شکست جعلی (Fake Breakout)
عبارت «شکست جعلی» یا «شکست ناموفق» (به انگلیسی Fake Breakout یا False Breakout یا Failed Break) همگی به یک مفهوم اشاره دارند.
فیک بریک اوت زمانی رخ میدهد که قیمت از یک سطح معتبر حمایت یا مقاومت بگذرد اما مومنتوم کافی برای برای حفظ حرکت و جهت خود نداشته باشد.
از آنجا که بعضی از تریدرها به دنبال موقعیتهای شکست سطوح حمایت و مقاومت برای ترید هستند، ممکن است در صورت ناموفق بودن شکست، تصمیم به خروج از آن موقعیت معامله بگیرند.
همچنین ممکن است که فیک بریک اوت به تریدرها، سیگنال ورود به معامله را در خلاف جهت شکست حمایت یا مقاومت دهد؛ چرا که با توجه به این که شکست ناموفق بوده است، قیمت میتواند در خلاف جهت آن حرکت کند.
شکست جعلی، چه چیزی به ما میگوید؟
شکستها در نواحی مقاومت و حمایت اتفاق میافتند.
این نواحی میتوانند بر اساس خطوط روند افقی یا مورب، سقف و کفهای قبلی قیمت یا الگوهایی باشند که روی چارت رسم میشوند.
شکست موقعی رخ میدهد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و به حرکت خود در همان جهت ادامه میدهد.
اما شکست ناموفق زمانی اتفاق میافتد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند اما سپس، موفق به ادامه دادن روند خود در آن جهت نشده و به جای آن، تغییر جهت میدهد.
به عنوان مثال فرض کنید که قیمت یک سهم در گذشته بارها به 100 دلار رسیده اما هر بار بعد رسیدن به این قیمت، ریزش کرده است. بنابراین، این یک سطح مقاومت است.
در اینجا اگر قیمت به بالاتر از 100 دلار برسد، شکست اتفاق افتاده است. اگر در ادامه قیمت دوباره به زیر 100 دلار سقوط کند و به ریزش خود ادامه دهد، یک شکست جعلی یا فیک بریک اوت داشتهایم. در این حالت، روند قیمتی مومنتوم خود را از دست داده و تغییر جهت داده است.
شکست جعلی نشان میدهد که علاقه و تمایل کافی برای خرید یا فروش وجود نداشته است تا بتواند قیمت را به سمت بالای سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت سوق دهد.
بعد از رخ دادن یک شکست ناموفق، ممکن است تریدرهای کوتاهمدتی که به امید شکست سطح وارد معامله شده بودند، تصمیم بگیرند که از آن خارج شوند؛ چرا که علت اولیه ورود به معامله از بین رفته و اوضاع مطابق انتظار پیش نرفته است.
بقیه تریدرها ممکن است تصمیم بگیرند که در جهت شکست جعلی وارد معامله شوند. یعنی در مثال بالا، وقتی قیمت نتواند بالای 100 دلار بماند و در آن جهت حرکت کند، تریدرها نه تنها از موقعیت خرید خارج میشوند بلکه اگر قیمت به زیر 100 دلار ریزش کند حتی وارد موقعیت فروش هم میشوند.
این امکان وجود دارد که فیک بریک اوت رخ دهد و کمی بعد، دوباره قیمت در جهت شکست حرکت کند. برای مثال ممکن است قیمت از 100 دلار بالاتر رفته و به 103 دلار برسد، سپس تا 99 دلار کاهش یابد، بعد دوباره تا 104 دلار افزایش یافته و در نهایت تا 100 دلار ریزش کند.
این نوع حرکت متلاطم قیمت میتواند موجب ضرر قوانین بریک اوت یا شکست قیمت تریدرهایی شود که در جهت شکست سطح مقاومت 100 دلار وارد معامله شدهاند. همچنین تریدرهایی را که به قصد کسب سود از شکست جعلی وارد ترید شدهاند، متحمل زیان میکند.
اصلاح یا بازگشتهای بعد از شکست سطوح
ممکن است که در برخی موارد، قیمت بعد از شکست دچار بازگشت یا throwback شود.
Throwback زمانی اتفاق میافتد که قیمت پس از شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت، دچار اصلاح شده و به همان سطحی که آن را شکسته برگردد.
مفهوم throwback با پولبک (pullback) متفاوت است.
اولی مربوط به بازگشت بعد از شکست مقاومت و دومی بازگشت پس از شکست حمایت است. البته در ایران به هر دوی این حالات همان عبارت پولبک را اطلاق میکنند.
ممکن است throwback باعث این شود که تریدرهایی که در جهت شکست سطح وارد معامله شدهاند، اعتماد به نفس خود را از دست داده و موقعیت معاملاتیشان را ببندند. توجه داشته باشید که throwback همان شکست ناموفق نیست.
اگر شکست یا بریک اوت با افزایش حجم معاملات همراه شود، احتمال این که آن شکست یک شکست جعلی باشد کاهش مییابد (البته این احتمال به صفر نمیرسد). اگرچه همچنان ممکن است که بازگشت یا throwback رخ دهد.
به عنوان مثال سهمی را در نظر بگیرید که سطح مقاومت در قیمت 100 دلار را میشکند و با حجم بالا تا قیمت 105 دلار میرسد. در اینجا ممکن است که قیمت تا 101 یا حتی 100 دلار کاهش یابد و سپس به افزایش خود به قیمتهای بالاتر ادامه دهد. چنین موقعیتی بیانگر یک شکست جعلی نیست؛ بلکه یک throwback یا بازگشت موقت قیمت را نشان میدهد.
اگر حجم بالایی در کار نباشد و قیمت در جهت بریک اوت حرکت کند، ممکن است که تریدرها موقعیت معاملاتیشان را ببندند؛ چرا که احتمال شکست جعلی افزایش مییابد.
