وضعیت خرید و فروش در بازار ارز | دلار آزاد چند شد؟
گزارش میدانی از وضعیت خرید و فروش ارز بیانگر این است که دلار در صرافیها با نرخ ۳۱ هزار و ۸۰۰ تا ۹۰۰ تومان و در بازار آزاد نیز ۳۳ هزار و ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان فروخته میشود.
گزارش میدانی از وضعیت خرید و فروش ارز بیانگر این است که دلار در صرافیها با نرخ ۳۱ هزار و ۸۰۰ تا ۹۰۰ تومان و در بازار آزاد نیز ۳۳ هزار و ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان فروخته میشود.
بررسی میدانی از وضعیت خرید و فروش ارز در صرافیها حاکی از آن است امروز (سهشنبه) نرخ خرید یورو نیز در صرافیها ۳۱ هزار و ۵۶۷ تومان و نرخ فروش آن نیز ۳۱ هزار و ۸۷۱ تومان است. همچنین دلار به نرخ ۳۱ هزار و ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان خریداری و به قیمت ۳۱ هزار و ۸۰۰ تا ۹۰۰ تومان نیز فروخته میشود.
همچنین این نوع ارز در بازار غیر رسمی با نرخ ۳۳ هزار و ۲۰۰ تا ۳۰۰ تومان خریداری میشود؛ پایینترین نرخی که از سوی دلالان برای معامله دلار اعلام میشود ۳۳ هزار و ۲۰۰ تومان و بالاترین قیمت نیز ۳۳ هزار و ۴۰۰ تومان است.
علاوه بر وضعیت امروز قیمت خرید و فروش دلار و یورو در بازار، مشاهدات دیگر در بازار ارز حاکی از آن است که مانند هفته قبل صفهای طویلی مقابل صرافیها برای خرید ۲۰۰۰ دلار توافقی با کارت ملی تشکیل شده است که فعالان بازار و افرادی که مقابل صرافیها صف تشکیل دادهاند، دلیل تشکیل صف را اختلاف قیمت بیش از ۱۵۰۰ تومانی دلار در بازار غیررسمی و صرافیها عنوان میکنند لذا طبق گفته صرافان، در حال حاضر تقاضا برای دلار بالا است.
صرافیها در این رابطه که بازار ارز به چه سمتی خواهد رفت و روند نزولی دارد یا صعودی؟ اینگونه توضیح میدهند که وضعیت بازار ارز روزانه و تحت تاثیر اخبار است؛ لذا امیدواریم در روزهای آینده با خبر مثبت، بازار به سمت کاهش حرکت کند.
علاوه بر این، فعالان بازار آزاد نیز میگویند، باتوجه به اینکه بازار طی دو روز اخیر شاهد افزایش قیمت بوده، بیشتر از این میزان شاهد افزایش قیمت نخواهد بود.
گفتنی است، سابقه خرید دلار توافقی با کارت ملی به این برمیگردد که در خرداد ماه امسال، بانک مرکزی با هدف پاسخ به تقاضای بازار و کاهش التهابات قیمت دلار (که به سطحی بیسابقه رسیده بود) به صرافان اجازه داد ارز اسکناس صادرکنندگان را با نرخی توافقی خریداری کنند و با احیای کد ۲۴ سرفصل مصارف ارزی، بار دیگر فروش «ارز سهمیهای» با کارت ملی مجاز شمرده شد. در این بین، در بازار ارز دلار توافقی متولد شد و اکنون متقاضیان میتوانند با کارت ملی خود تا سقف ۲۰۰۰ دلار توافقی دریافت کنند. البته فروش ارز با کارت ملی حداقل دو تفاوت در نرخ فروش و میزان سهمیه دارد، زیرا قبلا قیمت دلار سهمیهای را صرافی ملی روزانه تعیین و اعلام میکرد اما اکنون مبنا برای فروش ارز «نرخ توافقی ارز خریداری شده از صادرکننده به اضافه حاشیه سود یک درصدی صراف» است.
همچنین، پیش از این هر فرد در سال با کارت ملی میتوانست تا سقف ۲۰۰۰ یورو معادل حدود ۲۲۰۰ دلار ارز بخرد که اکنون این سهمیه به ۲۰۰۰ دلار کاهش یافته است./ایسنا
فنر دلار در فدرال رزرو در رفت
به گزارش «فرهیختگان»، دلار آمریکا دارایی امن در بازارهای مالی محسوب میشود و بههمین دلیل محرک اصلی آن در جریانات اقتصادی است. اما همزمان با از سرگیری تنشهای آمریکا و چین و همچنین اختلافات تجاری با اروپا تقاضا برای این ارز کاهش پیدا کرده و دلار روند کاهشی را در ارزش خود آغاز کرده است. علاوهبر اینها، کسری حساب تجاری آمریکا مجددا درحال نزدیک شدن به ۱۰۰ میلیارد دلار است. از طرفی سرعت بالای شیوع ویروس کرونا در برخی مناطق نگرانیها را بیشتر کرده و با وجود اخبار امیدوارکننده از ساخت واکسن همچنان خبری از توزیع آن در داخل این کشور نیست. درحالحاضر بهنظر میرسد برآیند همه متغیرهای اقتصادی به ضرر دلار باشد و ارزش این پول دربرابر رقبای ارزی خود درحال کاهش است. بررسیها نشان میدهد نوسان شاخص دلار (DXY) در محدوده 90 ادامه دارد و این پایینترین رقم در دو سال و نیم گذشته است. البته نگاهی بلندمدت به شاخص دلار، وضعیت بهتری را نسبت به قبل از 2010 نشان میدهد اما روند کاهشی این شاخص در دو سال اخیر و همچنین افت 10درصدی آن از ابتدای فروردین سال جاری حاکی از روند ادامهدار کاهش سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ ارزش دلار در برابر دیگر ارزهاست. ارزش شاخص دلار و نوسانات آن معمولا تحتتاثیر تولید ناخالص داخلی آمریکا، نرخ بهره و میزان عرضه پول و همچنین وضعیت اقتصادی کشورهایی است که ارز آنها در محاسبه شاخص دلار وجود دارد. بررسیها نشان میدهد که دلایل کاهش ارزش دلار را میتوان اینگونه برشمرد: 1-میزان پول (اسکناس+ سپردههای جاری) در اقتصاد آمریکا تنها در 10 ماه با رشد 60درصدی به حدود 6231 میلیارد دلار رسیده است. 2- میزان نقدینگی یا m2 (اسکناس و مسکوک+سپردههای جاری+سپردههای غیردیداری) نیز از ابتدای فوریه تا بهحال رشد 23 درصد را تجربه کرده و به حدود 19120 میلیارد دلار رسیده. 3- افزایش روزافزون پایه پول. 4- فاصله 400 میلیارد دلاری تا میزان تولید ناخالص داخلی در آستانه کرونا. 5- رسیدن نسبت پول به شبهپول در این کشور به رقم 48درصد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که چنین اتفاقاتی در 2008 نیز در اقتصاد آمریکا افتاده بود اما این کشور بهراحتی به مسیر اصلی بازگشته است. بحران جاری تفاوتهای عمیقی با بحران 2008 دارد، چراکه اولا رشد متغیرهای پولی بیش از حد معمول و انتظار بوده و از همه مهمتر در چنین شرایطی که دولت آمریکا درگیر کسری بودجه بوده، هر افزایشی در پایه پولی میتواند به تورم منتهی شود. اما درمورد نزولی بودن شاخص دلار باید دو نکته را موردتوجه قرار داد: 1- افت شاخص دلار بهمعنی کاهش قدرت خرید این ارز نسبت به ارزهای دیگر (6 ارز موجود در سبد شاخص) است. حال به فرض ثابت بودن دلار در ایران، درواقع ما درحال پرداخت هزینه تضعیف دلار هستیم (چراکه قدرت خرید دلار در کشور ما در حدود رقم 25 هزار ثابت مانده و در کشورهای دیگر خیر)، این موضوع مانند پرداخت مالیات به دولت آمریکاست. بهطور کلی همه کسانی که داراییهای دلاری در دنیا دارند با افت شاخص دلار بخشی از قدرت خرید خود را از دست میدهند. 2- نکته بسیار مهم سلطه مالی دلار آمریکاست که هر زمانی این کشور با افت شدید شاخص دلار مواجه بوده، سعی کرده با چاپ بیرویه دلار و افزایش عرضه آن تورم را به دیگر کشورهای جهان نیز صادر کند. عملیاتی که به نظر درحال انجام است.
