برای مثال، وارن بافت یکی از موفق ترین سرمایه گذاران است. استراتژی معاملاتی او در این جمله معروف از او خلاصه شده است : “اگر من نمی توانم آن شرکت را درک کنم، در آن سرمایه گذاری نخواهم کرد.”
مسیرهای معامله گری موفق در بورس
امیرآبادی مدرس و فعال بازار جهانی به بررسی طرح معاملاتی در یادداشتی پرداخته است.
رحمان امیرآبادی؛ بازار: برای اینکه بتوانید بهترین معاملات را در بازار جهانی داشته باشید ابتدا باید ببینید چگونه تریدری هستید، این نکته مهمی است که باید تکلیف خود را با خود در نحوه ترید مشخص کنید
بسیاری از معاملهگران تصور میکنند پس از چند معامله موفق شانس همیشه با آنها باقی خواهد ماند اما هرگز اینگونه نیست. به محدودیتهای خود پایبند باشید و با مدیریت ریسک (Risk Management) از پول خود مراقبت کنید
اصولا سه گروه معامله گر در بازار ها وجود دارد :
معامله گر روزانه
کسی است که تمام معاملات خود را در طول یک روز انجام میدهد
و در آخر روز خود هیچ معامله فعال یا بازی ندارد.
این دسته از تریدرها در طی چند ساعت یا ثانیه ( اسکالپر ) تکلیف خریدها و فروشهای خود را معلوم میکنند
سوئینگ تریدر ها
معاملات این دسته بر نگهداری و فروش در قیمت مشخص است برخلاف معامله گران روزانه این دسته از تریدرها ممکن است چند روز، چند هفته، چند ماه یا حتی چند سال به نگهداری از داراییهای خود بپردازند.
رباتها یا الگوریتمها
الگوریتمها حاصل تحلیلهای پیچیده هستند و توسط یک ربات اجرا میشوند.
در این نوع از ترید، رباتها با رسیدن به شرایط خاصی که در الگوریتم مشخص شده اقدام به خرید یا فروش یک ارز دیجیتال میکنند. و یک ایراد بزرگ در آنها درک نکردن احساسات بازار است، در کل هیچ دارو و قرص جادویی برای ساختن یک معامله گر عالی وجود ندارد. تنها چیزی که میدانیم این است که یک سری حقایق کلیدی وجود دارند که باید آنها را رعایت کنیم تا در معامله با دارایی واقعی خود، آماده و محتاط باشیم.
جالب است بدانیم بازندگان اصلی بازار پزشکان مهندسان و وکلا و افرادی هستند که طبقه اجتماعی بالایی دارند،حتی با دانش ترین معاملهگران هم گاهی اوقات به علت تصمیمات احساسی اشتباه کرده و بعد از آن خود را سرزنش می کنند . این امر در معامله طبیعی است زیرا ما انسان هستیم و گاهی تسلیم احساسات خود میشویم خصوصا وقتی میخواهیم پول خود را به خطر بیندازیم.و این موارد احساسی در اشخاص که در شغل خاصی ماهری هستن مثل پزشکان و . بیشتر خودش را نشان میدهد.
حالا باید بررسی کنیم چه نگاهی داشته باشیم تا معامله گر یا تریدر بهتری باشیم برای این کار باید چند نکته را رعایت کنیم:
۱.مانند ربات باشید و هیچگاه به احساسات اجازه تصمیم گیری ندهید
۲.تصمیمات شما باید بر اساس پلن مانند تحلیل تکنیکال ، بنیادی، و رفتار شناسی بازار باشد و بدون سیگنال نباید دست به هیچ کاری بزنید.
۳. همیشه تحلیل خود را داشته باشید و صرفاً به توصیه دیگران اقدام به خرید یا فروش نکنید.چرا که احمقانه ترین کار این است که در ترید به توسعه دیگران دست به خرید فروش بزنید،در دنیا هیچ کار احمقانه تر از این وجود ندارد، زیرا شما اگر سود هم کنید تا همیشه به عده ای دیگر وابسته هستید.
۴.در رابطه با زندگی و کار ترید تعادل ایجاد کنید. استرس بالا و فشار کاری معامله گر هارو را خسته میکند. بنابراین همیشه برای زندگی شخصی خود زمان مناسبی بگذارید و همه چیز را فدای کار خود نکنید. به قول آلفنسو معامله گر معروف، شما زندگی نمی کنید که ترید کنید .ترید می کنید که زندگی کنید.
و در ادامه چند نکته مهم در جهت تبدیل شدن به یک تریدر موفق:
نگاه باز به مارکت داشته و سعی کنید بین رویدادهای خبری ارتباط برقرار کنید تا در صورت بروز فرصتهای معاملاتی بتوانید آنها را تشخیص دهید.
استفاده نکردن از حد ضرر متحرک بسیار ناراحت کننده استی زیرا ممکن است معامله سودده به یک معامله زیانده تبدیل شود بنابراین همیشه از یک حدضرر متحرک (تریلینگ استاپ ) استفاده کنید.
یک پلن معاملاتی ساده طراحی کنید : طرح تریدینگ خود را بیش از حد پیچیده نکنید.بر کسی پوشیده نیست که اگر اندیکاتور خوب بود به صورت رایگان به ما ارائه نمی دادند
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور (Indicator) و ابزارآلات معاملاتی دیگر میتواند شما را از برنامه ریزیهای اولیهتان دور کند . هر چه تعداد این ابزارها بیشتر باشد پیچیدگی برنامه معاملاتی شما بیشتر میشود و ممکن است موجب شود تعداد زیادی معامله را به طور همزمان باز کنید. همچنین ممکن است اندیکاتورهای متعدد سیگنالهای ضد و نقیض صادر کنند.برای مثال اندیکاتوری در یک پوزیشن ممکن سیگنال بای داشته و اندیکاتور دیگری در همون موقعیت سیگنال برعکس را صادر کند.