اما در صورتی که حجم بالایی وجود داشته باشد و حرکت قیمت هم در جهت بریک اوت باشد، ممکن است که تریدرهای باهوش از throwback برای افزایش حجم معامله خود در جهت بریک اوت استفاده کنند. اگر شکست جعلی بوده باشد، احتمالاً این معاملهگران تصمیم به خروج از موقعیت معامله خود خواهند گرفت.
مزایا و معایب معامله با بریک اوت و فیک بریک اوت (شکست جعلی)
بسیاری از تریدرها بر اساس بریک اوت بالای سطح مقاومت وارد موقعیت خرید و بر اساس بریک اوت زیر سطح حمایت وارد موقعیت فروش میشوند. منطق این کار هم این است که قیمت میتواند حرکت خود در جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت را ادامه دهد.
تریدرهای دیگری هم هستند که به دنبال موقعیتهای شکست جعلیاند. علت این اقدام تریدرها این است که معتقدند اگر شکست ناموفق باشد، قیمت میتواند تغییر جهت داده و در جهت مخالف شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هیچ یک از این روشها آسان قوانین بریک اوت یا شکست قیمت نیستند و میتوانند باعث درماندگی معاملهگران شوند. بریک اوتها اغلب با بازگشت قیمت همراهاند یا بعدتر مشخص میشود که فیک بریک اوت بودهاند. این اتفاقات میتوانند اعتماد به نفس تریدر را متزلزل کرده یا باعث ضرر او شوند.
افرادی که با فیک بریک اوت معامله میکنند هم مشکل مشابهی دارند. ممکن است در ابتدا قیمت نتواند در جهت بریک اوت ادامه روند دهد اما بعد از مدت کمی موفق شود و روند حرکت بریک اوت را پیش بگیرد.
مثل هر استراتژی دیگری، وقتی قیمت به صورت سرراست و مستقیم به سمت مورد انتظار حرکت میکند، کسب سود آسان میشود. اما در خیلی از اوقات، حرکات قیمت پرتلاطم بوده و ترکیبی از بریک اوتها، throwback یا بازگشتهای موقت قیمتی و فیک بریک اوتها است.
اگر تصمیم به معامله بر اساس این استراتژیها را دارید، در صورتی که معامله مطابق پیشبینی شما پیش رفت، اجازه دهید تا سود مناسبی برای شما به دست آید و اگر وضعیتی خلاف پیشبینی شما اتفاق افتاد، هر چه زودتر جلوی ضرر را بگیرید.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
Fakeout چیست و چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم؟
یکی از مهمترین مباحثی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد و میتوان گفت تقریبا کسی در دنیا نیست که از آن استفاده نکند مبحث سطوح حمایت و مقاومت میباشد. بسیاری از افراد کل استراتژی معاملاتیشان را بر مبنای سطوح حمایت و مقاومت پیاده سازی میکنند. حتی اگر روش شما بر مبنای این سطوح نباشد نیز باز هم آنها را برای قرار دادن حد سود و یا حد زیان در نظر خواهید گرفت.
کاربرد سطوح حمایت و مقاومت حتی بعد از شکسته شدن آنها نیز ادامه دارد. در واقع بعد از شکسته شدن این سطوح، از قاعده تبدیل سطح یا همان COP در انجام معاملات استفاده میشود. اگر با سطوح COP آشنا نیستید میتوانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.
اما گاهی اوقات پس از شکسته شدن یک سطح و پولبک قیمت به آن، تبدیل سطح انجام نمیشود و یا به آن شکلی که ما انتظار داریم در جهت مدنظر حرکت قیمت ادامه نمییابد. در این شرایط قیمت به زیر سطح شکسته شده برگشت میکند و مستعد ایجاد یک Fakeout یا همان شکست جعلی میباشد.
رخ دادن یک فیک آوت خبر خوبی برای “تریدرهای شکستی ( Breakout Traders )” و یا تریدرهایی که بعد از پولبک معامله خود را اجرا کردهاند نیست و اگر حد زیان خود را در جای مناسبی قرار نداده باشند به احتمال زیاد متحمل ضرر خواهند شد.
در ادامه با دو حالت شکل گیری فیک آوتها آشنا خواهید شد.
همانطور که در این تصویر مشاهده میکنید، در اینجا شاهد یک حرکت رفت و برگشتی در سطح مشخص شده هستیم. در واقع قیمت چه در زمان شکست و چه در زمان برگشت هیچ توجهی به این سطح نداشته و کاملا آن را نادیده گرفته است.
در حالت بعدی میبینیم که قیمت در زمان پولبک به سطح شکسته شده واکنش داده اما در ادامه حرکت در جهت شکست ناکام مانده است.
در هر دو مورد بالا یک Fakeout رخ داده است و اکنون میتواند یک موقعیت معاملاتی را برای ما ایجاد کند.
رخ دادن یک فیک آوت چه مفهومی دارد؟
زمانی که قصد داریم از یک ابزار یا روش معاملاتی استفاده کنیم، باید ماهیت آن را نیز درک کنیم. باید بدانیم که به چه دلیل از آن روش یا ابزار استفاده میکنیم. زمانی که چنین دیدگاهی داشته باشیم، قطعا معاملات منطقیتری نیز انجام خواهیم داد.
مفهوم فیک آوت این است که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت بر اثر نوساناتی که غالبا توسط بانکها و موسسات ایجاد میشوند عبور کرده است. در واقع یک عبور جعلی و فاقد اعتبار! دلیل انجام این کار چیست؟ فریب معاملهگران و ایجاد جریان نقدینگی (Liquidity) جهت فعال کردن بیشتر سفارشات.
