نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس
نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.
Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).
اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).
بهتر است بدانیم تعیین ریسک پیپ در یک معامله نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه
سبت سود به ضرر نخواهد داشت.
نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟
نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.
به جدول زیر دقت کنید :
چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟
معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد
همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.
برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.
$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000
در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :
True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5
محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :
در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:
احتمال موفقیت
و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:
حداقل میزان سود به ضرر
منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.
با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.
منظور از پیپ (Pip) در بازارهای بین المللی چیست؟
یکی از ابتداییترین مفاهیم پایه در بازارهای مالی خصوصاً بازار فارکس اصطلاح پیپ (Pip) است. پیپ یکی از واژگانی است که اغلب افرادی که با بازارهای مالی سرو کار دارند با آن آشنا هستند یا حداقل برای یکبار آن را شنیدهاند. یکی از بازارهایی که این اصطلاح در آن کاربرد دارد، بازار رمزها ارزها است. ممکن است شنیده باشید فردی در معامله اخیر خود ۵ pip سود کرده است. اما اصطلاح Pip چیست و چگونه محاسبه میشود؟
در این مقاله به تعریف پیپ در بازارهای بینالمللی و رمزارزها خواهیم پرداخت و در مورد چگونگی محاسبه آن توضیحاتی خواهیم داد.
پیپ (Pip) چیست ؟
اصطلاح پیپ مخفف Point in Percentage یا Price Interest Point به معنی کوچکترین واحد ارزش نرخ ارز است. در واقع کوچکترین واحد محاسبات سود و ضرر در بازارهای مالی را Pip میگویند. برای مثال در نظر بگیرید که ارزش دلار نسبت به یورو از ۱.۲۳۴۲ به ۱.۲۳۴۴ افزایش پیدا کرده است. در این حالت ۲ پیپ نرخ دلار نسبت به یورو رشد داشته است و فردی که در این معامله سرمایهگذاری کرده ۲ پیپ سود ببهدست آورده است . این نوع ارزشگذاری برای سرمایهگذاران نکتهای حیاتی محسوب میشود چرا که از ضررهای سنگین در نوسانات شدید جلوگیری خواهد کرد.
نحوه محاسبه پیپ
تصور کنید تفاوت ارزش دلار نسبت به یورو ۰.۷۷۴۷ است. به این معنی که به ازای یک دلار شما میتوانید مقدار ۰.۷۷۴۷ یورو خرید کنید. حال اگر این مقدار دو پیپ افزایش پیدا کند یعنی به رقم ۰.۷۷۴۹ برسد شما میتوانید با همان یک دلار مقدار بیشتری یورو تهیه کنید.
معمولاً رقم چهارم اعشار در ارزش یک ارز را برای محاسبه پیپ مدنظر قرار میدهند. درست است که این مقدار ناچیز به نظر میرسد، اما در معاملاتی مانند فارکس، سرمایهگذاران با قرار دادن اهرم (leverage) روی معاملات خود به سودهای کلانی دست پیدا میکنند. پیپ از ابتداییترین مفاهیم در بازار فارکس است و در دسته مفاهیم پایه این بازار قرار میگیرد.
بررسی تاثیرگذاری پیپ
اگر بخواهیم طبق مثال قبلی نحوه اثرگذاری پیپ در معاملات را بررسی کنیم، تاثیر آن به مقدار دلار خریداری شده بستگی خواهد داشت. مثلاً اگر شخصی قصد داشته باشد ۱۰ هزار دلار ارز یورو خریداری کند با فرض اینکه هر دلار معادل ۰.۷۷۴۷ یورو است، مقدار تمام شده معادل ۱۲ هزار ۹۰۸ دلار و ۲۲ سنت خواهد بود. فرمول این محاسبه به این شکل است که مقدار یک دلار را تقسیم بر ارزش یورو مورد نظر یعنی ۰.۷۷۴۷ کرده و در نهایت در مبلغ کل خرید که همان ده هزار دلار است ضرب میکنیم.
۱ ÷ ۰.۷۷۴۷ × ۱۰۰۰۰ = ۱۲.۹۰۸/۲۲
حال اگر ارزش یورو نسبت به دلار یک پیپ افزایش پیدا کند، مقدار لازم برای خرید ده هزار یورو معادل ۱۲ هزار و ۹۰۶ دلار و ۵۶ سنت خواهد بود.
۱÷ ۰.۷۷۴۸ × ۱۰۰۰۰ = ۱۲.۹۰۶/۵۶
پیپ در بازار فارکس
Pip در بازار فارکس برای معامله گران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا اگر آنها نتوانند پیپ را در معاملات خود به درستی محاسبه کنند، قادر نخواهند بود تا اندازه ایدهآل پوزیشنهای معاملاتی خود را به درستی تخمین بزنند. در نتیجه دچار ضررهای مالی هنگفت خواهند شد.
البته در صورتی که معاملهگر بتواند Pip بالاتری در بازار فارکس کسب کند، موفق خواهد شد تا سود بیشتری نیز بدست آورد. به همین دلیل است که در بازار فارکس معاملهگران تمام تلاش خود را میکنند تا با ارائه تحلیلهای بهتر، از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند. در بازار فارکس استراتژیهای معاملاتی بسیار زیادی وجود دارد که معاملهگران با توجه به مهارت خود از آنها میتوانند استفاده کنند.