مدیریت ریسک و سرمایه
موضوع مهم دیگه مدیریت ریسک: تجربه ثابت کرده اگه مدیریت ریسک نداشته باشید دچار فلج مغزی می شوید در واقع تنها مقداری از پول خود را سرمایهگذاری کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید.
بسیاری از معاملهگران تصور میکنند پس از چند معامله موفق شانس همیشه با آنها باقی خواهد ماند اما هرگز اینگونه نیست. به محدودیتهای خود پایبند باشید و با مدیریت ریسک (Risk Management) از پول خود مراقبت کنید.
پایبند به قوانین نوشته خود باشید :
یادتان باشه اگه به پلن معاملاتی خودتون احترام بزاید بازار هم به شما احترام خواهد گذاشت وگرنه دچار ضرر هنگفتی خواهید شد.
. سعی کنید نسبت ریوارد به ریسک (Risk\Reward Ratio) خود را در زمان بازکردن معامله درک کرده و مطمئن شوید که با توجه به این نسبت از آن معامله خارج خواهید شد.
حد سود و ضرر باید مطابق با طرح معاملاتی باشد و تعیین نقطه (Take Profit) و (Stop Loss) میتواند به شما کمک کند تا احساسی معامله نکنید.
اشتباهات خود را به چالش بکشید : مطمئن باشید با دانش ترین معامله گران نیز دچار خطا میشوند، پس مهم است که بتوانید منطق این اشتباهات را درک کنید. اشتباهات رایج در معامله گری شامل معامله در مارکت های متعدد، وارد شدن به معامله با حجم نامتناسب و استفاده از لورج (leverage) بیش از حد، میشوند.
هدف معامله کردن نیست هدف معامله درست انجام دادن است: بازار وحشی است و ما فقط میتوانیم با چیزی که میبینیم معامله کنیم. ممکن است بعضی روزها چند معامله داشته باشیم و گاهی اوقات به مدت چند هفته هیچ معاملهای در کار نباشد. در این حالت بهترین کار این است که منتظر موقعیتهایی باشید که با استراتژی معامللاتی شما منطبق باشد. باز کردن معاملات تصادفی در دراز مدت باعث خداحافظی شما از این مارکت خواهد شد .
یک پلن معاملاتی ساده طراحی کنید : طرح تریدینگ خود را بیش از مسیرهای معامله گری موفق در بورس حد پیچیده نکنید.بر کسی پوشیده نیست که اگر اندیکاتور خوب بود به صورت رایگان به ما ارائه نمی دادند
افزایش علم و دانش نیاز همیشگی معامله گران
به عنوان یک معامله گر باید همواره به دنبال یادگیری باشید. خود را آموزش داده و پس از اتمام یک معامله آن را تحلیل کنید. با داشتن یک ژورنال تریدری میتوانید نکات مثبت و منفی استراتژی معاملاتی خود را پیدا کنید.
مواردی که ذکر شد برای داشتن معاملات مسیرهای معامله گری موفق در بورس سالم و خوب کافی نیست، اما برای شروع کافی است. وضعیت معاملاتی شما هرچه باشد باید مطمئن باشید که ذهنتان متمرکز است. معامله گری کار آسانی نیست، اما میتوانید با کمی نظم، انعطافپذیری و عزم راسخ نحوه کنترل احساست خود را یاد بگیرید.
۷ گام برای ماندن در مسیر درست سرمایه گذاری در بورس
موفق ترین سرمایه گذاران دنیا در بورس را هم که در نظر بگیرید یک روز به این توانایی و قدرت دست نیافته اند. درک و فهم شما از دنیای مالی و شکل گیری شخصیت مالی شما به عنوان یک معامله گر زمان بر است و نیاز به صبر و شکیبایی و داشتن استراتژی معاملاتی درست دارد و نه محاکمه و سرزنش کردن خودتان.
۷ گام اثر گذار برای موفقیت در سفر معامله گری:
۱- شروع به سرمایه گذاری کنید
سرمایه گذاری موفق مانند یک سفر است٬سفری طولانی و زیبا که قرار است بارها اتفاق بی افتد و قرار نیست شروع نشده تمام شود و شما باید خودتان را برای این سفر طولانی و زیبا آماده کنید. ابتدا با تعریف مقصد خود شروع کنید، سپس سفر سرمایه گذاری خود را با توجه به آن برنامه ریزی کنید.
به عنوان مثال، آیا شما در سن ۲۰ سالگی هستید و می خواهید در سن ۵۵ سالگی بازنشسته شوید.؟
مسیر درست در بورس
آیا هدف شما از سرمایه گذاری بلند مدت است و می خواهید برای آینده فرزندانتان پس اندازی مناسب ایجاد کنید.؟
چقدر پول برای انجام این کار نیاز دارید.؟
آیا این پول تمام دارایی شماست.؟
در ابتدا باید سوالات این چنینی را از خود بپرسید. برنامه ای که با این سفر با آن روبرو هستید بستگی به اهداف سرمایه گذاری شما دارد.
۲ – یاد بگیرید و علم بورسی خود را به روز نگه دارید
کتاب هایی را بخوانید و یاد دوره هایی را بگذارنید که منطبق بر قوانین و شرایط فعلی بازار های مالی باشد.یادتان باشد شما در مسیر سرمایه گذاری و تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق نیاز به آموزش همیشگی دارید.هیچ گاه این فکر برایتان پیش نیاید که من بعد از اتمام این دوره یا کتاب نیاز به دوره ی بیشتری ندارم و می توانم با همین چیز هایی که یاد گرفته ام تبدیل به یک معامله گر موفق شوم.مسیر یادگیری در بورس پایان ندارد.
