الگوی قیمتی به چه معنایی است؟


مطابق تصویر، فیلدهای زیر را تنظیم کنید.

کندل انگالفینگ یا کندل پوششی چیست ؟ آموزش کندل شناسی و کندل خوانی

الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد. این الگو یکی از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن ، فارکس و آموزش بورس می باشد.

برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی

فهرست عناوین این مطلب

بادی در کندل انگلفینگ

الگوی کندلی انگالفینگ یا کندل پوششی شامل دو کندل پشت سرهم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد. کندل اولی نشان دهنده روند قبلی است. کندل دوم در جهت خلاف کندل قبلی است و بدنه بزرگتری دارد به طوریکه کل بدنه کندل اول را در بر می گیرد. به عبارت دیگر کندل دوم کندل اول را انگالف می کند. بدنه کندل دوم که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن است تمام بدنه کندل اول که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن آن است را در بر می گیرد.

سایه ها در انگالفینگ و انگلف کردن در نظر گرفته نمی شود و آنچه که مد نظر است انگالف شدن بدنه کندل اول توسط بدنه یا بادی کندل دوم می باشد. البته طول سایه و محل تشکیل آن می تواند تاییدی برای بازگشت روند باشد. در این مورد در الگوی کندل پین بار مفصل بحث شده است.

مفهوم انگالفینگ

فرض کنید یک روند نزولی وجود دارد. حال کندلی نزولی تشکیل گردیده است. همانطور که می دانید در یک کندل نزولی قیمت باز شدن بالاتر از قیمت بسته شدن است. با تمام شدن این کندل اگر کندل بعدی در قیمتی پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باز شود یعنی گپ ایجاد شود و در قیمتی بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی بسته شود کندل قبلی انگالف شده است.

گپ به معنای این است که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی قرار داده اند. با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا می رود و این قدرت به اندازه ای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش می رود.

شرط انگالف کردن پوشش بدنه یا بادی کندل قبلی توسط کندل جدید است و نشان دهنده ورود خریداران و غلبه تقاضا بر عرضه است.

پوشش بادی در کندل انگلفینگ

لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.

  • جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
  • جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس

الگوی کندل انگالفینگ یا پوششی در ناحیه حمایتی و مقاومتی

یک روند وقتی به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی می رسد قدرت حرکت خود را ممکن است از دست بدهد. در این ناحیه قدرت طرف مقابل بیشتر میشود. اگر روند نزولی باشد در ناحیه حمایتی با فشار خریداران و اگر روند صعودی باشد در ناحیه مقاومتی با فشار فروشندگان مواجه می گردد.

این تقابل میان خریداران و فروشندگان در مومنتوم، عمق و دیگر نشانه هایی که در پرایس اکشن بیان می شود به نمایش می آید. یکی از نشانه های بازگشت روند نیز کندل انگالفینگ یا کندل پوششی است.

برخی مواقع بازار پرنوسان می شود و در وضعیت رنج قرار می گیرد. در چنین مواقعی الگوی کندل پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ سیگنالی جهت بازگشت روند است. تریدرهایی که بیشتر احتیاط می کنند معمولاً تا اتمام یک کندل بعد از کندل انگالفینگ یا کندل پوششی صبر می کنند. اگر این کندل با انگالفینگ هم جهت بود وارد بازار می شوند در غیر این صورت سیگنال را غیر معتبر در نظر می گیرند.

کندل تایید

افزایش حجم معاملات

الگوی کندل انگالفینگ بولیش

انگالفینگ بولیش سیگنالی برای اتمام روند نزولی وآغاز روند صعودی است. وقتی یک روند نزولی وجود دارد و بعد یک کندل نزولی با یک کندل صعوی انگالف می شود، احتمال بازگشت روند و یا ایجاد یک اصلاح وجود دارد. در الگوی انگالفینگ بولیش بایستی کندل انگالفینگ صعودی و کندل قبل از آن نزولی باشد. قیمت باز شدن انگالفینگ بایستی برابر یا کمتر از قیمت بسته شدن کندل نزولی قبلی باشد. قیمت بسته شدن کندل پوششی بایستی بالاتر از قیمت باز شدن کندل نزولی قبلی باشد. در اینجا با بررسی دیگر عوامل و فاکتورهای استراتژی معاملاتی می توان اردر call یا buy را باز نمود.

کندل انگلفینگ بولیش

الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی بیریش

این الگو در انتهای روند صعودی ایجاد می شود و پس از آن یک روند نزولی ایجاد می شود یا یک اصلاح تشکیل می شود. در این الگو انگالفینگ نزولیست و کندل قبل از آن صودی می باشد. قیمت باز شدن کندل یا میله انگالفینگ یا پوششی بایستی برابر یا بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد. قیمت بسته شدن انگالفینگ نیز بایستی پایین تر از قیمت باز شدن کندل قبلی باشد. این الگو در کنار فاکتورهای دیگر استراتژی معامله گری برخی تریدرها جهت ورود به معامله را تشکیل می دهد و در این حالت آماده ورود به اردر put یا sell می شوند.

کندل انگلفینگ بیریش

انگالفینگ یا کندل پوششی بولیش پس از یک روند نزولی و انگالفینگ بیریش پس از یک روند صعودی برای تریدر می تواند معنادار و کاربردی باشد.

هر تریدری برای خود یک استراتژی معاملاتی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … دارد. با ظاهر شدن الگوی کندل پوششی در کنار دیگر نشانه های استراتژی فرصت مناسبی برای ایجاد پوزیشن call یا buy پس از روند نزولی و پوزیشن put یا sell پس از روند صعودی فراهم می گردد.