در حال حاضر در بروکرها محاسبات Pip به صورت خودکار انجام میشود و معاملهگران به صورت دستی این محاسبات را انجام نمیدهند. اما درک مفهوم آن برای هر معاملهگری در بازار فارکس بسیار مهم و ضروری است زیرا همانطور که گفتیم ارزش آن بر ریسک معاملاتی بسیار تاثیر گذار است.
پیپ و پیپت در فارکس
همانطور که در ابتدای این مقاله اشاره کردیم، چهارمین رقم پس از اعشار معیار اندازه گیری Pip خواهد بود. برخی از بروکرها ممکن است که مقدار Pip را به بیشتر از چهار رقم اعشار افزایش دهند. Pipette به عدد آخر پس از اعشار نیز گفته می شود یا به عبارت سادهتر، پیپت به کوچک ترین تغییراتی که در واحد Pip اتفاق میافتد گفته میشود.
پیپ در بازار ارزهای دیجیتال
یکی از سوالات رایج در ارتباط با Pip این است که جایگاه پیپ در بازار کریپتو کارنسی چیست ؟ این اصطلاح بیشتر در بازارهای فارکس مورد استفاده قرار میگیرد و در حوزه کریپتوکارنسی از این اصطلاح به ندرت استفاده میشود.
اما باید توجه داشته باشید که عدم آشنایی با اصطلاحات کاربردی در بازارهای مالی به خصوص در بازار ارزهای دیجیتال باعث خواهد شد تا معاملهگران نتوانند از معاملات خود نهایت سود را ببرند. بنابراین اگر به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شدهاید به شما توصیه میکنیم حتما به دنبال یادگیری این اصطلاحات باشید. به عنوان مثال یکی دیگر از اصطلاحات مهم در بازارهای ارزهای دیجیتال استاپ لاس است. شما میتوانید مقاله استاپ لاس یا حد ضرر چیست را مطالعه کنید.
موارد استفاده از Pip در ارز دیجیتال به مبادلات جفت ارز بر میگردد. منظور از مبادلات جفت ارز خرید و فروش بر پایه دو ارز متفاوت است. به طور مثال معامله بیت کوین با یک رمز ارز دیگر مثل دش را مبادله جفت ارز میگویند. نحوه محاسبه آن در مبادلات جفت ارز مشابه مثال فارکس است.
برای مثال اگر شخصی قصد داشته باشد ۱۰ هزار از موجودی دش خود را مستقیماً ارز رپیل خریداری کند با فرض اینکه هر دش معادل ۰.۳۲۲۵ ریپل است، مقدار تمام شده معادل ۳۱ هزار ۷ دش خواهد بود.
برخی از افراد به اشتباه فکر میکنند که Pip کم ارزش است. اما باید توجه داشت که در معاملات بزرگ، محاسبه میزان پیپ بسیار مهم است و میتواند در میزان سود یا ضرر حاصل از معاملات تاثیر بسیار زیادی بگذارد. بنابراین
پیپ در بازار فارکس و ارز دیجیتال
اگرچه اصطلاح پیپ بیشتر در بازاری مانند فارکس مورد استفاده قرار میگیرد اما در مواردی نیز این نوع نحوه محاسبه در بازارهایی که از قابلیت اهرم (leverage) استفاده میکنند مانند صرافی بایننس، به کمک برخی از معاملهگران خواهد آمد.
اصطلاح پیپ مخفف Point in Percentage یا Price Interest Point به معنی کوچکترین واحد ارزش نرخ ارز است. در واقع کوچکترین واحد محاسبات سود و ضرر در بازارهای مالی را پیپ میگویند.
بروکرها ممکن است که مقدار پیپ را به بیشتر از چهار رقم اعشار افزایش دهند. Pipette به عدد آخر پس از اعشار گفته می شود.
درست است که مقدار پیپ ناچیز به نظر میرسد اما در معاملاتی مانند فارکس، سرمایهگذاران با قرار دادن اهرم (leverage) روی معاملات خود به سودهای کلانی دست پیدا میکنند.
موارد استفاده از Pip در ارز دیجیتال به مبادلات جفت ارز بر میگردد. منظور از مبادلات جفت ارز خرید و فروش بر پایه دو ارز متفاوت است.
پیپ (Pip) چیست و ارزش هر پیپ در فارکس چقدر است؟
گاهی سادهترین کارها در بازارها مالی با واژگان خاصی عنوان میشوند که پیپ یکی از آن واژههای موجود در فرهنگ لغت فارکسی است. برای اینکه بدانیم دقیقاً پیپ چه جایگاهی در بازارهای مالی دارد، باید ارزش هر پیپ در فارکس را بررسی کنیم. در واقع تمام سود و زیانهای بازار بزرگ فارکس به کمک پیپ اندازهگیری میشود. پس با ما همراه باشید تا به ماهیت این عبارت و ارزش هر پیپ در فارکس پی ببریم.
