چگونه ضرر خود را در بورس جبران کنیم؟
سود و زیان، دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس است و ممکن است هر سهامداری در مقاطع زمانی متفاوتی متحمل زیان در این بازار شود. با این وجود همیشه راه هایی وجود دارد که از این زیان ها جلوگیری کرد و یا از شدت آنها کاست. در این گزارش برخی از این روش ها بررسی می شوند.
به گزارش بیداربورس به نقل از اقتصادآنلاین آغاز دوباره عرضههای اولیه در بورس به همراه صعود شاخص کل در هفتههای گذشته باعث شده تا بار دیگر بسیاری از مردم به سرمایهگذاری در این بازار جذب شوند. صعود ارزش معاملات سهام و ورود پول حقیقی به این بازار نیز این موضوع را تایید میکند.
با این وجود، تجربه تلخ سقوط بورس در نیمه دوم سال ۹۹، بسیاری از معاملهگران را از ورود پول جدید به بازار سرمایه ترسانده است. اما ضرر کردن در این بازار برای هر سهامداری اتفاق میافتد و آنچه که مهم است، یادگیری مهارتهایی برای جلوگیری از این زیانها و جبران آنها است. در این گزارش به مرور برخی از این راهکارها میپردازیم.
*به وارن بافت گوش کنید!
وارن بافت، یکی از بزرگترین فعالان تاریخ بازار سرمایه و از ثروتمندترین افراد جهان، جمله معروفی دارد که میگوید: بورس محل انتقال ثروت از آدمهای عجول به آدمهای صبور است.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه، ذاتا بلندمدت به شمار میرود و سرمایهگذاران باید برای کسب سود در این بازار صبر داشته باشند. یک معاملهگر حرفهای، سهم را در قیمت مناسب میخرد و با یک تحلیل منطقی، قیمت هدفی را برای آن سهم تعیین میکند. ممکن است در این بین سهم خریداری شده نوسانات زیادی را تجربه کند اما اشخاص حرفهای صبر میکنند تا قیمت سهم به ارزش مدنظر آنها برسد.
*حد ضرر تعیین کنید
یک معاملهگر بازار سرمایه، هر قدر هم حرفهای باشد ممکن است گاهی اوقات تحلیل نادرستی داشته باشد و یک سهم زیان ده یا گرانتر از ارزش واقعی را بخرد. به همین دلیل، تعیین یک حد ضرر و پایبندی به آن برای هر معاملهای ضروری است.
روشهای متعددی برای تعیین حد ضرر وجود دارد که افراد میتوانند با توجه به استراتژی معاملاتی و سطح ریسکپذیری خود و همچنین در نظر گرفتن جو کلی بازار از آنها استفاده کنند. استفاده از ابزار فیبوناچی، اندیکاتور میانگین متحرک، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت، نمونههایی از این ابزارها هستند که پیشنهاد میشود معاملهگران از آنها استفاده کنند.
*میانگین کم کردن در بازار نزولی
یکی دیگر از روشهای جلوگیری از زیانهای شدید، میانگین کم کردن است. ممکن است یک معاملهگر، سهمی را بر اساس تحلیل خود ارزشمند بداند و آن را خریداری کند اما به دلایل مختلفی، سهم وارد روند نزولی شود. در این شرایط، سهامدار میتواند در قیمتهای پایینتر همان سهم را خریداری کند تا قیمت خرید میانگین وی کم شود. در این صورت، اگر سهم وارد روند صعودی شود، سهامدار سریعتر از زیان خارج شده و سود دریافت میکند.
البته باید به این نکته توجه داشت که میانگین کم کردن زمانی کاربرد دارد که معاملهگر از تحلیل خود اطمینان داشته باشد و صعود سهم را قطعی بداند. اگر چنین نباشد و سهم واقعا بنیاد خوبی نداشته باشد، میانگین سهم کردن تنها زیان سهامدار را بیشتر میکند و میتواند به ضرر او تمام شود.
*توصیههایی برای کم تجربهها
شاید بزرگترین زیانهای ریزش بازار سهام در سال ۹۹ را افرادی متحمل شدند که دانش چندانی از بازارهای مالی نداشتند و با دعوت دولت و دوست و آشنا وارد این بازار شدند. حتی بسیاری از این افراد برای کسب سود در بورس، داراییهایی از جمله خانه و خودروی خود را فروختند اما حسرت، تنها چیزی بود که برای آنها باقی ماند.