شاخص دلار چیست و چرا اهمیت دارد؟
شاخص دلار یا US Dollar Index / Dollar Index به معنی نسبت دلار آمریکا به ارز دیگر کشورهاست. این شاخص معیاری برای سنجش ارزش دلار در برابر سبدی متشکل از 6 ارز اصلی شامل؛ یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد و فرانک سوئیس است. هرکدام از ارزها سهم متفاوتی در این سبد دارند، به همین دلیل شاخص دلار بهعنوان میانگین تمام 6 ارز محاسبه میشود. بیشترین سطح ازآن یورو با 57 درصد است. سهم ارزهای دیگر نیز به ترتیب؛ ین ژاپن 14 درصد، پوند انگلستان 12 درصد، دلار کانادا 9 درصد، کرون سوئد 4 درصد و فرانک سوئیس 3 درصد است. شاخص دلار تحت تاثیر عوامل معمولی که بر ارزها تاثیر میگذارند مانند موضوعات مالی و پولی، انتظارات نرخهای بهره، تورم و تجارت خارجی قرار دارد و بهدلیل پوشش جهانی مولفههای آن، حائز اهمیت است. مشهورترین شاخص دلار USDX است که توسط اتاق بازرگانی نیویورک تشکیل میشود و سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ نسبت دلار را به همان 6 ارز؛ یورو، ین ژاپن، فرانک سوئیس، دلار کانادا، کرون سوئد و پوند نشان میدهد. وقتی شاخص به عدد ۱۰۰ میرسد یعنی دلار با همه ارزهای جهان برابری میکند و این بهمعنای قوی بودن دلار آمریکا در مقابل همه ارزهای جهانی است. با توجه به اهمیت رویدادهای اقتصادی آمریکا و عملکرد اقتصادی این کشور و انتظار بازارها درخصوص اقدامات سران این کشور، معاملهگران بازارهای جهانی و فعالان اقتصادی دیگر کشورها باید عملکرد شاخص دلار در بازارهای جهانی را بهطور مرتب رصد کنند. دلار متعلق به بزرگترین اقتصاد دنیاست و نقش اصلی را در روند قیمتگذاری داراییهای فیزیکی و مالی در مقیاس جهانی دارد و بهطور پیشفرض ارزش هر ارز یا کالایی در مقابل دلار بیان میشود، این مساله ناگزیر بر بسیاری از بازارهای کشورها تاثیر خواهد گذاشت. با این حدود 6 ماه است که شاخص دلار در مسیر سقوط قرار گرفته و بسیاری از رکوردهای منفی را جابهجا کرده است.
وضعیت قرمز دلار در بازارهای جهانی
با وجود اخبار امیدوارکننده از واکسن کرونا و موفقیتهای اخیر در ساخت آن، دنیا به آیندهای بدون کرونا امیدوار شده است، اما همچنان ضرباتی که این ویروس به ایمنی اقتصادی کشورهای مختلف علیالخصوص آمریکا وارد کرده ادامهدار است و تا زمانی که از واکسیناسیون همگانی خبری نباشد، نگرانی و نااطمینانی به آینده اقتصاد بدیهی است. در این میان آمریکا علاوهبر درجه شیوع بالا و افت شدید رشد اقتصادی با چالشهای خارجی مثل چین و داخلی مانند انتخاب رئیسجمهور جدید خود روبهرو است. همین موضوعات باعث شده فضای ریسک بر سر بازارهای ارز بیش از پیش تشدید شود و سقوط دلار بهحدی ادامه پیدا کند که روز گذشته با لمس رقم 08/90 (در لحظه نگارش گزارش) پایینترین میزان شاخص دلار در دوسالونیم گذشته بهثبت برسد. البته هرچند نگاهی بلندمدت به شاخص دلار، وضعیت بهتری را نسبت به قبل از 2010 نشان میدهد اما روند کاهشی این شاخص در دو سال اخیر و همچنین افت 10 درصدی آن از ابتدای فروردین سالجاری حاکی از روند ادامهدار کاهش ارزش دلار در برابر دیگر ارزهاست. این مساله مستقیما کاهش قدرت اقتصادی آمریکا را نشان میدهد. این شاخص که اسفندماه 98 و به هنگام بستن قراردادهای تجاری چین و آمریکا و کاهش ریسکهای تجاری بعد از دو سال به عدد 100 نزدیک شده بود با همهگیری ویروس کرونا و زمزمههای ورود این ویروس به آمریکا و رفتارهای متناقض دولت ترامپ با روند کاهشی روبهرو شد. در ادامه به متغیرهای اصلی تاثیرگذار بر این شاخص و رفتار آینده آن نیز اشاره خواهد شد.
آینده تاریک در انتظار دلار است؟
دلار آمریکا بر حسب نرخ واقعی موثر آن در مقابل سایر ارزهای معتبر از اوایل سال 2002 تا پایان سال 2009 چیزی در حدود 25 درصد کاهش ارزش را تجربه کرده بود که بیشترین افت در طول تاریخ این ارز محسوب میشود. سقوط 6 ماهه اخیر شاخص دلار آمریکا نیز هرچند بهاندازه قبل نبوده اما برای ادامهدار بودن و یا نبودن آن باید تمامی متغیرهای تاثیرگذار را بررسی کرد. نرخ بهره یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذاری بر شاخص دلار بوده که درحقیقت هزینه وامگیری را مشخص میکند، درواقع با افزایش نرخ بهره هزینه دریافت وام بیشتر و سرعت گردش پول پایینتر میآید و از سوی دیگر با افزایش پول در سطح اقتصاد، نرخ بهره کاهش و ارزش پول نیز افت خواهد کرد. بررسی روند پول و اسکناس (m1) موجود در اقتصاد آمریکا نشان میدهد که حجم پول در این کشور به بالاترین میزان تاریخی خود یعنی 6 هزار میلیارد دلار رسیده است درحالی که این رقم در آستانه شروع کرونا در حدود 4 هزار میلیارد دلار بوده است. این رقم مستقلا ناشی از کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو بوده است. بهطور کلی کاهش نرخ بهره یعنی سیاست انبساطی و گردش زیاد پول در جامعه و افزایش نقدینگی که موجب افزایش قیمتها میشود. تولید ناخالص داخلی دومین مورد تاثیرگذار بر ارزش دلار بوده بهطوری که این شاخص خود نشاندهنده متغیرهایی مانند صادرات، تراز تجاری، بیکاری و. است.