پیپ (Pip) چیست؟
پیپ یا «Pip» مخفف عبارت «point in percentage» به معنی کوچکترین واحد نرخ ارز در بازارهای بزرگ مالی مانند فارکس «Forex» است. پیپ در واقع معیاری برای اندازهگیری سود و زیان در این بازارها است. برای مثال، وقتی شما در فارکس معاملهای را باز میکنید و معامله شما وارد سود میشود، شما نمیتوانید بگویید: «۱۰ دلار یا ۱۰ پوند سود کردم!»، بلکه باید مقدار سود خود را برحسب پیپ اعلام کنید. این مقدار هم بسته به مقدار و نوع ارزی که معامله کردهاید متفاوت است.
اگر بخواهیم ارزش هر پیپ در فارکس را برحسب دلار حساب کنیم، میتوانیم بگوییم که: «هر پیپ یک دههزارم واحد ارزهای مختلف از جمله دلار در محاسبات جفتارزی فارکس است!» البته استثناً این محاسبه در جفتارزهای دارای ین ژاپن (JPY) به صورت یک صدم است. تصور کنید نرخ جفتارز EUR/USD را معامله کند و نرخ آنها برابر با ۱.۲۸۵۲ باشد و در پایان معامله این نرخ به ۱.۲۸۵۵ برسد. در چنین حالتی، معامله شما در هر واحد ۰.۰۰۰۳ پیپ بوده است (یعنی چهارمین عدد اعشار در قیمت جفتارزها را میتوان همان پیپ در نظر گرفت).
پیپ چه جایگاهی در معاملات فارکس دارد؟
به دلیل اینکه مقدار سود و ضرر در هر جفت ارز معاملاتی بازار فارکس با جفت ارز دیگر تفاوت دارد، پس باید یک مفهوم واحد وجود داشته باشد تا به کمک آن بتوان مقدار سود تمام جفت ارزها را بیان کرد؛ این مفهوم در فارکس با عنوان «پیپ» شناخته میشود. پس پیپ یک مفهوم بنیادی است که به کمک آن میتوان تمام سود و زیانهای حاصل از معاملات فارکس در هر جفتارز را به شیوهای قابل فهم بیان کرد. شما میتوانید آخرین عدد پس از قسمت اعشاری جفت ارزها را به عنوان ارزش هر پیپ در فارکس در نظر بگیرید و براساس تغییرات آن عدد، سود و زیان خود را اعلام کنید. اکثر جفتارزها چهار رقم بعد از اعشار دارند. اما برخی دیگر از ارزها مانند یِن ژاپن، دو عدد اعشار دارند و به شیوه متفاوتی محاسبه میشوند.
محاسبه میزان سود و ضرر پیپ در فارکس چگونه است؟
با یک مثال ساده قصد داریم محاسبه سود و ضرر پیپ در فارکس را برای شما شرح دهیم. در این مثال تصور کنید که قصد دارید معاملاتی را با استفاده از پوند در ازای دلار انجام دهید و در این مثال هر پوند انگلیس ۱.۲۶۴۵ دلار ارزش دارد. چنان چه حجم معاملات در این حالت یک میکرو لات یا ۰.۰۱ لات باشد و مقدار هر لات در این حجم معامله را ۱۰۰۰ واحد در نظر بگیریم، مراحل محاسبه به این صورت خواهند بود:
- ابتدا ارزش هر پیپ به دلار را با تقسیم حجم معاملات بر عدد ثابت ده هزار به دست میآوریم که در این مثال برابر با ۰.۰۱ خواهد بود.
- در مرحله بعدی باید با توجه به جفت ارز GBP/USD و تغییرات پیپ در آن، برای محاسبه میزان سود و زیان پیپ در فارکس اقدام میکنیم.
رابطه پیپ با اسپرد ولوم چیست؟
اسپرد ولوم رابطه بسیار نزدیکی با پیپ دارد و پس از آشنایی با مفهوم پیپ، بهتر است شما را با ارتباط بین اسپرد و پیپ آشنا کنیم. اختلاف بین نرخ خرید و فروش اسپرد ولوم نامیده میشود که برای محاسبه آن باید از پیپ استفاده کرد. به بیان ساده پیپ را میتوان واحدی برای اندازهگیری اسپرد ولوم دانست.
هر پیپ چند دلار است؟
برای اینکه بدانیم چگونه مقدار سود یا زیانی که با پیپ در فارکس بدست آمده است را برحسب دلار محاسبه کنیم، باید به این شیوه عمل کنیم: تصور کنید ما ۰۰۰/۱۰ واحد از جفت ارز یورو/ دلار (EUR/USD) را در سطح نرخ ۱.۱۳۳۰ خریداری کردهایم. بعد از چند ساعت سطح نرخ این جفت ارز به ۱.۱۳۸۰ میرسد. در اینحالت مقدار سود ما برابراست: (۱.۱۳۸۰ – ۱.۱۳۳۰) = ۰.۰۰۵۰ pip
یعنی ما ۵۰ پیپ سود کردهایم. حالا اگر بخواهیم این ۵۰ پیپ را برحسب دلار محاسبه کنیم، ارزش هر پیپ در فارکس به این حالت خواهد بود: (۰.۰۰۵۰ ÷ ۱.۱۳۸۰) × ۱۰۰۰۰ = ۴۳/۹۳$
چون تغییر ارقام پس از اعشار، مقدار پیپ را تحت تاثیر قرار میدهد، پس در هر جفتارز این فرمول مبنای محاسبه دلاری پیپ خواهد بود. البته لازم به ذکر است که در محاسبه جفتارزهایی که یک طرف آن یِن ژاپن (JPY) است، این مقدار از ۱۰۰۰۰ به ۱۰۰ در فرمول تغییر پیدا میکند.