روش های ورود به بازار با اردر call یا buy در الگوی انگالفینگ

  • پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی کندل یا میله انگالفینگ و صعودی بودن کندل بعد از انگالفینگ
  • پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و افزایش ناگهانی حجم معاملات
  • پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی پوششی و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
  • الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها

روش های ورود به بازار با اردر put یا buy در کندل انگالفینگ

  • پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی پوششی و نزولی بودن candle بعد از انگالفینگ
  • پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالف یا پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات

تغییر حجم در کندل انگلفینگ

در تصویر بالا انگالفینگ بولیش با افزایش ناگهانی حجم همراه شده است در صورتیکه انگالف بیریش تغییر چشمگیری در افزایش حجم همراه با خود ندارد.

  • پس از یک روند صعودی متشکل از چندین candle صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
  • الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها

الگوی انگالفینگ یا کندل پوششی همراه با دیگر اندیکاتورها

یکی از روش ها و شیوه های معامله گری که می توان با استفاده از آن سیگنال صادر شده از انگالفینگ را با اعتبار بیشتری فرض نمود، گرفتن تاییدیه از اندیکاتورهایی است که نواحی اشباع فروش و اشباع خرید را به تحلیلگر نشان می دهند. بر این اساس تشکیل کندل انگالفینگ بیریش بر روی مقاومت و در جایی که اندیکاتور اشباع خرید را نشان می دهد می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد. همچنین تشکیل انگالفینگ بولیش بر روی حمایت و در جایی که اندیکاتور اشباع فروش را نشان می دهد نیز می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد.

یکی دیگر از استراتژی های معاملاتی ظاهر شدن الگوی کندل پوششی و کراس کردن خطوط تند و کند اسیلاتورها است. به عنوان مثال کراس دو خط MACD و البته تشکیل انگالفینگ و یا کراس در Average directional index و تشکیل الگوی انگالفینگ.

کراس اسیلاتور در کندل انگلفینگ

الگوی کندل انگالفینگ در میان تریدرهای باینری آپشن و فارکس بسیار مورد توجه و معتبر است و در استراتژی معاملاتی خود به عنوان یکی از عوامل مهم استفاده می کنند.

آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

هرگاه سرمایه‌گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می‌گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می‌گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می‌کشد، نوساناتی تشکیل می‌شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می‌شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی(bull) و نزولی (bear) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می‌کند و ادامه‌ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.

الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)

خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می‌دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می‌شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می‌شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند. هنگامی‌که الگو شکل می‌گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می‌یابد.

زمانی که سرمایه‌گذاران می‌خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می‌کنند.

به دلیل خرید و فروش سرمایه‌گذاران، روند صعودی به تدریج کم می‌شود و سپس به حالت اول باز می‌گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می‌گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می‌شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می‌شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می‌شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می‌شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می‌شود، روند صعودی ادامه پیدا می‌کند.

الگوی فنجان و دسته

زمانی که سرمایه‌گذاران می‌خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می‌کنند.

زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می‌آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می‌گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه‌گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می‌رسد و قیمت کمی بالا خواهد الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ رفت.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید می‌آید.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل می‌گیرد و یک الگوی تداومی محسوب می‌شود.

به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست‌ زاویه” (right-angle triangle) نیز می‌نامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل می‌دهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی می‌سازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان می‌شود. دوره زمانی شکل‌گیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)

حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین می‌بایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کف‌ها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی مثلث نزولی

مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده در یک روند نزولی شکل می‌گیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر می‌شود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرف‌نظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامه‌دهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.

به خاطر شکل ظاهری‌اش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز می‌نامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی می‌سازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاه‌تر می‌شوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل می‌دهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد می‌یابد به سمت خط افق همگرایی پیدا می‌کند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل می‌گیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقف‌ها هرکدام می‌بایست از قبلی کوتاه‌تر شوند و فاصله مشخصی بین‌شان وجود داشته باشد. اگر تازه‌ترین سقف تشکیل شده با سقف‌های قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال می‌رود.

الگوی مثلث متقارن

این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف‌ها و سقف‌های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می‌دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف‌های قیمتی پایین‌تر و پایین‌تر را بهم وصل می‌کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف‌های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می‌کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می‌آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می‌آید.

اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می‌شود. معمولاً قیمت پس از شکل‌گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می‌کند یا ریزش پیدا می‌کند تا لااقل به قیمت هدف‌اش برسد.

الگوی گوش ماهی افزایشی

اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع‌ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن‌ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین‌تر از راس راست آن است.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می‌دهد.

قله‌ها و دره‌های سه‌گانه

قله‌ها و دره‌های سه‌گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله‌ها و دره‌های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می‌کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز‌های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می‌رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.

الگوی کف دوگانه

الگوی قیمتی کف دوگانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می‌شود. انتظار می‌رود که در این حالت قیمت‌ها صعود کنند و هر چه شکل‌گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ کف‌های دوگانه قیمتی، حمایت‌های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته‌اند که سرمایه‌گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته‌اند که قیمت سرمایه به پایین‌ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن‌های فروش شان را تغییر داده‌اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک‌ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می‌شود.

هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می‌تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می‌شود و سرمایه‌گذاران خرید را انجام می‌دهند. قیمت معمولاً پس از شکل‌گیری الگوی کف دوگانه صعود می‌کند و این صعود حداقل تا سطح هدف‎اش خواهد بود.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی الماس

پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می‌شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط ‌های حمایت، آخرین کف‌های قیمتی و خط‌های مقاومت، آخرین سقف‌های قیمتی را بهم وصل می‌کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می‌گیرد که نوسانات قیمت‌ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می‌دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می‌توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی مستطیل بالا

مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می‌شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت‎ها است. این الگو بازار از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می‌شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله‌ها را بهم وصل می‌کند و خط حمایت (Support) نیز کف‌های قیمتی را به یکدیگر متصل می‌کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است.

بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟

یک مقاومت قدرتمند تلقی می‌شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین‌ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل‌گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می‌شود. قیمت پس از شکل‌گیری این الگو افت می‌گند.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی سر و شانه

الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می‌دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می‌گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می‌شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می‌گیرد. کف‌های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می‌شوند.