براساس آمار، رشد اقتصادی آمریکا در سه سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ ماهه منتهی به ژانویه 2020 با کاهش 5 درصدی به رقم 21561 میلیارد دلار رسیده و در سه ماهه دوم منتهی به آوریل 2020 نیز با کاهش بسیار عجیب 33 درصدی رقم 19408 میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. این به معنای کوچکتر شدن کیک اقتصاد آمریکا و رکود بهمراتب گستردهتر از رکودهای 1930 و 2008 است. از سوی دیگر و با توجه به کاهش نرخ بهره به محدوده صفر برای سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ ترغیب اقتصاد و همچنین اجرای سیاستهای انبساطی مالی و پولی بسیار گسترده از سوی دولت و فدرال رزرو 9 درصد از این سقوط جبران شد و تولید ناخالص داخلی این کشور در سه ماهه سوم سالجاری با رشد 9 درصد به حدود 21157 میلیارد دلار رسیده است که همچنان 22 درصد با رقم خود در آستانه شروع کرونا فاصله دارد. در بحث صادرات نیز این کشور به جایگاه خود در قبل از کرونا فاصله زیادی دارد و رقبایی مثل چین توانستهاند در این مدت توان صادراتی خود را افزایش دهند. سومین مورد تاثیرگذار بر ارزش دلار و شاخص آن ارزهای دیگر موجود در سبد است. مثلا اگر گزارشهای اقتصادی حاکی از این باشد که اقتصاد بریتانیا ضعیف شده است قطعا روی ارزش پوند تاثیر خواهد گذاشت. یا هر زمان که میزان بدهیهای جدید اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن منتشر شود و حالت افزایشی داشته باشد روی ارزش یورو تاثیر میگذارد. پس کاهش یا افزایش ارزش ارزهای موجود در سبد شاخص دلار هم میتواند منجر به افزایش یا کاهش شاخص دلار شود. در این مورد بهنظر میرسد با دو بسته محرک اقتصادی اتحادیه اروپا و همچنین در راه بودن بسته نیمتریلیون دلاری بهعنوان محرک سوم، اوضاع اقتصادی اروپا بهتر از آمریکا باشد و دولتهای اروپایی کنترل بیشتری بر اقتصاد دارند. درمجموع بهنظر میرسد که جز مورد آخری، دیگر متغیرهای تاثیرگذار بر ارزش دلار سیگنالهایی منفی را از آینده آن مخابره میکنند. دولت آمریکا علاوهبر معضلات بهطور همزمانی با کسری بودجه تاریخی خود روبهرو است که دولت را مجبور به چاپ اوراق و فدرال رزرو را مجبور به خرید آن کرده است که بهمعنی افزایش بیش از پیش پایه پولی است. اگرچه افزایش پایه پولی در سالهایی مانند بحران 2007 منجر به افزایش تورم نشده است اما بهنظر میرسد در بحران جاری هر میزان افزایش در پایه پولی به نقدینگی و درنهایت تورم تبدیل شده که ادامه وضعیت موجود تضعیف روزافزون دلار خواهد بود.
کار از دست فدرال رزرو در رفته است؟
فدرال رزرو که در ابتدای شروع کرونا بسته محرک اقتصادی خود را با کاهش نرخبهره به حدود صفر (افزایش سرعت و عرضه پول) رساند و با اجرای سیاستهای انبساطی (تزریق پول) درصدد کنترل آسیبهای پاندمی بود، به نظر موفق عمل نکرده است. براساس دادههای فدرال رزرو میزان پول (اسکناس + سپردههای جاری) در اقتصاد آمریکا تنها در 10 ماه با رشد 60 درصدی به حدود 6231 میلیارد دلار رسیده است. نکته جالب آن است که میزان پول در اقتصاد آمریکا در 10 سال اخیر و در حد فاصل سالهای 2010 تا فوریه 2020 چنین رشدی داشته است. میزان نقدینگی یا m2 (اسکناس و مسکوک + سپردههای جاری + سپردههای غیردیداری) نیز از سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ ابتدای فوریه تا بهحال رشد 23 درصد را تجربه کرده و به حدود 19120 میلیارد دلار رسیده است. براساس جدول نیز مشخص است که نسبت پول به شبهپول در بالاترین رقم تاریخی خود حدود 48 درصد قرار دارد، درحالی که این نسبت در بحران 2008 تقریبا 23 درصد و در آستانه شروع کرونا 35 درصد بوده است. رشد 13درصدی این نسبت در 10 ماه در مقابل رشد 12درصدی آن از سال 2008 تا فوریه 2020 حاکی از تاثیرات عمیق کرونا بر کلهای پولی آمریکاست. البته هرچند بسیاری معتقدند استقراض دولت از فدرال رزرو چندان خطرناک نخواهد بود و افزایش پایه پولی تمام و کمال به نقدینگی و درنهایت تورم منتهی نخواهد شد اما باید به این نکته توجه داشت که اولا در بحران 2007 پولپاشیهای فدرالرزور به قصد حفظ بانکها بوده است و برای همین منطقی به نظر میرسد که افزایش پایه پولی منجر به افزایش نقدینگی نشود اما در بحران کرونا هر میزان افزایش در پایه پولی فدرال رزرو به قصد حمایت و جبران کسری بودجه دولت بوده و به همین دلیل هر میزان پولپاشی میتواند به نقدینگی و درنهایت تورم منجر شود. از طرف دیگر چاپ پول زمانی بدون خطر خواهد بود که التهابی رخ نداده باشد اما در بحران جاری با توجه به کاهش اوراق مصون از تورم در این کشور (در واقع افزایش انتظارات تورمی در آمریکا را نشان میدهد) وقوع تورم میتواند فدرال رزرو را خلعسلاح و ابزار نرخ بهره را نیز ناکارآمد کند.
رابطه بین تغییر شاخص دلار و ایجاد بحران در مناطق جهان
درخصوص سوءاستفاده آمریکا از دلار جهت استیلا بر کشورهای جهان تا بهحال مطالب زیادی عنوان شده است. بهطور کلی آمریکا نشان داده است هر کاری را که برای تداوم حاکمیت دلار در عرصه مبادلات تجاری جهان لازم باشد، ازجمله راهاندازی جنگ و اعمال تحریمهای اقتصادی انجام میدهد. یکی از اهرمهای اصلی آمریکا در اعمال همین تحریمها و. بهواسطه نقش مسلط دلار در بازارهای مالی دنیاست که آمریکا از گذشته دور تاکنون برای حفظ سلطه خود و اعمال فشار بر سایر کشورها حتی بلوکهای اقتصادی قوی جهان مثل منطقه یورو استفاده میکند. بد نیست که در این مورد پنج نکته زیر را مرور کنیم.