اندیکاتور محاسبه پیپ
اندیکاتور یا «Indicator» شاخصهای آماری هستند که به کمک محاسبات ریاضی فرمولهایی را جهت رصد کردن وضعیت بازار و قیمتها در اختیار معاملهگران قرار میدهند. در بازار فارکس انواع اندیکاتورها وجود دارند که هریک اطلاعات خاصی را در اختیار کاربران قرار میدهند. اندیکاتورها میتوانند در تعیین هشدارهای مناسب برای «تغییر روند و حرکت قیمت جفتارزها»، «پیشبینی قیمت» و «تایید کردن صحت یا اشتباه بودن تحلیلهای انجام گرفته» به معاملهگران کمک کنند.
در بین اندیکاتورهای موجود در بازار فارکس، بیشتر آنها میتوانند در محاسبه مقدار پیپ به ما کمک کنند. در واقع رسیدن به سود موردنظر برحسب پیپ در اندیکاتورهای محاسبه پیپ مشخص میشود. اندیکاتورها مانند توابعی هستند که در صورت لزوم میتوانید آنها را در متاتریدر (نرمافزار معاملاتی فارکس) انتخاب کرده و از آن استفاده کنید. از جمله پرکاربردترین اندیکاتورهای فارکس میتوان اندیکاتور RSI ،ADX و MACD را نام برد.
فرق پیپ و پیپت درفارکس
در محاسبات قبلی که برای بدست آوردن ارزش هر پیپ در فارکس انجام دادیم، معیار اندازهگیری پیپ، چهارمین رقم پس از اعشار بود. گاهی بروکرها (کارگزاریهای فارکس)، مقدار پیپ را به بالاتر از چهار رقم اعشار میرسانند. در اینصورت عدد آخر پس از اعشار با عنوان پیپت یا «Pipette» شناخته میشود. به عبارت دیگر، به تغییرات کوچکی که در واحد پیپ اتفاق میاُفتد، پیپت میگویند!
کپی پیپ چیست؟
برای اینکه بفهمیم کپی پیپ چیست، ابتدا باید با مفهوم کپی تریدینگ یا «Copy Trading» آشنایی داشته باشیم. کپی تریدینگ یا معاملات رونویسی، این امکان را به کاربران تازهکار میدهند تا تریدهای معاملهگران حرفهای را دنبال کنند. تصور کنید یک معاملهگر حرفهای فارکس بتواند از هر معامله خود مقدار قابل توجهی سود کسب کند. اگر یک معاملهگر مبتدی از روش کار او کپی کرده و تمام معاملاتی که فرد حرفهای باز میکند را باز کند، آیا امکان دارد شخص مبتدی هم به سود عالی فرد حرفهای برسد؟!
همین سوال باعث شد تا بروکرها با قرار دادن قابلیتهای مبتنی بر کپی تریدینگ، امکان دسترسی افراد به حسابهای حرفهای را فراهم کنند. امروزه بسیاری از بروکرها این قابلیت را برای کاربران خود ایجاد کردهاند. پس با کپی از روش کار افراد حرفهای میتوان معاملات باکیفیتی را در فارکس باز کرد.
کپیپیپ یا «CopyPip» یکی از پلتفرمهای دسترسی به کپی تریدینگ است که میتوان از روی آن از تحلیلهای بنیادین افراد حرفهای برای معاملات خود استفاده کنید. البته معاملهگران حرفهای هم از دسترسی دادن به افراد مبتدی سود میبرند و هزینه سیگنال دریافت میکنند.
چگونه میتوان مقدار پیپ بالاتری در معاملات کسب کرد؟
کسب پیپ بالاتر در فارکس به معنی کسب سود بیشتر از این بازار است. بنابراین برای بدست آوردن سود بالاتر از بازار فارکس، باید به فکر عملکرد بهتر و تحلیلهای دقیقتر باشید. وقتی شما بتوانید نحوه حرکت نرخ جفتارزها را تا حد قابل قبولی پیشبینی کنید، میتوانید معاملات سوددهی را استارت بزنید.
البته برای کسب سود در فارکس، استراتژیهای فراوانی وجود دارد که شما میتوانید بسته به مهارت و نقاط قوت خود در معامله، از یک یا چند استراتژی در فارکس بهصورت مشخص استفاده کنید. مثلاً کسی که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود استفاده میکند، معاملات کوتاه (چند دقیقه) فراوانی را در طول روز آغاز کرده و به پایان میرساند. این در حالی است که برخی دیگر از معاملهگران با استراتژیهای بلندمدت (چند روزه تا چند ماهه) معاملات خود را مدیریت میکنند. بنابراین کسب پیپ بیشتر در معاملات به مهارت و کپی تریدینگ برتر شما بستگی دارد.