به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه‌گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می‌کنند و دارایی خود را می‌فروشند.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگوها بسیار مهم است. البته این الگوها همیشه درست نمی‌گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی‌ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگوها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگوها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.

کف قیمت سهام چیست و چطور می‌توانیم آن را تشخیص بدهیم؟

کف قیمت سهام در بورس

کف سازی سهام در بازار بورس

موقع تحلیل نمودارهای مختلف قیمتی، همیشه به دنبال نقاطی هستیم که بتوانیم در آن نواحی وارد سهم شویم. همه‌مان دوست داریم پایین‌ترین قیمت سهام را پیدا کنیم و پس از رشد دارایی، آن را در قیمت بالا بفروشیم. همین مسئله نشان می‌دهد که پیدا کردن کف قیمت سهام در بورس یا دیگر بازارهای مالی چقدر مهم است. به این ترتیب می‌توانیم در بهترین زمان سهام را بخریم و بیشتر سود کنیم. این مقاله از اخبار بورس به همین مسئله اشاره دارد و با خواندن آنچه در ادامه می‌آید می‌توانیم بفهمیم کف قیمت و کف سازی سهام بورسی چیست و فیلتر آن را نیز در پایان معرفی خواهیم کرد.

فهرست مطالب با دسترسی سریع

منظور از کف قیمت سهام چیست؟

آشنایی با مفهوم کف سازی قیمت سهام در بورس

خیلی ساده اگر بخواهیم توضیح بدهیم که کف قیمت سهام چیست می‌توانیم بگوییم که این قیمت، سطحی است که انتظار داریم بعد از آن سهم رشد کند. یعنی اگر می‌گوییم فلان سهام به کف قیمتش رسیده و کف سازی کرده است، منظورمان این است که دیگر پایین‌تر از این نخواهد رفت. به این ترتیب می‌توانیم یکی دیگر از روش‌های کاربردی را برای خرید بهترین سهام به کار ببندیم.

معمولا برای تشخیص کف سازی سهام بورسی یا هر دارایی دیگر، دو کف متوالی را پیدا می‌کنند. اگر کف دوم کمی بالاتر از کف اول باشد، می‌فهیم که الگوی W تشکیل شده است. این الگو می‌تواند یک سیگنال برای ورود به سهم باشد. البته اگر کف دوم با اختلاف زیادی از کف اول تشکیل شود، ورود به این دارایی با ریسک همراه خواهد بود.

بعضی مواقع پیش می‌آید که کاهش قیمت سهم متوقف می‌شود. این مسئله را نمی‌توانیم به منزله‌ی تشکیل کف قیمت سهام تلقی کنیم. بلکه کف قیمت نقطه‌ای است که در آن‌جا شاهد برگشت به روند صعودی هستیم. آنچه در شکل‌گیری کف قیمت خیلی مهم است، عرضه و تقاضا است که رابطه‌ی میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد. پس کاهش قیمت و تقاضا عوامل کافی برای تشکیل کف قیمت نیستند. یعنی صرفا نبود فروشندگان به معنای کاهش قیمت و ایجاد کف قیمتی نیست. خیلی از مواقع قیمت سهم کم می‌شود ولی چند ماه در یک ناحیه‌ی مشخص رنج می‌زند. اما بعد از آن باز هم باز شاهد ریزش قیمت خواهیم بود. تشکیل کف قیمت نیازمند ورود خریداران جدید است. در این شرایط است که قیمت مجددا بالا می‌رود و کف قیمت تشکیل می‌شود.

فرض کنید سهمی طی دو ماه متوالی با کاهش قیمت روبرو شده است. در این دو ماه خریداری وجود نداشت و فشار فروشندگان زیاد بود. اما بعد از دو ماه خبری منتشر می‌شود و تقاضا را در این سهم بالا می‌برد. این افزایش تقاضا با افزایش حجم معاملات هم همراه است. اینجاست که شاهد برگشت روند و رشد سهم خواهیم بود. کمترین قیمت آن دو ماه اخیر هم کف قیمت سهام خواهد بود.

کف قیمتی سطحی را نشان می‌دهد که در آن انتظار داریم قدرت تقاضا بیشتر از عرضه باشد.

حالا برای اینکه این مسئله را بهتر در ذهن‌تان مجسم کنید نگاهی به نمودار خودرو در تصویر زیر بیندازید.

کف سازی سهام در بورس ایران

قبل از فلش قرمز حرکتی صعودی داشتیم و می‌بینیم که قبل از آن سهم کفی پایین‌تر تشکیل داده بود. اما پس از آن سهم در یک محدوده‌ی حمایت و مقاومت حرکت نوسانی داشت است. پس از آن موقعی که حجم معاملات به طرز معناداری زیاد شده است، سهم هم حرکتی رو به بالا پیدا کرده است. در این تصویر کف سازی سهام به خوبی مشخص است.

دقت کنید که ما فقط ریزش قیمت را ملاک قرار ندادیم. وقتی خریداران جدیدی وارد سهم می‌شوند می‌فهمیم که احتمال افزایش قیمت وجود دارد. البته بازیگر بورس هم این وسط بی‌کار نمی‌نشیند. کاری می‌کند که سهام‌داران صبر و تحمل‌شان را از دست بدهند. معمولا هم دست به دامن اردر ترس می‌شود. وقتی افراد زیادی سهم‌شان را فروختند، وقت مناسبی است تا بازیگر خریدش را انجام دهد و قیمت را بالا ببرد.

روش‌های تشخیص کف قیمت در بازار بورس

نکته‌ی مهم این است که بتوانیم کف قیمت را در بورس به درستی تشخیص بدهیم و سهام مناسب را پیدا کنیم. برای انجام این کار می‌توانیم به مسائل زیر توجه کنیم. البته این نکته را حتما به خاطر داشته باشید که هیچ ابزار و اندیکاتوری نمی‌تواند به شما کمک کند تا کف قیمت را به صورت کاملا دقیق شناسایی کنید.

