می‌دهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب می‌شود، معامله‌گران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آن‌ها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.

6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز

در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور می‌کند، در سمت جدید قیمت پذیرش می‌شود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل می‌گیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی می‌کنیم تا نشانه‌های ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپ‌ها می‌بایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمت‌های عمده‌‍فروشی LWP فراهم باشد.

در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.

3 17

شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB

تعداد بسیاری از معامله‌گران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معامله‌گران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.

7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)

این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبک‌های ساده(اصلاح) در مسیر روند می‌باشد.

در یک دسته‌بندی کلی پولبک‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف- پولبک‌های ساده BP

ب- پولبک‌های پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.

زمانی‌که انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، می‌توان با مشاهده ضعف در پولبک‌ها و اصلاح‌های موقت بازار به دنبال ستاپ‌های معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.

یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.

4 10

شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB

مهم‌ترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت می‌کند. ما از این پولبک‌های ضعیف برای یافتن معامله‌گرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شده‌اند و خروج آن‌ها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت می‌کند، استفاده می‌کنیم.

تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک می‌کند تا زمان پایان پولبک‌ها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبک‌ها را تقویت می‌کند، کف و سقف نوسان پیشین می‌باشد.

در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسان‌های پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبک‌ها را نمایان می‌کند، نشان داده شده است.

5 11

شکل 5- توجه به کف منظور از ترید خلاف روند چیست؟ و سقف نوسا‌ن‌های پیشین در پرایس اکشن

8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)

این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبک‌های پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ می‌دهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده می‌توان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB‌ بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، می‌تواند سبب فرصت CPB شود.

6 7

شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی

ستاپ CPB فرصت‌های معاملاتی قوی‌تر، مطمئن‌تر و با سود بیشتری نسبت به ستاپ‌های PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد می‌نماید.

9- نتیجه‌گیری

در پرایس اکشن، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین می‌شود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت می‌کند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.

ستاپ‌های معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایت‌ها و مقاومت‌ها که گام‌های اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل می‌دهد.

با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات می‌توان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.

خط روند چیست؟

با اتصال حداقل ۲ نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند.

تعریف روند صعودی بسیار ساده هست به موج های که قیمت سهم را افزایش میدهند و شامل قله های جدید و بالاتر از قله قبل خود میشوند روند صعودی نام دارد.

خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود.

همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت منظور از ترید خلاف روند چیست؟ در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

روند نزولی

موج هایی که سبب کاهش قیمت شده و دره های های جدید با کفی پایین تر از دره قبل خود دارد روند نزولی میگویند.

با اتصال حداقل ۲ نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند.

خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است

اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد.

شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

روند خنثی هم شامل موج هایی میشود که جهتی مستقیم دارد .

اما بیشتر معامله گران تازه کار این تصور را دارند که روندها دو دسته صعودی و نزولی بیشتر نیستند و همین اطلاعات ناقص باعث میشود که در تشخیص روندها اشتباه بسیاری کنند .

تشخیص روند ها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد تا حدی که در ۲۵ تا ۳۰ درصد مواقع روندها خنثی هستند .

روند خنثی زمانی صورت میگیرد که میزان خرید و فروش در جفت ارز و یا به طور کلی میزان عرضه و تقاضا یکسان است و بازار در یک خط افقی حرکت میکند که به بازار بدون روند هم شهرت دارد .

جالب اینجاست که ابزارهایی که برای تشخیص روند ابداع شده اند در روندهای خنثی یا بازدهی کمی دارند و یا کلا نمیتوان از آنها استفاده کرد ، اصلا جای نگرانی نیست چون در بازارهای بدون روند اصلا نباید معامله کرد چرا که هیچ سیگنال معتبری را نمیتوانیم بدست بیاوریم.

در کل ۳ انتخاب بیشتر برای معامله گر در بازارهای مالی وجود ندارد یا اینکه زمانی که بازار در حال رشد است پوزیشن خرید بگیرد و یا در زمان هایی که بازاردر حال افت هست پوزیشن فروش بگیرید و یا در زمان هایی که شاهده یک روند خنثی است فقط نظارگر بازار باشد و دست به معامله ای نزند.