ماشین حساب محاسبه پیپ
برای اندازه گیری ارزش هر پیپ در فارکس میتوانید از ماشینحسابهای مخصوص این کار استفاده کنید. برای مثال میتوانید از ماشین حسابهای زیر برای محاسبه ارزش هر پیپ در فارکس (با هر نوه جفتارز معاملاتی) استفاده کنید:
شما میتوانید با وارد کردن قیمت آغاز و پایان معاملات و مقدار سرمایه وارد شده به آن معامله، مقدار پیپ سود یا زیان خود را به وسیلهی ماشین حسابهای فارکس حساب کنید. در واقع اگر مقدار سود یا زیان شما زیاد باشد، محاسبه ارزش هر پیپ در فارکس به کمک ماشینحساب راحتتر از هر حالت دیگری است.
فرمول محاسبه پیپ در فارکس: فرمول محاسبه ارزش پیپ چیست؟
اگر میخواهید در هر بازه زمانی بدانید که ارزش هر پیپ چقدر است، خواندن این قسمت برای شما مفید خواهد بود. برای محاسبه ارزش پیپ، بسته به جفت ارز مورد نظر، به دو روش میتوان ارزش پیپ را محاسبه کرد. ارزش پیپ در فارکس به سه صورت قابل اندازه گیری است:
- وقتی دلار در سمت دوم جفت ارز قرار دارد
جفت ارز EUR/USD را میتوان مثالی برای این دسته از جفت ارزها دانست. برای محاسبه پیپ در این حالت میتوانید از اندیکاتور ارزش پیپ به شکل زیر استفاده کنید:
Pip value= 1 pip× trade size
- وقتی که دلار طرف اول یا پایه ارز است
به عنوان مثال در جفت ارز USD/CAD دلار تعیین ریسک پیپ در یک معامله در طرف اول قرار دارد. ارزش پیپ در این حالت با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود:
Pip value= 1 pip× trade size÷ current rate
جفت ارز EUR/GBP را میتوان مثالی از جفت ارزهای کراس دانست. اندیکاتور پیپ ولیو در این جفت ارزها به شکل زیر است:
(Pip value= 1 pip× trade size× base quote )÷ Current rate
فرمول محاسبه ارزش پیپ با نسبت لات
انتخاب لات مناسب در معاملات فارکس میتواند به کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال سوددهی معامله شما کمک کند. میزان تاثیرگذاری نوسانات بازار فارکس روی حساب شما با توجه به اندازه هر لات مشخص میشود. اندازه هر لات با هر پیپ نسبت مستقیم داشته و هرچه لات بزرگتر باشد، پیپ هم بزرگتر خواهد بود. در حالت اول، ارزش هر لات با نرخ برابری EUR/USD معادل ۱.۳۵۰۰ است. حال اگر بخواهیم ارزش هر پیپ را محاسبه کنیم باید بدانیم که ارزش هر پیپ با یک ده هزارم نرخ برابری جفت ارز برابر است. در نتیجه با توجه به این که ارزش یک پیپ ۰.۰۰۰۱ است میتوان با تقسیم این عدد بر عدد ۱.۳۵۰۰ به مقدار ۰.۰۰۰۰۷۴۰۷۴۰۷ یورو رسید که ما آن را با X نشان میدهیم.
سخن نهایی
پیپ به واحد اندازهگیری سود و زیان در فارکس گفته میشود. مقدار هر پیپ را میتوان از روی آخرین عدد اعشار نرخ جفتارز بدست آورد. برای مثال، تصور کنید جفتارزی را به نرخ ۱.۱۴۴۵ خریداری کردهایم. عدد «۵» در قیمت ۱.۱۴۴۵ همان پیپ خواهد بود که اگر قیمت این جفتارز به ۱۰۱۴۹ برسد، پیپ از ۵ به ۹ رسیده و روند افزایشی داشته است؛ اما اگر قیمت آن به ۱.۱۴۵۲ برسد، پیپ از ۵ به ۲ رسیده و روند کاهشی را تجربه کرده است. پس ارزش هر پیپ در فارکس را به کمک آخرین رقم اعشار آن میتوان حساب کرد.
حالا اگر تغییراتی در محاسبه پیپ توسط بروکرها صورت بگیرد و تعداد ارقام بعد از ممیز افزایش پیدا کند، مفهوم پیپ به «پیپت» تغییر پیدا میکند. اگر میخواهید مقدار سود یا زیان خود را برحسب ارزش هر پیپ در فارکس محاسبه کنید، میتوانید از لینک ماشینحسابهای فوق استفاده کنید.