روند را پیدا کنید

قبل از اینکه بخواهید وارد سهم شوید اول از همه روند آن را بررسی کنید. منظور از روند این است که با دیدی کلی به نمودار قیمت نگاه کنید. نه اینکه حرکت آن لحظه را در نظر بگیرید. ممکن است روند کلی سهم نزولی باشد اما طی دو روز حرکت صعودی داشته باشد. به این ترتیب شاید فریب بخورید و به خیال اینکه سهم دارد روند صعودی‌اش را آغاز می‌کند، اقدام به خریدی اشتباه کنید.

به اصلاح بازار توجه کنید

وقتی همه از خرید سهام می‌ترسند و بازار کساد است، بهترین زمان برای خرید سهام است. در این شرایط اصلاح بازار تمام می‌شود و کم کم تقاضاها زیاد می‌شود.

کف سهام قیمتی پایین است که پس از آن حرکت سهام در پاسخ به حجم خریداران و فروشندگان صعودی می‌شود. در این نقطه فروش سهام تمام می‌شود و خریداران به میدان می‌آیند. معمولا کف قیمت را با نام کف بازار هم می‌شناسند.

مقاومت و حمایت را در نظر بگیرید

به کمک سطوح حمایت و مقاومت می‌توانیم بفهمیم که آیا فروشنده‌های یک سهم تمام شده‌اند و سهم به اصطلاح خشک شده است یا نه. یا اینکه هنوز هم در این قیمت فروشنده‌هایی وجود دارند. اگر فروشندگان در سهم حاضر باشند ولی نتوانند سهم‌شان را بفروشند نشان از این دارد که قیمت سهم نمی‌تواند افزایش پیدا کند. معمولا وقتی سهام به محدوده‌ی حمایت می‌رسند، شاهد افزایش تقاضا و قیمت هستیم. البته اگر این سطح بکشند ریزش بیشتری اتفاق می‌افتد. رفتار سهم در مواجهه با خطوط مقاومت هم برعکس است. وقتی سهم به این محدوده می‌رسد، معمولا شاهد کاهش قیمت و افزایش فروش هستیم.

با اندیکاتورها آشتی کنید

الان ممکن است بپرسید که خب از کجا بفهمیم چه قیمتی قیمت کف سهام است. این کار به کمک اندیکاتورها، بررسی سوابق سهام، شرایط بازار و البته تجربه‌ی شما انجام می‌شود. اندیکاتورها می‌توانند با ارائه‌ی اطلاعات مهمی مثل حجم معاملات، روند، سطوح اشباع خرید و فروش، مومنتوم و … به ما در تشخیص این مسئله کمک کنند. از جمله پرکاربردترین، مهم‌ترین و محبوب‌ترین اندیکاتورها می‌توانیم به MACD، RSI و باندهای بولینگر اشاره کنیم.

الگوهای نموداری

خیلی از مواقع می‌توانیم به کمک الگوهای قیمتی هم کف قیمتی سهام را پیدا کنیم. با استفاده از نمودارها و الگوهای تحلیل تکنیکال معمولا می‌توانیم در تشخیص بهترین نقطه برای ورود به سهام بهتر عمل کنیم. یکی از این الگوها که در دسته الگوهای بازگشتی قرار می‌گیرد، کف دوقلو یا کف سه قلوست که به ما کمک می‌کند در کف قیمت روندهای صعودی خریدمان را انجام دهیم و در بالاترین قیمت بفروشیم.

دلیل افت قیمت مهم است

بعضی وقت‌ها ممکن است قیمت در پی مسائلی کاملا حاشیه‌ای کاهش پیدا کرده باشد. مثلا احتمال دارد به خاطر واکنش به حمایت و مقاومت این اتفاق افتاده باشد. دلیل کاهش قیمت مسئله‌ای است که می‌تواند به ما نشان دهد آیا این افت قیمت موقتی است یا ممکن است بیشتر طول بکشد. همان‌قدر که یک خبر بد می‌تواند بازار را به شوک ببرد، یک خبر خوب باعث می‌شود فنر سهام در برود و صعود خوبی را در آن شاهد باشیم. پس برای خرید در کف قیمت به این نکات و مسائل هم توجه کنید.

کانال رسم کنید

معمولا تکنیکالیست‌ها به کمک رسم کانال قیمتی می‌توانند کف قیمت سهام را به خوبی تشخیص بدهند. با این کار در واقع هم روند را شناسایی می‌کنند و هم سطوح حمایت و مقاومت را. معمولا وقتی سهم به کف کانال برخورد می‌کند، مجددا رو به بالا برمی‌گردد. مگر اینکه قیمت کانال را به سمت پایین بکشند و بیشتر بریزد. این‌ها الگوی قیمتی به چه معنایالگوی قیمتی به چه معنایی است؟ ی است؟ مسائلی هستند که به مرور زمان و با کسب تجربه خیلی قابل درک‌تر می‌شوند. اما اگر تازه‌کار هستید تا آن موقع سعی کنید خرید پله ای داشته باشید تا مبادا به خاطر اشتباه در تشخیص کف قیمت، سرمایه‌تان را از دست بدهید.

ویژگی های ‌صنعت را مدنظر قرار بدهید

معمولا سهام یک بخش، رفتاری مشابه دارند. وقتی وضعیت صنعت موردنظر را با کل بازار مقایسه کنید، خیلی بهتر می‌توانید بفهمید که روند سهم شما چگونه است و آیا قیمت کمتر از این می‌شود یا اینکه ممکن است پایین‌تر هم برود. این مسئله باعث می‌شود نگاهی کلی‌تر داشته باشید و فریب وقایع لحظه‌ای و کوتاه‌مدت را نخورید.