افرادی که به نظریه هایی مانند بهینه سازی سبد سهام ، تنوع و کارایی بازار و همچنین یک استراتژی معاملاتی خوب دست یافته اند،جایزه نوبل شان را از سبد پر سودشان دریافت کرده اند.( پیشنهاد می شود این مطلب را بخوانید : ۳ فاکتور مهم که می تواند در تعیین استراتژی معاملاتی شما را کمک کند )
سرمایه گذاری ترکیبی از علم (مبانی مالی) و هنر (عوامل کیفی) است.
جنبه علمی سرمایه گذاری یک موضوع بسیار مهم است و نقطه شروعی خوب که به هیچ عنوان نباید نادیده گرفته شود.شما بدون داشتن علم سرمیاه گذاری و تحلیل صورت های مالی هیچ وقت نمی توانید در بورس موفق شوید. افرادی که ادعا میکنند بدون اشراف به علم تحلیل مالی می توانند در بورس نتیجه خوبی بگیرند دروغ گو های خوبی هستند.ولی مراقب باشید شما از دروغ این افراد آسیب نبینید.
اگر دانش مالی مناسبی ندارید و یا رشته تحصیلی شما غیر مرتبط با کار بورس است نگران نباشید با استفاده از دوره هایی که توسط کاریمو آکادمی طراحی شده و مناسب برای افراد با هر سطح از دانش می باشد می توانید به علم تحلیل دست پیدا کنید.
هنگامی که شما می دانید که چه چیزی در بازار درست کار می کند، می توانید قوانین ساده ای را که برای شما کار می کنند، مطرح کنید.
زمانی که شما به بورس اشراف پیدا کردید و به درک درستی از نحوه عملکرد بورس رسیدید ٬ با تدوین استراتژی معاملاتی خود می توانید به سود های خوبی برسید.
برای مثال، وارن بافت یکی از موفق ترین سرمایه گذاران است. استراتژی معاملاتی او در این جمله معروف از او خلاصه شده است : “اگر من نمی توانم آن شرکت را درک کنم، در آن سرمایه گذاری نخواهم کرد.”
این جمله به او خدمت بزرگی کرده است.او به شرکت های تکنولوژی مبتنی بر وب اعتقاد نداشت و نیز درک درستی از آنها برایش وجود نداشت به همین دلیل در آنها سرمایه گذاری نکرد و توانست از رکود ویرانگر پس از حباب تکنولوژی در سال ۲۰۰۰ جان سالم به در ببرد. (پیشنهاد می شود این مطلب را نیز بخوانید : نگاه وارن بافت به سهم های حوزه فناوری اطلاعات )
۳ – تعیین کنید که چه استراتژی معاملاتی برایتان بهترین بازدهی را دارد
هیچ کس شما و وضعیت تان را بهتر از خودتان نمی شناسد. شما بهترین کسی هستید که وضعیت روحی٬توانایی و دانش خود را بهتر از هرکسی درک میکنید.این درک از خودتان می تواند در رسیدن به یک استراتژی معاملاتی خوب شما را راهنمایی کند.سعی کنید با بهتر و بیشتر کردن این شناخت از خودتان بتوانید احساسات خود را در بورس به خوبی کنترل کنید.( پیشنهاد می شود این مطلب را نیز بخوانید : سرمایه گذاری مغز و جگر می خواهد یا چشم و گوش؟ )
یک مدل بسیار کاربردی رفتاری که به سرمایه گذاران کمک می کند تا خودشان را بهتر درک کنند، توسط مدیران صندوق، تام بیلیارد، لری بیگل و رون کایزر تهیه شده است که به شرح زیر است:
این مدل٬سرمایه گذاران را بر اساس دو ویژگی شخصیتی طبقه بندی می کند: روش عمل آنها (منطقی یا احساسی) و سطح اعتماد (اعتماد به نفس بالا یا مضطرب).
بر اساس این ویژگی های شخصیتی، مدل BB & K سرمایه گذاران را به پنج گروه تقسیم می کند:
مدل ویژگی رفتاری افراد در بورس
فردگرایان – دقیق و با اعتماد به نفس ، اغلب یک رویکرد انجام شده را انجام می دهند.
ماجراجو – بی ثبات، کارآفرین و قدرتمند.
افراد نامدار -تابع آخرین سرمایه گذاری هایی که در رسانه ها مطرح هستند.
نگهبان – ریسک پذیری زیاد، ذخیره ثروت.
مسیر مستقیم – ویژگی های کلیه موارد فوق را به طور مساوی به اشتراک می گذارد
جای تعجب نیست که بهترین نتایج سرمایه گذاری توسط فردگرایان به دست می آید٬ کسانی که رفتار تحلیلی از خود نشان می دهند و اعتماد به نفس و دید خوبی به بازار سرمایه دارند.حالا شما باید رفتار خود را بر اساس موارد بالا برسی کنید و ببینید در کدام یک از این دسته ها جایی میگرید و بر اساس همان استراتژی معاملاتی خود را در بورس تعیین کنید تا بتوانید موفق شوید.
۴ – دوست و دشمن سرمایه گذاری خود را بشناسید
مراقب باشید و از دوستان دروغین که فقط وانمود می کنند در کنار شما هستند اجتناب کنبد
همچنین همیشه این موضوع را در نظر بگیرید که شما در حال رقابت با موسسات و صندوق های مالی هستید که به اطلاعات بیشتر ٬ دقیق تر و سریعتر دسترسی دارند و البته پول بسیار بیشتر از شما دارند.