1- آمریکا با بینالمللی کردن دلار و وارد کردن آن در گردش اقتصاد جهانی توانسته است تورم را از خود دور کند. از طرف دیگر، در چاپ اسکناس مواظب بوده است که نگذارد ارزش دلار در بازار جهانی ارز کاهش یابد؛ لذا ممکن است این پرسش پیش آید که آمریکا در مواقع کمبود دلار در اقتصاد داخلی چه میکند؟
2- روند استیلای دلار آمریکا بر اقتصاد جهان را میتوان طی 41سال گذشته بهخوبی مشاهده کرد. از سال 1991وقتی آمریکا بدون دغدغه شروع به چاپ دلار کرد، شاخص ارزش دلار روند نزولی پیدا کرد و از ارزش دلار در بازار ارز جهانی کاسته شد. به مدت 10سال این شاخص سیر نزولی داشته که بیانگر این است آمریکا بیش از اندازه مبادرت به چاپ دلار کرده است.
3- اما چاپ بیاندازه و بدون دغدغه دلار برای آمریکا زیاد هم بد نبوده است، بهخصوص وقتی شاهد نزول شاخص ارزش دلار بودهایم. چاپ زیاد دلار بهمعنای افزایش عرضه دلار بوده که بخش اعظم آن به خارج از آمریکا وارد میشده است. بهعنوان مثال بخش قابلتوجهی از دلارهای آمریکا درآمریکای لاتین سردرآورد. این سرمایهگذاری دلاری آمریکا در آمریکای لاتین موجب شکوفایی اقتصادی در این منطقه از جهان طی دهه 1991شد.
4- در سال 1999 بعد از اینکه آمریکا بهمدت 10سال دنیا را پر از دلارهای خود کرد، مقامات آمریکا تصمیم گرفتند این روند را برعکس کنند؛ لذا شاخص ارزش دلار از سال 1999 روند صعودی به خود گرفت. دلارهای آمریکا دوباره از سایر کشورها بهسمت آمریکا برگشت و از میزان دلار قابلدسترسی برای سایر کشورها کاسته شد. آمریکای لاتین که با ورود دلارهای آمریکایی رونق اقتصادی را تجربه کرده بود، ناگهان با خروج سرمایهگذارها، سرمایهگذاری در این کشور شدیدا کاهش یافت. آمریکا چگونه این کار را میکند؟
5- آمریکا با انتشار اوراق بدهی توانسته است دلارهای هنگفتی را از دنیای خارج وارد سه بازار بزرگ آمریکا کند: بازار کالا، بازار اوراق خزانه آمریکا و بازار سهام. آمریکا با تکرار این سیاستها و ابزارها، برای خود ثروت جمع کرده است؛ چاپ اسکناس دلار، صادر کردن دلار به سایر کشورها و برگشت دادن دلار به اقتصاد داخلی در مواقع نیاز. براساس این کارکردهای ماهرانه نظام اقتصادی آمریکاست که گفته میشود آمریکا یک امپراتوری مالی ایجاد کرده است و در این امپراتوری هر که را بخواهد بهراحتی به دام میاندازد.
ارزش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ارزش پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و باور به ارزشمند بودن آنها ساخته میشود. ارزشمندی آن از آنجا نشات میگیرد که افراد طالب آن هستند تا کالا یا خدمت مطلوبشان را با آن تهیه کنند. همچنین ارزش و پشتوانه آن، برخلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بیارزش کردن آن تأثیر دارند. پیش از اینکه پول، توسعه پیدا کند، مردم برای به دست آوردن کالاها و خدمات مورد نیازشان، دادوستد پایاپای (کالا به کالا) میکردند. این شکل اولیه تبادل، از تقسیمپذیری و قابلیت انتقال، برخوردار نبود.
مثلاً اگر شما گوسفند دارید و به سیب احتیاج دارید، باید کسی را پیدا کنید که تنها سیب دارد و گوشت گوسفند میخواهد. اگر کسی را پیدا کنید که گوشت بخواهد و سیب نداشته باشد و به شما خرگوش بدهد چه؟ برای اینکه گوشت شما را بگیرد باید کسی را پیدا کند که سیب دارد و خرگوش میخواهد. نداشتن قابلیت انتقال آسان در تبادل کالا به کالا، ناکارآمد بود. همچنین، حتی اگر شما کسی را پیدا کنید که بخواهد سیب را با گوشت معاوضه کند، شاید آن مقدار جنسی که او دارد ارزش گوسفند شما را نداشته باشد. پس باید راهی پیدا کنید که گوسفندتان را چندتکه کنید و تصمیم سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ بگیرید که در ازای قسمتی از گوسفند، چند سیب میخواهید. برای حل این مشکلات، پول کالایی به وجود آمد؛ که نوعی از کالا بود که بهعنوان نوعی ارزش کار میکرد.
کالاهای مورد استفاده برای معامله ویژگیهای مشخصی داشتند:
نمونه ای از پول کالایی، فلزهای گرانبها مانند طلا بودند که تا پیش از دهه ۱۹۷۰، قرنها بهعنوان پول رایج مورداستفاده قرار میگرفت. به عنوان مثال در مورد دلار آمریکا اینطور بود که دولتهای خارجی میتوانستند دلارهای آمریکاییها را بگیرند و در عوض مقدار مشخصی طلا به بانک مرکزی آمریکا بدهند. طلا ارزشمند است چون مردم طالب آن هستند. همچنین قابل حمل، ذخیره و با دوام است. ارزها سالها به قانون استاندارد طلا وابسته بودند، یعنی ارزش اسکناس وابسته به ذخایر طلای دولتها بود و هرکدام میتوانستند با دیگری به مقدار مشخص و ثابت معاوضه شوند. مثلاً اگر شما ۱۰۰۰ دلار داشتید میتوانستید به بانک فدرال رزرو بروید و در عوض یک انس طلا بگیرید. کشورها برای ارزش دادن به ارزهای خود شروع به برداشتن استاندارد طلا کردند. بریتانیا در سال ۱۹۳۱ و ایالاتمتحده هم اندکی پسازآن این کار را انجام دادند. دلیل آن هم نایاب بودن طلا و پایین رفتن کفه تقاضا در مقابل مقدار اندک عرضه بود.