به قیمت و حجم توجه کنید

دو فاکتور قیمت و حجم معمولا نشان‌گر آن هستند که سهم به سطوح پایین خود نزدیک شده است. حجم هم موجب اعتبارسنجی قیمت‌ها و جهت آن می‌شود. وقتی که سقوط سهم به پایان می‌رسد و حجم نسبتا بالاست، معمولا می‌توانیم بفهمیم که قرار نیست قیمت از این پایین‌تر برود. معمولا حجم معاملات بالا در پایان روند نزولی به معنای خروج فروشنده‌ها و ورود خریداران جدید است.

خلاف جهت آب شنا کنید

وقتی سهمی در حال سقوط است، معمولا سرمایه‌گذاران فقط اخبار تجاری و اخبار بازار سرمایه را دنبال می‌کنند و آن را وحی منزل می‌دانند. اما آیا این مسئله همیشه درست است؟ جالب است که یک استراتژی وجود دارد که می‌گوید خلاف باور عموم مردم عمل کنید. مثلا فرض کنید بازار نفت بسیار نزولی شود. در این موقع است که همه از منهدم شدن و نابودی سهام این بخش حرف می‌زنند. اما بعضی از سرمایه‌گذاران بر خلاف نظرات عامه‌ی مردم سهام این صنایع را می‌خرند و سود هم می‌کنند. این یعنی باید همه‌ی جوانب کار را سنجید. باز هم باید تاکید کرد ورود به سهم در نقاط نادرست، چیزی جز ضرر و زیان ندارد.

نکاتی در مورد خرید سهام در کف قیمت

  • خرید در کف قیمت کار راحتی نیست و ممکن است معامله‌گر را با زیان مواجه کند. چرا که این مسئله از رویدادهای کلان اقتصادی، سیاسی و … تاثیر می‌گیرد.
  • معمولا تازه‌کارها تصور می‌کنند هر افت قیمت و ریزش با یک حرکت صعودی همراه است. ممکن است دارایی را در قیمتی پایین بخرند و حتی سهم باز هم قیمتش کمتر شود و ضرر کنند.
  • تشخیص اشتباه کف قیمتی، باعث می‌شود در سهم گیر کنید. با این همه و به طور کلی توجه به کف قیمتی می‌تواند بیشتر از آنکه با ریسک همراه باشد سودآور باشد.
  • وقتی کف قیمت را تشخیص دادید، یک پله وارد شوید. چرا که ممکن است لازم شود خرید پله ای انجام دهید. پس تمام سرمایه‌تان را همان اول وسط نگذارید.
  • سرمایه‌گذاری در کف سهام نیازمند صبر است. ممکن است مدتی طول بکشد تا سهم به نقطه‌ای برسد که مدنظر سرمایه‌گذار است. پس در هنگام این کار به هزینه فرصت هم توجه کنید.
  • برای تشکیل کف قیمت، کم‌ترین قیمت سهام کافی نیست. باید خریداران جدید هم وارد سهم شوند تا روند نزولی برگردد.
  • درگیر FOMO نشوید و فکر نکنید هر ریزشی، یک فرصت خرید است و ممکن است شما جا بمانید. از روی هیجان خرید نکنید.
  • به جز تمام مواردی که گفته شد، نهایتا باید بر اساس استراتژی معاملاتی که دارید وارد سهم شوید.
  • با توجه به اینکه نوسان گیر هستید، یا به دید بلندمدت سرمایه گذاری می‌کنید، قطعا تعریف‌تان از ریزش‌ها و کف قیمت متفاوت خواهد بود. معامله‌گر روزانه کف قیمت همان روز را در نظر می‌گیرد ولی دید سرمایه‌گذاران معمولا طولانی‌مدت است.

فیلتر کف قیمت

شاید یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در پیدا کردن کف قیمت سهام در بورس ایران به کارمان بیاید، استفاده از دیده بان بازار و فیلترنویسی باشد. فیلتری که در این بخش ارائه الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ می‌کنیم، کف قیمت سه ماهه را نشان می‌دهد که می‌تواند خیلی کاربردی باشد. برای این کار مراحل زیر را دنبال کنید.

Time needed: 15 minutes.

مراحل لازم برای فیلتر سه ماهه کف قیمت در بازار بورس ایران

اول از همه وارد سایت بورس ایران به آدرس http://www.tsetmc.com/Loader.aspx?ParTree=15 شوید.

فیلتر اندیکاتور لری ویلیامز

برای درج کد مربوط به فیلتر کف قیمت لازم است که به قسمت دیده بان بروید.

قالب شخصی برای فیلترنویسی اندیکاتور

حالا نوبت آن است که یک قالب شخصی درست کنید. برای این کار روی گزینه‌ی قالب نمایش کلیک کنید.

فیلتر کف قیمت در بورس

مطابق تصویر، فیلدهای زیر را تنظیم کنید.

در انتها هم کافی است تا کد زیر را در محل مربوط به درج کد کپی کنید.

فقط این را هم بدانید که مقادیر فیلدهای اختصاصی که در بالا تعریف کردیم به این صورت است:

  • cfield0: کمترین قیمت سهم در سه ماه گذشته
  • cfield1: اختلاف قیمت کنونی و کم‌ترین قیمت سهم
  • cfield2: درصد مقدار cfield1

پس از مشاهده‌ی نتایج، ستون نتیجه را از کوچک به بزرگ مرتب کنید تا نمادها را به ترتیب مشاهده کنید.

جمع بندی

کف قیمت سهام، پایین‌ترین قیمت سهم در یک بازه‌ی زمانی است و انتظار داریم که سهم از آن پایین‌تر نیاید. کف سهام به عقیده‌ی خیلی از تحلیل‌گران مسئله‌ی مهمی است. البته به شرطی که قبلا سهم را در قیمت بالا نخریده باشید. چرا که معمولا قبل از انتشار خبرهای خوب، قیمت پایین می‌رود و پس از آن است که رشد قیمت را در سهم می‌بینیم. همین مسئله باعث می‌شود که تحلیل‌گران به دنبال کف قیمت باشند تا از آن برای پیش‌بینی و ارزیابی وضعیت آینده استفاده کنند. کف سازی اتفاقی است که باعث می‌شود سهام برای صعود کاملا نفس بگیرند و بتوانند بقیه‌ی مسیر را به خوبی پیش بروند.