دشمن خودت در بورس رو بشناس
به یاد داشته باشید که شما به طور بالقوه بدترین دشمن خود هستید. بسته به شخصیت شما، استراتژی و شرایط خاص، ممکن است موفقیت خود را خراب کنید.حواستان باید به رفتارتان باشد و خیلی خوب خودتان را بشناسید.برای مثال اگر مانند سبک شخصیتی افراد نامدار هستید یعنی به دنبال این هستید که ببینید کدام سهم در رسانه ها و کانال های تلگرامی بیشتر مورد توجه قرار گرفته آن را بخرید راه بسیار خوبی را برای از دست دادن سرمایه خود انتخاب کرده اید.پس خیلی خوب شخصیت خود را بشناسید و در تدوین استراتژی معاملاتی خود این موضع را در نظر بگیرید.
یادتان باشد فقط سهمی را بخرید که از شرکت و اطلاعات آن آگاه هستید.
۵ – مسیر سرمایه گذاری درست را پیدا کنید
راه انتخابی شما را سطح منابع شما تعیین می کند.منابع شما شامل علم٬ پول و هنر معامله گری شما می باشد.شما باید بر اساس این موارد و هدف از سرمایه گذاری مسیر خودتان و بازه زمانی معاملات خود را تعیین کنید.به عنوان یک معامله گر همواره سعی کنید دانش خود را به روز نگه دارید و هیچ گاه برای آموزش دیدن خسیس نباشید.یادتان باشد فراگیزی یک نکته آموزشی می تواند جلوی ضرر های میلیونی شما را بگیرد.
بیشتر سرمایه گذاران موفق با پرتفو های کم ریسک و متنوع کار خود را شروع کرده اند و با گذر زمان و افزایش دانش و تجربه معاملاتی پول و ریسک خود را در معاملات بالا برده اند.برخی از افراد با گذراندن چند دوره جزئی و آشنایی مقدماتی با بورس حس استاد شدن به ایشان دست می دهد و شروع به معاملات سنگین میکنند.افراد زیادی را دیده ایم که بعد از اولین سود خود از معامله خانه یا ماشین خود را فروخته اند و پول آن را وارد بورس کرده اند به هوای اینکه چون در معامله قبلی موفق شدم پس می توانم در معاملات بعدی هم موفق شوم.ولی شاهد نتیجه ویرانگری بودند و تمام سرمایه خود را از دست دادند.
۶ – سهم های خود را با رویکرد بلند مدت انتخاب کنید
خرید سهم های بلند مدتی در بورس برای بیشتر افراد هیجان انگیز نیست و آنها دوست دارند سهم های کوتاه مدتی بخرند و نوسان گیری کنند.در حالی که نگاه بلند مدت به بازار سهام میتواند احتمال موفقیت شما را بالاتر ببرد.
در بسیاری از موارد شاهد این هستیم که فرد به هوای سود ۱۰ یا ۲۰ درصدی از سهم خارج می شود ولی سهم به رشدش ادامه می دهد و بازده ۱۰۰ درصدی و حتی بیشتر را ثبت میکند.سعی کنید با دید بلند مدت به بورس نگاه کنید.
۷ – همیشه در حال یاد گیری باشید
پیش بینی دقیق بازار بسیار سخت است اما یک چیز قطعی است : این نیز بگذرد.
یادتان باشد نه سود در بورس ماندگار است و نه ضرر. شما باید از شکست و سود خود درس یگیرید و آن را حتما در دفترچه خود یاداشت کنید.معامله گر حرفه ای شدن در بورس یک شب به دست نخواهد آمد.مسیر سفر در دنیای بورس طولانی و زمان بر است و مسیرهای معامله گری موفق در بورس نیاز به کسب تجربه و دانش دارد.
بازار بارها و باها اشتباهات شما را نشان خواهد داد و به شما اثبات خواهد کرد که هر کسی در بازار ممکن است اشتباه کند.شما سعی کنید با یاداشت کردن اشتباهات و درس گرفتن از آنها روی بازار را کم کنید. ( پیشنهاد می شود این مطلب را نیز بخوانید : آنچه مانع شکوفایی افراد میشود عدم اعتماد به نفس است )
چالش های معامله گری در بازار مالی
چالش های معامله گری در بازارهای مالی همواره به عنوان یکی از دغدغه هایی می باشد که فعالان بازار مالی دست و پنجه نذم میکنند. برخی از فعالان بازارهای مالی قادر به حل کردن این چالش ها هستند و برخی دیگر خیر. آنهایی که توانایی عبور از این چالش ها را دارند قاعدتا تبدیل به سرمایه گذاران موفقی در آینده خواهند شد و آنهایی که توانایی مدیریت این چالش ها را ندارند عموما دچار سرخوردگی شده و خیلی زود از این بازارها خارج می شوند. یکی از مهم ترین این چالش ها مربوط به رفتارهای سرمایه گذار در هنگام معامله گری می شود. رفتارهایی مانند ترس و طمع و عدم اعتماد به نفس لازم در معامله گری از جمله مهم ترین عوامل این چالش ها می باشد که البته میزان آن در افراد مختلف متفاوت می باشد و نوع این چالش ها هم در بین سرمایه گذاران متفاوت است به گونه ای که نمی توان نسخه ای واحد برای همه چیست. ما در ایتن مقاله سعی میکنیم برخی از چالش های معامله گری و نحوه مدیریت آن را به طور کامل همراه با مثال توضیح دهیم. پس تا انتهای مقاله با من همراه باشید.