بالا رفتن مهارت تحلیل و مقدار سرمایه شما میتواند در بدست آوردن پیپ بیشتر از معاملات تاثیر مستقیم داشته باشد. پس سعی کنید ابتدا تحلیل تکنیکال و سپس تحلیلهای بنیادی و فاندامنتال را قبل از آغاز معاملات از کارشناسان سایت «دلفین وِست» فرابگیرید و سپس معاملات خود را شروع کنید. شما میتوانید به کمک امکانات و آموزش فارکس در «دلفین وِست» معاملات پرقدرت خود را شروع کنید.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “اصطلاحات فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
لات در فارکس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
فارکس (FOREX) یکی از بزرگترین بازارهای معاملاتی و سرمایهگذاری در سراسر جهان است که تاجران و سرمایهگذاران بزرگی در این بازار فعالیت میکنند. نمونه بازار کوچک ایرانی آن، بازار بورس ایران است که در مقایسه با فارکس بازاری با حجم معاملات کمتر و مدیریت سرمایه سادهتری نیاز است. ریسک ازدسترفتن سرمایه بدون مدیریت ریسک در بازار فارکس غیر قابل اجتناب است. یکی از مهمترین مفاهیم این بازار، لات است. امروز بهطورکامل در مورد لات در فارکس صحبت خواهیم کرد، تا انتها همراه ما باشید.
منظور از لات در فارکس چیست؟
برای ورود به دنیای فارکس اولین موضوعی که از اهمیت ویژهای برخوردار است مفهوم لات در فارکس است. برای پاسخ به سؤال لات چیست باید گفت که فارکس برای راحتی کار واحدهای اندازهگیری برای میزان سرمایهگذاری به وجود آورده است که به این واحدهای اندازهگیری، لات گفته میشود. به بیانی دیگر شما قادر خواهید بود پوزیشن در اندازههای مشخص باز کنید.
برای این که با مفهوم و نحوه تعریف لات در فارکس بیشتر آشنا شویم به این مثال توجه کنید. به عنوان مثال اگر هر لات را به یک جعبه شکلات تشبیه کنیم، هیچکس نمیتواند یک تکه شکلات از یک جعبه شکلات خریداری کند. شکلاتهای جعبهای در بستههایی با تعداد مشخص عرضه میشود و هر شخص میتواند جعبههای ۲۴تایی، 12تایی و … از شکلات را خریداری کند.
مفهوم لات بهصورت خیلی ساده در قالب شکلات بیان شده است. درواقع پول شما به میزان معادل شکلات آن تبدیل میشود و برای بیان میزان دارایی خود میگوییم یک جعبه ۲۴تایی شکلات دارم. اما مفهوم لات استثنا نیز دارد. واحد طلا و نقره انس بهحساب میآید ولی هر 100 انس طلا معادل یک لات، 5000 اونس نقره معادل یک لات بهحساب میآید. همچنین 1000 بشکه نفت نیز معادل یک لات در نظر گرفته میشود.
کارکرد لات در فارکس
در پاراگراف قبل تا حدودی با مفهوم لات در فارکس آشنا شدیم. همانطور که گفته شد لات فارکس همانند یک واحد اندازهگیری عمل میکند. این کار موجب شده اعداد بهراحتی در این بازار استفاده شوند و معاملهگران به جای درگیر شدن با اعداد بزرگ با واحدهای ساده معامله را انجام دهند. به عنوان مثال یک لات یورو برابر صد هزار یورو است. به طور خلاصه یک لات از هر چیز بیانگر صدهزار واحد از آن است.
حال این سوال پیش میآید که یک لات چند دلار است؟ ارزش هر لات در فارکس معادل صدهزار واحد از آن است. مثلاً یک لات دلار معادل صدهزار دلار است. قبلاً معاملهگران برای معامله باید از حداقل 1 لات استفاده میکردند. از آنجایی که صدهزار واحد بزرگی بهحساب میآید، واحدهای کوچکتری برای لات نظیر مینی لات (mini lot)، میکرو لات (micro lot) و نانو لات (nano lot) به وجود آمدهاند.
بهطور کلی معاملهگران در بازار فارکس با واحدهای لات سرمایهگذاری میکنند و عملیات خریدوفروش را انجام میدهند و با استفاده از پیپ کسب سود میکند. ارزش پیپ بسته به میزان لاتی که استفاده میشود متفاوت است. در واقع پیپ کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز و معادل رقم اعشار چهارم است.
پیشنهاد ویژه: دوره آموزش فارکس در مشهد
سود بر اساس سرمایه با لات در فارکس
در بخش قبلِ آموزش لات در فارکس درباره نحوه تقسیمبندی لاتها و نحوه کارکرد لاتها در فارکس صحبت کردیم. دیگر بازارهای مالی مثل بازار ارز دیجیتال و بورس، سود بر اساس درصد سود شما حساب میشود. مثلاً در بازار ارز دیجیتال تفاوتی ندارد شما 100 دلار از یک ارز را خریداری کنید یا 10000 دلار سود و ضرر شما بر اساس درصد محاسبه میشود. مثلاً اگر 10 درصد سود کنید با 100 دلار 10 دلار سود و با 10000 دلار 100 دلار سود میکنید.
در بازار فارکس کمی این روال متفاوت است. مسلم است شخصی که میزان پول بیشتری به بازار وارد میکند ریسک بیشتری متحمل میشود و نباید سود این دو یکسان باشد. یعنی کسی که با پول بیشتری معامله کرده با کسی که پول کمتری داشته درصد سود برابر نمیبرند. بازار فارکس نهتنها سیستمی ساده و کارآمد برای محاسبه سود دارد بلکه با کمک این سیستم میزان سرمایه را نیز با میزان سود درگیر میکند.