حالا با یک مثال درک این موضوع را برای شما سادهتر خواهیم کرد. با طلاچارت همراه باشید…
فرض کنید شما یک بانک هستید و میخواهید مقدار بسیار زیادی از سرمایهای که در اختیار دارید را روی اونس طلا در جهت قوانین بریک اوت یا شکست قیمت پوزیشن فروش وارد بازار کنید. خب با یک محاسبه ساده متوجه خواهید شد که نمیتوانید به یک باره این حجم سنگین از سرمایه را وارد بازار کنید. چرا؟ چون اگر چنین سرمایه سنگینی را وارد بازار کنید، قیمت به سرعت پایین رفته و موقعیت مناسب برای فروش در قیمتهای بالاتر از دست خواهد رفت. بنابراین حاشیه سودتان کم خواهد شد و این اصلا خوب نیست!
بنابراین روش بهتر این است که تریدرها را با یک حرکت جعلی فریب دهید. برای انجام این فریب باید کاری کنید که تریدرها ترغیب شوند و قیمت را بالا ببرند. پس بازی “ترس و امید” را شروع میکنید!
در تصویر بالا مشاهده میکنید که قیمت ۴ بار با برخورد به یک سطح مقاومتی دچار افت شده و در نهایت با یک کندل نسبتا قوی از سطح مدنظر عبور کرده است.
در اینجا از منظر جریان سفارشات دو اتفاق رخ میدهد.
- تریدرهایی که بر اساس این سطح مقاومتی پوزیشن فروش گرفتهاند با کندل صعودی که شکل گرفته است حد ضررشان فعال شده و از بازار بیرون افتادهاند. همانطور که میدانید برای بستن یا اصطلاحا آفست کردن یک معامله فروش باید یک معامله خرید اجرا شود. در واقع وقتی حد ضرر فروشندگان فعال شده است مانند این است که یک معامله خرید اجرا شده باشد. بنابراین یک فشار خرید پس از استاپ خوردن فروشندگان ایجاد شده است.
- بعضی از معاملهگران که به بریک آوت تریدرها معروف هستند با دیدن این کندل صعودی قوی موقعیت را مناسب میبینند و به امید ادامه حرکت صعودی پوزیشن خرید میگیرند. پس یک فشار خرید دیگر نیز در اینجا ایجاد میشود.
خب چه چیزی بهتر از این فشارهای خرید برای بانکهایی که میخواهند پوزیشنهای فروش سنگین خود را وارد بازار کنند؟! در واقع با ایجاد یک کندل صعودی قوی و عبور از سطح مقاومتی (فریب دادن تریدرها) به راحتی نقدینگی لازم برای اجرای سفارشات فروش خود را بدست آورند.
حالا وقت وارد کردن ضربه نهاییست…
بانکها سفارشات فروش سنگین خود را در بازار اجرا میکنند. قیمت پایین میرود و دست و پای بریک آوت تریدرها شروع به لرزیدن میکند. بعضی از آنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر پوزیشنهای خرید خود را میبندند. بستن این پوزیشنهای خرید همانا و ایجاد فشار فروش همان! بعضی دیگر از بریک آوت تریدرها حد ضرر خود را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار دادهاند. وقتی قیمت پایین و پایینتر میرود حد ضرر آنها نیز اجرا شده و باز هم فشار فروش ایجاد میشود. از طرف دیگر سایر افراد با دیدن برگشت قیمت به زیر سطح مقاومتی متوجه میشوند که شکست نامعتبر بوده و آنها نیز پوزیشن فروش میگیرند تا از ادامه حرکت نزولی سود بیشتری ببرند.
عملیات بانکها برای فریب دادن تریدرها با موفقیت انجام شد!
حالا قوانین بریک اوت یا شکست قیمت که به ماهیت فیک آوت و فعل و انفعالات انجام شده در این پروسه نسبتا پیچیده پی بردید اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چگونه باید از این فیک آوتها در معاملات خودمان استفاده کنیم.
یک بار دیگر کمی بالاتر رفته و مفهوم فیک آوت را مرور کنید. در آنجا گفتیم که بانکها یک فریب را در بازار ایجاد میکنند تا بتوانند قیمت را از یک سطح حمایتی یا مقاومتی عبور دهند تا معاملهگران را به دام بیاندازند. این بدان معناست که سطح مدنظر معتبر بوده و صرفا یک حرکت جعلی باعث عبور قیمت از آن شده است. بنابراین سطح مذکور به احتمال بیش از ۹۰% کماکان معتبر است.
ما هم از همین قاعده ساده استفاده کرده و مجددا روی همان سطح معامله میکنیم. در ادامه تصاویر سادهای از روش معامله بر اساس دو حالت فیک آوتها را مشاهده خواهید کرد.
و حالا مثالهایی از نمودار واقعی قیمت را مشاهده میکنیم.
در مثال بالا ما در محدوده باکس نارنجی که فیک آوت درون آن انجام شده است یک پوزیشن فروش گرفتهایم (دایره سبز). حد ضرر خود را با کمی فاصله بالاتر از سقف فیک آوت قرار میدهیم. خط سبز رنگ که حد سود اول ما میباشد در واقع آخرین کفی است که قبل از برگشت قیمت به سطح مذکور ایجاد شده است. باکس آبی رنگ نیز حد سود دوم میباشد.
در این مثال نیز قیمت بعد از مدت نسبتا زیادی به سطح فیک آوت رسیده است و نقطه شروع معامله، حد زیان و حد سودها نیز در تصویر قابل رویت است. باکسهایی که در این دو مثال مشاهده کردهاید نواحی مهمی میباشند که در دوره استراتژی پرایس اکشن طلاچارت به طور کامل در مورد آنها توضیح دادهایم.
و حالا یک مثال از فیک آوتی که منجر به صعود قیمت شده است.
در این تصویر شاهد یک سطح حمایتی با سه برخورد قیمت بودهایم. اما این سطح با یک کندل شکسته شده است. پس از شکست سطح و دقیقا در کندل بعدی یک کندل صعودی بسیار بزرگ شکل گرفته و قیمت را به بالا سطح شکسته شده برگشت داده است. در ادامه با رسیدن مجدد قیمت به این سطح وارد پوزیشن خرید خواهیم شد. حد ضرر و حد سود نیز در تصویر مشخص شدهاند.