انواع چالش های معامله گری در بازارهای مالی
قرارگیری در مسیر صحیح آموزش: یکی از چالش های معامله گری قرار گرفتن در مسیر صحیح آموزش می باشد. در روزهایی که تبلیغات اثر به سزایی در جذب مخاطب پیدا کرده است و افراد در رویارویی با تبلیغات متنوع در فضای مجازی جذب موضوعی خاص می شوند، به پدیده ای با عنوان (خود استاد پنداری) در زمینه ی بازارهای مالی مواجه می شویم که فعالان اینستاگرامی با سابقه فعالیت بسیار کم و عدم بازدهی مناسب در معاملات خود، اقدام به تحلیل می کنند و مخاطبان آنها را افراد تازه وارد به بورس تشکیل می دهند که مبنا و صحت تحلیل آنها نیز تعداد فالوورهای آن صفحه است یعنی هر چه تعداد فالوورهای آن صفحه اینستاگرامی و یا تعداد ممبرهای تلگرامی فرد بیشتر باشد اعتبار ان فرد به لحاظ تحلیل بیشتر می شود. حال جالب است بدانید که در حال حاضر ممبرهای فیک و حتی لایک های فیک نیز توسط ربات ها ایجاد و مدیریت می شود و کمتر کسی میتواند متوجه این موضوع شود؛ یعنی زرق و برق این صفحات به گونه ای مباشد که افراد مبتدی ناخواسته به دام این افراد می افتند.
در هین راستا متاسفانه افراد تازه وارد جذب این صفحات می شوند و در مواجهه با تبلیغ درآمدهایی راحت و کسب سودهای چند صد در صدی از بازارهای مختلف تاب نمی آورند و با خرید پکیج های اموزشی آن هم با نام هایی دهن پرکن که عمدتا حاوی یکسری مطالب پیش پا افتاده و سطحی است حاضر به پرداخت قیمت هایی گزاف می شوند چرا که با آن سطح از تبلیغات رنگین، رمز موفقیت خود را در همین بسته های آموزشی می بینند. این در حالی است که کسانی که خاک بازار را خورده اند و چالش های بازار را در برهه های حساس لمس کرده اند به انزوا کشیده شده اند، چرا که دیگر در میان سیل عظیم پکیج هایی که معامله گران با آن ها به نتیجه نرسیده اند، دیگر توانی برای اثبات خویش ندارند و رفته رفته همه با یک چشم دیده می شوند.
تجربه من از حل کردن چالش آموزش در مسیر معامله گری
زمانی که تصمیم گرفتم به بازارهای مالی وارد شوم، نمیدانستم از کجا باید شروع کنم، ذهنیتی مشخص از مسیر پیش رو نداشتم. طبعاً چون اطلاعات کافی نداشتم در این زمینه ساده و زود باور بودم. با شخصی آشنا شدم که معامله گری و سود آوری را بسیار ساده جلوه می داد، به طبع کسی نمی تواند ادعا کند که در مقابل کسب درآمد راحت و آن هم به دلار تحت تاثیر قرار نمی گیرد. من هم از این قاعده مستثنی نبودم و با یک مبلغ گزاف در کلاس های آن فرد شرکت کردم. به جرات می توانم بگویم که نه تنها مطلبی در راستای بازارهای مالی نیاموختم بلکه من را از مسیر درست خارج کرد. به بن بست رسیده بودم گمان می کردم کسب سود از بازارهای مالی دروغی بزرگ است که به مردم گفته اند که به اهداف مالی خودشان برسند. زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم دو سال از عمرم مسیرهای معامله گری موفق در بورس را هدر داده ام و این مدت مسیر را اشتباه رفته ام. چند وقتی از بازار دور بودم مجدد شروع کردم. شروع به مطالعه ی کتاب های مختلف کردم تا چراغ راهم شوند و خدا رو شکر در این مسیر با کسانی آشنا شدم که توانستم مسیر درست را از بیراهه تمییز دهم. اصلا قصد ندارم در این مقاله شعار دهم چرا که گوش همه ی ما پر شده است از حرفای کلیشه ای. اما با تجربه های مسیرهای معامله گری موفق در بورس تلخ و شیرینی که کسب کردم عرض میکنم، به هیچ عنوان مطالعه کتاب را کنار نگذارید چرا که قطعا یکی از گزینه هایی است که می تواند شما را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد. به سراغ هر شخصی که برای یاد گیری می روید رزومه ی کاری آن شخص را مورد بررسی قرار دهید نه تعداد لایک و فالورو و……… کسی که کسب سود از بازارهای مالی را راحت جلوه می دهد و شما را تشویق می کند به کسب درآمدهای آنچنانی بدون هیچ زحمت خاصی، مطمئن باشد آن شخص یا شیاد است و یا نادان.
دومین چالش معامله گری در بازارهای مالی
پیش بینی روند بازار، قبل از اینکه ستاپی کامل شود یکی از مواردی است که به شدت معامله گرانی عجول را متضرر می سازد. به طور مثال ورود در پولبک ها یکی از ستاپ هایی است که میزان موفقیت بالایی دارد اما طمع از دست دادن حداکثر میزان سود و ترس از ریسک بیش از حد دو مقوله ای هستند که موجب می شوند قبل از کامل شدن ستاپ، معامله گران به نماد مورد نظر ورود کنند. اساسا حرص برای کسب سود بیشتر و ترس از ریسک بیشتر موجب ورود زود هنگام معامله گران می شود که در اکثر موارد باعث متضرر شدن آن ها می گردد.
زمانی که وارد بازار فارکس شدم تمامی فکر و تمرکزم این بود که معامله ای را با ضرر نبندم و سعی می کردم که در پایین ترین قیمت ممکن وارد معامله شوم. به همین دلیل همیشه ترس از جا ماندن داشتم غافل از اینکه لزوما پایین ترین قیمت نمی تواند بهترین قیمت باشد. از آن جایی که نوسانات بازار فارکس شدید است، پوزیشن هایی که وارد سود می شد، از ترس اینکه آن حداقل ها را از دست ندهم با کمترین سود ممکن معامله را می بستم و اجازه ی رشد در جهت سود را نمیدادم. بعد از چند وقت که به استیتمنت حساب نگاه کردم متوجه شدم که تبدیل به معامله گری شده ام که سودهای کوچک با ضررهای نسبتا بزرگ را ثبت کرده ام. ترس در بازار فارکس و طمع در بورس ایران دو عاملی هستند که غالبا معامله گران در ابتدای فعالیتشان با آن دست و پنجه نرم می کنند. در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، ترس و طمع دو واژه ای است که به طور کامل باید از فرهنگ لغت معامله گری ما حذف بشوند. ما بایستی در سیستم معاملاتی با تدوین بخش های مهم و کلیدی خود را از اسارت این دو احساس منفی برهانیم.