امروزه عرضه، تقاضا و باور مردم به دولتها بنیان ارزش ارزها است. اقتصادهای قویتر معمولاً نرخ تبادل بهتری برای ارزهای خود دارند و بالعکس. اگر هم اصلاح یا سقوطی اتفاق بیافتد ارزش آن ارز کاهش خواهد یافت. نوع دوم پول، فیات (Fiat Money) است که نیازی به پشتیبانی فیزیکی کالایی ندارد. در عوض ارزش آن توسط عرضه و تقاضا و باور مردم به ارزش آن تعیین میشود. پول بدون پشتوانه به این دلیل به وجود آمد که طلا منبعی نادر بود و اقتصادهای دارای رشد سریع نمیتوانستد همیشه آنقدر طلا استخراج کنند که از ارز مورداستفادهشان حمایت کند. در یک اقتصاد شکوفا نیاز به طلا برای ارزش دادن به پول کاملاً ناکارآمد است، بهویژه وقتیکه ارزش آن را درک و تفکرات مردم معین کند. یک اقتصاد در حال توسعه، در حال تولید چیزهای دیگری است که برای خود و اقتصادهای دیگر هم باارزش است. عموماً هرچه اقتصاد کشوری قویتر باشد، پول آن هم قویتر پنداشته میشود و بالعکس؛ اما این مفهوم باید توسط یک اقتصاد قوی و مولد که خدمات و محصولات باارزش خلق میکند پشتیبانی شود. امروزه ارزش اکثر ارزها توسط قدرت خرید آن سنجیده میشود که متأثر از تورم است. به همین دلیل است که تنها چاپ آن نمیتواند در کشور ثروت به وجود بیاورد.
ارزش پول چگونه تعیین میشود؟
تعیین ارزش برای یک کالا، خدمت، ارز، ارتباط نزدیکی با تقاضای آن دارد. برای مثال سه روش برای تعیین ارزش دلار وجود دارد:
۱- روش اول این است چه مقدار دلار با ارزهای خارجی خریداری میشود که این همان روش نرخ تبادل است. معامله گران فارکس در بازار ارز تعیینکننده نرخ تبادل هستند. آنها عرضه و تقاضا و نیز انتظارات خود در آینده را در نظر میگیرند. به همین دلیل است که ارزش پول در طول معاملات روزانه دچار نوسان میشود.
۲- روش دوم، ارزشگذاری اسناد خزانه است. میتوان آنها را از طریق بازار ثانویه خزانهداری بهراحتی تبدیل به دلار کرد. هنگامیکه تقاضا برای اوراق خزانه افزایش مییابد، ارزش دلار نیز خودبهخود بالا میرود.
۳- روش سوم نیز ذخایر ارز خارجی است، یعنی همان مقدار دلارهایی که در اختیار دولتهای خارجی قرار دارد. هرقدر که دلارهای بیشتری داشته باشند، به همان میزان عرضه نیز کاهش خواهد یافت. این کار باعث بالا رفتن ارزش دلار ایالاتمتحده میشود. چنانچه دولتهای خارجی درصدد فروش تمامی دلارها و داراییهای خزانه باشند، در این صورت دلار سقوط خواهد کرد و ارزش پول ایالاتمتحده بسیار کم خواهد شد. اسکناسهایی مانند ۱۰ هزارتومانی که امروزه از آن استفاده میکنیم اگرچه ارزش ذاتی ندارد اما بهعنوان وسیله معامله شناخته میشوند. وقتی به فروشگاه میروید و کالایی میخرید، هم شما و هم فروشنده توافق کردهاید که یک اسکناس یک ارزش مشخص دارد. تا زمانی که تقاضا برای اسکناس ۱۰ هزار تومانی وجود دارد، این اسکناس ارزش دارد.
پول چگونه اندازهگیری میشود؟
برای قابل اندازهگیریتر کردن پول باید آن را به سه دسته تقسیم کرد:
- M1: این دسته، شامل همه انواع فیزیکی سکهها و ارزها، سپردههای دیداری و چکهای مسافرتی است. M1 شامل چیزی است که ما بهعنوان پول فعال میشناسیم؛ یعنی ارزش کل مسکوکات و اسکناسهایی که در میان عموم مردم در گردش است و بهطور فصلی، ماهانه، هفتگی و روزانه تغییر میکند. یا میزانی است که بانکها، به مشتریان قرض میدهند.
- M2: این دسته با شاخص گستردهتر دسته M1 و سپردههای مدتدار، سپردههای قرضالحسنه و سرمایههای غیردولتی بازار را شامل میشود. این دسته را میتوان بهراحتی به نقدینگی تبدیل کرد.
- M3: گستردهترین نوع که شامل M2 و همه سپردههای بلندمدت، سرمایههای دولتی، توافقات خرید کوتاهمدت و داراییهای نقدی میشود.
با جمعکردن این سه دسته، میتوانیم به مبلغ پول کشور یا اقتصاد برسیم. تقاضا برای پول مساوی با نوسان میزان سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ کل پول فعال است. بهعنوانمثال مردم آخر هفته چکهایشان را نقد میکنند و یا از دستگاههای خودپرداز برداشت میکنند، پس پول فعال بیشتری در آخر هفتهها نسبت به اول هفته وجود دارد و تقاضای عمومی برای آن هم در تعطیلات گاهی کاهش مییابد.
آیا پول سرمایه است؟
البته که به خودی خود یک سرمایه نیست، بلکه برای خرید اجناس مورد استفاده قرار میگیرد و سرمایه بهصورت طولانیمدت برای ایجاد سود و ثروت به سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ کار گرفته میشود. این یعنی اسکناسهایی که به دست میآوریم، خرج میکنیم و نگه میداریم سرمایه نیستند، بلکه تنها یک وسیله آسان برای معامله است. حتی اگر ۱۰۰ میلیون دلار داشته باشید اما در یک جزیره دورافتاده تنها باشید، آن بلااستفاده است چون نمیتوانید برای هیچچیزی از آن استفاده کنید، مگر اینکه آن را بسوزانید و خودتان را گرم کنید؛ بنابراین چاپ اسکناس منجر به شکوفایی اقتصاد نمیشود، بلکه باعث بی باوری سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ به دولت و سقوط ارزش پول آن میشود.
تغییرات ارزش پول چه تأثیری بر زندگی شما میگذارد؟
تأثیر نوسانات ارزش پول را میتوان هرروزه در فروشگاه مواد غذایی یا پمب بنزین مشاهده کنید. افراد همیشه تقاضای ناگزیر و روزانه برای بنزین و مواد غذایی دارند. تولیدکنندگان بهخوبی میدانند که شما هر هفته مجبور میشوید بنزین و مواد غذایی خریداری کنید و نمیتوانید خرید خود را در هنگام افزایش قیمتها به تعویق اندازید. شما مجبور میشوید تا مدتی باقیمت بالاتری جنس خود را خریداری کنید تا زمانی که بتوانید عادات خود را تغییر دهید.
کاهش ارزش پول چه پیامدهایی دارد؟
هنگامیکه قیمت بنزین یا مواد غذایی بالا میرود، شما شاهد کاهش ارزش پول خواهید بود. با کاهش ارزش آن تورم رخ میدهد. وقتی مردم تصور میکنند قیمتها افزایش خواهد یافت، در این زمان است که شروع میکنند به خرید کردن، قبل از اینکه اجناس گرانتر شوند. این افزایش تقاضا باعث میشود تولیدکنندگان با خیال راحت هزینههای بیشتری اعمال کنند، قیمتها را افزایش دهند و در این صورت تورم یک ابزاری میشود برای تغییر مسیر بازار به سمتی که بازاری ها میخواهند. یک اقتصاد سالم قادر است نرخ تورم پایه را تا ۲ درصد حفظ کند. تورم پایه عبارت است از قیمت هر چیزی بهجز قیمت مواد غذایی و بنزین که بسیار متغیر هستند. شاخص قیمت مصرفکننده رایجترین مقیاس تورم محسوب میشود.