در همین تصویر یک فیک آوت دیگر نیز به وضوح قابل مشاهده است. آیا میتوانید آن را پیدا کنید؟ 😉
برای مشاهده فیک آوت مذکور روی این لینک کلیک کنید.
نکاتی که بهتر است بدانیم!
. برای قرار دادن حد سود میتوان از روش محاسبه نسبت ریسک به سود یا اصطلاحا R/R نیز استفاده کرد. به عنوان مثال فرض کنید معاملهای را بر اساس فیک آوت اجرا کردهاید و حد ضرر آن ۵۰ پیپ میباشد. بنابراین با یک ضرب ساده میتوانید نسبتهای ریسک به سود را بدست آورده و حد سودتان را بر اساس آنها اعمال کنید.
به عنوان مثال اگر ۵۰ پیپ حد ضرر داشته باشیم:
- حد سود اول ۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:1).
- حد سود دوم ۱۰۰ پیپ سود است (R/R = 1:2).
- حد سود سوم ۱۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:3).
البته نیازی نیست که کل معامله خود را در همان حد سود اول ببندید. در زمان رسیدن قیمت به حد سود اول میتوانید ۵۰% پوزیشن را ببندید و حد ضرر را به نقطه ورود انتقال دهید. اصطلاحا به این کار Risk Free یا Break Even کردن پوزیشن میگویند تا دیگر خطری ما را تهدید نکند. حالا میتوانید صبر کنید تا قیمت قوانین بریک اوت یا شکست قیمت به حد سودهای بعدی برسد و سود بیشتری کسب نمایید.
یکی از بهترین الگوهایی که بر اساس ساختار فیک آوتها در بازار بوجود میآید الگوی QM میباشد که قبلا در طلاچارت به صورت مفصل در مورد آن توضیح دادیم. میتوانید مطلب مربوط به الگوی QM را از اینجا بخوانید.
هرچقدر فیک آوت حالت رفت و برگشتی سریعتری داشته باشد حالت بهتری برای قوانین بریک اوت یا شکست قیمت انجام معامله خواهد داشت. فیک آوتهایی که مدت زمان زیادتری را بعد از انجام شکست در بالا یا زیر سطح مدنظر میمانند از کیفیتشان کاسته میشود.
بریک اوت Break Out
یادگیری سیگنال تا چرخه های زمانی بازار با آموزش تحلیل تکنیکال
از جمله سیگنال هایی که در زمینه ی شکست سطوح حمایت یا مقاومت بسیار قابل اعتماد می باشد، سیگنال Break Out می باشد که در این مبحث از آموزش تحلیل تکنیکال آن را بررسی می کنیم. این الگوی سیگنالی زمانی تشکیل می شود که در روند صعودی (افزایشی) یا نزولی (کاهشی)، یکی از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شوند. در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که معمولا دو نوع شکست بیرونی برای بازارهای صعودی و نزولی وجود دارند:
1) شکست در بازار خریداران یا Bullish Break Out
2) شکست در بازار فروشندگان یا Bearish Break Out
آموزش تحلیل تکنیکال ، نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out در رابطه با سرمایه گذاری صنعت و معدن
نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out بدین صورت است که، اگر سیگنال Bullish Break Out دریافت شود، به معنای شکسته شدن رو به بالای سطح مقاومت توسط خریداران می باشد. در این مواقع اگر بخواهیم هدف قوانین بریک اوت یا شکست قیمت قیمت را تعیین کنیم باید فاصله ای که بین سطح حمایت قبلی با سطح مقاومت وجود دارد را اندازه گیری کنیم که دقیقا به همین میزان اندازه گیری شده، سطح مقاومت قیمت، رشد به سمت بالا خواهد داشت.
به عبارتی دیگر در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که هدف قیمت، به حداقل فاصله ای که بین نقطه ی شکست و خط مقاومت وجود دارد گفته می شود و هیچ فوریتینیز برای کمتر کردن روند آن در آینده وجود ندارد.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین هدف قیمت برای مس شهید باهنر
آموزش تحلیل تکنیکال در مورد تحلیل بالا به پایین در انتخاب سهام
در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم بسیاری از افرادی که تکنیکی محسوب می گردند، برای انجام تحلیل خود از دیدگاه کل به جزء یا به عبارتی بالا به پایین استفاده می کنند،در واقع در این نوع دیدگاه یک فرد تحلیل گر، با تحلیل در سطح کلان آغاز به کار کرده، بخش های کلی را از هم جدا و سپس مبنایی به منظور تقسیم بندی کوچک تر شکل می دهد. در آموزش تحلیل
تکنیکال سه قدمی که برای انجام چنین تحلیلی انجام می گیرد را ذکر می کنیم:
1- تحلیل بازار به صورت وسیع به کمک شاخص های اصلی آن که عبارتند از: شاخص کل بازار، شاخص بازار اول، شاخص بازار دوم، شاخص صنایع و غیره.
2- تشخیص گروه های قوی و ضعیف موجود در بازار به منظور تحلیل نمودن صنایع (صنعت برتر)
3- تشخیص سهام قوی و ضعیف موجود در گروه های منتخب به منظور تحلیل نمودن منفرد سهام (سهم برتر)
سرمایه گذار اگر مایل باشد تا موفق عمل کند، باید به معیارهای مشخصی دست پیدا کند که برای رسیدن به این هدف باید نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت را برای بازار، صنایع و سهام های منفرد تجزیه و تحلیل نماید. شیوه ی کاری که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره می کنیم بدین صورت است که فرد تحلیل گر در ابتدای کار برای تحلیل بازار، شاخص کل بازار را در نظر می گیرد، اگر مشخص شود که بازار روندی مثبت دارد، فرد تحلیل گر شروع به بررسی نمودارهای صنایع خواهد نمود.