همیشه به افراد غیر متخصص پیشنهاد شده است که از طریق صندوقها و به طور غیر مستقیم در بورس سرمایهگذاری کنند. با این وجود اگر شخصی اصرار دارد که شخصا به معامله سهام بپردازد، بهتر است از سرمایه مازاد خود در این مسیر استفاده کند. همچنین بهتر است افراد کم تجربه، در ابتدا با پول کم وارد معاملات شوند و در صورت موفقیت، به تدریج مقیاس معاملات خود را بالا ببرند.
ریسک به ریوارد را در معاملات خود چه گونه در نظر بگیریم!
یکی از پارامترهای بسیار مهم و تاثیر گذار در معاملات نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به زیان میباشد که در هنگام تجارت در بازار معاملات به خصوص فارکس، باید به آن توجه ویژه داشت.
یکی از روشهای کاهش ریسک، تشکیل سبد سهام است و متنوع سازی آن است اما روش دیگر آن توجه به نسبت ریسک به ریوارد می باشد.
شاخص یا نسبت سود به زیان یا همان “ریسک به ریوارد” شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس می باشد، این شاخص می تواند جهت تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید سهم مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده است. بهترین ریسک به ریوارد چقدر است ؟
اگر برای خرید دو سهم مردد هستید، میتوانید به کمک این شاخص، یکی را انتخاب کنید (آن سهمی که ریسک به ریوارد کمتری دارد).
حتی ممکن است در بازار بورس، ۱۰ سهم پیدا کنید که به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید دارند. حال میتوانید به شاخص R/R نگاه کنید تا بتوانید در اتخاذ تصیم گیری برای معامله، به یک نتیجهی بهتری برسید.
نسبت ریسک به ریوارد یعنی اینکه شما در مقابل چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید. به بیان ساده نسبت ریسک به بازده یعنی در برابر چه میزان سود احتمالی حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را منحمل شوید. در مورد حراج پیوسته در بورس بیشتر بدانید.
ریسک به ریوارد
مفهوم ریسک به ریوارد چیست ؟ مفهوم “نسبت سود به زیان در همه بازارهای بورس چه داخلی(بورس های ملی) و چه بین المللی یکسان است.
نسبت ریسک به بازده ترکیب شده از دو واژهی “ریسک ” و “بازده ” است.
منظور از ریسک تفاوت قیمت سهم و حد ضرر است و منظور از ریوارد تفاوت قیمت سهم و حد سود می باشد.
بازده عبارت است از:
پاداشی که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری و به خطر انداختن پول خود به دست میآورد که بازده ممکن است ” مورد انتظار ” یا “واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیشبینیشده):مقداری است که سرمایهگذار انتظار دارد آن را بدست آورد
اما بازده واقعی مقدارِ بازدهی است که سرمایهگذار آن را در عمل به دست میآورد.
درواقع با افزایش بازده(ریوارد) احتمال رسیدن قیمت به بازده مورد انتظار کاهش می یابد که بهتبع آن کاهش شانس برد را به همراه خواهد داشت.
برای مثال ممکن است پیشبینی کنیم که روی سهمی ۳۰% سود کنیم که این بازده مورد انتظار ما است درحالیکه در عمل فقط ۱۵% سود کنیم که این سود همان بازده واقعی است.
ریسک به ریوارد مناسب چقدر است ؟ در معاملات مان ممکن است به جای سود زیان کنیم. در اینجا ریسک مطرح می شود در واقع زیان مورد انتظار را ریسک می گوییم.
بنابراین بر اساس تعریف: نسبت ریسک به بازده عبارت است از زیان بالقوه در مقابل بازده مورد انتظار.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد به این شکل است که برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
(Stop Loss) حد ضرر – قیمت ورود به سهم = ریسک(Risk )
(Target) حد سود – قیمت ورود به سهم = ریوارد(Reward)
عبارت است از نسبت میزان سود به میزان ضرر احتمالی که قبل از ورود به معامله تعیین میشود. بهترین صرافی ارز دیجیتال ایرانی را بشناسید.