اثرات افزایش ارزش پول چیست؟
تورمزدایی زمانی رخ میدهد که ارزش پول بالا میرود. تورمزدایی به نظر عالی میرسد، اما برای اقتصاد مخربتر از تورم است. چرا؟ به این فکر کنید که طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ چیزی که در بازار مسکن آمریکا رخ داد، درواقع یک تورمزدایی عظیم بود. قیمتها تا بیش از ۲۰ درصد سقوط کرد. بسیاری از مردم نتوانستند خانههای خود را بفروشند و بدهی وام مسکن خود را پرداخت کنند. خریداران از کاهش بیشازپیش قیمتها واهمه داشتند. هیچکس نمیدانست چه وقت قیمتها مجدداً اوج خواهد گرفت. درست است، ارزش پول افزایش یافت؛ اما خانوادهها خانههای خود را از دست دادند. کارگران ساختمانی شغل خود را از دست دادند. ساختمانسازها ورشکسته شدند و این همان چیزی است که تورمزدایی را خطرناک میکند.
چگونه ارزش پول با گذشت زمان دستخوش نوسانات شده است؟
در سال ۱۹۱۳، پول ارزش بسیار زیادی داشت. در آن زمان یک دلار معادل $۲۵٫۹۲ در جولای ۲۰۱۹ بود. دلار بهتدریج ارزش خود را از دست داد، بطوریکه تا سال ۱۹۲۰ هر دلار معادل $۱۲٫۳۴ در سال ۲۰۱۹ ارزش داشت. در طول دوره رکود بزرگ آمریکا، ارزش پول درنتیجه تورمزدایی افزایش پیدا کرد. در پی بحران سال ۱۹۳۰ ارزش هر دلار برابر شد با $۱۵٫۴۶ در سال ۲۰۱۹ و تا سال ۱۹۵۰ ارزش پول با کاهش بیشتری مواجه شد؛ یعنی هر دلار چیزی معادل $۱۰٫۶۵ در سال ۲۰۱۹ بود. از آن به بعد ارزش پول همچنان رو به کاهش رفت. طوری که در سال ۱۹۷۰، هر دلار تنها معادل $۶٫۵۸ در سال ۲۰۱۹ شد. تا سال ۱۹۹۰، هر دلار ارزشی برابر با $۱٫۹۷ در سال ۲۰۱۹ پیدا کرد. در دهه بعدی (۲۰۰۰) ارزش آن به $۱٫۴۸ در سال ۲۰۱۹ رسید.
کشورها چگونه ثروتمند میشوند؟
کشورهایی که میخواهند ثروتمند شوند باید اجناس و خدمات خود را باکیفیت و کمیت بیشتر تولید کنند، نه اینکه فقط اسکناس چاپ کنند. اگر خروجیها سقوط کنند، کل پول تزریق شده در گردش هم نمیتواند تغییری در وضعیت آن ایجاد کند. گرچه پول شکل های متفاوتی پیدا کرده اما کاربرد اصلی آن هنوز تغییر نکرده است. آن فارغ از اینکه چه شکلی داشته باشد، ابزاری برای معامله اجناس و خدمات است و با سریعتر کردن فرایند معاملات، به اقتصاد امکان رشد بیشتری میدهد.
قیمت دلار کاهش یافت / یورو بالا رفت
فرا رسیدن سررسید پرداخت بدهی غول ساخت و ساز چینی به ضرر دلار تمام شده است. بدهی این شرکت چیزی حدود دو درصد کل تولید ناخالص داخلی چین است و بررسی ها نشان می دهد این شرکت دارایی های دلاری زیادی دارد که برای بازپرداخت بدهی هایش مجبور به فروش آن ها خواهد بود بنابراین معامله گران انتظار دارند در روزهای پیش رو حجم زیادی دلار توسط این شرکت چینی و بانک های دولتی پشتیبان آن به بازار تزریق شود تا این شرکت سرپا بماند.
رویترز گزارش داد، شناسایی سویه جدید کرونا که از نوع دلتا نیز مسری تر است بار دیگر فعالان بازار ارز را به طرف ارزهای امن سوق داد. این سویه که در روسیه شناسایی شده در این کشور مرگ و میر بالایی را رقم زده و ولادمیر پوتین- رئیس جمهور- دستور تعطیلی یک هفته ای سراسری را صادر کرده است.
سازمان بهداشت جهانی از تداوم همه گیری کرونا تا سال آینده خبر داده است هر چند که انتظار می رود روند کاهش تلفات ادامه یابد.
متوسط نرخ تورم ۱۹ کشور عضو منطقه یورو در ۱۲ ماه منتهی به سپتامبر با ۰.۴ درصد افزایش نسبت به رقم مشابه منتهی به ماه قبل به ۳.۴ درصد رسید تا نرخ تورم مجددا از سطح دو درصدی هدفگذاری شده توسط بانک مرکزی فاصله گیرد.
در اتحادیه اروپا این نرخ به طور متوسط ۳.۶ درصد بوده که از ماه قبل ۰.۳ درصد بیشتر شده است. در مقایسه با ماه قبل، نرخ تورم در یک کشور کاهش و در ۲۵ کشور افزایش داشته است. یک کشور نیز هیچ افزایش تورمی را تجربه نکرده است.
موسسه رتبه بندی مودیز اعلام کرد در نتیجه همه گیری کرونا و وادار شدن دولت ها به حمایت از بازارهای پولی و مالی، مجموع بدهی دولت های جهان تا پایان سال ۲۰۲۰ از رقم ۱۳ تریلیون دلار عبور کرده که این رشد در یک دهه اخیر بی سابقه بوده است.
همچنین مجموع بدهی جهان شامل بدهی خانوارها، بخش دولتی و بخش خصوصی در بازه زمانی فوق به ۸۳ تریلیون دلار رسیده است تا رکورد جدیدی در این زمینه ثبت شود. بدهی جهانی به نسبت بحران ۲۰۰۷ حدود ۲.۵ برابر بیشتر شده است.
همزمان با پیشرفت واکسیناسیون و افزایش شمار افراد واکسینه شده، میزان تلفات ناشی از کووید-۱۹ در جهان برای نخستین بار در یک سال قبل به کمتر از ۴۳۰۰ نفر در روز رسید که این روند در صورت ادامه یافتن می تواند انگیزه احتیاطی معامله گران را در بازار ارز کم کند و کفه معاملات را به نفع دارایی های پرریسک تر در مقابل دارایی های امن سنگین کند. یورو، پوند و یوان از جمله ارزهایی بوده اند که در روزهای اخیر وضعیت بهتری مقابل دلار پیدا کرده اند.