چند دسته روند داریم

بصورت کلی روند ها شامل ۳ دسته میشوند

معامله گران بزرگ هرکدام یک نظریه در مورد مدت زمان دقیق این روندها مطرح کرده اند که از معتبرترین آنها میتوان به آقای داو اشاره کرد که مدت زمان روند بزرگ را یکسال ، روند متوسط را تا سه ماه و روند کوتاه را تا زیر ۳ هفته تعیین کرده است .

روند بزرگ از روندهای متوسط و کوتاه مدت تشکیل شده و که در طول آن بارها قیمت اصلاح شده که مجدد همین روند های تصحیح شده میتواند شامل روندهای کوتاه مدت دیگری باشد .

قطعا برای معامله گرانی که در بلند مدت سرمایه گذاری میکنند روند های کوتاه بی اهمیت هستند ولی برای کسانی که در بازارهای باینری آپشن همانند الیمپ ترید olymp trade به فعالیت مشغول هستند همین روند های کوتاه ، روند اصلی آنها میباشد که باید مورد تحلیل قرار گیرد.

اعتبار خط روند چگونه سنجیده می‌شود؟

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:

شیب خط روند:

هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:

هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:

در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است!

چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد! بنابراین شاید بتوان زاویه ۴۵± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست! همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست.

در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود.

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها در خط روند

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد!

و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال ۲۰ نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با ۵ نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم در خط روند

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (۱ دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد.

ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید.

اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

شکست خطوط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود.

وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتورها و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد.

البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند.

از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

نحوه تایید شکست خطوط روند

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟

اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه ۳% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود!

برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در ۱۰۰۰ تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی ۳ درصد بالاتر از ۱۰۰۰ تومان تثبیت شود (۱۰۳۰ تومان) می‌توان شکست را تایید کرد!

برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار ۱% و ۳% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی ۲ روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

اتصال نقاط

با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید.

اطمینان حاصل کنید که خطوطی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است.

همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید.

خط روند

نحوه رسم و بررسی درست بودن خط روند

  1. هر دره نزولی را به نزولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دره پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
    ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم یک خط منظور از ترید خلاف روند چیست؟ را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش.
  2. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌های ایجاد شده با قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فشرده است. هنگامی که قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به سایر قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یا دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را به دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر متصل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص منظور از ترید خلاف روند چیست؟ بررسی کنیم.
  3. هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
  4. خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.

خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و خط روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دنبال فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش بگردیم. فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش زمانی اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آن‌ها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل ۲ نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل ۳ نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

سؤالات متداول

۱- انواع نرم‌افزار رسم خط روند کدام ها هستند؟

خطوط روند اندیکاتور ساده و روتینی محسوب می‌شود که شما می‌توانید آن را در تمامی نرم‌افزاری‌های تحلیل تکنیکال مانند متا تریدر، داینامیک تریدر، ادونس گت، آمی بروکر، موتیو ویو و … می‌توانید از این خطوط استفاده کنید.

۲- آیا می‌توان به خطوط روند برای معامله‌گری و سرمایه‌گذاری اعتماد کرد؟

پاسخ این پرسش در تجربه شما نهفته شده است. هرچه تجربه شما و شناخت شما از سهم و بازار بیشتر باشد می‌توان اعتماد بیشتری به خطوط روند داشت

اما بااین‌وجود هم هیچ‌گاه بازار سرمایه قابل پیش‌بینی نیست. علت این موضوع نیز ساده و روشن است، انسان‌ها موجوداتی غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. وقتی انسان‌ها خودشان قابل پیش‌بینی نیستند چطور می‌توان چیزی را پیش‌بینی کرد که خود زاییده فکر و رفتار انسانی است؟

۳- آیا انواع خطوط روند به همین سادگی است؟

درواقع می‌توان گفت که خیر. ما در اینجا خط روند را در ساده‌ترین شکل ممکن آن بررسی کردیم. این خطوط انواع مختلفی دارد و در بسیاری از اندیکاتورها مانند انواع میانگین‌ها و … کاربرد دارد.