بنابراین پس از تعیین ریسک و ریوارد اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم (Risk/Reward) و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید منطقی هست.
در واقع اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی تعیین حد ضرر در معاملات بورس یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی (حد ضرر بدست آمده) باشد، آنوقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
بررسی چند مثال:
فرض کنید قیمت سهمی ۲۰۰۰ ریال باشد. با تحلیل تکنیکال حد ضرر را ۱۸۰۰ و هدف را ۳۰۰۰ فرض کردیم.
ریسک برابر با ۲۰۰۰_۱۸۰۰ یعنی ۲۰
ریوارد یا سود برابر با ۳۰۰۰_۲۰۰۰ یعنی ۱۰۰
حال نسبت ریسک به ریوارد برابر ۲۰ به ۱۰۰ است که بیست درصد منطقی است و می تونیم سهم را خریداری کنیم زیرا که زیان برابر با یک پنجم بازدهی یا سودمان است. پس فعلا خرید خوبیست.
فرض کنید شما قصد خرید سهمی را در بازار بورس ایران با واحد پولی ریال را دارید که قیمت آن مبلغ ۱۶۸۱ ریال است و تارگت ( حد سود ) سهم مبلغ ۲۱۲۰ ریال و حد ضرر سهم مبلغ ۱۵۵۰ ریال می باشد، بنابراین برای تصمیم گیری جهت خرید یا عدم خرید سهم ابتدا باید ریسک و ریوارد را مشخص نماییم.
۱۳۱ = ۱۵۵۰ – ۱۶۸۱ = ریسک
۴۳۹ = ۲۱۲۰ – ۱۶۸۱ = ریوارد
حالا طبق مطالب گفته شده ریسک را تقسیم بر ریوارد می کنیم که می شود:
Risk/Riward=۱۳۱ / =۴۳۹ ۰ / ۲۹۸
بنابراین نتیجه محاسبه می شود؛ ۰٫۲۹۸ یا ۲۹٫۸% و چون این نسبت کمتر از ۵۰% می باشد پس سهم برای خرید مناسب است.
تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد:
شاخص ریسک به ریوارد شاخص خوبی برای تعیین حد ضرر و حد سود است. میدانید بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری چیست ؟
اگر پس از خرید سهم، قیمت آن تا مبلغ۱۵۵۰ریال سقوط کرد آن را می توانیم بفروشیم و با ضرر از آن خارج شویم و اگرقیمت سهم بالا رود و تا مبلغ ۲۱۲۰ ریال رسید، باز هم می توانیم تصمیم به فروش سهم بگیریم. به عبارت دیگر مبلغ ۴۳۹ ریال سود در مقابل مبلغ ۱۳۱ ریال ضرر که ریسک به ریوارد سهم می شود ۲۹% و یا یک سوم مبلغ سرمایه گذاری، بنابراین ریسک به ریوارد، به این مفهوم است که شما حاضرید در مقابل ۲۹ درصد سود، مقداری از سرمایه خود را (به اندازه مبلغ سرمایه گذاری) به خطر بیندازید.
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارتها خواهیم پرداخت.
سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را میکنیم تا شما هرچه سریعتر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
پس راه حل چیست؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
حالا که جواب را میدانید شاید بپرسید چطور؟
در ادامه به نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزارهای معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاریها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.
ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم. تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن خطای استراتژی و تعیین حد ضرر در معاملات بورس مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
حد سود و حد ضرر چیست و چگونه تنظیم می شود؟
یکی از پر کاربردترین اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در بازار سرمایه، حد سود و حد ضرر میباشد؛ معامله گران حرفه ای در ابتدای ورود به یک سهم، اهداف سهم را به وسیله اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تکنیکالی مشخص می کنند و نقطه ی ورود و خروج مشخصی دارند.
در ادامه در این مقاله بیشتر با مفهوم حد سود و حد ضرر آشنا خواهیم شد و چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر را بررسی خواهیم کرد.