ین که در روزهای اخیر شرایط بسیار سختی مقابل دلار را تجربه کرده است احتمالا باز هم چاره ای جز عقب نشینی مقابل دلار ندارد چرا که وضعیت تورم و همچنین بازار کار ژاپن کاملا با چیزی که بانک مرکزی این کشور هدفگذاری کرده، فاصله گرفته است: طبق اعلام کابینه این کشور، متوسط نرخ تورم ژاپن در ۱۲ ماه منتهی به آگوست با ۰.۱ درصد کاهش نسبت به ماه قبل به منفی ۰.۴ رسید که این رقم، یکی از کمترین تورم های ثبت شده در این کشور طی هشت ماه اخیر بوده است.
افزایش احتمال توافق انگلیس و اتحادیه اروپا بر سر مساله ایرلند به تقویت ارزش یورو و پوند در برابر دلار انجامیده است. ایرلند شمالی تحت حاکمیت انگلیس و ایرلند جنوبی عضو اتحادیه اروپا است و دو طرف بر سر میزان تعرفه گمرکی و اعمال قوانین داخلی در نقاط مرزی اختلاف نظر دارند.
اتحادیه اروپا با عقب نشینی از مواضع قبلی خود پیشنهاد داده است که نظام گمرکی و تعرفه ای جدید در مرز دو ایرلند تا ۸۰ درصد شامل مقررات مد نظر لندن باشد البته انگلیس هنوز با این پیشنهاد موافقت نکرده است.
یوان چین تحت سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ تاثیر عملکرد نیرومند اقتصاد این کشور کماکان در جایگاه مستحکمی قرار دارد. آمارهای منتشرشده نشان می دهد نرخ تورم چین در ١٢ ماه منتهی به سپتامبر به مثبت ۰.۷ درصد رسیده است.
این نرخ تورم که ۰.۱ درصد کمتر از تورم ماه قبل و ۰.۲ درصد کمتر از نرخ پیشبینی شده توسط کارشناسان بوده، بیش از همه تحت تأثیر کاهش قیمت گوشت خوک قرار گرفته که تورم آن به منفی ۴۶.۹ درصد کاهش پیدا کرده است. این کمترین تورم ثبت شده ۶ ماه اخیر در چین بوده است.
دلار در روزهای اخیر صعود قابل توجهی مقابل رقبا داشته و اکنون برخی از معامله گران در حال خارج کردن بخشی از سود خود هستند.
با توجه به اینکه هم صندوق بین المللی پول و هم بانک جهانی از رشد خوب اقتصادی آمریکا در سال جاری و سال آینده خبر داده اند اسکناس سبز موقعیت مستحکمی خواهد داشت البته عملکرد اقتصادی بهتر چین، توجه معامله گران را به روی سرمایه گذاری بر روی یوان نیز جلب کرده و دلار کاملا از نرخ برابری بالای هفت یوانی سال قبل فاصله گرفته است.
همزمان با افزایش تقاضا برای اوراق دلاری، بازدهی اوراق قرضه دو ساله خزانه داری آمریکا به بالاترین سطح ۱۸ ماه اخیر رسیده است. محبوب تر شدن اوراق دلاری بیش از همه به ضرر ین ژاپن تمام شده که همواره جزو امن ترین گزینهها در بازار ارز بوده است.
ین در سه هفته اخیر با وجود افزایش های مقطعی، حدود پنج درصد ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است و نظرسنجی دویچه بانک نشان می دهد رالی صعودی اوراق دلاری ادامه خواهد داشت.
تاکنون بیش از ۲۴۳ میلیون و ۵۸۶ هزار و ۴۰ مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است که در این بین چهار میلیون و ۹۵۰ هزار و ۱۳۷ نفر جان خود را از دست دادهاند. در بین کشورهای مختلف، بالاترین تلفات مربوط به آمریکا با ۷۵۳ هزار و ۹۰۰ نفر، برزیل با ۶۰۴ هزار و ۷۶۴ نفر، هند با ۴۵۳ هزار و ۷۲۳ نفر، مکزیک با ۲۸۵ هزار و ۶۶۹ نفر و روسیه با ۲۲۸ هزار و ۴۵۳ نفر بوده است.
گریگ مخوروس - استراتژیست ارشد ارزی در موسسه کارمینیاک - گفت: مشخص نیست که چه زمانی شاهد بازگشت مجدد نرخ تورم در کشورهای مختلف به محدوده هدف دو درصدی خواهیم بود اما با بالا باقی ماندن نرخ تورم، انتظارات تورمی نیز نسبت به قبل از آغاز کرونا به میزان قابل توجهی بیشتر شده است. در این شرایط، داراییهای امن مقصد جذابی برای سرمایهگذاری باقی خواهند ماند و رشد قیمت دارایی های پرریسک تر آهسته خواهد بود.
شاخص دلار که نرخ برابری آن در مقابل سبدی از ارزهای جهانی را اندازه میگیرد، در معاملات امروز با ۰.۱۶ درصد کاهش نسبت به روز گذشته، در سطح ۹۳.۶۱۲ واحد بسته شد.
شاخص دلار معمولا در برابر شش ارز مهم جهانی یا ۱۰ ارز برتر جهانی بیان می شود که شاخص دلار در گزارشات ایسنا، شاخص ۱۰ ارزی و در بردارنده تغییرات قیمتی دلار مقابل ارزهای یورو، پوند انگلیس، روپیه هند، دلار استرالیا، دلار کانادا، دلار سنگاپور، فرانک سوییس، رینگت مالزی، ین ژاپن و یوان چین است.
کاهش فعالیت اقتصادی بازرگانان زن به دلیل قطعی اینترنت و فیلترینگ فضای مجازی
به گزارش فرصت امروز به نقل از تجارت نیوز، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران از کاهش فعالیت فعالان اقتصادی و بازرگانان زن به دلیل قطعی اینترنت و فیلترینگ پلتفرهای فضای مجازی خبرداد و معتقد است؛ در ادامه چنین وضعیتی امکان زمین گیر شدن تعداد بیشتری از فعالان اقتصادی به ویژه زنان فعال در عرصه اقتصادی وجود دارد.
اقتصاد ۱۰۰ نوشت، اقتصاد کشور بر پایه های مختلفی استوار است که یکی از آن ها حضور زنان در عرصه های مختلف اقتصادی است. سال هاست که فعالیت بانوان تاجرو فعالان اقتصادی زن در اقتصاد کشور جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است؛ اما این روزها به دلیل برخی محدودیت ها این نوع فعالیت ها در حال کاهش است.
جایگاه و سهم رشد اقتصادی که زنان بازرگان آن را به سختی کسب کرده بودند امروز با قطع اینترنت به راحتی از دست می دهند. بررسی ها نشان می دهد؛ از تابستان سال گذشته تا تابستان سال جاری حدود ۵۰ درصد از زنانی که به اجبار بیکار بودند، قید کار کردن را زده اند و غیرفعال شده اند.
اشتغال زنان پس از تحریم ها و شیوع کرونا سومین شوک خود را تجربه می کند؛ شوکی که حاصل قطعی سقوط ارزش یورو تا کجا پیش خواهد رفت؟ های اینترنت پس از حوادث اخیر بود. به نظر می رسد، تحریم های اقتصادی و کرونا دو عامل اثرگذار بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان و افت سهم اشتغال آنان در بازار کار بوده اند. حال باید عامل سوم، یعنی اختلال اینترنتی نیز به آنها افزوده شود.