در این بخش صنایعی که پیام شرایط بهتر از خود نشان دهند، برای مرحله ی بعدی که تجزیه و تحلیل سهام های منفرد می باشد انتخاب می گردند. البته در صورتی وارد بخش انتخاب سهام های منفرد می شود که تعداد صنایع انتخاب شده به 3 تا 4 گروه برسد. در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال یادآور می شویم که برای محدود کردن 3 تا 4 سهام از هر صنعت (بهترین ها)، باید 10 تا 20 نمودار مورد بررسی قرار گیرند.
این موضوع که چه تعداد سهام و گروه صنعتی انتخاب خواهند شد به دقت و قوی بودن معیارهایی بستگی دارد که فرد تحلیل گر انتخاب کرده تا براساس آن، تصمیم گیری نهایی اتخاذ گردد. اگر به همین منوال به پیش برود، نهایتا به 9 تا 12 سهام خواهیم رسید. در این مرحله نیز تعداد سهام ها به 3 تا 4 عدد محدود خواهد شد. طبق مطالب آموزش تحلیل تکنیکال ،از اندیکاتور OVERLAY CHART زمانی استفاده می گردد که مایل باشیم تغییرات نمودارهای شاخص صنعت محصولات شیمیایی را با شاخص کل بازار سهم مقایسه نماییم.
شدت همگرائی وواگرائی روندها به وسیله ی مقایسه نمودن تغییرات عمومی که در روند عمومی بازار، صنایع و سهام های منفرد رخ می دهد به دست آمده و در نتیجه،سیکل حرکتی یک سهم منفرد، در قیاس با صنعت مرتبط و کل بازار مشخص می شود.
آموزش تحلیل تکنیکال ، شدت همگرائی و واگرائی نمودارها
آموزش تحلیل تکنیکال ، نمونه ای دیگر از شدت واگرائی و همگرائی نمودارها
در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که موقعی یک سرمایه گذار به صورت پله ای، اقدام به ورود و خروج می نماید که به نظر او، شواهد مبنی بر رشد یا افت یک سهم کنده شده باشند. به عنوان مثال اگر سهام شرکتی را حداکثر 4100 ریال برآورد سازد و 6000 سهم از آن را در اختیار داشته باشد، برای کم کردن خطر ناشی از کاهش ناگهانی قیمت، می تواند 2000 سهم را در 4000 ریال، 2000 سهم دیگر را در 4050 ریال و 2000 سهم باقی مانده را نیز در 4075 ریال به فروش برساند. در این شرایط میانگین قیمتی که برای فروش او تمام می شود معادل 4041 ریال می باشد.
بریک اوت Break Out
یادگیری سیگنال تا چرخه های زمانی بازار با آموزش تحلیل تکنیکال
از جمله سیگنال هایی که در زمینه ی شکست سطوح حمایت یا مقاومت بسیار قابل اعتماد می باشد، سیگنال Break Out می باشد که در این مبحث از آموزش تحلیل تکنیکال آن را بررسی می کنیم. این الگوی سیگنالی زمانی تشکیل می شود که در روند صعودی (افزایشی) یا نزولی (کاهشی)، یکی از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شوند. در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که معمولا دو نوع شکست بیرونی برای بازارهای صعودی و نزولی وجود دارند:
1) شکست در بازار خریداران یا Bullish Break Out
2) شکست در بازار فروشندگان یا Bearish Break Out
آموزش تحلیل تکنیکال ، نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out در رابطه با سرمایه گذاری صنعت و معدن
نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out بدین صورت است که، اگر سیگنال Bullish Break Out دریافت شود، به معنای شکسته شدن رو به بالای سطح مقاومت توسط خریداران می باشد. در این مواقع اگر بخواهیم هدف قیمت را تعیین کنیم باید فاصله ای که بین سطح حمایت قبلی با سطح مقاومت وجود دارد را اندازه گیری کنیم که دقیقا به همین میزان اندازه گیری شده، سطح مقاومت قیمت، رشد به سمت بالا خواهد داشت.
به عبارتی دیگر در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که هدف قیمت، به حداقل فاصله ای که بین نقطه ی شکست و خط مقاومت وجود دارد گفته می شود و هیچ فوریتینیز برای کمتر کردن روند آن در آینده وجود ندارد.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین هدف قیمت برای مس شهید باهنر
آموزش تحلیل تکنیکال در مورد تحلیل بالا به پایین در انتخاب سهام
در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم بسیاری از افرادی که تکنیکی محسوب می گردند، برای انجام تحلیل خود از دیدگاه کل به جزء یا به عبارتی بالا به پایین استفاده می کنند،در واقع در این نوع دیدگاه یک فرد تحلیل گر، با تحلیل در سطح کلان آغاز به کار کرده، بخش های کلی را از هم جدا و سپس مبنایی به منظور تقسیم بندی کوچک تر شکل می دهد. در آموزش تحلیل
تکنیکال سه قدمی که برای انجام چنین تحلیلی انجام می گیرد را ذکر می کنیم:
1- تحلیل بازار به صورت وسیع به کمک شاخص های اصلی آن که عبارتند از: شاخص کل بازار، شاخص بازار اول، شاخص بازار دوم، شاخص صنایع و غیره.
2- تشخیص گروه های قوی و ضعیف موجود در بازار به منظور تحلیل نمودن صنایع (صنعت برتر)
3- تشخیص سهام قوی و ضعیف موجود در گروه های منتخب به منظور تحلیل نمودن منفرد سهام (سهم برتر)
سرمایه گذار اگر مایل باشد تا موفق عمل کند، باید به معیارهای مشخصی دست پیدا کند که برای رسیدن به این هدف باید نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت را برای بازار، صنایع و سهام های منفرد تجزیه و تحلیل نماید. شیوه ی کاری که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره می کنیم بدین صورت است که فرد تحلیل گر در ابتدای کار برای تحلیل بازار، شاخص کل بازار را در نظر می گیرد، اگر مشخص شود که بازار روندی مثبت دارد، فرد تحلیل گر شروع به بررسی نمودارهای صنایع خواهد نمود.