سوالات متداول با پاسخ های کوتاه

به معنای پایین‌ترین قیمتی است که سهم از آن نقطه روندی صعودی پیدا می‌کند.

افزایش حجم و البته ورود خریداران جدید دو مورد از مهم‌ترین مسائلی هستند که باید هم‌زمان اتفاق بیفتند.

شناسایی روند، توجه به سطوح حمایت و مقاومت، استفاده از اندیکاتورها، بررسی سوابق قبلی سهم، توجه به اخبار و خرید در پایان اصلاح، ترسیم کانال و …

اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که می‌توانیم از آن‌ها کمک بگیریم. اما هیچ‌کدام‌شان نمی‌توانند با قطعیت کامل کف را تشخیص بدهند. هم‌چنین می‌توانیم به کمک فیلتر کف قیمت سهامی را که در بازه‌ای مشخص در پایین‌ترین قیمت خود هستند پیدا کنیم.

الگوی هارامی (Harami) چیست؟ آموزش نحوه استفاده در معاملات

الگوی هارامی

الگوهای بازگشتی، ابزاری در تحلیل تکنیکال هستند که برای پیش‌بینی تغییر جهت روند بازار به کار می‌روند. الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern) نیز نوعی الگوی بازگشتی است که در انتهای یک روند صعودی یا نزولی ظاهر می‌شود و از تغییر قریب الوقوع روند بازار خبر می‌دهد. در این مقاله می‌کوشیم الگوی هارامی را معرفی کنیم و نحوه استفاده از آن را در معاملات با مثال آموزش دهیم.

الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern) چیست؟

الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern) یک الگوی بازگشتی است که بسته به جهت حرکت قیمت، هم می‌تواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از دو نمودار شمعی مجزا که در دو روز متوالی رخ می‌دهند تشکیل شده است:

الگوی هارامی

روز اول

روز دوم

هارامی صعودی

کندل صعودی بزرگ‌تر (سبز)

کندل نزولی کوچک‌تر (قرمز)

کندل نزولی کوچک‌تر (سبز)

هارامی در زبان ژاپنی به معنای «باردار» است. در واقع این عبارت به این واقعیت اشاره دارد که کندل کوچکتر در شکم کندل بزرگ‌تر جای می‌گیرد.

الگوی هارامی

الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)

الگوی شمعی هارامی نزولی در انتهای یک روند صعودی رخ می‌دهد؛ یعنی هنگامی که در روز اول یک کندل سبز بزرگ وجود دارد و در پی آن در روز دوم یک کندل نزولی یا صعودی کوچک‌تر قرار دارد.

مهم‌ترین جنبه هارامی نزولی این است که قیمت‌های روز دوم با شکاف نزولی (Gap Down) همراه است و نمی‌تواند بالاتر از قیمت پایانی (Closing) روز اول برود. این نشانه‌ای است مبنی بر احتمال ورود نااطمینانی و ابهام به فضای بازار.

Harami Pattern

الگوی هارامی صعودی (Bullish Harami)

الگوی شمعی هارامی صعودی در انتهای یک روند نزولی رخ می‌دهد؛ یعنی هنگامی که در روز اول یک کندل قرمز بزرگ وجود دارد و در پی آن در روز دوم یک کندل نزولی یا صعودی کوچک‌تر قرار دارد.

مهم‌ترین ویژگی هارامی صعودی این است که قیمت‌های روز دوم با شکاف صعودی (Gap Up) همراه است و نمی‌تواند بالاتر از قیمت پایانی روز اول برود. این نشانه‌ای است مبنی بر احتمال ورود نااطمینانی و ابهام به فضای بازار.

مفهوم الگوی شمعی هارامی

نمودار زیر قرارداد آتی E-mini NASDAQ-100 را نشان می‌دهد که مثالی از هر دو مورد الگوی شمعی هارامی صعودی و نزودی در آن نمایان است:

Harami Pattern

اولین الگوی هارامی (Harami Pattern) نمایش داده شده در نمودار بالا که به قرارداد آتی الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ E-mini NASDAQ-100 تعلق دارد، از نوع صعودی است. در ابتدا روندی نزولی در نمودار وجود دارد که با عدد 1 نشان داده شده است. در انتهای روند نزولی، کندل نزولی قرمز وجود دارد که کشیده است و با عدد 2 نمایش داده شده است. در واقع این کندل همان کندل روز اول است که کندل مادر نیز نامیده می‌شود. در روز بعد شکاف قیمتی ایجاد شده؛ یعنی میان قیمت پایانی کندل قرمز در روز اول و قیمت گشایش کندل روز دوم، شکاف و گپ وجود دارد. این شکاف قیمتی رو به بالا است و با عدد 3 نمایش داده شده است. کندل سبز رنگ کوچکی که بعد از کندل مادر می‌آید، آنقدر کوچک است که بدنه آن فارغ از سایه‌ها کاملاً در دل کندل مادر قرار گرفته و اصطلاحاً به آن کندل بچه نیز می‌گویند. کندل روز دوم یا همان کندل بچه با عدد 4 نمایش داده شده است. در ادامه نمودار به یک هارامی نزولی برمی‌خوریم که فرآیند شکل‌گیری و تشخیص آن بر عکس نمونه‌ای است که توضیح دادیم.

معامله‌گری با الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern)

معامله‌گری با استفاده از الگوی هارامی به صعودی یا نزولی بودن آن بستگی دارد. پیش از معامله باید بدانید که وقوع الگوی هارامی الزاماً به معنی بازگشت قطعی روند نیست و در مواردی ممکن است روند قبلی همچنان ادامه یابد. اصولاً تحلیل تکنیکال در 70 % موارد صحیح کار می‌کند و از این رو، باید برای بالا بردن ضریب اطمینان از ابزارهای تکمیلی و تأییدی استفاده کنید. یک روز پس از تشکیل الگوی هارامی صعودی، روند صعودی آغاز می‌شود و معامله‌گر می‌تواند در موضع خرید استقراضی یا لانگ پوزیشن قرار بگیرد.