درواقع شما بر اساس این خطوط روند می‌توانید تمام بازار را تحلیل کنید و شاید نیاز به هیچ اندیکاتور یا شاخص دیگری نداشته باشید. تنها مسئله‌ای که وجود دارد این است که تا چه اندازه با این خطوط آشنا باشید و بتوانید آن را درک کنید. هر چه درک شما از بازار بیشتر باشد این خطوط هم کارایی بیشتری برای شما خواهد داشت.

نکته پایانی!

افرادی که به صورت مبتدی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند رسم صحیح را یاد بگیرند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند.

این ابزار به شما کمک می‌کند که نقاط صعودی و نزولی را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و دره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر تشخیص دهید.

استوکاستیک stochastic چیست | آموزش معامله گری و کار با اندیکاتور stochastic در ارز دیجیتال

استوکاستیک stochastic چیست

استوکاستیک stochastic چیست ، اندیکاتور STOCHASTIC نخستین بار توسط جرج لین به دنیا معرفی شد.درحالت کلی استوکاستیک اسیلاتوری است که از حجم معاملات و سهم پیروی نمی کند بلکه به بررسی سرعت و جهت حرکت قیمت میپردازد.STOCHASTICدر دسته اسیلاتورهاست.همانطور که از اسم ان مشخص است اسیلاتورها برای سنجش نوسانات بازار در بازارهای مالی و در چارت نمودارهای مالی کاربرد بسیار حیاتی دارند.بسیاری از معامله گران ،معامله ی خود را تنها برحسب این اندیکاتور انجام میدهند.یعنی استراتژی های معاملاتی خود را بر اساس سیگنالهای این اندیکاتور پایه ریزی میکنند.اساس این اسیلاتور بر پایه ی همان Moving averageها است.دو منطقه ی مهم در این اندیکاتور،دو منطقه ی 80. 20 است.

نقاط اشباع خرید(OVER BOUGHT) و نقاط اشباع فروش(OVER SOLD) در استوکاستیک

نقاط اشباع خرید(OVER BOUGHT) و نقاط اشباع فروش(OVER SOLD) در استوکاستیک

منطقه ی 20 منطقه ی اشباع فروش است یعنی در این ناحیه فروشندگان انقد زیاد شدند که بازار از فروشنده اشباع شده است و از اینجا به بعد بازار تمایل دارند به سمت روند خرید پیش برود،بعدازاینکه بازار سطح 20 را لمس میکند و به سمت بالای سطح 20 حرکت میکندمعامله گران منتظر هستند که ببینند چه زمانی روند صعودی یا خرید ایجاد میشود که از انجا به بعد وارد بازار بشوند.منطقه ی 80 منطقه ی اشباع خریداران است یعنی خریداران زمانی که به این مرحله میرسند تمایلی به خرید بیشترندارند و بازار در این مرحله وارد فاز اصلاح میشود.در نمودار stochasticدو moving averageمشاهده میکنید،که یکی از انها قرمز و دیگری ابی است.این دو میانگین متحرک به صورت پیوسته با هم پیش میروند.سرعت میانگین متحرک ابی رنگ بیشتر از میانگین متحرک قرمز رنگ است.در یک جایی میانگین متحرک ابی،میانگین متحرک قرمز رنگ را قطع میکند این تقاطع مرحله ی فوق العاده مهمی برای معامله گرها است چون وقتی این تقاطع به وجود می اید ،بازار تمایل دارد خلاف جهت روند قبل از تقاطع پیش برود.

خط k%در اندیکاتور استوکستیک(stochastic)

خطk%اساسا یک مقیاس جهت بررسی اندازه نیروی حرکتی در نوسانگر است.این خط درصدی از تغییرات است که بین سطوح 0و 100 نوسان میکند، این خط از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:

K% = (Current Close – Lowest Low)/(Highest High – Lowest Low) * 100

در فرمول فوق حرف C نشان دهنده آخرین قیمت و L14 کمترین قیمت برای ۱۴ دوره قبل می‌باشد و به همین ترتیب H14 به عنوان بالاترین قیمت برای ۱۴ روز گذشته می‌باشد.

خط D%در اندیکاتور استوکستیک(STOCHASTIC)

این خط از میانگین متحرک سه دوره ای خط K%به دست می اید.این خط نسبت به خط K%کندتر است.