در این بخش صنایعی که پیام شرایط بهتر از خود نشان دهند، برای مرحله ی بعدی که تجزیه و تحلیل سهام های منفرد می باشد انتخاب می گردند. البته در صورتی وارد بخش انتخاب سهام های منفرد می شود که تعداد صنایع انتخاب شده به 3 تا 4 گروه برسد. در این قوانین بریک اوت یا شکست قیمت قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال یادآور می شویم که برای محدود کردن 3 تا 4 سهام از هر صنعت (بهترین ها)، باید 10 تا 20 نمودار مورد بررسی قرار گیرند.
این موضوع که چه تعداد سهام و گروه صنعتی انتخاب خواهند شد به دقت و قوی بودن معیارهایی بستگی دارد که فرد تحلیل گر انتخاب کرده تا براساس آن، تصمیم گیری نهایی اتخاذ گردد. اگر به همین منوال به پیش برود، نهایتا به 9 تا 12 سهام خواهیم رسید. در این مرحله نیز تعداد سهام ها به 3 تا 4 عدد محدود خواهد شد. طبق مطالب آموزش تحلیل تکنیکال ،از اندیکاتور OVERLAY CHART زمانی استفاده می گردد که مایل باشیم تغییرات نمودارهای شاخص صنعت محصولات شیمیایی را با شاخص کل بازار سهم مقایسه نماییم.
شدت همگرائی وواگرائی روندها به وسیله ی مقایسه نمودن تغییرات عمومی که در روند عمومی بازار، صنایع و سهام های منفرد رخ می دهد به دست آمده و در نتیجه،سیکل حرکتی یک سهم منفرد، در قیاس با صنعت مرتبط و کل بازار مشخص می شود.
آموزش تحلیل تکنیکال ، شدت همگرائی و واگرائی نمودارها
آموزش تحلیل تکنیکال ، نمونه ای دیگر از شدت واگرائی و همگرائی نمودارها
در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که موقعی یک سرمایه گذار به صورت پله ای، اقدام به ورود و خروج می نماید که به نظر او، شواهد مبنی بر رشد یا افت یک سهم کنده شده باشند. به عنوان مثال اگر سهام شرکتی را حداکثر 4100 ریال برآورد سازد و 6000 سهم از آن را در اختیار داشته باشد، برای کم قوانین بریک اوت یا شکست قیمت کردن خطر ناشی از کاهش ناگهانی قیمت، می تواند 2000 سهم را در 4000 ریال، 2000 سهم دیگر را در 4050 ریال و 2000 سهم باقی مانده را نیز در 4075 ریال به فروش برساند. در این شرایط میانگین قیمتی که برای فروش او تمام می شود معادل 4041 ریال می باشد.
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال: ساختارهای نموداری قدرتمند
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال یکی از ساختارهای نموداری قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. استفاده از کانال در میان تحلیلگران فنی چندان مرسوم نیست اما کانالها با ترکیب روندهای حاصل از نقاط کف و سقف بازار، نقاط ورود و خروج بهینهای در اختیار شما قرار میدهند که بهسادگی بتوانید ریسک معاملات خود را کنترل کنید. اولین مرحله در معامله گری با کانالهای قیمتی، یادگیری نحوه تشخیص و ترسیم آن در نمودار قیمت است. در این مطلب میآموزیم که چگونه یک کانال رسم کنیم، بر اساس آن وارد معامله شویم و همچنین، نقاط حد زیان و سود خود را تعیین کنیم…
- 1) نکات کلیدی
- 2) کانال قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
- 3) انواع کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال
- 4) 3 ابزار قدرتمند برای تایید سیگنالهای کانال قیمت
- 5) تعیین حد سود و زیان بر اساس کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
نکات کلیدی
- ترسیم کانالهای قیمتی در نمودار به ما کمک میکند که بتوانیم روندهای صعودی و نزولی را با وضوح و جزئیات بیشتری ببینیم.
- معامله گران تکنیکالی بهمنظور تشخیص نواحی ورود، حد ضرر و سود، از کانالهای قیمتی استفاده میکنند.
- در جریان روندهای صعودی، قیمت درون کانال افزایش مییابد و اصطلاحا کانال بالا رونده است؛ اما در یک روند نزولی، با یک کانال پایینرونده مواجه میشویم.
- سایر ابزار تکنیکالی نظیر اندیکاتور حجم، میتوانند اعتبار سیگنالهای معاملاتی صادر شده توسط کانالهای قیمتی را افزایش دهند.
- مدت زمانی که قیمت به حرکت خود درون کانال ادامه داده است، به تعیین قدرت روند کمک میکند.
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر قیمت بین دو خط قوانین بریک اوت یا شکست قیمت روند موازی حرکت کند، یک کانال قیمتی در نمودار بهوجود میآید. خط روند بالایی یا همان سقف کانال، از اتصال نقاط سقف بازار (High) و خط روند پایینی یا کف کانال، از اتصال نقاط کف قیمت (Low) ترسیم میشود. بهطور کلی، کانال میتواند صعودی، نزولی یا خنثی باشد. اگر قیمت از سقف یا کانال خارج شود (شکست صعودی یا نزولی قیمت)، این حرکت حاکی از احتمال بالای وقوع یک رالی افزایشی (حرکت شدید صعودی) یا سقوط سنگین قیمتها است؛ هرچند که شکست کانال قیمتی هم مانند سایر ابزار و استراتژیهای معاملاتی، همیشه موفق نیست و ممکن است گاها با حرکات کاذب مواجه شویم.