لذا می‌توان تشکیل این الگو را به مثابه سیگنال خرید دانست که البته باید به کندل‌های تأیید‌گر روند نیز توجه کرد. قیمت پس از تشکیل الگو افزایش می‌یابد و فراتر از خط مقاومت روند بسته می‌شود.

معامله‌گران با مشاهده تشکیل الگوی نزولی نیز می‌توانند در موضع فروش قرار بگیرند. در اینجا نیز توجه به کندل‌های تأییدگر تغییر روند برای معامله‌گران اهمیت دارد.

کاهش قیمت پس از تشکیل الگوی هارامی نزولی و بسته شدن قیمت زیر خط حمایت، می‌تواند به عنوان سیگنال فروش تلقی شود.

معامله‌گران باید به تفاوت‌های الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern) با الگوی پوشا (Engulfing Pattern) توجه کنند. الگوی پوشا می‌تواند صعودی و نزولی باشد. الگوی پوشا برعکس الگوی هارامی است؛ به این صورت که کندل دوم در دل کندل اول قرار می‌گیرد و از این رو آن را الگوی پوشا می‌نامند.

مثال‌ الگوی شمعی هارامی

برای مثال، نحوه استفاده از الگوی هارامی صعودی را در یک معامله توضیح می‌دهیم. نمودار زیر قیمت پوند را بر حسب دلار (GBP/USD) نمایش می‌دهد.

Harami Pattern

  1. یک روند نزولی در نمودار قیمت به وضوح قابل مشاهده است.
  2. پیش از تشکیل الگوی شمعی هارامی، یک الگوی چکش صعودی وجود دارد که اشاره‌ای است بر اینکه روند قیمت در حال بازگشت است.
  3. کندل صعودی یا همان کندل بچه کمتر از 25 درصد کندل قبلی (کندل مادر) است.
  4. کندل بچه یا همان کندل صعودی در فاصله کندل قبلی خود گشایش یافته و بسته شده است. یا همان RSI نشان می‌دهد که بازار در وضعیت اشباع فروش به سر می‌برد. یعنی مومنتوم در کف خود قرار دارد و بهتر است معامله‌گران منتظر بمانند تا این شاخص به نشانه تأیید به بالای 30 بازگردد.

توصیه می‌شود که سفارش‌های حد ضرر زیر کف جدید بسته شوند و معامله‌گران می‌توانند پس از تشکیل الگوی هارامی، با گشایش کندل بعدی وارد بازار شوند. از آنجایی که الگوی هارامی صعودی در ابتدای روند صعودی احتمالی ظاهر می‌شود، لذا تریدرها می‌توانند سطوح چندگانه‌ای را به عنوان هدف تعیین کنند. این اهداف همچنین می‌تواند در سطوح مقاومت و حمایت اخیر تعیین شود.

سخن پایانی

الگوی شمعی هارامی (Harami Pattern) الگویی شمعی است که بازگشت روند را پیش‌بینی می‌کند. هارامی در زبان ژاپنی به معنی “باردار” است و به جای گرفتن کندل دوم در دل کندل اول اشاره دارد. هارامی در پایان یک روند تشکیل می‌شود و بر عوض شدن جهت روند دلالت دارد. دو نوع صعودی و نزولی این الگو بر عکس هم هستند. برای حصول اطمینان، پس از تشکیل الگو باید منتظر کندل تأیید باشیم و همچنین می‌توانیم کند شدن روند را از طریق اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال تشخیص دهیم.

باید توجه داشت که تشکیل این الگو کاملاً به معنی بازگشت روند نیست. معامله‌گران می‌توانند هنگام تشکیل الگوی هارامی با رعایت جوانب احتیاط و توجه به شکسته شدن خطوط حمایت یا مقاومت روند، در موضع خرید و فروش استقراضی قرار بگیرند.

مناطق عرضه و تقاضا + انواع آن در فارکس

مناطق عرضه و تقاضا

مناطق عرضه و تقاضا ابتدایی ترین اصطلاحات در معاملات فارکس هستند. بدون عرضه یا تقاضا، قیمت نمی تواند در نمودار حرکت کند و همیشه در یک خط مستقیم باقی می ماند. عرضه و تقاضا باعث ایجاد عدم تعادل در بازار می شود که منجر به نوسانات قیمت می شود.

در این مقاله با 4 نوع منطقه عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد، زیرا تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی کاملا متفاوت است. و همچنین می‌توانیم مناطق را در نمودار قیمت با استفاده از استراتژی‌های ساده شناسایی کنیم.

انواع مناطق عرضه و تقاضا

در تحلیل تکنیکال، چهار نوع منطقه عرضه و تقاضا وجود دارد.

  1. رالی پایه رالی
  2. افت پایه را رها کنید
  3. رالی پایه رها کنید
  4. افت پایه رالی

منطقه تقاضا نشان دهنده رالی های پایه رالی و کاهشی است، در حالی که منطقه عرضه نشان دهنده افت پایه و رالی است.

مناطق عرضه و تقاضا -1

اینها ردپای سازندگان بازار هستند و معامله گران فارکس پیشرفته از این مفهوم عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال جفت ارز استفاده می کنند. شما می توانید این الگوها را با جزئیات یاد بگیرید، اما من یک فرمول کوتاه برای شناسایی این مناطق در نمودار قیمت توضیح داده ام.