سومین چالش معامله گری در بازارهای مالی
خروج زود هنگام از معامله سومین چالش معامله گری می باشد. اغلب معامله گران آماتور صبر و تحمل کافی در موقعیت های معاملاتی رو به رشد را ندارند. مدام تابلو را زیر نظر دارند و با هر رنج مثبت و منفی تحت تاثیر مسیرهای معامله گری موفق در بورس قرار می گیرند. با وجود اینکه هنوز قیمت فاصله ی زیادی با تارگت مشخص شده دارد اما به محض مشاهده ی رنج منفی به سود کم رضایت می دهند و از معامله خارج می شوند. بدیهی است که بعد از مدتی جنبه ی تریدری شخص به خطر می افتد. برای رفع چنین مشکلی علاوه بر حد سود قیمتی می توان زمان رسیدن قیمت به هدف را هم تعیین کرد و تا رسیدن قیمت به تارگت در زمان مشخص شده به معامله فرصت داد (set and forget). چنانچه در زمان مشخص شده به تارگت مد نظر نرسید از معامله خارج شد. بنابراین با کمک گرفتن از پارامتر زمان می توان از شناسایی سودهای ریز در صورتی که سهم پتانسیل رشد دارد اجتناب کرد. البته در برخی از اوقات هم ممکن است معامله ای که با هدف رشد خوب وارد آن شده ایم پس از مدتی وارد زیان شود. در این حالت باید به دنیال علت بود. معمولا در بازار سرمایه ایران که دستخوش تغییرات سیاسی و یا دستکاری های زیاد در بازار می باشد این موضوع بیشتر به چشم می خورد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که مهنم برایند معاملات است و صرفا نباید با قرار گرفتن در این موقعیت ها که گاها اتفاق می افتد اصل موضوع را زیر سوال برد.
چهارمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
اجازه ندهیم زیان های کوچک به ضررهای بزرگ تبدیل شوند: هیچ کسی حق ندارد که برای بازار تعیین تکلیف کند. تعصب بیش از حد بر روی تحلیل باعث می شود که وقتی معامله گر وارد ضرر می شود از بستن آن امتناع کند و با بزرگ کردن حد ضرر، دست به دعا به دنبال روزنه های امید برای برگشت به نقطه ی صفر می گردد. غافل از اینکه با این عمل در باتلاق ضرر فرو می رود.
چند هفته ای بود که برآیند معاملاتم مثبت بود و اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بودم این باعث شده بود که هر هفته نسبت به هفته قبل مغرورتر شوم. کار به جایی رسیده بود که اگر بازار در راستای تحلیل من پیش نمی رفت حرکت بازار را غیر طبیعی می دانستم. در یکی از معاملاتم روی یورو دلار گواه های زیادی را مبنی بر ریزش یورو جمع کرده بودم. اتفاقا از همیشه هم مطمئن تر بودم. اما هر چه بازار پیش می رفت یورو دلار رشد می کرد و حساب من افت. نمی خواستم که اشتباهم را بپذیرم، زیر لب میگفتم حتما هنوز معامله گران سازمانی وارد نشده اند و این هیجان به خاطر حضور معامله گران خرد در بازار است. با این تفکرات و تفاسیر و صد البته تحت فشار، تصمیم به بزرگ کردن استاپ گرفتم اما بازار درسی به من داد که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.
در کتاب به بورس خوش آمدید به نقل از مهدی افضلیان: بهتر است با رسیدن قیمت به حد زیان، واقعیت را بپذیرید و بدون هیچگونه غرور از معامله خارج شوید و به دنبال فرصت های معاملاتی بهتر در بازار باشید، چرا که در نهایت برآیند معاملات یک سرمایه گذار در میان مدت باید مثبت و روبه بالا باشد و ضررهای این چنینی نیز بخشی از فعالیت در بازار سرمایه به حساب می آید.
شک و تردید پنجمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
نبود استراتژی و پلن معاملاتی شخصی همراه با عدم اعتماد به نفس معامله گر موجب می شود که پس از شناسایی یک فرصت معاملاتی مناسب وارد بازار نشود. اندکی بعد مارکت در جهت تحلیل پیش می رود و ثابت می کند که تجزیه و تحلیل معامله گر صحیح بوده است، و بعد از اینکه معامله گران حاضر در بازار سود خود را شناسایی کردند، تصمیم به ورود می گیرد و بلافاصله جهت مارکت عوض می شود. برخی معامله گران به توانایی خود در تحلیل اطمینان ندارند که این موضوع ناشی از روشی است که برای تحلیل انتخاب کرده اند. واضح است که استفاده ی همزمان از ابزارها و اندیکاتورهایی که ماهیت و نحوه ی به کار گیری آن ها را درک نکرده است اعتماد به نفس را از معامله گر می گیرد.