این خط از طریق فرمول رو به رو اندازه گیزی میشود: (D% = 100 X (H3/L3

دانستن فرمولهای فوق ضروری نیست انچه حایز اهمیت است نقاط خرید و فروشی است که این اندیکاتور به ما میدهد،بعداز نقطه ی اشباع خرید باید منتظر تغییر روند به سمت نزولی بودن و بعداز نقطه ی اشباع فروش باید منتظر تغییر روند به سمت صعودی بودن باشیم.

خط D%در اندیکاتور استوکستیک(STOCHASTIC)

برای مثال در شکل بالا خط ابی رنگ ،K%است و خط قرمز رنگ D%است.مناطقی که از سطح 80 رد شده مناطق اشباع خرید ومناطقی که از 20 پایین تر است مناطق اشباع فروش است.

سیگنال های استوکاستیک(STOCHASTIC)

سیگنالهای استوکاستیک

زمانی که هر دو خط زیر سطح 20 هستند و K%از پایین به بالا خطD%را قطع کند سیگنال خرید صادرخواهد شد که نشان دهنده ی افزایش خرید است.همانطور که در شکل بالا می بینید منطقه ای که با خط سبز رنگ مشخص شده است سیگنال خرید به ما داده است و خط ابی ،خط قرمز را به سمت بالا قطع کرده است.

سیگنالهای استوکاستیک stochastic

زمانی که هردو خط بالای سطح80 هستند و خط K%از بالا به پایین D%را قطع کند در این حالت سیگنال فروش خواهیم داشت.همانطور که در شکل بالا میبینیم منطقه ای که با خط زرد مشخص شده است سیگنال فروش داده است و خط قرمز ،خط ابی را به سمت پایین قطع کرده است.

واگرایی در اندیکاتور استوکاستیک (STOCHASTIC)

یکی از کاربردهای این اندیکاتور بررسی روند با استفاده از واگرایی ها است.واگرایی ها در این اندیکاتور گرچه کم اتفاق می افتند اما به شدت واگرایی های قوی ای هستند.در صورت مشاهده احتمال تغییر روند به شدت زیاد است.

واگرایی چیست؟

به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.

واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود.

واگرایی معمولی(regural divergence)

این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.

این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:

واگرایی معمولی مثبت(RD+)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.

واگرایی معمولی منفی(RD-)

زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده منظور از ترید خلاف روند چیست؟ تا مدت ها ادامه داشته باشد.

واگرایی مخفی(hidden divergence)

این واگرایی در دسته سیگنال های ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:

واگرایی مخفی مثبت(hd+)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشان دهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه منظور از ترید خلاف روند چیست؟ می یابد.

واگرایی مخفی منفی(hd-)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشان دهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.

جمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است

واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایین‌تر) و اندیکاتور(کف بالاتر)

واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایین‌تر)

واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایین‌تر)

واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایین‌تر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)

• در این اندیکاتور واگرایی مثبت زمانی است که قیمت نزولی است ولی روند اندیکاتور صعودی است.و واگرایی منفی زمانی است که قیمت صعودی است ولی روند اندیکاتور نزولی است.

• واگرایی ها وقتی قابل اطمینان تر است که در نقاط اشباع خرید و فروش دیده شود.

ممنون از اینکه تا پایان ” استوکاستیک stochastic چیست ” همراه ما بودید.

پین بار (pin bar) چیست و چگونه با پین بار معامله کنیم

پین بار یکی از الگوهای پرایس اکشن می باشد که برای اولین بار توسط نایل فولر استفاده شده است. این الگو از یک کندل تشکیل می شود که خبر از برگشت کامل قیمت می دهد. در این مقاله پین بار را کامل و مفید بشناسید.

پین بار (pin bar) چیست (الگوی ادامه دهنده یا برگشتی)

پین بارها در استراتژی پرایس اکشن بسیار کاربرد دارند. الگوی شمعی پین بار بدنه ی کوتاه ولی سایه بلندی دارد.در این الگوی ساده ی بازار، قیمت به یک سطح خاصی می رسد، بعد از ضربه زدن برمی گردد.