بهترین عملکرد کانالهای قیمت در نمودارهایی است که قیمت دارایی نوسانات متعادلی (یعنی میانگین باشد، نه خیلی کمنوسان و نه خیلی با نوسان عمیق که عرض کانال زیاد شود) داشته باشد؛ زیرا در این شرایط مقدار حد سود و زیان معامله نیز بهسادگی قابل تشخیص است. برای درک بهتر این نکته، 2 شرایط فرضی زیر را در نظر بگیرید:
- فرض کنید در نمودار بیت کوین یک کانال کمنوسان صعودی ایجاد شده است. عرض کانال بسیار کم است و عملا نمیتوان اهداف بالایی برای قیمت در نظر گرفت. بنابراین معامله در این کانال قیمتی از لحاظ مدیریت ریسک چندان معقول نیست؛ زیرا پتانسیل سوددهی بالایی ندارد!
- در نمودار اتریوم یک کانال نزولی با نوسانات شدید و عمیق مشاهده میشود. آیا صرف دیدن یک کانال با عرض زیاد و پتانسیل کسب سود بالا باید آماده ورود به معامله شویم؟! خیر، هر چقدر اهداف سود بزرگتری داشته باشیم، امکان نرسیدن قیمت به حد سود تعیین شده بالاتر است! همچنین در این شرایط قاعدتا باید حد ضرر بالاتری هم تعیین کنیم تا بهدلیل نوسانات کاذب قیمت و رسیدن به ناحیه حد ضرر، مجبور به خروج از معامله نشویم…
چگونه یک کانال قیمت رسم کنیم؟
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال بر اساس مفهوم خطوط روند شکل گرفتهاند. در واقع تئوری اصلی همان خطوط روند است، با این تفاوت که در این تکنیک تحلیلی با ترکیب خطوط روند صعودی و نزولی سعی داریم مسیر کلی حرکت قیمت را تشخیص دهیم تا حین ورود و خروج از معاملات، با اطمینان و تسلط بیشتری اقدام کنیم.
«یک کانال قیمتی بر اساس حداقل 4 نقطه کف و سقف تشکیل میشود؛ زیرا برای ترسیم خط روند پایین حداقل به 2 نقطه کف و برای رسم خط روند بالا، حداقل به 2 نقطه سقف در نمودار نیاز داریم. در کنار این پارامترهای اصلی، باید به موازی بودن خطوط روند کف و سقف کانال نیز دقت داشته باشیم.»
انواع کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال
در تحلیل نموداری، 3 نوع کانال قیمتی داریم که شامل موارد زیر است:
- کانال صعودی: کانال بهسمت بالا زاویه دارد، یعنی شیب کانال مثبت و صعودی است.
- کانال نزولی: کانال بهسمت پایین زاویه دارد، یعنی شیب کانال منفی و نزولی است.
- کانال خنثی: قیمت در یک محدوده افقی (مستطیل) نوسان میکند و بنابراین، کانال در یک مسیر خنثی (رِنج یا Range) قرار گرفته است.
نکته: کانالهای صعودی و نزولی، کانالهای روندی نیز نامیده میشوند؛ زیرا قیمت بهطور کلی در یک جهت مشخص حرکت میکند.
چگونه بر اساس کانال معامله کنیم؟
همانطور که در ابتدای متن اشاره شد، کاربرد اصلی کانال قیمت در تحلیل تکنیکال برای معامله گران تکنیکالی، تعیین نقاط ورود و خروج از معامله است؛ اما قوانین مختلفی برای خرید و فروش بر اساس کانالها وجود دارد که در این بخش به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- زمانی که قیمت به سقف کانال رسید، احتمالا فروشندگان وارد بازار میشوند و بهتر است که معاملات خرید خود را ببندید. فراموش نکنید که سقف کانال بهترین موقعیت برای ورود به معامله فروش است.
- ناحیه میانی (وسط) کانال، بهترین موقعیت برای استراحت معامله گران است! اگر معامله بازی ندارید، تا رسیدن به نواحی کف یا سقف کاری انجام ندهید و صرفا موقعیتهای (معاملات) باز فعلی را حفظ کنید.
- رسیدن قیمت به ناحیه کف کانال، بهمنزله یک هشدار جدی مبنی بر احتمال ورود خریداران است؛ بنابراین بهتر است که موقعیتهای فروش خود را ببندید و برای ورود به معامله خرید آماده باشید!
و اما 2 استثنای مهم برای قوانین فوق وجود دارد:
- اگر قیمت از کف یا سقف کانال عبور کرد و اصطلاحا یک شکست در نمودار ایجاد شد، کانال مذکور دیگر برای ورود و خروج بر مبنای سطوح داخلی آن معتبر نیست. بنابراین تا زمانی که یک کانال جدید ایجاد نشده است، اقدام به ورود نکنید!
- اگر قیمت بهمدت طولانی در یک کانال قیمتی نوسان کند، احتمال تشکیل یک کانال باریک درون کانال اولیه وجود دارد. در چنین شرایطی میتوانید حین رسیدن به نواحی کف و سقف کانال داخلی نیز خرید و فروش کنید.
آیا ماهیت و نوع کانال روی استراتژی معاملاتی ما اثرگذار است؟
اگر از آن دسته معامله گرانی هستید که مدیریت ریسک و کاهش تعداد معاملات زیانده برای شما اهمیت دارد، پاسخ این سوال «بله» است! برای اینکه بتوانید همانند معامله گران حرفهای بر اساس کانالهای قیمتی معامله کنید، 2 استراتژی زیر را همیشه بهخاطر داشته باشید:
- در یک قوانین بریک اوت یا شکست قیمت کانال صعودی، روی خرید در کف کانال و فروش در محدوده سقف تمرکز کنید. لازم بهذکر است که ورود به معاملات فروش در جریان یک روند صعودی، ریسک بسیار بالایی دارد.