تجربه من از حل کردن چالش شک و تردید در مسیر معامله گری
تازه با تکنیکال آشنا شده بودم، هر چارتی که باز میکردم هر آنچه که بلد بودم را روی چارت پیاده میکردم. ابزار و اندیکاتوری نبود که من نحوه ی استفاده آن را بلد باشم اما روی چارت من قرار نگرفته باشد. زمانی که قصد معامله داشتم درگیر بودم با کلی ابزار که الان در این ناحیه بخرم یا بفروشم؟ چرا یک تعداد از ابزارها سیگنال خرید می دهند و یک تعداد فروش؟ من مانده بودم با یک چارت شلوغ و سردرگم و یک ذهن پریشان که الان به کدام ابزار اعتماد کنم و حرف کدام را را گوش کنم؟ تمامی این آشفتگی ها به این خاطر بود که من ماهیت آن ابزارها را درک نکرده بودم و نمی دانستم که هر کدام از آن ها در کجای چارت کاربرد دارد. به همین دلیل اغلب معاملاتم با شک و تردیدی همراه بود که همیشه از آن رنج میبردم. سعی کنید در وهله ی اول ماهیت و ذات ابزار را بفهمید و بعد با مکتوب کردن یک پلن معاملاتی که روی دیتای زیادی امتحان خود را پس داده است تصمیم به معامله بگیرید. وقتی پلن و استراتژی را نوشتید تحت هیچ شرایطی از آن تخطی نکنید همانند رباتی عمل کنید که به طور ثابت الگوریتم مورد نظر را مو به مو اجرا میکند.
در کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار به نقل از مهدی افضلیان: همواره در معاملات سهام، قاطعیت کافی داشته و از استراتژی تدوین شده پیروی کنید و حتی الامکان در انجام معاملات تردید نداشته باشید. در این صورت می توانید به یک معامله گر موفق و خبره در بازارهای مالی تبدیل شوید.
سندروم دست بی قرار ششمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
برخی معامله گران بر این باورند که همیشه و در هر شرایطی باید معامله کنند چرا که ممکن است هر لحظه از رشد بازار عقب بمانند. با وجود موقعیت های نامناسب در چارت، این افراد دست به معامله می زنند. در واقع موضوعی که بیشتر برای این افراد اهمیت دارد ترشح آدرنالین است. حس انتقام جویی از دیگر حالات روحی است که معامله گر جهت جبران ضررهای خود دست به معاملات پی در پی و بدون تمرکز حواس می زند. بدیهی است که این سبک از معاملات به جز ضرر بیشتر دستاوردی برای معامله گر نخواهد داشت. در چنین شرایطی فاصله گرفتن از مارکت بهترین پیشنهاد است.
در ابتدای فعالیتم در بازار فارکس اگر معاملاتم به سود منجر می شد بسیار ذوق زده و خوشحال می شدم اما تحمل این را نداشتم که بازار پول من را بگیرد و اغلب مواقع اگر معامله ام با ضرر بسته می شد دست به یک تلاش نافرجام میزدم. سعی میکردم که بلافاصله و تحت هر شرایطی ضرر وارد شده به حساب را سریعاً جبران کنم و چون دیگر تمرکز حواس هم نداشتم تند و تند معامله میکردم و مارکت هم تند و تند با استاپ از من پذیرایی می کرد. و هر بار برگرداندن حساب سخت تر می شد. به هیچ عنوان معاملات احساسی انجام ندهید احساسات خود را قبل و بعد از هر معامله کنترل کنید همانند یک کارمند بانک باشید که وقتی پول را در حساب بانک می گذارید خوشحال نمی شود و هر زمان که پول خود را از حساب بانک بر می دارید، کارمند ناراحت نمی شود. در بازار کاملا ربات گونه رفتار کنید و به استراتژی که در بک تست امتحان خود را پس داده است پایبند باشید.
در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، هر موقعیت معاملاتی مستقل بوده و کوچکترین وابستگی به معاملات دیگر ندارد. تک تک موقعیت های معاملاتی ما در راستای رشد حساب و سرمایه ما هستند و اگر در این بین برخی منجر به زیان شوند، موقعیت های دیگر در صدد جبران آن زیان نیستند، بلکه به شکل مستقل باید به آن نگریست.
اگر قصد دارید از تجربه های یک معامله گر با تجربه بازار به صورت کاربردی اطلاعات کسب کنید
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به مسیرهای معامله گری موفق در بورس خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
۹ نکته برای تبدیل شدن به یک معامله گرمنظم
حداقل یکبار در روز این پرسش مطرح میشود که من چگونه میتوانم یک معامله گر منظم باشم. ابتدا بیایید ببینیم اساساً تفکر یک معامله گر منظم چگونه است.
حرفه ای های بازار بورس ویژگیها و مشخصات خاصی دارند. آنها هر کاری که لازم و ضروری است را انجام میدهند حالا چه به انجام آن علاقهمند باشند چه نباشند. معامله گر موفق کاری که باید را انجام میدهد. شاید گاهی تمایلی هم به انجام آن کار نداشته باشند ولی بدون بهانهگیری مسیر مطلوب و ضروری خود را طی میکنند.
ویژگی معامله گر منظم
بیایید خصوصیت و ویژگیهای کلیدی معامله گر موفق را بررسی کنیم:
» معامله گر منظم کار خود را با رغبت انجام میدهند, آنها همواره اولین نفر برای شروع کار و آخرین نفری که کار را ترک میکنند.
“میچالکو: اگر مردم میدانستند که برای به دست آوردن مهارتهای خود, چقدر سخت کار کردم, هرگز آن مهارتها برایشان عجیب نبود.”
» معامله گر منظم بهانهگیری نمیکنند و مسئولیت کارهای خود را میپذیرند.
“اپرا وینفری : شما مسئول زندگی خود هستید. شما نمیتوانید دیگران را مقصر عملکرد ضعیف خود بدانید.”
» معامله گر منظم استوار و مطمئن است. هرگز تحت تأثیر افکار و عقاید دیگران قرار نمیگیرند.
“مایکل جُردن: هرگز نباید از دیگران انتظاری داشته باشید وقتی خود میتوانید آن را انجام دهید.”
» معامله گر منظم هرگز دنبال راه میانبر نیست!
“ست گادین: افرادی که بیشترین تلاش را برای جستجوی راه میانبر انجام میدهند اغلب ناامید و ناکام و دارای حداقل میزان موفقیت هستند.”