فرمول یافتن مناطق عرضه و تقاضا

  • رالی پایه رالی: کندل صعودی بزرگ + کندل پایه + کندل صعودی بزرگ
  • افت بیس: کندل نزولی بزرگ + کندل پایه + کندل نزولی بزرگ
  • رالی پایه دراپ: کندل نزولی بزرگ + کندل پایه + کندل صعودی بزرگ
  • افت پایه الگوی قیمتی به چه معنایی است؟ رالی: کندل صعودی بزرگ + کندل پایه + کندل نزولی بزرگ

اینها چهار فرمول ساده ای هستند که برای شناسایی مناطق استفاده می شوند. کندل بزرگ به معنای شمعی با نسبت بدنه به فتیله بزرگتر است، در حالی که کندل پایه به معنای شمعی با نسبت بدنه به فتیله کوچکتر است.

اهمیت مناطق عرضه و تقاضا

اهمیت اصلی مناطق عرضه و تقاضا در این است که این مناطق دستورات معلق معامله گران نهادی و بانک های بزرگ را نشان می دهند.

به زبان ساده، معاملات عرضه و تقاضا روشی برای پیروی از بانک ها و معامله گران بزرگ است. حدود 94 درصد از بازار فارکس توسط بانک های مرکزی، صندوق های تامینی و موسسات معامله می شود. بقیه 6 درصد را خرده فروشان تشکیل می دهند. پس به همین دلیل است که اگر می‌خواهید سود کسب کنید، باید حرکت این بازارسازان را پیش‌بینی کنید. اگر مانند یک معامله گر خرده فروشی با احساسات معامله کنید، در این بازار ضرر خواهید کرد.

دومین نکته مهم این است که اساس منطقه عرضه و تقاضا، عمل قیمت است . از آنجایی که قیمت چهار الگوی قیمت فوق را پس از بازه های زمانی نامنظم در نمودار کندل استیک تکرار می کند، این یک استراتژی اقدام قیمت است. از فرمول های ریاضی سرچشمه نمی گیرد بلکه از الگوهای طبیعی سرچشمه می گیرد.

نمونه هایی از مناطق عرضه و تقاضا

این بخش توضیح خواهد داد که چگونه قیمت سفارشات معلق موسسات را از مناطق عرضه یا تقاضا انتخاب می کند.

به عنوان مثال، در USDJPY، قیمت یک منطقه تقاضا در یک رالی پایه رالی ایجاد کرد . این منطقه تقاضا تازه بود زیرا هنوز منطقه را لمس نکرده بود. بنابراین، به این معنی است که سفارشات خرید معلق هنوز وجود دارد. در تحلیل تکنیکال، تشکیل منطقه تقاضا به این معنی است که معامله گران بزرگ می خواهند ارز را با آن قیمت خریداری کنند.

مناطق عرضه و تقاضا -2

هر زمان که منطقه رالی پایه رالی را دیدیم، سفارشات خرید معلق را در مناطق تقاضا نیز برای تجارت با موسسات قرار دادیم.

مناطق عرضه و تقاضا -4

پس از یک نوسان کامل، قیمت با حرکت به منطقه تقاضا باز می گردد. زمانی که قیمت سفارشات خرید معلق را پر می کند، به روند صعودی خود ادامه می دهد زیرا تقاضا افزایش یافته است. در نتیجه قیمت افزایش خواهد یافت.

این را بررسی کنیدنشانگر عرضه و تقاضاکه بر اساس یک استراتژی معاملاتی نیمه دستی است . دقیق ترین مناطق عرضه/تقاضا را به طور خودکار با استفاده از اقدام قیمت ترسیم می کند. این به افزایش پتانسیل سود در تجارت عرضه و تقاضا کمک خواهد کرد.

تفاوت بین تحلیل بنیادی و تکنیکال عرضه و تقاضا در معاملات چیست؟

بین این دو تحلیل تفاوت معناداری وجود دارد.

قیمت همیشه به دلیل تفاوت در عرضه و تقاضای یک ارز یا دارایی خاص تغییر می کند. به عنوان مثال، اگر خریداران بیشتری تمایل به خرید دلار داشته باشند، تقاضای دلار افزایش می یابد. این افزایش تقاضا با افزایش قیمت دلار آمریکا نسبت مستقیم دارد. از طرفی اگر فروشندگان بیشتری تمایل به فروش دلار داشته باشند، عرضه دلار افزایش می یابد. این امر منجر به کاهش قیمت دلار خواهد شد.

روش یا خبری که ما را از تقاضای دلار یا عرضه دلار در بازار مطلع می کند، تحلیل بنیادی است.

حالا بیایید به نکته اصلی بپردازیم: عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال.

در تحلیل تکنیکال، مناطق روی نمودار قیمت را با استفاده از رفتار طبیعی قیمت مانند مثلث یا الگوهای گوه ترسیم می کنیم. این الگوها پس از بازه های زمانی نامنظم نیز در نمودار قیمت شکل می گیرند. به همین ترتیب، الگوهای طبیعی دیگری مانند فشرده سازی و کمیاب شدن و غیره وجود دارد. این الگوها حضور عرضه یا تقاضا را در یک محدوده قیمتی خاص به تصویر می کشند.

رالی پایه رالی و افت پایه دراپ پدیده فشرده سازی و نادری را در نمودار قیمت نشان می دهد.

امیدوارم این تفاوت را درک کرده باشید. اگر هنوز موفق نشده اید، به خواندن ادامه دهید. پس از خواندن کل مقاله متوجه خواهید شد.

خط پایین

معاملات عرضه و تقاضا بهترین روش در تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. روش‌های معاملاتی بسیار دیگری مانند تحلیل اسپرد حجم ، نمودار برهنه، موج الیوت و غیره وجود دارد، اما عرضه و تقاضا از همه بهتر است.

من در ابتدا همه روش های معاملاتی را یاد گرفتم، اما اکنون در معاملات عرضه و تقاضا متوقف شده ام. اکنون با گذشت زمان این تکنیک را بهبود می بخشم. من همچنین به شما توصیه می کنم برای تجارت به عرضه و تقاضا پایبند باشید.

شما همچنین می توانید از تلاقی روش های دیگر استفاده کنید، اما استراتژی شما باید بر اساس عرضه و تقاضا باشد



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.