مقدمه ای بر حد سود و حد ضرر
اگر جزء فعالان بازار سرمایه هستید، باید بارها دو واژه ی حد سود و حد ضرر به گوش تان خورده باشد. تعیین حد سود و حد ضرر یعنی با هدف به سهمی وارد شدن. در واقع یعنی بی برنامه و سردرگم نبودن و یعنی مشخص بودن نقاط خروج از سهم؛ اغلب فعالان بازار سرمایه، هدف خاصی از ورود به هر سهم دارند و با توجه به اجتناب ناپذیر بودن بازار سرمایه، تعیین حد سود و حد ضرر میتواند نقش به سزایی در اثر بخشی هر چه بیشتر خرید و فروش های شما داشته باشد.
حد سود چیست؟
به بیان ساده و مفید، حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید. همچنین باید بدانید که معمولا حد سود را در نزدیکی مقاومت های معتبر و سقف های تکنیکالی در نظر میگیرند و برخی معامله گران با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی شان، به محض رسیدن قیمت سهم به محدوده حد سود، از آن خارج میشوند.
حد ضرر چیست؟
به بیان ساده و مفید حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید. همچنین باید بدانید حد ضرر معمولا مقداری پائین تر از حمایت های معتبر و کف های تکنیکالی در نظر گرفته میشود و البته واکنش سهامداران به محض رسیدن قیمت سهم به حد ضرر، با توجه به دیدگاه کوتاه مدتی یا بلند مدتی و با توجه به استراتژی های معاملاتی شان، متفاوت خواهد بود.
راه حلی برای جبران ضرر
یکی از مهم ترین کارها در بازار بورس این است که برای هر معامله، پس از تعیین حد سود و حد ضرر، به حد سود و حد ضرر پایبند باشید؛ گاها رخ میدهد که علی رغم تحلیل و بررسی سهم مورد نظر، پس از ورود به سهم به دلیل رخ دادن اتفاقات منفی حول شرکت و یا دیگر دلایل، سهم دچار ضرر و افت قیمتی میشود. اصلاح و افت قیمت و یا ضرر در هر سهمی ممکن است اتفاق تعیین حد ضرر در معاملات بورس بیفتد که این امری بدیهی است و انتظار می رود که پس از طی کردن دوران اصلاح، سهم به روند صعود بازگشته و مجددا سود دهی خود را آغاز کند؛ اما برای جبران ضرر در این جور مواقع، دو راه وجود دارد.
راه حل اول این است که به محض فعال شدن حد ضرر از سهم خارج شد و آن سهم را به دقت زیر نظر گرفت و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از این سهم، مجدد سوار آن شد و ضرر متحمل شده را جبران کرد.
همچنین راه حل دوم این است که اگر از ارزندگی و آینده ی درخشان سهم تان اطمینان دارید، به محض فعال شدن حد ضرر سهم، از سهم خارج نشده و اندکی صبر پیشه کنید. حال در چنین شرایطی، سهم را به دقت زیر نظر گرفته و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از سهم، میانگین کم کرده و از سیر صعودی سهم لذت ببرید. همچنین باید بدانیم که میانگین کم کردن به این معناست که در چنین شرایطی که در ضرر هستید و سهم در کف قیمتی سیگنال بازگشت به روند صعودی را صادر کرده، مجددا از آن سهم در کف قیمت خریداری کنید تا میانگین قیمت خرید تان کاهش یابد و سریع تر به سود برسید.
چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است. پس از تشخیص روند سهم و تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی، به طور کلی، معمولا حد سود سهم مورد نظر را 5 درصد پائین تر از محدوده مقاومت سهم در نظر می گیرند؛ چرا که ممکن است به محض رسیدن سهم به محدوده مقاومتی و فشار فروش سهامداران، سهم با صف فروش سنگینی مواجه شود و نتوان به راحتی از آن خارج شد.
همچنین به طور کلی معمولا حد ضرر سهم مورد نظر را چند درصد پائین تر از محدوده حمایتی و نقطه خرید در نظر می گیرند.
البته برای خروج از سهم باید مطمئن شویم که سطح حمایتی سهم شکسته شده و سهم به سمت قیمت های پائین تر در حال حرکت است؛ چرا که ممکن است هر آن مورد حمایت قرار گرفته و روند صعودی خود را در پیش گیرد.