» معامله گر منظم با شکست دلسرد نمیشوند, آنها میدانند که شکست هم جزئی از سفر زندگی است.
“ناپلئون هیل: هر مشقتی, هر شکستی و هر اندوهی خیر و منفعت مساوی و یا بزرگتر را با خود به همراه دارد.”
» معامله گر منظم به تمام جزییات دقت میکنند و از هر فرصتی برای بهتر شدن بهره میگیرند.
“کانر مک گرگور: هیچ استعداد خاصی وجود ندارد, فقط کار سخت و علاقه وافر وجود دارد. ما همه در نوع بشر باهم برابر هستیم. ما میتوانیم هر آنچه میخواهیم باشیم اگر برای آن زمان صرف کنیم. من مستعد نیستم من مشتاقم.”
ما همواره میدانیم که کار درست کدام است اما بهندرت آن را انجام میدهیم. ما میدانیم که باید بهسختی کارکنیم، باید شکستها را بپذیریم، نباید از دیگران و شرایط گلهمند باشیم و یا میدانیم که هیچ راه میانبری وجود ندارد.
اگر نمیتوانید متعهد به انجام کاری باشید پس قادر نخواهید بود که یک تفکر حرفه ایی و درنتیجه یک معامله گر منظم باشید. اگر شما رؤیای بزرگی دارید هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه از ناله و شکایت دستبردارید و منتظر تحسین و تمجید دیگران نباشید و تنها بهسوی اهداف معاملهگری خود رهسپار شوید.
۹ قدم برای تبدیلشدن به یک معامله گر موفق
اگر میخواهید یک معامله گر منظم باشیم، پس باید رفتار حرفه ایی را آغاز کنیم. اغلب مردم معاملهگری را یک نوع سرگرمی تلقی میکنند و به همین دلیل هرگز وارد این کار نمیشوند. معامله گری یک شغل جدی است و باید آن را چنین تلقی نمود.
۹ قدم زیر به ما کمک میکند تا اندکاندک در مسیر صحیح قرار گیریم و به یک معامله گر حرفهای تبدیل شویم.
۱ ) معامله گر موفق تنها یک روش دارد. او مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر نمیدهد. از امدادهای غیبی کمک نمیگیرد! در عوض مدام در حال یادگیری است و روی یک روش مهارت کسب میکند.
۲ ) معامله گر منظم هرگز قمار نمیکند. برای مدیریت دارایی خود قوانین سختگیرانه ایی دارد. اگر موجودی حساب معاملاتی شما نوسانهای شدیدی را تجربه میکند, این یعنی مسیرهای معامله گری موفق در بورس شما اصول مدیریت مالی را رعایت نمیکنید. یک حرفه ایی ریسکهایش را کنترل میکند.
۳ ) معامله گر منظم یکروال و طرز فکر خاصی را دنبال میکند. شما باید بدانید چه موقع بازار را تحلیل کنید، چطور برای معاملات روزانه و هفتگی آماده شوید، چه موقع چارتها را بررسی کرده و معاملات را مرور کنید. غیرحرفهای ها همواره (بدون هیچ نقشه و طرحی) با تردید عمل میکنند.
۴ ) معامله گر منظم معاملات خود را از پیش طراحی میکنند. او طرحهای معامله را مینویسد و سپس منتظر میماند تا زمان انجام معامله فرارسد؛ بجای اینکه معاملات و قیمتها را دنبال کند.
۵ ) معامله گر موفق همه معاملات و خلاصه اجرای آنها را ثبت میکند. اگر شما معاملات را ثبت نکنید, چطور میتوانید انتظار داشته باشید که از اشتباهات گذشته درس بگیرید؟
۶ ) معامله گر منظم نقش یک معامله ازدسترفته را درک میکنند و میدانند که آنها نیز یک اتفاق طبیعی همانند معاملات موفق هستند. یک حرفه ایی هرگز بعد از یک شکست نگرش خود را عوض نمیکند و یا اعتمادبهنفس خود را از دست نمیدهد؛ او میپذیرد که شکست هم جزئی از بازی است.
۷ ) معامله گر موفق انتظارات معقولی دارند و میدانند که یک معامله او را در مدت کوتاهی میلیونر نمیسازد. اگر شما صبور و واقعبین باشید آنگاه میتوانید مانند یک معامله گر تصمیمات درست و اجراهای عالی داشته باشید.
۸) حرفه ایی ها قوانین خاص خود رادارند و به آن احترام میگذارند. درحالیکه غیر حرفهایها کورکورانه و خودسر وارد معامله یا خارج میشوند. حرفه ایی ها برای همه جوانب معاملات خود قوانینی دارند.
۹ ) معامله گر موفق میدانند که انجام معامله فقط ورودیها نیستند و میدانند که اگر میخواهند موفق باشند باید روی همه جنبههای معامله تمرکز کنند. اما آماتورها تنها به ورودیها توجه دارند و به اجرای صحیح دیگر جنبههای معامله بیتوجه هستند.
امروز شما میتوانید یک معامله گر منظم باشید اگر واقعاً میخواهید نباید این کار را به هفته یا ماه آینده موکول کنید. امروز هم به همان خوبی روزهای دیگر است. مثل یک حرفه ایی آغاز کنید و ۹ اصل گفتهشده را دنبال کنید. بهعبارتدیگر: اگر شما همان الگوهای قدیمی را دنبال کنید، همان نتایج قدیمی را بدون شانس موفقیت در سودآوری به دست خواهید آورد.
گرداوری و ترجمه: ابراهیم شمسی
مطالبِ گردآوری یا ترجمهشده ” صرفاً ” جهت آگاهی کاربران سایت تهیه میشود و نشاندهنده نظرات مترجم نیست!
دیدگاه شما