پین بار را در شکل زیر ببینید:

پین بار (pin bar) چیست

پین بار و انواع آن

در انتهای شمع های پین بار سایه کوتاه که نام دیگر آن بینی می باشد و در انتهای دیگری سایه بلند قرار گرفته است. اغلب تحلیل گران اعتقاد دارند که سایه ی بلند الگو باید دو سوم همه ی طول الگو را تشکیل دهد. در این صورت دیگر قسمت های پین بار تنها یک سوم را تشکیل می دهند.

قیمت Open و Close کندل می بایست تقریبا همسان باشند تا بتوانند بدنه را تشکیل دهند.

برای تایید پین بار چه کار کنیم؟

برای تایید این الگو، باید منتطر باشید تا کندل بسته شود به این منظور که یک کندل جدید تشکیل شود و تغییر نکند.

چرا باید این کار را انجام بدهیم؟ فقط به این منظور که مطمئن شویم کندلی که تشکیل شده یک پین بار است (باید در نظر بگیرید که هر پین باری شاید پین بار نباشد!)

این الگو تنها یک کندلی ایت که برگشت شدید و ریجکت های قیمتی شدید را به نمایش می گذارد.

پین بار چیست و چگونه معامله کنیم

سایه پین بار چه چیز را نشان می دهد و به چه معناست؟

این سایه پین بار ناحیه ای را نشان می دهد که قیمت در آن ریجکت شده است.

به این معناست که قیمت در خلاف جهت سایه به حرکت خود ادامه می دهند.

در نتیجه در یک پین بار نزولی، یک سایه بلند در قسمت بالا داریم که به معنای رد شدن قیمت های بالا می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود کاهشی خواهند شد.

و در یک پین بار صعودی، یک سایه بلند در قسمت پایین داریم که به معنای رد شدن قیمت های پایین می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود افزایش خواهند یافت.

روش معامله با پین بار

چگونه با پین بار معامله کنیم؟

در ابتدا همانطور که در ابتدا گفتیم باید منتظر بمانیم تا پین بار بسته و تایید شود . ممکن است درست متوجه نشده باشیم و در شناسایی الگو دچار سوء تفاهم شده باشیم.

ناحیه ی دیگر معامله با الگوی پین بار، در اصلاح 50 درصدی در پین بار، وارد معامله شویم.

به این معنا که صبر می کنیم قیمت با در نظر گرفتن سایه ها تا قسمت وسط اغلگو بیایید. تا در این قسمت یک ورود به معامله داشته باشیم.

تصویر پایین را مشاهده نمایید:

روش معامله با پین بار

در ابتدا برای ورود به معامله، پین بار را در نمودار پیدا کنید:

در نظر بگیرید که شما می توانید از استراتژی پرایس اکشن در تمامی بازارها و در هم بازه زمانی می توانید استفاده کنید.

در ابتدا گفتیم که باید پین بار را درست تشخیص داده باشید.

در تصویر زیر یک الگوی پین بار صعودی داریم که باتوجه به تلاش زیاد خرسها اما موفق شده اند و روند بازار بعد از آن صعودی شده است.

مرحله ی بعدی: حرکت قیمت را در گذشته بازار پیدا کنیم تا دلیل اینکه چرا پین بار تشکیل شده است را متوجه شویم.

برای این کار بهتر است از تایم فریم های بزرگتر استفاده نمایید. در تصویر زیر از تایم فریم 1 ساعته استفاده شده است.

در این بخش که به آن خط مقاومت گفته می شود، سایه کندل آن را لمس کرد اما به سمت بالا حرکت کرد.

و این خط را به حمایت تبدیل کرد. در بعضی موارد داشتن یک استراتژی ساده بر اساس استراتژی پرایس اکشن می تواند یک بهترین تصمیم را برای شما رقم بزند.