تعیین نسبت ریسک به ریوارد
نکته خیلی مهم در تعیین حد سود و حد ضرر، تعیین نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله است. نسبت ریسک به ریوارد، آن قدر اهمیت بالایی دارد که خود میتواند مقاله ای جداگانه باشد اما با توجه به اینکه به مبحث حد سود و حد ضرر مرتبط است، به صورت کوتاه و مختصر به آن اشاره میشود. نسبت ریسک به ریوارد یعنی من در ازای کسب X مقدار سود، حاضرم تا Y مقدار ضرر را به جان بخرم.
همانطور که پیشتر گفتیم، هیچ چیز در بازار سرمایه قطعیت ندارد و هر آن ممکن است تحلیل و تفسیر برترین تحلیل گران و مفسران با انتشار اخبار و اتفاقاتی، اشتباه از آب در بیاید. نسبت ریسک به ریوارد، نسبتی است که هر شخص با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی اش برای خود تعیین میکند و یک قانون خاص یا از پیش نوشته شده ای نیست.
بطور مثال یک شخص ممکن است که نسبت ریسک به ریوارد در معاملات خود را 2 به 1 در نظر بگیرد که نسبتی معمول و منطقی است؛ یعنی حاضر است مثلا در ازای کسب 20 درصد سود، 10 درصد ضرر را بپذیرد. همچنین نسبت های 3 به 1 در تعیین ریسک به ریوارد هم میتواند منطقی باشد اما نسبت های خیلی بالاتر، شخص را طمع کار جلوه میدهد که اصلا خوب نیست و نسبت 1 به 1 هم بدون شک قمار محسوب میشود.
نمیدونی چجوری سیو سود کنی؟! » سیو سود در بازار بورس
نتیجه گیری پایانی در خصوص حد سود و حد ضرر
همواره بسیار گفتیم و شنیدیم که تعیین حد سود و حد ضرر و پایبندی به آن، یکی از اصلی ترین اصول معامله گری است که هر فرد در بازار سرمایه باید آن را رعایت کند. نکته هم ضروری است که بدانیم استراتژی و دیدگاه هر شخص در بازار سرمایه متفاوت است. پس با استراتژی، دیدگاه و گفته دیگران معامله نکنید؛ زیرا که آستانه تحمل ضرر هم برای هر شخص متفاوت است. موفق و پرسود باشید.
سوالات متداول در رابطه با حد سود و حد ضرر
حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید؛
حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید؛
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است؛
حد ضرر (Stop-Loss) در فارکس چیست؟
از اردر حد ضرر (stop loss) زمانی در بروکر فارکس استفاده می شود که بخواهید یک معامله پس از رسیدن به یک قیمت خاص بسته شود. به عبارت دیگر، از اردر حد ضرر به منظور کاهش ضرر معامله گر در یک پوزیشن معاملاتی باز استفاده می شود. این ابزار زمانی مفید است که برای نظارت بازار در مقابل کامپیوتر تان حضور نداشته باشید. این مقاله به ضرورت حد ضرر، نحوه ی تنظیم و همچنین چگونگی محاسبه ی آن می پردازد.
چرا استفاده از حد ضرر (stop- loss) در تجارت فارکس بسیار مهم است؟
اولین سؤال منطقی برای پاسخ دادن این است که – حد ضرر در فارکس نشان دهنده ی چیست؟ به طور خلاصه، حد ضرر اردری است که با بروکر به منظور کاهش ضرر سرمایه گذار در یک پوزیشن اجرا می شود. اردر حد ضرر را می توان در پوزیشن های خرید (Long) و فروش (Short) قرار داد.
اردر حد ضرر احساسات تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری را حذف می کند . این به ویژه زمانی مفید است که فرد نمی تواند بر پوزیشن نظارت کند. حد ضرر در فارکس به دلایل بسیاری اهمیت دارد، اما دلیل ساده ای وجود دارد که در اینجا شایان ذکر است – هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس را به طور دقیق پیش بینی کند. مهم نیست که تنظیمات تجاری تا چه اندازه قدرتمند است یا تا چه حد اطلاعات به یک ترند خاص اشاره دارد.