- در یک کانال نزولی، بهدنبال فروش در سقف کانال و خروج از معامله در محدوده کف باشید. فراموش نکنید که ورود به موقعیتهای خرید در طول روند نزولی، بهمنزله معامله گری بر خلاف روند است و در صورت اقدام به ورود، با ریسک بالایی موجه خواهید شد.
3 ابزار قدرتمند برای تایید سیگنالهای کانال قیمت
از آنجا که امکان بروز خطا در خروجی تمام ابزار تحلیلی وجود دارد، برای پوشش این خطاها میتوانیم از سایر ابزار تکنیکالی کمک بگیریم. استفاده از این ابزار کمکی، دقت سیگنالهای معاملاتی کانال را افزایش میدهد و همچنین، قدرت روند کلی بازار (صعودی یا نزولی) را تایید میکند. در ادامه این بخش، به معرفی 3 ابزار کمکی کاربردی برای معامله گری با کانالها میپردازیم:
- اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی یا مکدی (Moving Average Convergence Divergence بهاختصار MACD) در طول کانالهای افقی اغلب در محدوده نزدیک به صفر است. عبور خط مکدی از خط سیگنال در نزدیکی کف و سقف کانالهای قیمتی، یک نشانه بسیار خوب برای ورود به معاملات خرید و فروش است.
- همانند مکدی، از اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) هم میتوانید بهعنوان ابزار کمکی استفاده کنید. تقاطع صعودی و نزولی خطوط K% و D% در نواحی کف و سقف کانال قیمت، بهعنوان تاییدی برای ورود به معاملات خرید و فروش در نظر گرفته میشود.
- اندیکاتور حجم یکی از فاکتورهای موثر در معامله گری بر اساس کانال است. حجم معاملات در طول کانال معمولا در حد متوسط و حتی شاید کمتر (علیالخصوص در محدوده میانی کانال) است؛ اما شکستهای قیمتی اغلب با حجم معاملات بالا همراه است. اگر حین شکست سقف یا کف کانال حجم معاملات بالایی در بازار ایجاد نشود، احتمالا شکست کاذب داریم و قیمت به محدوده کانال باز میگردد.
تعیین حد سود و زیان بر اساس کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
معامله گران بسیاری وجود دارند که علیرغم تسلط نسبت به استفاده از یک ابزار تحلیلی، در انتخاب نقاط خروج از معامله اغلب دچار اشتباه میشوند. این مشکل ناشی از ماهیت پیچیده ابزار، درک اشتباه فرد و عدم توانایی برای استفاده از سایر ابزار تحلیلی بهعنوان مکمل است. کانالهای قیمتی روند، مسیر حرکت و نقاط بازگشتی حساس بازار را بهصورت کاملا واضح مشخص میکنند. بنابراین با استفاده از کانالهای قیمتی میتوانیم اهداف سود و زیان خود را بهشکل کاملا منطقی تعیین کنیم. 2 قاعده اساسی برای تعیین این سطوح وجود دارد:
- ورود به معامله خرید در کف کانال: تعیین حد سود در محدوده سقف کانال و حد ضرر پایینتر از محدوده کف کانال که خرید انجام شده است.
- ورود به معامله فروش در سقف کانال: تعیین حد سود در محدوده کف کانال و حد ضرر بالاتر از محدوده سقف کانال که فروش انجام شده است.
بهمنظور درک بهتر مفهوم، به 2 مثال زیر مربوط به موقعیتهای فرضی خرید و فروش توجه کنید.
(Entry: ناحیه ورود / Stop loss: حد ضرر / Take profit: حد سود)
معیار تشخیص ضعف و قدرت کانالها چیست؟
بر اساس شرایط رفتار قیمت درون یک کانال، میتوانیم درجه قدرت یا ضعیف یک کانال قیمتی را مشخص نماییم. برای این کار از مفهومی به نام «تایید» استفاده میکنیم. تایید به تعداد دفعاتی گفته میشود که قیمت پس از برخورد به سقف یا کف کانال، بازگشته است. بهطور مثال، اگر در یک کانال، قیمت 5 بار به محدوده سقف و کف برخورد کرده و حرکت بازگشتی داشته است، این کانال دارای 5 تایید است! اما از تاییدها چگونه استفاده کنیم؟
بدین منظور از قوانین عددی مبتنی بر تعداد برخورد به سطوح و انجام حرکت بازگشتی استفاده میکنیم:
- 1 تا 2 تایید: ضعیف (غیرقابل معامله)
- 3 تا 4 تایید: متوسط (قابل معامله)
- 5 تا 6 تایید: قوی (قابل اطمینان)
- بیش از 6 تایید: بسیار قوی (قابلیت اطمینان بالاتر)
کلام پایانی
در این مطلب از داموندمگ با یک ابزار تحلیلی بر اساس تئوری خطوط روند آشنا شدیم. شاید ظاهر و مفهوم ساده کانال قیمت در تحلیل تکنیکال در نگاه اول، این سوال را در ذهن شما ایجاد کند که آیا واقعا استفاده از این رویکرد تحلیلی در بازارهای مالی پر رمز و راز امروزی قوانین بریک اوت یا شکست قیمت سودآور است؟!
بله، شما نیازی به هیچگونه ابزار تحلیلی پیچیده ندارید و حتی با همین ابزار ساده هم میتوانید سود کنید! پیشنیاز اساسی داشتن یک استراتژی معاملاتی مکتوب و پلن مدیریت سرمایه مشخص است.
مطالعه و بررسی نظرات شما در بخش کامنتها، باعث خوشحالی ما است و مطمئنا با استفاده از پیشنهادات مطرح شده، میتوانیم محتوای آموزشی موثر و کاربردیتری در اختیار شما قرار دهیم…
دیدگاه شما