بازار فارکس برای بیان کردن میزان سود از واحدی به اسم پیپ استفاده میکند. پس قیمت هر پیپ به میزان لات در فارکس خریداری میشود ارتباط مستقیم دارد و بهصورت زیر در نظر گرفته میشود:
- قیمت هر پیپ در لات استاندارد: 10 دلار
- قیمت هر پیپ در مینی لات: 1 دلار
- قیمت هر پیپ در میکرو لات: 0.1 دلار
- قیمت هر پیپ در نانو لات: 0.01 دلار
به طور خلاصه هر پیپ کوچکترین میزانی است که وجود دارد. درواقع هر پیپ معادل رقم چهارم اعشار قیمت است. بهعنوان مثال شما نرخ تبدیل دو ارز را در اختیار دارید که این عدد مثلاً 2.3567 است. اگر آن را در قیمت 2.3571 به فروش برسانید درواقع 4 پیپ سود کردید.
استثنایی نیز در محاسبه پیپ وجود دارد که مربوط به پول کشور ژاپن است. به صورتی که برای ین ژاپن، پیپ 2 رقم دوم اعشار در نظر گرفته میشود.
حتماً بخوانید: پیپ در فارکس چیست؟
نحوه محاسبه لات در فارکس
در این بخش میخواهیم به نحوه محاسبه لات در فارکس بپردازیم. برای درک بیشتر، نحوه حساب کردن آن را با مثالی بیان میکنیم. فرض کنید ارز X و دلار دارای قیمتی معادل 2.5643 دلار باشد و ما بخواهیم یک لات از آن را خریداری کنیم. پس یک لات آن معادل حاصل ضرب این عدد در صدهزار است که برابر 256430 دلار خواهد شد. برای پیدا کردن لات سایزهای مختلف میتوان عدد معادلشان را در مبلغ ضرب کرد. بعد از محاسبه به اعداد 25643، 2564.3 و 256.43 خواهیم رسید.
محاسبه سود با کمک پیپ و لات در فارکس
حال برای محاسبه سود باید ابتدا ارزش هر پیپ را حساب کنیم که ارزش هر پیپ با تقسیم قیمت هر پیپ با توجه به میزانی که خریدیم بر قیمت فروش محاسبه میشود. با توجه به میزان خریداری شده لات در فارکس قیمت هر پیپ بهصورت زیر در نظر گرفته میشود:
در نهایت با ضرب ارزش هر پیپ در تعداد پیپهایی که به دست آوردهایم، میزان سود حساب میشود. به عنوان مثال برای لات استاندارد این رقم 17 دلار خواهد شد. همانطور که مشخص است میزان خرید ما در میزان سودی که میکنیم موثر هست و دلیل آن ریسک بالای آن است. باید درنظر داشت که ریسک زیاد همانطور که سودهای کلان دارد، ضررهای کلان نیز به همراه دارد.
البته امروزه دیگر نیاز به انجام دستی این محاسبات نیست. برای انجام محاسبات سود، لات و میزان پیپ ماشین حسابهایی به وجود آمده است که کار محاسبه را برای معاملهگران بسیار ساده کرده است.
ارزش هر پیپ | لات سایز |
4.26 | استاندارد |
0.426 | مینی |
0.0426 | میکرو |
0.00426 | نانو |
ضرر در فارکس
تاکنون راجع به سود در فارکس صحبت کردیم اما درواقع احتمال ضرر کردن برای افراد مبتدی بسیار زیاد است. معامله در فارکس نیاز به تجربه زیاد دارد حتی افراد حرفهای نیز ممکن است ضرر کلان کنند که این ضرر به میزان خریداری شده لات در فارکس ارتباط مستقیم دارد. اما در هنگام ضرر معاملهگران با در نظر گرفتن حد ضرر از ضررهای بیشتر جلوگیری میکند. در نظر گرفتن حد ضرر برای تریدرهای حرفهای نیز ضروری است اما میزان ضرری که هر شخص میتواند متقبل شود به میزان ریسکپذیری و استراتژی او بستگی دارد.
انواع لات در فارکس چیست؟
در بخشهای ابتدایی به طور مختصر درباره انواع لات در فارکس چیست و چرا از این نوع لاتها استفاده میشود؛ صحبت کردیم. اما در این بخش قصد داریم به طور واضحتر و مفصلتر راجع به انواع لاتها صحبت کنیم.
- لات استاندارد: همانطور که در بخشهای قبل گفته شد هر لات معادل صدهزار واحد است که برای دلار معادل صدهزار دلار دارد؛ بنابراین هر پیپ سود ارزشی معادل 10 دلار داراست. سرمایهگذاران کلان بیشتر از این نوع لات برای معامله استفاده میکنند. برای استفاده از این نوع لات نیاز به حداقل 25 هزار دلار است.
- مینی لات: هر مینی لات دههزار واحد است که برای دلار معادل دههزار دلار دارد؛ بنابراین هر پیپ سود ارزشی معادل 1 دلار داراست. این لات یکی از محبوبترین لات در فارکس است که برای استفاده از این نوع لات 100 دلار بیشتر نیاز نیست. این نوع لات در بین افراد مبتدی رایج و پرطرفدار است.