مطابق برآوردها، زنان سهم قابل توجهی در مشاغل فضای اینترنت داشتند که تحولات هفته های اخیر، ضربه جدیدی به اشتغال آنها وارد کرده است. در همین رابطه سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران گفت: تفکیک جنسیتی در اقتصاد کشور بی معناست؛ اما باید باور داشت که برخی از فعالیت ها مختص زنان است و این مستلزم دسترسی آسان تر این جمعیت از کشور به برخی فضاها جهت امنیت بالاتر و آگاهی رسانی بیشتر است.
وی تصریح کرد: از این رو فراهم سازی زیر ساخت ها برای حضور بیشتر فعالان اقتصادی زن در کشور باید در نظر گرفته شود و برای حفظ آن ابزارهای لازم در اختیار قرار داده شود.
به گفته مقیمی؛ وقتی در هر جامعه ای از اقتصاد صحبت می شود، حرفی از اقتصاد تفکیک جنسیتی نیست؛ اعتقاد به توسعه اقتصادی مجموعه ای بیشترین بازده را داشته است.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران می گوید: تلاش افرادی که فرصت های ارتباط با سایر فعالان اقتصادی در جهان را آن هم در فضای تحریم ایران، به گونه ای تخریب کرده اند که تمام موقعیت های ایجاد شده یکشبه از بین رفت.
مقیمی گفت: این نوع اقدام از سوی حاکمیت بسیاری از زنان در کانون زنان بازرگان که تجارت بین المللی را بر مبنای تجارت اینترنتی قرار داده بودند را با مشکل جدی مواجه کرده است. وی گفت: در حال حاضر ۹۹ درصد فعالیت فعالان اقتصادی در فضای اینترنتی است و امروز با توجه به شرایط قطع اینترنت وضعیت فعالیت برای این بخش به مراتب سخت تر و گاهاً متوقف شده است.
رئیس کانون ملی زنان بازرگان ایران ادامه داد: بیشترزنان کشورمان زنانی هستند که پایه گذار کسب و کارهای خانگی برای اقتصاد سبد خانوارشان بوده اند.این گروه یا مرد از کار افتاده داشتند و یا بَد و بی سرپرست بوده اند، که باید برای سایر افراد خانواده خود نان آوری می کردند اما متأسفانه مانند سایر اقدامات عجولانه، این بار نیز متولیان و صاحبان مقام در کشور بدون در نظر گرفتن عواقب، حق فعالیت بخش بزرگی از جمعیت کشور را در بحث اقتصاد اینترنتی را گرفته اند.
به گفته عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران؛ امروز بیشتر فعالیت ها نیاز به ارتباط با سایر جهان را در یک لحظه دارد. به طور مثال فعالیت در بخش حمل و نقل بین المللی باید همزمان با دنیا ارتباط داشت؛ چطوربدون ارتباط با دنیا کالای یک تاجر را از نقطه ای به نقطه دیگرجابجا کرد! مقیمی گفت: زمانی که اقتصاد را به تسلیم شدن و فلج شدن وادار کنند به هر طریقی نارضایتی نشانه گیری می شود و اعتراضات به شرایط موجود بیشتر خواهد شد.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران با اشاره به اینکه اگر وضعیت قطعی اینترنت ادامه داشته باشد فعالیت زنان در عرصه اقتصادی کشور به طور کامل از بین خواهد رفت، گفت: تا کنون در همین مدت زمان حدود دوماهه بیشتر کسب و کار ها غیر فعال شده اند و آن هایی که کسب و کارهایی مرتبط با ارتباط گرفتن با دنیا را دارند، فعالیتشان روی زمین مانده و بخش های دیگری از این فعالیت ها به طور کامل از بین رفته است.
رئیس کانون ملی زنان بازرگان ایران تأکید کرد: کاهش فعالیت زنان در بخش اقتصاد کشور به طور شدید می تواند باعث کاهش رشد اقتصادی شود که با موقعیت رکود اقتصادی در کشور می تواند ویرانی فاجعه بار طوفان در بخش اقتصاد کشور را ایجاد کند.
به گفته عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران؛ حالا درصد اشتغال زنان و مردان به صورت تفکیک بررسی می شودو ماحصل رشد اقتصادی نیاز به فعالیت مردان و زنان در کشور دارد؛ اما تأثیر گذاری فعالیت حوزه زنان در بخش بزرگ اقتصادی کشور با تمام محدودیت هایی که درمجموعه رشد اقتصادی زنان وجود داشته بی تأثیر نبوده است.
رئیس کانون ملی زنان بازرگان ایران تصریح کرد: بارها به بحث هایی در حوزه زنان اشاره شده که نابرابری هایی که درجنسیت وجود دارد و رشد توسعه ای این قشر از جمعیت کشور را با وجود جمعیت بیشتری جهت ارتقای رشد اقتصادی هنوز نادیده گرفته می شود.
مقیمی تأکید کرد: زمانی که رسیدیم به این جایگاه که باید بهبود فضای کسب و کار برای شروع و رشد کسب و کار وجود داشته باشد؛ با توجه به اینکه بحث درآمدی زنان و دارایی های زنان در اقتصاد بسیار کمتر از مردان بوده، باید فرصت هایی ایجاد شود که با حداقل داشته ها درمجموعه اقتصادی، اظهار نظر، رشد و حضور داشته باشند.
وی ادامه داد: از این رو فعالیت زنان در بخش اقتصاد کشور یکی از مولفه هایی است که می تواند در رشد اقتصادی اثر گذار باشد. اینترنت یکی از ابزارهایی است که حضور زنان در عرصه فعالیت های اقتصادی را به گونه ای تضمین و ادامه دار کرده است.
رئیس کانون ملی زنان بازرگان ایران با اشاره به تأثیرقطعی اینترنت بر فضای کسب و کارهای آنلاین گفت: به هر حال بیشتر زنان ایرانی فرصت داشتن مکانی به نام دفتر کار یا فروشگاهی را سخت تر از مردان داشتند به همین دلیل فروشگاه ها و دفاتر کاری آن ها به صورت مجازی بوده و در این فضا به سرعت در حال رشد اقتصادی و تأثیر گذاربر اقتصاد کشور بودند.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران ادامه داد: کسب و کارهای اینترنتی فضایی امن برای حضور و فعالیت زنان در عرصه اقتصادی است اما در حال حاضر این فرصت از دست زنان فعال کشور رفته است .
وی با اشاره به اینکه قبل تر برای کسب چنین جایگاهی زنان کشور زمینه سازی برخی کارهای اقتصادی از جمله بازار یابی برای عرضه تولیدات را که طی سال ها به سختی به سرانجام رساندند به راحتی از دست داده اند.
مقیمی گفت: کشور ما اگر قرار است سهمی در توسعه اقتصاد دنیا داشته باشد نمی تواند به راحتی تمام ارتباطات را با سایر کشورها قطع کند. امروز صحبت از اینترنت ملی است؛ آیا این فضا می تواند فعالان اقتصادی را با سایر فعالان در گوشه به گوشه جهان ارتباط دهد؟!
دیدگاه شما