فیلترنویسی الگوی کندل پین بار

با توجه به توضیحات داد شده در خصوص الگوی کندلی پین بار و نحوه شناسایی و معامله براساس این الگوی کندلی به اهمیت این الگو پی میبریم. این الگو می تواند نقاط برگشتی بسیار خوبی را برای ما شناسایی کند و سودهای بسیار خوبی را برای ما داشته باشد. در بازارهای مالی من جمله ارز دیجیتال و فارکس الگوی کندلی پین بار زیاد اتفاق می افتد و این الگو در تایم فریم های مختلف تاثیرات متفاوتی را دارد. الگو کندل پین بار و به نوعی تمامی الگوهای شمعی در تایم فریم های بزرگتر بسیار مورد تایید است و برگشت بیشتری را به همراه خواهد داشت و می تواند سود بیشتری را برای ما داشته باشد. حال سوال اینجاست که در بین ارزهای بسیار زیاد بازار و درتایم فریم های مختلف ما چگونه کندل پین بار پیدا کنیم؟

آشنایی با فیلترنویسی کندل پین بار

فیلترنویسی یک مفهوم جدید برای معامله گران حرفه ای است که به جرات می توان گفت یک معامله گر حرفه ای بدون داشتن ابزاری به نام فیلترنویسی نمی تواند معاملات زیادی را داشته باشد و همچنین نمی تواند نقاط طلایی خوبی را پیدا و معاملات خود را انجام دهد. فیلترنویسی کندل پین بار یعنی توسط ابزاری هوشمند به جای اینکه خودمان تک به تک کوین های ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم که آیا کندل پین بار رخ داده است یا خیر آن ابزار برای ما بررسی کند و به ما اطلاع دهد! این توضیح قطعا شما را هیجان زده خواهد کرد، پس بیاید کمی بیشتر در مورد فیلترنویسی و فیلترنویسی کندل پین بار صحبت کنیم.

آشنایی با فیلترنویسی کندل پین بار

آموزش فیلترنویسی الگوی کندل پین بار

شما برای معامله با هر نوع استراتژی باید زمانی را برای بررسی بازار بگذارید تا بتوانید استراتژی خودتان را در بازار و بر روی یک کوین یا ارز پیدا کنید. این بررسی باید بر روی تایم فریم های مختلف انجام شود تا بتوانید موقعیت به اصطلاح طلایی خودتان را بیابید و سپس شروع به معامله کنید. این شکل گیری موقعیت بازار براساس استراتژی شما ممکن است ساعت ها یا حتی روزهای طول بکشد که کمی خسته کننده و فرسایشی است. اما به این نکته توجه کنید که با توجه به تعداد بسیارزیاد کوین های ارز دیجیتال بطور حتم استراتژی شما در هر لحظه روی یک یا بیشتر از یک کوین وجود دارد! حال شما چگونه باید این کوین ها را پیدا کنید؟

برای مثال الگوی کندل پین بار صعودی و الگوی پین باز نزولی را که در همین مقاله آموزش دیدیم را در نظر بگیرید. این الگو یک الگوی بازگشتی فوق العاده است که اگر شما آن را پیدا کنید می توانید سودهای بسیار زیادی را کسب کنید. ما در تیم ONBIT برای شما امکان فیلترنویسی الگوی کندل پین بار را ایجاد کرده ایم. شما به کمک فیلترنویسی می توانید در کمتر از منظور از ترید خلاف روند چیست؟ 1 ثانیه کل مارکت ارزدیجیتال را بررسی کنید و کوین هایی که الگوی کندل پین بار را دارند مشاهده کنید و معاملات خودتان را شروع کنید.

اگر می خواهید بیشتر در مورد فیلترنویسی و کاربرد آن بدانید پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید: کاربرد و مزایای فیلترنویسی ارز دیجیتال

فیلترنویسی الگوی پین به شما هر لحظه سیگنال خرید و فروش می دهد چیزی که شما با داشتن آن یک ربات خستگی ناپذیر و دقیق دارید که بجای شما بازار را رصد می کند و به شما اطلاع می دهد. شما با فیلترنویسی ONBIT کافیست الگوی کندل پین بار را بسازید و دیگر نمودار را رها کنید، ما در فیلترنویسی ONBIT به محض ایجاد اولین الگوی پین بار در بین بیش از 800 کوین ارز دیجیتال به شما اطلاع می دهیم. این اطلاع هم از طریق پیامک بر روی گوشی خود شما می باشد.

به دنیای نوین معامله گری و لذت ترید کردن با ما خوش آمدید. برای شروع فیلترنویسی ارز دیجیتال و فیلترنویسی کندل پین بار اینجا کلیک کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.