قیمت های آینده در بازار ناشناخته بوده و هر معامله ورودی یک ریسک است. معامله گران فارکس ممکن است در نیمی از موارد با بیشتر جفت ارزها موفق شوند، اما به دلیل مدیریت پول بسیار ضعیف هم چنان متحمل ضرر مالی شوند. مدیریت پول نادرست منجر به پیامدهای ناخوشایند می شود. برای جلوگیری از آن، فرد باید نحوه ی محاسبه و قرار دادن حد ضرر در تجارت فارکس را بداند.
نحوه ی تعیین اردر حد ضرر (stop- loss):
معامله گران فارکس می توانند با انتظار تخصیص حد ضرر – و نه حرکت دادن و تغییر حد تا زمانی که معامله به قیمت توقف برسد – در یک قیمت ثابت حد ضرر را تعیین کنند. به علاوه، راحتی این مکانیسم توقف به تعیین حد ضرر در معاملات بورس دلیل سادگی آن است.
اردر حد ضرر توسط معامله گران به منظور کاهش ریسک یا حفظ بخشی از سود موجود در یک پوزیشن تجاری اجرا می شود. هر گاه معامله ای انجام می شود، اردر حد ضرر به عنوان یک گزینه در پلتفرم متاتریدر ارائه شده و می توان آن را در هر زمان تغییر داد.
معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس ممکن است اردر خرید EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ را به همراه اردر حد ضرر در ۱.۱۴۸۵ اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به ۱۵ پیپ محدود می کند.
اردر حد ضرر ابزار مدیریت پول بسیار مهمی برای معامله گران است.
زمانی که یک معامله سود دهی متوسطی دارد معامله گر معمولاً اردر حد ضرر را تغییر داده و آن را به پوزیشنی حرکت می دهد که در آن بخشی از سود معامله حفظ شود. در ادامه مثال قبل، فرض کنید که پس از خریدن EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ ، قیمت به مقدار ۱.۱۶۰۰ بالا برود . در این زمان، معامله گر ممکن است اردر حد ضرر خود را به ۱.۱۵۴۰ بالا ببرد تا به طور تقریبی نیمی از سود موجود را در صورت روند نزولی بازار حفظ کند .
گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید.
همچنین با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد ۵۰ پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به ۱.۱۶۰۰ برسد، حد ضرر به صورت خودکار به ۱.۱۵۵۰ تغییر خواهد کرد. اگر بازار پس از آن به ۱.۱۶۲۰ برسد، حد ضرر به ۱.۱۵۷۰ افزایش خواهد یافت.
اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در فارکس بیشتر بدانید.
محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)
اجرای حد ضرر را می توانید به ۲ روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک و دلارهای تحت ریسک
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما ۵ پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن ۵ میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
در معرض ریسک ۶x$1×5 = $30
پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد تعیین حد ضرر در معاملات بورس محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:
Y منهای X = پیپ های تحت ریسک
اگر جفت ارز EUR/USD را در ۱.۵۶۹ با حد ضرر ۱.۵۷۵ بفروشید در این صورت در هر لات ۶ پیپ تحت ریسک خواهید داشت.
این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.
ریسک حساب تان را کنترل کنید
دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از ۲ درصد و به طور مطلوب کمتر از ۱ درصد از موجودی حساب تان باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر فارکس یک اردر حد ضرر ۶ پیپ قرار دهد و ۵ میکرولات معامله کند این امر معامله را ۳۰ دلار در معرض ریسک قرار می هد. حالا اگر بخواهد ۱ درصد ریسک کند، برای ریسک ۳۰ دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به ۳۰۰۰$ = ۱۰۰×۳۰ موجودی نیاز دارد. برای ریسک ۳۰ دلار، معامله گر حداقل به ۳۰۰۰ دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.
از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان ۵۰۰۰ دلار باشد به این ترتیب ($۵۰۰۰/۱۰۰= $۵۰) در هر معامله می توانید ۵۰ دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان ۳۰۰۰۰ دلار باشد می توانید تا سقف ۳۰۰ دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.
کلام آخر درباره حد ضرر
همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.
حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از ۲ درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.
دیدگاه شما