- میکرو لات: هر میکرو لات معادل هزار واحد است که هر پیپ سود ارزشی معادل 0.1 دلار دارد. میزان سود معاملهگران در این نوع لات بسیار کم است. عموماً کسانی از این نوع لات استفاده میکنند که قدرت ریسک پذیری کم دارند. این لات برای افراد مبتدی بسیار مناسب است.
- نانو لات: این لات معادل صد واحد است. همانطور که از اسم آن مشخص است کوچیک ترین نوع لات به حساب میآید. به علت سایز کوچک آن مسلماً سود آن نیز پایین است و در بازار فارکس به ندرت از آن استفاده میشود.
مقادیر کوچکتر لات در فارکس بهصورت زیر محاسبه میشود:
البته این نکته را باید در نظر گرفت که میزان سود فقط به میزان لات بستگی ندارد. میزان سود مستقیما با میزان لوریج در ارتباط است که در ادامه بیشتر به آن میپردازیم.
ارتباط لات با لوریج
در بخشهای قبل دریافتیم منظور از لات در فارکس چیست و مدلها و انواع رایج آن را نام بردیم و به طور مفصل راجع به هرکدام صحبت کردیم. یکی دیگر از مفاهیمی که در فارکس وجود دارد و بهکرات از آن استفاده میکنند مفهوم لوریج است. تریدر با قابلیت لوریج قادر است بیشتر از سرمایهای که در اختیار دارد خرج کند. میتوان از این موضوع اینطور برداشت کرد که تریدر در واقع پولی از بروکر قرض میگیرد و معامله خود را انجام میدهد.
ارتباط لات با لوریج اینجاست که فرد در صورت نداشتن پول کافی میتواند از این ویژگی استفاده کند و سرمایه مورد نیازش را تأمین کند. درواقع با استفاده از لات متوجه میشویم که چقدر سرمایه نیاز داریم و با استفاده از لوریج آن را تأمین میکنیم. تریدر میتواند بسته به میزان نیاز خودش از لوریجهای مختلفی مثل 100، 200، و یا 50 و… استفاده کند. با توجه به لوریجی که استفاده میشود، مبلغ اولیه در آن لوریج ضرب شده و به آن میزان لات در فارکس به تریدر داده میشود.
معایب لوریج
استفاده از لوریج برای تأمین مالی اگرچه در نگاه اول خوب به نظر میآید اما ریسک بالایی نیز دارد (ریسک خیلی بالا بیشتر موجب شکست میشود زیرا معامله را بیشتر به قمار شبیه میکند). درواقع بروکر از چندین راه سود میکند. کارمزد بالایی تعیین ریسک پیپ در یک معامله در ازای تراکنش دریافت میکند چون نقدینگی شما بیشتر شده است (برای معامله پولی که قرض گرفتهاید باید کارمزد پرداخت کنید). همچنین بروکر فقط در سود با شما همراه است و شما فقط اجازه دارید به اندازه موجودی حسابتان ضرر کنید! با لوریجهای بالا در صورت ضرر خیلی سریع سرمایه شما صفر شود.
درواقع فارکس جنبه مدیریت سرمایه نیز دارد. به صورتی که هنگام سرمایهگذاری به نسبت ریسک پذیر بودن و یا ریسک گریز بودن تریدر مشخص میکند که از لورج و لات متفاوتی استفاده کند. اما هدف اصلی بیشترین سود ممکن در کنار کمترین ریسک است. بهعنوان مثال نمیتوان با میزان کم لات در فارکس مثل یک میکرو لات معاملاتی با لات استاندار کرد زیرا میزان ریسک خیلی بالاست. در واقع بروکرها سود معامله را به شما میدهند و سرمایهای که در اختیار شما قرار دادهاند را پس میگیرند.
یکی از مزیتهای بزرگی که فارکس در اختیار کاربر قرار میدهد این است که شخص میتواند ریسک معاملات خود را حساب و با توجه به آن تصمیم گیری کند. میزان ریسک بیشتر سود بیشتری به همراه دارد اما ضررهای سنگینی نیز متحمل تریدر خواهد شد.
نتیجهگیری
در این مقاله سعی کردیم که مفاهیم اولیهی که در رابطه با لات در فارکس است، بررسی کنیم. مفاهیم لات و انواع آن را به طور مفصل بحث و نحوه محاسبه سود با توجه به میزان لاتهای مختلف بیان شد. روش و متدی که فارکس برای حساب کردن سود در نظر گرفته متفاوت از دیگر بازارهای مالی و بر اساس میزان پیپ است و ارزش هر پیپ به طور مستقیم با سرمایهای که استفاده میکند مربوط است.
در نهایت سعی شد مختصراً راجع به تأمین مالی از طریق لوریج بحث شود و ریسک استفاده از این روش برای تأمین مالی بیان شود. زیبایی فارکس در این است که مدیریت سرمایه پیچیدهای نیاز دارد که حتی افراد حرفهای نیز ممکن است متضرر شوند. اما در هنگام ضرر درنظر گرفتن حد ضرر از ضررهای کلان جلوگیری میکند.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
دیدگاه شما